تاريخ شفاهي اقتصاد سياسي ايران
|
|
ابراهيم عباسي
بهمن احمد امويي، اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي ايران، تهران: گام نو، ۱۳۸۲
ادبيات اقتصاد و توسعه در ايران در چند سال اخير گسترش قابل توجهي داشته است. آثار، نوشتجات و ترجمه هاي فراواني پيرامون مباحثي چون توسعه، نفت، انرژي، تجارت بين الملل، سرمايه گذاري خارجي و ... منتشر شده است. اين آثار اغلب شامل ترجمه، تأليف و انتشار اسناد اقتصادي است. در اين بين، اقتصاد و توسعه در ايران و ادبيات پيرامون آن در حوزه تاريخ شفاهي ضعيف يا حتي فاقد آثاري در اين رابطه مي باشد.
تاريخ شفاهي بخشي از ادبيات و آثار پيرامون موضوع خاصي است كه به تدوين و جمع آوري مصاحبه ها و خاطرات اشخاص يا سازمانها و نهادهاي مرتبط با آن موضوع مي پردازد.گرچه ممكن است اين آثار در كنار تأليفات مربوط به آن حوزه از لحاظ طبقه بندي و درجه اهميت در مرتبه نازل تري قرار گيرند، اما از آنجايي كه يك مصاحبه گر حرفه اي مي تواند در مصاحبه خود با آن افراد به جزئيات و حتي اسرار خاصي دست يابد و تناقضات گفته هاي آنها را دريابد قابل توجهند. بديهي است كه افراد درگير در يك حوزه، بهتر از هر شخصي مي توانند موفقيت ها، ضعف ها و برنامه هاي كاري خود را ارائه دهند.
خاطره نگاري معمولاً به سه روش انجام مي شود:
۱- برمبناي يادداشت هاي منظم؛ در اين روش خاطره نگار يادداشت هاي مهم روزانه را با دقت، صداقت و صراحت مي نويسد و خود يا ديگران بعد آن را تدوين مي كنند.
۲- خاطره نگاري بر مبناي حافظه؛ اين روش مرسوم ترين نوع خاطره نويسي در ايران است كه نويسنده بر مبناي حافظه، خاطرات خود را به رشته تحرير در مي آورد يا به صورت تقرير ديگران آن را تدوين مي كنند.
۳- خاطره نگاري بر مبناي مصاحبه؛ اين روش به شيوه پرسش و پاسخ است. در صورتي كه نويسنده و تدوين كننده خاطرات با آگاهي و تسلط كامل بر موضوع و با پرسش هاي لازم به استخراج و داوري در مورد خاطرات نويسنده بپردازند مي تواند محصولي ارزنده و به ياد ماندني باشد. اين روش كه اخيراً در حوزه تاريخ سياسي معاصر ايران به طور گسترده رايج شده به حوزه اقتصاد و توسعه نيز وارد شده است.
روش كتاب اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي ايران كه بر اين مبنا استوار است. تدوين گر اين كتاب در مسير تدوين اين مجموعه از روش سوم (خاطره نگاري بر مبناي پرسش و پاسخ) كه كم عيب ترين روش در ميان روش هاي فوق است استفاده كرده است. بدون ترديد ورود ادبيات اقتصاد و توسعه به اين حوزه مي تواند بسياري از ابهامات و پرسش هايي را كه در اين حوزه هنوز بي پاسخ مانده جواب درخوري دهد.
گرچه در مورد ادبيات اقتصاد و توسعه در دوران پهلوي آثاري اخيراً منتشر شده است كه خاطرات افراد دخيل در اين حوزه را منتشر كرده است. از جمله خاطرات ابوالحسن ابتهاج، عبدالمجيد مجيدي و ... اما در دوران بعد از انقلاب اسلامي فاقد آثاري از اين نوع مي باشيم.
«اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي ايران»، اثري است كه مهمترين موضوعات مربوط به اقتصاد و توسعه در جمهوري اسلامي ايران را به بحث مي گذارد و شامل مصاحبه با ۶ نفر از كساني است كه بيشترين سهم را در امور اجرايي، تنظيم و تدوين برنامه هاي توسعه در ايران از ابتداي سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۸۰ دارند و به شيوه پرسش و پاسخ انجام گرفته است. تسلط تدوين گر بر موضوعات اقتصادي و ابهامات موجود در اين زمينه و صراحت خاصي كه در بيان مسائل و نقاط ضعف و قوت افراد مصاحبه شونده داشته است برخي از مباحث كتاب را جالب و خواندني كرده است.
افرادي كه در اين كتاب با آنها مصاحبه شده است عبارتند از: عزت الله سحابي، محسن نوربخش، مسعود روغني زنجاني، مسعود نيلي، محمدعلي نجفي و حسين عادلي. اين افراد در رأس مهمترين نهادهاي مربوط به تدوين، تنظيم و اجراي توسعه و برنامه هاي اقتصادي قرار داشته اند كه با موفقيت ها، بحران ها و شكست هاي متعددي همراه بوده اند. در واقع اين كتاب فعاليت ها و اقدامات نهادهاي مؤثر در امر توسعه از جمله سازمان برنامه و بودجه كه مغز اقتصادي يك كشور تلقي مي گردد، وزارت اقتصاد و دارايي، بانك مركزي و حتي نهادهاي انقلابي توسعه را نقد و بررسي مي كند و سير حوادث اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي ايران را از طريق تصميمات و اقداماتي كه در اين نهاد صورت گرفته به بحث مي گذارد. هدف آن دستيابي به شيوه تصميم گيري مقامات سياسي- اقتصادي ايران پس از انقلاب اسلامي است و حامل شصت و پنج ساعت گفت وگوي طولاني و داستان چگونگي تكنوكرات شدن افرادي است كه بدون كوچك ترين تجربه اجرايي و مديريتي اداره امور اقتصاد كشور را پس از يك انقلاب پرتلاطم در دست گرفتند.
موضوعاتي مانند چگونگي شكل گرفتن تفكر اقتصادي حاكم در قانون اساسي، تفكر اقتصادي هر يك از گروههاي دخيل در تدوين قانون اساسي، اقدامات اقتصادي شوراي انقلاب، ستاد بسيج اقتصادي، چگونگي اداره اقتصادي جنگ تحميلي، ديدگاههاي اقتصادي جناحها، افراد و گروههاي سياسي حاكم در جمهوري اسلامي ايران، ملي كردن صنايع، بانك ها، مباحث مربوط به اقتصاد اسلامي، چگونگي تدوين برنامه هاي اول، دوم و سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، فشارهاي سياسي حاكم بر برنامه ها، تعامل و تضاد مجلس، دولت و سازمان برنامه و بودجه (سازمان مديريت و برنامه ريزي)، بانك مركزي، چگونگي استفاده از تسهيلات خارجي بويژه يوزانس و مشكلات ناشي از آن، علت تغيير ديدگاههاي اقتصادي جناحها و افراد چپ و رفتن آنها به سوي سياست تعديل و بازار آزاد، سياست تعديل و تثبيت، استقراض از بانك مركزي، يكسان سازي نرخ ارز، اختلافات بين مسئولين (نخست وزير، رئيس جمهور، وزراء و معاونين و مجلس)، طرح ساماندهي اقتصادي، تفكر اقتصادي آقايان هاشمي رفسنجاني، ميرحسين موسوي و خاتمي و ... در اين كتاب مطرح شده است.
در مجموع اين اثر مهمترين موضوعات مبتلابه نظام جمهوري اسلامي ايران به خصوص اقتصاد دوره جنگ، بحران هاي اقتصادي كشور، نوسانات ناشي از وابستگي بودجه كشور به نفت و كسري بودجه هاي ناشي از آن را بررسي مي كند. ضعف ها و نقاط قوت مديران اقتصادي دولت را بازگو مي كند و درصدد پاسخگويي به تحولات اقتصادي جمهوري اسلامي ايران مي باشد. تدوينگر اين كتاب ضمن تسلط بر مباحث اقتصادي و كشمكش و تضادهاي اقتصادي بين نهادها و افراد مسئول به خوبي از عهده پردازش موضوع برآمده است.
اما در جاهايي احساس مي شود مصاحبه شونده ها بيشتر سعي در توجيه اعمال و اقدامات خود داشته و مسير بحث از دست مصاحبه كننده خارج شده است. نقد ديگري كه بر اين كتاب وارد است عدم داشتن يك مدخل پژوهشي يا مقدمه مفصلي است كه خواننده قبل از ورود به متن اصلي و مصاحبه ها، نمايي كلي از اقتصاد ايران و تحولات آن را در ذهن خود ترسيم كند. مباحث اين كتاب به يك مقدمه خوب و مفصل نياز دارد. در جاهايي نيز احساس مي شود مباحث مطرح شده نياز به پانوشت توسط تدوينگر دارند.
برخي از مسائل و مباحث مطرح شده نياز به تبيين و توضيح بيشتري دارند كه بايد در پانوشت ها لحاظ شوند اما از ديد تدوين گر مغفول مانده است. علاوه بر اين جاي ديدگاه ها و نظرات افراد بسيار ديگري كه از دور و نزديك در اقتصاد ايران و تحولات آن دخيل بوده اند، در اين كتاب خالي است. با اين حال كتاب مزبور حاوي اطلاعات مهمي درباره اقتصاد و توسعه ايران است.
|