دكتر غلامعلي احمدي
سرآغاز: واژه ارزشيابي در فرهنگ دهخدا تحت عنوان ارزيابي به معناي «عمل يافتن هر چيز، تقويم» و در فرهنگ معين به معناي «عمل يافتن ارزش و بهاي هر چيز، سنجش و بررسي حدود هر چيز و برآورد كردن ارزش آن» تعريف شده است. در فرهنگ روانشناسي، «آرتور ربر»، ارزشيابي را در معني عام «تعيين ارزش و يا اهميت يك چيز» و به صورتي ويژه تر، آن را به معناي «تعيين ميزان موفقيت يك برنامه، يك درس، يك سري آزمايش، يك دارو و ... در رسيدن به هدفهاي اوليه» تعريف كرده است. در فرهنگ وبستر نيز، ارزشيابي به معناي «قضاوت كردن يا تعيين ارزش يا كيفيت كردن» تعريف شده است. مفهوم ارزشيابي به عنوان امتحان و آ زمون كردن، همواره در طول تاريخ آموزش و پرورش با فرآيند ياددهي- يادگيري همراه بوده است. در آموزش و پرورش چين باستان به امتحان و ارزشيابي بيش از حد اهميت داده مي شد، به نحوي كه دانش آموزان را براي امتحان دادن در اتاق خاصي محبوس مي كردند و از طريق سوراخي كه به آن اتاق متصل بود، براي او غذا و آب مي فرستادند. در دانشگاه جندي شاپور در عصر ساسانيان از دانشجويان پزشكي براي فارغ التحصيل شدن و ارائه اجازه نامه پزشكي، امتحان به عمل مي آمده است. در مدارس عصر قاجاريه و در دارالفنون نيز، امتحان و ارزشيابي پيشرفت تحصيلي وجود داشت و از دانش آموزان به صورت مرحله اي و نهايي امتحان گرفته مي شده و معمولاً امتحانات نهايي با تشريفات خاص و گاه حضور پادشاه برگزار مي شده است. بر اين اساس، در جريان تعليم و تربيت براي تعيين و تشخيص ميزان پيشرفت يادگيري دانش آموزان و ميزان دستيابي به هدفهاي تربيتي، از ديرباز ارزشيابي امري ضروري مي نموده است.
معمولاً ارزشيابي، هنگامي ضرورت مي يابد كه در جريان يك عمل، بخواهيم تصميم تازه اي اتخاذ كنيم. آن وقت است كه بايد اطلاعات مورد نياز را جمع آوري، تجزيه و تحليل و تفسير نموده و بر مبناي آن تصميم گيري كنيم. در فرآيند ياددهي- يادگيري، معلم پيوسته مجبور است تصميمات تازه اي بگيرد. به عنوان مثال، او بايد تصميم بگيرد كه آيا اين مطلب را بايد تدريس كند؟ آيا دانش آموزان مطالب و مفاهيم را به درستي ياد مي گيرند و درك مي كنند؟ پس از اين دوره تدريس تا چه اندازه دانش آموزان به هدفهاي آموزشي مورد نظر رسيده اند؟ و ... او براي پاسخگويي به هريك از اين پرسشها، نيازمند اطلاعاتي دقيق است كه براساس ارزشيابي به دست خواهد آورد.
تعاريف ارزشيابي
در مورد ارزشيابي، تعاريف گوناگوني ارائه شده است كه در اينجا به ذكر چند نمونه از آنها پرداخته مي شود:
- ارزشيابي فرآيند منظمي است كه در طي آن، درباره ارزش، مطلوبيت، مؤثر بودن يا كفايت چيزي طبق ملاكها و مقاصد معيني قضاوت و داوري مي شود. اين داوري مبتني بر مقايسه دقيق داده هاي عيني با استانداردهاي انتخابي است.
- از ديدگاه كرونباخ، ارزشيابي فرآيند گردآوري اطلاعات به منظور اخذ تصميم درباره برنامه آموزشي است.
- بي باي(beebay) ارزشيابي را به عنوان «فرآيند نظامدار گردآوري و تفسير شواهدي مي داند كه منجر به داوري ارزشي مي شود و در نهايت به عمل مي انجامد.»
با توجه به تعاريف فوق، مي توان نتايج زير را به دست آورد:
۱- ارزشيابي، فرآيندي منظم و نظامدار (سيستماتيك) است. بنابراين به برنامه ريزي دقيق نياز دارد.
۲- ارزشيابي، بيشتر يك فرآيند كلي است تا جزيي، يعني كل فرآِيند ياددهي- يادگيري را در برمي گيرد.
۳-ارزشيابي، همواره به سوي هدفي متوجه است و هدف نهايي آن اصلاح و بهبود فرآيند ياددهي و يادگيري است.
۴- ارزشيابي نيازمند ملاكهاي معيني است كه براساس آن درباره مطلوبيت يك امر قضاوت مي شود.
۵- ارزشيابي در نهايت به نوعي عمل و تصميم گيري مي انجامد.
ارزشيابي پيشرفت تحصيلي
يك معلم حرفه اي در جريان تدريس خود، بدون توجه به اين كه چه مي آموزد و به كه مي آموزد، چنانچه بخواهد كار خود را به شيوه اي علمي و دقيق پيش ببرد، نيازمند آن است كه در طراحي برنامه تدريس خود، مراحل اساسي زير را پشت سر گذارد:
الف- تعيين هدفهاي آموزشي و پرورشي
در اين مرحله، معلم از خود سؤال مي كند كه قرار است چه تغييرات مطلوبي را در دانستني ها، مهارتها و نگرشهاي دانش آموزان خود بوجود آورد. او در اين مرحله موظف است تا هدفهاي مورد نظر را براساس انتظاراتي كه در پايان درس از فراگيران خود دارد، بيان مي كند.
ب- تعيين رفتار ورودي و انجام ارزشيابي تشخيصي
همه معلمان قبل از شروع تدريس از خود سؤال مي كنند كه آيا دانش آموزان براي يادگيري درس جديد از آمادگي هاي لازم برخوردارند؟ آيا آنان پيش دانسته هاي لازم را براي دريافت اين درس دارا هستند . براي پاسخگويي به اين پرسشها و تعيين رفتار ورودي دانش آموزان، معلم ناچار است به نوعي ارزشيابي تشخيصي دست بزند تا بتواند ضمن آگاهي از تواناييهاي دانش آموزان، نقطه شروع تدريس خود را معين كند و از دانسته هاي فراگيران آغاز كند و به مرور مطالب جديد را به آنها آموزش دهد.
ج- انتخاب روش تدريس مناسب و ارائه آن در كلاس درس
پس از انجام ارزشيابي تشخيصي، معلم با توجه به ماهيت درس خود و هدفهاي آن و اصولي كه بر فرآيند يادگيري حاكم است، روشي را براي تدريس خود برمي گزيند. امروزه معمولاً با توجه به يافته هاي روانشناسي پرورشي توصيه مي شود كه معلمان از الگوها و روشهايي براي تدريس استفاده كنند كه در آنها بر فعاليت يادگيرنده در جريان يادگيري، انجام فعاليتهاي گروهي و يادگيري مشاركتي، واداشتن دانش آموزان به تفكر و حل مسأله و دستيابي به مهارتهاي فرآيند و فراشناختي تأكيد بيشتري مي شود. بر همين اساس به معلمان سفارش مي شود كه از روشهاي سنتي و قالبي كه عملاً دانش آموزان را به حفظ انبوهي از حقايق و اصول مسلم وادار مي سازد اجتناب كنند.
د- ارزشيابي مرحله اي يا تكويني
|
|
در جريان ارائه درس و انجام فعاليتهاي ياددهي- يادگيري و تعامل ميان معلم و دانش آموزان و دانش آموزان با يكديگر و با محيطي كه آنها در آن قرار دارند، معلم به عنوان كسي كه نقش راهنمايي دانش آموزان را به عهده دارد و مي كوشد تا با توجه به هدفهاي آموزشي و پرورشي درس مورد نظر به جهت دهي و سازمان دهي فعاليتها و تجارب يادگيري دانش آموزان بپردازد. در اين مسير همواره اين نگراني وجود دارد كه آيا يادگيري در حال اتفاق افتادن است؟ آيا حواس و ذهن دانش آموزان با موضوع يادگيري درگير شده است؟ آيا شاگردان مطالب را مي فهمند؟ و... معلم براي اين كه بتواند به اين پرسشها پاسخ دهد و براساس پاسخ آنها فرآيند ياددهي- يادگيري را درست پيش ببرد، مجبور است در خلال تدريس خود، مرتباً از دانش آموزان تأييد بگيرد كه آيا درس را مي فهمند؟ آيا به درس توجه دارند؟ آيا ابهامي در دريافت مطالب ندارند؟ و در بيشتر موارد، با توجه به مطالب ارائه شده، پرسشهاي شفاهي را در كلاس طرح كند تا فراگيران به آنها پاسخ دهند يا تكاليف كوچكي را براي آنها در نظر بگيرد كه به سرعت انجام دهند (به عنوان مثال نظرات معلم را خلاصه وجمع بندي نمايند يا مسأله اي در ارتباط با موضوع درس حل كنند يا آزمايشي را دوباره انجام دهند و...) مجموعه فعاليتهايي از اين دست، ارزشيابي تكويني ناميده مي شود كه عملاً معلم را در جريان يادگيري شاگردان قرار مي دهد و به او كمك مي كند تا آگاهانه فرآيند تدريس را در مسير صحيح خود پيش ببرد.
هـ- جمع بندي و ارزشيابي مجموعي
همه معلمان با توجه به هدفها و محتواي درس خود در مراحل پاياني تدريس، ضمن جمع بندي و نتيجه گيري كلي از مطالب و فعاليتهايي كه در كلاس و محيط آموزشي و يادگيري عرضه كرده اند، مايلند به اين پرسش اساسي پاسخ دهند كه تا چه اندازه دانش آموزان آنها توانسته اند به هدفهاي آموزشي و پرورشي درسي دست يابند و اگر برخي از هدفهاي درسي تحقق نيافته اند، چه موانع و مشكلاتي بر سر راه ياددهي- يادگيري وجود داشته است؟ آيا اين مشكلات ناشي از ضعف معلم در ارائه صحيح درس بوده است؟ آيا دانش آموزان براي يادگيري، كوشش مناسب را انجام نداده اند؟ آيا مطالب و فعاليتهاي يادگيري عرضه شده با توانايي و ميزان درك و فهم فراگيران هماهنگي نداشته است؟ دستيابي به پاسخ اين سؤالات، تنها در سايه اجراي نوعي ارزشيابي مجموعي ممكن خواهد شد. جمع آوري اطلاعات دقيق در مورد يادگيري هاي دانش آموزان و مجموعه فعاليتهاي ياددهي- يادگيري، به معلم كمك خواهد كرد تا مشكلات يادگيري شاگردان و نقايص كار خويش و احياناً مشكلات مربوط به محتوا و مطالب كتاب درسي و موارد آموزشي و كمك آموزشي و نظاير آن را كشف كند و آنگاه براي اصلاح و بهبود آنها اقدام نمايد.
در نمودار شماره ۱ مراحل فرآيند ياددهي- يادگيري كه شرح آن گذشت، نمايش داده شده است. همانطور كه ملاحظه مي شود، در اين الگو، مرحله ها را نمي توان از هم جدا كرد، چرا كه هر مرحله به طور نظام مند به مراحل ديگر مربوط است. نكته ديگر آن است كه عنصر ارزشيابي به عنوان جزيي جداناشدني از فرآيند ياددهي- يادگيري، در كليه مراحل به طور مستقل و بارز حضور دارد و در هر مرحله، به كنترل و ارزيابي جريان تدريس مي پردازد و بازخورد حاصل آن كمك مي كند تا معلم در صورت بروز مشكل به مراحل قبلي رجوع كند و پس از رفع نواقص دوباره به اين مرحله بازگردد.
تعيين هدفها
ارزشيابي تشخيصي
ارائه درسي
ارزشيابي تكويني
ارزشيابي مجموعي
نمودار شماره ۱ - الگوي عمومي تدريس
(فرآيند ياددهي- يادگيري) و رابطه آن با ارزشيابي
مراحل ارزشيابي
|
|
فرآيند ارزشيابي مستلزم پشت سرگذاشتن دوگام اساسي اندازه گيري و سنجش است. اندازه گيري در هر زمينه، معمولاً به جمع آوري اطلاعات درباره يك صفت يا خصيصه معيني كه در هر شئ، يا پديده وجود دارد، گفته مي شود. اين اطلاعات به منظور پيش بيني، داوري و تصميم گيري در مورد فرد، شئ يا پديده مورد نظر به كار مي رود. به عنوان مثال اندازه گيري اندازه هاي بدني يك فرد، مي تواند به ما كمك كند كه كفش و لباس مناسب براي وي تهيه كنيم، يا اندازه گيري ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در دروس مختلف، ما را در راهنمايي تحصيلي وي در رشته هاي خاص ياري خواهد بخشيد. براين اساس، نتايج اندازه گيري همواره منجر به توصيف پديده مورد اندازه گيري مي شود و تفسير اين نتايج نيز در بيشتر موارد براي ما امكان نوعي پيش بيني را فراهم مي آورد. گاهي ممكن است اطلاعات مربوط به صفاتي را كه در اشياء، افراد يا پديده هاي شبيه به هم وجود دارد، با يكديگر مقايسه كنيم و آنها را از نظر صفت يا خصيصه مشترك با يكديگر مقايسه و بسنجيم. مثلاً هنگامي كه از جنس، رنگ و قيمت چند جفت كفش اطلاع داشته باشيم، مي توانيم آنها را به راحتي با يكديگر مقايسه كرده و در مورد انتخاب يكي از آنها براي خودمان، تصميم گيري كنيم. همچنين هنگامي كه نمرات پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مان را در يك درس معيني در اختيار داشته باشيم، مي توانيم آنها را با يكديگر مقايسه و سنجش كنيم و سپس براي ورود آنها به يك مسابقه علمي تصميم بگيريم. به طور كلي در جريان اندازه گيري و سنجش بايد مراحل زير را طي كرد:
۱- تعريف صفت يا خصيصه مورد اندازه گيري
در اين مرحله بايد مشخص كرد كه چه صفتي را مي خواهيم اندازه گيري كنيم، در مورد يك شئ مواردي مانند وزن، رنگ، جنس، كاربرد و... صفاتي هستند كه به آساني مي توان آنها را تعريف كرد. در مورد دانش آموزان، قد، وزن، هوش، ميزان يادگيري در دروس گوناگون، صفاتي هستند كه بايد تعريف شوند.
۲- تعيين يا ساختن ابزار اندازه گيري
با توجه به صفت مورد اندازه گيري تصميم مي گيريم كه از چه ابزار يا وسيله اي براي اندازه گيري آن استفاده كنيم. براي اندازه گيري وزن معمولاً از وسايل توزين مانند ترازو و براي اندازه گيري ميزان پيشرفت تحصيلي فراگيران از ابزارهايي مانند مشاهده، مصاحبه (سؤالات شفاهي)، پرسش نامه (سؤالات كتبي) و... استفاده مي كنيم. برخي از ابزارهاي اندازه گيري مانند ترازو يا آزمونهاي اندازه گيري هوش و استعداد از قبل ساخته شده اند و ما تنها بايد آنها را براي انجام عمل اندازه گيري انتخاب كنيم، اما گاهي نياز است كه ابزارهايي را خودمان طرح ريزي نموده و بسازيم. به طور مثال معلمان، بسياري از پرسشهاي امتحاني را خودشان مي سازند و به كار مي برند. انواع پرسشهاي كتبي از نوع آزمونهاي عيني و انشايي، نمونه هايي از ابزارهاي اندازه گيري معلم ساخته است.
۳- انتخاب يا ساختن مقياس اندازه گيري
بسياري از مقياسهاي اندازه گيري از قبل تعيين شده است، مانند واحد متريك براي اندازه گيري طول و واحد كيلوگرم و گرم براي اندازه گيري وزن. در نظام ارزشيابي پيشرفت تحصيلي كشور ما، از مقياس فاصله اي (نمره صفر تا بيست) براي اندازه گيري و سنجش يادگيري هاي دانش آموزان استفاده مي شود. گاه ممكن است معلم خودش مقياس تازه اي را براي اندازه گيري پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در يك درس خاص وضع كند.
۴- انجام عمل اندازه گيري
عمل اندازه گيري هنگامي صورت مي گيرد كه ما به مقاديري از يك صفت يا خصيصه كه در يك فرد، يك شئ ، يا يك پديده وجود دارد، براساس قواعد معيني، عدد يا كميت مي دهيم. به عبارت ديگر عمل اندازه گيري، يعني كمي ساختن صفات يا خصوصيات در جريان ارزشيابي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، هنگامي كه معلم در حال تصحيح اوراق امتحاني يا مشاهده و بررسي رفتار دانش آموزان است و به ازاي عملكرد آنها يا تغييراتي كه در رفتار و اعمال آنها مشاهده مي كند، به آنان نمره مي دهد، عمل اندازه گيري صورت مي گيرد. در اين مرحله است كه معلم بايد دقت لازم را به كار بگيرد تا اندازه گيري با كمترين خطا انجام شود.
۵- سنجش و ارزشيابي
نتايج عمل اندازه گيري، داده ها يا نمراتي است كه تنها به مقدار يك صفت يا خصيصه در يك فرد يا شئ يا پديده اشاره مي كند، اما اگر مجموعه اي از اين داده ها را با يكديگر مقايسه و سنجش نموده و آن گاه براساس يك معيار مشخص درباره آنها به قضاوت و داوري بپردازيم، مي گوييم كه عمل سنجش و ارزشيابي انجام داده ايم. به عنوان مثال اگر نمرات رياضي دانش آموزان را در يك كلاس با معيار ميانگين (معدل كلاس) بسنجيم و در مورد پيشرفت تحصيلي هر يك از دانش آموزان (از مقايسه نمره او با ميانگين) به قضاوت و داوري بپردازيم، مي گوييم كه عمل ارزشيابي انجام داده ايم.
همان طور كه ملاحظه مي شود، اندازه گيري مقدمه انجام ارزشيابي است، با اندازه گيري دقيق مي توان اطلاعات معتبري را براي انجام عمل ارزشيابي فراهم آورد. در اندازه گيري ما صرفاً به جنبه هاي كمي تأكيد داريم، در حالي كه در فرآيند ارزشيابي به جنبه هاي كيفي نيز توجه مي شود. افزون بر اين، اندازه گيري مبتني بر مقياس است، در حالي كه ارزشيابي مبتني بر معيار است.
روايي، اعتبار و عملي بودن (Practicality) ابزارهاي اندازه گيري
در جريان ارزشيابي پيشرفت تحصيلي سه ويژگي روايي، اعتبار و عملي بودن ابزارهاي اندازه گيري از اهميت ويژه اي برخوردار است كه در اينجا به شرح مختصر هر يك پرداخته مي شود:
الف- روايي Validity): )مهمترين سؤالي كه بايد درباره روش و ابزار اندازه گيري پرسيده شود، آن است كه اين روش يا ابزار تا چه حد براي اندازه گيري صفت و خصيصه مورد نظر رواست. به عبارت ديگر آيا اين ابزار اندازه گيري در جريان عمل، واقعاً همان صفتي را كه بايد، اندازه گيري مي كند. هنگامي كه يك معلم سؤالات فيزيك را به گونه اي طراحي كرده است كه به جاي ميزان يادگيري مباحث فيزيكي، بيشتر توانايي دانش آموزان را در مهارتهاي رياضي مي سنجد، اين سؤالات از روايي مناسب برخوردار نيستند و براي اندازه گيري آموخته هاي فراگيران در درس فيزيك كارآيي ندارند.
ب- اعتبار Reliality): )ويژگي اعتبار به دقت و پايايي ابزار اندازه گيري مربوط مي شود. به عنوان مثال اگر در جريان استفاده از يك ترازو براي اندازه گيري وزن يك شئ، چندين بار عمل اندازه گيري را انجام دهيم و ترازو همواره عدد ثابتي را نشان دهد، مي توانيم بگوييم كه اين ابزار از اعتبار لازم براي اندازه گيري خصيصه مورد نظر كه در اينجا وزن يك شئ است، برخوردار است. به همين ترتيب اگر پرسشهاي امتحاني را چندين بار در مورد اندازه گيري يك صفت مثلاً پيشرفت يادگيري دانش آموزان در درس فيزيك به كار ببريم و هر بار نمرات دانش آموزان يكسان باشد، مي توانيم بگوييم سؤالات مورد نظر ابزار معتبري براي اندازه گيري يادگيريهاي دانش آموزان در اين درس است. اما چون عملاً چنين چيزي مقدور نيست، چرا كه با هر عمل اندازه گيري، دانش آموزان با توجه به آشنايي بيشتر با سؤالات، يادگيري آنها تغيير كرده و لذا در نمرات آنها نيز تغيير ايجاد مي شود، معمولاً راههاي ديگري براي تعيين ميزان اعتبار پرسشهاي امتحاني به كار گرفته مي شود. براي مثال ممكن است يك مجموعه از سؤالات (مثلاً صد تست) را به دو نيمه تقسيم نموده و هر بار با يك نيمه از دانش آموزان امتحان بگيريم، اگر نتايج دو امتحان (نمرات دانش آموزان) به هم نزديك باشد، مي توانيم بگوييم كه مجموعه سؤالات (صد پرسش امتحاني) از اعتبار لازم برخوردار است.
ج- عملي بودن :منظور از عملي بودن، آن است استفاده از يك ابزار اندازه گيري مثلاً يك تست در جريان ارزشيابي پيشرفت يادگيري دانش آموزان تا چه اندازه عملي است. عواملي مانند ويژگيهاي فراگيران (قدرت درك و فهم، توانايي جسمي) مقرون به صرفه بودن، سهولت در اجرا، سهولت در تصحيح و نمره گذاري و... همواره مي تواند به عنوان موانعي در اجراي يك تست محسوب شوند. براي مثال اگر دانش آموزان شما نوسواداني هستند كه تازه زبان انگليسي را آموخته اند و گنجينه لغات آنها محدود است، پاسخ دادن به پرسشهاي انشايي گسترده پاسخ، مي تواند به عنوان يك مانع اساسي در استفاده از اين گونه پرسشها براي اندازه گيري آموخته هاي آنان در اين درس محسوب شود.
نوآوري ها در اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي دانش آموزان
گرچه روشهاي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي همگام با تغيير برنامه هاي درسي و روشهاي تدريس پيش نرفته است، اما از دهه ۶۰ ميلادي به اين طرف، روشها و ابزارهاي جديدي براي اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي دانش آموزان طرح ريزي و ابداع شده است كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود:
۱- تأكيد بر اندازه گيري مهارت هاي تفكر و مهارت هاي يادگيري دانش آموزان: در بسياري از روش هاي ارزشيابي سنتي بر ميزان محفوظات و معلومات دانش آموزان و توانايي پاسخگويي آنان به پرسش هاي كليشه اي كه پاسخ آنها در كتاب ها و محتواهاي آموزشي عرضه شده است، تأكيد مي شود، در حالي كه امروزه بر اندازه گيري و سنجش ميزان و نحوه تفكر فراگيران و مهارت هاي فرايندي و فراشناختي آنان مانند (توانايي مشاهده دقيق، جمع آوري اطلاعات، فرضيه سازي، قدرت پيش بيني و...) تأكيد مي شود.
۲- به كارگيري روش ها و ابزارهاي اندازه گيري نوين: افزون بر روش هاي سنتي و انواع تست هاي مداد و كاغذي، اخيراً كوشش مي شود تا مهارت هاي عملكردي دانش آموزان از طريق انجام پروژه هاي تحقيقاتي، مطالعات كتابخانه اي، تهيه گزارشي از بازديد هاي علمي، مقاله نويسي و نظاير آن مورد اندازه گيري و سنجش قرار گيرد.
۳- تأكيد بر ارزشيابي تدريجي به جاي ارزشيابي نهايي: برخلاف گذشته كه بيشتر بر ارزشيابي هاي پاياني و نهايي بها داده مي شد، به معلمان سفارش مي شود كه بر ارزشيابي هاي تدريجي و مرحله اي تأكيد داشته باشند و به دانش آموزان خود فرصت بدهند تا از طريق اين ارزشيابي ها به كنترل يادگيري هاي خود پرداخته و مشكلات يادگيري خود را بهبود بخشند.
۴- توجه به ارزشيابي هاي گروهي: در كنار آموزش به شيوه گروهي و تأكيد بر يادگيري مشاركتي، به معلمان توصيه مي شود كه به ارزشيابي فعاليت هاي گروهي دانش آموزان نيز بپردازند.
۵- توجه به خود ارزشيابي فردي و گروهي: بايد به دانش آموزان آموزش داده شود كه بتوانند يادگيري هاي فردي و ميزان پيشرفت هاي گروه خود را مورد ارزشيابي قرار دهند. براي اين كار از انواع چك ليست ها استفاده مي شود.
۶- ارزشيابي در خارج از چهار ديواري مدرسه و كلاس درس: در سال هاي اخير كوشش مي شود تا ارزشيابي صرفاً به چهار ديواري مدرسه و كلاس درس منتهي نشود، بلكه عملاً شرايطي فراهم شود كه فعاليت هاي شاگردان در خارج از كلاس درس مانند: تلاش هاي جنبي يادگيرنده در يادگيري زبان هاي خارجي، اجراي پروژه ها و طرح هاي مرتبط با موضوع درسي، تهيه گزارش از مسافرت ها و نظاير آن در جريان ارزشيابي پيشرفت تحصيلي دانش آموز دخالت داده شود.
۷- ارزشيابي پوشه ايPort Folio) ):اخيراً از نوعي ارزشيابي نام برده مي شود كه براساس آن مجموعه فعاليت هاي فردي و گروهي كه دانش آموز در طول يك دوره آموزشي (نيم سال يا سال تحصيلي) انجام مي دهد
(مانند نمونه گزارش ها، انشاءها، مقالات، دست ساخته ها و...) در يك فايل يا پوشه مخصوص نگهداري مي شود و معلم براساس آنها در مورد فرايند پيشرفت تحصيلي دانش آموزان به والدين، مشاوران آموزشي و تربيتي و مدير مدرسه گزارش مي دهد.
۸- تأكيد بر تفكر واگرا همگام با تفكر همگرا: در طرح ريزي پرسش هاي امتحاني، توصيه مي شود علاوه بر سؤالاتي كه تنها يك پاسخ دارند؛ پرسش هايي ساخته شود كه پاسخ هاي چندگانه دارند. اين امر به رشد و توسعه خلاقيت هاي دانش آموزان و افزايش دانش آنان در زمينه هاي مختلف كمك مي كند.
اصول حاكم بر ارزشيابي پيشرفت تحصيلي
۱- متناسب بودن ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با هدف هاي تدريس: ارزشيابي در واقع اندازه گيري و سنجش تغييرات حاصل شده در رفتار فراگيران است با توجه به اين تعريف، ارزشيابي پيشرفت تحصيلي بايد مبتني بر آن دسته از آموختني هايي باشد كه با توجه به هدف هاي آموزشي مورد نظر و در جريان تدريس از جانب دانش آموزان حاصل شده است.
۲- متناسب بودن ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با محتواي تدريس: پرسش هاي امتحاني بايد با توجه به محتواي تدريس شده، تهيه و تنظيم شود و همان طور كه قبلاً بيان شد، تهيه جدول هدف- محتوا هنگام طرح ريزي برنامه امتحان به معلم كمك مي كند تا محتواي امتحان براساس اهداف آموزشي مورد نظر و آنچه كه تدريس شده است تهيه و تنظيم شود.
۳- متناسب بودن ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با قدرت درك و فهم فراگيران: توجه به ميزان درك و فهم فراگيران در سطوح سني مختلف، به ويژه در مراحل پايين تر تحصيلي در تدارك پرسش ها و محتواي ارزشيابي، امري ضروري است. در اين مورد توجه به رشد قواي جسمي، عقلي و عاطفي فراگيران با توجه به ماهيت موضوع تدريس شده اهميت ويژه پيدا مي كند.
۴- متناسب بودن ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با روش تدريس: نوع روشي كه معلم يا مربي براي تدريس به كار مي گيرد، به مقدار زيادي در نحوه ارزشيابي پيشرفت تحصيلي اثر مي گذارد. هنگامي كه محتواي درس به شيوه عملي- كارگاهي تدريس مي شود، بهتر است ارزشيابي نيز به شيوه عملي- كارگاهي و براساس مشاهده مستقيم ميزان تغييرات حاصل شده در رفتار فراگيران صورت گيرد تا اينكه از طريق ارائه مجموعه اي از پرسش هاي كتبي به اندازه گيري و سنجش معلومات دانش آموزان بسنده شود.
همواره يكي از هدف هاي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي، تعيين كم و كيف و ويژگي هاي مثبت و منفي روش هاي تدريس به كار گرفته شده از سوي معلم است. بر همين اساس توجه به شيوه تدريس در فرايند ارزشيابي پيشرفت تحصيلي، مي تواند نارسايي ها و موفقيت هاي روش تدريس به كار گرفته شده را برملا ساخته و نشان دهد كه نظام ياددهي- يادگيري تا چه اندازه مناسب طراحي شده است.
۵- متناسب بودن ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با انواع هدف هاي آموزشي: تغييرات ايجاد شده در رفتار فراگيران در سه حيطه شناختي، عاطفي و روان حركتي ظاهر خواهد شد. لذا محتواي امتحان و روش اجراي آن، بايد به گونه اي طراحي و تنظيم شود كه بتواند تغييرات ايجاد شده در هر سه قلمرو ياد شده را مورد اندازه گيري و سنجش قرار دهد. بسياري از امتحانات صرفاً بر تغييرات شناختي تأكيد دارند و جنبه هاي عاطفي و عملكردي تغيير رفتار را مورد غفلت قرار مي دهند. در حالي كه محتواي امتحان بايد به گونه اي در نظر گرفته شود كه بتواند برآيند كاملي از انواع تغيير رفتار را در سه حيطه شناختي، عاطفي و روان حركتي در فراگيران مورد اندازه گيري و سنجش قرار دهد.
البته ممكن است در جريان ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با توجه به ماهيت موضوع درسي به يكي از اين سه حيطه بيشتر توجه شود. اما اين بدان معنا نيست كه ساير جنبه ها ناديده گرفته شود.
۶- متناسب بودن ارزشيابي پيشرفت تحصيلي با هدف هاي آن: هر يك از انواع ارزشيابي پيشرفت تحصيلي (تشخيصي، تكويني و مجموعي) هدف هاي خاص خودش را دنبال مي كند لذا با توجه به نوع امتحان و هدف هاي مربوط بايد محتوا و شيوه برگزاري آن را در نظر گرفت. در يك امتحان تشخيصي كه صرفاً هدف آن تعيين رفتار ورودي فراگيران و نقطه شروع تدريس معلمان است، محتواي امتحان، نوع و تعداد پرسش ها و روش اجراي آن، بايد به گونه اي باشد كه هدف هاي گفته شده را برآورده سازد.
چند توصيه براي مؤسسات و نهادهاي دست اندركار ارزشيابي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان
۱- ايجاد هماهنگي بيان نهادها و مؤسسات درگير در امر ارزشيابي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان: بهتر است سازمان هايي مانند دفاتر برنامه ريزي و تأليف كتاب هاي درسي، دفتر امتحانات و گروه هاي آموزشي مناطق و مدارس به ويژه در برگزاري امتحانات هماهنگ، با يكديگر هماهنگي به عمل آورند و در مورد نحوه طراحي، نوع ابزارهاي اندازه گيري و روش هاي برگزاري امتحان و... به تصميم گيري بپردازند.
۲- معلمان هر مدرسه (معلماني كه تدريس يك درس را بر عهده دارند) از ابتداي سال تحصيلي از طريق تهيه جداول دو بعدي هدف - محتوا، ضمن تحليل محتواهايي كه بايد تدريس كنند، در مورد شيوه هاي ارزشيابي از آموخته هاي دانش آموزان به طور هماهنگ تصميم گيري كنند.
۳- گروه هاي آموزشي كه به منزله بازوهاي پژوهشي و عوامل هماهنگ كننده فعاليت هاي ياددهي- يادگيري در سطح مدارس شناخته مي شوند، بايد در مورد سياست گذاري هاي آموزشي و پرورشي مانند بودجه بندي محتواي كتب با توجه به تقويم تحصيلي، شيوه هاي تدريس، استفاده از مواد كمك درسي و كمك آموزشي، تدارك ابزارهاي آموزشي، روش هاي اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و روش هاي اداره كلاس و نحوه برخورد با دانش آموزان و اولياء آنها و... نظارت مشورتي و اجرايي خود را اعلام كنند.
* فهرست منابع و مآخذ
۱- كيامنش، عليرضا «روش هاي ارزشيابي آموزشي» انتشارات دانشگاه پيام نور ۱۳۷۲، صص ۱۶ و ۱۷
۲- كيامنش، عليرضا، (مترجم)، ولف ريچارد (مؤلف)، «ارزشيابي آموزشي» انتشارات مركز نشر دانشگاهي ۱۳۷۱
۳- هومن، حيدرعلي
«زمينه ارزشيابي برنامه هاي آموزشي» چاپ نيل ، تهران، ۱۳۷۵
۴- هومن، حيدر علي «اندازه گيري هاي رواني و تربيتي و فن تهيه تست» چاپ چهارم، چاپخانه ديبا، تهران، ۱۳۶۸.
۵- شريفي، حسن پاشا و كيامنش، عليرضا، «شيوه هاي ارزشيابي از آموخته هاي دانش آموزان» وزارت آموزش و پرورش، كد ۱۰۰۳، سال ۱۳۶۶
۶- احمدي، غلامعلي «معلم و يادگيري مشاركتي فراگير» روزنامه همشهري، شماره ۷۰۲، سال ۱۳۷۴
۷- احمدي، غلامعلي و همكاران، «ارائه يك مدل ارزشيابي كاربردي در خصوص برنامه هاي درسي وزارت آموزش و پرورش» كار پژوهشي، دبيرخانه شوراي تحقيقات وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۷۴
۸- نادري، عزت اله نراقي، مريم «سنجش و اندازه گيري و بنيادهاي تحليلي ابزارهاي آن در علوم تربيتي و روانشناسي »انتشارات معين، تهران ۱۳۷۰