ديناميسم رشد شهري در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه
درصد تغييرات سالانه
|
سال
|
كشورهاي توسعه يافته
|
مثبت ۶۳/۰ درصد
|
۸۲-۱۹۷۰
|
پاريس
|
مثبت ۶۰/۰ درصد
|
۸۵-۱۹۷۸
|
تورنتو
|
مثبت ۳۵/۰ درصد
|
۸۶-۱۹۸۰
|
نيويورك
|
منفي ۶۱۱/۰ درصد
|
۸۵-۱۹۷۰
|
لندن
|
...............................
|
...............
|
كشورهاي در حال توسعه
|
مثبت ۵۳/۲۰ درصد
|
۸۶-۱۹۷۰
|
رياض
|
مثبت۵۳/۱۰ درصد
|
۸۶-۱۹۷۶
|
تهران
|
مثبت ۷۸/۳ درصد
|
۸۵-۱۹۷۱
|
جاكارتا
|
مثبت ۶۰/۱ درصد
|
۸۵-۱۹۷۰
|
قاهره
|
|
در سال هاي اخير محيط سازمان هاي بخش عمومي و غيرانتفاعي نه تنها به طور روزافزوني متلاطم، بلكه به صورت تنگاتنگي به هم مرتبط شده است... اين امر مستلزم واكنشي سه وجهي از سوي سازمان هاي عمومي و غيرانتفاعي و جوامع محلي است. اول، اين سازمان ها قبل از هر زمان بايد به طور استراتژيك تفكر كنند. دوم، جهت مقابله با شرايط متحول، آنان مي بايد بينش خود را به استراتژي هاي موثر تبديل كنند. سوم، بايد زمينه اي عقلاني جهت اتخاذ و اجراي استراتژي ها فراهم شود.
«جان برايسن»
راهكارهاي برنامه ريزي شهري در قرن بيستم به طور مستقيم به ۳واقعه مهم جهاني مربوط مي شوند.
دهه ۱۸۹۰ تا دهه ۱۹۵۰
از اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بيستم، شاهد سرعت در صنعتي شدن، توسعه اقتصادي و رشد نسبتا ملايم جمعيتي و شهري بوده ايم. در اين دوران تعدادي طرح هاي جامع براي بزرگترين شهرهاي جهان تهيه شد.
دهه ۱۹۵۰ تا دهه ۱۹۷۰
دوران افزايش سريع جمعيت و رشد اقتصادي در كشورهاي نيم كره شمالي، بازسازي دوران بعد از جنگ در اروپا و آسيا ورهايي از نوع استعمار و پديدار شدن بلوك هاي شرق و غرب بود. در اين دوره شاهد اوج طرح هاي جامع شهري بوده ايم. صدها طرح جامع براي شهرهاي بزرگ در اين زمان تهيه شد.
دهه ۱۹۸۰ تا دهه ۱۹۹۰
از ۱۹۸۰ به بعد با آهسته شدن قابل ملاحظه رشد اقتصادي و نيز كاهش رشد جمعيتي روبه رو شده ايم (اگرچه اين امر بيشتر كشورهاي در حال توسعه را شامل نمي شود). بلوك هاي شرق و غرب از هم پاشيده شدند، مبادلات اقتصادي، جهاني شده و تغييرات عظيمي در زمينه علمي و فن آوري به وقوع پيوست. همزمان با اين رخدادها تحولات عظيمي در زمينه اقتصاد جهاني، فرصت هاي اشتغال، روابط اجتماعي و محدوده هاي شهري صورت گرفته است. امروزه در سرتاسر دنيا توجه به محيط زيست يكي از نگراني هاي جدي است.
عدم موفقيت بسياري از طرح هاي جامع تا حدودي موجب اجتناب از برنامه ريزي شهري در سال هاي ۱۹۸۰ شد. بعضي از اين طرح ها عمدتا به خاطر وجود شكاف بين طرح مستند و تمايل به اقدامات موثر بر واقعيات پويايي شهري، به عنوان «روياهاي كاغذي» برجاي ماندند. بخشي ديگر از اين طرحها بعضا تحقق يافتند ودر موارد نادري كه اراده سياسي همچنان پايدار بود اهداف آن در بلندمدت (۲۰ تا ۲۵سال) به اجرا درآمدند. طرح جامع پاول دولووريه براي منطقه پاريس در سال ۱۹۶۵، يكي از اين موارد است. مثال ديگر، طرح وان ترا براي شهر روتردام است.
سه مكتب عمده فكري
طي نيم قرن گذشته سه مكتب عمده فكري به طور بنيادي برفرآيند برنامه ريزي تاثيرگذار بوده است.
مكتب آمريكايي
تحت تاثير فلسفه ليبراليسم اقتصادي، طرح ها در ايالات متحده آمريكا در واقع نشانگر تصميمات سرمايه گذاري حكومت هاي محلي در زمينه تاسيسات زيربنايي است. اين طرح ها چارچوب وسيعي براي بازار ،جهت بهينه سازي تصميمات فردي ارايه مي دهند. فرض بر اين است كه تصميمات جمعي مي تواند بهترين نتايج را براي شهرها به ارمغان آورد. شهرهايي همچون شيكاگو، نيويورك و لس آنجلس به علت وجود فضاي بيشتر نسبت به اروپا به طور وسيعي گسترش يافته اند. در اين شهرها برنامه ريزي شهري كمترين محدوديت ها را تحميل مي كند. حكومت محلي مسووليت اداره شهر را به عهده دارد، اما در موارد بسياري سازوكارهاي قانوني ضروري جهت هماهنگي برنامه هاي شهرداري هاي گوناگون واقع در يك مجموعه شهري يا منطقه اي را دارا نيستند. در كانادا سيستم برنامه ريزي بيشتر شبيه مكتب اروپايي است تا مكتب آمريكايي.
مكتب اروپاي غربي
اگرچه كشورهاي بريتانيا، فرانسه، آلمان، هلند،ايتاليا و اسكاتلند داراي رويكردهاي متفاوت نسبت به برنامه ريزي شهري اند، اما داراي خصوصيات مشتركي نيز هستند. از آغاز قرن حاضر، اين كشورها خواهان تابع ساختن برنامه ريزي شهري به هدايت جمعي از سوي نهادهاي عمومي و درچارچوب توسعه اقتصادي ليبرال هستند.
در اوخر دهه ۱۹۶۰ و اوايل دهه ۱۹۷۰ زماني كه مطالعات مهم برنامه ريزي در لندن، پاريس، منطقه رور در آلمان و راند شتاد در هلند در دست انجام بود، برنامه ريزي استراتژيك وسيعا در بخش عمومي مورد استفاده قرارگرفت. متاسفانه، در بريتانيا و تا حدي در برخي كشورهاي ديگر، به دنبال عميق تر شدن ركوداقتصادي و تحكيم ديدگاه هاي پراگماتيسم و جست و جو براي راه حل هاي كوتاه مدت، برنامه ريزي استراتژيك در بخش عمومي شتاب خود را از دست داده و از مركز توجه به دور افتاد. در اين زمينه تنها استثناهايي را مي توان ياد كرد، از جمله در فرانسه و هلند كه سيستم هاي برنامه ريزي استراتژيك موثري در سطوح ملي و منطقه اي به كار گرفته شدند. در آلمان نيز به دنبال معرفي قانون برنامه ريزي زمين بين سال هاي ۱۹۵۰ و ۱۹۶۲، برنامه ريزي استراتژيك مورد توجه قرار گرفت. اگرچه مشخصا عنوان برنامه ريزي استراتژيك مطرح نشد، اما از همان اصول و مقررات برخوردار بود.
مكتب كشورهاي اروپاي شرقي و شوروي
تا زمان از هم پاشي اخير نظام سياسي كمونيسم در كشورهاي بلوك شرق، مكتب فكري متجانسي در شوروي اروپاي شرقي و برخي كشورهاي آسيايي به كار گرفته مي شده است. هدف ادغام توسعه اقتصادي، نيازهاي اجتماعي و الگوهاي فضايي رشد شهري بوده است. بدون در نظر داشتن پويايي بخش خصوصي، نيروهاي بازار آزاد يا تغيير در مطالبات اجتماعي اين سيستم تا حدي توانست در سال هاي اوليه بازسازي بعد از جنگ دوم جهاني در شهرهايي با رشد سريع شهرنشيني، نتايج رضايت بخشي ارايه دهد. طرح بازسازي ورشو بعد از نابودي كامل اين شهر در دوران جنگ دوم جهاني يكي از مثال هاي موفق اين شيوه برنامه ريزي است.
برنامه ريزي شهري كنوني
در اروپا، برنامه ريزي استراتژيك با اهداف عمومي بار ديگر در دستور جلسه سياسي و حرفه اي قرار دارد. در حالي كه شهرهاي اروپايي نسبتا رشد جمعيتي پاييني را تجربه مي كنند، اما تغييرات بي سابقه سياسي، اجتماعي و اقتصادي كه در حال وقوع است، موضوعات جديدي را مطرح ساخته كه برنامه ريزي استراتژيك مي تواند جهت مقابله با مشكلات فوق در كشورهاي توسعه يافته نقش به سزايي را ايفا كند.
در شهرهاي در حال توسعه برنامه ريزي استراتژيك مي تواند در خدمت كاهش اثرات منفي رشد باشد. بسياري از اين شهرها به دنبال مهاجرت مردم از روستا به مناطق شهري، با انفجار جمعيتي روبه رو هستند.
براي مثال، در نپال اگرچه سطح كنوني شهرنشيني پايين است و در حدود ۱۷ ميليون نفر يعني ۱۱/۹ درصد از كل جمعيت در سال ۱۹۹۱ به عنوان جمعيت شهري قلمداد شده است. رشد سالانه ۶ درصد جمعيت شهري براي سال هاي بين ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۱ سه برابر بيشتر از رشد۱/۲ درصدي ميانگين كشوري است.
در جاكارتا، جمعيت شهري از ۵/۴ ميليون نفر در سال ۱۹۷۱ به ۷ ميليون در سال ۱۹۸۵ افزايش يافته و انتظار مي رود كه تا سال ۲۰۰۰ به ۱۲ ميليون برسد. در قاهره جمعيت از ۵ ميليون نفر در سال ۱۹۷۰ به ۳/۶ ميليون در سال ۱۹۸۵ رشد داشته و پيش بيني مي شود تا اواخر قرن كنوني به ۱۱ ميليون برسد.
برنامه ريزي استراتژيك مي تواند به مديران شهري در كشورهاي در حال توسعه كمك كند تا فرصت هاي بهبود شرايط خود را بهتر درك كنند. به عنوان مثال از طريق هدايت جمعيت به محدوده هاي مناسب تر كه در آينده به نحو بهتر مي توان براي آنان تاسيسات زيربنايي فراهم ساخته و منابع كمياب را متمركز كرد.
يكي از معدود شهرها در كشورهاي در حال توسعه كه توانسته است نرخ سرسام آور افزايش جمعيتي را مديريت كند، رياض، پايتخت، عربستان است. جمعيت رياض، از ۳۵۰ هزار نفر در سال ۱۹۷۰ امروزه به بيش از ۲ ميليون نفر رسيده است. به علت نرخ بالاي زادوولد و جريان مهاجرت، رشد شهر بسيار سريع بوده است. مطابق برآوردها ۷۰ درصد جمعيت كنوني رياض، عربستاني الاصل هستند و ۳۰ درصد باقي مانده عمدتا از مهاجران ديگر كشورهاي عربي و آسيايي تشكيل يافته اند. پيش بيني هاي جمعيتي نشان مي دهد كه جمعيت شهر رياض سالانه ۲/۶ درصد افزايش خواهد يافت. يكي از ويژگي هاي اين جمعيت، جوان بودن نسبي آن است. ۲۰ درصد ساكنان زير ۲۰ سال و ۲ درصد بالاي ۶۰ سال هستند. ارقام جمعيتي حاكي از توان بالقوه بسيار بالاي نيروي كاري است.
رياض به وسيله سازماني ويژه به نام «كميسيون عالي براي توسعه رياض» برنامه ريزي شده است. بازوي برنامه ريزي و توسعه آن «سازمان توسعه آر-رياض» است. كليه خدمات شهري با نرخ هاي يارانه اي در شهر ارايه مي شوند.
رويكردي نوين
رويكرد نوين به برنامه ريزي، استراتژيك اندكي متفاوت از شيوه برنامه ريزي استراتژيك سال هاي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است، اولا، كاملا بر پايه اقتصاد و به كارگيري منابع كمياب به صورت موثر بنا نهاده شده است، ديگر اينكه گزينشي عمل كرده و تمركز خود را بر تحقق اهداف معدود قرار داده است. در اين رويكرد بر اجرا و دستيابي به نتايج تاكيد بيشتري مي شود.
ويژگي ديگر اين رويكرد، مشاركت جامعه محلي و گروه هاي ذي نفع در فرآيند برنامه ريزي استراتژيك است. در سال هاي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ برنامه ريزي كاملا در انحصار حرفه اي برنامه ريزان بوده است. امروزه مشورت نه تنها يك امري صوري و تزييني تلقي نمي شود، بلكه شيوه اي است كه براساس آن مي توان به نيازهاي جامعه محلي، سازمان ها و بخش خصوصي كه نهايتا در امر اجراي برنامه ها نيز دخيل هستند، پي برد.
اصولا مفهوم مدرن برنامه ريزي استراتژيك از ۳۵سال پيش در بخش خصوصي آمريكا به كار گرفته شده است. معرفي اين شيوه در ارتباط با نيازهاي شركت هاي بزرگ جهت برنامه ريزي و مديريت امور خود در شرايط بسيار متغير پيچيده و نامطمئن بوده است. تا اواخر دهه ۱۹۶۰ در حدود سه چهارم سازمان هاي بزرگ صنعتي در آمريكا به نوعي از برنامه ريزي استراتژيك استفاده مي كردند، در حالي كه با گسترش اين شيوه در بخش عمومي تا اواخر دهه ۱۹۸۰ بيش از نصف سازمان هاي عمومي نيز شروع به استفاده از آن كردند.
در اوايل دهه ۱۹۸۰ در آمريكا شهرهاي همچون دالاس در تگزاس، سانفرانسيسكو، سنت لوئيز و پاسادينا در كاليفرنيا، فيلادلفيا در پنسيلوانيا و آليتي در نيويورك رويكرد سازماني جهت برنامه ريزي استراتژيك خود اتخاذ كردند. امروزه كلانشهرهاي جهان همچون ملبورن (۱۹۸۴)، پاريس (۱۹۸۸)، تورنتو(۱۹۸۹)، ليسبون (۱۹۹۰) به نوعي از رويكرد نوين برنامه ريزي استراتژيك بهره مي گيرند.
وضعيت آشفته كنوني
برنامه ريزي استراتژيك در بخش عمومي به دلايل مختلفي مورد توجه واقع شده است. با پيچيده شدن چارچوب فعاليتي شهرها (بدون در نظر داشتن اندازه)، با دشواري با تغييرات عظيم، عدم قطعيت و خطرپذيري به مقابله برمي خيزند. آنها در «محيطي آشفته» فعاليت مي كنند.
اوضاع اقتصادي از جمله تورم، كمبود درآمد و كاهش تخصيص اعتبارات از سطوح بالاتر حكومتي (منطقه اي، ايالتي و ملي) موجب تغيير در نحوه انجام برنامه ريزي سنتي شده است. زماني كه اين عوامل با افزايش انتظارات مردم براي خدمات بيشتر و ماليات هاي كمتر همراه شود، چارچوبي كه اكثر شهرها در آن فعاليت مي كنند، روشن مي شود.
با وجود افزايش پيچيدگي، خود رهبران جوامع و سازمان هاي محلي براي اقدامات سازماني و شهري پاسخگو تلقي مي شوند. اين رهبران به منظور مديريت تغيير و پيچيدگي نيازمند مساعدت هستند. برنامه ريزي استراتژيك مي تواند مفاهيم لازم روش هاي كاري و ابزار لازم براي اجرا را فراهم سازد.
ديناميسم رشد شهري در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه