چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۹۷
در شهر
Front Page

OFF ياON
بهرام ديشب در خواب خنديد
008985.jpg
قرار بود بعد از عمل ۱۰ دقيقه اي بهرام تنها ۱۲ ساعت در بستر باشد اما او براي هميشه زمين گير شد و حالا  دكترها مي گويند بايد خلا صش كرد. اما ۳ سال است كه مادر آمپول غذا را از سوراخ شكم بهرام وارد معده اش مي كند تنها به اميد روزي كه بهرام از جاي برخاسته و يك دل سير ماكاروني بخورد. غذايي كه دوست دارد.
عكس ها: هادي مختاريان 
سعيده عليپور
راست مي گويند كه آدم ها ظاهر بينند، من هم يكي از همان ها، عكس ساليان گذشته اش را كه ديدم انگار كه قلبم را فشار داده باشد. آن حس لعنتي كه نمي دانم چه بود. ترس بود، اميد بود، ترحم بود و شايد .... به دلم هجوم آورد عكس را با گستاخي روبه روي پسربچه نگاه داشتم، عكس را نگاه كردم، پسر بچه را نگاه كردم پسربچه را نگاه كردم، عكس را نگاه كردم، نگاهي كه به دور دست بود و لبخندي از رضايتي كه معصوميت كودكي در آن موج مي زد، حال اين جسم نحيف و آن لب هاي ورم كرده و چشماني كه هر كدام سويي را نگاه مي كنند.
كدام شان را باور كنم بهرام كوچك كه شاگرد اول مدرسه شان بود و ورزش و نقاشي قشنگش را يا... كودكي كه براساس حكم پزشكي قانوني دچار عارضه مغزي شده است و در يك زندگي نباتي به سر مي برد. كدام را باور كنم شايد هم بايد سهل انگاري آن پزشك و پرستار را كه بهرام را به آني تبديل به يك گياه كردند را... انحراف پاي مادرزادي شروع دردسر ها بود. پاي راستش از حالت طبيعي كج تر بود. وقتي پسربچه اي كه مي دويد، شيطنت مي كرد، بازي مي كرد و مي خنديد، درست مثل همه بچه هاي هم سن و سالش زير تيغ عمل بردند، شكاف كوچكي نزديك قوزك پا. عمل ۱۰ دقيقه بيشتر طول نمي كشيد و بهرام پسربچه ۱۲ ساله پس از ۱۰ دقيقه براي هميشه زمين گير شد. حالا ۱۴ سال دارد. مردادماه سال ۱۳۸۰ بيمارستان....؛ بهرام حاجي مرادي پس از عمل به دليل ايست قلبي و نبود پرستار بر بالينش دچار عارضه مغزي مي شود. ۱۲ روز ICU ، بدون هيچ تنفسي، دكترها مي گويند بهرام مرده است و بايد دستورOFF داده شود. يعني مرگ بهرام قطعي است و بايد تنفسش قطع شود اما، مادر كه كودكش را سالم تحويل بيمارستان داده بود. مات و متحير مانده بود، باور نمي شد تنها چاره اش تهديد بود «بهرام نبايد بميرد» هيچكس جرات دستورOFF بهرام را نداشت، او زنده بود هنوز روح در بدنش بود. بهرامOFF نشد و بعد از ۱۲ روز او بازگشت و نفس كشيد اما تنها ساعتي يك بار، بعد از ۲ ماه تنفسش به حالت عادي بازگشت. اما بازگشت به زندگي هنوز هم نباتي كه جسم نحيف و خميده بهرام را كه نگاه مي    كنم سوراخ زيرگلويش پيداست. از طريق يك لوله باريك نفس مي    كشيد. ۳ سال است كه مادر آمپول غذا را از سوراخ شكم بهرام كه حفره اي را در آن كار گذاشته اند به معده اش وارد مي   كند. چشم هاي بهرام مي چرخد گويي مادرش را تعقيب مي كند.
008988.jpg
008991.jpg

دو ماهICU و ۶ ماه بخش، عمل ۱۰ دقيقه اي بهرام كه قرار بود به دليل آن ۱۲ ساعت از عمرش را در بيمارستان سپري كند او را ۸ ماه در بيمارستان پارس بستري كرد و همه عمر در خانه.
مادر مي گويد: وقتي بعد از ۸ ماه بي خوابي و قطع زندگي و كار و ... بيمارستان فاكتور ۳۰ ميليون توماني تحويل من داده،... حرفش را مي خورد و بهرام روي تخت خوابيده است. خواب، نه روي تخت افتاده را نگاهي مي كند و لبخند تلخي زده و مي گويد خودشان بهرام را به اين روز انداختند و حالا به جاي اينكه من شاكي باشم آنها فاكتور بلندبالايي براي ساقط كردن زندگي پسرم تحويلم دادند. مادر بهرام همان موقع تصميم گرفت به دليل سهل انگاري پزشك و پرستار بيمارستان ...، شكايت كند و اين كار را كرد. براساس آنچه كه پزشكي قانوني تحويل قاضي پرونده داده است دكتر «ف.ق» پزشك متخصص بيهوشي ۶۵ درصد، خانم «پريسا.ق» پرستار ريكاوري ۵ درصد و بيمارستان... ۳۰ درصد در اين اشتباه يا قصور پزشكي و اين فاجعه و ساقط كردن زندگي بهرام مجرم شناخته شدند. تنها براي درج در پرونده، آنها هنوز هم طبابت مي كنند و هر روز بهرام هاي ديگر زير دست آنان... مي شود.
مادر بهرام كه آثار خستگي در چشمانش مشهود است با آن چشم هايي كه هم بيم دارد و هم اميد مي گويد: «آنچه كه پزشكي قانوني به ما گفته اين است كه بهرام به زعم آنها يك مرده محسوب مي شود و تنها ديه يك شخص مرده به او تعلق مي گيرد، حدود ۱۵ ميليون تومان. مادر به تنهايي بايد از بهرام نگهداري مي كرد. پدر در خارج از ايران گرفتار شده و نمي توانست بهرام را ببيند به دليل خروج غيرقانوني تنها برايشان مقداري پول مي فرستاد.
بعد از ۸ ماه بيمارستان اعلام كرد نمي تواند بهرام را نگهداري كند و بايد بهرامOFF شود. اما مادر مخالفت كرد و تصميم گرفت خودش او را نگه دارد. در خانه، آن هم وسط اتاق پذيرايي كه ديگر به گفته مادر بهرام پذيراي هيچكس نبود. آن هم چرا كه جسم بي جان بهرام ممكن بود آماج ميكروب ها شود. خانه اي كه يك ماه ديگر بايد تخليه شود چرا كه صاحبخانه آنها را جواب كرده است. ماهي يك ميليون و ۵۰۰ هزار تومان هزينه پرستار بهرام. روزي ۶۰ هزار تومان هزينه دكتر فيزيوتراپي كه روزي دوبار بايد بر بالين بهرام با او تمرين كند تا او بيش از آنچه هست مچاله نشود، دست هايش خشك نشوند. بالاي سر بهرام كه مي ايستم دستم را كه روي موهايش مي كشم انگار با چشم هايش مرا نگاه مي كند، با آن چشم هاي سياه و شفافش. انگار كه بفهمد درباره او صحبت مي كنيم. چرا كه در اين خانه طي ساليان گذشته همه حرف ها درمورد بهرام بوده و هست.
008994.jpg

بالاي تختش پر است از تكه پارچه هاي سبز. هر كس كه رد شده يك تك پارچه بسته است و رفته، اميدي كه شايد روزي فرشته برآورنده حاجات از كنار تخت بهرام هم بگذرد...
اتاق پر از كتاب هاي پزشكي است. مادر تصميم گرفته خودش پزشك شود. براي بهرام و به خاطر بهرام، تا از دردهاي مرموزي كه به جان پسرش مي افتد، از آن تشنج هاي گاه و بي گاه، عفونت ريه و شش ها وعفونت و تورم حفره شكم پسرش سر در آورد و از دردهاي بهرام بكاهد.
عاطفه خواهر بهرام گوشه اتاق كز كرده. ۸ سالي بزرگ تر از بهرام است، او هم دانشگاه نرفته چرا كه بهرام را نمي شود تنها گذاشت.
مادر مي گويد: «يك ساعت اگر چشمم را از بهرام بگيرم او مي ميرد.»
پزشك ها مي خواستند او را به خارج از ايران اعزام كنند، براي اينكه مقداري وضعيت بهرام رو به راه شود و توان از دست رفته اش را كمي بازيابد. شايد آن وقت حركت از چشم هايش به دهانش به دست هايش و به پاهايش هم منتقل شود، اما هزينه ها بالا بود و بيمارستان هم ترجيح داد صحبتي از اعزام به خارج از كشور نكند.
مادر مي گويد:« اگر در توانم بود همه زندگي ام را مي فروختم تا خرج خارج بردنش را تامين كنم.»
اما او ديگر چيزي نداشت. همه چيز را پيش از اينها براي نگهداري بهرام فروخته بودند. از آن خانه و زندگي اشرافي حالا چيزي نمانده است.
۱۵ ميليون توماني كه پزشكي قانوني به عنوان ديه بهرام بريده است شايد تنها هزينه انتقال بهرام به آن سوي آب ها شود.
مادر مي گويد: بهرام بيش از آنچه كه فكر كنيد خرج دارد حتي در خانه كه اكثر كارهايش را خودم انجام مي دهم و تر و خشكش مي كنم. دو تا كپسول اكسيژن كه اندكي كوتاه تر از من است كنار تخت بهرام خبردار ايستاده اند. هر آن ممكن است بهرام نياز به اكسيژن پيدا كند. برادرش سياوش كه ۹ سالي بزرگ تر از بهرام است از در اتاق داخل مي شود بهرام را مي بوسد. مي گويد همين كپسول هايي كه مي بينيد هفته اي يك بار مي برم بيمارستان و پرش مي كنم. ديگران فكر مي كنند بهرام چيزي نمي فهمد اما او حتي مي فهمد چرا بايد حكم مرده را رويش بگذارند و پرونده را مختومه اعلام كنند، چه بهرام هم مي خندد، هم گريه مي كند و هم نوازش را مي فهمد.
مادر مي گويد: سقط جنين حرام است براي اينكه روح در تن كودك دميده شده است. كساني كه از پزشكي قانوني حكم مرده بودن اين بچه را مي دهند انتظار دارند بكشيمش...
گوشه چشم هاي مادر كه غم روزگار را انگار حمل مي كند خيس شده، ديگر حس و حال گريه كردن هم ندارد. اين مادر خسته است «اگر بهرام نباشد مي ميرم، خدمت گذاري به بهرام را به همه چيز ديگر ترجيح مي دهم براي همه عمر، بهرام اگر نباشد مي ميرم.»
چند شب پيش بود كه بهرام در خواب خنديد. سه سالي مي شد كه ديگر از آن قهقهه هاي قشنگ كه انگار از ته دل كوچكش بلند مي شد خبري نبود. خنديد از ته دل. مادر قند توي دلش آب شد. كاش مي شد در بيداري هم بخندد. ته چشم هاي بهرام را نگاه مي كنم، چشم هايي كه هر كدام سويي را مي نگريست زاويه نگاهش را دنبال كردم. به چه چيزي فكر مي كرد؟ به اميد يا زندگي؟

ستون ما
براي بهرام عزيز
008982.jpg
اكبر هاشمي 
اي كاش هيچ وقت اين گزارش نوشته نمي شد و اي كاش عكس هاي بهرام را در بستر نمي ديديم. عكس هايي كه قابل چاپ نيست. تلخ است، تلخ. آنقدر كه نتوانستيم آن را در صفحه ايرانشهر كار كنيم. اي كاش مادر بهرام هيچ وقت به اين فكر نمي افتاد كه براي راست تر كردن پاي بهرام او را به بيمارستان ببرد تا ديگر بهرام پايش را كمي كج روي زمين نگذارد، پايي كه ديگر هيچ گاه روي زمين گذاشته نشد و هيچگاه راه نرفت و هيچ گاه ندويد تا مادر بگويد: «بهرام جان آرام تر.»
گزارش «بهرام ديشب در خواب خنديد» در صفحه۱۸ اگر چه تلخ، اما يك واقعيت است. قصد آن را نداشتيم و نداريم كه با چاپ اين گزارش خدمات جامعه پزشكي ايران را زير سوال ببريم چه در هر شغلي امكان خطا وجود دارد و اتفاقا عاملان ماجراي بهرام محكوم و جريمه نقدي هم شدند و ديه كامل يك انسان را به بهرام پرداختند!! اما بهرام زنده است، همانطور كه پزشكان معالج بهرام كه قصور كردند زنده اند و طبابت مي كنند و حكم داده اند كه بهرام بايد خلاص شود.
امايك مادر در اين شهر درندشت، به همراه دو فرزندش همه زندگي شان را گذاشته اند تا بهرام زنده بماند. هر آنچه داشته و نداشته اند راچوب حراج زده اند. شايد اگر نتوانيم باري از دوش مادر و خواهر و برادر بهرام عزيز برداريم، اما مي توانيم دل هايمان را مثل پارچه هاي سبزي كه به تخت بهرام گره خورده اند گره بزنيم و دست هايمان را بالا ببريم يا به مادر بهرام بگوييم «دست مريزاد». تو بهترين مادر شهر مايي. شهري كه مي گويند از آن تنها و تنها دود و ترافيك و پلشتي تراوش مي كند و شايد هم مسوولان مربوطه در وزارت بهداشت و درمان يا هر مسوول ديگري با خواندن اين گزارش قدري از بار سنگين آلام اين خانواده بكاهند.
مادر اميدوار است و نمي خواهد رضايت بهOff شدن بهرام بدهد. آخر بهرام ديشب توي خواب خنديده است. بهرامOn است.

زنان ؛ قربانيان خاموش
009000.jpg
شايد ما را فمينيست به حساب آوريد، شايد هم با خود بگوييد، چقدر مي خواهند درباره ضرب وجرح زنان در خانه بنويسند؟ ديگر زمان اين حرف ها گذشته، طرح اين مطالب فقط به اختلافات خانوادگي دامن مي زند. همينطور هم اغلب مردها زن ذليل هستند، چه رسد به اينكه زنان بيشتر خود را محق بدانند، اما اگر سري به راهروهاي دادگاه ها بزنيد، شما هم باور مي كنيد كه هنوز هم همسرآزاري و ضرب و جرح زنان در جامعه به شدت رواج دارد. گو اينكه شايد آزار تنها در كتك كاري خلاصه نشود، شما هم باور مي كنيد كه هنوز هم قربانيان اختلافات و درگيري هاي خانوادگي زنان و كودكان هستند. شايد به اعتقاد برخي از ناظران نبود يا كمبود قانون در ايران به خشونت هاي خانگي دامن زند، اما به اعتقاد دكتر بهرام بهرامي قاضي ديوان عالي كشور،  در رابطه با همسرآزاري، مشكل كمبود قانون وجود ندارد، بلكه مشكل اصلي بيشتر اجراي قوانين، مديريت اجراي آن و نيروي انساني است.
در حالي كه به گفته برخي از كارشناسان همسرآزاري در ايران از معضلات پنهان جامعه محسوب مي شود، قاضي ديوان عالي كشور معتقد است پديده همسرآزاري در كشورهاي ديگر دنيا بسيار بيشتر از ايران ديده مي شود، اما در كشور ما همسرآزاري عملا به عنوان يك معضل اجتماعي و فراگير وجود ندارد. با اينحال به گفته حسين علم الهدايي معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي، بسياري از زنان به صبورانه آزارها را تحمل مي كنند. علم الهديي مي گويد: «زنان قربانيان اصلي بيش از ۹۰ درصد همسرآزاري ها در كشور هستند.» به اعتقاد وي شكل پنهان همسرآزاري در كشور ما بيش از شكل آشكار آن به چشم مي خورد. هرچند قوانين، آزار و ضرب و جرح همسر را شامل پرداخت ديه كرده ا ست و زن مي تواند در صورت آسيب ديدگي از ناحيه شوهر، شكايت كرده و با نظريه پزشك قانوني، مرد به مجازات زندان و پرداخت ديه محكوم مي شود، اما جرمي تحت عنوان« همسر آزاري» در قوانين ما تعريف نشده است.از سوي ديگر نبودمراكز حمايتي از زنان به گسترش اين پديده دامن مي زند. نتايج يك پژوهش علمي كه به وسيله دكتر شايسته جهانفر عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران انجام شده نشان مي دهد، ۶/۶۰ درصد زنان ايراني مورد همسرآزاري قرار مي گيرند كه از ميان ۶/۱۴ درصد مورد آزار فيزيكي، ۵/۶۰ درصد مورد آزار روحي و رواني و ۵/۲۳ درصد مورد آزار جنسي قرارگرفته اند. تعريف سازمان بهداشت جهاني هر عملي را كه به منظور آسيب رساني ازنظر فيزيكي، روحي، رواني و جسمي نسبت به جنس زن انجام شود، چه شامل تهديد به آسيب رساني چه سلب آزادي در زندگي شخصي و يا اجتماعي، خشونت عليه زنان به حساب مي آورد.

رانندگان متخلف و شهروندان جسور
008997.jpg
اگر مي خواهيد لاستيك هاي اتومبيل تان سالم بماند هرگز مقابل تابلوهايي با اين مضمون «پارك كنيد پنچر مي شويد» توقف نكنيد. باور كنيد عبارات اين تابلو شوخي نيست، بلكه كاملا يك تهديد است. چند روز پيش يكي از همكاران ما هم يا اين تابلو را اصلا نديده بود و يا اصلا آن را به شوخي برگزار كرده بود كه البته نتيجه اين بي مبالاتي خود را نيز ديد.
اين همكار ما وقتي ساعت ۸ شب از محل كار خارج مي شود، با برگ جريمه ۱۰ هزار توماني بر روي برف پاك كن ماشين خود روبه رو مي شود. تازه آن زمان بود كه متوجه مي شود، سه لاستيك از چرخ هاي خودرواش پنچر شده و فقط يك لاستيك آن سالم مانده است.
تازه آن موقع بود كه متوجه تابلوي «پارك نكنيد پنچر مي شويد» روبه رو مي شود. يكي از همسايگان حاضر در محل به همكار ما مي گويد: «شما مقابل پاركينگ منزل ما پارك كرديد و براي تنبيه ۳ لاستيك خودرويتان را پنچر كرديم تا از اين به بعد يادتان باشد كه در مقابل پاركينگ پارك نكنيد.»
از ادامه ماجرا كه همكار ما مجبور شد براي پنچرگيري سه لاستيكش تا ساعت ۱۰ شب معطل بماند، بگذريم، اما اين سوال مطرح است كه آيا شهروندان عزيز ما اجازه دارند كه در صورت تخلف شهروند ديگر، خود اقدام به مجازات و جريمه كنند؟ آيا اصلا ما شهروندان حق داريم كه بر سر در پاركينگ خود چنين عباراتي را نصب كنيم؟ و اگر پاسخ اين پرسش ها مثبت است، چه نيازي به سازمان عريض و طويل راهنمايي و رانندگي كشور است؟
در بسياري از مواقع شاهد اينگونه اعمال از شهروندان هستيم، شهرونداني كه در موارد متعدد خود اقدام به مجازات متخلفان مي كنند. اين مساله ناشي از دو مقوله است. مقوله اول عدم برخورد قانون با كساني كه به اموال عمومي آسيب مي رسانند و دوم عدم تناسب ميزان جريمه با تخلفات يا همان برابر نبودن جرم و مجازات است. اينكه ماموران راهنمايي و رانندگي به عنوان مجري قانون اجازه دارند كه با رانندگان متخلف برخورد كنند يك مساله است و اينكه شهروندان به خود اجازه مي دهند به صورت غيرقانوني به اموال اشخاص آسيب برسانند بدون اينكه توبيخ شوند يك مساله ديگر است. به هر تقدير مشكل اساسي جاي ديگري است. كمبود پاركينگ در سطح شهر تهران در نهايت رانندگان را به حاشيه شبكه معابر هدايت مي كند كه در اين ميان احتمال بروز تخلفات اين چنيني رانيز افزايش مي دهد.

شكايت شركت واحد، دفاع فروشنده
منازعه اتوبوس ساز و اتوبوسران
سعيد ليلاز، مدير فروش شركت ايران خودرو ديزل، ايرادهاي اتوبوس مدل ۴۵۷ -O و مدل گازسوز را رد نمي كند. او مي گويد كه تجربه هاي اوليه هميشه با اشكال همراه است
محمد محمد پور
009003.jpg
عدم تنظيم ديناميك و استاندارد نبودن ورق؛ نتيجه: شكستگي اتاق 

ليست پر سر و صدا
شركت واحد اتوبوسراني در بررسي ساختاري اتوبوس گاز سوزMAN به اشكالات فراواني اشاره كرده است. ۲۸ ايراد عمومي، از جمله شكستگي درستون ها، شكستگي فيبرهاي سقف، نداشتن كاور محافظ جهت متعلقات الكترونيكي پدال گاز، عدم كيفيت درها از لحاظ كليه متعلقات، عدم تعبيه پنجره اضطراري، عدم آب بندي سقف اتوبوس  از نفوذ آب، برعكس نصب شدن غربيلك فرمان كه موجب اختلال ديد راننده روي آمپرها و چراغ هاي هشدار دهنده مي شود، نداشتن محافظ لوله گاز سقف اتوبوس؛۱۱ايراد به شاسي و سيستم تعليق از جمله ضعيف بودن مندل ها، لرزش و كوبيدن اتاق، داغ كردن چرخ ها خصوصا چرخ هاي جلو؛۱۲ ايراد به بخش الكتريكي از جمله رها بودن كابل الكتريكي اصلي،  كيفيت نداشتن ريل باتري، كيفيت نداشتن قطعات الكتريكي؛ ايرادهاي موتور و معايب تعميرات و نگهداري كه ۱۰ مورد را شامل مي شود ازجمله مسايلي بود كه در ساختار اتوبوس گاز سوز وجود دارد و هنوز لاينحل باقي مانده است.

در ميان آلبوم هاي عكسي كه در شركت واحد موجوداست، يكي از آنها عجيب ترين، جذاب ترين و تاسف برانگيزترين است. آلبومي كه عكس هايش مربوط مي شود به اتوبوس هاي شركت ايران خودرو ديزل، معلوم نيست چه تعداد پرسنل شركت واحد اين آلبوم را تدارك ديده اند و درجمع آوري آنها نقش داشته اند، اما مي توان گفت «گروه تهيه كننده» وقت فراواني را براي اين كار گذاشته اند. تمام اتوبوس هايي كه در اين آلبوم ديده مي شوند، ناقص هستند. معاون بهره برداري شركت واحد پس از آنكه آلبوم را مي بندد با قاطعيت مي گويد:« ديگر از ايران خودرو ديزل اتوبوس نمي خريم.»
اتوبوس هاي ايران خودرو ديزل ۷۰ تا۷۵ درصد ناوگان شركت واحد را تشكيل مي دهند. تعدادشان بيش از ۴هزار دستگاه است. در مقايسه با ساير اتوبوس هاي شركت واحد، آنها از كيفيت بسيار پايين تري برخوردارند. بخشي از فعاليت هاي معاونت بهره برداري شركت واحد، علاوه بر تهيه آلبوم اتوبوس هاي نقص عضو پيدا كرده، تهيه ليستي ازمعايب عمده و اساسي محصولات ايران خودرو ديزل است كه به اين شركت واگذار شده، ليستي كه ۲۸ ايراد را پشت سر هم آورده است. تيموري، معاون بهره برداري شركت واحد مي گويد:« اين ايرادها را به مسوولان ايران خودرو ديزل گفته ايم، آنها مي گويند كه اشكالات را رفع مي كنيم.»
معايب از ديد شركت واحد «اساسي» هستند. اتوبوس هاي اين شركت وقتي با اتوبوس هاي پيشين مورد قياس قرار مي گيرند، عيب و ايرادشان بيشتر به چشم مي آيد.
009006.jpg
پوسيدگي و فرسودگي زود هنگام اتاق. تيموري از كيفيت اتاق ها خيلي ناراضي بود.

تيموري مي گويد:« اتاق سازي ها كه در سطح پاييني است. بعد از چهار روز، مي بينيم كه ايراد پيدا كرده اتوبوسي در خطوط داريم كه ۱۳ سال كار مي كند بدون اينكه ايراد اينطوري پيدا كند.» او از اتوبوسي مثال مي زند كه پس از گذشت تنها ۴ روز از زماني كه در خط قرار گرفته به علت نقص فني، كل خيابان ميرداماد را بسته بود. «از اتوبوس هاي جديدي كه تحويل ما داده اند، ۴۴ دستگاه به خاطر مسايل مربوط به گارانتي متوقف مانده اند۱۰۰، دستگاه هم به خاطر عدم سرويس هاي اوليه.»
۲۱ ارديبهشت ماه همين سال، نماينده شركت واحد در كنار دو نماينده ايران خودرو ديزل مي نشيند. دستور كار جلسه، تغيير رنگ اتوبوس هاي ۴۵۷ O- ايران خودرو ديزل است. نماينده شركت واحد مستندات و مداركي را رو مي كند. تيموري مي گويد:« يك بار كه اتوبوس ها شسته مي شوند، انگار ديگر رنگ ندارند. رنگ آميزي مجددا توسط شركت واحد در حال انجام است.
برخي از عكس هاي آلبوم عجيب به نظر مي رسند. تخته سنگ هاي بزرگي پايين صندلي راننده ديده مي شوند تا راننده ها بتوانند به راحتي پايشان را به پدال ها برسانند! شركت واحد قصد دارد طراحي اين قسمت را دستخوش تغييراتي كند تا نيازي به نصب تخته سنگ در اين اتوبوس ها نباشد، تيموري مي گويد:« وقتي مردم اين اتوبوس ها رامي بينند كه ۴-۳ روزه دچار نقص مي شوند مي گويند كه يا راننده ها چندان مسلط نيستند، يا تكنيسين هاي شركت واحد نمي توانند اتوبوس ها را خوب سرويس كنند يا اتوبوس ها دچار مشكلند. اكثر قريب به اتفاق راننده هاي ما كه تجربه بالايي دارند، تكنيسين هاي ما دوره هاي آموزشي را به خوبي پشت سر گذاشته اند، مي ماند بحث كيفيت اتاق ها و موتورها كه نقص آنها اجتناب ناپذير است.»
در چند مورد پيچيدگي اتاق هاي اتوبوس هاي۴۵۷ O- باعث شكستگي شيشه ها شده است. برخي جوشكاري هاي صورت گرفته به گفته مسوولان شركت واحد آنقدر ناشيانه است كه حتي يك جوشكار«صفر كيلومتر» هم اين گونه جوشكاري نمي كند. اتاق برخي از اين اتوبوس ها از كمر ترك خورده و شاسي، اشكالات عمده  اي دارد.
009009.jpg
نامرغوب بودن جنس ستونتها و دقيق نبودن ابعاد دهنه؛ شيشه شكسته محصول اين ايراد هاست.

«ما همه اين موارد را نشان نماينده شان داديم. مردم، اعم از زن و بچه و پير وجوان، داخل اين اتوبوس ها نشسته اند. اگر به خاطر پيچيدگي اتاق، شيشه ها بشكند و بريزد روي سر و صورت مردم چه بايد بكنيم؟»
تيموري تعريف مي كند كه يكي از اتوبوس هاي تازه توليد شده ايران خودرو ديزل وقتي وارد توقفگاه همين شركت مي شد، جلوي چشم نمايندگانش، محورهايش آسيب ديد، اتوبوسي كه هنوز وارد خط نشده بود و نتيجه مي گيرد كه اگر اين اتوبوس داخل خط مي شد، چه اتفاقي مي افتاد. «يا علي مدد... مي گويند فقط از سقف توقفگاه ما برود بيرون، بقيه اش ديگر به ما مربوط نيست. اتوبوس صفر كيلومتر ، دسته صندلي اش شكسته است!»
معايب اتوبوس هاي گازسوز ايران خودرو ديزل، كمتر از مدل هاي ۴۵۷ O- نيست. به خاطر سيستم گازسوز بودن اين اتوبوس ها، آنها بيش از هزار تن بار اضافه متحمل مي شوند. فشار بيش از حد به لاستيك ها وارد مي شود كه سائيدگي زودرس لاستيك ها محصول آن است.
«نامرغوب بودن ورق ها باعث مي شود كه اتوبوس ها از ناحيه جلو روي چرخ خم شوند دراين ناحيه لوله هاي گاز قرار دارند كه امكان نشست گاز در نتيجه اين فعل و انفعال وجود دارد اين بسيار خطرناك است. »
شركت واحد به دليل نقص هاي اساسي اتوبوس هاي ايران خودرو ديزل به اين شركت و به شهرداري شكايت برده است. مسوولان اين شركت مي گويند كه به طور جدي پيگير اين شكايت خواهند بود. اين شركت براي امسال نياز به دو هزار دستگاه اتوبوس جديد دارد. تيموري مي گويد:« اتوبوس هاي جديد حداقل ۵ سال بايد براي ما كار كنند. نبايد مثل اتوبوس هاي ايران خودرو ديزل باشند. ما اتوبوس هاي جديد را از طريق مناقصه اي كه برگزار خواهيم كرد، مي خريم.»
يكي دو هفته پيش سرپرست پيشين شركت واحد در مصاحبه اي اعلام كرده بود كه اين شركت ملزم به خريد از محصولات شركت هاي داخلي است. اما معاون بهره برداري اين شركت مي گويد: «هيچ الزامي در كار نيست. ما مي توانيم اتوبوس هاي خارجي هم بخريم، همانطور كه در خريد دو هزار دستگاه جديد هم اين كار را انجام مي دهيم.»
انتقاد و وارد كردن ايراد به اتوبوس هاي توليدي ايران خودرو ديزل، فقط به مدل هاي .۴۵۷ و مدل هاي گازسوز آن بر نمي گردد، بلكه دارندگان مدل هاي ۴۵۷O- نيز چندي پيش اعتراض خود را به كميسيون صنايع مجلس درباره ايمن نبودن اين اتوبوس ها اعلام كرده اند. دارندگان اين اتوبوس ها معتقدند كه اشكال شاسي، باعث شده به دفعات، شيشه جلوي اتوبوس ها در هنگام سرعت ۱۰۰ كيلومتر در ساعت بشكند.
سعيد ليلاز، مدير فروش شركت ايران دخورو ديزل، ايرادهاي اتوبوس مدل ۴۵۷O- و مدل گازسوز را رد نمي كند. او مي گويد كه تجربه هاي اوليه هميشه با اشكال همراه است: «اين طبيعي است كه برخي ايرادها را در آنها ببينيم ولي به سرعت در حال رفع آنها هستيم.» ليلاز، اعتقاد دارد شركت واحد در اين قضيه آگرانديسمان كرده است و مثالي مي زند: «يك موقع شما مي گويي كه فلاني يك مشت پسته دربسته به من فروخته. اين يك مشت از چه مقدار است؟ آيا فلاني يك مشت پسته به شما فروخته كه همه اش در بسته بوده يا يك گوني پسته به شما فروخته؟»
مدير فروش ايران خودرو ديزل از مناقصه شركت واحد براي خريد دو هزار دستگاه جديد استقبال مي كند. او معتقد است كه اين مناقصه يك برنده دارد: ايران خودروديزل؛ و مطمئن است برخلاف گفته هاي تيموري، قرارداد شركت هاي واحد و ايران خودرو ديزل فسخ نخواهد شد.
«اتوبوس هايي كه اين همه حرف رويش هست نزديك به ۱۴۰۰ دستگاه است. ما اتوبوس هاي ديگري نيز به آنها فروخته ايم. مثل مدل هاي ۳۵۵ O- كه خيلي خوب دارند كار مي كنند. در مورد عيب هايي هم كه به اتوبوس هاي گازسوز ما گرفته اند و احتمال آتش سوزي را مطرح كرده اند، يك مثال مي زنم. يكي از رانندگان شركت واحد نزديكي هاي پل گيشا، آنجا كه دو تا دوربرگردان دارد، اشتباها به مسير فرعي مي پيچد و كپسول گاز اتوبوس را به سازه فلزي مي كوبد. حتي تست هاي تصادف هم اينطوري نيست!»
اكثر قطعات ايران خودرو ديزل در داخل توليد مي شود، گرچه وقتي كه بحث مبلغ و قيمت به ميان مي آيد، معلوم مي شود كه قطعاتي نيز از خارج وارد مي شود. مدير فروش ايران خودرو ديزل مي گويد: «اتوبوس هاي خارجي بدون عوارض هر كدام بين ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار دلار قيمت دارند. حداقل ۴۰ درصد هم بايد عوارض بپردازند تا آنها را وارد كنند. در حالي كه ما به قيمتي پايين تر به آنها اتوبوس مي دهيم كه شركت واحد طي ۷ماه گذشته ۱۴۰۰ اتوبوس از ما گرفته بدون آنكه يك ريال هم به ما پرداخت كرده باشد.»
ايران خودرو ديزل اتوبوس مدل ۴۵۷C- خود را به متقاضيان با قيمت يكصد ميليون تومان (نقد و اقساط) مي فروشد. قيمت براي شركت واحد ۱۰۰هزار دلار براي هر دستگاه است.اما اگر محصولات اين شركت ارتقاي كيفيت پيدا نكنند، آنگاه بزرگ ترين بازار داخلي براي آنان ديگر وجود نخواهد داشت. به نظر مي آيد كه تهديد شركت واحد جدي است.

پاسخ تعاوني مسكن جهاد كشاورزي به اظهارات مديركل محيط زيست استان تهران
مورخه هشتم ارديبهشت ۸۳ گفتگويي با آقاي مهندس پيراسته مدير كل محيط زيست استان تهران پيرامون مالكيت ۴۰۰۰ خانواده عضو تعاوني مسكن وزارت جهادكشاورزي در روزنامه همشهري با حجم يك صفحه درج و منتشر گرديد كه نمونه بارز تشويش اذهان عمومي به قصد تضيع حقوق مالكين تلقي مي گردد. در ابتدا مصاحبه گر با مقدمه اي كاملا كذب سعي نموده زمينه را به صورتي فراهم نمايد كه پاسخهاي آقاي پيراسته به سئوالاتي از پيش طراحي شده ساماندهي گردد، توجه حضرتعالي را به مقدمه مصاحبه جلب مي نمايد «تصرف بيش از ۲۴۰ هكتار از اراضي پارك ملي سرخه حصار توسط تعاوني مسكن وزارت جهاد كشاورزي كه البته تعاوني ۲۷ ارگان ديگر هم به مرور زمان در آن سهيم شده اند موضوع تازه اي نيست مقاومت هاي سازمان محيط زيست، درگيريها و زدوخوردها، آتش زدنها، دوربين شكستنها...!»
۱- عنوان تصرف بر مالكيت قانوني و شرعي ۴۰۰۰ سند تفكيكي سربي با پشتوانه بيش از ۱۴ حكم قضائي از بدوي تا تجديدنظر و ديوانعالي كشور، توسط خبرنگاري كه حتي از ذكر نام خود در كنار مصاحبه خودداري مي نمايد چه مفهومي دارد؟
۲- عنوان پارك ملي بجاي شهرك زيتون به استناد كدام سند و مدرك مكتوب ارائه شده از طرف محيط زيست و يا هر نهاد ديگري در مقدمه گنجانده شده است؟ و اين در حالي است كه سازمان محيط زيست به عنوان مدعي تملك حتي قصد خريد يك قطعه از اين ۴۰۰۰ ملك شخصي را ندارد. اظهارات خانم دكتر ابتكار رياست محترم سازمان حفاظت محيط زيست مبني بر اينكه بحثي در مورد خريد اراضي نيست اعضاء فقط زمين معوض مي گيرند (مورخه ۱۵/۱۲/۸۲). موضوع پرداخت بهاي زمين را منتفي مي نمايد و در مورد معوض هم اعضاء و مالكين شهرك زيتون با تنظيم طومار و اعلام نظر در جلسه مشترك هيئت مديره و نمايندگان تعاوني هاي ۲۸گانه و به استناد ماده ۶ قانون تملك با رد پذيرش زمين معوض پيشنهادي محيط زيست در مقابل زمينهاي خود طي اطلاعيه اي در روزنامه همشهري مورخه ۱۵/۱/۸۳ مراتب مخالفت خود را اعلام نموده اند.
۳- تعاوني مركزي مسكن وزارت جهاد كشاورزي از بدو تأسيس متشكل از ۲۸ تعاوني وابسته به وزارت جهاد كشاورزي است. مقدمه چيني و القاء پيوستگي مرور زمان اين تعاوني ها به تعاوني مركزي ادعاي مغرضانه اي است كه با اهداف خاص توسط سازمان محيط زيست عنوان مي شود.
۴- ۱۶ سال و در حقيقت دو دهه از حركتهاي غيرقانوني عليه اين تعاوني مسكن و اعضاء آن مي گذرد چون سازمان محيط زيست با طرح دعاوي در محاكم مختلف كه هر كدام بعد از گذشت چندين سال به نفع تعاوني صدور را‡ي گرديده همچون شكات حرفه اي با طرح دعوايي ديگر ضمن اتلاف وقت و به هدر دادن عمر مالكين مظلوم و بي سر پناه اهداف خود را پيگيري مي نمايد.
۵- عنوان حكم مستقيم رياست محترم جمهوري توسط مصاحبه گر چيست؟ ذكر نام مسئولين محترم نظام مقدس جمهوري اسلامي و سوء استفاده ابزاري از درج چنين مطلبي بر مقدمه به چه قصد و نيت طراحي مي گردد؟
۶- مگر سازمان محيط زيست متولي ساخت و ساز مي باشد كه اجازه و يا تخريب حقوق مكتسبه مالكين از ايشان سئوال و جواب مي شود؟ نفي و اخلال در مالكيت شرعي و قانوني اعضاء توجيه پذير نيست.
۷- در سئوال و جواب هاي بعدي، شهرداري، وزارت كشور، مسكن و شهرسازي، نيروي انتظامي،  قضات، اداره ثبت و ساير نهادهاي قانوني مورد انتقاد مسئولين محيط زيست واقع گرديد ه اند و اين در حالي است كه اين سازمان «با غصب بيش از ۳ هكتار از زمينهاي اين تعاوني اقدام به ساخت و ساز غيرمجاز نموده كه اين تصرف عدواني با رهنمود رياست محترم قوه قضائيه بر شكايت اعضاء در دادگاه ويژه تخلفات كاركنان دولت در حال بررسي ماهوي است.
۸- درمصاحبه اشاره به همسويي شوراي تأمين استان با محيط زيست گرديده بر همين اساس طرح دو شكايت از طرف اعضاء در دادگاه ويژه كاركنان دولت در حال بررسي است. سازمان محيط زيست در حالي مدعي حمايت شوراي تأمين است كه با ناديده گرفتن دستورالعمل شوراي تأمين خطاب به مديريت سازمان محيط زيست مبني بر (لذا دستور فرمائيد به منظور جلوگيري از وقوع تنش از صدور هرگونه اطلاعيه و طرح اخبار و انجام مصاحبه مطبوعاتي در مورد اراضي سرخه حضار تا تعيين تكليف نهايي شكايت مذكوراز سوي مراجع صالحه خودداري و مراتب را در روال عادي و كانال هاي معمولي پيگيري فرمائيد. ۱۶/۶/۱۳۸۲ شوراي تأمين استان) لازم بذكر است كه آگهي تملك سازمان محيط زيست نيز براساس شكايت تعاوني در محاكم قضائي در دست بررسي است و حكم موقت رد تملك صادر ولي هنوز حكم نهايي صادر نگرديده است.
۹- سازمان محيط زيست با ناديده گرفتن قوانين، تغيير كاربري اراضي تعاوني را غير ممكن مي داند، اين سازمان نمي تواند از طرف تمامي نهادها و مراكز تصميم گيري به صورت يكجانبه اظهار نظر نمايد (تغيير كاربري به عهده اعضاء كميسيون ماده ۵ مي باشد).
۱۰- قسمت آخر مصاحبه ساخت و ساز غيرمعقول و غيرمنطقي را اعلام مي كند كه اعضاء تعاوني با تحمل ۲۰ سال انتظار و با صراحت خواستار ساخت و ساز قانوني، معقول و براساس ضوابط و اصول شهرسازي مي باشند و ساخت و ساز در شهرك زيتون هيچ فشاري بر تراكم ساختمان در تهران به وجود نخواهد آورد بلكه از بار ترافيك شهري تهران نيز به تعداد ۴۰۰۰ خانواده خواهد كاست.
اشاره: درباره جوابيه فوق شايان توجه است كه :
علاوه بر سازمان حفاظت محيط زيست، شوراي شهر و شهرداري تهران نيز صراحتا ساخت و ساز در پارك ملي سرخه حصار را غيرقانوني اعلام كرده اند. بديهي است كه روزنامه همشهري از اين جهت وظيفه خود مي داند پيگير حقوق ميليونها شهروند ساكن شهر پر ازدحام و آلوده تهران باشد.

طرح واگذاري مديريت زمين شهري
مديركل توسعه شهري سازمان شهرداري هاي كشور از آماده شدن طرح مديريت زمين شهري به شهرداري طي يك ماه آينده خبر داد. شايد اين موضوع بيش از هر چيز ديگر اين روزها در سطح شهر احساس شده باشد.
مهندس فيروز دولت آبادي گفت: «موضوع اداره و نظارت بر زمين هاي شهري معارض در طرح هاي توسعه شهري در اولويت برنامه هاي شهرداري قراردارد و به زودي كميسيون زيربنايي دولت اين موضوع را بررسي خواهد كرد.»
وي افزود: «به دنبال جلسات متعددي كه شهرداران كلانشهرها در اين خصوص برگزار كردند، كليات طرح مورد موافقت قرار گرفته و انتظار مي رود نكات جزيي باقي مانده در اين طرح نيز با برگزاري جلسه اي از سوي شهرداران كلانشهرها به سرانجام برسد.»
دولت آبادي در ادامه به واگذاري وظايف جديد شهرداري ها كه از سوي شوراي عالي اداري مورد موافقت قرار گرفته است اشاره كرد و گفت: «متاسفانه دستگاه هاي دولتي و اجرايي در اين خصوص همكاري لازم را صورت نمي دهند.»
مديركل توسعه شهري سازمان شهرداري ها افزود: «بر همين اساس كميسيوني در وزارت كشور براي بررسي اين موضوع تشكيل داديم كه با عدم استقبال دستگاه هاي دولتي روبه رو شد.»
وي تصريح كرد: «اگر اين كميسيون شكل مي گرفت قطعاً مشكلات و ابهامات موجود بر سر راه واگذاري اين وظايف به شهرداري ها نيز مرتفع مي شد كه بنا به دلايلي اين كار صورت نگرفت.»
دولت آبادي در ارتباط با علت مخالفت دستگاه هاي دولتي براي واگذاري اين وظايف جديد به مديريت شهري گفت: «دستگاه هاي دولتي معتقدند كه شهرداري توان انجام وظايف جديد را ندارد و بهتر است كه اختيارات شهرداري افزايش نيابد.»
وي تاكيد كرد: «ما معتقديم اگر اين وظايف به صورت منطقي و اصولي، تفكيك و به تدريج به شهرداري ها واگذار شود، مي تواند منجر به ايجاد مديريت واحد و متمركز شهري شود.»
دولت آبادي در عين حال گفت: «البته به غير از شهرداري هاي كلانشهرها كه از قبول اين وظايف بنا به مشكلاتي كه معتقدند وجود دارد امتناع كرده اند، حدود ۵۰ شهرداري كشور توانسته اند ۵ وظيفه اوليه را كه شوراي عالي اداري پيشنهاد داده است قبول كنند.»

كمك به زلزله زدگان
زلزله يك بار ديگر به ايران سر زد. اين بار نه از بم كه از شمال كشور به مردم هشدار داد كه شوخي طبيعت مي تواند مساله ساز هم باشد.
هيات دولت عصر روز يكشنبه به رياست آقاي سيدمحمد خاتمي رئيس جمهوري تشكيل جلسه داد و وضعيت مناطق آسيب ديده در زلزله اخير را بررسي كرد. به گزارش دفتر امور رسانه هاي رياست جمهوري در ابتداي اين جلسه نماينده اعزامي رئيس جمهوري گزارشي از وضعيت مناطق زلزله زده در استان هاي مازندران، قزوين و نحوه امدادرساني و خدمات دستگاه هاي اجرايي و جمعيت هلال احمر را به هيات دولت ارايه كرد.بر اساس اين گزارش خسارات مالي ناشي از زلزله قابل توجه بوده و دستگاه هاي ذيربط موظف شدند نسبت به تامين مالي و امكانات براي جبران خسارات اقدام كنند.اميدواريم دستگاه هاي ذيربط آنطور كه درباره زلزله زدگان بم وارد عمل شدند، به كمك مناطق زلزله زده شمال كشور نروند!

واردات آمبولانس
زلزله چند روز اخير كشور در شمال و همين طور استان قزوين باعث كشته و مجروح شدن تعدادي از هموطنان شد.
در اين رابطه، هيات دولت در گذشت تعدادي از هموطنان در اثر زلزله و همچنين درگذشت استاندار خوب قزوين و همراهانشان را به خانواده هاي آنان و مردم شريف قزوين تسليت گفت.
ضمنا به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اجازه داده شد به منظور اجراي پروژه بهبود استاندارد مراكز بهداشتي و درماني و خانه هاي بهداشت و بهبود دسترسي و خدمات اورژانس، نسبت به واردات ۵۰۰ دستگاه خودرو آمبولانس اقدام كند.
واردات ۵۰۰دستگاه آمبولانس را به فال نيك مي گيريم و اميدواريم ساير سازمان ها نيز براي كمك به هموطنان زلزله زده از هيچ كاري فروگذار نكنند.

عوارض بنزين در آلمان
درآمد آلمان از محل ماليات بر فروش بنزين از درآمد ۱۱ كشور عضو اوپك بيشتر است. آلمان سالانه ۵۰ ميليارد دلار از مصرف كنندگان بنزين ماليات مي گيرد كه اين رقم، از درآمد ۱۱ كشور اوپك بيشتر است.
بر اين اساس ۶۳ درصد اين رقم صرف حفظ محيط زيست مي شود.مصرف بنزين در كشور آلمان به ۷۱ ميليارد ليتر در سال مي رسد. دولت آلمان ۳۸ ميليارد يورو بيشتر از قيمت واقعي بنزين، از مردم اين كشور پول مي گيرد.
در حال حاضر ۵۴ ميليون دستگاه خودرو در آلمان تردد مي كنند كه از اين تعداد ۴۵ ميليون دستگاه خودروشخصي است.بنزين طي سال هاي اخير به شدت در آلمان گران شده و همين مساله موجب شده مصرف اين فرآورده گران قيمت كاهش ۲۰ درصدي را تجربه كند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |