پنجشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۳
جراحي بيني
اين روزها تب جراحي پلاستيك بيني بين جوان ها خيلي بالا رفته ا ست. اما اين كار خالي از دردسر نيست. اگر باور نمي كنيد گفته هاي يك جوان در اينباره را بخوانيد.
«جواني ۲۱ ساله هستم. ۲ سال پيش عمل زيبايي بيني كردم و از آن موقع تا حالا حتي يك نفس راحت نكشيدم و يك سوراخ بيني ام كلا كيپ است و در سوراخ ديگر بيني ام يك گوشت اضافه به وجود آمده كه وقتي دست مي زنم خون مي آيد.» امثال اين افراد زياد هستند پس بهتر است قبل از گفتن جمله «بكشم و خوشگلم كن» به خطراتي كه ممكن است پيش بيايد نيز توجه كنيم. در ضمن،  برخي از جراحان پلاستيك پيش از انجام عمل بر روي بيني افراد، طي تعهدنامه اي هرگونه مسووليت پس از عمل را رد مي كنند، عده اي نيز جراحي را بدون وجود اتاق عمل و در اتاق هايي در كنار مطب خود انجام مي دهند.

سارقان و كلاهبرداران در لباس داماد
هشت شاكي و يك خواستگار!
واقعيت اين است كه گرچه مي توان تمام گناه را گردن متهم انداخت، اما بايد شاكيان را هم به خاطر سادگي مفرطشان مورد سوال قرار داد.
006171.jpg
حميده عبدالهي 
«شيما» يكي از دختراني كه «علي» به خواستگاريش رفته بود توسط يكي از دوستانش متوجه شد كه او يك كلاهبردار و سارق است. او با پليس ۱۱۰ تماس گرفت و خواستگار قلابي را تحويل آنها داد
«علي.ر» ۲۸ ساله، بيكار و مجرد. كلكسيوني از جرم هاي كلاهبرداري، سرقت، جعل عنوان و غيره. و اينبار به خواستگاري قلابي با هشت شاكي.
او كه طمعه هاي خود را از مقابل دانشگاه و آموزشگاه ها پيدا مي كرد، بعداز چندبار پياپي باعنوان راننده تاكسي به دنبال آنها مي رفت، خود را يك خواستگار عاشق پيشه نشان مي داد و پس از خواستگاري كردن از آنها به منزلشان مي رفت و...
علي آقاي خبر ما خود را يك خواستگار مدرنيسم مي دانست و از خواستگاري به سبك سنتي پرهيز مي كرد و اين بهانه اي براي نبود خانواده اش تلقي مي شد.
«علي» كه معلوم نيست تابه حال سر چند خانواده را كلاه گذاشته و از آنها سرقت كرده، هميشه كت وشلوار و كراوات به تن دارد و در دادگاه هم با همين لباس ها حاضر شد.
او به بازپرس گفت: «وقتي مي ديدم دخترها تنها به ظاهر آدم ها توجه مي كنند و بدون هيچ تحقيقي به خواستگاري كسي كه نمي شناسند بله مي گويند، تصميم گرفتم از اين طريق به سادگي پولدار شوم.»
ماموران در تحقيقات خود متوجه شدند كه «علي» چهارسال پيش با دختري نامزد مي شود و نامزد او به خاطر سفر به اروپا از او جدا شده و با پسرعمويش ازدواج مي كند.
اين «خواستگار قلابي» پس از چندبار رفت و آمد با خانواده «همسر آينده اش»! جاي نگهداري پول و جواهرات آنها را پيدا كرده و پس از سرقت ديگر آفتابي نمي شود.
«علي» هشت شاكي دارد كه در بين آنها دختراني هستند كه تحصيلات عاليه دارند.
«شيما» يكي از دختراني كه «علي» به خواستگاريش رفته بود، توسط يكي از دوستانش متوجه شد كه او يك كلاهبردار و سارق است. او با پليس ۱۱۰ تماس گرفت و خواستگار قلابي را تحويل آنها داد.
«علي» با قرار وثيقه در بازداشت بسر مي برد تا تحقيقات لازم درمورد او توسط ماموران تكميل شود.
محمدعلي جداري فروغي - حقوقدان و وكيل دادگستري - اظهارداشت: بزرگ شدن جوامع انساني و گسترش بي حد و مرز شهرها علي الخصوص تهران و مراكز استان ها سبب شده است كه در روابط اقتصادي ، فرهنگي و اجتماعي مردم تغييرات گسترده اي ايجاد شود. در جوامع كوچك هنگام ازدواج زوجين اغلب يا نسبت فاميلي داشته يا شناخت اوليه نسبت به خانواده يكديگر دارند و اغلب ازدواج ها بر مبناي روابط سنجيده و اصولي و هنجارهاي قابل قبول اجتماع صورت مي پذيرد، اما در جوامع بزرگ متاسفانه عدم شناخت در ازدواج و صحنه سازي هاي طرفين براي جلب نظر طرف مقابل منجر به برخي خلاف هاي اجتماعي و حتي منجر به قتل نيز مي شود.
در موارد ديگري نيز مردان به زنان در هنگام ازدواج با وعده و وعيدهاي بي مورد و بي پايه و اساس به طرف مقابل خود مي گويند. جداري فروغي در اين باره مي گويد: مثلا مرد با ارايه فتوكپي مدرك تحصيلي جعلي ادعا مي كند، پزشك است و يا زن به عنوان اينكه پدرش از مالكان بزرگ شهر است و مرد به اميد آنكه بعدها بتواند به عنوان داماد سرخانه و يا تحت حمايت پدرزن آينده خود باشد به اين وعده ها دل خوش مي كند و يا بدتر. بعضي افراد به طور حرفه  اي تر عمل مي كنند و با انتخاب طعمه (نه همسر آينده!) و برنامه ريزي و ادعاهاي واهي به طور مثال مهريه سنگيني را بر شوهر تحميل مي كنند و حال آنكه ممكن است اين ازدواج در كوتاه مدت به طلاق بينجامد و شوهر بخت برگشته بايد ۵ هزار سكه به عنوان مهريه پرداخت كند و حال آنكه مدت كوتاهي با همسرش ازدواج كرده است. بر عكس آن هم، مثل مردي كه با ادعاهاي واهي بيان مي كند شخصي متمول است و خانواده همسر آينده را فريب مي دهد و جهيزيه هنگفتي به خانه او فرستاده مي شود و بعد در سر بزنگاه جهيزيه مفقود و از سمساري سر در مي آورد!
برخي كلاهبرداران حرفه اي علي الخصوص مردان، با دادن وعده و وعيد كه قصد ازدواج دارند قبل از رسيدن نامزدي و عقد، طرف مقابل را مجبور مي كنند اتومبيلش را بفروشد و پولش را به او بدهد و يا با فروختن طلا و دادن پول آن به او، مرد مقدمات ازدواج را فراهم كند.
مردي از ده ها زن به اين ترتيب كلاهبرداري كرده و مايملك آنها را برده است. جداري فروغي مي گويد: مردي را مي شناسم كه هم اكنون در زندان است. ده ها زن عليه او شكايت كرده اند و او به «كازانوا» معروف شده بود. اين مرد از خوش تيپ و خوش هيكل بودن خود استفاده كرده و با عنوان دكتر، مهندس و عنوان هاي ديگر از زنان (علي الخصوص زناني كه ظاهري زيبا نداشتند) به عنوان وعده ازدواج كلاهبرداري مي كرد. موارد ديگري هست كه مرد به عنوان ازدواج و رفت و آمد با خانواده همسر آينده، سرقت و كلاهبرداري مي كند.
طبق ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامي، چنانچه هر يك از زوجين قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهي از قبيل داشتن تحصيلات عالي، تمكن مالي، موقعيت اجتماعي، شغل و سمت خاص، تجرد وامثال آن فريب دهد و عقد بر مبناي هر يك از آنها واقع شود مرتكب، به حبس تعزيري از شش ماه تا دو سال محكوم مي شود.
قانونگذار در اين مورد پيش بيني كرده است، اما اغلب اتفاق مي افتد كه خانواده ها از ترس آبروريزي و درگيري در دادگاه ها و اينكه ممكن است شكايت متقابل، به از هم پاشيدن خانواده و امر ازدواج منجر شود لذا از هر گونه شكايتي صرف نظر مي كنند و به نوعي مي سوزند و مي سازند و در بين بستگان شخصي كه مدرك اول راهنمايي هم ندارد، به دكتر معروف مي شود.
از اين قبيل موارد زياد است اما علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد و آن اين است كه قبل از انجام عقد، تحقيقات لازم و كامل انجام شود.
دكتر فريد فدايي- روانپزشك - در اين باره مي گويد: در اينجا، هم عوامل بيروني نقش دارد و هم عوامل دروني. اين يك رفتار ضد اجتماعي تلقي مي شود به اين معني كه مقررات اجتماعي زير پا گذاشته مي شود و عموما افرادي كه داراي شخصيت هاي غير اجتماعي هستند به اين كار مبادرت مي كنند، اين افراد طيف گسترده اي را تشكيل مي دهند. در يك انتهاي طيف دروغگويان مرضي قرار دارند و در انتهاي ديگر اين طيف جنايتكاران و آدم كشان هستند و بين اين دو گروه، گروه  هاي متعددي جاي مي گيرند. بخش عمده اين قبيل خواستگاران قلابي، دروغگويان مرضي هستند كه براي به دست آوردن منافع مادي يا ساير نيازهاي خود اقدام به كلاهبرداري مي كنند. البته مانند هر عمل مجرمانه ديگر در اينجا نيز سه جزء بايد مورد توجه قرار بگيرند؛ مجرم يكي از اين اجزا است، هماهنگونه كه عرض كردم عموما مبتلا به شخصيت هاي ضد اجتماعي است. جزو دوم فردي كه قرباني جرم مي شود و معمولا اين گروه اشخاصي هستند كه با آگاهي عمل نمي كنند. جز سوم شرايط محيطي و اجتماعي است براي نمونه درست است كه خواستگاري سنتي داراي مزايايي است، اما يكي از اشكالات آن اين است كه طرفين قبل از ازدواج هيچ آگاهي از خلق وخو و شرايط رفتاري يكديگر ندارند بنابراين مردي فريبكار با ظاهري غلط انداز مي تواند به عنوان يك خواستگار خوب از طرف خانواده ساده دل دختران تلقي شود، علي الخصوص كه اين روزها ديگر پدران و مادران فرصت براي جست وجو و مراقبت از وضعيت دختر خود را ندارند. بنابراين اين افراد تحت عنوان خواستگار با شرايط به ظاهر خوب مورد پذيرش خانواده ها قرار مي گيرند البته بايد گفت در برخي از موارد در دوستي هاي خياباني نيز چنين وضعيتي بوجود مي آيد كه نمونه آن فردي بود كه چند سال پيش در تهران به عنوان پسر سفير سوئد با دختران جوان طرح دوستي مي ريخت و سپس تحت اين عنوان كه پدرم در حال حاضر در ايران نيست و براي مخارج ازدواج نياز به پول دارم از حدود ۲۰ خانواده مبالغ هنگفتي را كلاهبرداري كرده بود.

كودك آزاري همچنان ادامه خواهد داشت
ملا ك و معيار متعارف بودن تاديب پدر با كيست؟
نگاه حقوقدان
 اينكه عليرغم تصويب يك قانون حمايتي هنوز در راهرو بيمارستان ها، بسيار شاهد اطفال بي گناه و بي دفاع آزار ديده جسمي و روحي توسط والدين يا اقوام نزديك چون دايي و عمو و... هستيم زنگ خطر بزرگي است كه در گوش جامعه نواخته مي شود
بار ديگر ماجراي تكراري در جامعه به وقوع خواهد پيوست و كودك معصوم و بي پناه ديگري به خيل عظيم كودكان آزار ديده مي پيوندد و اين مرتبه هم مانند هميشه افكار عمومي جامعه جريحه دار خواهد شد، اگر چند گزارش تلويزيوني و مطبوعاتي از آن تهيه شود و معصومه يا زينب يا جلال يا محمدامين ديگري در ذهن عمومي جامعه ثبت شود و در پي آن انواع كمك  هاي نقدي و غيرنقدي مردم متالم از اين زخم اجتماعي و اعلام آمادگي عده اي در پذيرفتن كودك آزار ديده به عنوان فرزند خوانده يا ... اما آيا به واقع اين روش برخورد و علاج اين قبيل حوادث و ناهنجاري هاست و به آن ترتيب آيا اين جرم ديگر باره تكرار نخواهد شد؟
جاي تاسف و تامل است آنچه كه خود مي بايست مامن و پناه هر كودك باشد و آنان كه مي بايست حامي طفل بي دفاع باشند خود عاملان جنايت و حركات ددمنشانه و سخيف شوند و مشكل مضاعف عدم آگاهي عمومي و در نتيجه عدم امكان پيگيري قضايي قضيه و در نهايت عدم وجود پاسخ قانوني مناسب را شاهد باشيم.
كودك آزاري جزو بزهكاري هاي سياه تلقي مي شود چرا كه به دليل ضعف جسمي و شخصيتي مجني عليه (بزه ديده) نسبت به تضييع حقوق و آزارديدگي وي، نوعا اعلام جرم نشده و اساسا جزو آمار جنايي قرار نمي گيرند.
نكته قابل تامل آنجاست كه پديده و بزه كودك آزاري كه نوعا از سوي والدين طفل صورت مي پذيرد توسط قانونگذار از فهرست جرايم استثنا شده و در زمره موارد كودك آزاري تلقي نمي شود جالب اينكه قانونگذار ظاهرا حتي پدر يا مادر ناتني را نيز از شمول مجازات معاف دانسته و اگر هم مد نظر داشته، آن را به صراحت يا ضمني قيد نكرده است و پرسش هم در برابر اين رويه قانوني آن است كه اگر والديني نسبت به فرزند خود رفتار بهنجار و قانوني پيشه كنند، آيا فرد ديگري خواهد توانست آن كودك را مورد آزار قرار دهد؟!
وقوع كودك آزاري به ترتيبي كه مورد نظر قانونگذار است در يك خانواده به سامان بسيار دور از ذهن است و حداقل قضيه آن است كه اگر هم چنين واقعه اي رخ دهد خود آن را تا انتها تحت پيگرد قانوني قرارخواهند داد ولي نكته آنجاست، وقتي خود پدر و مادري مرتكب چنين عملي شود چه كسي مي بايست قضيه را پيگيري كند در حالي كه مرز تعريفي به عنوان تاديب و محدوده آن در قوانين ديده نمي شود!
به عنوان مثال طبق ماده ۱۱۷۹ قانون مدني: «ابوين حق تنبيه طفل خود را دارند ولي به استناد اين حق نمي توانند طفل خود را خارج از حدود تاديب، تنبيه كنند.» يا ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامي كه اقدامات والدين و اولياي قانوني صغار و محجورين را كه به منظور تاديب يا حفاظت آنان انجام مي شود را مشروط به اينكه در حد متعارف تاديب و حفاظت باشد جرم نشناخته است.
موضوع دقيقا به همان تاديب متعارف بر مي گردد، كه ملاك و معيار آن متعارف بودن يا نبودن با كيست؟
آيا با عرف است و احراز آن هم با قاضي است كه بررسي كند و ببيند آيا تنبيه در حد متعارف بوده يا نه؟!
ولي اينها فقط زماني مورد بررسي و رسيدگي قضايي قرار مي گيرد كه شكايتي قضايي عليه آن صورت پذيرد و تا زماني كه كودكي به گناه بي زور بودن يا كم زور بودن و بي اطلاعي از حقوق خودش هميشه شكست خورده و زخم خورده باقي است ونمي داند كه چه بايد بكند و نمي تواند هم كاري بكند! معلوم نمي شود هرگز آزار صورت گرفته عليه كودك، تنبيه متعارف بوده يا شكنجه اي مهيب؟! اگرچه قانونگذار سال ۱۳۸۱ در ماده۶ قانون حمايت از كودكان ونوجوانان اعلام داشتند:« كليه افراد و موسسات و مراكزي كه به نحوي مسووليت نگهداري و سرپرستي كودكان را به عهده دارند مكلفند به محض مشاهده موارد كودك آزاري، مراتب را جهت پيگرد قانوني مرتكب و اتخاذ تصميم مقتضي به مقامات صالحه قضايي اعلام كنند و تخلف از اين تكليف موجب حبس تا شش ماه و يا جزاي نقدي تا پنج ميليون ريال خواهد بود ولي وقتي پدريا مادري در منزل و پشت درهاي بسته اقدام به شكنجه و آزار طفل مي كنند كه حتي احيانا همسايه ها صداي گريه و ضجه كودك را نشنوند (كه بسيار رخ مي دهد) چه كسي مسوول اعلام جرم هست آنجا كه ديگر فرد يا موسسه  اي كه مسووليت نگهداري طفل را به عهده دارد در صحنه حاضر نيست كه مكلف به اعلام جرم باشد!!!
شايد شايسته تر بود كه قانونگذار به نحو مقتضي ساير افرادي را هم كه مطلع از وقوع چنين بزهي مي شدند، داخل در شمول افراد مكفل اين ماده مي دانست تا قدري از رقم سياه اين بزهكاري كاسته مي شد!
چون فرزندان اسير در دست والدين خود هرگز نمي توانند خود را به فرد يا موسسه اي كه قانونگذار بيان داشته برسانند واساسا آگاه هم نيستند ولي وقتي خويشاوندان ياهمسايگان از وقوع چنين خبري مطلع شوند، شايد با مسوول دانستن آنها به عنوان مطلع بتوان گام كوچكي در جهت اقدام بزرگ (يعني كشف اين بزه پنهان) برداشت.
در عين حال مي بايست اين پديده مجرمانه چند وجهي را از ديدگاه هاي مختلف مورد بررسي قرار داد و به خاطر داشت در كنار بعد روانشناختي آن كه بي ترديد ركن مهم متشكله اين جرم است عوامل ديگر مانند مسايل فرهنگي و اجتماعي و البته اقتصادي هم حايز اهميت ويژه هستند و با اين ديدگاه در جهت رفع علت هاي اين چنين اعمال و حوادثي، تدابير پيشگيرانه علمي اتخاذ كرد.
آمار نشان داده افراد خشن كه نسبت به همسر يا فرزندان خود خشونت نشان مي دهند، خود در دوران كودكي مورد آزار و خشونت بوده يا شاهد انواع خشونت هاي خانگي عليه مادر يا خواهر و برادران يا پدر خود بوده اند. اينكه عليرغم تصويب يك قانون حمايتي هنوز در راهرو بيمارستان ها، بسيار شاهد اطفال بي گناه و بي دفاع آزار ديده جسمي و روحي توسط والدين يا اقوام نزديك چون دايي و عمو و... هستيم زنگ خطر بزرگي است كه در گوش جامعه نواخته مي شود و اين معنا را تداعي مي كند كه اين قشر بي دفاع اجتماع همچنان مورد ظلم واقع مي شوند و شايد نيازمند حمايت هاي قوي تر از سوي قانونگذار و دستگاه هاي مجري قانون مي باشد.
هاله شاعري وكيل دادگستري و استاد دانشگاه

بازهم قاچاق مواد مخدر
آمار كشفيات مواد مخدر هم روزبه روز بيشتر مي شود. فرماندهي انتظامي استان كرمان با كشف ۷۱۷ كيلوگرم موادمخدر در سال ۸۲ از يك رشد ۷۰ درصدي در كشفيات نسبت به سال ۸۱ برخوردار بوده است. اين فرماندهي همچنين در كشف اقلامي مانند ترياك تا ۹۰ درصد افزايش كشف داشته همچنين در سال گذشته موفق به كشف بيش از ۵ ميليارد و ۲۰۰ ميليون ريال اموال مسروقه از ۲ هزار و ۵۲۹ سارق در سطح استان شد. ميزان سرقت ها در سال ۸۲ نسبت به سال قبل از آن ۲۱ درصد كاهش داشته كه اين ميزان دو برابر ميزان كشوري است و در همين زمينه ۹۰ باند مهم سرقت نيز كشف شدند. طي سال گذشته ۴۲ فقره قتل عمد در استان كرمان روي داد كه ۲۸ مورد آن كشف شد و همچنين ۷۷ باند فساد و فحشا نيز كشف شدند.
ماموران انتظامي استان اصفهان نيز طي يكسري عمليات موفق به كشف ۷۸ كيلوگرم ترياك و ۱۱ كيلوگرم هروئين شده اند.

سقوط در رودخانه
يك خبر ناگوار برايتان داريم. از اين قبيل حوادث زياد اتفاق مي افتد اما اين يكي خيلي غم انگيز است.
دو خواهر همداني به هنگام بازي در كنار رودخانه حصار همدان بر اثر سقوط به داخل رودخانه جان خود را از دست دادند.
اجساد اين دو خواهر كه يكي دوساله و ديگري پنج ساله بود پس از سقوط به داخل رودخانه كمي پايين تر از محل حادثه از آب بيرون كشيده شد.
قبل از اينكه پزشكان بتوانند كمكي به اين دو خواهر بكنند آنها بر اثر خفگي جان خود را از دست دادند.
گفتني است، ابتدا خواهر كوچكتر به داخل رودخانه پرت شده و سپس خواهر بزرگتر براي نجات جان وي وارد رودخانه مي شود كه هردو بر اثر جريان شديد آب جان خود را از دست مي دهند.

كوهنوردان گمشده
پيدا كردن ۳ كوهنورد در قله دماوند درست مثل گشتن دنبال سوزن در انبار كاه است. به هر حال هنوز از سرنوشت ۳ كوهنورد دانشگاه رازي كرمانشاه كه در قله دماوند گم شده اند، خبري در دست نيست. هم اكنون تلاش و جست وجو براي يافتن اين كوهنوردان توسط يك تيم ۲۰ نفره از كوهنوردان زبده استان همدان و مازندران و همچنين جمعيت هلال احمر استان مازندران در ارتفاعات دماوند در حال انجام است كه تا اين لحظه، خبر اميدوار كننده اي به دستمان نرسيده است. روز سه شنبه اول ارديبهشت ماه گذشته يك تيم ۵نفره از پرسنل دانشگاه رازي كرمانشاه براي فتح قله ۵هزار و ۶۷۱ متري دماوند از جبهه شمال شرقي، وارد روستاي ناندر مي شوند. ساعتي از حركت اين نفرات نگذشته بود كه يكي از كوهنوردان به نام «رضاهم خوان» به دليل در اختيار نداشتن كفش مناسب مجبور به بازگشت مي شود. چهار نفر بقيه كه از تجهيزات كافي نيز برخوردار نبودند تا ارتفاع ۴هزار متري قله به پيش مي روند كه «سهراب هما» باتوجه به شرايط بدجوي پيشنهاد بازگشت به پايين را مي دهد كه با مخالفت بقيه افراد گروه مواجه مي شود.

كشف تنديس داريوش كبير
اينكه يك روزنامه كويتي خبر بدهد تنديس پادشاه ايران از يك كانادايي در مصر كشف شد به نظر شما عجيب نيست؟ به اين مي گويند يك خبر بين المللي . تنديس كشف شده، متعلق به داريوش پادشاه ايران باستان است. ماموران گمرك فرودگاه قاهره پس از بازرسي چمدان اين كارشناس شركت نفت مصر كه پس از پايان ماموريت خود در اين كشور، قصد سفر به لندن را داشت به جسم مشكوكي برخورد كردند كه معلوم شد تنديس يك پادشاه ايراني است.
اين كانادايي در مراحل بازجويي ادعا كرده است اين تنديس را قاچاق نكرده و در بازديد اخير خود از ايران، مقامات ايراني آن را به عنوان هديه به او داده اند.
اين روزنامه به تاريخ سفر اين كانادايي به ايران اشاره اي نكرده است اگر فردا خبر داديم يك آنگولايي در حين خريد يك مجسمه ايراني از يك تانزانيايي در كشور فرانسه توسط ماموران بلژيك دستگير شده زياد تعجب نكنيد.

ماموران قلابي
امان از دست اين ماموران قلابي، عين قارچ همين طور زياد مي شوند. مثلا همين چند روز پيش دو مامور قلابي در شهرستان اسلامشهر دستگير شدند. اين ماموران به نام هاي « بختيار» و «غلامعلي» از طايفه فيوج، خود را افسر كشف جرايم آگاهي مي ناميدند و با كف زني اقدام به كلاهبرداري و اخاذي ازمردم مي كردند.
اين دو مامور قلابي در آخرين مورد از كلاهبرداري خود اقدام به سرقت وجوه نقد يكي از مشتريان بانك شعبه ميدان شهرك« واوان» كردند كه با اقدام به موقع ماموران يگان امداد و تعقيب و گريز، شناسايي و دستگير شدند.
سارقان با يك دستگاه خودرو« دوو» با پلاك جعلي متواري بودند كه در يكي از خيابان هاي «نسيم شهر» دستگير شدند.
در بازرسي از خودرو مذكور، مبلغ ۴۰ ميليون ريال وجه نقد، كارت شناسايي جعلي افسري آگاهي به همراه تعدادي پلاك خورو جعلي نيز كشف و ضبط شد.

جنگ تخم مرغ
فكر نكنيد كساني كه به دانشگاه آكسفورد مي روند نابغه هايي هستند كه كار شب و روزشان درس خواندن است. دانشجويان اين دانشگاه در هنگام جشن فارغ التحصيلي با تخم مرغ و نوشابه به جان يكديگر مي افتند. به همين خاطر دانشگاه آكسفورد براي دانشجوياني كه در جشن پايان امتحانات به سمت يكديگر تخم مرغ پرتاب مي كنند، جريمه مالي درنظر گرفته است. دانشجويان اين دانشگاه در ماه ژوئن، پايان امتحانات خود را با پريدن از روي پل ها به داخل رودخانه «ريور چرول» يا پرتاب تخم مرغ به سمت يكديگر جشن مي گيرند. مسوولان اين دانشگاه به دليل ترس از ناتواني خود در كنترل نظم دانشگاه،  براي دانشجوياني كه به سمت يكديگر غذا يا آرد پرتاب مي كنند و يا به روي يكديگر نوشابه مي پاشند،  جريمه نقدي معادل ۵۰ تا ۱۲۰ دلار درنظر گرفته اند، حتي كساني كه اين قبيل مواد و ابزار را به منظور استفاده از آنها به اين شكل حمل مي كنند، تنبيه انضباطي مي شوند.

آزادي داماد رئيس جمهور
آدم داماد رئيس جمهوري باشد و آن وقت به خاطر فرار از ماليات زندان بيفتد خيلي جالب است باز جاي شكرش باقي است كه زن اين آقا به دادش رسيد وگرنه كي اززندان آزاد مي شده خدا مي داند.
دختر « ادوارد شوارد نادزه» رئيس جمهوري سابق گرجستان با پرداخت ۱۵ ميليون و ۵۰۰ هزار دلار همسرش را از زندان آزاد كرد.
«گيا جوختا بريدزه» رئيس بزرگترين شركت تلفن ماهواره اي گرجستان در فوريه سال جاري ميلادي به اتهام فرار از پرداخت ماليات به هنگام خروج ازكشور بازداشت شد.
«مانانا شواردنادزه» مبلغ ياد شده را از حساب شخصي خود به حساب دولت گرجستان واريز و دادستان كل اين كشور نيز دستور آزادي و منع تعقيب داماد شواردنادزه را صادر كرد.

مين هاي منفجر نشده
تقصير اين بچه ها چيست كه دو كشور صد سال پيش با هم مي جنگيدند. انفجار مين ها منفجر نشده الان تبديل به يك معضل جهاني شده است، به ويژه اينكه بيشتر قربانيان اين حوادث كودكان هستند. خطر اين عامل در آفريقا به حدي است كه كودكان در ميادين مين جان مي دهند. به گونه  اي كه گزارش ها از وجود ۳۷ ميليون مين در حداقل ۱۹ كشور قاره آفريقا حكايت دارد. همچنين افغانستان، آنگولا و كلمبيا به تنهايي حداقل ۲۸ ميليون مين دارند كه ۸۵ درصد كل وقايع ناگوار ميادين مين جهان را به خود اختصاص داده اند.
آنگولا با حدود ۱۰ ميليون مين، ۷۰ هزار فرد مبتلا به نقص عضو دارد كه از آن ميان ۸ هزار كودك هستند. در افغانستان نيز حدود ۱۰۰ هزار كودك در اثر جنگ به ناتواني دچار شده اند كه بسياري از آنها به دليل وجود ميادين مين بوده است. بنا بر گزارش سازمان جهاني بهداشت، كشمكش مسلحانه و خشونت هاي سياسي علت اول صدمه، آسيب و ناتواني جسماني و مسوول ناتواني ۴ميليون كودك مبتلا به نقص عضو در جهان است.

رانش زمين در قرقيزستان
در چند روز گذشته برايتان از قربانيان حادثه رانش زمين خبري داشتيم، اين حادثه باز هم قرباني گرفت، اما اينبار در قرقيزستان.
۳۴ نفر از ساكنان روستاي « كاي نامه» در استان«چوي» قرقيزستان بر اثر رانش زمين جان خود را از دست دادند. ۱۳ خانه در اين روستا زير خروارها خاك و گل مدفون شد، تعدادي از روستاييان نيز مجروح شدند كه حال ۶ نفر از آنها وخيم است. در اين حادثه احتمال تكرار رانش زمين در اين منطقه وجود دارد و به همين دليل ماموران امداد براي خارج كردن اجساد از زير خاك و گل با احتياط عمل مي كنند.
قرار است «عسگر آقايف» رئيس جمهوري قرقيزستان از اين روستاي حادثه ديده بازديد كند. چند روز قبل نيز در جنوب قرقيزستان رانش زمين ۵ دانش آموز دبيرستاني را به كام خود فرو برد.
بهار سال گذشته در شهرستان « اوزگين» استان اوش قرقيزستان ۳۸ نفر از ساكنان يك روستا به علت رانش زمين زير خروارها خاك مدفون شدند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
سفر و طبيعت
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  عكاس خانه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |