چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۶۹
سياست
Front Page

به مناسبت آغاز عمليات بيت المقدس در ارديبهشت ۱۳۶۱
تبلور بلوغ رزمي
006162.jpg
احسان ياوري
وضعيت سياسي- نظامي كشور
در مقطع زماني عمليات
عمليات ثامن الائمه (مهر ماه ۱۳۶۰) كه منجر به شكست محاصره آبادان شد، با عمليات طريق القدس (آذر ۱۳۶۰) دنبال گرديد. عمليات اخير منجر به آزادسازي شهرستان و حدود ۶۰۰ كيلومتر مربع از خاك ايران، كشته و زخمي شدن حدود ۱۵۰۰۰ نفر و اسارت ۵۴۶ نفر از نيروهاي دشمن وارد آمدن ضايعات لجستيكي بسيار بر دشمن گرديد. در دومين روز سال ۱۳۶۱، عمليات فتح المبين حدود ۲۲۰۰ كيلومتر مربع از خاك ايران آزاد شده و خسارات فراواني بر دشمن وارد آمد. پس از آن عمليات بيت المقدس به آزادي خرمشهر انجاميد.
تلاش براي طرح ريزي و اجراي عمليات بيت المقدس در موقعيت بسيار حساس انجام شد؛ وضعيت داخلي كشور با انهدام بقاياي ضد انقلاب به تدريج و به بهبودي و ثبات پس مي رفت. اوضاع منطقه نيز به دليل نگراني آمريكا از نتايج ناشي از پيروزي ايران بر عراق، به گونه اي آشكار ملتهب بود. ضمن اين كه مناسبات اعراب و اسرائيل با آمادگي اسرائيل براي تهاجم به جنوب لبنان در وضعيت حساسي قرار داشت. در چنين موقعيتي، بي گمان نتيجه عمليات بيت المقدس براي ايران، منطقه و عراق بسيار سرنوشت ساز و تعيين كننده بود. لذا سرعت عمل در اجراي اين عمليات براي ايران بسيار با اهميت بوده و نقش مؤثري داشت.
علل انتخاب منطقه
منطقه عمومي غرب رودخانه كارون به عنوان آخرين منطقه اشغالي جبهه جنوب كه همچنان در دشت دشمن قرار داشت، براي انجام روند سلسله عمليات هاي آزادسازي مناطق اشغالي انتخاب شد. اجراي سلسله عمليات آفندي عليه دشمن كه شامل «ثامن الائمه» در منطقه شرق كارون «طريق القدس» در غرب منطقه اهواز و «فتح المبين» در منطقه عمومي شوش در غرب جاده انديمشك- اهواز مي شد، نتايج مهمي به بار آورد. اين نتايج كه عملاً زمينه انتخاب منطقه عملياتي غرب كارون را براي آزادسازي خرمشهر فراهم كرد، عبارتست از: ۱- انهدام بخش قابل توجهي از نيروي زميني دشمن ۲- آزادسازي بخش مهمي از مناطق اشغالي در جنوب كشور ۳- آزادسازي نيروهاي پدافندي خودي در مناطق اشغالي ۴- افزايش توانايي طرح ريزي و عملياتي رزمندگان اسلام.
براين اساس انتخاب منطقه عمومي غرب رودخانه كارون براي آزادسازي خرمشهر و مراكز مهم و حياتي آن طي يك روند تكاملي صورت پذيرفت. در اين مرحله دشمن تدريجاً منهدم شد و به ويژه از نظر روحي در وضعيتي به شدت بحراني قرار داشت. از جمله اهدافي كه طي دو سال ابتداي جنگ به شدت مورد توجه دو طرف ايران و عراق قرار داشت شهر خرمشهر بود و در واقع اين شهر به عنوان استراتژيك ترين نقطه در مناطق درگيري محسوب مي گشت كه اشغال آن از يك طرف براي عراق به عنوان برگ برنده و نقطه اتكاي استراتژيك محسوب مي شد و از طرف ديگر براي اين آزادسازي آن به منزله بستن راه نفوذ عراق به خوزستان و رد ادعاي بي اساس و واهي عراق درباره آن بود. اين شهر از نخستين روز شروع جنگ عراق عليه ايران، هدف بمباران سنگين عراق قرار گرفت و نيروهاي زميني عراق به سوي آن پيشروي كردند و توانستند شهر را به محاصره در آورند. نيروهاي مردمي و سپاه پاسداران به همراه هنگ پياده خرمشهر، دليرانه در برابر حملات ارتش عراق ايستادگي كردند. لكن سرانجام در روز چهارم آبان ۱۳۵۹ (پس از ۳۵ روز مقاومت) خرمشهر سقوط كرد.
با اين اوصاف اين منطقه در شرايط زماني مذكور بهترين و مهم ترين منطقه جهت ادامه سلسله عملياتي آفندي بود و اين در حالي بود كه داشتن سرعت عمل در طرح ريزي و اجراي اين عمليات بسيار حايز اهميت بود و از آن جهت برآن تأكيد مي شد كه دشمن اطمينان داشت آزادسازي اين منطقه- به عنوان آخرين منطقه اشغالي در جنوب- هدف عمليات بعدي جمهوري اسلامي است، لذا سهل انگاري در اين زمينه موجب مي شد دشمن از آمادگي لازم برخوردار شده و دست يابي نيروهاي خودي را به اهداف مورد نظر دشوارتر كند موقعيت منطقه و وضعيت دشمن.
منطقه عمومي جنوب غربي اهواز و غرب رودخانه كاران، در ميان چهار منابع طبيعي محصور است كه به ترتيب از شمال به رودخانه كرخه كور از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه كارون و از غرب به هورالهويزه و شط العرب منتهي مي شود. در واقع گذشته از وجود علايم اعتباري مرزي كه از كوشك تا طلائيه و از آنجا تا شلمچه ترسيم شده است، زمين منطقه به خاطر برخورداري از موانع طبيعي از چهار جهت زميني به هم پيوسته و مستطيل شكل مي باشد كه به لحاظ اهميت حياتي آن براي دو كشور ايران و عراق همواره از ارزش استراتژيكي برخوردار بوده است. اين مهم موجب گرديد منطقه عميقاً مورد توجه فرماندهان نظامي عراق قرار بگيرد. استعداد آرايش دشمن  نشان مي داد كه عراق مصمم است با تمام قوا در اين منطقه مقاومت كند، ضمن اين كه عمق و عرض زمين منطقه و نبودن ناهمواري امتيازي براي نيروهاي عراقي به شمار مي رفت، زيرا با اتكا به يگان هاي زرهي و مكانيزه مي توانستند در اين منطقه به خوبي مانور كنند. با اين حال دشمن با برخي از محدوديت ها روبه رو بود از جمله اين كه مي بايست از سرزمين نسبتاً وسيع و عريضي دفاع مي كرد در حالي كه از نظر نيروي انساني دچار كمبود بود. دشمن، قواي خود را به تناسب نقاط استراتژيك، حياتي و مهم جفير و خرمشهر، متمركز كرده و در تدبير پدافندي خويش بيش از همه به حفظ خرمشهر و بصره اهميت داده بود.
اهداف و مأموريت
از ديدگاه نظامي، اهداف عمليات بيت المقدس بيشتر شامل انهدام نيروهاي دشمن و آزادسازي سرزمين هاي اشغالي در غرب رودخانه كارون و نيز تهديد بصره به منظور وارد ساختن عراق به پرداخت خسارت جنگ بود. در اين ميان آزادسازي شهر خرمشهر از نظر استراتژيك و سياسي اهميت ويژه اي داشت. افزون براين خارج كردن شهرهاي اهواز، حميديه، سوسنگرد و جاده اهواز- آبادان از برد توپخانه دوربرد دشمن، ترميم مرز بين المللي و آزاد كردن جاده مواصلاتي اهواز- خرمشهر بخش هاي ديگري از اهداف عمليات بودند. مأموريت ابلاغ شده از قرارگاه مركزي كربلا قرارگاه فرماندهي عمليات به اين شرح بود «نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران متشكل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي مأموريت دارند كه در ساعت «س» روز «ر» در منطقه عمومي جنوب رودخانه كرخه در غرب رودخانه كارون تك نموده و ضمن انهدام نيروهاي موجود دشمن و آزادسازي شهرهاي خرمشهر و هويزه خط مرز بين المللي را تأمين نموده و از حمله مجدد احتمالي به كشور اسلامي جلوگيري نمايند.»
شرح مختصر عمليات
مرحله اول عمليات در غرب كارون و در روز ۱۰ ارديبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد. دشمن گمان نمي كرد كه ايران بتواند با عبور از رودخانه خود را به جاده اهواز خرمشهر برساند، لكن اين امر تحقق يافت. در مرحله دوم عمليات كه روز ۱۶ ارديبهشت ۱۳۶۱ شروع شد، تهاجم ايران به سوي نوار مرزي، از جاده اهواز- خرمشهر در ناحيه غرب كارون آغاز گرديد، همزمان با مرحله دوم لشگر ۶ عراق به محاصره و انهدام تهديد مي شد. در اين مرحله از عمليات نيروهاي ايراني توانستند در هفده كيلومتر از نوار مرزي استقرار يابند. نيروهاي عراقي از جفير، كرخه كور، هويزه و پادگان حميد عقب نشيني كردند و در محور شلمچه- خرمشهر متمركز گرديد. مرحله سوم عمليات در روز ۱۹ ارديبهشت ۱۳۶۱ به اجرا درآمد. حضور پرشمار نيروهاي عراقي در منطقه شلمچه و همچنين خستگي روز افزون نيروهاي خودي مانع پيشروي اساسي در اين مرحله شد، لذا نيروهاي خود پس از مقدار پيشروي در سه كيلومتري شلمچه استقرار يافتند. گرچه در اين مرحله اهداف مورد نظر به طور كامل تأمين نشده ولي شمار بسياري از نيروهاي عراقي منهدم شدند و اطلاعاتي نيز از چگونگي آرايش دشمن بدست آمد كه مقدمه مرحله چهارم عمليات و فتح خرمشهر بود. بالاخره مرحله چهارم نيز در تاريخ دوم خرداد ۱۳۶۱ آغاز شد. اين مرحله كه منجر به آزادي خرمشهر گرديد ابتدا مقاومت عراقي ها به ويژه در پل نو به منظور باز نگه داشتن عقبه نيروهاي خود، نتيجه اي در بر نداشت و سرانجام، در سوم خرداد ۱۳۶۱ برخلاف تصور دشمن كه در دروازه هاي شرقي، شمالي و جنوبي در كمين نيروهاي خودي بود رزمندگان ايران اسلامي از دروازه هاي غربي و شمالي و از همان محوري كه دشمن وارد خرمشهر شده بود وارد خرمشهر شده و شهر را آزاد كردند.
فتح خرمشهر از اهميت بسياري برخوردار بود. در اين عمليات ۵۴۰۰ كيلومتر مربع از سرزمين هاي اشغالي ايران آزاد شد و دشمن براي اجتناب از تلفات بيشتر و حفظ ارتش خود و همچنين حفظ بصره با سرافكندگي در خاك ايران عقب نشست. بدين ترتيب طي ۹ ماه مناطق اشغالي ايران آزاد شد و در اين ميان عمليات بيت المقدس آخرين عمليات از سلسله عمليات هاي آزادسازي مناطق اشغالي بود كه به اجرا درآمد. عراق پيش از اين به دليل وضعيت سياسي داخل ايران و نتايج سلسله عمليات هاي ناموفقي كه در پائيز و زمستان سال ۱۳۵۹ به فرماندهي بني صدر انجام گرفته بود، از نظر استراتژيكي در غفلت كامل بسر مي برد و در واقع نقطه ثقل تحولات جنگ را ناديده گرفته بود. تا آنجا كه بسياري از مقام هاي عالي رتبه عراق در طول تابستان ۱۹۸۱ ميلادي (۱۳۶۰) كاملاً متقاعد شده بودند كه دولت ايران تا پائيز ۱۳۶۰ سقوط خواهد كرد ولي پيدايش وضعيت جديد به منزله شكست استراتژي عراق مبني بر تحميل صلح با حفظ قلمرو بود. به همين دليل بديهي بود كه دولت عراق با اعلام عقب نشيني از ساير مواضع اشغالي، امكان افزايش حمايت جهاني از خود و در مقابل فشار بر ايران براي پايان دادن به اين جنگ فراهم كند.
بازتاب عمليات
تحليل محافل كارشناسي ناظران، شخصيت ها و مقام هاي رسمي كشورها در مورد روند جديد در جنگ، نمايانگر نوعي غافلگيري و اظهار شگفتي همراه با نگراني بود. با اين حال، همه نظرها و تحليل هاي ارايه شده براين نكته تأكيد داشته كه پيروزي ايران در عمليات بيت المقدس به عنوان نقطه عطف مي تواند سرنوشت جنگ را تعيين كند، چنان كه روزنامه گاردين چاپ انگليس اين پيروزي را نقطه عطفي در جنگ ميان دو كشور دانست و روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نيز براين مسأله تأكيد كرد كه در نبرد خرمشهر سرنوشت جنگ تعيين خواهد شد. خبرگزاري آسوشيتدپرس سقوط خرمشهر را شكستي تحقير آميز و واقعي براي دولت صدام در جنگ ۲۰ ماهه ارزيابي كرد. راديو لندن نيز به نقل از كارشناسان، پيروزي در خرمشهر را به عنوان يكي از بزرگترين پيروزي هاي ايران برشمرد. در روزنامه نيويورك تايمز نيز عقب نشيني عراق به عنوان بزرگترين شكست براي عراق در طول جنگ ذكر شده است. در ساير تحليل هايي كه در مورد آثار ناشي از شكست عراق در عمليات بيت المقدس مطرح مي شد به موضوعاتي همچون تحقير ارتش عراق، از دست دادن مهم ترين و بزرگترين انگيزه عراقي ها در تيررس قرار گرفتن مناطق نفت خيز عراق و توانايي ايران براي پيشروي به مرز داخل خاك عراق اشاره شده است.
در باره ريشه يابي علل برتري نظامي ايران بر عراق و دستيابي نيروهاي خودي به پيروزي هاي درخشان روزنامه لوس آنجلس تايمز نوشت: «استراتژي نظامي ايران بر عراق برتري داشته و ايرانيان حملات خود را با نيروي زياد بر عراقي ها در خوزستان وارد آورده اند، علاوه براين، ايرانيان داراي ايثار، از خود گذشتگي و ميل به شهادت بوده و با شوقي انقلابي براي آزادي سرزمين هايشان مي جنگند. در مقابل سربازان عراقي اعتقاد به نفسشان را از ابتداي جنگ از دست داده اند و...» روزنامه واشنگتن پست عامل پيروزي ايرانيان را شيوه حملات زميني ايران و تكميل آن در مراحل مختلف دانست و تأكيد كرد كه عراقي ها هنوز ياراي فراگيري آن را ندارند. مجله آلماني اشپيگل نيز روحيه شهادت طلبي و تعصب را عامل پيروزي هاي اخير ايران دانست و مجله پاكستاني مسلم بر نقش ايمان و قدرت روحي تأكيد كرد.
در نخستين بررسي هاي ريشه يابي علل دست يابي ايران به پيروزي سريع. آنچه بيش از هر عاملي ديگر مورد توجه قرار گرفت، موقعيت جديد نظامي ايران و برتري آن بر عراق و در مقابل وضعيت نامطلوب عراق بود. بي گمان، نتايج ناشي از اين وضعيت مي توانست تأثيرات كاملاً آشكار و تعيين كننده اي را در زمينه سازي، در داخل عراق و در سطح منطقه داشته باشد. روزنامه الاهرام چاپ مصر به نقل از كارشناسان نظامي، در مورد موقعيت عراق در جهان عرب و تأثير رخدادهاي جنگ بر منطقه نوشت: «عراق در دروازه شرقي جهان عرب قرار دارد و نتايج آنچه كه در آن منطقه روي مي دهد، با سرعتي سرسام آور در سراسر منطقه عربي منعكس خواهد شد.» در جايي ديگر در همين روزنامه آمده است: «شكست عراق نه تنها موجب سقوط دولت و اشغال خاك اين كشور خواهد شد بلكه اين به نوبه خود فاجعه بزرگي است و به سقوط پي درپي دولت هاي خليج فارس مي انجامد.» روزنامه «يني دوير» چاپ آنكارا به نقل از منابع ديپلماتيك در بغداد با تأكيد بر پيوستگي سقوط صدام با تحولات منطقه خليج فارس نوشت: «سقوط صدام حسين و تحولات سياسي آينده خليج فارس به پيشروي نيروهاي ايراني كه روز به روز ابعاد گسترده تري به خود مي گيرند، بستگي دارد.»خبرگزاري آسوشيتدپرس در منامه نيز با بررسي تأثيرات آزادي خرمشهر بر وضعيت سياسي عراق و منطقه گزارش داد «سقوط اين شهر (خرمشهر) به دست ايراني ها سبب به هم ريختن رژيم صدام حسين و بروز مشكلاتي در ساير نقاط خليج فارس خواهد شد و اين مسأله اخيراً به نحو گسترده اي در حملات عربستان منعكس شده است.»
در اين روند، تثبيت نظامي- سياسي ايران و پيروزي نظامي برعراق، به منزله پيروزي انقلاب اسلامي و چيره شدن بر معضلات ناشي از بحران داخلي و تجاوز خارجي ارزيابي مي شد. به عبارت ديگر، توانايي نظامي ايران موجب تحول در صحنه نبرد شد و تأثيرات احتمالي آن در حوزه سياسي در داخل عراق و در سطح منطقه مورد بررسي و توجه ناظران قرار گرفت. به اين معنا، پيدايش نتايج ناشي از اين وضعيت، بيانگر منطق حاكم بر تغيير ماهيت جنگ بود. در واقع ترغيب عراق و حمايت از اين كشور براي حمله به ايران، به دليل نگراني از تحولات ناشي از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و سقوط شاه بود. مخالفان انقلاب اسلامي اميدوار بودند با تهاجم دولت بعث عراق، جمهوري اسلامي در گرداب بي ثباتي داخلي و تجاوز خارجي افتاده و سرانجام از پاي درآيد. ولي در مقابل، ايران با پيروزي هاي نظامي خود، در موقعيت جديد برتري قرار گرفت. بدين ترتيب، در حالي كه تصور مي شد تجاوز نظامي عراق پايان بخش حيات سياسي نظام انقلابي ايران خواهد بود روند تحولات جنگ اوضاع را به گونه اي تغيير داد كه سرنوشت سياسي صدام و تداوم بقاي دولت حاكم بر بغداد، در معرض ابهام و ترديد قرار گرفت. پيدايش اين وضعيت منجر به تغيير مواضع عراق، افزايش نگراني آمريكا و اتخاذ مواضع و سياست هاي جديد در منطقه و برخورد با ايران و همچنين افزايش حمايت و گسترش تحركات ديپلماتيك كشورهاي عرب پشتيبان عراق شد. در اين حال، دولت عراق بر اثر درماندگي در برابر وضعيت جديد، به طور تلويحي نقش و موقعيت خود براي آمريكا و نيز جنگ نيابتي عليه ايران را يادآوري كرد. نشريه نشنال بيزينس ديويد به نقل از يك مقام عراقي نوشت: «عراق به نيابت از جانب آمريكا با ايران مي جنگد. عراق با مقابله با جمهوري اسلامي در حقيقت خواسته كار آمريكا را بدون آن كه هزينه اي براي واشنگتن در برداشته باشد، انجام دهد.» آسوشيتدپرس نيز در گزارشي اعلام كرد كه عراقي ها ادعا مي كنند، براي جلوگيري از گسترش انقلاب اسلامي (بنيادگرايي) ايران به عراق و كشورهاي طرفدار غرب و نفت خيز حوزه خليج فارس از جمله عربستان و كويت با اين كشور مي جنگند. اعتراف عراقي ها به نقش خود در تأمين منافع غرب در حالي بيان شد كه دولت عراق براي خروج از وضعيت بحراني شديداً به پشتيباني دوستان غربي و منطقه اي خود نياز داشت. عراقي ها همچنين برخلاف مواضع قبلي خود- قبل از جنگ و قبل از شكست در تلاش براي تجزيه ايران و لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزاير- در وضعيت جديد اعلام كردند كه هيچ گونه نظر توسعه طلبانه اي به خاك ايران ندارند. نگراني عراق از سرانجام جنگ و وضعيت نامطلوبي كه گرفتار آن بود،تأثير مستقيمي در موضع گيريهاي جديد اين كشور داشت. بي گمان، تأكيد عراق بر پايان دادن به جنگ و اتخاذ مواضع صلح جويانه مي توانست موقعيت سياسي اين كشور را بهبود بخشد.
در اين حال، بمباران جزيره خارك به وسيله هواپيماهاي عراقي قابل تأمل است. اين اقدام در حالي صورت گرفت كه عراق شعار صلح طلبي سر مي داد. اگر عراقي ها بر پايان دادن جنگ و برقراري صلح تمايل داشتند، اساساً نبايد جزيره خارك را مورد حمله قرار مي دادند. به همين دليل، اين اقدام عراق را بايد در چارچوب سياست هاي جديد آمريكا و به عنوان تهديد عليه ايران ارزيابي كرد.
نگراني آمريكا و استراتژي جديد
تغيير توازن در منطقه مهم ترين نتيجه اي بود كه در صورت پيروزي ايران بر عراق، ايجاد مي شد. پيدايش اين وضعيت، اساساً با منافع حياتي آمريكا در منطقه مغايرت داشت. روزنامه واشنگتن پست همچنين به نقل از مقامات آمريكايي موقعيت ايران را براي ادامه جنگ در داخل خاك عراق مثبت ارزيابي كرده و نوشت كه اين اقدام مي تواند در خليج فارس پي آمدهاي گسترده و ماندگار داشته باشد. به همين دليل گاسپار واينبرگر، وزير دفاع وقت آمريكا به طور رسمي اعلام كرد: «پيروزي ايران در جنگ عراق به نفع آمريكا نخواهد بود.» آمريكايي ها خواهان برقراري توازن در منطقه بودند و اين امر تنها با جلوگيري از پيروزي ايران بر عراق امكان پذير بوده در غير اين صورت آمريكا نمي توانست مهار اوضاع منطقه استراتژيك خليج فارس را در دست بگيرد. مهار نتايج و تأثيرات پيروزي هاي نظامي ايران و جلوگيري از سقوط احتمالي حكومت بعث عراق، هسته مركزي و محور ثقل تلاش هاي آمريكا در آستانه فتح خرمشهر و پس از آن بود. در چنين اوضاعي، آمريكايي ها تحولات ناشي از پيروزي هاي اخير ايران را حتي از درگيري حل نشده اعراب و اسرائيل، بالقوه خطرناك تر و مهم تر ارزيابي مي كردند. وزير خارجه وقت آمريكا به دليل همين نگراني ها، در اجلاس ناتو در لوكزامبورگ با متحدان اروپايي آمريكا در اين زمينه بحث و گفت وگو كرد.
تمايل آمريكا به برقراري آتش بس به معني، پايان عادلانه جنگ نبود. بلكه اساساً ادامه جنگ و پيروزي ايران بر عراق بر ضد منافع آمريكا بود و تنها راه تأمين منافع آمريكا، پايان جنگ بدون برتري ايران بود.
در اين مرحله، تلاش هاي ديپلماتيك آمريكا با هدف كنترل پيروزي هاي ايران و حمايت از عراق طي تماس با برخي از كشورهاي عربي آغاز شد. آمريكايي ها همچنين در تماس با كشورهاي اسلامي، ضرورت مهار فعاليت هاي نظامي ايران را يادآور شدند.در اين حال، راديو لندن اعلام كرد كه آمريكا در صدد كسب حمايت كشورهاي اسلامي مانند پاكستان، تركيه، مالزي، اندونزي و الجزاير است. كمك هاي آمريكا به عراق در اين مرحله علاوه بر حذف نام عراق از فهرست كشورهاي به اصطلاح تروريست شامل لغو تحريم فروش تجهيزات به عراق، توافق براي برقراري روابط ديپلماتيك؛ ترغيب مصر براي كمك نظامي به عراق، ترغيب كشورهاي عرب به افزايش كمك مالي و حمايت سياسي از عراق و كمك اطلاعاتي آمريكا به عراق بود. حمايت هاي آمريكا از عراق با هدف افزايش اعتماد به نفس عراق براي حفظ و مهار اوضاع در برابر ايران انجام گرفت كه نتايج مهمي براي اين كشور در پي داشت.
منابع دردفترهمشهري موجوداست

سياست در آئينه نشر

006165.jpg
مركز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه چند عنوان كتاب جديد به شرح زير منتشر كرده است.
جهاني شدن فرهنگي (آزموني براي تمدن ها)
نوشته: ژرار لوكلر/ ترجمه: سعيد كامران/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۵۴۲ صفحه، وزيري/ ۲۵۰۰ تومان.
مقدمه كتاب به موضوع از جهاني شدن مبادلات تا جهاني بودن فرهنگي اختصاص دارد. از تمدن ها تا جهاني بودن فرهنگي، جهاني شدن و توليد علوم انساني، شرق شناسان غربي و روشنفكران جهان سوم (غرب شناسان شرقي)، شرق و غرب، معضلات امور جهاني، عناوين بخش هاي پنجگانه كتاب حاضر است. سخن آخر كتاب به روشنفكران و جهاني شدن اختصاص يافته است.
نگاهي به روابط فرهنگي ايران و فرانسه
(۱۳۲۰-۱۲۸۵/۱۹۴۰-۱۹۰۶)
تأليف: رضا آذري شهرضايي/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۱۲۵ صفحه، وزيري/ ۶۰۰ تومان.
در پيشگفتار كتاب چنين آمده است: «روابط فرهنگي ايران و فرانسه از گستردگي و تنوع موضوعي بسيار برخوردار است اما منابع پژوهش در مورد آن چندان زياد نيست. مطبوعات و كتب موجود تا حدودي مي تواند به اين پژوهش كمك كند و در اين ميان اسناد دولتي به سبب كوتاهي در نگهداري اسناد به شدت آسيب ديده و نمي تواند پاسخ گوي نيازهاي پژوهشي در اين زمينه باشد.
006168.jpg

مطالب مطروحه در اين نوشتار با كند و كاو در منابع ايراني با صرف بيش از يك سال وقت به دست آمده و تصوير ايراني اين روابط است. اگرچه به دليل كوتاهي در حفظ اسناد در ايران نمي توان تصوير كامل ارائه كرد اما گوشه هايي از اين روابط را مي توان ارائه كرد و يك گام ديگر در جهت روشن شدن نحوه تأثيرات خارجي بر تحولات داخلي ايران خواهد بود.
سازمان جهاني تجارت و سياست خارجي
جمهوري اسلامي ايران
تأليف: مهدي فاخري/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۲۴۳ صفحه، وزيري/ ۱۱۰۰ تومان.
ايدئولوژي هاي سياسي و آرمان دموكراتيك
نويسندگان: ترنس بال- ريچارد  دگر/ مترجم: احمد صبوري/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۴۵۴ صفحه، وزيري/ ۲۲۰۰ تومان.
تحولات نوين سياسي و امنيتي اتحاديه اروپا
نويسنده: شهرام فرسايي/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۱۲۹ صفحه، وزيري/ ۶۰۰ تومان.
006171.jpg

يونسكو
گردآوري و تنظيم: عباس نادري قطب الديني- حميد زنگنه/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۲۴۶ صفحه، وزيري/ ۱۱۵۰ تومان.
در بخش اول كتاب به بررسي چگونگي تأسيس يونسكو و تشكيلات آن پرداخته شده است.
نگاهي به اهداف، حوزه فعاليت ها و اهم اقدامات يونسكو و شخصيت بين المللي يونسكو، عناوين بخش هاي دوم و سوم است.
بخش چهارم به فعاليت ها و نقش ايران در يونسكو اختصاص دارد.
يونسكو و نگاه به آينده، در آخرين بخش كتاب مورد بحث و بررسي قرار گرفته است.

همايش هاي سياسي در جهان

همايش بررسي تمدن؛ مليت؛ اقوام و ميزان مهاجرت در منطقه آسياي پاسفيك
۱- زمان برگزاري: ۱۶-۱۵ آوريل ۲۰۰۴
۲- مكان برگزاري: استراليا/ كابرا (دانشگاه بين المللي استراليا)
۳- مسئولين برگزاري: مركز مطالعات انسان شناسي دانشگاه بين المللي كابرا در استراليا
۴- تلفن: ۶۱۲۵۰۱۱۰(۰۲)۶۱+ دورنگار (فكس): ۶۲۵۷۱۸۹۳(۰۲)۶۱+
۵- صفحه الكترونيكي:
http://www.anu.edu.au/hrc/activities/conferences-2004/asia-pacific.html
۶- نيم نگاه: موضوع هاي مورد بررسي در همايش عبارتند از: بررسي وضعيت اقوام؛ ميزان مهاجرت؛ فرهنگ و تمدن منطقه آسيا؛ جايگاه اين منطقه از نظر جغرافيايي؛ تمدن و فرهنگ اقوام مختلف اين منطقه.
همايش بين المللي ساليانه
آسياي مركزي و ميانه
۱- زمان برگزاري: ۱۷-۱۶ آوريل ۲۰۰۴
۲- مكان برگزاري: كانادا/ تورنتو (دانشگاه تورنتو)
۳- مسئولين برگزاري: دانشگاه تورنتو
۴- صفحه الكترونيكي:
www:utoronto.ca/deeds/cias/cias.html
۵- نيم نگاه: اين همايش با حضور اساتيدي از دانشگاه آزاد اسلامي ايران؛ واحد تهران؛ دانشگاه شهيد بهشتي؛ اساتيد دانشگاه هاي انگلستان؛ كانادا؛ تركيه؛ ازبكستان؛ قزاقستان و... برگزار خواهد شد.
در اين همايش اساتيد مقاله ها و بحث هاي جالب و متنوعي در زمينه تحولات؛ فرهنگ و تمدن؛ مذاهب؛ وضعيت اقتصادي؛ اجتماعي و سياسي و... منطقه آسياي مركزي و ميانه ارائه خواهند كرد.
همايش سالانه انجمن نژادشناسي آمريكا(بررسي تاريخ نژادي آمريكا)
۱- تاريخ برگزاري: ۳۰-۲۷ اكتبر ۲۰۰۴
۲- مكان برگزاري: آمريكا/ شيكاگو
۳- مسئولين برگزاري: انجمن نژادشناسي و بررسي اقوام آمريكا+ كتابخانه مك نيكل دارسي در نيوبري
۴- پست الكترونيكي:
mcnickle@newberry.org
۵- صفحه الكترونيكي:
http://ethnohistory.org
۶- نيم نگاه: موضوع اين همايش، بررسي تحول نژادي در دهه هاي گذشته در آمريكا و علل بروز اين تحولات است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   سياست  |   علم  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |