تا به حال يك فنجان به اندازه يك اتاق ديده ايد؟ يا يك استخر پر از شمع؟ در خواب و خيال و رويا نه، در همين دور و برتان؟ اگر دوست داريد با دست خودتان يك فنجان سفيد خيلي بزرگ را لمس كنيد و حتي به داخلش برويد و صدها شمع را در داخل استخر خالي ببينيد، به باشگاه دانشجويي دانشگاه تهران سري بزنيد.
اين روزها در اين باشگاه سومين نمايشگاه هنر جديد برقرار است. اگر چند سال پيش يادتان بيايد، نمايشگاهي با عنوان هنرهاي مفهومي در موزه هنرهاي معاصر برپا شد. نمايشگاهي كه درآن كلي كارهاي عجيب و غريب و جذاب و غيرجذاب مي توانستيد ببينيد. اين نمايشگاه در ادامه همان نمايشگاه هنرهاي مفهومي ۳۸، اثر از هنرمندان كشورمان را به نمايش گذاشته است. حدود ۶۲۷ اثر به هيات انتخاب اين نمايشگاه ارسال شده بود كه به دليل محدوديت فضا و امكانات مورد نياز در سه مرحله سرانجام تنها ۳۸ اثر انتخاب شد.
وارد خيابان شانزده آذر مي شويم و پس از كمي پياده روي به ميله هاي سبز جهاد دانشگاهي تهران مي رسيم. به سمت باشگاه دانشجويي مي رويم كه مدتي است راه افتاده و در اين مدت هم خيلي پركار بوده. اولين چيزي كه نظر را جلب مي كند و حسابي آدم را شگفت زده مي كند، همان فنجان سفيد است. البته غير از آن فنجان بزرگ، چند فنجان سفيد كوچك تر هم در اطراف آن قرار دارد. در كنار هر فنجان كوچك هم يك مانتوي سياه قرار دارد. فنجان بزرگ يك در ورودي هم دارد. پارچه سياه را كنار مي زنيم و وارد مي شويم. مثل داخل خانه اسكيموها مي ماند و البته تاريك و سياه. از سقف خوشه هاي انگور آويزان است. در گوشه اي هم مكعبي قرار دارد كه هر كسي سر خود را بالاي آن ببرد، فلاش مي زند!
از فنجان بيرون ميآييم كمي آن طرف تر كبوترهاي فلزي و ارزن ها خودنمايي مي كندو كمي آن طرف تر مترسك هاي پوشالي. در داخل استخر محوطه جواني مشغول كار است. نصف استخر را سياه كرده و با شمع هاي زيادي مشغول است. جعبه هاي- شمع يكي يكي تمام مي شود و اثر هنوز كامل نشده. در بيرون سالن چيز ديگري به چشم نمي خورد و به سمت سالن مي رويم. البته ممكن است در گوشه و كنار چيزهاي ديگري هم بتوانيم پيدا كنيد. هنر جديد است ديگر. ممكن است زير پايتان يك اثر ديگر باشد!
وارد سالن مي شويم. جوان هاي زيادي در سالن به چشم مي خورند. البته زياد در حد نمايشگاه هنرهاي تجسمي. در ديدن اين نمايشگاه نبايد زياد سخت بگيريد. اگر بخواهيد براي هر كدام از آثار معني و مفهومي بتراشيد كارتان سخت مي شود. حواستان باشد ممكن است خالق اثر هم معني خاصي را مد نظر نداشته و تنها خواسته يك حس يا يك تصوير يا يك تركيب تازه را به بيننده نشان دهد. اثري كه ممكن است شما حس متفاوتي از آن داشته باشيد. از جلوي هر كدام از آنها مي گذريم:
يك ديوار كاهگلي و دودكش، مقداري خاك و آجرهايي به دور آن، مجموعه عكس هايي كه در كنار هم و به شيوه خاص چيده شده، تعدادي آينه با سنگ ها، آبي در مركز آن و يك آينه شكسته در مركز، لانه مورچه ها و يك ليوان آب در آن، يك راه پله پر ازسوزن كه به ديوار سفيدي ختم مي شود، مانكن هايي با لنگ و يك حوض، حجمي از موهاي يك دختر كه شبيه تنها درختي شده، يك جسد كه ماهي هاي زنده اي در محفظه اي در بالاي آن قرار دارند، شهر فرنگي كه هدفون را در گوش خود مي گذاريد و تصاويري همراه با آهنگ پخش مي شود ازجمله اين آثار هستند.
البته آثار زنده اي هم در نمايشگاه وجود دارند. مثلا در غرفه اي آدمي را پشت ميز مي بينيد كه از بازديدكنندگان مي خواهد هر چه مي خواهند روي كاغذ بنويسند و همين كاغذها دور و بر او ريخته. كارهاي ويديديويي هم در نمايشگاه حضور دارند.مثلا وارد فضاي سربسته اي مي شويد كه تصاوير ويديويي از درها و آدم ها روي ديوارهاي آن نمايش داده مي شود.سومين نمايشگه هنر جديد حواستان هم باشد سوتي ندهيد. آدم وقتي در فضاي چنين نمايشگاهي قرار مي گيرد، ديگر هرچيز مي بينيد فكر مي كند يك اثر تازه است. مثلا اگرديديد يك خانم روي صندلي هاي نارنجي نشسته فكر نكنيد او هم جزئي از اين نمايشگاه است او فقط بازديدكننده اي است كه خسته شده و روي صندلي نشسته!
بازديد از اين نمايشگاه مطمئنا شما را خسته نمي كند. حداقل چيزهايي پيدامي كنيد كه براي تعريف كردن و يا حتي خنديدن. در زندگي تكراري هرروزمان كه با هيچ چيز تازه اي رو به رو نمي شويم، حداقل فايده اين نمايشگاه اين است كه ممكن است ما را به تعجب وا دارد. تعجب كردن از آن چيزهايي است كه حسابي آن را فراموش كرديم. ميدان انقلاب، خيابان شانزدهم آذر، باشگاه دانشجويي تهران جايي است كه اين روزها كمي تازگي غير عادي به زندگي روزمره تان اضافه مي كند.

اگر اهل نمايشگاه و پرسه زدن در سالن هايش بوده ايد و خوره نمايشگاه كتاب هستيد، لابد خودتان نقشه سالن ها و غرفه ها را مثل كف دست بلديد. معمولا سالن هاي اصلي نمايشگاه تغيير نمي كنند، همان جاي سال هاي قبل هستند، اما اگر خيلي اين كاره نيستيد و مي خواهيد با وضعيت جغرافيايي سالن هاي نمايش كتاب آشنا شويد اين راهنماي كوچك ممكن است كمك  تان كند.
سالن نمايش و فروش ارزي كتاب هاي لاتين امسال هم سالن مبناست. يعني سالن شماره ۴۴. طبقه اول و دوم مبناي محل غرفه هاي ناشران خارجي مثلsal ،mc milan و اينهاست. سالن فروش ريالي كتاب هاي خارجي ۴۱ و۱۴A است. انبار كتاب هاي خارجي (محل تحويل گرفتن كتاب ها) هم سالن شماره ۱۸ است. براي ديدن تازه ترين كتاب هايي كه در بازار نشر ايران منتشر شده اند (و احيانا خريدن آنها) امسال هم بايد به سالن هاي زنجيره اي ۵۵،A ، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۴، ۱۵، ۲۵ و ۲۷ برويد. فهرست ناشران حاضر در هر سالن، روي تابلوهاي عظيمي جلوي هر سالن آمده، بنابراين اگر دنبال غرفه خاصي مي گرديد از آنها كمك بگيريد. كنكوري ها و پشت كنكوري ها طبيعي است كه سري به سالن ۳۷ و ۳۸A بزنند و از آخرين محصولات ناشران كتاب هاي كمك آموزشي بازديد كنند. دانشجوها هم در سالن هاي ۱۰، ۱۱، ۱۲ و ۱۳ مي توانند غرفه هاي ناشران دانشگاهي را ببينند. براي خريد كتاب هاي عربي بايد به سالن ۴۰ و۰۴B برويد و انبار اين كتاب ها (يا محل تحويل كتاب) هم سالن شماره ۱۹ است. براي كودكان و نوجوانان به جز سالن شماره ۳۸ كه ناشران كتاب كودك و نوجوان محصولاتشان را عرضه كرده اند، دو سالن ديگر هم پيش بيني شده: سالنE و۶۲ D مخصوص سرگرمي هاي اين بازديدكننده هاي كوچك است. اگر هنوز كارت خريد كتاب خارجي تهيه نكرده ايد بايد به سالن ۴۳ مراجعه كنيد. طبقه دوم سالن ميلاد ويژه ناشران الكترونيك است. آخرينCD هاو نرم افزارهاي رايانه اي را مي توانيد در اين سالن تماشا و يا خريداري كنيد.

عليرضا كيواني نژاد
بيشترين تعداد بازديدكننده ها را اهالي و علاقه مندان به كتاب تشكيل مي دهند، اما دستفروش ها با تجهيزات كامل آماده اند تا از اولين فرصت استفاده كرده و وارد نمايشگاه شوند. كمي آن طرف از اين صف طويل، دستفروش روي گاز پيك نيكي مشغول درست كردن فلافل است، با نان بولكي.
اگر كارت دعوت نداشتيد، آسمان هم به زمين مي آمد، راهتان نمي دادند، داخل. تنها راهش اين است كه آشنايي در روابط عمومي پيدا كنيد و از روابطتان -سوء-استفاده!
بعد از بازرسي بدني، كيف و تلفن همراهتان را مي گذاريد روي غلتك. وقتي از زير اشعه عبورش مي دهند خوشتان مي آيد. يادتان باشد تلفنتان را خاموش كنيد، البته فقط تا چند متر بعد مي توانيد از موهبت داشتن تلفن همراه برخوردار باشيد چون در ايستگاه بازرسي بعدي، دوباره بازرسي بدني مي شويد و اگر تلفن همراه داشته باشيد، آن به ميني بوس سبزرنگ مستقر در محوطه سپارانده خواهد شد (!) و در ازاي آن يك شماره آهني مي گيريد. مثل همان شماره هايي كه در بانك به شما داده مي شود. اين خوان رستم را كه پشت سر گذاشتيد، مي توانيد به جايگاه برويد.
جايگاه مثل جزيره است كه از سه طرف در آب احاطه و تنها يك راه خشكي در آن كشيده شده است. وسط اين استخرهاي درياچه گون، جايگاه سخنراني بزرگان دعوت شده، تعبيه شده است. كف پوش سبزرنگ اين جايگاه تنها موكتي است عادي. تريبون بين دو دسته گل قرار دارد و دورتادور اين جايگاه، ماموران امنيتي، نظم را حاكم كرده اند.پنجاه روزنامه جديد در راهند عكاسان جرايد، با كاورهايي آبي رنگ مشخص شده اند. رويشان چسب زرد رنگي زده اند و آنها را با اين كاورهاشناسايي مي كنند. خبرنگاران- نمي توانند- اجازه ندارند كه جلوتر بروند و احيانا با چهره  نام آشنايي گفت وگو كنند.
مجري برنامه مثل هفت سال قبل، حياتي گوينده خبر سيماست. او بعد از معرفي علي شعاعي به عنوان رئيس نمايشگاه بين المللي و فراخوان وي براي ايراد سخنراني، به كناري مي رود. مي آيد و روي نرده هاي دور حوضچه ها مي نشيند.
«چند سالي است كه مجري اين برنامه ام تقريبا هفت سال. امسال هم از ده روز قبل گفتند كه دوباره مجري برنامه هستم.» اينها را مي گويد و تمام مدت نگاهش به تريبون است تا اگر صحبت ها تمام شد، براي اعلام قسمت بعدي برنامه برود. حياتي باديدن سر برگ روزنامه ، ياد ايامي مي افتد كه دستي در مطبوعات هم داشته، مي گويد: نوشتن برنامه هايي كه اجرا مي كنم قرائت متون تماما به عهده خودم است! حتي انتخاب شعار. باتوجه به سابقه كاري خودم، براي اين اجرا و كلا گويندگي، استرس ندارم. از چند روز قبل كار نوشتن را شروع كردم و... حياتي از پله هاي جايگاه دوباره بالا مي رود. صداي او مي گويد موقع سخنراني آقاي خاتمي است حياتي او را فرا مي خواند. محمد خاتمي باردايي قهوه اي رنگ و كفشي به همان رنگ در ميان تشويق حاضران وارد جايگاه مي شود. قبل از هر چيز، با حياتي دست مي دهد.
سيدمحمد خاتمي قبل از پرداختن به موضوع اصلي، از ۱۶ سال پيش مي گويد و زماني كه سنگ بناي اوليه اين نمايشگاه زير آوار بمب و گريه، گذاشته شد. وي در بخشي ديگر از سخنانش با اشاره به برپايي هفدمين دوره نمايشگاه بين المللي كتاب گفت:« معتقدم كار اصلي دولت به جاي دخالت در امور كشور جريان سازي است چرا كه از دل اين جريان هاست كه مسايل فرهنگي و اجتماعي شكل مي گيرند.»
خاتمي از دوست و يار قديمي اش- احمد مسجد جامعي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي - هم تشكر و وي را در برپايي و شكل گرفتن نشر قرآني، فردي كارآمد و كارا دانست. قبل از سخنان او مسجد جامعي نيز ضمن عرض خير مقدم به خاطر حضور خاتمي، وزراي فرهنگ بنگلادش و تاجيكستان و وزير آموزش و پرورش به ارايه سابقه اي از نمايشگاه پرداخت. وي گفت: امسال ۲۱۷۴ ناشر در مساحتي به وسعت ۳۷۲۲ مترمربع حضور دارند. ضمن آنكه ۴۰۰ عنوان كتاب الكترونيكي از ۱۳۰ ناشر براي اولين بار است كه با اين حجم درنمايشگاه شركت مي كنند. اين دوره از نمايشگاه بين المللي پنجمين حضور ناشران كتاب الكترونيكي است. خوشحاليم كه ۱۳ كشور عربي، ۱۴ كشور اروپايي، ۳ كشور آمريكايي و يك كشور آفريقايي امسال كتب خود را به علاقمندان عرضه كردند.
نكته خوشحال كننده در اين بين، بخشي ازسخنان مسجد جامعي بود كه با حيرت و تعجب همگان مواجه شد. وي اعلام كرد: مجوز انتشار ۵۰ روزنامه صادر شده است كه اين مي تواند خبر خوبي براي اهالي قلم و كتاب باشد.
بعد از سخنان مسجد جامعي، خاتمي براي اهداي جوايز ناشران برگزيده سال ۸۲ به جايگاه آمد. ناشر برتر سال ۸۲، همان ناشر برتر سال قبل بودكه جايزه اش را به اتحاد ناشران اهدا كرد تا براي كودكان و نوجوانان بم، مدرسه سازي شود.
حالا انتظار به سر آمده و عقربه هاي ساعت براي قرار گرفتن در يك جهت لحظه شماري مي كنند. ساعت ۱۲ ظهر و بازديد خاتمي از نمايشگاه.از نمايشگاه كه مي خواستيد خارج شويد، همان خان هاي رستم را بايد طي مي كرديد، با اين تفاوت كه دم در بر تعداد دستفروش هاي منتظر اضافه شده بود.

رضا محدث
اشخاص و اقشار مختلف براي رفتن به نمايشگاه كتاب، راه ها و شيوه هاي مختلف را انتخاب و امتحان مي كنند.
گوشه وكنار شهر حركت مي كنند، اما از آنجا كه تمام اين راه ها به يك نطقه ختم مي شود و آن نمايشگاه كتاب است تا شعاع چند كيلومتري اطراف نمايشگاه قفل مي شود.
نمايشگاه كتاب از آن جمله نمايشگاه هايي است كه به پر بيننده بودن شهرت دارد و همين پر بيننده بودن مشكلات ترافيكي سنگين ايجاد مي كند. مردم تهران كم كم دارند به ترافيك شهر عادت مي كنند و طوري برنامه ها را تنظيم مي كنند كه به موقع به محل كار و يا قرار خود برسند. اما قبول بفرماييد تحمل ترافيك نمايشگاه چيز ديگري است. مدتها پشت چراغ قرمزهاي بزرگراه چمران و همين طور منتظر بودن و چشم دوختن به تابلويي كه شمارش معكوس انجام مي دهد براي سبز شدن چراغ، همانطور كه ما در دلمان انجام مي دهيم، حالاچراغ سبز شده و شمارش معكوس براي قرمز شدن آن، انگار سريعتر از ثانيه شمار قبلي است. البته اصلا فرقي نمي كند، چون اتومبيل ها چند متري بيشتر حركت نمي كنند و دوباره قضيه چراغ همين طور تكرار مي شود.
اتومبيل ها تمام طول خيابان را جهت پارك كردن انتخاب كرده اند، البته ميني بو س ها هم به همين شكل. كمي جلوتر از آنها بازديدكنندگاني هستند كه خسته از يك گردش چند ساعته در انتظار تاكسي هستند تا به خانه هايشان برگردند. با اين وضع يك خط مي ماند براي عبور اتومبيل هاي ديگر. اين خيابان زماني كه تمام خطوط آن براي عبور ماشين ها باز است براي عبور خودروها با مشكل مواجه است، چه رسد به آنكه...
حتي افزايش ساعت كار نمايشگاه تا ساعت ۲۲ نيز نتوانسته از بار ترافيكي اين منطقه بكاهد و حتي ترافيك اين منطقه را چند ساعتي بيشتر نيز افزايش مي دهد و شايد تا نيمه شب نيز برساند.
خلاصه اگر از اين مسير عبور مي كنيد ونمي توانيد از مسير ديگري براي رسيدن به مقاصدتان استفاده كنيد، تنها چيزي كه مي توانيم به شما بگوييم همان توصيه هاي شبكه راديويي پيام است؛ به هنگام اين «ترافيك هاي ويژه» خسته نباشيد رانندگان عزيز و صبور باشيد.

پرونده سواري هاي كاربراتوري تيرماه امسال بسته مي شود.
معاون محيط زيست انساني سازمان حفاظت محيط زيست گفته است: توليد پرايد CLC (كاربراتور مداربسته) سرانجام پس از ۳ ماه تاخير، ۳۱ خرداد متوقف مي شود.
دكتر يوسف حجت در گفت وگو ايسنا ادامه داده است: بر اين اساس به كارخانه توليدكننده پرايد و راهنمايي و رانندگي اعلام شده كه شماره گذاري پرايد كاربراتور مداربسته از اول تيرماه سال جاري ممنوع است.
وي از نصب دو نوع انژكتور كياموتور و ساژم بر روي خودروهاي پرايد از اول تيرماه سال جاري خبر داد و تصريح كرد: بدين ترتيب هيچ سواري كاربراتوري در كشور از اول تيرماه سال جاري توليد نخواهد شد و تنها تعدادي از مدل هاي خودروهاي كمك فنردار به صورت كاربراتوري در كشور توليد مي شود.
معاون سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به توقف توليد پيكان در اواخر امسال اظهار اميدواري كرد از سال آينده خودروهاي جديد جايگزين پيكان شود.

جواد رسولي 
سينما
به جز فيلم هاي مارمولك و كما كه بيشتر سينماها را به خودشان اختصاص داده اند و دارند فروش مي كنند، اين فيلم ها نمايش داده مي شوند و مي توانيد براي سينما رفتن انتخابشان كنيد: بوتيك (حميد نعمت اله) درسينماهاي قدس، ايران ۳، گلريز۲، جي۳، عصر جديد۳، فلسطين۱ و پارس۱. ملاقات باطوطي (عليرضا داوود نژاد) در سينماهاي آفريقا، ايران،  تهران۲، شهر قشنگ، گلريز، سارا و مركزي. شهر ساحلي ( مايكل جوزف كاتن) در سانس آخر سينما فرهنگ ۱. زمانه (محمدرضا صلاحمند)، ديوانه اي از قفس پريد (احمدرضا معتمدي) و رنگ شب (سجاوي) درسينما مركزي و شهر تماشا.
درسالن كوچك حوزه هنري امروز هم ساعت ۳۰:۱۶ و۱۹ فيلم «ورونيكا گيرين» ساخته جوئل شوماكر به نمايش در مي آيد. فيلم داستان خبرنگاري به نام ورونيكاگيرين (با بازي كيت بلانشت) را پي مي گيرد كه در اواسط دهه ۹۰ با سماجت و احساس مسووليت نسبت به كشورش ايرلند و شهر دوبلين گزارش هاي زيادي از فعاليت گروه هاي قاچاق مواد مخدر و تبهكاران شهر تهيه مي كرد. طوري كه كم كم به قهرمان ملي ايرلند تبديل شدو پس از قتل او قوانين قضايي ايرلند مورد بازبيني قرار گرفتند.
كتاب
نشر اختران كتاب «ماهم در اين خانه حقي داريم» را اخيرا منتشر كرده است كه مجموعه اي است از خاطرات نجمي علوي، خواهر بزرگ علوي. نجمي علوي درسن ۸۴ سالگي اين خاطرات را تقريركرده و حميد احمدي آنها را جمع آوري وتدوين كرده است. علوي مي گويد كه از مسير پررنج اين زندگي ۸۴ساله كه ۳۴ سالش در مهاجرت اجباري و ۵۷ سالش در دوري از وطن گذشته ابدا تلخ كام و پشيمان نيست. كتاب در ۲۲۰ صفحه و به قيمت ۲ هزار تومان به بازار عرضه شده است.
نمايشگاه
نمايشگاه هنر مفهومي كرواسي يا همان چيدمان هاي ايوان كوزاريچ در نگارخانه فرهنگسراي نياوران همچنان برپاست. كوزاريچ يكي از با سابقه ترين هنرمندان كروات است كه تا به حال نمايشگاه هاي زيادي در شهرهاي مختلف دنيا بر پا كرده است. پاريس، بروكسل، زاگرب و چندمتر از آسمان از جمله نمايشگاه هاي اخير او بوده اند. كوزاريچ درنمايشگاه تهران اساس كارش را بر فرش هاي ايراني گذاشته كه معتقد است نماد تقدس و آرامش اند.
اگر اهل نمايشگاه هاي هنر مفهومي هستيد. يكي هم اين روزها در باشگاه دانشجويي دانشگاه تهران بر پا شده كه كار دانشجوهاي اين دانشگاه است.
موسيقي
امروز علاقه مندان به موسيقي كانتري و بلوز مي توانند ساعت ۱۹سري به تالار فارابي بزنند. «م. نيك  پور» متخصص اين دو سبك موسيقي قرار است قطعاتي اجرا كند كه شايد آدم را ياد باب ديلان و لئونارد كوهن بيندازد، به خصوص كه او هم زمان گيتار مي زند. سازدهني مي نوازد و آواز مي خواند. برنامه نيك پور فرداشب هم اجرا خواهد شد.
فرهنگسرا
گرگك يك عروسك است كه قصد دارد به گله گوسفندان حمله كند، ولي هيچ وقت موفق نمي شود، چون توي هيچ قصه اي گرگ ها نتوانسته اند بلايي سر گوسفندان بياورند تا اينكه اين خلاصه داستان نمايش عروسكي «يك قصه عروسكي» به كارگرداني وحيد خداياري است. اين نمايش اگر چه ويژه كودكان است اما شروع پست مدرنش بزرگترها راهم وسوسه مي كند، بنشينند پاي نمايش تا ببينند قصه به كجا مي رسد. نمايش چند روزي است كه در سالن فرهنگ فرهنگسراي جوان اجرا مي شود. ۹۱۰۱۱،، و۱۴ سانس هاي نمايش هستند.
نمايشگاه آثار نقاشي ديجيتال دكتر عطاءاله اميدوار همچنان درنگارخانه سعدآباد برپاست. ۲۵ اثر از اين هنرمند توي نمايشگاه عرضه شده. شيوه خلق تابلوها به اين شكل بوده كه او با انتخاب رنگ ها در كامپيوتر و حركت دست  روي پرده، طرح ها و نقاشي ها را كشيده است. او در اين نمايشگاه براي اولين بار نام حضرت علي(ع) را دستمايه كارش قرار داده و با تكرار و ريتم دادن تابلوهايي از اين نام، خلق كرده است.
تلويزيون 
امشب ساعت ۱۵:۲۳ بازي برگشت تيم هاي چلسي و موناكو از شبكه ۳ پخش مي شود. يعني موناكو آتش بازي هايش را كامل مي كند و به فينال مي رسد؟ مورينتس باز هم گلزني مي كند؟ آن بازيكن بامزه سياه پوست كه اسمش هست شاباني نوندا باز هم دقيقه هاي آخر به بازي مي آيد؟ بازي را تماشا كنيد وجواب سوال ها را بگيريد.
امشب دو تا سريال هفتگي مي توانيد تماشا كنيد. يكي قسمت  ديگري از مجموعه خانه اي در تاريكي است كه ساعت ۳۰:۲۰ از شبكه ۳ پخش مي شود و در آن ماه تابان با خواندن نامه اي كه در صندوقچه پيدا كرده، تصادفا سراز زير زمين در مي آورد وبه اسراري پي مي برد. آن يكي آواز مه است سريالي كه فلاح ليالستاني ساخته و مثل فيلم هايش فضاهايي عجيب و غريب و شبيه به كارهاي مرحوم تاركوفسكي دارد. تكرار اين قسمت مجموعه بچه هاي خيابان امشب ساعت ۲۳ از شبكه تهران پخش مي شود و سينما ايران را كه به مسايل و مشكلات سينما مي پردازد، مي توانيد ساعت ۳۰:۲۳ از شبكه يك تماشا كنيد.

ديگر لازم نيست كه نگران رفت و آمدتان به نمايشگاه در ترافيك سنگين تهران باشيد چون براي جلوگيري از بار ترافيكي و تسهيل در رفت و آمد، مكان هايي براي انتقال بازديدكنندگان نمايشگاه كتاب مشخص شده است. طبق هماهنگي با شركت واحد اتوبوسراني مي توانيد هرروز از ساعت ۵/۱۰ تا ۲۱ با ارايه بليت از خدمات و تسهيلات اتوبوس هاي اين شركت استفاده كنيد.
همچنين از ساعت ۲۱ تا ۲۳ هم ۲۰۰ دستگاه اتوبوس با دريافت وجه نقد(۱۰۰ تومان) بازديدكنندگان را جابه جا مي كنند. ضمنا ميادين انقلاب، ونك، تجريش،  آزادي، رسالت و ايستگاه مترو ميرداماد از جمله ايستگاه هاي انتقال بازديد كنندگان به نمايشگاه كتاب هستند.

قرار است مثل سال گذشته مجموعه راهنماي ناشران داخلي توسط كميته اجرايي اتحاديه و تعاوني ناشران و كتابفروشان تهران و با همكاري تشكل هاي ناشران سراسر كشور منتشر شود. با استفاده از اين راهنما مي توانيد به راحتي ناشر مورد نظر و به دنبال آن كتاب دلخواه خود را پيداكنيد.
گفتني است اين راهنما شامل اسامي كل ناشران داخلي شركت كننده در هفدهمين نمايشگاه بين المللي كتاب است كه اطلاعاتي از قبيل نام ناشر، مدير مسوول، آدرس و شماره تماس انتشارات و از همه مهمتر سالن استقرار در نمايشگاه در بر مي گيرد.

امسال هم مثل سال گذشته خانه كتاب از طريق واحدهاي كامپيوتر و ايستگاه هاي اطلاع رساني، اطلاعات لازم را در خصوص كتاب هايي كه ناشران ايراني به نمايشگاه ارايه كرده اند در اختيار بازديدكنندگان قرار مي دهند. اما تفاوت اين فعاليت خانه كتاب با سال گذشته در افزايش نيروي كار و تعداد واحدهاي كامپيوتر و ايستگاه هاي اطلاع رساني است.
امسال خانه كتاب با ۵۵ واحد اطلاع رساني كامپيوتري و با بيش از ۷۰ نيروي كار به صورت تمام وقت در نزديك درب هاي ورودي نمايشگاه، اين كار را انجام مي دهد.