اشاره؛
آنچه پيش رو داريد بازخواني خاطرات مرحوم علي اصغر حكمت در مورد چگونگي تأسيس دانشگاه تهران است كه به مناسبت هفتادمين سال تأسيس دانشگاه تهران به قلم دكتر سيد احمد رضا خضري مشاور رئيس دانشگاه و مدير كل روابط عمومي و رئيس ستاد گراميداشت هفتادمين سال بازنويسي شده است.
در بهمن ماه ۱۳۱۲ شمسي، جلسه هيأت دولت وقت تشكيل شد و در آن در موضوع آبادي تهران و زيبايي و شكوه ابنيه، عمارات و كاخ هاي زيباي آن سخن به ميان آمد. مرحوم فروغي كه در آن روز رياست وزرا را برعهده داشت از يك سو و ديگر وزيران از سوي ديگر زبان به تحسين و تمجيد شهر گشودند و برخي از آنان براي جلب رضايت شاه در اين مقال، عنان از كف بدادند. اما در اين ميان مرحوم «علي اصغر حكمت» كفيل وزارت معارف بي آن كه پيشرفت هاي پايتخت را ناديده انگارد با لحني محتاطانه چنين گفت: «البته كه در آبادي و عظمت پايتخت شكي نيست ولي تنها نقص آشكار آن اين است كه «انيورسته» ندارد و حيف است كه اين شهر نوين از اين حيث از ديگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند». اين سخنان ارزشمند تأثير خود را بر جاي نهاد و بي درنگ مقبول همگان افتاد از اين رو آنان با تخصيص بودجه اوليه اي به ميزان ۰۰۰/۲۵۰ تومان به وزارت معارف اجازه دادند تا زمين مناسبي براي تأسيس دانشگاه بيابد و ساختمان آن را در اسرع وقت پديد آورد. علي اصغر حكمت بي درنگ دست به كار شد و جست وجو براي مكان يابي مناسب دانشگاه را با كمك و مشاوره« آندره گدار»، معمار چيره دست فرانسوي كه در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغاز كرد. آنان پس از جست وجوي بسيار در ميان ابنيه، باغ ها و زمين هاي فراوان آن روز اطراف تهران باغ جلاليه را براي احداث دانشگاه برگزيدند. در همين حال برخلاف امروز كه يافتن زمين مناسب در شهر تهران براي ايجاد دانشگاهي عظيم تقريباً ناممكن است، در آن روزها زمين هاي فراواني وجود داشت كه صاحبان آنها نه تنها در فروش آنها امساكي نداشتند بلكه براي واگذاري به چنين مؤسساتي كه مسلماً سود كلاني هم به دنبال داشت، سر و دست مي شكستند. از همين رو بود كه گروهي از مالكين اراضي بهجت آباد با سوء استفاده هايي نظر وزير ماليه وقت را جلب كرده بودند كه زمين هاي آنها را براي تأسيس دانشگاه خريداري كند. در حالي كه به نظر «موسيوگدار »عرصه آن زمين ها تنگ و موقعيت آنها سيل گير بود و براي تأسيس دانشگاه به هيچ روي مناسب نبود. با اين همه داور رجحان در جلسه هيأت دولت به سختي برخريد اراضي بهجت آباد پاي فشرد و نظر بيشتر اعضا را جلب كرده و سرانجام دولتيان، بهجت آباد را برگزيدند. در همين حال كه علي اصغر حكمت دلشكسته و نااميد ناظر ماجرا بود، رضا شاه وارد شد و پس از اطلاع از موضوع با قلدري خاص خود اوضاع را بر هم زد و گفت: «باغ جلاليه را برگزينيد. بهجت آباد ابداً شايسته نيست عرصه آن كم و اراضي آن سيل گير است».
|
|
دولتيان در برابر اين سخنان، زبان در كام كشيدند و احدي دم بر نياورد.
باري باغ جلاليه در شمال تهران آن روز ما بين قريه اميرآباد و خندق شمالي تهران قرار داشت. اين باغ زيبا كه پوشيده از درختان كهنسال مثمر و غيرمثمر بود، در حدود ۱۳۰۰.ق در واپسين سال هاي حكومت ناصرالدين شاه قاجار به فرمان شاهزاده اي به نام جلال الدوله بنا يافته و در آن روز در مالكيت تاجري ترك به نام حاج رحيم آقاي اتحاديه تبريزي بود. به هرحال باغ جلاليه از قرار متري ۵ ريال و جمعاً به مبلغ ۰۰۰/۱۰۰ تومان از اين تاجر خريداري شد و «موسيوگدار» به سرعت مأمور تعيين حدود، نرده گذاري،طراحي و اجراي عمليات ساختماني در آن شد. در همين حال در پانزدهم بهمن ماه ۱۳۱۳. ش لوح يادبود تأسيس دانشگاه با حضور مقامات دولتي در محلي كه اكنون پلكان جنوبي دانشكده پزشكي است در دل خاك به امانت گذاشته شد.
آغاز عمليات ساختماني
طراحي پرديس دانشگاه را نيز همان معمار فرانسوي برعهده گرفت. وي نخست طرح خيابان هاي اطراف و داخل دانشگاه را ارايه كرد و پس از تأييد در پانزدهم بهمن ۱۳۱۳، عمليات اجرايي با كاشت نهال هاي درختان سايه گستر و با شكوه چنار در كنار خيابان ها آغاز شد اكنون آن نهال هاي نحيف عمري به درازاي دانشگاه يافته و آنان نيز هفتاد ساله شده اند.
دانشكده طب
در بامداد سوم خرداد ماه ۱۳۱۴«محمدعلي فروغي» رئيس الوزراي وقت، كلنگ دانشكده طب را كه در واقع نخستين دانشكده دانشگاه تهران بود، بر زمين زد و در بيست و چهارم اسفند ۱۳۱۶ يعني پس از سي ماه و بيست و يك روز ساختمان آن دانشكده به همراه دانشكده هاي دندانپزشكي و داروسازي در ناحيه شمال و شمال شرقي و غربي پرديس دانشگاه پديد آمد .چندي بعد كلاس هاي درسي آن دانشكده كه پيش از آن به سال ۱۲۹۷ توسط ميرزا احمدخان بدر (نصيرالدوله) از دارالفنون جدا شده و به رياست دكتر لقمان الدوله داير شده بود، به اين دانشكده جديد التاسيس منتقل شد و از اين پس در زير مجموعه دانشگاه تهران فعاليت خود را از سر گرفت.
به سال ۱۳۳۲ تالار ابن سينا به پايمردي و كوشش دكتر علي اكبر سياسي رئيس وقت دانشگاه و دكتر جهانشاه صالح رئيس وقت دانشكده پزشكي در شمال دانشكده و در ورودي آن به خيابان دانش برپا شد. بر پيكره اين تالار اشعاري از حكيم گنجه به خط زيباي ثلث و به قلم هنرمند چيره دست عبدالمجيد ملك الكلامي نقش بسته بود كه متأسفانه اكنون اثري از اين اشعار وجود ندارد.
چندي بعد در ارديبهشت ۱۳۳۳ اين تالار شاهد برگزاري هزاره حكيم بزرگ ايران و فخر تاريخ پزشكي جهان يعني ابن سينا بود و نام خود را به ياد او ماندگار ساخت.
دانشكده فني
از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ دولت هر ساله اعتبار قابل توجهي براي ساخت دانشكده هاي ديگر دانشگاه اختصاص داد. در اين ميان ساخت دانشكده فني از اهميت ويژه اي برخوردار بود، ساختمان عظيم اين دانشكده به صورت مقاطعه به يك شركت ساختماني از كشور سوئد به نام «سانتاپ» واگذار گرديد. نقشه دانشكده را معماري فرانسوي به نام «سيرو» طراحي و دو مهندس ديگر تحت فرمان او كار اجراي ساختمان را دنبال كردند. تا آن كه آن را در سال هاي بعد آماده بهره برداري كردند. شايان ذكر است كه از آغاز تأسيس دانشگاه دوره هاي آموزشي اين دانشكده براي مدت كوتاهي در ادامه سنت كهن دارالفنون در بالا خانه هاي نوبنياد آن مدرسه به رياست دكتر حسابي تشكيل شد، پس از تكميل و راه اندازي ساختمان دانشكده برنامه هاي آموزشي آن در رشته هاي مهندسي برق، مكانيك و ساختمان به صورتي منظم تحت نظارت و رياست مرحوم غلامحسين رهنما آغاز گرديد و نخستين گروه از دانش آموختگان آن در سال ۱۳۱۸-۱۳۱۷ آماده خدمت به ميهن سرفراز شدند.
دانشكده حقوق
همزمان با دانشكده فني ساختمان دانشكده حقوق نيز در همان ضلع غربي و در قرينه جنوبي آن در پرديس دانشگاه و با مقاطعه كارهاي همان شركت سوئدي آغاز شد. با اين تفاوت كه اين بار يك مهندس جوان و با ذوق ايراني به نام محسن فروغي نيز در كار بناي دانشكده، خاصه در طراحي نقشه داخلي دانشكده مجال حضور يافت و هم چون پدرش كه سالها رئيس و استاد دانشكده بود با شور و شوقي وصف ناپذير دست به كار شد و به همراه ديگر دست اندركاران، آن دانشكده را ساخته و پرداخته كردند.
دانشكده معقول و منقول (الهيات)
مقدمات تأسيس دانشكده معقول و منقول را شخص علي اصغر حكمت در سال ۱۳۱۳ فراهم ساخت و رياست آن را برعهده حاج سيدنصرالله تقوي نهاد. مراسم افتتاح اين دانشكده با حضور مقامات طراز اول علمي و مذهبي آن روز در شهريور ۱۳۱۳ و در مدرسه عالي سپهسالار (شهيد مطهري كنوني) برگزار گرديد و نخستين دانش آموختگان آن در ۱۳۱۷ به درجه ليسانس نائل آمدند.
دانشكده ها و ساختمانهاي ديگر
از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ اعتبارات عمراني دانشگاه همچنان ادامه يافت و دانشكده هاي علوم، ادبيات و هنرهاي زيبا در ضلع شرقي دانشگاه از شمال تا جنوب مانند دانه هاي يك رشته گرانسنگ از مرواريد و درِِّ درخشان پديد آمدند و آن سوي پرديس دانشگاه را در مقابل دانشكده هاي ضلع غربي آراسته كردند.
سازمان مركزي
همچنين در سمت غربي دانشگاه و بيرون از پرديس آن قطعه زمين بزرگي خريداري شد و عمارت سازمان مركزي دانشگاه در آن برپا گرديد و رئيس و مديران دانشگاه در آن استقرار يافتند.
كوي دانشگاه
پس از خاتمه دومين جنگ خانمان سوز جهاني در ۱۳۲۳، آمريكاييان قريه اميرآباد را كه در آن ايام شوم، پايگاه خود ساخته بودند، تخليه كرده و ايران را ترك كردند. دولت وقت از موقعيت استفاده كرده و زمينها و ساختمانهاي آن قريه را در آذر ۱۳۲۴ به دانشگاه تهران اختصاص داد تا به عنوان خوابگاه دختران و پسران دانشجو مورد استفاده قرار گيرد. مسئولان وقت دانشگاه با تكميل و آماده سازي ساختمانها و اراضي آنجا خوابگاهي مجهز و مناسب براي دانشجويان برپا كردند كه اكنون كوي دانشگاه نام دارد.
مسجد
در سال ۱۳۳۵ و در دوره رياست دكتر منوچهر اقبال در مركز دانشگاه، نقشه مسجد بزرگ و زيباي دانشگاه طراحي و به اجرا درآمد: اين پرستشگاه زيبا داراي يك شبستان عظيم و دو مناره رفيع است كه بيرون و درون شبستان آن را كتيبه هاي چشم نوازي از آيات شريفه قرآني به خط ثلث، زينتي دو چندان بخشيده است.
كتابخانه مركزي
همچنين در مركز دانشگاه كمي آن سو تر از مسجد و در زمان رياست دكتر جهانشاه صالح بنائي زيبا و رفيع به عنوان كتابخانه مركزي در ۹ طبقه پديد آمد كه افزون بر تالار بزرگ مركزي چندين تالار كوچك و بزرگ براي قرائت و خطابه دارد و دهها هزار جلد كتاب چاپي و خطي و هزاران برگ سند و ميكرو فيلم در آن نگهداري مي شود و با استفاده از شيوه هاي مدرن به ارائه خدمات علمي و فرهنگي به مشتاقان دانش و بينش مشغول است. در همين حال از نخستين روزهاي تأسيس اين مركز باشكوه علمي تاكنون صدها مجلس علمي و كنفرانس بين المللي در تالار بزرگ آن برپا شده است. در سال ۱۳۵۳ مصادف با چهلمين سال تأسيس دانشگاه مرحوم علي اصغر حكمت كه خود از خدمتگزاران و عاشقان دانشگاه تهران بوده و سهم قابل توجهي در تأسيس و تصويب قانون آن داشته است، دو دستگاه ساعت بزرگ به كتابخانه مركزي پيشكش كرد كه در دو سوي شمال و جنوب برج كتابخانه نصب شده و هم اكنون نيز از فاصله دور قابل رؤيت و زينت بخش آن است.
همزمان با آغاز عمليات ساختماني و ايجاد فضاهاي كالبدي دانشگاه كوشش براي تدوين سازمان و تشكيلات منظم آن كه تنها در قالب ارائه و تصويب لايحه اي قانوني امكان پذير بود؛ آغاز شد. از همين رو بود كه كميسيوني از رجال نامي و برجسته آن روز تشكيل شد تا بدين مهم بپردازد. طرفه آنكه اعضاي كميسيون مزبور هر كدام عصاره و دست پرورده مكاتب و نظام هاي فكري و فرهنگي گوناگون اعم از نمايندگان مكاتب سنتي و مدرن بودند. آنچه به عنوان پيش نويس لايحه عرضه كردند، به راستي برآيندي از سنت هاي علمي و آموزشي كهن ايراني از جندي شاپور گرفته تا دارالفنون از يك سو و مدارس نوين و مدرن اروپايي از ديگر سو بود. نظري براسامي اعضاي آن كميسيون كه نامشان ذيلاً آمده است گواه اين سخن است: ۱- حاج سيدنصرالله تقوي، استاد مدرسه سپهسالار ۲-بديع الزمان فروزانفر، دانش آموخته حوزه هاي علمي خراسان ۳- غلامحسين رهنما، استاد رياضيات دارالفنون ۴- ميرزا علي اكبر دهخدا، رئيس مدرسه حقوق ۵- دكتر عيسي صديق، دانش آموخته دانشگاههاي اروپا و آمريكا ۶- دكتر رضا زاده شفق، دانش آموخته دانشگاه برلين ۷- دكتر امير اعلم، فارغ التحصيل دانش پزشكي از ليون فرانسه ۸- دكتر لقمان الدوله ادهم، رئيس مدرسه طب و دانش آموخته اونيورسته پاريس ۹- دكتر علي اكبر سياسي، فارغ التحصيل دانشگاه پاريس و رئيس تعليمات عاليه آن روز ۱۰- ميرزا محمد علي خان گرگاني، رئيس وقت اداره بازنشستگي و از مديران كاردان و نام آشنا در مسائل اداري و سازماني ۱۱- علي اصغر حكمت، كفيل وزارت معارف.
اين استوانه هاي علمي و اداري پس از چند ماه مطالعه، تبادل نظر و بررسي، لايحه قانوني تأسيس دانشگاه را در اسفند ۱۳۱۲ به مجلس شوراي ملي پيشنهاد كردند و پس از ۲ ماه بررسي و مطالعه در كميسيون معارف پارلمان سرانجام قانون تأسيس دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ از تصويب مجلس شوراي ملي گذشت و برگي زرين در تاريخ تأسيس نهادهاي آموزشي در ايران ورق خورد و اين بار قانون مزبور سرآغاز تأسيس نهادهاي نوين آموزشي در تاريخ اين مرز و بوم شد.