عاشق خداداد
هيچ كس به درستي نمي داند چه اتفاقي باعث شد كه او تا اين حد تغيير كند. يك روز هر جا نيكبخت پا مي گذاشت سيلي از حاشيه نيز به دنبالش به وجود مي آمد اما حالا او اين مطلب را به خوبي مي داند كه براي رسيدن به موفقيت و شهرت نمي تواند به تنهايي از تيم ملي بهره ببرد. شايد اين آرامش قبل از توفان باشد و يا تاثير كتابهاي روان شناسي كه او در اين مدت مطالعه كرده است. به هرحال نيكبختي كه مقابل ما نشسته با گذشته اش تفاوت زيادي كرده بود.عليرضا واحدي نيكبخت متولد ۹ تيرماه سال ۱۳۵۹ در شهر مشهد است.
مي گويند در قراردادت بندي وجود دارد كه طبق آن موظف هستي با استقلال بازي كني. صحت دارد؟
اينطور نيست ولي اگر دوست دارند اينطوري فكر كنند مشكلي نيست من از ارديبهشت ماه امسال قراردادم با استقلال به اتمام رسيده است و آزادم كه به هر كجا كه مي خواهم بروم. كلاً تصميم دارم در تيمي بازي كنم كه پول خوبي بدهند در پنج سالي كه در استقلال بازي كردم به هيچ جا نرسيدم شايد از نظرهاي ديگر در رفاه بودم ولي از لحاظ مالي واقعاً به من سخت گذشت تنها بازيكني در استقلال بودم كه به حق و حقوقم نرسيدم.
با وجود فشار تماشاگران استقلال، جرات رفتن به پرسپوليس را داريد؟
من كه مستقيم به پرسپوليس نمي روم، بازيكن الوصل بودم.
فكر نمي كنم اين مسئله دليل قانع كننده اي براي هواداران استقلال باشد؟
خوب هاشمي نسب هم از پرسپوليس به استقلال آمد.
آيا نيكبختي كه هميشه بيشتر از همه بازيكنان در استقلال تشويق مي شود مي تواند مثل هاشمي نسب بعد از هر توپي كه دريافت مي كند، هو شدن را تحمل كند؟!
مي خندد، مي خواهم امتحان كنم هنوز تصميم نگرفتيم ولي ان شاءا... تا آخر هفته همه چيز مشخص مي شود البته واقعيت با آن چيزي كه در روزنامه ها مي خوانيد متفاوت است چون برخلاف تصورات عمومي تا اين لحظه هيچ كدام از مسئولان استقلال در مورد بازگشتن من اقدامي نكرده اند. شايد قبول مي كردم با پيشنهاد مالي كمتري به استقلال برگردم چون تمام افتخاراتم را با اين تيم به دست آوردم.غير از پرسپوليس از پاس و سپاهان هم پيشنهاد داشته ام.
در دوران كودكي ات طرفدار قرمز بوده اي يا آبي؟
واقعيتش را بخواهيد طرفدار هيچ كدام نبودم. چون من وقتي بچه بودم اصلاً فوتبال دوست نداشتم اول واليبال بازي مي كردم ولي وقتي در استقلال بازي مي كردم به تيمم عشق ورزيدم.
چه كسي نيكبخت را كشف كرد؟
من اول بسكتباليست بودم. بعد در مدرسه واليبال بازي مي كردم تا اين كه بهم گفتند كه به درد فوتبال بيشتر مي خورم بعد هم كه مرحوم محمد اعظم من را از زمين هاي خاكي كشف كرد.
فكر مي كني اگر واليبال را دنبال مي كردي موفق مي شدي؟
اگر واليبال را هم دنبال مي كردم فكر مي كنم الان در تيم ملي بودم چون استعدادم در ورزش خوب بود.
از دوران كودكي ات بگو؟
از بچگي خيلي شر بودم. از مدرسه فرار مي كردم، آن موقع توپ گرد ما، واليبال بود. دايم در پارك ملت بودم و شب ها مي آمدند از پارك ما را جمع مي كردند و مي بردند خانه! در مدرسه هم معلم ها به خاطر اين كه ورزش مي كردم راحت تر گذشت مي كردند و نمره مي دادند (مي خندد) براي همين هم از درس خواندن به جايي نرسيدم.
با خانواده ات چطور كنار مي آمدي؟
پدرم كه تا موقعي كه در تيم ملي جوانان دعوت شدم نمي دانست من فوتبال بازي مي كنم. اردوي تيم ملي در شهر كرمان برگزار مي شد از مشهد ۱۵ بازيكن دعوت شده بودند من هم به پدرم گفتم از طرف مدرسه اردو
مي روم ولي با مادرم خيلي راحت بودم او از همه چيز خبر داشت.
نسبت به گذشته خيلي پخته تر شده اي! قبلاً هر جايي مي رفتي هيجان هم پشت سرت مي آمد؟
هر كس از ايران دور باشد همين است دوباره كه يك مدت برگردم همه چيز شروع مي شود، غصه نخوريد.
به همان نسبت هم فوتبالت بد شده؟
بد شده...؟! بد شده...
قبلاً نيكبخت بازيكن فيكس تيم ملي بود؟
خب، اين نظر مربي است. بهترين بازيكنان دنيا هم تعويض مي شوند مثلاً دل پيرو در بازي ايتاليا تعويض شد اين دليل نمي شود كه او ضعيف باشد شايد مربي تاكتيك تيمش را تغيير داده است.
ضعيف نيستي اما آن نيكبخت هميشگي هم نيستي.
خب، بله! هيچ كدام از بازيكن ها خوب نيستند علتش هم به خستگي ليگ برمي گردد و فشار تمرينات و مسابقات تيم ملي، الان دوماه است كه ما در اردوي شبانه روزي هستيم. دو ساعتي كه شب ها آزاد هستيم دردي را از ما دوا نمي كند من خودم هر روز صبح بايد بروم به دنبال مشكلات اداري كه دارم.
منظورت از مشكلات اداري چيست؟
در امارات كارهاي ناتمام زيادي دارم كه هنوز انجام نداده ام. خانه ام را تحويل نداده ام. حقوقم را نگرفته ام و خلاصه هيچ كاري نكرده ام.
راستي پنت هاس را بالاخره بهت دادند؟
نه...
به امارات كه رفتي زندگيت بهم نريخته بود؟
در امارات فقط خوابم به هم ريخته بود. شب ها همش بيدار بودم. صبح ها مي خوابيدم.
اين ساعات را چگونه مي گذراندي؟
جاي خاصي كه نمي رفتم چون امارات كشور كوچكي است و هر جا مي رفتم خيلي راحت در دهن ها مي پيچيد براي همين هم به رستوران هاي ايراني مي رفتم. البته تنها جايي كه توانستم راحت به سينما بروم در كشور امارات بود. فكر مي كنم تمام فيلم هاي ايراني را كه قبلاً موفق به ديدن آنها نشده بودم در اين فرصت نگاه كردم.
تا به حال شده به خاطر اين كه الگوي جوان ها هستي بخواهي براي رشد شخصيتي ات كاري انجام دهي مثلاً درس بخواني...
خودم هم دوست دارم درس بخوانم ما فوتباليست هاي تحصيلكرده مثل دايي، پيرواني و گل محمدي زياد داريم ولي تا به حال براي ادامه تحصيل جاي ثابتي نداشتم. بعد از دو سال هم كه رفتم امارات در آن جا هم وقت نمي شد.
به نظر مي رسد هميشه براي روي جلد رفتن انگيزه هاي لازم را داري مثل شادي هايت بعد از گل هايت كه مي زدي؟
اكثر بازيكنان بعد از گل زدن از خود بي خود مي شوند و يك عكس العملي نشان مي دهند. من هم تصميم گرفتم يك كار جديد ابداع كنم بعد از من هم ديديد كه خيلي ها اين كار را كردند؛ يك مدت اصلانيان را در پرسپوليس رقيب من گذاشته بودند ولي اين مسئله دليل نمي شود كه من قصد داشتم حاشيه درست كنم فقط مي خواستم يك كار تازه بكنم.
گاهي اوقات آمار شيطنت هايت بالا مي رفت.
در همه جاي دنيا يك نفر را الگو قرار مي دهند ولي اين مسئله در جامعه ما قابل قبول نيست. يك مدت موهايم بلند بود گفتند با عرف جامعه اسلامي هماهنگ نيستم خوب من هم رفتم موهايم را كوتاه كردم. چون نمي خواستم چهره بدي در جامعه داشته باشم ولي مي بينيد كه در تيم هاي ديگر خيلي از بازيكنان موهاي بلندي دارند ولي من از زماني كه در ابومسلم بودم با آقاي ميثاقيان سر بلند بودن موهايم مشكل داشتم.
تا به حال شده از شهرتي كه داري خسته شده باشي؟
به نظر من كسي كه بگويد من از معروفيت بدم مي آيد دروغ گفته، من هم دوست دارم هميشه عكسم صفحه اول روزنامه ها باشد ولي دوست دارم به خاطر خودم من را دوست داشته باشند نه اين كه با جنجال رفتن به تيم هاي مختلف، فروش روزنامه را بالا ببرند. معتقد هستم به موقع بايد از آدم انتقاد شود و به وقتش هم با يك بازي خوب صفحه اول روزنامه باشي.
تا به حال اتفاق افتاده با دوستانت به خاطر شهرت مشكلي داشته باشي؟
نه معمولاً به دوستانم خيلي اعتماد دارم و اگر احساس كنم كه قصد سوءاستفاده از موقعيتي را دارند مي گذارمشان كنار!
دوست صميمي هم داري؟
در استقلال با علي منصوريان، نوازي و سامره
رفت و آمد دارم. برادران مجيدي فرزاد و فرهاد هم هستند ولي با جواد نكونام در تيم ملي خيلي صميمي هستم. در خارج از فوتبال هم در چند سال اخير بهترين دوستم بوده، ما از زمان تيم ملي جوانان با هم بوديم. قبلاً كه در استقلال بودم هر وقت با پاس بازي داشتم كري ها شروع مي شد.
چقدر از نيكبختي كه مي بينيم همان كسي است كه در درونت وجود دارد؟
هركس من را مي بيند مي گويد واي اين نيكبخت چه بچه شري است! ولي اگر كمي با من رفت و آمد كنند حتي در حد يكي دو جلسه متوجه مي شوند كه من ظاهر و باطنم يكي است. متاسفانه مردم ما هميشه به ظاهر آدم ها نگاه مي كنند كه اين مسئله درست نيست. جديداً علي پروين را ديدم كه به من گفت: اصلاً فكر نمي كردم يك چنين آدمي باشي، فكر نمي كردم حتي صحبت كردنت اين طوري باشد؟! خب يعني الكي شايعه پراكني مي كنند.
تا به حال به خودت مغرور شده اي؟
نه ولي خيلي ها مي گفتند كه اين بازيكن خودش را مي گيره در صورتي كه من آدمي نيستم كه خودم را بگيرم يك زمان در جام جهاني عكس هاي عابدزاده را جمع مي كردم و اين كار برايم افتخار محسوب مي شد من كه از ابتدا خوب نبودم كه تا حالا ادامه پيدا كرده باشد من افتخار مي كنم كه از شهرستان لباس تيم ملي را پوشيدم.
الگوي فني نيكبخت چه كسي است؟
من خداداد را خيلي دوست دارم روزي كه خواستم پيراهن شماره ۱۱ تيم ملي را بپوشم زنگ زدم كه اجازه بگيرم هم خوشحال شده بود و هم خنده اش گرفته بود.
معمولاً وقتي تنها مي شوي به چه چيزي فكر مي كني؟
من زياد فكر نمي كنم ولي معمولاً اول و آخر هر هفته به كارهايي كه انجام داده ام يا نمي بايست انجام مي دادم فكر مي كنم.
خودت را طوري نشان دادي كه به نظر آدم خيلي شادي هستي؟
اصلاً دليلي براي غمگين بودنم نمي بينم ولي اگر ناراحت باشم گاهي اوقات موسيقي گوش مي كنم.
گفتي آدم انتقاد پذيري هستي گاهي اوقات خيلي بي تفاوت در زمين ظاهر مي شوي مثلاً برخلاف بازي با سوريه در بازي با اردن چند موقعيت مسلم گل را جلوي دروازه خراب كردي در حالي كه علي  دايي با سر شكسته هد چكشي زد كه گل هم شد؟
اگر قرار باشد همه توپ ها وارد گل شود كه ديگر آن بازي فوتبال نيست بسكتبال است.
ولي وقتي مثل بازي با سوريه آماده هستي مي تواني خيلي مثمرثمر باشي.
صددرصد هيچ كس دوست ندارد بدون آمادگي در زمين برود چون در درجه اول خودش زير سؤال مي رود.
الوصل چطور بود؟
آن جا از لحاظ امكانات خيلي خوب بود و برخلاف شايعات بازيكنان عرب خيلي خوب بودند.
پس چرا مجبور شدي برگردي؟
من مجبور نشدم خودم خواستم برگردم چون پيشنهاد مالي  آنها نسبت به بازيكنان حاضر در ليگ امارات كم بود ولي باز هم مي توانستم با اين مبلغ كنار بيايم و بمانم.
قبل از رفتنت به الوصل هميشه مي گفتي مي خواهي از يك تيم متوسط شروع كني تا سكوي پرتابت در اروپا باشد ولي به نظر مي آيد اين اتفاق نيفتاد و به ايران برگشتي.
من فوتبال امارات را خيلي دوست داشتم و فكر مي كنم در آن جا هم موفق بودم چون اگر وارد سايت باشگاه الوصل شويد متوجه مي شويد كه هواداران تيم از من راضي بودند و مشكل قراردادي نداشتم و خودم خواستم برگردم؛ ولي به نظر من در ليگ امارات بازيكنان سرسختي هستند و اگر كمي مراقب خودت نباشي به راحتي مصدوم مي شوي نمي گويم كه آنها ليگشان سخت تر از ايران است ولي واقعاً دشوار است بايد از نزديك بازي ها را ببينيد.
حالا قصد داري بالاخره چه كاري انجام بدهي؟
من فكر مي كنم شما هنوز قانع نشديد ولي به اين مسئله فكر كنيد كه اگر اماراتي ها ضعيف هستند چرا تيم ملي جوانان آنها توانست در جام جهاني شركت كند. اما ما موفق نشديم. اين تصور ايراني  ها است كه ما خيلي برتريم اما واقعيت اين است كه اگر ما مثل حالا پيش برويم تمام تيم ها به ما مي رسند. من اول فصل هم از فنرباغچه پيشنهاد داشتم ولي وقتي درست نشد نمي توانستم كه خودم را بكشم و سعي كردم دوباره شروع كنم كه متاسفانه در امارات مصدوم شدم.
پيشنهاد جديدت از كدام تيم تركيه است؟
پيشنهاد جديدي كه از تركيه دارم از تيم دوم ليگ اين كشور ترابزن اسپر است كه قرار است مسئولان اين كشور براي ديداري در اين هفته به ايران بيايند شايد از بازي من خوششان بيايد ( به خاطر اين كه من بازيكن تيم ملي هستم نيازي به دادن تست نيست اگر هم اين اتفاق نيفتاد نمي توانم بگويم تو را به خدا من را بخريد) به هر حال بايد در ايران بمانم تا موقعيت هاي بهتر. هنوز هم وقت هست.
حالا كه يك سال از پيشنهاد فنرباغچه گذشته فكر مي كني چه كسي مقصر بود؟
هر كس يك حرفي مي زند ولي مقصر اصلي استقلال بود اگر با مبلغ كمتري مي توانستيم آن جا قرارداد ببنديم امسال برداشت خوبي داشتيم من از آلمان و اسپانيا هم پيشنهاد داشتم ولي به خاطر اعتمادي كه كوخ به من داشت تقريباً نصف راه را رفته بودم هنوز هم اگر آنها از من دعوت كنند مي روم پيش كوخ. چون مي دانم مي توانم پيشرفت كنم. آنها فصل پيش در جام  يوفا شركت كرده بودند من مي توانستم حداقل در مقابل يك تيم بزرگ بازي كنم و يك تيم خوبي براي خودم پيدا كنم.
اين مسئله باعث شد با دل چركين به استقلال برگردي؟
براي اين كه به شرايط اوليه برگردم زمان لازم داشتم چون به هرحال شكست خورده بودم ولي دل چركين نبودم در بازي دوستانه با الوصل پيش از شروع ليگ دو گل به همين الوصل زدم در بازي اول ليگ به پاس گل زدم به سپاهان گل زدم ولي وقتي در يك بازي اخراج شدم همه گفتند: دل چركين است
ولي برخلاف هاشميان و مهدوي كيا سقف آرزوهايت پايين تر است مثلاً اين كه از فوتبال امارات حمايت مي كني.
ببينيد؛ سال اولي كه در استقلال بودم رفتم موشن گلادباخ تست بدهم آن موقع مربي تيم، توماس مايرهلندي بود.مرا خواست ولي به توافق نرسيديم شايد اگر آن موقع در آلمان مانده بودم الان يكي از موفق ترين لژيونرها بودم ولي به اين مسئله هم توجه كنيد كه در امارات به حقوق بازيكنان ماليات تعلق نمي گيرد. در اروپا كه باشي نصف پولت براي ماليات مي رود هنوز براي رفتن به اروپا دير نشده من تازه ۲۴ ساله هستم.
الان چه قله اي را براي خودت در نظر گرفته اي؟
قله اورست! فعلاً دوست دارم با تيم ملي در جام ملت هاي آسيا قهرمان شويم و اين كه يك بار به جام جهاني صعود كنيم چون در آن جا كلكسيوني از افتخارات وجود دارد.
از نظر باشگاهي چطور؟
خيلي دوست دارم در يكي از دو كشور ايتاليا يا اسپانيا فوتبالم را دنبال كنم. هنوز خيلي وقت دارم و پيشنهادهاي خوبي به سراغم مي آيد. الان همه بازيكنان افت كرده اند چون تيم ملي فوتبال به يك نفر وابسته نيست. البته قبول دارم كه اگر بازيكنان خوب بازي كنند به چشم مي آيد و ساير بازيكنان متوسط هيچ وقت در زمين به چشم نمي آيند ولي مطمئن باشيد، تصميم گرفتم كه دوباره همان بازيكني باشم كه مردم مي خواستند مدتي كه در امارات بودم خيلي مشكلاتم زياد بود.
فكر مي كني اگر فوتباليست نمي شدي چه شغلي را انتخاب مي كردي؟
شغل پدرم را ادامه مي دادم. ما توليدي لباس داشتيم ولي بيزنس من خوبي نمي شدم چون به پول اهميت نمي دهم. راحت خرج مي كنم همه فكر مي كنند من چون ماشين مدل بالا سوار مي شوم ميلياردرم ولي من از خودم هيچ چيز ندارم.
بزرگترين لذت زندگي ات در چيست؟
من رانندگي را خيلي دوست دارم مي توانم بگويم خيلي با رانندگي عشق مي كنم.
شقايق آسيايي

امين نجوان
هر روز نزديك و نزديك تر مي شويم. حالا ديگر تا ۲۳ مردادماه زمان زيادي نداريم. كم كم بايد شمارش معكوس را آغاز كنيم تا به آتن برسيم. به محل برگزاري مسابقات المپيك ۲۰۰۴. در حال حاضر در ورزشگاه اصلي آتن كه قرار است مراسم افتتاحيه در آن جا برگزار شود جاي مشعل معروف المپيك خاليست البته نه اين كه سمبل مشهور اين دسته از مسابقات حذف شده است بلكه اين مشعل كوچك سفري را به دور دنيا آغاز كرده است كه امروز به قاره آسيا رسيده است.
اين مشعل قرار است به رسم يادبود از پنج دايره رنگي كه نشان بازي هاي المپيك است و نمادي از پنج قاره جهان دارد به تمام قاره ها سفر كند. علت اين حركت نمادين پيام سلامتي و صلح و دوستي از نوع جهاني است.
سفر مشعل المپيك در روز جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۸۳ در فاصله زماني ۷۰ روز مانده به آغاز بازي ها از سيدني استراليا آغاز شد. در مراسم رسمي «كتي فريمن» دونده استراليايي و قهرمان دوي ۴۰۰ متر بازي هاي المپيك كه از بوميان استراليا بود به عنوان اولين حمل كننده مشعل انتخاب شد. فريمن مشعل را مقابل تالار بزرگ «اپرا» از دستان نخست وزير ايالت «نيوساوت ولز» به مركزيت سيدني تحويل گرفت. او همراه با مشعل در امتداد نوار ساحلي شهر در مقابل هزاران تماشاگر در محل دويد. سيدني ميزبان دوره اخير بازي هاي المپيك بود. بنابراين نقطه شروع اين سفر از استراليا آغاز شد. در روز
۱۵ خرداد كليه شخصيت هاي شناخته شده ورزشي و نيز شماري از شهروندان شهر از حمل كنندگان آن بودند.
مشعل بعد از سيدني به ملبورن در جنوب استراليا منتقل شد. شهر ملبورن نيز با المپيك آشناست. يك آشنايي كهنه كه به سال ۱۹۵۶ باز مي گردد. بعد از بازديدي كوتاه مدت، مشعل كوچك به شهر توكيو در ژاپن و بعد پكن در چين رسيد. پكن يكي از ميزبانان آتي بازي هاي المپيك به شمار مي رود و قرار است در سال ۲۰۰۸ محل روشن شدن شعله مشعل و آغاز مسابقات باشد. ۳۳ شهر از ۲۹ كشور جهان در ليست سفر مشعل كوچك به دور دنيا قرار داشتند حالا تنها چهار شهر سپري شده است.
پس از اين، مشعل المپيك به شهر ريودوژانيرو در برزيل رسيد. به گزارش شبكه پنج تلويزيون فرانسه، پله فوتباليست نامدار اين كشور نخستين فردي بود كه مشعل المپيك را در كشورش در دست گرفت. ۲۰۰۴ كودك محله هاي فقيرنشين برزيل در اين جشن حضور داشتند. حالا نوبت به مكزيك رسيده بود. اين مشعل از برزيل وارد ايالت مكزيكوسيتي شد و در فرودگاه مورد استقبال رئيس حكومت فدرال مكزيكوسيتي قرار گرفت و تا ميدان مركزي شهر و نيز كليساي نتردام در گودالوب حمل شد.
يك پيرزن ۹۳ ساله در مكزيك كه از قهرمانان سابق دو سرعت است،در برابر ديدگان دهها هزار نفر از مردم يكي از حاملان مشعل المپيك در مسير انتقال آن از مكزيك به آتن بود. به گزارش شبكه تلويزيوني بي بي سي روزاريو گلازيوس كه اينك ۹۳ سال دارد و به كار توزيع روزنامه اشتغال دارد در سن ۸۰ سالگي به پيشنهاد يكي از مشتريان خود كه متوجه چابكي وي هنگام توزيع روزنامه ها به در خانه ها و مغازه ها شده بود شركت در مسابقات دو را آغاز كرد. اين پيرزن از آن پس تا كنون در رشته هاي دو ۲۰۰ متر، ۴۰۰ متر، ۸۰۰ متر و ۱۵۰۰ متر چندين مقام محلي، ملي و بين المللي به دست آورده است.
سپس اين مشعل وارد آمريكا و شهر لس آنجلس در ايالت كاليفرنيا شد و سپس از شهرهاي سن لوييز و آتلانتا هم عبور داده شد. اين سه شهر در گذشته شاهد برپايي بازي هاي المپيك بوده اند. مشعل بعد از عبور از اين سه شهر وارد نيويورك مي شود. نيويورك نامزد ميزباني بازي هاي المپيك ۲۰۱۲ است.
مشعل المپيك در آمريكا توسط بازيگران سرشناس هاليوودي نظير سيلوستر استالونه و تام كروز حمل شد شهر لس آنجلس نيز با المپيك آشناست چرا كه سال هاي ۱۹۳۲ و ۱۹۸۴ اولين مقصد «مشعل صلح» در ايالات متحده آمريكا بود. ۱۵۰ دونده حمل، مشعل صلح در لس آنجلس را از سانتامونيكا و وست وود گرفته تا بورلي هيلز، كوريا تاون و بويلر هايز به مقصد ورزشگاه داجر انجام دادند. سپس تام كروز بازيگر مشهور سينما مشعل را گرفته و آن را به «ويتالي كليچنكو» قهرمان بوكس سنگين وزن جهان تحويل داد. شخصيت هاي مختلف ورزشي دارنده مدال هاي جهاني و المپيك به اضافه چهره هاي سياسي حمل مشعل را به مقصد شهرهاي ميزبان ادوار گذشته المپيك تابستاني در آمريكا شامل سن لوييز، آتلانتا، نيويورك و مونترال حمل كردند.
مشعل كوچك المپيك همچنان در سفر است و آرام آرام در سرتاسر پنج قاره جهان دست به دست مي شود اما حالا ديگر وقت  زيادي باقي نيست. آتن منتظر مشعل كوچك است تا در ۲۳ مردادماه آتشي از انرژي و حرارت برپا شود.

شيرين نجوان
«ايتاليا سمبل فوتبال قدرتي در دنياست.» اين جمله يكي از طرفداران تيم تراپاتوني ـ مربي تيم ملي ايتاليا ـ است. او از همان قشر طرفداراني به حساب مي آيد كه اگر دروازه ايتاليا ميزبان گل هاي حريف شود لحظه اي اشك در چشم هايش حلقه مي زند و بعد مجدداً فرياد مي زند ايتاليا، ايتاليا. تيم محبوب تراپاتوني علاوه بر هواداران بومي طرفداران متعصبي را از سرتاسر دنيا با خود به همراه دارد. كساني كه وقتي در صف آبي پوشان ايتاليايي رديف مي شوند و سرود
Fratelli Ditalia ـ سرود ملي اين كشور ـ را زمزمه مي كنند براي شروع بازي بي تاب و براي برد آنها آرزو مي كنند. اما آيا صاحب چنين سمبلي ـ با توجه به انتظارات هواخواهان كه چيزي جز پيروزي نيست ـ شايسته ترين فرمانده براي هدايت مهره هاي ايتاليايي به حساب مي آيد؟ با آغاز رقابت هاي جنجال  برانگيز يورو ۲۰۰۴ تيم ايتاليا نيز همراه با خيل تيم هاي اروپايي پا به ميدان گذاشت. آنچه تاكنون از فعاليت آبي پوشان به ثبت رسيده شروعي ضعيف در اغلب تورنمنت هاي بزرگ بوده است. اما اين شروع در بسياري از مواقع به اوج رسيده و ما را به يقين هميشگي مان كه برد با ايتالياست رسانده است. حالا تيم تراپ از يورو حذف شده است.نتيجه صفر - صفر مقابل دانمارك نقطه شروع انقلاب به روي تراپاتوني بود. اين كه چه ضعف هايي وجود داشت تا مردان او نتوانستند در برابر تيم حريف يك گل به ثمر برسانند. اين كه تيم پرادعاي او تا انتهاي بازي با حمله هاي نافرجام و تلاشي مضاعف براي تقويت ديوار دفاعي اش پيش رفت و دهها انتقاد تاكتيكي ديگر. يكي از بحث ها انتقاداتي بر سر جا خوش كردن مهره هايي از تيم ايتاليا بود كه تنها با منطق تراپ هماهنگ بود نه كس ديگر. در بازي مقابل دانمارك وقتي آرايش ۱-۳-۲-۴ در زمين جاي گرفت بهترين شرايط براي بررسي چنين سيستمي به وجود آمد. در اين بررسي مشخص مي شد كه آيا مهره هاي تراپاتوني قادرند تحت چنين شرايطي تعادل شان را حفظ و به نتيجه دلخواه برسند؟ جدا از سيستم بازي انتخاب مهره هاي هر پست نكته ديگري بود كه اعتبار مربي تيم ايتاليا را زير سؤال برد.
وقتي زانتي در كنار پروتا جاي گرفت و مهره هاي هافبك مشخص شدند، نبود جاي پيرلو كاملاً نمايان شد چرا كه چنين خطي نياز به مهارت همراه با خلاقيت دارد كه با وجود زانتي و پروتا به عملكردي بي ادعا تبديل شده بود. تراپ علاقه خاصي به ميدان دادن به بازيكنان جوان دارد اما ايجاد فرصت تجربه آن هم در چنين شرايط حساسي براي پانوچي كار عاقلانه اي نبود. پانوچي جناح راست را در دست داشت اما در ضعيف ترين حالت ممكن.
آنچه سبب به اوج رسيدن آتش انتقادات مربوط به جوواني تراپاتوني مي شود استمرار وي به تصميم هايي است كه غالباً مورد پسند نيست.
وي مي گويد: «من عقيده دارم يك بازيكن به تنهايي نمي تواند همه چيز را تغيير دهد. من در بازي مقابل دانمارك اميدوار بودم فيوره و كاسانو شرايط هجومي مورد نظر را ايجاد كنند اما چنين نشد. در اين حالت بايد ضعف را شناخت و رفع كرد نه اين كه آنها را به روي نيمكت نشاند.» عقايد تراپ منحصر به فرد و ايده آل است اما گاهي ـ اغلب اوقات ـ براي تورنمنت هاي بزرگ مناسب نيست. تنها نكته اي كه شايد او در مقابلش نايستاد بلكه به آن انديشيد اصلاح خط دفاع بود. حضور كاناوارو در اين خط قوت قلب ويژه اي به حساب مي آيد اما اين دفاع اين بار مقابل حملات لارسن و ابراهيموويچ كم آورد. بنابراين بازي مقابل سوئد به آرايش ۲-۱-۳-۴ رسيد.
شايد به صراحت بتوان گفت جوواني تراپاتوني در يورو ۲۰۰۴ جاذب بيشترين انتقادها از سوي محافل ايتاليايي و همچنين شبكه هاي جهاني بوده است. اين وضعيت تا به آن جا پيش رفته است كه مطبوعات ايتاليا عنوان «مربي نالايق» به پسوند نام تراپ گذاشته اند. اين كه او نمي تواند از مهره هاي طلايي اش استفاده اي بهينه داشته باشد و يا اين كه او بي انگيزه تر از قبل شده است،بحث مشترك ميان تمام ايتاليايي  دوست هاست. اما آيا واقعاً چنين است؟ جدا از تصميمات و عملكردهاي بي پايه تراپ نوعي بي انگيزگي در بين بازيكنان تيم مشخص است. وقتي ديديد دل پيرو دو موقعيت گل زيبا را در مقابل حريف دوم خود ـ سوئد ـ از دست داد و يا وقتي ويري با پاهايي كه گويا به سنگ بسته شده بودند قدم بر مي داشت اميد هواداران به ياس تبديل شد و در عين حال كه همچنان فرياد ايتاليا، ايتاليا به زبان ها بود همگان انتظار نتيجه اي خنثي را مي كشيدند كه چنين نيز شد. محروميت توتي و ضعف برابر دانمارك از جمله عوامل اصلي استفاده جوواني تراپاتوني از سيستم ۲ـ۱ـ۳ـ۴ بود اما اين سيستم نيز تيم ايتاليا را به  آنچه مي خواست نرساند. افول ستاره هاي پرطرفدار در يورو ۲۰۰۴ باوركردني نيست. با منطق و فرضيه  نمي شود باور كرد در تيمي كه توتي، دل پيرو، كاناوارو و مهره هاي قدر ديگر باشند، نشود به نتيجه  اي دلخواه رسيد.
اما به هرحال آنچه مبرهن است ضعيف بودن پايه هاي حضور آنهاست. اين سستي چنان است كه اگر تيم پر طمطراق ايتاليا تنها با يك گل شوكه شد توان حمله را از دست داده و فقط به دفاع روي مي آورد.
با تمام اين اوصاف ايتاليا هنوز ايتالياست، براي همه طرفداراني كه مي توانند در كناره هاي زمين برايشان كف بزنند و تشويق شان كنند و يا براي همه طرفداران شان در سرتاسر دنيا هر چند كه اين بار هم مانند جام جهاني ۲۰۰۲ حذف شد و حتي از گروه خود بالا نيامد.
منبع: Soccerworld