چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۶۹
نوشتاري كوتاه درباره نمايشگاه بين المللي كتاب تهران
گستره  فكر و فرهنگ
006183.jpg
نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، اگرچه با چالشهاي فراواني روبرو شد تا در محل سابق خود استقرار يابد، اما به مانند تمامي ۱۶ دوره گذشته مي تواند آغاز فصلي تازه از تحولات در حوزه كتاب و فرهنگ را نويد دهد. اين نمايشگاه تنها محلي است كه تمامي اهل فرهنگ از هر دسته و گروهي در آن شركت مي جويند. در ارزيابي هاي بين المللي از جايگاه اين نمايشگاه نيز آن را در زمره ۱۰ نمايشگاه شاخص دنيا قرار داده اند.
در اين نمايشگاه كه تا ۲۴ ارديبهشت ادامه خواهد داشت بيش از ۲۰۰۰ ناشر ايراني و خارجي حضور دارند و به عرضه و فروش كتابهاي خود به مخاطبان و علاقه مندان مي پردازند.
مطلبي كه در صفحه ۸ مي خوانيد نگاهي دارد به برخي ويژه گي هاي نمايشگاه بين المللي كتاب تهران.
اعتبار عمومي و اعتبار اختصاصي
نمايشگاه بين المللي كتاب از دو اعتبار عمومي (عموم مردم و علاقه مندان كتاب) و نيز اعتبار اختصاصي (نويسندگان و ناشران) برخوردار است. در منظر عمومي، اين نمايشگاه محل عرضه و فروش كتابهايي است كه بسياري از آنها را مخاطبان در كتابفروشي ها نمي توانند پيدا كنند. در واقع به دليل شبكه پخش ناكارآمد و سنتي، كتابهاي چاپهاي سال هاي قبل ناشران عملا فرصت  ماندن در ويترين كتابفروشي ها را پيدا نمي كنند، در مقابل هر ساله بر تعداد عناوين توليدي اضافه مي شود و اين كار هم عملاً كتابهاي مختلف در حوزه هاي فكري را كه ساليان قبل ترجمه يا نوشته شده اند، به اجبار به حاشيه و در نهايت به انبارها مي راند. چه بسيار آثار درخشاني كه نخوانده و بحث نشده به انبار رانده شدند و يا به دليل عدم امكان رابطه ميان ناشر با موزعان و شبكه توزيع عملاً از توفيق راه يافتن به ويترين محروم شدند. در چنين وضعيتي است كه سخن آن ناشر تازه به حوزه نشر پاگشوده كه اتفاقاً آثار فكري فرهنگي قابل اعتنايي هم به چاپ رسانده، معنا پيدا مي كند كه: «نمايشگاه تنها محلي است كه ما با استفاده از امكانات آن مي توانيم، نفسي تازه كنيم.» اما آن امكانات در حوزه تخصصي نشر كه از سوي نمايشگاه در اختيار ناشران نهاده مي شود چيست. اول رو در رويي مخاطبان با ناشر و در ميان نهادن ايده ها و آمال خود درباره آن حوزه است. دوم بازار فروش مستقيم و بي واسطه به نحوي كه ناشر فروش دو ماه (نسيه هاي ) خود را در عرض ده روز مي تواند به دست آورد.
وضعيت كنوني بازگشت سرمايه ناشر به صورت نسيه و آن هم پس از گذشت نزديك به ۱۰ تا ۱۲ ماه و گاه ۱۸ ماه امكان پذير است. نبود يك شبكه كارآمد پخش كتاب سبب مي شود تا نقدينگي ناشران كه بسيار موردنياز ناشران است، عملاً، يكي دوسال به تأخير افتد كه در نهايت به ضرر ناشران تمام شود. اما در نمايشگاه كتاب به دليل فروش نقدي، عملاً چنين ضرري حضور و بروزي ندارد، اگرچه در نمايشگاه، برنده اصلي ناشراني اند كه سابقه كاري و كتابهاي فراواني دارند.
چرا درآمدها را نمي گوييد
سال گذشته بود كه از يكي از ناشران پرسيديم كه فروش نمايشگاه چقدر بود كه گفتند اطلاعات دراختيار قرار نمي گيرد و ناشران از دادن رقم واقعي فروش خود سرباز مي زنند. اين در حالي است كه برابر قانون، كتابفروشان و ناشران از ماليات معاف هستند و هيچ گونه حرجي بر آنها نيست. به نظر مي رسد، اين امتناع از اعلام درآمد حاصل از فروش به سابقه تاريخي ما ايرانيان بازگردد كه هميشه در اين موارد پنهانكاري پيشه  كرده ايم.
يارانه به اهل فرهنگ
006240.jpg
006189.jpg

بخشي ديگر از نمايشگاه كه در وضعيت بيروني آن حائز اهميت است، بخش كتابهاي خارجي است كه در آن براي هر دلار نزديك به ۴۵۰ تومان يارانه از سوي دولت اهدا مي شود و امسال البته يارانه در مقايسه با سال قبل (۲۵۰ تومان)، رشد بيشتري داشت، اما در مجموع تمامي مؤلفان و انديشمندان و دانشگاهيان از اين كه چنين امتيازي به آنها داده مي شود خرسندند، اگرچه هرساله دلالان فراواني در اين بخش حضور دارند و سعي مي كنند، در ميانه راه با خريد و فروش كارتهاي خارجي بازار كاذب ديگري را ايجاد كنند. اما نكته اي كه در اين بخش پرسش انگيز مي شود، نحوه انتخاب كتابهايي است كه وارد بخش خارجي مي شود. مسئولان نمايشگاه مي گويند كه كتابها عمدتاً به دوسال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ تعلق دارد، اما اينكه چرا در برخي از حوزه ها، مثل حوزه علوم انساني و هنر و نيز در حوزه كتابهاي عرب زبان، هرساله برخي كتابهاي موردنياز اهل فن و متخصصين روي ويترينهاي نمايشگاه حضور و بروزي ندارد، پرسشي است كه مسئولان بايد پاسخگوي آن باشند.
گامي براي كمي زدايي
از جمله مشكلات ديگر نمايشگاه نحوه اختصاص غرفه به ناشران است كه چند سالي است اين كار به عهده اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران نهاده مي شود. پيش از ورود به اين بحث اجازه دهيد از كار خوب و مثمر ثمر اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران در ايجاد بانك اطلاعاتي ناشران سخن بگوييم. اين بانك سبب شد تا كمتر ناشري بتواند اطلاعات دروغين درباره آثار منتشره اش براي نمايشگاه بدهد. اين گونه در واقع يك سيستم خودكنترلي ايجاد شده است كه توانست نوعي معيار كمي قابل اعتنا را در اين زمينه ايجاد كند. اين معيار شايد براي سالهاي اول و دوم پذيرفتني بود و اينكه ناشري تنها براساس تعداد عناوين و بيش و كم آنها، غرفه اي فراخ يا تنگ تر نصيبش گردد. به نظر مي رسد، از سال آينده اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران بايد به سمتي حركت كند كه معيارهاي كمي و كيفي را در يكديگر ادغام كرده و از دل آنها دستورالعمل اجرايي براي دوره هاي بعد استخراج نمايند اين كار البته سخت و دشوار است، اما تنها از اتحاديه ناشران و كتابفروشان برمي آيد كه چنين گام خطرخيزي را بردارد و اين توقع البته چندان نابجا نيست. اين گونه است كه مي توان ناشران خوش فكر و خلاق و تأثيرگذار را با بخشيدن بيشتر فضا ونقاط خوب تشويق كرد.
006192.jpg

سارقان الكترونيكي
امسال نشر الكترونيك فضايي فراخ تر را به خود اختصاص داده است و اين نكته نشان مي دهد كه اين دسته از ناشران توانسته اند در فضاي نشر كشور حضور و بروزي جدي داشته باشند. تنها نكته اي كه در اين مجموعه از ناشران به چشم مي آيد، بحث كپي رايت است كه از قرار به دليل نبود قانوني، چه در داخل و چه در خارج، نتوانسته اند جلوي برخي سرقتهاي فرهنگي را بگيرد. البته در اوايل سال قبل نشستي با حضور برخي از نمايندگان قوه قضائيه و ناشران الكترونيك و نيز معاون فرهنگي وزير ارشاد برگزار شد كه در آنجا بر آموزش و نگارش آيين نامه اي خاص براي تربيت قضاتي كه تبحر در فعاليت در اين حوزه ها و قضاوت درباره سارقان الكترونيكي را داشته باشند، تأكيد شد. به نظر مي رسد، خود مجموعه هيات مديره مجمع ناشران الكترونيك بايد بيش از اين پي گير كار باشد تا بتواند روزنه ها و منفذهاي فراخ اين گونه را ببندد.
اين روزها هم شنيديم كه قانون حمايت از ناشران الكترونيك تهيه و تأييد شده و تنها ابلاغ آن مانده است.درباره نكات گفتني ديگر نمايشگاه در روزهاي بعد سخن خواهيم گفت.

نگاه امروز
پاسداشت و تداوم تجربه هاي مفيد
سيد ابوالحسن مختاباد
 a_najva@hamshahri.org
نمايشگاه بين المللي كتاب تهران در طول ۱۶ دوره برگزاري خود تجربه هاي متفاوتي را پشت سرگذاشته است، تا به اين نقطه محوري و مركزي رسيده است كه خود درختي بارآور و باليده شده كه بتواند از موجوديت و هويت خود دفاع كند.
اين تجربه ها گاه به دليل نبود پشتوانه هاي علمي و منطقي و البته فقدان بسترهاي اجتماعي، عقيم و ناموفق ماند، گاه به دليل برخي نظرگاه هاي شخصي تداومي منطقي نيافت و البته گاه به دليل موجود بودن شرايط و حمايت هاي لازم و برخورداري از پشتوانه هاي علمي و منطقي و اجتماعي توفيق يافت و هر كدام از آنها به درختي بارآور بدل شده اند.
براي آنكه تصويري دقيق تر از اين تجربه ها به دست آوريم دو تجربه قابل اعتنا كه يكي تداوم يافته و خود به نهادي شاخص و برومند بدل شده است و يكي در ميانه راه و به دليل عدم تداوم سرانجام نيكو نيافت مي پردازيم.
تجربه اول واگذاري و مشاركت دادن اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران به عنوان يكي از شاخص ترين نهادهاي مدني - صنفي حوزه نشر است كه از چند سال قبل به تدريج توانست امور اجرايي بخش ناشران داخلي را اندك اندك به عهده گرفته و با پشتكار و دقت و نيز نظمي منطقي، توانست جاي خود را به عنوان نهادي تأثير گذار در اين زمينه تثبيت كند؛ به نحوي كه هم اينك چنان حضوري يافته كه اگر حتي نهادهاي دولتي بخواهند آن را به كناري زنند، بدون هزينه هاي گزاف و منفي نخواهد بود. اگرچه اتحاديه نيز  در اين زمينه كاستي هايي دارد كه در جاي ديگر به آن خواهيم پرداخت.
تجربه دوم دعوت از انجمن صنفي طراحان گرافيك ايران براي داوري درباره طراحي پوستر نمايشگاه بين المللي بود. اين تجربه در نمايشگاه گذشته و با اين هدف كه از نقاط مشترك ديگر هنرها و كتاب بايد بهره گرفت به بوته آزمون نهاده شد و خوشبختانه موفقيت مناسبي به دست آورد. اما اين تجربه در نمايشگاه امسال تداومي نيافت كه پاسخ به علل عدم تداوم اين تجربه مي تواند، خود حل معماي برخي از تغييرات فرهنگي در اين ديار باشد.

آتشي و شعر شاعران معاصر
نيما،اخوان و سهراب شاعراني نيستند كه بتوان گفت، درباره آنها گفتني ها گفته و نوشته شده است. اين شعرا و امثال آنها، جهاني ديگرگونه از شعر خلق كردند و همين ويژگي بود كه شعر ايران را وارد مرحله اي تازه كرد. در اين دوره جديد، شاعر نگاه هستي شناسانه متفاوتي با گذشته دارد، قالب هاي پيشين را مي شكند، رابطه اش با مخاطب از نوع ديگري مي شود، عناصر سازنده شعرش گذشته را تغيير مي دهد و... همه اين ها در حالي است كه اين شعر و شاعر خود را وامدار گذشته ادبي ايران مي داند.
006201.jpg
006198.jpg
تمام اين خصوصيات، باعث مي شود تا شعر نو، پديده اي چند وجهي با ابعاد مختلف شود. با چنين رويكردي است كه شناخت شاعر و شعر او همچنان بايد مدنظر قرار گيرد تا نمايي رو به كامل شدن از آن به دست آيد. ضرورت معرفتي اين گونه نسبت به شعري كه با ورود تجدد به ايران شكل و ماهيت گرفت، طبيعتاً امري بديهي است. اهل نظر خوب مي دانند كه بي چنين شناختي نمي توان آينده اي روشن پي ريخت.
منوچهر آتشي در پنج جلد كتابي كه به تازگي از او منتشر شده است، سعي دارد در اين راه گام بردارد. او برآن است تا بي توجه به ستايش ها يا كينه هايي كه گاه و بي گاه نسبت به اين ستارگان شعر امروز روا داشته مي شود، نگاهي منتقدانه به شعر آن ها داشته باشد. او سعي دارد شعر اين شاعران را با شاخص هاي امروزي نقد و بررسي نمايد و شمايي كلي از شعر اين شاعران در اختيار خواننده قرار دهد. در اين چارچوب، ابتدا ويژگي هاي كلي هريك از اين شاعران به بحث گذاشته شده و پس ازآن با آوردن نمونه هايي از شعر آنان و بازخواني  هريك از اين شعرها، ديدگاهي جزيي نسبت به شعر آنها ارايه مي دهد. در كنار چنين نگاهي، نظرات ديگران نيز مورد بررسي قرار مي گيرد. آتشي سعي كرده است با معيارهايي كه به نقد شعرهاي نيما، فروغ، سهراب، اخوان و شاملو مي پردازد ديدگاه ديگر منتقدان را هم به بحث بگذارد.
آتشي تلاش خود را برآن گذاشته است كه علاقه مندان به شعر را در جريان شعري كه نشانه چند دهه شعر و شاعري ايران است قرار دهد و به تحليل آن بنشيند. همچنين اين كتاب ها از آنجا كه نوعي بازخواني شعر شاعران برجسته كشور نيز هست، مي تواند براي جواناني كه تازه گام در اين راه گذاشته اند، مفيد باشد.

نگاه ديگر
تيراژ كتاب، شاخص توسعه
006195.jpg
عليرضا آريان پور
- به من بگو چقدر پول داري تا به تو بگويم چقدر ارزش داري؟! (قرن ۱۷ ميلادي)
- به من بگو متولد چه كشوري هستي تا بگويم چقدر ارزش داري؟ (قرن ۱۸ ميلادي)
- به من بگو چقدر صنعت تكنولوژي داري تا بگويم چقدر ارزش داري؟ (قرن ۱۹ ميلادي)
- به من بگو چقدر اطلاعات داري تا بگويم چقدر ارزش داري؟ (قرن ۲۰ ميلادي)
- به من بگو چقدر فكر و انديشه توليد مي كني تا بگويم چقدر ارزش داري (قرن ۲۱ ميلادي) اكنون يكي از شاخصه هاي اصلي توسعه، ميزان توسعه فكر و انديشه و ابزارهاي مرتبط با آن است.
همانطور كه در جهان امروز ميزان مصرف آب براي شستشو و ميزان مصرف مواد شوينده نشان دهنده بهداشت و از شاخص هاي توسعه محسوب مي گردد، ميزان كتاب و كتابخواني در يك كشور معرف رشد فرهنگي آن محسوب مي شود. اگر گفته مي شود سرانه مطالعه در يك كشور اروپائي ۱۵ دقيقه در روز است و همين ميزان در كشورهاي عربي و افغانستان و... سالانه فقط ۳ دقيقه است، به وضوح مي توان فهميد چرا اروپا، اروپاست و عربستان سعودي، عربستان سعودي است.
- در كشوري كه اكثريت مردم با كتاب مأنوس هستند و حتي در اتوبوس و مترو كتاب جيبي شان را در حين سفرهاي درون شهري و در واگن هاي قطار مي خوانند، سرنوشت به گونه اي رقم مي خورد و در كشوري كه به كتاب و كتاب خواني اهميت چنداني داده نمي شود، سرنوشت به گونه ديگري است. هنگامي كه مؤلف ۴۰ جلد كتاب تخصصي پس از ۳۰ سال مطالعه و پژوهش در سمت مدير اقتصادي، تصميم ساز مي گردد، اقتصاد معني و مفهومي دارد و در جاي ديگر كره زمين يك وزير پس از وزارتش به زحمت ديپلم متوسطه دبيرستان را اخذ مي كند و به لطف و تكريم يك «شبه دانشگاه» غيرمعتبر، مداركي را براي حفظ آبرو هديه مي گيرد، راه به بيراهه اي مي رود، آنچه مسلم است وقتي علم و دانش فضيلت شمرده شود ابزار و حواشي آن نيز رونق دارد.
به همين دلائل امروزه علي رغم پيشرفت ارتباطات و ديجيتالي شدن رسانه ها، تيراژ و تنوع عنوان چاپ كتاب همچنان به عنوان يكي از شاخص هاي اصلي رشد و توليد فكر و انديشه و حتي توسعه فرهنگي مد نظر كارشناسان و پژوهشگران اين بخش قرار دارد...
به راستي كشور ما با سابقه چند هزار ساله تمدن و فرهنگ غني و اصيل ايراني و نقشي كه در گذشته داشته است، امروز در اين آمار و ارقام در كجا قرار دارد؟!
- اگر چه ميزان تيراژ كتاب و ميزان مصرف كاغذ در توليد كتاب نيز لزوماً به معناي اين نيست كه تمام اين كاغذ در مسير ارتقاء آگاهي و توليد فكري جامعه مصروف مي شود بلكه مقاديري از آن در مسيري متفاوت قرار دارد.
- همچنين بخشي از كتب منتشره در كشور جنبه هاي ديگري دارد اما به هر جهت در كلان به عنوان يك فاكتور مثبت ارزيابي مي شود.
- نكته مهم قابل ذكر آن است كه رابطه بين رونق بازار كتاب و كتاب خواني با فرهنگ و هنجارهاي اجتماعي يك رابطه متقابل و دو سويه است.
مثلاً به همان ميزان كه رونق كتاب و كتاب خواني باعث رشد جامعه مي شود، افول و سقوط فرهنگ و كاهش سطح سواد در جامعه و كاهش افراد آگاه انديشمند و پژوهشگر در سطوح عالي يك جامعه و الگو قرار گرفتن آنها نيز باعث عدم تشويق و عدم گرايش مردم به كتاب و كتابخواني مي شود. به راستي در يك جامعه كه ميزان محبوبيت و شهرت و رفاه و درآمد يك فوتباليست يا بازيكن تئاتر و سينما كه از تحصيل و تلاش چنداني برخوردار نيست، چندين برابر يك معلم است چگونه مي توان انتظار داشت كه جوانان جامعه نسبت به كتاب و كتاب خواني ذوق و شوق نشان دهند؟! ودر نتيجه تيراژ كتاب افزايش يابد و يا مردم در فرصت هاي مناسب به كتاب خواندن رغبت نشان دهند؟!

ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |