شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۳ - - شماره ۳۳۶۵
دانشجو-۴
Front Page

گفت وگو با دكتر نديمي رئيس دانشگاه شهيد بهشتي
دوشرط اساسي
000429.jpg
اشاره؛ دانشگاه شهيد بهشتي يا همان دانشگاه ملي قديم هنوز هم در بين ساير دانشگاههاي كشور نام پرآوازه خود را محفوظ داشته و همچنان جزو اولين گزينه هاي انتخابي هر داوطلبي به شمار مي رود. آرامش نسبي، مشي اعتدال جويانه و از همه مهمتر كناره گيري از درگيري هاي سياسي را شايد بتوان از جمله شاخصه هاي اصلي اين دانشگاه دانست.
به بهانه هفتمين دوره هفته پژوهش در اين دانشگاه، با دكتر هادي نديمي رئيس دانشگاه شهيد بهشتي به گفت وگو نشستيم.
با وجود تغييرات پي درپي و بي ثباتي هاي عميق در مديريت دانشگاههاي ايران،  دكتر نديمي تنها فردي است كه بيش از ۲۰ سال رياست اين دانشگاه را عهده دار بوده و از اين حيث ركورددار است.

* دانشگاه ها در كشور ما براي پژوهش محور شدن راه سختي در پيش دارند. شما در طرح توسعه دانشگاه براي اين بخش چه تدابيري انديشيده ايد؟
- به طور كل دانشگاه هاي بزرگ ما، علي رغم دشواري ها و مشكلات موجود در كشور و تنگناهاي موجود در اعتبارات پژوهشي، مي بايست با توجه به شرايط علمي، فرهنگي و سياسي حاكم بر جهان، هرچه سريع تر پژوهش محور شوند.
براي پژوهش محور شدن، علاوه بر سرمايه هاي مورد نياز دولتي و غيردولتي،  برنامه ريزي داخلي در دانشگاه ها هم از نقش مهمي برخوردار است. به عبارت ديگر با توجه به اين كه متأسفانه بخش اعظمي از اقتصاد كشور دست دولت است، از سويي مي بايست دولت با حمايت محكم از تحقيقات، به پژوهش محور شدن دانشگاه ها كمك كند و از طرف ديگر دانشگاه ها هم بايد مكانيزم لازم را براي اين امر در داخل دانشگاه مهيا كنند، چرا كه اين دو شرط لازم و ملزوم يكديگرند.
در دانشگاه شهيد بهشتي برنامه ريزي براي رشد پژوهش و پژوهش محور شدن دانشگاه را از چند سال پيش شروع كرديم. در همين راستا طرح توسعه ۲۰ ساله دانشگاه را براي روشن شدن چشم انداز آينده در دستور كار داريم كه در قالب برنامه ريزي هاي ۵ ساله پياده خواهد شد. در كنار اين برنامه، بحث اطلاع رساني بهنگام در دانشگاه را از چند سال پيش شروع كرديم كه گرچه هنوز در شرايط مطلوبي از اين نظر نيستيم و با دشواري هاي مالي روبه رو هستيم، ولي اميدواريم بتوانيم ظرف چند سال به اين هدف برسيم، چرا كه اگر بتوانيم زيرساخت هاي اطلاع رساني را در حد استاندارد ايجاد كنيم، در آن صورت بخش عمده اي از سخت افزار كار را فراهم كرده ايم.
در كنار اين برنامه ها، در بخش نرم افزاري، طرح توسعه دوره هاي تحصيلات تكميلي را به اجرا گذاشته ايم كه از اين رهگذر علاوه بر تأمين نيروي متخصص براي كشور، بخش تحقيقاتي دانشگاه را هم تقويت مي كنيم. در اين بخش در حال حاضر حدود ۳۰ درصد دانشجويان دانشگاه در دوره هاي تحصيلات تكميلي تحصيل مي كنند كه بنا داريم در برنامه توسط دانشگاه، اين رقم به ۵۰ درصد افزايش پيدا كند. يعني از هر دو نفر دانشجو، يك نفر در دوره هاي تحصيلات تكميلي مشغول به تحصيل باشد. البته به موازات اين كار، در حال ايجاد تحول در دوره هاي كارشناسي دانشگاه هستيم، به شكلي كه اين دوره ها را به دوره هاي پايلوت براي رشد علمي دانشجويان تبديل كنيم.
و نكته آخر اين كه، دانشگاه نمي تواند پژوهش محور باشد الا اين كه مديريت و تصحيح سازي آن هم پژوهش محور باشد كه البته مهم ترين و دشوارترين بخش كار خواهد بود. به همين منظور ما برنامه هاي مهمي را در سال جاري براي پژوهش محور كردن دانشگاه از اين بعد آغاز كرديم و امسال را سال تحول اداري نامگذاري كرديم. در اين برنامه طبعاً ارتباطات، شيوه هاي مديريت، تصميم سازي در امور دانشگاه، بدنه و ساختار دانشگاه و... همگي مي بايست مبتني بر كار علمي و پژوهشي باشد.
* پژوهش محور شدن مديريت در دانشگاه ها نكته مهمي است كه به آن اشاره كرديد. به نظر شما دانشگاه هاي ما در حال حاضر چقدر از اين ويژگي برخوردارند؟
- خيلي كم، متأسفانه بدنه مديريتي دانشگاه ها در كشور ما به شكل سنتي باقي مانده و اين امر باعث اتلاف انرژي و در عين حال راندمان بسيار كم آنها مي شود. اين سد بزرگي است در مقابل پيشرفت علمي دانشگاه، در حالي كه پاشنه آشيل دانشگاه همين جاست.
دانشگاه هاي ما براي بقاي خود مي بايست اين تحول را در خود ايجاد كنند، هرچند كار ساده اي نيست و با مقاومت ها و مشكلات زيادي مواجه خواهد شد. دانشگاه ها بايد آغازگر اين جريان در كل جامعه باشند و به عنوان يك پايلوت كوچك عمل كنند.
* اخيراً شاهد گزارش هاي مختلفي از رشد مقالات معتبر علمي دانشگاه ها در مجلات بين المللي هستيم كه از آن به عنوان رشد توليدات علمي كشورمان ياد مي كنند. نظر شما در اين زمينه چيست؟
- متأسفانه همه كارها در كشور ما تقليدي است. منافع ملي و نيازهاي فوري يا درازمدت را كمتر مي بينيم. طبيعتاً كشورهاي اروپايي و غربي از پژوهش هايي استقبال مي كنند كه براي آنها هم دستاوردهايي داشته باشد، در عين حال كه ما بايد در نظر بگيريم كه شرايط اجتماعي، تكنولوژيك، فرهنگي، سياسي و علمي ما به عنوان يك كشور مستقل با تمام اين كشورها متفاوت است و علي الاصول اين تفاوت موجب مي شود ما به موضوعاتي بپردازيم كه با آنها متفاوت است.
از اين رو دانشگاه هاي ما در يك دو راهي بزرگ قرار گرفتند. از يك سو بايد نگاه عميقي داشته باشند تا در بازار جهاني علم وارد شوند و از سوي ديگر بايد بتوانند بهينه سازي كنند و به نيازهاي كشور در افق ديدشان نگاه كنند.
در حال حاضر اتفاقي كه مي افتد اين است كه برخي متخصصان ما بدون توجه به نيازهاي كشور فقط چشم به نيازهاي جامعه بين المللي دوخته اند.
دانشگاه ها در اين شرايط نقش مهمي دارند و مي بايست علاوه بر توجه به كسب وجهه هاي بين المللي، به حل مشكلات جامعه خود هم بيانديشند. دانشگاه اگر بتواند براي جامعه خود حل مشكل كند، مفيد است و در غير اين صورت به يك شيء لوكس تبديل مي شود.البته در كنار اين مسأله، بايد مديريت كشور، توان دانشگاه را در حل مشكلات به باور آورد. اين باور هنوز در مديريت صنعتي و اقتصادي ما وجود ندارد.
لذا دانشگاه هاي ما مي بايست در كارهاي پژوهشي تعادلي ايجاد كنند. مسئولين سياستگذار بايد توجه داشته باشند كه توجه صرف به باشگاه جهاني مي تواند خساراتي به بار آورد. بايد در تعاملي با مرزهاي جهاني باشيم و به نيازهاي داخلي هم توجه كنيم.
* در بين همين مقالات علمي بين المللي مطلع هستيد كه رشته هاي علوم انساني كمترين سهم را دارند.
- البته رشته هاي علوم انساني در تمام دنيا سهم كمتري در مقالات علمي بين المللي دارند و رشته هاي علوم پايه و فني بيشترين سهم را دارند. اما در كشور ما رشته هاي علوم انساني دچار يك بحران عميق هويت هستند، كه بحثي است جدا.
به دليل مكانيزم هايي كه براي گزينش دانشجو داريم ، ارزش و اعتنايي در يك دوره تاريخي براي اين رشته قايل نشديم و دچار بحران عظيمي در عرصه رشته هاي علوم انساني هستيم. يك مقام مسئول در كشور ما اگر بخواهد يك تصميم بزرگ فرهنگي بگيرد به هيچ متخصصي رجوع نمي كند، بلكه خودش تصميم مي گيرد، اما همين مقام مسئول اگر ماشينش به تعمير احتياج داشته باشد فوراً به مكانيك مراجعه مي كند. لذا مديريت جامعه ما، اصلاً به پژوهش هايي كه به تصميم سازي در مسايل كشوري مربوط مي شود، عنايتي ندارد.
اين مسايل موجب شده تا رشته هاي علوم انساني در كشور ما در انزوا قرار گيرد.
* اخيراً طرح رتبه بندي دانشگاه هاي جهان توسط يكي از دانشگاه هاي معتبر چين انجام شده و ۵۰۰ دانشگاه برتر به لحاظ شاخص هاي معتبر علمي و پژوهشي شناسايي شدند اما در ميان اين فهرست نامي از دانشگاه هاي ايراني برده نشده. نظر شما در اين زمينه چيست؟
- به هرحال احترام امامزاده را متولي آن نگاه مي دارد. وقتي در كشوري تفكر پژوهش محور به معناي كلان آن در سطوح مديريتي، حاكم نباشد طبيعتاً نتيجه همين مي شود.
پروفسور عبدالسلام در كتابي مي نويسد: «در دوران حكومت استالين هيأت دولت تشكيل جلسه داد و گفت شوروي در حال عقب ماندن از آمريكا و غرب است. در اين جلسه تصميم گرفتند ۳۰ درصد حقوق آكادميسين ها را بالا ببرند. استالين همان شب آمد و فرداي آن روز اين تصميم را وتو كرد و گفت بايد حقوق اين قشر را ۳۰۰ درصد بالا ببريم، نه ۳۰ درصد. همين تصميم باعث شكوفايي خرد و انديشه شد. اعتبار اجتماعي براي عالمان پديدآورد و سرآغاز تحولي عميق در نظام علمي شد.» لذا وقتي در يك كشور اعتبار اجتماعي لازم به پژوهش و پژوهشگر و استاد داده نمي شود، طبيعي است كه ما در اين رتبه بندي ها، جايي به خود اختصاص ندهيم. اين حاصل همين بي توجهي است. در حالي كه ما از نظر استعداد هيچ چيز كم نداريم و جزو۱۰ كشور اول دنيا هستيم،  واقعاً چرا بايد دانشگاه هاي ما جزو اين ۵۰۰ تا نباشند؟ اين به سياست هاي كلان اجتماعي و علمي ما برمي گردد.
معلم ما نبايد مجبور باشد تا براي امرار معاش خود ۳۰-۲۰ ساعت در هفته تدريس كند. جامعه بايد اعتبار اجتماعي لازم را براي دانشگاه و استاد دانشگاه تأمين كند. كشورهايي كه در اين بخش موفق شدند قطعاً فضايي آرام و با ثبات براي محققان خود ايجاد كردند و ما هم بايد اين كار را بكنيم.
* دانشگاه شهيد بهشتي امسال هفتمين دوره هفته پژوهش خود را پشت سر مي گذارد. كلياتي از برنامه هاي اين هفته و عملكرد پژوهشي دانشگاه بگوييد.
- در بحث هفته پژوهش امسال برنامه هاي مختلفي از جمله تقدير از پژوهشگران، مؤلفين، صاحبان مقالات علمي و بازنشستگان دانشگاه را داريم. جشن دانش آموختگان دانشگاه را برگزار مي كنيم و همايش نقش پارك هاي فناوري در توسعه ملي را خواهيم داشت.
در بحث عملكرد پژوهشي، تعداد حدود ۸۳ طرح پژوهشي خاتمه يافته در سال ۸۲ داريم.
در اين سال ۱۸۲ مقاله علمي در مجلات معتبر داخلي و ۱۱۰ مقاله چاپ شده در مجلات بين المللي داشتيم و شش تن از اعضاي هيأت علمي دانشگاه در جشنواره هاي ملي و بين المللي موفق به كسب جوايز معتبر شده اند.

داستان شركت در المپياد بين المللي بتن آمريكا
اين پنج نفر
000432.jpg
محسن احمدي
پائيز سال ۸۲، پنج جوان دانشجو تصميم مي گيرند براي رسيدن به هدف مشتركشان نامه اي به يكي از مسئولان كشور بنويسند. مضمون نامه درخواست كمك براي شركت در مسابقه بين المللي انجمن بتن آمريكاست. كسب مقام نخست در اين مسابقات كه در شهر واشنگتن دي سي برگزار مي شود، آرزوي آنهاست.
مدتي بعد دانشجويان براي شنيدن پاسخ آن مسئول به دفترش مراجعه مي كنند. با درخواست شان موافقت نشده است. دانشجويان نااميد نيستند. نامه ديگري مي نويسند. اين بار دلايل سفرشان را به طور واضح شرح مي دهند: «ما دانشجويان دانشكده فني دانشگاه تهران، پس از كسب چند مقام نخست در مسابقات سراسري انجمن بتن ايران موفق به دريافت دعوت نامه اي از موسسه بتن آمريكا براي شركت در صدمين سالگرد المپياد بين المللي بتن آمريكا، كه در فروردين ماه سال ۸۳ برگزار مي شود، شده ايم. به همين دليل خواهشمنديم براي رسيدن به هدفمان كمك مان كنيد.»
اين نامه نيز به بايگاني سپرده مي شود.
دانشجويان جلسه اي در آزمايشگاه فني دانشگاه تهران برگزار مي كنند. دانشجويان ديگر به كمك شان مي آيند. قرار چاپ فراخواني در نشريه دانشجويي «بيل  و كلنگ» كه مدير مسئول آن يكي از همين پنج نفر است، در اين جلسه گذاشته مي شود. فراخوان براي همه شركت هاي توليد بتن و ساخت و ساز كشور، ارسال مي شود. يك هفته بعد چند شركت توليد مصالح بتني اعلام آمادگي مي كنند. دانشجويان موفقيت شان را جشن مي گيرند. شيريني پيروزي شان تهيه مدارك براي گرفتن ويزاي آمريكاست. آلمان كشوري است كه آنها براي ارسال مدارك خود و دعوتنامه موسسه بتن آمريكا انتخاب مي كنند.
حالا ديگر ۲ ماه از روزي كه آنها مدارك خود را براي سفارت آلمان فرستاده اند مي گذرد. چيزي به زمان برگزاري مسابقات نمانده است. آنها هنوز موفق به دريافت ويزا نشده اند. نامه نگاري آغاز مي شود. ۳۸ نامه به هرجايي كه فكرشان مي رسد، مي نويسند. تنها دو وزارتخانه به دادشان مي رسد: وزارت امور اقتصاد و دارايي، وزارت نفت.
روزنه هاي اميد هنوز باز است. مشكل اساسي، مسئله سربازي دو نفر از بچه هاست. وزارت علوم، تحقيقات و فناوري قول همكاري مي دهد. پس از چند هفته دوندگي و گذاشتن وثيقه، مشكل حل مي شود. اسامي اين پنج نفر براي بررسي در سفارت آمريكا و ماندن در ليست انتظار، صبر و قرار را از آنها مي گيرد. هزينه سفر مسئله ديگرشان است.
زنگ تلفن همراه يكي از دانشجويان به صدا درمي آيد. منزوي زاده سركنسول ايران در آلمان است. بچه ها براي انجام مصاحبه اي در سفارت آمريكا در آلمان به فرانكفورت مي روند. منزوي زاده پشتيبان خوبي براي اين پنج نفر است. مصاحبه به خوبي انجام مي شود. سفارت آمريكا اعلام نتيجه نهايي را به چند هفته بعد موكول مي كند. دانشجويان ۲۲ ساله اميدوارند. بخش زيادي از مشكلات حل شده است. فقط يك مشكل هنوز باقي است: هزينه سفر.
ده روز بعد ويزاي سفر به آمريكا در دستشان است. دانشجويان توان علمي خود را بالا مي برند. آنها بايد توپ بتني مسلح به اليافي را بسازند كه بتواند در آزمايش بارگذاري زير پرس و جك سربلند بيرون بيايد. چراغهاي آزمايشگاه فني دانشگاه تهران شب ها خاموش نمي شود. هر پنج نفر به سختي كار مي كنند. ۳ سال متوالي است كه دانشجويان دانشگاههاي مختلف ايران در اين همايش شركت مي كنند. مقامي بدست نياوردند اما دانشجويان دانشكده فني دانشگاه تهران عزم شان را جزم كرده اند كه حتماً رتبه اول را كسب كنند. حركت توپ بتني از روي يك خط ممتد مرحله ديگري از مسابقه است. دانشجويان به دقت روي اين مسئله كار مي كنند. امكانات علمي در دانشگاه برايشان فراهم است. از اين بابت خوشحالند. اما هنوز تهيه خرج راه گوشه اي از ذهن شان را پر كرده است.
چيزي به پايان سال ۸۲ نمانده است. از دفتر وزير امور اقتصادي و دارايي تماس مي گيرند. هزينه بليت سفر آنها را تقبل مي كند و يك شركت توسعه و تحقيقات مصالح بتني بخش ديگري از هزينه شان را مي پردازد. دانشجويان از خوشحالي فرياد مي زنند. همه چيز براي رفتن مهياست. به غير از استاد راهنماي شان دكتر محمد شكرچي زاده، خيلي دلش مي خواهد همراه شاگردهايش باشد اما ويزايش به موقع نمي رسد. دانشجويان دانشگاه خواجه نصير و يكي دو دانشگاه ديگر همراه استادان راهنمايشان مي روند. اما دانشجويان مهندسي عمران ما به تنهايي بار سفرشان را مي بندند.
روز سفر مي رسد. تقويم تاريخ بيستم اسفندماه سال ۸۲ را نشان مي دهد. فرودگاه مهرآباد تنها ميزبان خانواده هاي اين پنج دانشجو و مسافران ديگري است كه به سفر مي روند. از مسئولان خبري نيست. خبرنگاران بي خبرند. حتي از دانشگاه تهران و يا وزارت علوم، تحقيقات و فناوري هم كسي براي بدرقه نيامده. دانشجويان اميدوارند پس از كسب مقام اولي كسي سراغ شان را بگيرد.
يكماه بعد ساعت فرودگاه مهرآباد ۳ بعدازظهر روز ۱۶ فروردين ماه را نشان مي دهد. مسابقات بين المللي المپياد بتن آمريكا تمام شده است. برنده ها اعلام شده اند و دانشجويان ما مقام اول جهان را به سوغات آورده اند.
باز هم خبري از مسئولان نيست. تنها يك شبكه تلويزيوني از برنده شدن آنها در المپياد بتن آمريكا خبر مي دهد. انداختن حلقه هاي گل خانواده هاي دانشجويان بر گردن شان سوژه عكس تنها عكاس حاضر در فرودگاه است.
۱۲ روز بعد مراسمي با حضور خبرنگاران روزنامه ها و شبكه خبر در مركز تحقيقات و توسعه شركت ايران فريمكو در هشتگرد برگزار مي شود.
لوح يادبودي از طرف مديرعامل شركت به آنها داده مي شود. خبرنگاران دوردانشجويان جمع مي شوند. هركدام از آنها حرفي براي گفتن دارند.
مهندس اصغركيهاني، مديرعامل اين شركت تاثير اين مسابقات در رشد علمي دانشجويان نخبه كشور را بسيار ضروري مي داند. او ابراز اميدواري مي كند با حمايت ازاين دانشجويان توسط مسئولان گام هاي موثري در رشد و اعتلاي بخش ساخت و ساز كشور برداشته شود.
نوبت به دانشجويان مي رسد. دانشجويان آماده مصاحبه مي شوند.
خبرنگاران درباره فرار مغزها مي پرسند. پاسخ هايشان شبيه هم است. ترجيح مي دهند در كشور خودشان به كارهاي علمي و تحقيقي بپردازند. دلشان مي خواهد همين جا به مردم شان خدمت كنند.
البته اگر دعوتنامه  اي براي ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر برايشان فرستاده شود حتماً در مورد آن فكر خواهند كرد. توانايي علمي دانشگاههاي ايران را كمتر از دانشگاههاي خارجي نمي دانند. اما معتقدند كاركردن در ايران صبر و خلاقيت مي خواهد.
انتظاري هم از مسئولان ندارند به جز اينكه سنگي جلوي كارهاي تحقيقاتي و علمي شان نيندازند. اين دانشجويان تفاوت دانشگاههاي ايران با آمريكا را در آزادي دانشجويان در شيوه بحث و تحقيق مي دانند. دلشان مي خواهد همراه با آموزش به صورت عملي هم كار كنند. آنها رابطه بين مسئولان اجرايي كشور ميزبانشان با دانشجويان را بسيار صميمي مي دانند در حالي كه اين رابطه در كشور ما بسيار ضعيف است.
تجربه اين سفر چيزهاي زيادي به آنها آموخته است. آنها به چشم خود نتايج آموزش دانشجويان را در هنگام تحصيل با كمك مسئولان ديده اند.
خبرنگاران مايل بودند از برخورد ماموران امنيتي كشور ميزبان با دانشجويان در آمريكا بدانند. پاسخ دانشجويان رضايت بخش بود. هيچكدام از ماموران گمركي و پليس آمريكا برخورد بدي نداشتند. چمدان هايشان هم بازرسي نشد.نه تنها انگشت نگاري نشدند كه يكي از ماموران فرودگاه مثبت انديشي و تكرار شعار «من حتماً موفق مي شوم» را به آنها گوشزد مي كند.
ابوذر بنكدار، حامد يزداني، بهاره عبداللهي، مهدي بخشي و محمد جهانگير با آرزويي فردايي بهتر از خبرنگاران خداحافظي مي كنند.
در اين المپياد دانشگاه خواجه نصير رتبه دوم و دانشجويان دانشگاهي در مكزيك مقام سوم را به دست آورده اند.

ستون شما
منحل نشده است
در همشهري دانشجو مورخ ۲۵/۲/۸۲ از قول يك دانشجوي دانشگاه آزاد سوادكوه نوشته بوديد كه اين دانشگاه منحل شد. من از مسئولان دانشگاه سؤال كردم، چنين چيزي را تكذيب كردند. البته شايعاتي در اين زمينه وجود دارد كه مسئولان مربوطه آن را تأييد نمي كنند. اميدوارم كه با شركت برق به توافق برسند و دانشگاه منحل نشود. اين دانشگاه در منطقه اي جنگلي و بكر واقع شده است.
دانشجوي دانشگاه آزاد- سواد كوه
نتيجه امتحانات پايان ترم رازودتر اعلام كنند
از گزارش شما درباره خودخوان اعلام شدن دروس دانشگاه پيام نور تشكر مي كنيم. اين موضوع كماكان در همه واحدها اعلام شده است. لطفاً  در اين مورد كه چرا دانشگاه پيام نور نتيجه امتحانات پايان ترم را اعلام نمي كند هم بنويسيد. در حال حاضر من نمي دانم كدام درس را قبول و كدام را قبول نشدم تا واحد بردارم.
دانشجوي حسابداري پيام نور دماوند
درباره دانشگاه هايي كه مي توان رفت بنويسيد
يك تذكر در مورد گزارش هاي همشهري دانشجو در صفحه ۱۶ داشتم:
لطفاً درباره دانشگاه هايي كه امكان رفتن دانشجويان ايراني به آنجا وجود دارد اطلاعاتي بنويسيد، مثل دانشگاه هاي ارمنستان و اوكراين.
امروز (شنبه ۵/۲/۸۳) درباره دانشگاه هلسينكي نوشته بوديد، خوب آنجا كه دانشجو نمي تواند برود. برخي از اين دانشگاه ها تنها امتيازش پذيرش دانشجو بدون كنكور است. اين مسائل را هم در گزارش ها بنويسيد تا متقاضيان مطلع باشند.
مادر يك دانشجو
شهريه پيام نور بيشتر از آزاد!
در دفترچه كنكور بخش دانشگاه پيام نور اعلام كرده بودند نيمه حضوري اما عملاً  كلاسي تشكيل نمي شود. اگر آمار بگيريد مي بينيد كه شهريه پرداختي ما بيش از دانشجويان دانشگاه آزاد است، اما امكانات به مراتب كمتر.
شما مي توانيد اين موضوع را بررسي كنيد تا صحت و سقم ادعاي من ثابت شود.
مثلاً  ما درس حسابداري صنعتي را چگونه مي توانيم به صورت خودخوان بگذرانيم؟ چرا كسي به اين مسائل رسيدگي نمي كند؟
دانشجوي پيام نور گرگان
عطايش را به لقايش بخشيديم...
تعدادي از استادان دانشگاه آزاد، واحد شهر قدس (قلعه حسنخان) هنوز موفق به دريافت حق التدريس بهار سال گذشته خود نشده اند. به دليل برخورد نامناسب و به دور از شأن فرهنگي تعدادي از استادان عطاي تدريس در اين واحد را به لقايش بخشيده اند. ميزان حق التدريس محاسبه شده در اين دانشگاه قابل مقايسه با ساير دانشگاه ها نيست. حتي براي برخي از استادان ساعتي ۱۱۰۰ تومان در نظر گرفته شده است، در حالي كه همين استادان در دانشگاه ديگري ساعتي۴ هزار تومان به عنوان حق التدريس دريافت مي كنند. لطفاً رسيدگي شود.
چرا وام دانشجويان شبانه پرداخت نمي شود
دو سؤال از مسئولان دانشگاه تهران و وزارت علوم دارم: ۱- چرا وام دانشجويان شبانه پرداخت نمي شود. چند ماه قبل با آب و تاب زيادي پرداخت اين وام را از طريق بانك صادرات اعلام كردند. براي دريافت وام به مسئولان مربوطه در دانشگاه تهران مراجعه كرديم كه گفتند چنين چيزي به ما ابلاغ نشده است.
۲- در آغاز سال تحصيلي ۸۳-۸۲ مبلغي از دانشجويان براي افتتاح حساب بانكي «سيبا» دريافت كردند. بعد از گذشت هشت ماه هنوز از سرنوشت مبالغ دريافتي از دانشجويان خبري نيست و كارت حساب مذكور هم به دانشجويان تحويل نشده است. اميدوارم مسئولان به سؤالات بنده پاسخ دهند.
پدر يك دانشجوي علوم ارتباطات دانشگاه تهران
پاسخ به يك پاسخ
ضمن تشكر از روزنامه محترم و وزين همشهري، خواهشمند است طبق قوانين مطبوعات براي چاپ مطلب ذيل كه در جواب دانشگاه علوم پزشكي ايران تهيه شده اقدام فرمايند.
در تاريخ شنبه ۲۹/۱/۸۳ جوابيه اي از جانب روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي ايران در پاسخ به يك دانشجوي مامايي اعلام شده بود كه در مراكز آموزشي انجام زايمان صرفاً به عهده انترن و رزيدنت مي باشد. از مقام محترم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و معاونت وزارت بهداشت و رياست محترم دانشگاه علوم پزشكي ايران اين سؤال را مطرح مي نمايد كه اعلام نمايند دانشجويان مامايي كه هر ساله از راه كنكور سراسري وارد دانشگاه علوم پزشكي ايران مي گردند، چگونه و در كجا مهارتهاي مامايي را فرا مي گيرند. نكته اي كه به نظر مي رسد اين است كه يا آن دانشگاه اطلاعي از تركيب دانشجويان خود ندارند يا دانشجويان مامايي را دانشجو نمي دانند. به هر صورت جامعه مامايي ايران خواستار پاسخگويي روشن ايشان نسبت به آنچه كه در رابطه با دانشجويان مامايي در آن دانشگاه مي گذرد اعلام نظر نموده و مسائل آموزشي آنان را روشن سازند، وگرنه به نظر مي رسد كه دانشجويان مامايي در آن دانشگاه بدون هيچگونه آموزشي فارغ التحصيل مي شوند. (بنابر آنچه در جوابيه مذكور گزارش شده است)، در اينجا ذكر اين نكته ضرورت دارد كه همه دانشجويان علوم پزشكي كشور از طريق آزمون سراسري وارد دانشگاه مي شوند و دانشگاهها موظفند در مراكز آموزشي خود امكانات مساوي جهت كسب مهارت لازم براي آنان فراهم كنند.
با احترام جمعيت و انجمن علمي مامايي ايران

بازتاب
دانشگاه را در جريان قرار دهيد ...
سردبير محترم روزنامه همشهري
باسلام،
احتراماً عطف به مطلب درج شده در صفحه ۱۵ آن روزنامه در روز شنبه مورخ ۱۵/۱/۸۳ مبني بر انتقاد سركار خانم شهناز واحدي به عنوان مادر دانشجوي رشته مهندسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب، جوابيه زير را خدمت شما ارسال نموده تا بر طبق قانون مطبوعات نسبت به درج آن در همان سطر و ستون اقدام لازم را مبذول داريد:
احتراماً عطف به انتقاد درج شده در روزنامه همشهري مورخ ۱۵/۱/۸۳ مبني بر ادعاي خانم شهناز واحدي به عنوان مادر دانشجو (بدون ذكر نام دانشجو) كه كلاسهاي فرزند ايشان تشكيل نشده است به اطلاع مي رساند بهتر بود اين مادر گرامي دانشكده و دانشگاه را در جريان اين كه چه كلاس و درسي و در چه زماني و مربوط به كدام استاد است كه تشكيل نشده است قرار مي دادند چرا كه در دانشكده مذكور مسئولين مركز آموزش عهده دار رسيدگي به تشكيل مرتب و منظم كلاس ها و حضور و غياب اساتيد گرامي بوده و حتي چنانچه استاد محترمي تأخير داشته باشد موظف به برگزاري كلاس جبراني براي آن درس مي باشد. در موارد مشابه كه چنين ادعايي صورت گرفته است پس از بررسي هاي لازم مشخص گرديده كه دانشجو خود در كلاس شركت نداشته و اطلاعات نادرست در اختيار والدين خود قرار داده است و در خاتمه به والده محترم دانشجو اطمينان داده مي شود كه دانشكده خود را موظف به برگزاري درست، دقيق و منظم كلا س ها مي داند و در اين جهت از هيچ كوششي دريغ نمي كنند.
گزينش داوطلب، ضوابطي دارد
مدير مسئول محترم روزنامه همشهري
با سلام و احترام
پيرو درج مطلبي با عنوان «ظلمي آشكار» كه در روزنامه مورخ ۲۳/۱۲/۸۲ از قول يكي از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي درج گرديده است برابر قانون مطبوعات و به منظور تنوير افكار عمومي جوابيه زير در همان محل درج گردد:
گزينش داوطلبان واجد شرايط سهميه بر اساس ضوابط مشخص شده در قانون ايجاد تسهيلات براي ورود رزمندگان و ايثارگران انقلاب اسلامي مصوب ۱۱/۹/۷۱ و ۱۵/۷/۷۵ مجلس شوراي اسلامي و اصلاحيه هاي مربوط صورت مي گيرد. بديهي است مطابق قانون فوق نمره علمي لازم جهت پذيرش داوطلبان واجد شرايط سهميه در هر رشته/ شهر پايين تر از داوطلبان عادي باشد. بنابراين اينگونه داوطلبان چنانچه حد نصاب نمره علمي لازم را مطابق قانون فوق كسب نمايند با اولويت نمره كل و به تعداد ظرفيت مربوطه در رشته / شهر انتخابي خود پذيرش خواهند شد.
آن طور نيست كه مي گويند...
مدير مسئول محترم روزنامه همشهري
با سلام و احترام
پيرو درج مطلبي با عنوان «sinx زوج است يا فرد» كه در صفحه۱۵ روزنامه مورخ ۲۳/۱۲/۸۲ در قسمت «ستون شما» درج گرديده است خواهشمند است برابر قانون مطبوعات و به منظور تنوير افكار عمومي جوابيه زير در همان محل درج گردد.
آمار قبول شدگان دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول در مقطع كارشناسي ارشد رشته كامپيوتر كه بعضاً با رتبه هاي تك رقمي پذيرفته شده اند مؤيد سطح علمي بالا در اين دانشگاه است. همچنين مي توان به كسب جايزه جشنواره خوارزمي و بهترين وب لاگ نويس از شهر دزفول اشاره كرد كه نشانگر سطح بالاي فعاليتهاي كامپيوتري است.
همچنين وجود ۶ سايت بزرگ و مجهز كامپيوتري در اين دانشگاه نشان ديگري از فراهم بودن امكانات مناسب براي دانشجويان رشته كامپيوتر است.
لازم به ذكر است براي سنجش سطح علمي اساتيد دانشگاه آزاد اسلامي بايد در گزينش و مصاحبه علمي كه از آنان صورت مي گيرد نمره قبولي كسب كنند.
اينك جاي سؤال است اگر اساتيد اين رشته،  تجربه و كارايي لازم براي تدريس را ندارند چگونه فارغ التحصيلان اين رشته، در مقاطع بالاتر با بهترين رتبه پذيرفته شده اند؟
در پايان لازم مي  داند مهمترين اصل روزنامه نگاري و اطلاع رساني كه همانا اطمينان از صحت مطالب، قبل از انتشار مي باشد را يادآوري مي نمايد.
هزار وعده خوبان، يكي وفا نكند
قرار بود چهار سال بعد به دانشگاه تبديل شود. اما بعداز گذشت ۸ سال هنوز هم همان مؤسسه پرديس باقي مانده است. من يكي از فارغ التحصيلان رشته كامپيوتر اين مؤسسه هستم كه مدت پنج سال آنجا درس خواندم. ما با زحمت زياد و با حداقل امكانات و با پرداخت هزينه بالا در اين مؤسسه درس خوانديم. روز اول كه به ما دفترچه دادند اعلام كردند اين مؤسسه قرار است بعداز چهار سال به دانشگاه پرديس شمال تبديل شود! در حال حاضر در مدرك ما مي نويسند «مؤسسه....»، درخواست ما از مسئولان اين است كه به وعده ها شان عمل كنند و اگر نمي توانند اين كار را بكنند به ما خسارت بدهند. چون ما با توجه به گفته هاي آنها براي ادامه تحصيل از تهران به مؤسسه پرديس واقع در ده كيلومتري آمل رفتيم. از مسئولان مربوطه تقاضاي رسيدگي دارم.
فارغ التحصيل مؤسسه پرديس

|  دانشجو-۲  |   دانشجو-۳  |   دانشجو-۴  |   دانشجو-۵  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |