نگاهي به سياستگذاري هاي دانشگاه آزاد براي دريافت شهريه
فقط به خاطر پول
بايد ميان خدمات ارائه شده از سوي دانشگاه، وضعيت تورم در جامعه وضعيت اكثريت خانوارهاي ايراني كه داوطلب آموزش عالي هستند، با شهريه اي كه دريافت مي شود تناسبي برقرار شود.
|
|
الهام گودرزي
طرح: داوود كاظمي
روي تابلو نوشته بود: «ورودي خواهران».
به پله ها نگاهي كردم و وارد شدم. كارتم را آماده نگه داشته بودم تا دم در نشان دهم، اما كسي نخواست. درست مثل بعضي از دانشگاه هاي سراسري و درست برخلاف يكسري ديگر از دانشگاه هاي دولتي! راهروها مشابه بودند. ساختمان هم خوب بود، ولي كمي كوچكتر. درست به اندازه يك دانشكده. چرا هيچ كدام از اين دانشكده ها كنار هم نيستند؟
اتاق اساتيد طبقه سوم. آسانسور خراب است. از پله ها بايد رفت.
يك سالن به اندازه دو يا سه اتاق. استادها دور تا دور نشسته اند. ياد دانشگاه خودمان افتادم كه هر استاد يك اتاق جدا دارد. تازه اگر توي اتاق بتوان پيدايش كرد.
براي ديدن معاونت دانشكده و يا رئيس دانشكده بايد به طبقه هشتم رفت. آسانسور هم كه خراب است. يادم نرفته بود. هر چه طبقات را بالا مي رفتم، راهروها خلوت، تعداد كلاس ها كمتر و اتاق كارمندها بيشتر مي شد.
خودم را آماده كردم براي نطقي مفصل تا رضايت مسئولين را براي مصاحبه جذب كنم.
اما برعكس برخي از دانشگاه ها كه نامه نگاري هاي اداري، روال عادي محسوب مي شود براي ديدن يك مسئول؛ اينجا خيلي راحت بودم.
اينجا دانشگاه آزاد است و همه چيز راحت و احتمالاً پرداخت و دريافت شهريه. اين را از صحبت با دانشجويان فهميدم. دانشكده هاي ديگر با كمي تفاوت، همين طور بودند.
آموزش يكي از مهم ترين اركان هر نظام اجتماعي به شمار مي رود. در جوامع پيشرفته كه روز به روز بر پيچيدگي آن افزوده مي شود بدون آموزش هاي لازم، زندگي ممكن نخواهد بود. به تناسب گسترش مهارت هاي كار و زندگي در شرايط كنوني، نظام آموزش هر جامعه اي نياز به ارتقاء كمي و كيفي دارد. سياست گذاري و برنامه ريزي در مسائل آموزشي در سطوح و حوزه هاي مختلف اعم از ابتدايي، متوسطه و آموزش عالي و نظاير آن، يكي از سرنوشت سازترين حوزه ها است. سياست گذاري در اين حوزه امري پويا و متحول است كه به فراخور نياز جوامع بايد دستخوش تغيير و اصلاح شود. در اين بين بهره مندي از سياست ها و تجارب آموزش ساير كشورها در طراحي نظام آموزش كم وبيش بسيار مفيد و مؤثر است. دانشگاه هاي سراسري نيز سعي دارند با اعمال سياست هاي آموزشي، سطح علمي و پژوهشي خود را ارتقاء دهند. در اين گزارش سعي شد مروري بر وضعيت شهريه هاي دانشگاه آزاد از ديدگاه دانشجويان و اساتيد اين دانشگاه انجام شود.
دانشگاه آزاد را ترجيح مي دهند... باور كنيد
براساس تبصره ۱۷ برنامه بودجه اجازه داده شده است مبلغ ۲۸ ميليارد و ۶۰۰ ميليون ريال اعتبار مورد نياز دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي در رديف ۱۱۳۵۹۲ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري منظور شود. در پيوست شماره يك اين قانون بنا به پيشنهاد هيأت هاي امناي مربوط و تأييد وزير علوم، تحقيقات و فناوري حسب مورد بين دستگاه هاي مربوط توزيع تا از محل اعتبارات مذكور جهت توسعه دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي وفوق تخصصي، دعوت از استادان و محققان خارج از كشور براي تدريس در دوره دكتري و تحقيق و كمك به پژوهش ها به مصرف برسد.
در اين ميان دانشگاه آزاد كه سهم كمي از بودجه سرانه دولتي را در اختيار دارد و در مقابل پذيرش دانشجو در اين دانشگاه بيشتر است، ناگزير براي تأمين هزينه ها شهريه دريافت مي كند.
وقتي به ميان دانشجويان مي روي و علت انتخاب اين دانشگاه را مي پرسي، هر كدام دليلي مي آورند.
سمانه ناظمي دانشجوي سال آخر رشته حقوق مي گويد: «من به اين دليل به دانشگاه آزاد آمدم، آن هم در رشته حقوق چون حقوق رشته خوبي است. من با رتبه اي كه در دانشگاه آزاد رشته حقوق قبول شده ام، در دانشگاه سراسري بايد رشته ديگري مثل ادبيات عرب و برخي رشته هاي شبانه را مي خواندم. البته اين قبولي ها به زير گروه شخص بستگي دارد، خب خيلي از افراد از جمله من، ترجيح مي دهم رشته حقوق را در دانشگاه آزاد بخوانيم. اين رشته آينده كاري بهتري و البته با درآمد بيشتر همراه دارد. شنيده ام كه حتاً مي توانيم طي چند ماه همه پول هاي خرج شده در دوران دانشگاه را درآوريم.»
البته اين حالت فقط به رشته هاي انساني اختصاص ندارد، بلكه در رشته هاي فني و مهندسي و يا حتي پزشكي كه ميزان شهره اي بالا دارند، بيشتر به چشم مي خورد.
علي معتمدي دانشجوي سال سوم الكترونيك تهران جنوب هم مي گويد : «من در رشته رياضي يكي از شهرستان ها قبول شدم ولي الكترونيك اينجا را ترجيح دادم. اين رشته آينده دارد. ولي مثلاً من رياضي مي خواندم، بايد ادامه مي دادم بعد هم حداكثر مدرس مي شدم.»
البته هستند كساني هم كه راه حل بعدي پس از قبول نشدن در دانشگاه سراسري را، دانشگاه آزاد انتخاب كرده و با اين هجوم متقاضي، تعداد فارغ التحصيلان در برخي از رشته ها، بخصوص در گرايش انساني زياد شده و بر اين اساس متقاضي كار نيز افزايش مي يابد.
چه قشري به دانشگاه آزاد راه پيدا مي كند؟
تا چند سال پيش، اولين فكري كه از شنيدن نام دانشگاه آزاد به ذهن مي رسيد، پول و بچه پول دار بود. اما چند سالي است كه اين مسأله كم رنگ تر شده است.
به سراغ يك استاد جامعه شناس رفتم تا اين مسأله را بررسي كند. دكتر ي. م مي گويد: «افزايش شهريه در دانشگاه آزاد تابعي از سياست گذاري ها و برنامه ريزي هاست كه با توجه به افزايش نرخ تورم طبيعي و منطقي به نظر مي رسد.»
وي در ادامه با اشاره به اينكه دانشگاه آزاد از يك پايگاه در ميان مردم برخوردار است مي گويد: «قشر مرفه جامعه با استفاده از آموزشگاه هاي خصوصي، امكان بيشتري براي راهيابي به دانشگاه دولتي دارند و براساس تجاربي كه من در تدريس در دو دانشگاه دولتي و آزاد تجربه كرده ام، چند گروه به دانشگاه آزاد راه پيدا مي كنند. اولي گروهي محدود از طبقه بالاي اقتصادي جامعه كه در برخي رشته ها مانند فني- مهندسي و پزشكي بيشتر حضور مي يابند. در رشته هاي انساني و علوم پايه و كشاورزي نيز بيشتر افرادي از قشر متوسط چون كاركنان، كارمندان و فرزندانشان و يا فرزندان مديران جزء و طبقات خدماتي متوسط جامعه و اقشار ضعيف تر جامعه حضور دارند. اين دانشگاه در مناطق شهرستان ها اقشار پايين تر جامعه را بيشتر شامل مي شود و در شهرهاي بزرگ اقشار متوسط را. بر اين اساس افزايش نرخ دانشگاه، فشار زيادي به اين طبقات كم درآمد وارد مي آورد و اين با اهداف دانشگاه آزاد كه امكانات براي توده هاي مختلف مردم را قرار است تأمين كند در تعارض است.»
آيا نظارت مي شود؟
دانشگاه آزاد. فرق نمي كند كدام دانشكده. تفاوتي وجود ندارد، چون شهريه ها افزايش پيدا كرده است.
دانشگاه آزاد سالانه بنا بر نرخ تورم، شهريه خود را افزايش مي دهد. البته به گفته مسئولان دانشگاه كمي پايين تر از نرخ تورم. سمانه مي گويد: «باور كنيد چند بار تصميم گرفتم دانشگاه را ول كنم.»
فقط به خاطر شهريه!
فاطمه دانشجوي ترم هفتم رشته كامپيوتر تهران جنوب مي گويد: «من از اين موارد زياد سراغ دارم. سالهاي اول دانشگاه يك پسر درس خوان بود كه ترم دوم انصراف داد و ديگر نيامد. وضعيت مالي شان خوب نبود. ببينيد! جو غالب دانشگاه ما پولدار نيستند.
خصوصاً در ۳-۲ سه سال اخير، ورودي هاي براساس ميزان استعداد بيشتر شده اند كه آن هم به دليل عدم پذيرش دانشجو و سخت شدن كنكور است. شايد باورتان نشود! من حتي پسري را ديده ام كه با شلوار وصله دار به دانشگاه مي آمد.»
مرتضي حيدري نيز مي گويد: «درس نخوانده و مدرك نگرفته نمي توان وارد بازار كار شد. به همين دليل بچه ها به هر دري مي زنند تا شهريه شان را جور كنند.»
از كار كردن در زمينه درسي شان گرفته تا تدريس خصوصي و تدريس در مدارس غيرانتفاعي و آموزشگاهها و حتي منشي گري در مطب و يا در مواردي كارگري در كارخانجات.
اينها همه به ادامه تحصيل بچه ها ضربه مي زند. اين قضيه براي متأهلين، سخت تر نيز مي شود.
چندي پيش ايسنا از قول يكي از نمايندگان مجلس نوشته بود كنترل و نظارت درست بر ميزان دريافت و افزايش شهريه دانشگاه ها صورت نمي گيرد. اين نماينده مجلس، نظارت بر شهريه دانشگاهها و از جمله دانشگاه آزاد را جزو وظايف شوراي گسترش دانشگاهها دانسته و توضيح داده بود: شهريه دريافتي و درصد افزايش آن بايد متعادل باشد. اگرچه در لايحه تغيير ساختار وزارت علوم اسمي از نظارت بر شهريه هاي دريافتي توسط دانشگاه ها برده نشده است و قانون خاصي كه ويژه شهريه باشد نيست، اما در باطن به آن اشاره شده است. او عقيده داشت بايد ميان خدمات ارائه شده از سوي دانشگاه، وضعيت تورم در جامعه و وضعيت اكثريت خانوارهاي ايراني كه داوطلب آموزش عالي هستند، با شهريه اي كه دريافت مي شود تناسبي برقرار شود.
در اين راستا باقي مسئولين دانشگاه و دانشكده ها نيز موافقند. دكتر وحيد ميرآبي عضو هيأت علمي و معاونت دانشكده مديريت دانشگاه آزاد نيز معتقد بود، وقتي مدارس غيرانتفاعي و آموزشگاههاي خصوصي، نرخ حق التدريس را سالانه بالا مي برند، دانشگاه آزاد كه با نسلي به عنوان سرمايه هاي مملكت سروكار دارد بايد امكانات آموزشي
بيشتري را فراهم آورد. او مي گويد: «بودجه دانشگاه آزاد يك پنجم دانشگاه دولتي است كه اين در اصل كمك چنداني نيست. پس دانشگاه بايد بودجه خود را از شهريه ها تأمين كند كه براساس نرخ ۱۵ تا ۲۰ درصد تورم، طبيعي است كه سالانه بالا برود.»
تمام بچه هاي ورودي سالهاي ۸۱ و قبل تر، خدا را شكر مي كنند كه زودتر به دانشگاه راه يافته اند. مي دانيد چرا؟! چون باز هم شهريه اي پايين تر بايد بپردازند و به احتمال، پدرها و يا خودشان از بي پولي محض كمي فاصله گرفته اند.
دكتر.م جامعه شناس و استاد دانشگاه در اين زمينه مي گويد: «افزايش شهريه تبعاتي منفي براي طبقات كم درآمد به بار مي آورد. تحصيل در شرايط استرس و اضطراب ثمر زيادي نخواهد داشت. دانشجوي دانشگاه آزاد هزينه هاي جانبي زيادتري را نيز در كنار هزينه ثابت تحصيلي بايد پرداخت كند و اين بار هزينه ها را افزايش مي دهد.
هيأت علمي كمبود ندارد...
با امكانات مي توان ساخت...
يكي از دلايلي كه به عنوان نقطه ضعف دانشگاه آزاد عنوان مي شود ضعف هيأت علمي اين دانشگاه در كنار كمبود امكانات است.
دكتر حسن گيوريان عضو هيأت علمي و استاد دانشگاه با اشاره به اين نكته كه مقايسه دو دانشگاه دولتي و آزاد بايد زماني انجام گيرد كه از همه لحاظ با هم متناسب باشند. وي مي گويد: «ميزان تحصيل و كاركردهاي پژوهشي استادان، همچنين ميزان امكانات و سرانه دانشجو و نسبت استاد به تعداد دانشجو متغيرهايي هستند كه بايد مورد بررسي قرار گيرند.»
او در ادامه مي افزايد:زماني شكاف ميان دو دانشگاه بيشتر بود ولي در دهه اخير با دادن بورس هاي تحصيلي كه به دانشجويان دكترا در اين دانشگاه و ديگر دانشگاهها داده مي شود، تعداد فارغ التحصيلان بيشتر و سطح علمي آنان نيز بالاتر مي رود. به نظر من دانشگاه آزاد برنامه ريزي دقيق تري روي استادان دارد.
البته رسالت مهم، خدمت رساني به ارتقاء سطح آموزش و پژوهش در جامعه است و اين، اهدافي را در قالب رشته هاي مختلف تعريف مي كند. براي رسيدن به آن بايد بودجه دولت تزريق شود.»
دكتر گيوريان رابطه دانشگاه آزاد با سازمانهاي دولتي براي دريافت بودجه و كاهش بار شهريه از روي دوش دانشجويان را در كنار انجام اعمال تشويقي و تخفيف براي دانشجويان ممتاز به منظور رشد استعدادهاي دانشجويان مستعد مناسب دانست.
هراتيان نژاد مدير روابط عمومي دانشگاه آزاد اسلامي نيز در خصوص جذب استادان مي گويد: «افرادي كه متقاضي پيوستن به هيأت علمي دانشگاه آزاد هستند با داشتن سابقه اي در آموزش، متناسب با دارا بودن مدرك فوق ليسانس و دكترا به دانشگاههاي مراكز استانها و شهرستانها فرستاده مي شوند. هيأت مميزه نيز وظيفه ارزيابي هيأت علمي شاغل در دانشگاه را برعهده دارد. كيفيت كار براساس فرم ارزشيابي بررسي مي شود.» وي توجه بيشتر به امر پژوهش و افزايش بودجه دانشگاه را به انجام مقالات و كارهاي پژوهشي لازم دانست.
جنبه هاي مثبت و منفي
هدف اوليه از تأسيس دانشگاه آزاد خدمت مردمي بود. اهداف اقتصادي مد نظر مؤسسين اين دانشگاه نبوده است. اصل اين بود كه افراد در شرايط راحت و ساده اي به امكانات آموزشي دسترسي پيدا كنند. اما عدم تأمين بودجه و متقاضي فراوان از رسالت اين دانشگاه كاست.
در ايران يكي از دلايل اين كه دانشگاه آزاد به شكل ناهنجاري توسعه يافته است، جريانات سياسي و عدم مطالعه علمي بوده است كه در مدت كوتاه شعبه هاي فراواني داير شد و آن هم بدون در نظر گرفتن امكانات كافي. به طور كلي تأسيس يك دانشگاه يا دانشكده در يك شهر نياز به بررسي و مطالعه و محاسبه علمي دارد.
بيش از ۲۰ سال از تأسيس دانشگاه آزاد مي گذرد و با توجه به پيشرفت ها و توسعه اين دانشگاه در شهرهاي مختلف، خيلي از اين مراكز حتي داراي نماد بيروني و عنوان و تابلو نيستند و بايد اصلاح شوند. اينها نظريات يك دكتر جامعه شناس است. دكتر.م در ادامه معتقد بود، دانشگاه آزاد از يك مديريت ثابت برخوردار است در حالي كه در همه جاي دنيا، مديريت در طول چند سال بنا به نظر كساني كه به آن دانشگاه خصوصي يا غيرانتفاعي پول مي پردازند قابل تعويض است. در واقع آنان حق مشاركت در انتخاب مديران و استادان را دارند. در حالي كه در ايران حتي تشكيل اصناف دانشجويي نيز در دانشگاه آزاد به سختي صورت مي پذيرد و به همين دليل اين دانشگاه علي رغم داشتن پتانسيل علمي از داشتن فضاي فرهنگي و آموزشي محروم است.
در مقابل دكتر وحيد ميرآبي عضو هيأت علمي اين دانشگاه مي گويد: «دانشگاه آزاد با توجه به نداشتن بودجه كافي و تأمين بودجه از ميزان پرداخت شهريه ها، در طول بيست سالي كه از تأسيس آن مي گذرد، پيشرفت هاي زيادي داشته و توانسته است در شهرهاي مختلفي دانشگاه و دانشكده تأسيس كند. اين خود موجب عدم مهاجرت بسياري از دانشجويان و متقاضيان بومي مي شود و در ادامه آن ايجاد شغل و صنعت در آن مناطق بر اثر ازدياد فارغ التحصيلان ميسر مي شود.»
وي در خاتمه به ارائه تخفيف براي دانشجويان ممتاز و معدل هاي بالاي ۱۷ و ۱۸ كه تا ۱۵ درصد مي رسد اشاره كرد و ارائه تسهيلات بيشتر را نيز براساس نظر رياست دانشكده امكان پذير دانست. همچنين ارائه وام ۱۰۰ هزار توماني در طول ترم براي كمك به هزينه تحصيل دانشجويان از ديگر كمك هاي اين دانشگاه است.
|