چهارشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۲
تهرانشهر
Front Page

ديالوگ، دوربين، انتظار
روياي شيرين بازيگري 
عده اي با شركت در كلاس هاي مختلف و عده اي هم در پي فرصت هاي اينچنيني كه بالاخره كسي پيدا شود استعداد آنها را كشف كند. تا سينما و دنياي جادويي آن وجود دارد اين بازي هم ادامه دارد
006063.jpg
محمد جباري 
روياي بازيگري و وارد شدن در سينما از آن چيزهايي است كه ذهن خيلي ها را قلقلك مي دهد. روياي معروف شدن و پولدار شدن. اينكه عينك دودي بزني و امضا بدهي. عكست را روي جلد همه مجله ها و روزنامه ها ببيني و هر جا بروي با دست نشانت بدهند. اگر چند سال پيش آگهي انتخاب بازيگر براي فيلم محسن مخملباف، عده زيادي را به محل انتخاب كشاند و فيلم «سلام سينما» را شكل داد، هنوز هم تب بازيگر شدن فروكش نكرده.
تعداد زياد آموزشگاه هاي ريز و درشت بازيگري و علاقه منداني كه كلاس هاي اين آموزشگاه ها را پر مي كنند، تنها گوشه اي از اين ماجراست. درصد بيشتر را افرادي تشكيل مي دهند كه پولي براي ثبت نام در كلاس ها ندارند ولي روياي بازيگر شدن رهايشان نمي كند. كساني كه از هر فرصتي براي ورود به دنياي خيال انگيز سينما استفاده مي كنند. فرصت هايي مثل آگهي انتخاب بازيگر در يك روزنامه.
تصوير يك 
آگهي انتخاب بازيگر زن براي فيلم جديد سيدرضا ميركريمي در روزنامه هاي جام جم و شرق چاپ شده بود و تست از علاقه مندان در روزهاي اول و دوم ارديبهشت انجام مي شد. يك ساختمان قديمي كه بيشتر از همه، در بزرگ زردرنگش به چشم مي آمد. وارد ساختمان شديم و به سمت پله ها رفتيم. در كنار راهروي ورودي تعداد زيادي كيسه هاي پر از قند و ليوان يكبار مصرف و از اين جور چيزها به چشم مي خورد. وسايلي كه احتمالا براي روزهاي فيلمبرداري در نظر گرفته شده. چايي جزء لاينفك روزهاي فيلمبرداري است. حتي اگر مثل اين فيلم در حوالي كوير لوت فيلمبرداري شود. «خيلي دور، خيلي نزديك» فيلم جديد ميركريمي (كارگردان زير نور ماه) به زندگي و رابطه يك پدر و پسر مي پردازد. پدر متخصص برجسته مغز و اعصاب و پسرش سامان علاقه مند به نجوم كه در دل كوير به رصد ستاره ها مشغول است. از بين بازيگران تنها حضور مسعود رايگان قطعي شده است. در اتاق كناري ساختمان چند دختر جوان به انتظار نشسته اند. اينجا چندان شلوغ نيست و اين قضيه را جليل شعباني دستيار اول كارگردان هم تاييد مي كند. در اين مرحله فقط از چهره داوطلبان فيلمبرداري مي شود و بعد از ميان اين چهره ها، چهره هاي نزديك به شخصيت مورد نظر انتخاب مي شوند و بعد مراحل ديگر انتخاب بازيگر در ميان اين چند نفر انجام مي شود. در بخش هاي مختلف ساختمان، افراد در حال فعاليت و رفت و آمد هستند. الهام حميدي هم در اين لحظه وارد مي شود و مدير توليد از او مي پرسد ناهار خورده يا نه. احتمالا او هم جزو بازيگران فيلم است. خانم منشي درباره دختر جواني مي گويد كه چند لحظه پيش از دفتر بيرون رفت: «بهش گفتم جاي ديگري رفتي با اين  آرايش غليظ  نرو، آنها مي خواهند چهره واقعي تو را ببينند.» مثل اينكه حرف خانم منشي به دختر خانم برخورده و با اين حرف كه چهره خودم هم همين است، بي خيال پركردن فرم انتخاب بازيگر شده.
دقايق ديگري را نيز درداخل دفتر براي گرفتن اطلاعات فيلم سپري مي كنيم، خود ميركريمي هم چند بار به اين طرف و آن طرف مي رود. قيافه اش نشان مي دهد حسابي سرش شلوغ است، به هر حال روزهاي پيش از فيلمبرداري است و هزاران كار، مشخصات فيلم وCD حاوي عكس فيلم را مي گيريم و خارج مي شويم. دو دختر جوان ديگر وارد ساختمان مي شوند، دوجواني كه مطمئنا آنها هم روياهاي زيادي براي معروف شدن در سر دارند.
تصوير دو
يك آگهي نسبتا بزرگ در هفته نامه سينما در مورد انتخاب بازيگر براي سريال حضرت يوسف عليه السلام. افراد خوش چهره و بلند قامت، مستعد و توانا و بين ۲۵ تا۳۰ ساله دعوت شد ه اند كه از اول ارديبهشت تا دهم ارديبهشت به دفتر گروه فيلمسازي در خيابان تابان مراجعه كنند. سريالي به كارگرداني فرج الله سلحشور كه سريال هاي حضرت ايوب عليه السلام و مردان آنجلس را در كارنامه تلويزيوني خودش دارد. به گفته او براي ايفاي نقش حضرت يوسف عليه السلام و زليخا قرار است از بازيگران ناشناخته استفاده كنند. به حوالي ساختمان مورد نظر مي رسيم. دو جوان بيرون در حال حرف زدن هستند. جوان ديگري خارج مي شود و به آنها مي گويد زودتر به داخل بروند كه دارد شلوغ مي شود. اينجا بر خلاف فيلم ميركريمي نسبتا شلوغ است. از حياط بزرگ ساختمان رد مي شويم. استخر خالي وسط حياط، حسابي به چشم  مي زند. در گوشه اي از حياط عكاسي مشغول عكس گفتن از يك داوطلب بازي است. از پله ها بالا مي رويم و وارد آپارتمان مي شويم كه كنار در آن كاغذي با عنوان «پروژه حضرت يوسف» نصب شده داخل حسابي شلوغ است. صندلي ها پر است و جا براي نشستن نيست. در گوشه و كنار دفتر، جوانان با تيپ هاي مختلف ديده مي شوند. قرار بوده روزهاي زوج مخصوص آقايان و روزهاي فرد مخصوص خانم ها باشد، ولي دخترهاي جوان هم دردفتر حضور دارند. يك دختر چادري در گوشه سالن منتظر رسيدن نوبتش است. داوطلبان بايد فرمي را پر كنند و مشخصات خود را در آن وارد كنند مشخصاتي از قبيل قد، وزن، رنگ چشم، سوابق كاري و آموزشي. بعد از پر كردن فرم، صفحه اي از فيلمنامه سريال به هر نفر داده مي شود تا او خود را براي گفتن ديالو گ هاي يكي ازشخصيت هاي سريال آماده كند و البته در صف انتظار بنشيند.
يكي با موهاي بسته و ريش هاي چكمه اي، يكي باكت و شلوار و محاسن و موهاي كوتاه، ديگري باكيف سامسونت، مادري همراه با دو فرزندش، دو برادار از همدان، سه نوجوان و خيلي آدم هاي جور واجور ديگر همه به انتظار ايستاده اند. هرچند دقيقه يكبار در اتاق تست، باز مي شود و يك نفر خارج و نفر جديدي داخل مي شود. در گوشه اي از راهرو جواني جليقه سياه و تي شرت نارنجي بر تن دارد و با حرارت خاصي مشغول تمرين است، اما درداخل اتاق تست چه خبر است؟
در اتاق تست كه در واقع يك آشپزخانه بوده، يك دوربين فيلمبرداري هندي كم قراردارد و يك مرد سياهپوش. داوطلبان ابتدا جلوي دوربين مشخصات خود را مي گويند و بعد از آن قطعه اي از فيلمنامه را بازي مي كنند، همين و تمام. بعد انتظار مي ماند و انتظار كه آيا از طرف گروه فيلمسازي با آنها تماس بگيرند يا خير؟ انتظاري كه تا اواخر خرداد ماه طول خواهد كشيد.
بازي ادامه دارد
تب بازي در سينما فروكش نخواهد كرد، عده اي با توسل به قيافه وتيپ، عده اي با مايه گذاشتن از جيب و شريك شدن در سرمايه فيلم، عده اي با استفاده از آشنا و پارتي و اين حرف ها. عده اي با شركت در كلاس هاي مختلف و عده اي هم در پي فرصت هاي اينچنيني كه بالاخره كسي پيدا شود استعداد آنها را كشف كند. تا سينما و دنياي جادويي آن وجود دارد اين بازي هم ادامه دارد.

ستون شما
تعلل در تحويل پلاك ماشين
حدود ۵۰-۴۰ روز است كه سمند تحويل گرفته  ايم اما هنوز پلاك دريافت نكرده ايم. اين جمله اول يكي از خوانندگاني است كه براي گلايه از مشكلات دريافت پلاك پيشين تماس گرفت. اوگفت كه به همراه تعداد زيادي از رانندگاني كه سمند زرد رنگ براي حمل مسافر در مسيرهاي بين شهري دريافت كرده اند بعد ازگذشت حدود يك ماه و نيم همچنان منتظر دريافت پلاك هستند. او توضيح داد: ما بايد براي پرداخت وجه سمند ماهيانه حدود ۲۰۰ هزار تومان قسط پرداخت كنيم، ماهي ۳۰ هزار تومان هم هزينه بيمه شخص ثالث و ماهي ۳۸ هزار تومان هم سهم بيمه تامين اجتماعي ما مي شود. اين در حالي است كه درآمد ما فقط از راه كار با اين ماشين تامين مي شود. ماشين را هم كه به خاطر نداشتن پلاك خوابانده اند لطفا از مسوولان راهنمايي رانندگي بپرسيد كه چرا وقتي كه مدام از طريق رسانه ها اعلام مي كنند مالكان خودروبايد به سرعت براي دريافت پلاك اقدام كنند، اينقدر در تحويل پلاك تعلل مي كنند. در حال حاضر تاريخ پرداخت قسط دوم ما هم نزديك شده است اما هنوز نتوانسته ايم با اين خودرو كاركنيم.
- فراموش نكنيد كه هيچ كس مسوول پرداخت اقساط شما و توقيف ماشين تان نيست، اين را دوستانه گفتيم چون نمي خواهيم بيهوده به وعده ها اميدوار شويد.

هاويه در جشنواره فيلم كوتاه اصفهان
اولين جشنواره فيلم كوتاه اصفهان بين المللي نبود. اين يكي كه در هفته وحدت(۱۲ تا۱۸ ارديبهشت) برگزار مي شود بين  المللي هم هست. پنج قسمت رقابتي دارد به اسم هاي بخش مسابقه  داخلي، مسابقه بين المللي، فيلم هاي صنعتي، بم و اصفهان شناسي. دبير جشنواره منتقد نام آشناي فيلم است به اسم زاون قوكاسيان و اسامي هيات داوران هنوز هم منتشر نشده است.
متولي اين جشنواره وزارت ارشاد اصفهان است و گفته مي شود كه فيلم هاي قسمت اصفهان شناسي، فقط به مستندهايي درباره شهر اصفهان ربط ندارد و كل فيلم  هاي مربوط به حوزه استان اصفهان در اين قسمت شركت داده مي شوند. بخش مستند بم هم كه حكايت جداگانه مفصلي دارد. از آدم هاي مختلفي، فيلم هاي متنوعي به جشنواره مي آيند كه از زمره شان مي توان به هوشيار انصاري فر و فيلم «هاويه» اش اشاره كرد. از انصاري فر تا امروز فقط چند شعر ( حدودا ۵ عدد) و چند مقاله و چند يادداشت چاپ شده است. اسدالله امرايي حاضر نشده است كتاب ريچارد براتيگن به اسم جديد ماهي قزل آلا در آمريكا را ترجمه كند، چون انصاري فر آن را چند سال قبل ترجمه كرده و قرار است انتشارات تلخون آن را منتشر كند. او سردبير مجله كتاب سه هفته بود كه فقط يك شماره منتشر شد و سخنراني هاي متعدد درمكان هاي مختلف و قائم مقامي حوزه هنري اصفهان در كنار نقد ادبي از ديگر مشغوليت هايش محسوب مي شود و هاويه هم لابد فيلم عجيبي است چرا كه يكي از شعرهاي اين شاعر ۶ صفحه كامل ريز يك مجله را گرفته بود.

در انتظار يادگار
تا ۱۹ بشمريد و به جشنواره «يادگار» فكر كنيد. امروز نهم ارديبهشت و تنها ۱۹ روز تا افتتاح جشنواره يادگار باقي مانده. شما كه دو دوره سابق اين جشنواره را پيگيري كرده ايد حتما مي دانيد كه سومين جشنواره فيلم هاي مستند يادگار از ۲۸ ارديبهشت يا ۴ خردادماه سال جاري به همت مركز گسترش سينماي مستند و تجربي، سازمان ميراث فرهنگي، وزارت كشور، شبكه اول سيما و معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد، شهرداري تهران و انجمن سينماي جوان ايران برگزار مي شود. خبر تازه از جشنواره يادگار اينكه محل برگزاري آن مشخص شد. شما مي توانيد در ۳ سالن سينمايي ايران ۱، ايران ۲ و ايران ۳، جشنواره يادگار را پيگيري كنيد. البته همزمان با تهران، در دو شهر شيراز و كرمانشاه هم در ايام برگزاري سومين جشنواره يادگار، فيلم هاي اين جشنواره براي علاقه مندان به نمايش گذاشته مي شود. براي اينكه از اعتبار جشنواره يادگار مطمئن شويد و فيلم هاي آن را با اشتياق بيشتري پيگيري كنيد برايتان مي نويسيم كه قرار است فيلم هاي بخش مسابقه اين جشنواره به شكل همزمان با ۳ شهر ايران در سينما تك ونكوور كانادا روي پرده برود.
ستاد خبري سومين جشنواره فيلم هاي مستند يادگار، دو روز پيش اسامي فيلم هاي بخش مسابقه جشنواره را اعلام كرد. هيات انتخاب آثار بخش مسابقه از ميان ۳۵۰ فيلم رسيده به دبيرخانه جشنواره، ۹۰عنوان فيلم را براي نمايش در اين بخش انتخاب كرد.
جشنواره يادگار البته بخش هاي جذاب ديگري هم دارد. تمدن بزرگ ايران، بم يا يادگار بم عنوان يكي از بخش هاي ويژه اين جشنواره است كه ۱۹ عنوان فيلم در آن به نمايش گذاشته مي شوند. بخش مرور بر آثار يك مستندساز جشنواره يادگار امسال به فعاليت هاي آثار مستند دكتر احمد ضابطي جهرمي اختصاص دارد. دليل انتخاب دكتر جهرمي اين است كه او علاوه بر ساخت آثار مستند كوتاه، بلند و مجموعه هاي تلويزيوني مستند، ضمن تدريس دروس تخصصي تدوين و مستندسازي ۲۲ جلد و بيش از ۸۰ مقاله تخصصي را تاليف يا ترجمه كرده است.

صبح تا شب
سينما
فيلم هاي زمانه و رنگ شب در دو سينماي ميدان انقلاب (سينما مركزي) روي پرده رفته اند. هر دوي اين فيلم ها پيش از اين هم اكران شده بودند و عجيب است كه با وجود فيلم هاي پرفروشي مثل مارمولك و كما اين سينما چنين فيلم هايي را به نمايش گذاشته. از طرفي ديدن «زمانه» و مقايسه اش با بوتيك مي تواند تفاوت كار دو كارگردان مختلف را در بازي گرفتن از زوجي مثل گلزار - فراهاني نشان دهد. زوجي كه همكاري شان در «زمانه» يك فاجعه است و در بوتيك كاملا پذيرفتني و دوست داشتني. راستي از گلزار، فيلم كما همچنان روي پرده است. فيلمي كه يكي دو صحنه خيلي خنده دار دارد و امين حيايي در آن يكي از بهترين بازي هايش را ارايه داده. كما را مي توانيد در اين سينماها تماشا كنيد: عصر جديد يك، فرهنگ يك، سروش، بهمن يك، پارس يك، جمهوري، مراد، پيوند، حافظ، شيرين، آسمان آبي، سارا، المپيا، جي ۲، ميلاد و فرهنگسراي خانواده.
كتاب 
دوست داران ادبيات پست مدرنيستي بد نيست نگاهي به رمان امپراتوري خورشيد بيندازند كه آن را «جي جي» بالارد نوشته است. مضمون رمان جنگ است و بالارد در مصاحبه اي كه سال ۹۸ انجام شده اول كتاب مفصل درباره دوره و زمانه اي كه در آن زندگي مي كنيم و معناي جنگ و سياست و ايمان، حرف زده است. ترجمه رمان كار علي اصغر بهرامي است كه سابقه خوبي مثل ترجمه رمان هاي «سلاخ خانه شماره پنج» و «شب مادر» هر دو نوشته كورت وونه گات را در كارنامه اش دارد. اين كتاب را نشر چشمه در ۴۳۲ صفحه و با قيمت ۳۲۰۰ تومان منتشر كرده است.
موسيقي 
«گاه و بي گاه» كار تازه اي است كه به بازار موسيقي آمده و با وجود آن كه در آن صداي سازهايي مثل سنتور و تنبك را مي شنويد اما آن را در ژانرnewage قرار داده اند. اين آلبوم كار عليرضا مرتضوي است. او در توضيح سبك اين آلبوم گفته «هيچ فضا و رنگي مطلق فرض نشده است، از چيدن ملودي ها به نحوي كه زيباتر جلوه كنند پرهيز دارم. تضاد بين زدن و نزدن، در خدمت ضرباهنگ بودن يا نبودن، سكوت كردن يا نكردن، به دنبال اين تضاد هستم.» در اين آلبوم قطعه هاي دونوازي سنتور و تنبك و تكنوازي سنتور را مي توانيد با سبك ويژه عليرضا مرتضوي بشنويد.
نمايشگاه 
واحد تجسمي فرهنگسراي بهمن در گالري شهيد آويني اين فرهنگسرا يك نمايشگاه برگزار كرده از آثار تجسمي هنرجويان خانه فرهنگ تلاش. نمايشگاه شامل صد تابلو رنگ و روغن، طراحي و نقاشي و گرافيك است و به سه بخش كودكان، نوجوانان و بزرگسالان تفكيك شده است.
فرهنگسراي جوان به مناسبت هفته جوان و اينها يك نمايشگاه كتاب برپا كرده است. بيشتر از ۵۰ ناشر داخلي در موضوعات مختلف ادبي، تاريخي، هنري و علمي و ... كتاب در اين نمايشگاه عرضه كرده اندCD .هاي آموزشي هم بخشي از نمايشگاه است. تا ۱۲ ارديبهشت فرصت داريد از اين نمايشگاه كتاب كه از ساعت ۸ صبح تا ۲۲ برقرار است ديدن كنيد.
در فرهنگسراي اقوام نمايشگاه گروهي گرافيك برپاست. اين نمايشگاه با مشاركت هنرستان دخترانه فدك برگزار شده است و آثار تجسمي و گرافيك هنرجويان اين هنرستان در آن به نمايش درآمده. نمايشگاه تا نوزدهم ارديبهشت ماه ادامه دارد.
فرهنگسرا
كلاس زبان در محله هاي مختلف تهران زياد پيدا مي شود اما اگر نزديكي هاي نارمك زندگي مي كنيد مي توانيد از كلاس هاي زبان فرهنگسراي خانواده استفاده كنيد كه با همكاري موسسه «زبانسرا» برگزار مي شود و اين روزها مي شود تويشان ثبت نام كرد. دوره بهاره اين كلاس ها شامل گرامر، مكالمه ويك كلاس مخلوط از اين دو (گرامر و مكالمه) است. در ضمن اگر به موسيقي علاقه داريد اينجا كلاس هاي آموزش تار، سه تار، تنبك، دف، سنتور و آواز هم برگزار مي شود.در فرهنگسراي كودك اين روزها نمايشگاه «گردش سايه ها» برپاست. اين نمايشگاه شامل نقاشي هاي هنرجويان فرهنگسراي كودك است كه تا دهم ارديبهشت در نگارخانه كودك ادامه دارد. فرهنگسراي كودك در خيابان شريعتي، روبه روي خيابان دولت، كوچه امامزاده واقع است.
تلويزيون 
«خانه اي در تاريكي» جزو جذاب ترين سريال هايي است كه امشب از تلويزيون پخش مي شود. اين قسمت از سريال را مي توانيد ساعت ۳۰:۲۰ از شبكه ۳ ببينيد. نقطه چين هم مثل هرشب ساعت ۳۰:۲۲ پخش مي شود. قسمت سوم از سريال آواز مه با بازي خسرو شكيبايي و فرخ نعمتي را امشب ساعت ۱۰:۲۲ از شبكه يك ببينيد. تكرار بچه هاي خيابان ساعت ۲۳ از شبكه تهران پخش مي شود و برنامه سينماي ايران را هم مي توانيد ساعت ۲۳ تماشا كنيد.

قرمز، زرد، سبز
006066.jpg
اين يك مطلب هنري نيست و هيچ ارتباطي هم به سه گانه كيشلوفسكي، «آبي، سفيد، قرمز» ندارد. البته اگر كسي نگاه هنري داشته باشد مي تواند از اين سوژه، فيلمي كوتاه براي مخاطبان خاص -طرفداران فيلم هاي هنري - بسازد.
يكشنبه ۶/۲/۸۳، يك عصر باراني، چهارراهي حوالي خيابان رسالت، قرمز، زرد، سبز عنواني كه مي توانيد براي اين فيلم مستند انتخاب كنيد. اتفاق جالبي بود، گرچه اصولا ما هيچ وقت نمي دانيم كه تكليفمان در زندگي چيست، اما آن روز باراني بلاتكليفي پشت چراغ راهنمايي ۳ رنگ (!) حكايت ديگري داشت. جمله «يك قطره باران براي بر هم خوردن نظم شهر كافيست» را بارها شنيده بوديم، با اين حال هيچ وقت اين سعادت نصيبمان نشده بود كه بابت ريزش باران پشت چراغ راهنمايي ۳ رنگ گرفتار شويم. ماجرا از چهارراهي حوالي خيابان رسالت آغاز شد. آنجا تمام چراغ ها به شكل همزمان ۳ رنگ قرمز، زرد و سبز را نشان مي دادند. تصور اينكه بلاتكليفي راننده ها در عبور از چهارراه چه بحراني ايجاد كرده بود چندان كار دشواري نيست.
طبيعي است كه مردم ما هيچ علاقه اي به رنگ قرمز نداشته باشند. اين نكته اي بود كه باعث مي شد همه از ۳ چراغ روشني كه مي ديدند، تنها رنگ سبز را به حساب خودشان بگذارند و قرمز و زرد را ناشي از نقص فني بدانند؛ در جايي كه ذره اي از خودگذشتگي هم ديده نمي شد، چراغ هاي ۳ رنگ، گره اي ايجاد كردند كه حتي دستان ۲ پليس راهنمايي هم براي بازكردنش كافي نبود!
ديالوگ هايي كه در آن بين رد و بدل مي شد، خنده عابران پياده، هواي ابري، باران و بالاخره آن چراغ هاي ۳ رنگ تنها يك دوربين مي خواستند و يك كارگردان باهوش تا فيلمي هنري خلق شود. فيلمي با اين عنوان: قرمز، زرد، سبز!

آثار كلاسيك فارسي در سارايوو
آثار كلاسيك فارسي در هفدمين نمايشگاه دو سالانه كتاب سارايوو مورد استقبال خوب بازديدكنندگان قرار گرفته است.
با تلاش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در اين نمايشگاه كه از دوم تا هفتم ارديبهشت بر پا شده آثار كلاسيك فارسي مانند منطق الطير و گلشن راز و آثار نقاشي - خطاطي و سفالگري براي معرفي جلوه هاي طبيعي هنر ايران درغرفه كشورمان به نمايش گذاشته شده است.
ضمنا اين نمايشگاه با حضور بيش از ۱۵۰ ناشر داخلي و خارجي در مجتمع فرهنگي اسكندريه سارايوو برگزار شده است.

موسيقي سنتي در پارك  هاي تهران
معاونت هنري سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران قرار است در طول سال جاري و به مناسبت هاي مختلف برنامه هايي شامل موسيقي سنتي و كلاسيك را در بوستان هاي محلات مختلف تهران اجرا كند.
اين اقدام كه در آن موسيقي هشت قوميت مختلف توسط كارشناسان اين رشته مورد مطالعه قرار گرفته، براي شناخت بيشتر مردم با موسيقي سنتي و كلاسيك انجام مي شود.
در راستاي اين اقدامات هم نشست هاي تخصصي موسيقي با حضور كارشناسان در فرهنگسراي هنر برگزار شده و نقاط ضعف و قوت آن بررسي مي شود.

سياست نمي خوانند
به زودي ۳۲۵ عنوان كتاب به بازار تزريق مي شود. اين خبري بود كه وزارت فرهنگ و ارشاد دراختيار رسانه ها گذاشت.
براي اينكه به شكل كلي از جريان انتشار اين كتاب ها باخبر شويد، برايتان مي نويسيم كه ۱۵/۳۴ درصد كتاب ها طبق معمول كتاب هاي دانشگاهي هستند. از علاقه مردم به سياست هم همين بس كه كتاب هاي علوم سياسي با ۸۴/۱ درصد از پايين ترين رده مجوز نشر برخوردارند.
بخش غم انگيز خبر، اين است كه ميان كتاب هايي كه مجوز انتشار گرفته اند هيچ رماني ديده نمي شود. اين كتاب ها در زمينه هاي كمك درسي، آموزشي، روانشناسي، دين و فلسفه، علوم اجتماعي و تاريخ و جغرافيا به بازار مي آيند. منتظر باشيد.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |