چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۹۷
حوادث
Front Page

سخنگوي قوه قضائيه: فكر نمي كنم مشكلي از نظر وزارت بهداشت در اين باره وجود داشته باشد
حكم هموفيلي ها  اجرا خواهد شد
يكي از بيماران كه شاكي اين پرونده هم است، گفت: «پس از هفت سال توانستيم به حق مان برسيم و مشخص نيست چه زماني را براي دريافت غرامت بايد صبر كنيم. بيماران تالاسمي در كشور ما فراموش شده اند .آنها آلوده به ويروس خطرناكي هستند»
مسوولان بيمارستان به دليل اين كه غسالخانه [...] متوفيان مبتلا به ايدز را نمي  شستند، گواهي فوت اكثر متوفيان را عوض كرده و علت مرگ آنها را ايست قلبي ذكر كرده اند
009051.jpg
وزارت بهداشت و درمان در اطلاعيه رسمي خود، در پاسخ به استعلام قوه قضائيه اعلام كرده است داروهاي مر  يوي فرانسه آلوده نبوده است.
سعيد مسيح 
آيا با صدور حكم پرونده جنجالي بيماران هموفيلي پس از هفت سال از سوي قاضي دادگاه عمومي تهران اين ماجرا به پايان خود رسيده است؟
پرونده اي كه در پي دادخواهي يك كارمند ساده هموفيلي در سال ۱۳۶۴ اولين جرقه آن زده شد و هياهويي به راه انداخت كه شعله هاي آن تا به امروز دامان بسياري را گرفته است. آن كارمند در اثر استفاده از فرآورده هاي خوني وارداتي به ايدز مبتلا شده و مجبور به شكايت از مسوولان وقت وزارت بهداشت شد.
سرانجام در سال ۷۶ اين پرونده در دادگستري گشوده شد و رسيدگي به آن در دستور كار قاضي پرونده قرار گرفت. پرونده اي كه تاكنون سه قاضي عوض كرده و بالغ بر يك هزار و يكصد نفر شاكي دارد، در طول هفت سال گذشته ۸۰ نفر از شاكيان خود را از دست داده است.
آيت الله هاشمي شاهرودي رئيس قوه قضائيه هم در پاسخ به نامه كانون هموفيلي ايران در خصوص صدور حكم خطاب به رئيس دادگستري تهران، خواستار قاطعيت و شهامت قاضي در انشاي راي شده است.
مديرعامل كانون هموفيلي ايران در اين باره مي گويد: «در اين حكم وزارت بهداشت و درمان و سازمان انتقال خون محكوم به پرداخت غرامت شده اند.»
نماينده شاكيان هموفيلي ادامه مي دهد: «احتمالاً نسبت پرداخت غرامت دو به يك است، زيرا وزارت بهداشت مسوول نظارت بر سلامت فرآورده هاي خوني بوده است.»
قويدل معتقد است كه تعيين خسارت مادي بيماران براساس نظريه هاي پزشكي قانوني است. او مي گويد: «از تمام اين بيماران تحقيق شده و موقعيت خانوادگي و اجتماعي آنها در پرونده هاي قضايي موجود است و قاضي براي تك تك اين اين بيماران به نسبت موقعيت اجتماعي از دست رفته شان خسارت معنوي منظور كرده است.»
وي تامين خسارت درماني به بيماران را از ديگر نكات مثبت راي صادره عنوان مي كند و مي گويد: «البته اين خسارت به بيماران پرداخت نخواهد شد، بلكه بودجه آن به دانشگاه علوم پزشكي ابلاغ خواهد شد و اين دانشگاه بايد اين بيماران را با آخرين پروتكل جهاني تحت درمان قرار دهند. براي مثال براي هپاتيتC ساليانه ۱۷ ميليون تومان در نظر گرفته شده، در حالي كه با داروهاي ايراني و معمولي با ۴ميليون تومان مي توان اين بيماران را درمان كرد. اين در حالي است كه داروهاي موردنظر قويدل عوارضي جانبي زيادي دارند و براساس راي دادگاه بايد دوره درمان شكات طبق پروتكل هاي جهاني و داروهايي با كيفيت انجام شود.»
مديرعامل كانون هموفيلي ايران همچنين اعلام كرد كه طبق راي صادره، سازمان انتقال خون و وزارت بهداشت موظف شده اند كه به دليل توهين هايي كه به خانواده هاي بيماران شده، رسماً اعلام كنند كه آلودگي اين بيماران به ايدز به دليل تزريق فرآورده هاي خوني آلوده بوده و نه چيز ديگر. همچنين كليه هزينه هاي داوري اين پرونده طبق راي برعهده وزارت بهداشت و درمان و سازمان انتقال خون است.
وي پس از تشريح اين مطلب با اشاره به اين اگر فرآورده هاي خوني تزريق شده به اين بيماران آلوده بوده و در اين ميان سازمان انتقال خون مقصر است، تصريح كرد «وزارت بهداشت و درمان در اطلاعيه رسمي خود، در پاسخ به استعلام قوه قضائيه اعلام كرده است داروهاي مر يوي فرانسه آلوده نبوده است.»
مديرعامل كانون هموفيلي ايران با يادآوري اين نكته كه از ابتداي مطرح شدن اين پرونده در سال ۱۳۷۶ تعداد فوت شدگان ناشي از مصرف فرآورده هاي خوني آلوده ۸۰ نفر اعلام شده است معتقد است: «پس از آن ما گواهي هاي فوت را بررسي كرديم و متوجه شديم كه مسوولان بيمارستان به دليل اين كه غسالخانه [...] متوفيان مبتلا به ايدز را نمي  شستند، گواهي فوت اكثر متوفيان را عوض كرده و علت مرگ آنها را ايست قلبي ذكر كرده اند. «ما مجدداً اين مساله را در كميته ايدز كشوري احيا كرده ايم و ارزيابي مان اين است كه چيزي حدود ۲۵۰ الي ۳۰۰ نفر به دليل تزريق محصولات و فرآورده هاي خوني آلوده، مبتلا به ايدز شده اند و نزديك به ۷۰ درصد از جامعه هموفيلي ايران كه جمعي در حدود ۳هزار نفر هستند هم قطعاً آلوده شده اند.»
وي اضافه كرد: «هم اكنون تعداد شكات اين پرونده يك هزار و ۱۰۰ نفر است كه اين تعداد حدود ۲۰۰ نفر از بيماران دياليزي، جانبازان جنگ تحميلي و بيماران تالاسمي هستند.»
به گفته پزشكان، مشكل تالاسمي ها از هموفيلي ها بيشتر است زيرا بيماري خودشان هم به كبدشان صدمه مي زند و بيماري ناشي از آلودگي اين فرآورده ها هم مشكل مضاعفي براي آنها شده است و روز به روز آمار مبتلايان به سرطان كبد هم در حال افزايش است.
يكي از بيماران كه شاكي اين پرونده هم است، گفت: «پس از هفت سال توانستيم به حق مان برسيم و مشخص نيست چه زماني را براي دريافت غرامت بايد صبر كنيم. بيماران تالاسمي در كشور ما فراموش شده اند. آنها آلوده به ويروس خطرناكي هستند.»
دكتر الهام سخنگوي قوه قضائيه هم درخصوص ملاقات رئيس قوه قضائيه با وزير بهداشت گفت: «من در اين مورد سوال كردم و به نظر وزير بهداشت در اين باره رئيس كل دادگستري تهران صبحت كرده اند و هنوز مذاكره و صحبتي بين رئيس قوه قضائيه و وزير بهداشت صورت نگرفته است اما نظر آيت الله هاشمي شاهرودي تامين حقوق آسيب ديدگان هموفيلي است ان شاءا... آن حكم اجرا خواهد شد و فكر نمي كنم مشكلي از نظر وزارت بهداشت در اين باره وجود داشته باشد.»
هم اكنون شاكيان اين پرونده از اين موضوع نگران هستند كه زمان اجراي حكم، همانند زمان رسيدگي به پرونده طولاني شود و دراين مدت تعدادي از بيماران بدون رسيدن به حق شان فوت كنند.

در دادگاه خانواده مطرح شد
درخواست طلاق از داماد ۱۵ ساله
مهين :علي و دخترم با هم بازي مي كردند و گاهي كه دعوايشان مي شد همديگر را كتك مي زدند و من نمي دانستم چه كار بايد بكنم. به هر حال همه اين مشكلات را تحمل و ۷ سال با «علي» زندگي كردم
زني كه در ۳۰ سالگي پس از مرگ همسرش، با برادر ۱۵ ساله او ازدواج كرده بود، به دادسراي خانواده رفت و تقاضاي طلاق كرد.
اسمش «مهين» است. اهل زاهدان و ساكن تهران. مي گويد: در خانواده ما رسم بر اين است كه دختر با يكي از اقوامش وصلت كند. وقتي ۱۵ ساله بودم به اجبار خانواده با پسرعمويم ازدواج كردم. او هم معتاد بود و هم دست بزن داشت. هرچقدر به پدرم مي گفتم كه طلاق من را از شوهرم بگير، او پافشاري مي كرد و مي گفت: «با لباس سفيد عروسي به منزل شوهرت رفته اي و با كفن سفيد هم برمي گردي.» وقتي دخترم به دنيا آمد شوهرم به خاطر آينده او تصميم گرفت به تهران بياييم.
زندگي مان بهتر شده بود كه خانواده شوهرم براي اينكه از پسرشان دور نباشند به تهران آمدند.
دخالت هاي پدر و مادر شوهرم در زندگي مان باعث شد تا دوباره همسرم دست بزن پيدا كند.
وقتي دخترم ۱۰ ساله شد شوهرم در يك تصادف جانش را از دست داد. با خودم مي گفتم كه بعد از مراسم، پيش پدر و مادرم برمي گردم و دخترم را بزرگ مي كنم و سروسامان مي دهم. اما بعد از چهلم شوهرم هنگامي كه قصد داشتم همراه پدر و مادرم به زاهدان برگردم مادرشوهرم به پدرم گفت: «چون ما دوست نداريم كه عروس مان با خانواده اي غريبه وصلت كند و نوه مان هم زير دست ناپدري بزرگ شود، تصميم گرفته ايم مهين با «علي» برادرشوهرش ازدواج كند.»
همان موقع اعتراض كردم و گفتم كه «علي۱۵»سال بيشتر ندارد و تقريبا۱۵ ً سال از من كوچكتر است. اما پدرم مرا كتك زد و مجبورم كرد تا با «علي» ازدواج كنم.
«علي» خيلي بچه تر از آن بود كه مسايل را درك كند. براي همين ما به عقد هم درآمديم. مشكلاتم از گذشته بيشتر شده بود. علي و دخترم با هم بازي مي كردند و گاهي كه دعوايشان مي شد همديگر را كتك مي زدند و من نمي دانستم چه كار بايد بكنم. به هر حال همه اين مشكلات را تحمل و ۷ سال با «علي» زندگي كردم.
اما او حالا جوان شده و مي خواهد با دختري متناسب با خودش ازدواج كند. مدام به من سركوفت مي زند. دخترم هم دسته كمي از او ندارد. مي گويد اگر مي خواستم مي توانستم در مقابل اجبار خانواده ام در ازدواج با برادرشوهرم مقاومت كنم.
ديگر نمي توانم اين وضعيت را تحمل كنم. خسته شده ام و قصد دارم كه از شوهرم جدا شوم. مي دانم كه او هم مخالفت نمي كند. چون او هم حق دارد. جوان است و مي خواهد جواني كند.

تصادف دو خودروي رنو و پيكان ...
عكس ها: هادي مختاريان 
009054.jpg

اين عكس ها مربوط به تصادف دو خودروي رنو و پيكان در خيابان سمنگان منطقه نارمك است. اين سانحه در روز جمعه اتفاق افتاد و راننده پيكان غافل از آنكه حادثه اي در كمين خودروي اوست آن را كنار خيابان پارك كرده و به سراغ كار خود رفته است.
علت برخورد خودروي رنو با پيكان پارك شده، سرعت بيش از حد آن و عدم توانايي راننده براي كنترل اتومبيل خود است، چنانكه كنترل خودرو از دستش خارج شده و پس از برخورد با پيكان آن را به داخل جوي آب پرت كرده است.
البته در اين حادثه خوشبختانه تلفات جاني متوجه كسي نشده است و فقط راننده رنو از ناحيه دست همانطور كه مي بينيد زخمي شده است. البته او بايد خسارات مالي زيادي را براي هردو خودرو پرداخت كند.
009057.jpg
009060.jpg

يك توپ و ۱۲ ضربه چاقو
شما پسري هستيد نوجوان و ۱۲ ساله. در يك بعدازظهر مطبوع بهاري مشغول بازي فوتبال و گل كوچك در محله خودتان هستيد و بازي را هم ۲ بر صفر جلوييد. ناگهان دو نفر جوان رعنا و خوش تيپ از راه سر مي رسند و بدون اينكه با شما صحبتي بكنند توپ پلاستيكي قرمز رنگ و دولايه شما را مي گيرند و خودشان با يكديگر مشغول بازي مي شوند.
شما اهل مرام و مردانگي هستيد و ايده آل ترين نوجوان محله. براي جبران اهانتي كه به شما شده است سروقت آن دو نفر مي رويد و با شيوه اي نه چندان مودبانه از آنها توپ تان را مي خواهيد و در پاسخ سيلي آبداري را نوش جان مي كنيد و برق ۳ فازاز سر تان مي پرد و عصباني مي شويد و شروع به فحاشي مي كنيد و ۵ ضربه چاقو به نواحي كمر و پا و سينه و شكم تان پاسخي است كه دريافت مي كنيد.
آنچه خوانديد نه لطيفه بود و نه حكايتي سوررئال، بلكه ماجرايي است كه بر سر «حسين.ب» آمده است و او حالا در بيمارستان بستري است و اوضاع و احوالش رو به بهبودي است.
او در اين باره مي گويد: «آنها پس از زدن ضربات چاقو از محل گريختند و هنوز اطلاعي از آنها در دست نيست.» ماموران با شكايت خانواده حسين درصدد دستگيري آن دو جوان هستند.

همسايه دزدي
نوجوان ۱۴ ساله اي كه به همراه يكي از دوستانش وسايل منزل همسايه و ۱۱ ميليون تومان پول را سرقت كرده بود، دستگير شد.
متهم كه «مجيد» نام دارد در دفاع از خود، تقصير را انداخت گردن رفيق ناباب: بهنام فريبم داد. گفت: اول حرفش را نشنيده گرفتم اما آنقدر در گوشم خواند كه وسوسه شدم و تصميم گرفتم با او به سرقت بروم.
اين دزد مظلوم ادامه مي دهد: «يك شب كه همسايه ديوار به ديوارمان به مهماني رفته بود، بالاي ديوار رفتم و وارد خانه شان شدم. «بهنام» چون پايش شكسته و پلاتين در آن بود نمي توانست از ديوار بالا بيايد براي همين در را باز كردم و او وارد حياط شد.
«بهنام» چاقو لاي كركره پنجره انداخت و در را باز كرد و وارد خانه شديم. وسايل خانه را به حياط آورديم و پنج ميليون تومان پول نقد و شش ميليون تومان چك برداشتيم. تعدادي از وسايل خانه را نيز از ديوار وارد خانه مان كرديم.» اما ناگهان صاحبخانه سر مي رسد. «بهنام» كه پول ها دستش بوده فرار مي كند و مجيد گير مي افتد. اي امان از رفيق ناباب!
پرونده اين سرقت در شعبه سوم دادسراي اطفال در حال رسيدگي است.

«كمال» هنوز آزاد است
نوجواناني كه با چاقو و قمه به خودروها و شيشه مغازه ها خسارت وارد مي  كردند، دستگير شدند.
ماموران كلانتري با گزارش مردم، مبني بر خسارت وارد كردن عده اي نوجوان به مغازه ها و اتومبيل ها موفق به دستگيري ۳ نفر شدند. متهمان در تحقيقات عنوان كردند كه هيچگونه ارتباطي با اراذل و اوباشي كه با چاقو به مغازه ها وخودروهاي مردم خسارت وارد كردند ندارند و شخصي به نام «كمال» كه سردسته يك گروه ازسارقان كم سن و سال است اين كار را انجام داده است.
پس از معرفي متهمان اصلي پرونده توسط دستگيرشدگان عده اي از آنها دستگير شدند و در بازداشت به سر مي برند.
يك منبع آگاه در اين باره گفت: «كمال» هنوز متواري است.

مسلخ زغال سنگ
مرگ اين بار به سراغ قرباني خود در زلزله و سيل و تصادف و انفجار نرفت. مرگ قرباني اش را از ميان كارگران معدن انتخاب كرد و به اين ترتيب جوان ۲۳ ساله اي را كه در معدن زغال سنگ كرمان كار مي كرد به كام نيستي برد. عبدالرضا مولايي، ساعت دوازده و نيم ظهر هنگام كار استخراج، بر اثر ريزش زغال سنگ در زير خروارها آوار قرار گرفت و يك ساعت و نيم بعد، وقتي ساعت ۲ بعدازظهر كار تعطيل شد، كارگران متوجه غيبت او شده، بلافاصله به محل كار مراجعه و جسم بي جان او را به پزشكي قانوني منتقل كردند. پزشكي قانوني هم ساعت ۷ بعدازظهر پس از معاينات لازم، مرگ كارگر معدن زغال سنگ كرمان را ۶ ساعت قبل از آن يعني ساعت يك بعدازظهر اعلام كرد و علت اصلي فوت او را بر اثر ضربات متعدد وارده به بدن به ويژه قفسه سينه و عوارض ناشي از آن دانست.

در آرزوي سرقت
صاحب طلا فروشي هنوز حساب كتاب آخر سالش مانده بود و كلافه مشغول رسيدگي به آنها بود كه با شليك چندگلوله توسط چند نفر سارق ناشناس به ديار ابدي شتافت.
سارقان مي خواستند پس از سرقت طلا فروشي به سرعت از آنجا بگريزند تا شايد بعد از پايان سال خوش رنگ و لعابي داشته باشند، اما بي فايده بود چرا كه ماموران كلانتري سناباد پس از گذشت چند ماه آنان را دستگير كردند. اين ماجرا در منطقه سناباد مشهد اتفاق افتاد و از محل اختفايآنها يك قبضه اسلحه رولور لوله بلند، سه تير فشنگ جنگي به همراه ۱۰ كيلوگرم ترياك كشف شده كه در تحقيقات بعدي آنها به هشت فقره سرقت مسلحانه در مشهد و چناران اعتراف كردند.

به هر سندي اعتماد نكنيد
حالا ديگر هر كسي مي تواند با خريدن يك دستگاه پرينتر رنگي و يك دستگاه پرس كارت، برش كاغذ و كارت و سه بسته كاغذ مقوايي و كارتي، براي خودش تشكيلات جعل سند راه بيندازد. اما اينكه آياهر كسي مي تواند به كار جعل سند بدون گرفتاري و دغدغه دستگير شدن ادامه دهد خود مساله اي جدا است . شايد به همين خاطر است كه هيچ باند جعل سندي نمي تواند خيلي دوام بياورد مثل همين باند جعل اوراق، اسناد و چك هاي مسافرتي كه درشهرستان بجنورد به دام افتاده اند. افراد اين باند پس از دستگيري فردي به نام «رسول» در فروردين امسال و اعترافات او به دام افتاده اند. هنگام دستگيري اعضاي اين باند ۷۵ ميليون ريال چك مسافرتي و ۱۳ ميليون ريال اسكناس جعلي و ديگر اقلام سرقتي درمدارك و اسناد آنها كشف شده است.

مرگبارترين گردباد
بدترين توفاني كه از سال ۱۹۶۸ ميلادي تاكنون برمه را در نورديده است دست كم ۱۴۰ نفر را كشت و ۱۸ هزار نفر را بي خانمان كرد.
اين توفان كه در نوع خود بي سابقه است با سرعتي بالاي ۱۷۰ كيلومتر در ساعت ايالت رايكن واقع در چند صد كيلومتري شمال غرب رانگون پايتخت برمه را به ويرانه اي تبديل كرده است. البته نمي توان تعداد دقيق قربانيان اين توفان و افرادي كه بر اثر آن آسيب ديده اند را مشخص كرد، اما دفتر هماهنگي كمك هاي بشردوستانه سازمان ملل متحد اعلام كرده است،  دست كم ۱۴۰ نفر در اين توفان كشته شده اند. بر اثر اين توفان مرگبار دست كم ۲۶۵۰ خانه به كلي تخريب شد و ۱۳۵۸ خانه ديگر به شدت آسيب ديده اند و حدود ۱۸ هزار نفر در اين منطقه بسيار فقير و عقب مانده بي خانمان شده اند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |