گفت وگو با دكتر نديمي رئيس دانشگاه شهيد بهشتي
دوشرط اساسي
|
|
اشاره؛ دانشگاه شهيد بهشتي يا همان دانشگاه ملي قديم هنوز هم در بين ساير دانشگاههاي كشور نام پرآوازه خود را محفوظ داشته و همچنان جزو اولين گزينه هاي انتخابي هر داوطلبي به شمار مي رود. آرامش نسبي، مشي اعتدال جويانه و از همه مهمتر كناره گيري از درگيري هاي سياسي را شايد بتوان از جمله شاخصه هاي اصلي اين دانشگاه دانست.
به بهانه هفتمين دوره هفته پژوهش در اين دانشگاه، با دكتر هادي نديمي رئيس دانشگاه شهيد بهشتي به گفت وگو نشستيم.
با وجود تغييرات پي درپي و بي ثباتي هاي عميق در مديريت دانشگاههاي ايران، دكتر نديمي تنها فردي است كه بيش از ۲۰ سال رياست اين دانشگاه را عهده دار بوده و از اين حيث ركورددار است.
* دانشگاه ها در كشور ما براي پژوهش محور شدن راه سختي در پيش دارند. شما در طرح توسعه دانشگاه براي اين بخش چه تدابيري انديشيده ايد؟
- به طور كل دانشگاه هاي بزرگ ما، علي رغم دشواري ها و مشكلات موجود در كشور و تنگناهاي موجود در اعتبارات پژوهشي، مي بايست با توجه به شرايط علمي، فرهنگي و سياسي حاكم بر جهان، هرچه سريع تر پژوهش محور شوند.
براي پژوهش محور شدن، علاوه بر سرمايه هاي مورد نياز دولتي و غيردولتي، برنامه ريزي داخلي در دانشگاه ها هم از نقش مهمي برخوردار است. به عبارت ديگر با توجه به اين كه متأسفانه بخش اعظمي از اقتصاد كشور دست دولت است، از سويي مي بايست دولت با حمايت محكم از تحقيقات، به پژوهش محور شدن دانشگاه ها كمك كند و از طرف ديگر دانشگاه ها هم بايد مكانيزم لازم را براي اين امر در داخل دانشگاه مهيا كنند، چرا كه اين دو شرط لازم و ملزوم يكديگرند.
در دانشگاه شهيد بهشتي برنامه ريزي براي رشد پژوهش و پژوهش محور شدن دانشگاه را از چند سال پيش شروع كرديم. در همين راستا طرح توسعه ۲۰ ساله دانشگاه را براي روشن شدن چشم انداز آينده در دستور كار داريم كه در قالب برنامه ريزي هاي ۵ ساله پياده خواهد شد. در كنار اين برنامه، بحث اطلاع رساني بهنگام در دانشگاه را از چند سال پيش شروع كرديم كه گرچه هنوز در شرايط مطلوبي از اين نظر نيستيم و با دشواري هاي مالي روبه رو هستيم، ولي اميدواريم بتوانيم ظرف چند سال به اين هدف برسيم، چرا كه اگر بتوانيم زيرساخت هاي اطلاع رساني را در حد استاندارد ايجاد كنيم، در آن صورت بخش عمده اي از سخت افزار كار را فراهم كرده ايم.
در كنار اين برنامه ها، در بخش نرم افزاري، طرح توسعه دوره هاي تحصيلات تكميلي را به اجرا گذاشته ايم كه از اين رهگذر علاوه بر تأمين نيروي متخصص براي كشور، بخش تحقيقاتي دانشگاه را هم تقويت مي كنيم. در اين بخش در حال حاضر حدود ۳۰ درصد دانشجويان دانشگاه در دوره هاي تحصيلات تكميلي تحصيل مي كنند كه بنا داريم در برنامه توسط دانشگاه، اين رقم به ۵۰ درصد افزايش پيدا كند. يعني از هر دو نفر دانشجو، يك نفر در دوره هاي تحصيلات تكميلي مشغول به تحصيل باشد. البته به موازات اين كار، در حال ايجاد تحول در دوره هاي كارشناسي دانشگاه هستيم، به شكلي كه اين دوره ها را به دوره هاي پايلوت براي رشد علمي دانشجويان تبديل كنيم.
و نكته آخر اين كه، دانشگاه نمي تواند پژوهش محور باشد الا اين كه مديريت و تصحيح سازي آن هم پژوهش محور باشد كه البته مهم ترين و دشوارترين بخش كار خواهد بود. به همين منظور ما برنامه هاي مهمي را در سال جاري براي پژوهش محور كردن دانشگاه از اين بعد آغاز كرديم و امسال را سال تحول اداري نامگذاري كرديم. در اين برنامه طبعاً ارتباطات، شيوه هاي مديريت، تصميم سازي در امور دانشگاه، بدنه و ساختار دانشگاه و... همگي مي بايست مبتني بر كار علمي و پژوهشي باشد.
* پژوهش محور شدن مديريت در دانشگاه ها نكته مهمي است كه به آن اشاره كرديد. به نظر شما دانشگاه هاي ما در حال حاضر چقدر از اين ويژگي برخوردارند؟
- خيلي كم، متأسفانه بدنه مديريتي دانشگاه ها در كشور ما به شكل سنتي باقي مانده و اين امر باعث اتلاف انرژي و در عين حال راندمان بسيار كم آنها مي شود. اين سد بزرگي است در مقابل پيشرفت علمي دانشگاه، در حالي كه پاشنه آشيل دانشگاه همين جاست.
دانشگاه هاي ما براي بقاي خود مي بايست اين تحول را در خود ايجاد كنند، هرچند كار ساده اي نيست و با مقاومت ها و مشكلات زيادي مواجه خواهد شد. دانشگاه ها بايد آغازگر اين جريان در كل جامعه باشند و به عنوان يك پايلوت كوچك عمل كنند.
* اخيراً شاهد گزارش هاي مختلفي از رشد مقالات معتبر علمي دانشگاه ها در مجلات بين المللي هستيم كه از آن به عنوان رشد توليدات علمي كشورمان ياد مي كنند. نظر شما در اين زمينه چيست؟
- متأسفانه همه كارها در كشور ما تقليدي است. منافع ملي و نيازهاي فوري يا درازمدت را كمتر مي بينيم. طبيعتاً كشورهاي اروپايي و غربي از پژوهش هايي استقبال مي كنند كه براي آنها هم دستاوردهايي داشته باشد، در عين حال كه ما بايد در نظر بگيريم كه شرايط اجتماعي، تكنولوژيك، فرهنگي، سياسي و علمي ما به عنوان يك كشور مستقل با تمام اين كشورها متفاوت است و علي الاصول اين تفاوت موجب مي شود ما به موضوعاتي بپردازيم كه با آنها متفاوت است.
از اين رو دانشگاه هاي ما در يك دو راهي بزرگ قرار گرفتند. از يك سو بايد نگاه عميقي داشته باشند تا در بازار جهاني علم وارد شوند و از سوي ديگر بايد بتوانند بهينه سازي كنند و به نيازهاي كشور در افق ديدشان نگاه كنند.
در حال حاضر اتفاقي كه مي افتد اين است كه برخي متخصصان ما بدون توجه به نيازهاي كشور فقط چشم به نيازهاي جامعه بين المللي دوخته اند.
دانشگاه ها در اين شرايط نقش مهمي دارند و مي بايست علاوه بر توجه به كسب وجهه هاي بين المللي، به حل مشكلات جامعه خود هم بيانديشند. دانشگاه اگر بتواند براي جامعه خود حل مشكل كند، مفيد است و در غير اين صورت به يك شيء لوكس تبديل مي شود.البته در كنار اين مسأله، بايد مديريت كشور، توان دانشگاه را در حل مشكلات به باور آورد. اين باور هنوز در مديريت صنعتي و اقتصادي ما وجود ندارد.
لذا دانشگاه هاي ما مي بايست در كارهاي پژوهشي تعادلي ايجاد كنند. مسئولين سياستگذار بايد توجه داشته باشند كه توجه صرف به باشگاه جهاني مي تواند خساراتي به بار آورد. بايد در تعاملي با مرزهاي جهاني باشيم و به نيازهاي داخلي هم توجه كنيم.
* در بين همين مقالات علمي بين المللي مطلع هستيد كه رشته هاي علوم انساني كمترين سهم را دارند.
- البته رشته هاي علوم انساني در تمام دنيا سهم كمتري در مقالات علمي بين المللي دارند و رشته هاي علوم پايه و فني بيشترين سهم را دارند. اما در كشور ما رشته هاي علوم انساني دچار يك بحران عميق هويت هستند، كه بحثي است جدا.
به دليل مكانيزم هايي كه براي گزينش دانشجو داريم ، ارزش و اعتنايي در يك دوره تاريخي براي اين رشته قايل نشديم و دچار بحران عظيمي در عرصه رشته هاي علوم انساني هستيم. يك مقام مسئول در كشور ما اگر بخواهد يك تصميم بزرگ فرهنگي بگيرد به هيچ متخصصي رجوع نمي كند، بلكه خودش تصميم مي گيرد، اما همين مقام مسئول اگر ماشينش به تعمير احتياج داشته باشد فوراً به مكانيك مراجعه مي كند. لذا مديريت جامعه ما، اصلاً به پژوهش هايي كه به تصميم سازي در مسايل كشوري مربوط مي شود، عنايتي ندارد.
اين مسايل موجب شده تا رشته هاي علوم انساني در كشور ما در انزوا قرار گيرد.
* اخيراً طرح رتبه بندي دانشگاه هاي جهان توسط يكي از دانشگاه هاي معتبر چين انجام شده و ۵۰۰ دانشگاه برتر به لحاظ شاخص هاي معتبر علمي و پژوهشي شناسايي شدند اما در ميان اين فهرست نامي از دانشگاه هاي ايراني برده نشده. نظر شما در اين زمينه چيست؟
- به هرحال احترام امامزاده را متولي آن نگاه مي دارد. وقتي در كشوري تفكر پژوهش محور به معناي كلان آن در سطوح مديريتي، حاكم نباشد طبيعتاً نتيجه همين مي شود.
پروفسور عبدالسلام در كتابي مي نويسد: «در دوران حكومت استالين هيأت دولت تشكيل جلسه داد و گفت شوروي در حال عقب ماندن از آمريكا و غرب است. در اين جلسه تصميم گرفتند ۳۰ درصد حقوق آكادميسين ها را بالا ببرند. استالين همان شب آمد و فرداي آن روز اين تصميم را وتو كرد و گفت بايد حقوق اين قشر را ۳۰۰ درصد بالا ببريم، نه ۳۰ درصد. همين تصميم باعث شكوفايي خرد و انديشه شد. اعتبار اجتماعي براي عالمان پديدآورد و سرآغاز تحولي عميق در نظام علمي شد.» لذا وقتي در يك كشور اعتبار اجتماعي لازم به پژوهش و پژوهشگر و استاد داده نمي شود، طبيعي است كه ما در اين رتبه بندي ها، جايي به خود اختصاص ندهيم. اين حاصل همين بي توجهي است. در حالي كه ما از نظر استعداد هيچ چيز كم نداريم و جزو۱۰ كشور اول دنيا هستيم، واقعاً چرا بايد دانشگاه هاي ما جزو اين ۵۰۰ تا نباشند؟ اين به سياست هاي كلان اجتماعي و علمي ما برمي گردد.
معلم ما نبايد مجبور باشد تا براي امرار معاش خود ۳۰-۲۰ ساعت در هفته تدريس كند. جامعه بايد اعتبار اجتماعي لازم را براي دانشگاه و استاد دانشگاه تأمين كند. كشورهايي كه در اين بخش موفق شدند قطعاً فضايي آرام و با ثبات براي محققان خود ايجاد كردند و ما هم بايد اين كار را بكنيم.
* دانشگاه شهيد بهشتي امسال هفتمين دوره هفته پژوهش خود را پشت سر مي گذارد. كلياتي از برنامه هاي اين هفته و عملكرد پژوهشي دانشگاه بگوييد.
- در بحث هفته پژوهش امسال برنامه هاي مختلفي از جمله تقدير از پژوهشگران، مؤلفين، صاحبان مقالات علمي و بازنشستگان دانشگاه را داريم. جشن دانش آموختگان دانشگاه را برگزار مي كنيم و همايش نقش پارك هاي فناوري در توسعه ملي را خواهيم داشت.
در بحث عملكرد پژوهشي، تعداد حدود ۸۳ طرح پژوهشي خاتمه يافته در سال ۸۲ داريم.
در اين سال ۱۸۲ مقاله علمي در مجلات معتبر داخلي و ۱۱۰ مقاله چاپ شده در مجلات بين المللي داشتيم و شش تن از اعضاي هيأت علمي دانشگاه در جشنواره هاي ملي و بين المللي موفق به كسب جوايز معتبر شده اند.
|