خانواده ها از هزينه بسيار بالا ي درمان و نگهداري بيمار رواني گله دارند
به بيش از چند قرص خواب آور نياز داريم
يكي از دلا يلي كه بيمارستان هاي عمومي مايل به تخصيص قسمتي از تخت هاي خود به بيماران رواني نيستند عدم پوشش مناسب بيمه اي است. شركت هاي بيمه هم در اين زمينه به مقوله مزمن بودن بيماري و عدم مداواي آن اشاره مي كنند. آن ها بيماري هاي رواني را «مزمن» قلمداد مي كنند
|
|
روانشناسان از تأثير عوامل اجتماعي به شكل تعامل با عوامل فردي حرف مي زنند و در شرايط موجود ايران از واژه «استرس اقتصادي» (تنش اقتصادي) سخن مي گويند. در اين گونه موارد افرادي كه شرايط مالي نامناسبي دارند و از لحاظ اقتصادي ضعيف تر هستند، بيشتر دچار اختلالاتي مانند افسردگي و منفي بافي مي شوند
افسرده شده.
بدبين شده.
مدتها است از بي خوابي رنج مي برد.
اما براي او كاري نمي كنيم و اگر بخواهيم در راه مداواي او گام برداريم با كمبود مفرط امكانات و هزينه هاي بالا ي رويارويي با بيماري و مراقبت او روبه رو مي شويم.
تعداد افراد درگير مسائل رواني بالا رفته و خانوارهاي درگير اين امر نمي دانند چگونه به حل مسأله برخيزند و هزينه هاي مربوطه را بپردازند.
رئيس اداره سلا مت روان، دكتر حامد بانصيري، در گفت وگويي اشاره كرده است حدود ۲۰ درصد مردم ايران از اختلا لات رواني رنج مي برند، اما اطلا عات بسياري از اين اختلا ل ها در دست نيست. ضمن آن كه پژوهش هاي انجام شده نشان مي دهند بيش از ۹۰ درصد بيماران رواني به پزشك رجوع نمي كنند.
در اين روند ميزان هزينه اي كه خانواده ها براي مبارزه با تنش هاي رواني - و نه لزوماً درمان افرادي كه به شدت از اختلا ل رواني رنج مي برند مي پردازند - ناروشن است. پزشكان از افزايش تعداد افرادي كه دچار افسردگي و كم خوابي و نگراني هستند، مي گويند و داروخانه ها از بالا رفتن ميزان استفاده قرص هاي آرام بخش و خوابآور خبر مي دهند. كافي است به اطراف خويش نگاه كنيم تا با چند تن از كساني كه از اين قرص ها استفاده مي كنند، روبه رو شويم.
دشواري خانواده ها در برخورد با شرايط حاد
اما مشكل اصلي پيش پاي خانوارهايي جلب نظر مي كند كه يكي از اعضاي آن ها دچار مشكل رواني حادي است. در اين گونه موارد هزينه درمان بسيار بالا رفته و مشكل مراقبت از آن ها بسيار برجسته مي شود، چراكه نه تنها پزشكان روانشناس طي جلسه هاي متعدد حق ويزيت قابل توجهي دريافت مي كنند، بلكه كمبود امكانات براي ارائه خدمات به اين بيماران نيز جلب نظر مي كند.
اولين مسأله كمبود تخت براي بيماران رواني است. «علي.ب» كه برادرش از بيماري روحي رنج مي برد، در مورد اين كمبود مي گويد: «مي توانم بگويم شرايط مالي بدي نداريم و به همين دليل ترجيح مي دادم برادرم را كه واكنش هاي بسيار تند رواني بروز مي داد را در يك بيمارستان خصوصي براي مدت كوتاهي بستري كنيم. اما آن جا بود كه دريافتيم بيمارستان هاي ما در اين زمينه دچار كمبود اساسي هستند و تمايلي به بستري كردن اين بيمارها ندارند. آن ها در اين گونه موارد اتاق يك تخته اي را عرضه مي كنند و با دادن داروي آرام بخش، بيمار را هميشه در حالت رخوت و خواب نگاه مي دارند.
منظورم اين است خدمات ويژه اين نوع بيماران را ندارند و تختي همراه با خدمات مورد نياز به شما ارائه نمي دهند.
در اين زمينه گفته مي شود يكي از دلا يلي كه بيمارستان هاي عمومي مايل به تخصيص قسمتي از تخت هاي خود به بيماران رواني نيستند عدم پوشش مناسب بيمه اي است. شركت هاي بيمه هم در اين زمينه به مقوله مزمن بودن بيماري و عدم مداواي آن اشاره مي كنند. آن ها بيماري هاي رواني را «مزمن» قلمداد مي كنند و بيمه با آن بسان ساير بيماري هاي مزمن مثل مرض قند، روماتيسم، آرتروز و بيماري هاي قلبي برخورد مي كند.
همين امر است كه بيماران و خانواده هاي آنها را به سوي آسايشگاه هايي سوق مي دهد كه هزينه هاي قابل توجهي در اين زمينه دريافت مي كنند. در حقيقت جايگاه بيمه در رويارويي با مسائل بيمه شوندگان بسيار مبهم است و نياز به بازنگري جدي دارد.
«اعظم. ر» كه پسرش از اختلا ل ذهني رنج مي برد، مي گويد: دفترچه بيمه اجتماعي در اين زمينه يعني هيچ، وقتي از بيماري پسرم حرف مي زنم، گويي به آدمي از كره ديگري اشاره مي كنم. بيمه كنوني جايي براي او و افرادي مثل او در نظر نگرفته است. چرا؟
حامد بانصيري، رئيس اداره سلامت روان مي گويد «اقداماتي در مورد افزايش تعداد تخت هاي بيمارستان هاي مربوط به بيماران رواني انجام شده اما كافي نيست. بايد تخت هاي روانپز شكي بيشتري داشته باشيم. به خصوص طرحي كه ما داريم اين نيست تعداد بيمارستان هاي رواني را افزايش دهيم، بلكه بايد ده درصد تخت هاي بيمارستان هاي عمومي به اين بيماران اختصاص يابد.
نكته اين است كه اين طرح در اكثر بيمارستان ها اجرا نشده است. در حقيقت مديران بيمارستان ها از بخشنامه صادر شده تبعيت نكرده اند و به دستورات وزارت بهداشت هم بي اعتنا مانده اند.
داروي ارزان، خدمات گران
بنابراين هرچند بيماران رواني مشكل چنداني در تهيه داروهاي خويش ندارند و به جز برخي از داروهاي تك نسخه اي گران، ساير داروها در دسترس هستند و ارزان هم به شمار مي روند، ولي اگر مسأله آن ها حاد شود، هزينه ها به صورت ناروشني افزايش مي يابند. (براي مثال يك بسته ده عددي فلوكستين بيست ميلي گرم ۱۲۱۰ تومان است و يك بسته ده تايي تري فلوپرازين فقط ۲۲۰ تومان.)
اگر در شرايط كنوني براي بستري كردن بيماري با تنش هاي ذهني و رواني به يكي از آسايشگاه هاي مربوطه مراجعه كنيد مسائل زير در زمينه هاي اقتصادي جلب نظر مي كنند.
اول: پزشك معالج بيمار كيست؟ در اين گونه موارد هزينه هاي مربوط به پزشكان متغير است و چارچوب چندان روشني ندارد ( اين نكته اي است كه مسؤولين همه آسايشگاه ها در پاسخ «گروه بازارچه» در مورد هزينه هاي مربوطه مورد اشاره قرار دادند).
دوم: حل مسأله تخت باتوجه به ميزان بيماري. يعني بيماري فرد موردنظر تا چه حد است و آيا او مي تواند در اتاقي به جز اتاق هاي يك تخته به سر برد يا خير؟ آن چه كه بازهم منوط به اظهارنظر پزشك است و ميزان هزينه بستري شدن را تغيير مي دهد.
اما هزينه هاي مربوط به طور متوسط شامل ۱۵۰ تا۵۰۰ هزار تومان در ماه باتوجه به وضعيت بيمار و امكانات مربوط است و نشان مي دهد اكثر خانواده هاي ايراني توانايي پرداخت آن را ندارند.
مسائل اقتصادي
روانشناسان از تأثير عوامل اجتماعي به شكل تعامل با عوامل فردي حرف مي زنند و در شرايط موجود ايران از واژه «استرس اقتصادي» (تنش اقتصادي) سخن مي گويند. در اين گونه موارد بسياري از افرادي كه شرايط مالي نامناسبي دارند و از لحاظ اقتصادي ضعيف تر هستند، بيشتر دچار اختلالاتي مانند افسردگي و منفي بافي مي شوند.
دكتر حسن رضايي منش، روانشناس، در اين زمينه مي گويد: «طي سال هاي اخير تعداد بيماراني كه به من مراجعه مي كنند و از دشواري هاي اقتصادي خويش حرف مي زنند به مراتب بيش از گذشته ها شده است.» او به مسأله فاصله هاي طبقاتي و مالي در جامعه اشاره مي كند و مي گويد: «مادي گرايي و مصرف گرايي در جامعه ما افزايش يافته و به نظر مي رسد نسل جوان ما اكثر مسائل را از دريچه ماديات مي بيند. آن ها از زماني كه تصديق اتومبيل مي گيرند روياي داشتن اتومبيل آخرين مدل را در سر مي پرورانند و بسياري از آن ها بدون آن كه در پي تخصص مناسب و پيشرفت از مسيرهاي متداول باشند، فشار مالي را بر خانواده وارد ميآورند. اما اكثر خانواده ها توانايي پاسخگويي به نيازهاي نامتعارف آن ها را ندارند و نمي توانند لباس هاي آخرين مدل و اتومبيل آخرين مدل براي آن ها فراهم كنند. نتيجه آن كه در حال حاضر ده ها بيمار جوان داريم كه در حرف ها و درد دل هايشان ناكامي در دستيابي به آرزوهاي مادي شان موج مي زند».
«عليرضا.پ» پدر پسر نوزده ساله اي كه پسرش را به مطب يكي از روانشناسان آورده در مورد بيماري پسرش مي گويد: «اوايل اصرار او براي عوض كردن خانه مان و رفتن به يكي از نقاط شمال شهر را جدي نگرفتيم ولي وقتي براي او مسلم شد كه توانايي چنين كاري را نداريم علناً به مسائل مالي من اشاره كرد و رفتارش تندتر و تندتر شد و طي دو، سه سال بدل به جواني خانه نشين شد كه از بي خوابي رنج مي برد و اشتهاي خوردن هيچ غذايي را نداشت. او ديپلمش را به زحمت گرفت و حالا پزشكان از افسردگي شديد او حرف مي زنند. حالا ما مانده ايم و يك پسر بيمار كه براستي نمي دانم آينده اش چه خواهد شد».
اودر پاسخ اين پرسش كه «آيا فكر مي كنيد فاصله هاي طبقاتي و مالي كه در تهران مي بينيم روي پسر او تأثير مستقيم گذاشته» مي گويد: «كارشناس اين امور نيستم ولي خوب بدين نكته واقفم وقتي قشري از حداقل امكانات محروم شده و عده اي از حداكثر امكانات بهره مند هستند يقيناً تعدادي از قشر فرودست دچار مسائل متعددي مي شوند. خصوصاً آن كه آدم هاي ضعيف النفسي هم باشند. به هر حال مي توانم بگويم بله دشواري هاي اقتصادي خانواده، در بيماري ذهني پسرم نقش مستقيم داشته اند.»
در اين روند جانمايه مسأله را زن چهل وپنج ساله اي مي گويد كه شوهر پنجاه وپنج ساله اش به شدت از يكي از اختلا لات عصبي رنج مي برد. او با لحني لبالب از گلايه مي گويد: «آن چه بيماران رواني ما نياز دارند چيزي بيش از چند قرص خوابآور است. در حال حاضر به هر جا كه برويد با چند قرص قوي آن ها را به بستر مي اندازند و بس. اما بسياري از آن ها قابل درمان هستند و مي توانند به قلمرو زندگي عادي باز گردند، ولي به نظر مي رسد حوصله آن ها را نداريم و بيمار را صرفاً كسي قلمداد مي كنيم كه به بستر مرگ افتاده باشد.»
نشانه ها
همان طور كه بيماري هاي جسماني از نشانه هاي خاصي برخوردار هستند، اختلا لات رواني نيز واجد نشانه هاي مخصوص خود هستند و مي توان در مراحل اوليه با آن ها مبارزه كرد تا از حاد شدن بيماري جلوگيري كرده و از صرف هزينه هاي گزاف پرهيز كرد. شايع ترين نشانه ها عبارتند از: افسردگي، ب-ي خ-واب-ي، بي اشتهايي، دردهاي مبهم جسمي، اضطراب، طپش بالاي قلب، منفي گرايي.
در مجموع بيش از سيصد نوع اختلالات ذهني وجود دارند كه به حدود سي دسته تقسيم مي شوند. در حال حاضر از اختلا لات اضطرابي (وسواس و انواع ترس) و اختلا ل در خلق (افسردگي) و اسكيزوفرني به عنوان دسته هاي متداول ياد مي كنند.
پيشگيري
پيشگيري از بيماري هاي رواني در سه مرحله انجام مي پذيرد كه به قرار زير هستند:
- پيشگيري ابتدايي
- پيشگيري مياني
- پيشگيري نهايي
در پيشگيري ابتدايي، اجازه ظهور بيماري در بيمار داده نمي شود. پيشگيري مياني متشكل از بيماريابي و درمان سريع است، اما پيشگيري نهايي در رابطه با جلوگيري از ظهور عوارض مهم و افت عملكرد است.
در پيشگيري اوليه علل بيماري و سپس امكان مداخله در آن بسيار مهم است. اما اكثر خانواده هاي ايراني حتي باوجود اشراف به امكان ظهور بيماري به پيشگيري از آن دست نمي زنند؛ چراكه ويزيت دكترهاي روان-شناس مي رود - به طور متوسط ۵ هزار تومان - و معمولا ً يك جلسه ويزيت هم براي بيمار كافي نيست.
مسيرهاي ديگر
در رابطه با پيشگيري از اعتياد و خودكشي بيماران رواني، آموزش مهارت هاي زندگي مؤثر است و روانشناس ها و كارشناس ها آموزش اين مهارت ها را بسيار كارساز قلمداد كرده اند. اما اين امر هم متضمن خرج هزينه هاي بالا است.
«مريم.ب» كه پسر شانزده ساله اش به افسردگي شديد دچار است و تاكنون دو بار به خودكشي دست زده مي گويد: «سعي كردم او را به كلا س هاي كامپيوتر بفرستم تا با آموختن آن جذب مسأله اي شود كه جنبه فني دارد و او را از دلمشغولي خودكشي دور كند. ولي واكنش هاي او در كلا س ها به صورتي بود كه عذر او را خواستند. حالا به من مي گويند براي او كامپيوتر بخر معلمي هم در خانه براي او دست و پاكن. اين بدين معني است كه بايد حداقل حدود ۶۰۰ هزار تومان براي خريد كامپيوتر بپردازم و براي آوردن هر معلم كامپيوتر به خانه حداقل ساعتي ۴-۳ هزار تومان بپردازم و اين ها برايم امري محال هستند.»
«منيژه.د» كه دختر بيست وپنج ساله اش به افسردگي مفرط دچار است سعي كرده از طريق آموزش مهارت هاي مختلف، آرامش را به دخترش بازگرداند، اما نه تنها هزينه هاي مربوطه در اين زمينه را اندك نيافته، مثلا ً براي يك دوره خياطي يا گلدوزي حدود ۱۰۰-۶۰ هزار تومان؛ بلكه مسأله رفت وآمد، تهيه لباس و غذا را هم مطرح مي كند و مي گويد: ناگهان در مي يابيد براي يك دوره مثلا ً سه ماهه بايد حدود ماهي ۵۰ هزار تومان هزينه بپردازيد و در عين حال نمي دانيد نتيجه كار چه مي شود.»
سرمايه گذاري در اين زمينه براي افراد دچار تنش هاي ذهني و رواني ضروري به نظر مي رسد. آمار ارائه شده در ابتداي گزارش براي ما و خانواده هايمان هشداردهنده است.
|