يكشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۰۶
وقتي فوتبال آغاز مي شود
موج مكزيكي در قلب
فوتبال مي تواند ۹۰ دقيقه استرس محض به بيننده منتقل كند . اگر مشكل قلبي داريد با احتياط بيشتري به تماشا بپردازيد
009699.jpg
بهانه اين مطلب آغاز يورو ۲۰۰۴ است، بازي هايي كه ممكن است زبانمان لا ل قربانيان زيادي در سراسر دنيا داشته باشد.
عليرضا آشوري
هنگام بازي هاي حساس فوتبال آمادگي نسبي بخش هاي اورژانس وCCU بيمارستانها مثل آماده باش نيروهاي پليس ضروري به نظر مي رسد
تب فوتبال تند است و مي سوزاند؛ ده ها هزار نفر به استاديوم مي آيند، ميليون ها نفر نگران سراپا چشم و گوش به گيرنده هاي تلويزيوني چشم مي دوزند، كمپاني هاي بزرگ از توليد كنندگان موبايل و تلفن گرفته تا كارخانه هاي نوشابه سازي، ميليون ها دلار پول خرج تبليغات روي پيراهن بازيكنان مي كنند. شبكه هاي تلويزيوني با قراردادهايي نجومي حق پخش مسابقات را مي خرند تا چندين برابر آن سود ببرند و همه چيز و همه چيز به ۲۲ بازيكن، سه داور و دو مربي بستگي دارد تا اين همه داد و فرياد و هياهو به چه چيزي ختم شود... قبول داريد بدترين اتفاق اين است كه اين كارناوال هيجان با مرگ به پايان برسد؟
فوتبال پرطرفدارترين ورزش دنيا است و از لحاظ عملكردي شايد ساده ترين و قابل فهم ترين قوانين ممكن را دارد. آن چيزي كه فوتبال را تا اين حد پرطرفدار كرده، رويارويي بي واسطه بازيكنان در زمين بزرگ و هيجان زايدالوصفي است كه درحين يك مسابقه به بيننده منتقل مي شود. شايد مثلا هيجان يك مسابقه كشتي براي ما ايراني ها، يا يك مسابقه تنيس براي آمريكايي  ها، حتي بر هيجان خود ما بر فوتبال غلبه كند، اما هيجان فوتبال جهانشمول است. هيچ ورزشي را در تمام دنيا پيدا نمي كنيد كه تيم هاي غير ملي و باشگاهي غير ملي به اندازه تيم هاي باشگاهي يا ملي كشورهاي ديگر طرفدار داشته باشد. وقتي برزيل به ميدان مي رود ميليون ها غير برزيلي با اضطراب پيروزي اين تيم را دعا مي كنند يا وقتي مثلا رئال مادريد يا منچستر يونايتد بازي دارند ببينيد چندنفر طرفدار غير اسپانيايي يا غير بريتانيايي براي پيروزي آنها فرياد مي كشند.
اينها را گفتيم تا برسيم به اينجا كه در حال حاضر بي ترديد طرفداري از فوتبال چه به لحاظ كميت طرفداران، چه به لحاظ كيفيت اين هواداري، حالتي كاملا افراطي در سرتاسر جهان پيدا كرده است. حال مي خواهد طرفداري از تيم ملي فوتبال باشد يا يك تيم باشگاهي . وقتي اسپانيا در يك چهارم نهايي جام جهاني گذشته از كره شكست خورد و حذف شد گريه اسپانيايي ها و در سوي ديگر شادي مافوق تصور كره اي ها دو روي يك سكه بود. اما گاهي اين علا قه حد ومرز افراط را در مي نوردد.
يادم هست چندين دوره قبل در مسابقات جام باشگاه هاي اروپا(۱۹۹۹ ) وقتي منچستر يونايتد درعرض كمتر از ۳ دقيقه بازي يك بر هيچ باخته را به برد دو بر يك در مقابل بايرن مونيخ تبديل كرد چند نفر از دوستانم كه طرفدار بايرن بودند از شدت ناراحتي فردايش به دانشگاه نيامدند و برعكس طرفداران ايراني يونايتدها در دانشگاه كلاس را گذاشته بودند روي سرشان!
اين زمينه افراطي علاقه به فوتبال چه داخلي، چه خارجي، مي تواند مثل هر افراط كاري ديگري عوارض و تبعات ناخوشايندي داشته باشد. دانشمندان انگليسي اعلام كرده اند در جام جهاني ۱۹۹۸ وقتي انگلستان در ضربات پنالتي از آرژانتين شكست خورد و حذف شد در عرض روز بعد از مسابقه، آمار تصادفات رانندگي به طرز چشمگيري در انگلستان افزايش يافت. بسياري از رانندگان الكل مصرف كرده بودند و دليل آن را ناراحتي ناشي از حذف تيم ملي كشورشان عنوان مي كردند.
اما كاش قضيه صرفا به اختلال سيستم ترافيكي ختم مي شد. حتما شورش هاي خياباني بعد از مسابقات مهم را در كشورهاي مختلف به خاطر داريد، عصبيت و افسردگي ناشي از يك باخت يا شادي بيمارگونه بعد از يك برد، عوارض بدتري هستند كه بعد از بازي هاي فوتبال رخ مي  نمايند، اما از نظر پزشكي شايد بدترين و خطرناكترين آسيب وارده، احتمال بسيار بالاي حملات قلبي و ايست قلبي در بين تماشاگران فوتبال باشد. اتفاقي كه اصلا تاوان مناسبي براي مثلا باخت يك تيم نيست.
وقتي انسان بنابر هر دليلي هيجان زده مي شود سيستم اعصاب سمپاتيك فعال مي شود و به دنبال آن هورمون هايي از غده فوق كليوي آزاد مي شود كه مهمترين آنها آدرنالين است. در نتيجه اين فرآيند بدن آماده مقابله با استرس مي شود كه در آن لحظه در محيط وجود دارد. ضربان قلب و به تبع آن فشار خون بالا مي رود و توان بدني وعصبي به دليل آزاد شدن ذخاير قندي بدن افزايش مي يابد. اگر اين استرس مثلا يك مسابقه ورزشي باشد تمام اين مكانيسم ها در جهت انجام بهتر آن فعل و انفعال ورزشي به مصرف مي رسد، ولي اگر اين فشار عصبي به هر شكلي برداشته نشود ممكن است عوارض جبران ناپذيري براي انسان ايجاد شود كه مهمترين آنها احتمال حملات قلبي است. اصولا حملات قلبي شايعترين علت مرگ و مير در جوامع صنعتي هستند و مهمترين دليل آنهم استرس وحشتناك محيطي است.
حال در زمينه فوتبال بايد گفت از جنبه پزشكي، فوتبال مي تواند ۹۰ دقيقه استرس محض به بيننده منتقل كند و اگر فردي مستعد حمله قلبي باشد، خطر حمله و سكته قلبي به شدت در او افزايش مي يابد. استرس محيط، افراد سالم را هم دچار حمله قلبي مي كند تا چه رسد به كسي كه به دليل مثلا چاقي، سابقه فاميلي، برخي بيماري هاي زمينه اي و يا سابقه بيماري هاي قلبي به خودي خود مستعد سكته است. بالا رفتن فشار خون و افزايش ضربان قلب با افزايش استرس، بيشتر و بيشتر مي شوند تا جايي كه قلب انسان دچار حالت ناكفايتي مي شود و ايست قلبي رخ مي دهد.
در كشورهاي اروپايي تحقيقات فراواني در زمينه شيوع حملات قلبي بعد ازمسابقات فوتبال صورت گرفته است.
در ۲۲ ژوئن سال ۹۶ در جريان بازي حذفي هلند- فرانسه در بازي هاي قهرماني جام ملت هاي اروپا، ۶۰ درصد جمعيت كل كشور هلند اين بازي را بطور مستقيم تعقيب مي كردند. اين بازي در وقت عادي و اضافي با نتيجه مساوي به پايان رسيد و سرنوشت بازي به ضربات پنالتي كشيده شد.
در ضربات پنالتي، فرانسه، هلند را شكست داد و به مرحله بعدي صعود كرد. ۱۲۰ دقيقه هيجان كشنده و بعد هم شكست براي مردم هلند بسيار سنگين بود. بنابر گزارش پزشكان دانشكده پزشكي اوترخت، در عرض ۲۴ ساعت بعد از مسابقه، افزايشي ۵۰ درصدي در شيوع حملات قلبي و سكته قلبي در ميان مردان هلندي ديده شد.
محققان انگليسي نيز در مورد بازي معروف انگلستان - آرژانتين در جام جهاني ۹۸ جداي از مشكلات ترافيكي ايجاد شده، گزارشي از رخ دادن حملات قلبي ارايه كرده بودند. بعد از ۱۰ نفره شدن انگلستان به دليل اخراج ديويد بكام، انگليسي ها تا پايان وقت اضافي، فشار عصبي وحشتناكي را تحمل كردند. تيم انگلستان مردانه در برابر آرژانتيني ها مقاومت كرد اما در ضربات پنالتي مغلوب شد و از دور رقابت ها كنار رفت. پزشكان انگليسي گزارش كردند كه در آن روز، رشدي ۲۵ درصدي در ميزان سكته هاي قلبي در انگلستان ديده شده است. پزشكان انگليسي اضافه كردند كه تاكنون چنين افزايشي در هيچ كدام از مسابقات تيم ملي انگلستان ديده نشده بود.
اما در عين حال محققان در مورد تاثير قطعي استرس بازي هاي مهم فوتبال بر روي سلامتي قلب توافق كامل ندارند. همان طوركه در بالا هم ذكر شد برخي از مطالعات نشان مي دهند كه استرس و هيجان مسابقات فوتبال ممكن است امكان حملات قلبي را افزايش دهد. برخي از محققان مصرف دخانيات و الكل در زمان برگزاري و قبل يا بعد از بازي را در شدت بروز اين حملات موثر ارزيابي مي كنند. اما در عين حال برخي از محققان هم اعتقاد دارند كه شادي جمعي و حس مثبت بردن يك بازي مهم مي تواند خطر حملات قلبي و مرگ ناشي از آن را كاهش دهد.
محققان فرانسوي ۵ روز قبل و ۵ روز بعد از بازي فينال جام جهاني ۹۸ بين برزيل و فرانسه شيوع حملات قلبي را مورد بررسي قرار دادند. آن مسابقه را ۲۶ ميليون نفر فرانسوي معادل ۴۰ درصد جمعيت فرانسه به طور زنده دنبال مي كردند كه بزرگترين رويداد ورزشي تاريخ كشور فرانسه محسوب مي شد. فرانسوي ها گزارش كردند كه طي هر ۵ روز قبل و بعد از مسابقه كلا ۳۳ حمله قلبي در مردان ديده شد ولي در روز مسابقه اين ميانگين ۳۳ حمله قلبي به رقم ۲۳ كاهش پيدا كرد. اين عدد در بين زنان ۲۸ حمله قلبي بود كه در روز برد فرانسه به ۱۸ حمله كاهش يافته بود.
محققان علت اين كاهش حملات قلبي را به دليل شادي دست جمعي و ملي ناشي از پيروزي فرانسه ارزيابي كردند. اين محققان در مطالعه اي مشابه شيوع حملات قلبي در يك عيد ملي را نيز بررسي كردند و با نتيجه اي مشابه روبه رو شدند. به نظر مي رسد كه پيروزي و شكست به شدت در نوع پاسخ سيستم عصبي و قلبي عروقي بدن نسبت به استرس هاي فوتبال موثر است.
اما همين محققان توصيه مي كنند كه افراد مستعد به حملات قلبي، با رعايت ملاحظات پزشكي فوتبال ببينند يا بهتر است مسابقات خيلي مهم و پراسترس را اصلا تماشا نكنند. سري كه درد نمي كند را دستمال نبنديد.
در ايران اما متاسفانه آمار خاصي وجود ندارد يا دست كم نگارنده نتوانست به آن دست يابد. پيگيري و صحبت با چندين متخصص و مسوول در بيمارستان هاي تخصصي قلب تهران به نتيجه خاصي منتهي نشد. اين طور عنوان مي شد كه قطعا آماري وجود دارد ولي مربوط به قسمت ما نيست. خلاصه چندين نفر صحبت كردند و همه هم همان حرف قبلي را تكرار كردند. امكان ارتباط با روابط عمومي مركز اورژانس تهران هم متاسفانه ميسر نشد. اما از جمع بندي صحبت هاي پزشكان متخصص قلب كه طرف صحبت ما قرار گرفتند اين طور برآمد كه در بازي هاي ملي به خصوص وقتي كه تيم ملي بازي را واگذار مي كند و آن بازي هم بازي مهمي بوده، معمولا چند نفر را به دليل حمله قلبي به بيمارستان آورده اند.
مثلا يك متخصص قلب عنوان مي كرد كه بعد از بازي ايران با بحرين در مقدماتي جام جهاني كره و ژاپن بعد از باخت سنگين ايران بلافاصله براي رسيدگي به وضعيت دو بيمار كه هر دو دچار حمله قلبي شده بودند به بيمارستان فراخوانده شده بود. اما نگارنده در صحبت هاي اين متخصص قلب نكته اي مبني بر شيوع حمله قلبي بعد از بازي هاي باشگاهي به دست نياورد. البته يادمان هست پس از قهرماني پاس در ليگ امسال يك نفر در آزادي سكته كرد.
در تمام كشورهاي دنيا و از جمله در ايران خودمان هنگام بازي هاي حساس ملي يا باشگاهي بر مبناي احتمال وقوع ناآرامي هاي خياباني، نيروي پليس به حال آماده باش در مي آيد تا جلوي اوباشگري و حركات تخريبي طرفداران خشمگين يا بيش از حد خوشحال فوتبال گرفته شود. در عين حال به نظر مي رسد با توجه به تمام مطالب ذكر شده شايد آمادگي نسبي بخش هاي اورژانس وCCU بيمارستان هاي شهر هم نبايد از ذهن دور بماند.
جام ملت هاي اروپا در راه است و فقط برزيل و آرژانتين را كم دارد تا به اعتبار جام جهاني دست يابد. بسياري از ايراني ها طرفداران سفت و سخت تيم هاي اروپايي هستند. از همين الان بازار حدس و شرط و كل كل داغ شده است. فرانسه، ايتاليا، آلمان، انگلستان، هلند، اسپانيا و پرتغال همه در ايران طرفدار دارند اما بعيد به نظر مي رسد كسي به خاطر تيم هاي ملي خارجي سكته كند. يعني به عبارت صحيح تر اميدواريم اين اتفاق نيفتد. بين خودمان باشد، نگارنده هنگام بازي برزيل و انگليس در جام جهاني ۲۰۰۲ تا لحظه اي كه داور سوت پايان بازي را زد و برزيل انگلستان را ۱-۲ شكست داد، چند بار از فرط هيجان تا مرز سكته قلبي پيش رفت!

علا قه تهراني ها به مصرف آب معدني بيشتر شده است
رقيب آب تهران در قوطي
شايد روزي فرا رسد كه مردم پايتخت نشين به مانند شخصيت هاي يك داستان عزيز نسين در مصرف آب معدني آنقدر افراط كنند كه حتي پله هاي راهروي آپارتمان ها را با آب معدني بشويند
009720.jpg
ترجيح دادن آب چشمه ها به جاي آب سدها هر دليلي ممكن است داشته باشد ، اما مسوولا ن مي گويند خيالتان از بهداشت آب راحت باشد
محمد محمد پور
افزايش ۷ درصد ي مصرف آب تهران 
آمار مصرف آب ديروز شهروندان تهراني به۲ميليون و ۷۵۳ هزار متر مكعب رسيد كه نسبت به روز مشابه سال قبل ۷ درصد افزايش داشته است.
روابط عمومي شركت آب و فاضلاب استان تهران كل مصرف آب تهران از ابتداي سال جاري تا روز ياد شده را ۱۸۹ ميليون و ۴۹۴ هزار متر مكعب اعلا م كرد.
اين گزارش مي افزايد: در روز گذشته ۳۲ درصد آب تهران از طريق چاه ها و ۶۸ درصد آن از طريق سدهاي كرج و لتيان تامين شده است .
حجم مفيد كل منابع آب هاي سطحي تهران در سدهاي كرج، لتيان و لار ۵۱۲ ميليون متر مكعب است.
مصرف آب تهران، ديروز نسبت به روز قبل ۴۳/۱ درصد افزايش داشته است.

اگر تا همين ۵ سال پيش آب تهران مثال زدني بود و كويرنشينان به پايتخت مي آمدند تا ببينند چه اندازه اين جمله كه «آب تهران رنگ و رو باز مي كند» درست است، امروز رقيب، نه از راه لوله كه از داخل قوطي ها بيرون آمده است. آب هاي معدني در حالي حجم قابل توجهي از فضاي سوپرماركت ها را اشغال كرده كه ديگر آب تهران مثل گذشته زبانزد خاص و عام نيست. شايد روزي فرا رسد كه مردم پايتخت نشين به مانند شخصيت هاي يك داستان عزيز نسين در مصرف آب معدني آنقدر افراط كنند كه حتي پله هاي راهروي آپارتمان ها را با آب معدني بشويند.
ميزان مصرف آب معدني در ايران مشخص نيست، اما ارايه يك آمار اروپايي مي تواند وسعت امپراتوري اين بطري ها را معلوم كند. براساس آمار اتحاديه بين المللي آب هاي طبيعي معدني و آب هاي معدني گازدار اروپا، فرانسه با حدود ۱۰ميليارد ليتر آب معدني بسته بندي شده مقام نخست را در جهان دارا است. ايتاليا با توليد ۹ ميليارد ليتر و آلمان با توليد ۸ ميليارد و ۳۷۴ ميليون ليتر، مقام هاي دوم و سوم جهان را در اختيار دارند. اسپانيا با فاصله زياد و با توليد ۴ ميليارد و ۳۷۵ ميليون ليتر، در مقام چهارم است. ايتاليا از لحاظ مصرف سرانه آب معدني در مقام نخست قرار دارد. هر ايتاليايي سالانه ۱۹۰ ليتر آب معدني مصرف مي كند. در پي اين كشور، فرانسه با مصرف سرانه ۱۴۱ ليتر، بلژيك با مصرف سرانه ۱۳۵ ليتر و آلمان با مصرف سرانه ۱۱۳ ليتر قراردارند. دانماركي ها در اروپا كمترين اقبال را به بطري ها نشان داده اند، با مصرف سرانه تنها ۱۵ ليتر. آنها به آب تصفيه شده كشور خود اطيمنان بيشتري دارند.
كيفيت آب تهران به طور مشخص در سال ۸۰ افت كرد. جيره بندي آب و مشكلات خاص آن در كنار افت كيفيت، باعث شد لطمه بسياري به شهرت آب تهران وارد شود. روزهاي خوب بطري ها بود...
خروشي، معاون بهره برداري و هماهنگي آب شركت آب منطقه اي تهران مي گويد: «سال ۸۰ وضعيت بارش بسيار نامطلوب بود. آب سدها به حداقل خود رسيده بود و قاعدتا آلاينده هايي اضافه مي شد. در آن مقطع مشكلاتي در آب شرب وجود داشت. ما اين آب هاي سطحي را به دقت تصفيه مي كرديم، اما به هر حال ناخالصي هايي پيدا مي شد.»
شركت آب منطقه اي تصفيه خانه شماره ۵ خود را نيز افتتاح كرد. سوگلي تصفيه خانه ها شايد حتي امكاناتي به مراتب بيشتر از تصفيه خانه فاطمي داشته باشد كه آب را در ۹ مرحله تصفيه مي كرد و در مرحله آخر حتي زحمت سرد كردن آن را مي كشيد و از طريق لوله ها به داخل منازل مي فرستاد. شركت آب، كيفيت آب هايي كه از اين تصفيه خانه خارج مي شوند را فوق العاده مي داند.
«يك ماه است كه آب «لار» به تصفيه خانه شماره۵ مي رود. اين آب از كوه دماوند و اطراف جمع آوري مي شود. ساده بگويم وقتي برف ها ذوب مي شود، آب هاي جمع شده به سمت سد لار هدايت مي شوند. كيفيت آن حرف ندارد.» شركت آب، گرايش مردم به نوشيدني ها را غير از آبي كه از داخل لوله ها وارد منازل مي شود، ناشي از تغيير فرهنگ مي داند. خريدن بطري هاي آب معدني براي مسافرت ها قابل توجيه است، اما وقتي اين بطري ها جاي پارچ هاي آب خانگي را روي سفره ها مي گيرند، بايد به دنبال دلايل ديگري گشت. بطري هاي۵/۱ ليتري را بايد به قيمت ۲۵۰تومان از ماركت ها خريد، در حالي كه آب هاي خانگي بسيار ارزان تر تمام مي شود.
داخل قوطي ها، آب هاي چشمه است با اندكي تغيير و تحول شيميايي روي آن، اگرچه بسياري معتقدند آب چشمه ها بدون تغيير داخل قوطي ها مي روند و دليل مي آورند كه اين بطري ها، خارج از كشور اصلا خواهان ندارند. چندي پيش بود كه شايع شده بود آزمايشگاه هاي برخي از كشورهاي اروپا، به اين بطري ها مهر مرجوعي زده اند تا فقط در بازار داخل خريدار داشته باشند.
خروشي مي گويد: «من مي گويم آبي كه از لوله ها به مردم مي رسد داراي كيفيتي برابر و حتي بيشتر از آب داخل اين قوطي هاست. آب در رقابت با نوشيدني هاي ديگر فعلا عقب مانده و اين نشان مي دهد سليقه هاي مردم ما در حال تغيير است. فكر مي كنم اين محصول زندگي ماشيني باشد. دليل گرايش مردم به بطري هاي آب معدني و يا ساير نوشيدني ها ،افت كيفيت آب تهران نيست.»
شركت آب شايد بي ميل نباشد كه بطري ها بيشتر به فروش برسند و از ميزان مصرف آب خانگي كاسته شود، اما آمارها در كلانشهر تهران همچنان قابل توجه هستند. به طور مثال مصرف آب در ۲۹ ارديبهشت امسال به ۲۴۱۸۱۶۸ متر مكعب رسيد كه در مقايسه با مصرف روز مشابه سال قبل، كاهش داشت. سال گذشته در همين روز ميزان مصرف به ۲۴۵۵۰۱۷ متر مكعب رسيده بود. جمع مصرف آب تا پايان ارديبهشت ماه ۱۳۵ ميليون و ۹۳۴ هزارمتر مكعب است كه ۲۳/۰ درصد نسبت به سال گذشته افزايش يافته است.
شركت آب، ۷۰ درصد آب شرب را از آب هاي سطحي تامين مي كند و ميزان استفاده از چشمه ها به عنوان منبع تهيه، پايين است و شايد اين دليل اصلي تفاوت كيفيت آب «بطري ها» و «لوله ها» باشد. شركت آب براي اينكه بتواند آن ابهت گذشته را به آب تهران بازگرداند بايد با مشكلات بسياري دست و پنجه نرم كند. «گاهي اوقات آب هاي سطحي از مناطقي مي گذرند كه محل احداث شهرك ها و پادگان ها شده اند. فاضلاب اينها وارد آب هاي سطحي مي شود كه با كنترل اخير شركت آب و فاضلاب تا حدودي اين مشكل رفع شده. شركت آب و فاضلاب روستايي هم در حال احداث تصفيه خانه هايي است تا كيفيت اين آب ها نيز ارتقا يابد.»
زحمت و مرارت 
اما آب شرب تهران حكايتي متفاوت از اين ماجرا دارد. گرچه فاضلاب ها وارد آب هاي سطحي مي شوند و پشت سدها به انتظار مي نشينند تا به تصفيه خانه هاي ۵ گانه هدايت شوند، اما در تصفيه خانه ها، سخت گيري ها در اعلاترين حد اعمال مي شود. در آزمايشگاه آلاينده هاي كمياب، سنجش فلزات سنگين و آلاينده هاي كمياب منابع بر اساس استانداردهايWHO اعم از سطحي و زيرزميني، تصفيه خانه ها و شبكه هاي توزيع آب صورت مي گيرد. اندازه گيري ميكروالمنت ها شامل كروم، كبالت، كادميم، مس، روي، نيكل، سرب، قلع و... آزمايش جار، تعيين ظرفيت تبادل كننده هاي يوني، تعيين كلر مورد نياز گندزدايي آب و اندازه گيري مواد آلي با روش كروماتوگرافيHPLC وGC و كنترل فرآيند تصفيه در مراحل مختلف تصفيه آب از جمله فعاليت هايي است كه در اين آزمايشگاه صورت مي گيرد.
در آزمايشگاه شيمي و فيزيك آب كه كنترل كيفيت فيزيكي و شيميايي آب آشاميدني مد نظر است، اندازه گيريPH ، مواد معلق، تركيبات نيتروژن دار، كليسم، مينزيم، سديم، دانه بندي ماسه و ضريب يكنواختي و اندازه موثر ماسه صافي جهت تصفيه آب انجام مي شود.
آزمايشگاه شيمي و فيزيك فاضلاب با هدف كنترل تصفيه خانه هاي فاضلاب تهران و مقايسه نتايج آزمايش ها با استاندارد سازمان محيط زيست (EPA) و كنترل كيفيت فاضلاب هاي خام و تعيين كيفيت پساب خروجي از تصفيه خانه هاي فاضلاب و جهت بررسي عملكرد سيستم تصفيه خانه به كار خود ادامه مي دهد.
آزمايشگاه بيولوژي آب و فاضلاب، تشخيص و شمارش ميكروارگانيسم هايي را بر عهده دارد كه از نظر تكاملي بالاتر از باكتري ها قرار دارند (پلانكتون ها، انگل ها و ...) و جهت بررسي هاي بهداشتي و اختلالات احتمالي در تصفيه خانه و شبكه توزيع آب آشاميدني فعاليت هايي در اين آزمايشگاه انجام مي شود.
شناسايي شاخص هاي آلودگي باكتريايي در منابع تامين كننده آب شرب و شبكه آبرساني، هدف اصلي كارشناسان آزمايشگاه باكتريولوژي آب و فاضلاب است و در نهايت دغدغه كارشناسان آزمايشگاه پژوهشي آب و فاضلاب، جايگزيني روش هاي جديد آزمايشگاهي مطابق آخرين استانداردهاي موجود، راه اندازي و بهره برداري تجهيزات خريداري شده، كنترل كيفيت آزمايشگاه ها، انجام پژوهش هاي تحقيقاتي در زمينه آب و فاضلاب و ... است.
آزمايشگاه هاي ۶ گانه با بيش از ۹۰ پرسنل درصدد كنترل كيفيت آبي هستند كه ابهت داشت و مثال زدني بود، اما حالا هووي مزاحم را در كنار خود مي بيند. آيا شركت هاي توليدكننده آب هاي معدني نيز اين همه كنترل روي منابع آب هاي خود دارند؟
شمال شهري ها
گروهي معتقدند افراط در مصرف آب هاي معدني بعضا جنبه روانشناختي دارد، عده اي از اين آب ها مي نوشند نه براي اينكه شايد كيفيت بهتري داشته باشند، بلكه به اين خاطر كه مي تواند باعث انتقال پيام هايي به اطرافيان شود و شكلي شبه روشنفكرانه به خود گيرد. ميزان فروش بطري ها در ماركت هاي شمال شهر تهران بيشتر از جنوب شهر تهران است كه به نظر مي رسد ارتباط مستقيمي با ساكنان اين مناطق داشته باشد. جالب اينكه شمال شهري ها در ميزان آب مصرفي نيز گوي سبقت را از جنوب شهري ها ربوده اند.
خروشي مي گويد: «يك دليل آن مسايل فرهنگي است. دليل ديگر آن به خانه هاي وسيع شمال شهر بر مي گردد كه باغات آنها نياز به آبياري دارد. متاسفانه از آب شرب براي آبياري باغات استفاده مي كنند در حالي كه ما اعلام كرده ايم به اراضي بالاي ۷۰۰ تا ۲ هزار متر مربع، چاه اختصاص مي دهيم.»
گرچه اين شعار شركت آب و فاضلاب كه «فراواني آب يك توهم است» در بيلبوردهاي شهري به چشم مي خورد، اما به نظر مي رسد تهران فعلا مشكلي بابت آب نداشته باشد. اما مساله ديگر اين است كه آب تهران چون گذشته به آن ميزان از كيفيت خواهدرسيد كه شهرتش به دوردست ترين نقاط ايران برسد؟ جواب آن را بايد در ماركت ها يافت و از ميزان سفارش آنها براي بطري هاي آب معدني!

روايت پيچ پيچ لوله كشي تهران
وقتي كه آب را بالوله در خانه ها آوردند
اين بار پيش از خواندن گزارش، نتيجه گيري اخلا قي كنيد؛ آبي كه شبكه آن ده ها سال پيش با اين مشقت ساخته شده است ارزشي بيش از آنچه امروز برايش قايليم دارد
009723.jpg
ايمان مهدي زاده
برگه دان تقويم را ورق مي زنيم۶۰ بار، سال ۱۳۲۳. روزي نه مثل باقي روزها. بحث بهداشت حالا با مقوله لزوم لوله كشي آب گره خورده است 
روزگاري كه براي تهيه آب، مردم بايد پله هاي سردابه ها را زير پا مي گذاشتند.
حالا بعد از اين همه سال هر وقت نوه ها آب را به رخ گرماي تابستان مي كشند، او به اصرار مي گويد: «نعمت خدا را حرام و هدر نكنيد. شما كه قحطي و خشكي به چشم نديده ايد. از روزهايي مي گفت كه پله هاي بلند آب انبار را با دلهره از زير پاشنه در مي كرد. اصلا واسه مردم شده بود خواب و رويا. آب از قنات مي آمد به آب انبار. مردم كجا خواب مي ديدند هر روز آب ول كنند روي تن و بدنشان. مادربزرگ نه اينكه از تاريكي سرداب مي ترسيد، قدر و حرمت آب و ماجراي پرفراز و نشيب لوله كشي تهران را مي دانست. او از روزگاري دور و از محله اي آشنا، ناآشنا مي گفت. از كوير لوت وسط شهر. از محله سنگلج كه پهنه اي بود باير وزباله پوش مشهور به كويرلوت تهران.
زماني براي حفر چاه 
مردم پايتخت آب ندارند، بهداشت ندارند، از در و ديوار شهر جنگ زده ادبار و بيماري سرازير شده است و سلامتي مردم را توي مشت مي فشارد. شايد بتوان گفت در همين روزها بود كه تهران از عقربه هاي ثانيه شمار جهان جا مي ماند.
برگه دان تقويم را ورق مي زنيم۶۰ بار، سال ۱۳۲۳. روزي نه مثل باقي روزها. بحث بهداشت حالا با مقوله لزوم لوله كشي آب گره خورده است.
مي گويند در كشورهاي اروپايي و آمريكا منازل مردم را لوله كشي كرده اند. آب تصفيه شده استفاده مي كنند و ديگر اسير چنگال امراضي مانند حصبه و وبا نمي شوند. به كشورهايي كه هنوز مردمش با اين امراض مي ميرند، جهان سوم لقب داده اند.
معضل آب تصفيه نشده و كم آبي دست به دست هم، مردم را بدجوري به دردسر انداخته بود.
تابستان مثل تنور مي سوزاند. از بهاركم باران هم مي شد حدس زد روزگار سياهي در پيش است. حالا اوايل فصل گرما بود و شلاق آفتاب، امان ازمردم طهران ربوده بود.
بي آبي امكانات بهداشتي را ناكارآمد كرده بود. عرصه بر وزيران و وكيلان تنگ شد. بالاخره روز بيست و ششم تيرماه جلسه اي تشكيل شد. در اين نشست كليدي، مهمترين مساله همان آب شرب پايتخت بود. ساعت ۴ بعدازظهر كميسيوني تشكيل شد و نخست وزير، وزراي دربار و كشاورزي و شهردار طهران نظراتشان را مبادله كردند. ماحصل جلسه اختصاص مبلغ ۳۰۰ هزار تومان به برنامه آبرساني بود. قرار شد ۱۰حلقه چاه پدر و مادردار در طهران حفر كنند تا مردم بتوانند به سلامت از تابستان گرم و كثيف جان به پاييز برسانند.
طبق قراري كه كميسيون آب گذاشته بود، از صبح روز بعد حفاري آغاز شد. نخستين چاه در سينه باغ فردوس فرو رفت؛ محله اي در شميران، سرسبز و غني.
بنا به دستور شهردار وقت «مشايخي»، دومين چاه در خيابان خراسان حفر مي شد تا خيال ها از بابت آسايش مردم جنوب شهر آسوده شود.
دو روز بعد يكي از روزنامه ها با چاپ مقاله از اين حركت تمجيد كرد و پيشنهاد انتقال آب لار را به تهران ارائه كرد و هزينه آن را حدود ۹۵ ميليون تومان تخمين زد.
آب تحت الحفظ به تهران مي آمد
پاييز و زمستان باران و برف با خود مي آورد و طناب بي آبي را دور گردن مردم تهران شل مي كرد. ولي تابستان كه مي رسيد، باز گرما بيداد مي كرد. همه يادشان مي افتاد، آب - مايه حيات - كمبود اصلي است. از روزگاري حكايت مي كنيم كه سنگلج در قلب شهر، يادآور كوير لوت بود. جايي ناآباد كه محل تجمع زباله ها شده و توجه عموم را جلب كرده بود. بايد به باغ ملي تبديل مي شد. كاخ دادگستري بنا شده بود، ولي وزارت دارايي هنوز بر سر تملك اراضي فعلي اش با شهرداري مشكل داشت. قرار بود وزارت كشاورزي احداث باغ ملي را عهده دار شود، ولي وزارت دارايي كه آن روزها دل همه را خون كرده بود، شروع كرد به سنگ اندازي و كارشكني. واپسين روزهاي تيرماه سا ل۱۳۲۶، كويرلوت پر شد از چادرهاي برپا و پرچم هاي افراشته. نخست وزير، وزيران، نمايندگان شوراي ملي، افسران ارشد و روزنامه نگاران دور هم جمع شدند. براي نخستين بار در تهران و ايران كاري انجام مي شد. تهران رو به رشد بود و تعلل در برنامه ها از مشكلات گره كور مي ساخت. جمعيت تهران حداكثر حدود ۸۰۰ هزار نفر بود و باز هم داشت استخوان مي تركاند. نياز به امكانات بيشتر به چشم مي زد، آن روزها پيش بيني كرده بودند تا سال ۱۳۴۰ ، جمعيت تهران به يك ميليون نفر برسد.
سران مملكتي در دشت سنگلج جمع شدند تا اداره لوله كشي آب تهران را راه بيندازند. قرار بود اول ساختمان اداري از آب و گل درآيد. برنامه دولت براي انتقال آب قابل شرب به تهراني ها ، ۱۴ ساله بود. حجم آبي كه بتواند يك ميليون نفر را سيراب كند محاسبه شد. بايد در هر ثانيه ۶/۲ مترمكعب آب به سطح شهر مي آمد. منابع آبي كه براي اين كار در نظر گرفته شده بود، نهر آب كرج و رودخانه كن بود.
در ساحل شرقي رودخانه كن چاه هاي عميقي حفر كردند. در امتداد اين رود طغيان گر و پرآب، ۵ كيلومتر به محدوده چاه ها اختصاص داده شده بود. آب اين چاه ها قادر بود نيمي از آب مورد نياز را تامين كند. سهم آب كرج هم ۳/۱ مترمكعب در ثانيه است. امتداد كرانه چپ آب كرج را ردزني كردند. نشاني ها را گذاشتند تا با لوله هاي فولادي به ساحل شرقي رودخانه كن سرريزش كنند. آنجا در مجرايي سرپوشيده، آب به شكل تحت الحفظ به تهران مي آمد.
كشتي ها در بندر كنار مي گرفتند
مرداد ماهي است كه يخ و آب خنك بيشتر از هر وقت ديگر مي چسبد و اگر نه گرما و عرق ريزان آمپر اعصاب را به نقطه قرمز مي برد. شايد براي همين آقاي ابتهاج عصباني است. او رئيس بانك ملي ايران است. بانكي كه اسكناس چاپ مي كند. آخرين هفته گرم مرداد شروع شده در حالي كه طهران با چيزي به نام تحول دست و پنجه نرم مي كند. شركت تلفن سخت مشغول كابل كشي است : طرح ايجاد تلفن سراسري آغازشده ولي مردم براي پروژه هاي دولتي سهام گذاري نمي كنند. طرح مدتي متوقف مي شود. مسوولان شركت تلفن مي روند نزد ابتهاج، بلكه بتواند وامي دست و پا كنند. او به آنان معترض بود كه ماجراي آب واجب تر از تلفن است ؛«۵سال از شروع طرح گذشته است.چند ماه پيش مجلس شوراي ملي با تصويب ناآگاهانه يك قانون، دست ما را براي چاپ اسكناس بست، پس نمي توانيم وامي پرداخت كنيم. تاكنون براي پروژه آب ۹۲ميليون تومان مساعده پرداخته ايم، ولي هنوز ننگ بي آبي برچسب پيشاني ماست».
مسوولان اداره لوله كشي در بحثي داغ با روزنامه ها مدعي بودند، تمام لوله هاي مورد نياز خريداري شده است. حوزه داخلي شهر تهران چيزي حول و حوش ۳۵ ميليون متر مربع مساحت داشت. مقدار لوله هاي وارداتي بايد در دل كوچه پس كوچه هاي شهر جا داده شود. لوله ها دو جنس داشتند؛ فولادي و چدني. لوله هاي فولادي قطور براي خيابان هاي شمال شهر تدارك ديده شد چون آن مناطق پرآب بود. لوله هاي چدني كوچك تر هم قسمت كوچه هاي جنوب شهر بود.
كشتي هاي حامل لوله هاي خريداري شده ظرف چند روز آينده در بنادر جنوبي كناره مي گيرند.انبار بزرگ نازي آباد محل تخليه بار لوله بود.
در هر شبانه روز بايد حدود ۲۶۰۰مترمكعب آب به لوله ها مي ريخت. صحبت از مخزن و تصفيه خانه كرك انداخت. مخزن ۱۸۰هزار متر مربع زمين مي طلبيد و ساخت تصفيه خانه ۱۴۵ هزار متر مربع. اداره لوله كشي قانوني براي خودش وضع كرد كه به موجب آن مجموع زمين هاي مورد نياز را از مالكان خريداري كند:
ماجراي كشمكش هاي اين اداره ومردم از همين روزها ظهور مي كند. طي ۵ سال گذشته قيمت زمين رشدي مسلم داشت، پس واضح است كه مالكان تمايلي براي فروش نداشته باشند. آنها سعي كردند خريداراني به جز اداره لوله كشي براي خودشان جفت و جور كنند. اداره لوله كشي نيز دست به اقدام متقابلي زد و اعلاميه اي صادر كرد كه هر كس مي خواهد زمين بخرد، بيايد و استعلام بگيرد وگرنه متضرر خواهد شد.
رودي كه مسير كرج تا تهران را پشت سر مي گذاشت و مزارع و باغات بين راه را سيراب مي كرد به آب كرج شهرت داشت. محل فعلي اين رود  بلوار كشاورز است كه نسبت به نيم قرن پيش تفاوت بسيار فاحشي كرده است.
حكايت قريه بيلقان نيز چيزي نزديك به داستان آب كرج است. اين روستاي خوش آب و هوا آنقدر ذخاير آب داشت كه بتواند مقدار قابل توجهي از آب شرب تهران را تامين كند.
همراه محموله لوله ها چند لوله گردن كلفت ۴۰ اينچي همراه باقي لوله ها به تهران رسيد. اين لوله هاي بزرگ را كنار جاده مخصوص ، در كرانه چپ رودخانه كرج به دل زمين نشاندند تا آب رود به تصفيه خانه شمال نهر كرج برسد. با احداث خط لوله جديد ۱۳۰۰ ليتر در ثانيه كه نيمي از آب مصرفي تهران بود  تامين شد. وقتي آب بيلقان به  آب كرج مي رسيد ، وارد مجرايي بتوني به طول تقريبي ۵/۹ كيلومتر مي شد تا به تصفيه خانه برسد. مابقي آب مورد نياز را آب كرج تامين مي كرد.
حفر كانال هاي لازم 
پس از استقرار تصفيه خانه و راحتي خيال مسوولان بابت تامين آب شرب ، آن هم در روزهايي كه مردم به شدت نيازمند، ولي سرخورده آن بودند  كندوكاو در كوچه ها آغاز شد. در تمام گذرگاه ها كانال هايي به عمق ۵/۱ متر شيار شد. اين حفاري چهره شهر گل آلوده طهران را تغيير داد. قرار بود لوله هاي بزرگتر را در شمال شهر نصب كنند، پس به هم ريختن شكل كوچه  و خيابان هاي شمالي بيش از جنوب شهر به چشم مي آمد.
طبيعي است كه تصفيه خانه نياز به آزمايشگاهي علمي دارد. بايد انواع آزمايش هاي شيميايي روي آب انجام شود. سلامت انسانهاي پايتخت به سلامت آب وابسته است. قرار شد آزمايشگاه در ساختمان مركزي اداره كل لوله كشي بنا شود ، در محله سنگلج.
مردم از بازي هاي آبكي خسته شده بودند. حال و حوصله وعده و وعيدهاي سرخرمن نداشتند. با اين حال آخرين وعده هاي مديران اداره لوله كشي حكايت از سال ۱۳۳۱داشت. آنها گفته بودند تا پايان سال اين پروژه طولاني به سر مي رسد.
نكته ديگري كه تعويق پروژه را باعث شده بود،  عدم مشاركت و سهام گذاري مردم بود. در مورد مبحث تلفن و برق نيز اين مشكل وجودداشت. طهراني ها  ، نسبت به پروژه هاي دولتي بي اعتماد بودند و به اين سادگي ها دست به جيب نمي شدند. پول پرداختي مردم طهران چيزي حدود ۵/۱ ميليون تومان محاسبه شد. البته اين مبلغ قابل توجه نزد بانك ملي مانده بود. به روايتي بانك ملي ناظر خرج شدن سپرده هاي مردم بود. براي پيش افتادن پروژه ، طهراني ها موظف شدند از ابتداي سال ۱۳۲۹ حق انشعاب پرداخت كنند. اين مبلغ به صورت اقساط به حساب اداره لوله كشي واريز مي شد...

در شهر
محيط زيست
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
زيبـاشـهر
|  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |