يكشنبه ۷ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۰
آقاي دكتر هميشه آن لا ين
پيراهن سفيد براي كوپه درجه يك
اينجا پزشك قطار، يكسره« >Online است، يعني ساعت كاري او مطابق با طول سفر است و احتياجي به وقت قبلي هم نداريد. حتي از منشي و به قول اسلاف، دفتر و دستك هم خبري نيست. مسافران از بدو ورود به ايستگاه تا مقصد تحت پوشش بيمه خدمات درماني هستند
010434.jpg
عليرضا كيواني نژاد
فرض كنيد توي قطاري نشستيد و طنين سوت قطار در ايستگاه مي پيچيد حالا قطار راه افتاده و مشغول ديدن مناظر اطرافتان هستيد. قطارتان هم كه درجه يك است و كوپه شما نهايت راحتي است. به يكباره اما، احساس مي كنيد حالتان خوب نيست. اگر اين سناريو در سال هاي قبل به وقوع مي پيوست، شما چاره اي نداشتيد جز آنكه تا مقصد صبر كنيد.اما امروز هر قطار مسافربري درجه يك، يك پزشك در خدمت دارد. بله. پس نگران نباشيد. آرام از كوپه خارج شويد و با احتياط به سراغ كوپه پزشك برويد. يك مطب سيار است، انگار. در را كه باز كنيد، پزشكي خوش برخورد را ملاقات مي كنيد، خندان رو، مشكلتان را به او بگوييد. البته بعد از اينكه دعوتش را براي نشستن، اجابت كرديد. مطمئن باشيد يا معالجه مي شويد يا زمينه معالجه شما فراهم مي شود.
پزشك قطار اما در اكثر كشورهاي جهان مرسوم نيست. حتي اين پزشك در هواپيما و نظام پروازي نيز تعريف نشده است. از سال ۸۱ براي اولين بار در ايران، چنين طرحي به شكل آزمايشي اجرا شد. وقتي صحبت از قطار به ميان مي آيد، ناخودآگاه ياد راه آهن جمهوري اسلامي مي افتيد. اما اينبار صورت مساله كمي فرق دارد. قضيه از اين قرار است كه راه آهن، از دو بخش مسافربري و باربري تشكيل شده بود ولي از دو سال قبل، انفكاكي در اين دو بخش صورت گرفت و يك شركت خصوصي، بخش حمل بار را عهده دار شد. بنابراين بخش مسافربري راه آهن نيز به شركتي ديگر واگذار شد و درست اينجا آغاز ماجراي پزشك قطار است. مسوولان اين شركت مسافربري در يك طرح ابتكاري، براي تمام مسيرهاي راه آهن كشوري، پزشكي را در نظر گرفتند، با جيره و مواجب. ديگريعني از زماني كه قطار شروع به حركت مي كند تا زماني كه به مقصد برسد، شما از يك امنيت رواني برخوردار مي شويد و آب توي دلتان تكان نمي خورد. البته آنهايي كه حافظه خوبي دارند مي دانند كه قرار بود اين طرح از سال گذشته به شكل كلي، اجرا شود، اما به خاطر مسايل حاشيه اي به انزوا كشيده و با پيگيري مسوولان شركت مذكور اجراي آن از نوروز سال جاري دوباره از سر گرفته شد.
رمضان قلي نژاد، مدير كل روابط عمومي اين شركت مسافربري درباره چگونگي استقرار مردان سفيد پوش در قطارها مي گويد:« ازنوروز سال ۸۳ اين طرح را به مرحله اجرا در آورديم. فعلا با توجه به بضاعتي كه داريم و با در نظرگرفتن شرايط كم عرضه و تقاضا براي مسافرت با قطار، پزشكان مستقر، درقطارهاي درجه يك فعاليت مي كنند، البته فعلا از اول خرداد ماه، در قطارهاي درجه يك هستند، ولي در نظر داريم تا در تمام قطارها از وجود آنها استفاده كنيم. چنانچه مسافري به پزشك قطار مراجعه مي كند هزينه اي برايش ندارد، اگر خداي ناكرده ، مساله اورژانسي باشد، وي را به قول معروف سر پا نگه مي دارند تا به مقصد برسند. البته اگر نياز باشد او را به بيمارستان انتقال مي دهند.» قلي نژاد تاكيد مي كند كه در صورت نياز به آمبولانس، با هماهنگي رئيس قطار، در ايستگاه، يك دستگاه آمبولانس براي بيمار نيز در نظر گرفته مي شود.
چند وقتي است بين دانشجويان پزشكي، مصطلح شده كه يكديگر را بعد از اتمام ترم هاي اول يا دوم، دكتر خطاب كنند. صد البته به شوخي. همين وضعيت در بين دانشجويان مهندسي هم ديده شده و آنها يكديگر را در پايان ترم هاي دوم و سوم، مهندس صدا مي زنند، اما باوركنيد، پزشك قطار، واقعا پزشك است نه دانشجوي سال آخر پزشكي است و نه دستيار و البته با شماره نظام پزشكي معتبر. چطور؟ اين شركت مسافربري، قراردادي را با جهاد دانشگاهي علوم پزشكي بسته وآنها- جهاد دانشگاهي- تعدادي پزشك در اختيار اين شركت قرار دادند. پزشكان مستقر در قطار،  هر كدام كوپه اي جداگانه دارند وتمام امكانات يك مطب، دراختيارشان است. خلاصه هيچ چيز كم و كسر ندارند. وقتي مي خواهيد در حالت عادي به پزشك مراجعه كنيد از قبل وقت مي گيريد و تازه بايد ساعت كاري او را هم بدانيد. اينجا اما پزشك قطار، يكسره« >Online است يعني ساعت كاري او مطابق با طول سفر است و احتياجي به وقت قبلي هم نداريد. حتي از منشي و به قول اسلاف، دفتر و دستك هم خبري نيست. فقط بايد به خودتان زحمت بدهيد و شيشه كوپه او را با ضربه اي خفيف، به صدا در آوريد.
اما طرح پزشك قطار تنها مبتني بر وجود يك دكتر در قطار نيست، امكانات پزشكي ديگري نيز براي مسافران در نظر گرفته شده است. فرضا اگر مسافري ناتوان باشد (اعم از معلول، جانباز، سالخورده و...) مي تواند از خدمات درماني ويژه اي استفاده كند كه التبه بخش عمده اين خدمات رايگان است. چنانچه مسافري به مقصد برسد و بخواهد توسط يك پزشك متخصص معاينه شود كافي است با پزشك قطار هماهنگ كند، بلافاصله در مقصد پزشك متخصص را به او معرفي مي كنند، اما اينبار هزينه درمان، بر عهده خود مسافر است.
قلي نژاد اما از طرح بيمه مسافران در طول سفر با قطار نيز سخن به ميان مي آورد. آنجا كه مي گويد:«تمام مسافران از بدو ورود به ايستگاه تا مقصد تحت پوشش بيمه خدمات درماني هستند. اين بيمه شامل تمام خدمات درماني است تا آنجا كه اگر احيانا فوتي صورت گرفت، هزينه فوت نيز به خانواده متوفي پرداخت مي شود.»
حالا يك سوال در ذهن تان شكل گرفته و شايد اين باشد كه آيا پزشك خانم هم در قطارها مستقر است؟ مديركل روابط عمومي شركت مسافربري قطارهاي كشور در اينباره ابتدا زمينه سازي  مي  كند و بعد مي  گويد: «مي دانيد كه در اين مورد، حرف و حديث زياد است. ما ميهماندارهايي داريم كه زن و شوهرند و با هم كار مي  كنند. اين طوري هر دو راحتند و بي دردسر، اما بعيد مي  دانم كه پزشك خانم داشته باشيم!» قلي نژاد اين را به توضيحاتش اضافه مي  كند كه اين ميهماندارها تنها در قطارهاي سيمرغ و سبز، فعالند. همان قطارهايي كه يك كلاس از قطار درجه يك بالاتر است. همان قطارهايي كه مي  گويند غذايش رايگان است و براي بچه ها پلي استيشن هم دارد. سيستم صوت و تصويري هم كه جاي خودش. در حالي كه هستند پزشكاني كه به هر دليلي نمي توانند مطب بزنند يا در درمانگاه ها با حقوق بسيار اندك فعالند، پزشك قطار براي هر سرويس رفت و برگشت، حدودا ۹۰ هزارتومان مي  گيرد. تازه، اين رقمي است كه سال گذشته به آنها پرداخت مي شده و امسال قاعدتا اين رقم، افزايش داشته. به طور متوسط هر پزشك در هفته ۲ تا ۳ سفر مي رود. خودتان مي توانيد، حقوق وي را حساب كنيد. البته قلي نژاد معتقد است با كوپه اي كه در اختيار وي قرار مي دهيم، هزينه  او براي شركت بيش از ۲۰۰ هزارتومان است و باز ادامه مي دهد كه سعي شده بين سفرهاي پزشكان، توازني منطقي وجود داشته باشد.
پزشك قطار شايد دير آغاز به كار كرد،اما شروع به كارش را مي توان به فال نيك گرفت. سال ها بود كه شنيده يا جايي خوانده مي شد كه در فلان سفر بين شهري با قطار، بيماري تنها به خاطر يك مساله ناچيز مزاجي، دچار تشنج شده و كسي هم نبوده كه به فريادش برسد. توي هر كوپه اي هم كه سرك مي كشيدند، دكتر پيدا نمي كردند و ....
هرچند كه پزشك قطار فقط در قطارهاي درجه يك و سبز و سيمرغ، به فعاليتش ادامه مي دهد، اما بايد اميدوار بود كه چنين حركت هايي در تمام ناوگان مسافربري كشور انجام شود.

خدا رحم كند!
010437.jpg
از اين بعد با خيال آسوده سفر كنيد. اين يك پيام بازرگاني نيست، يك خبر معمولي است . استخدام پزشك و حضور هميشگي او در قطارهاي مسافربري درجه يك، يك گام به پيش محسوب مي شود.
البته در اين گزارش چيزي از كيفيت خدمات ارايه شده ، درج نشده است، اما به قول معروف انشاالله كه ... است!

در خواست اتوبوسراني از مردم
آگهي هاي مزاحم
مسافري احساس مي كند سوار اتوبوس زندان شده است و ديگري مدام از اين مي ترسد كه از ايستگاه جا بماند، كسي از تبليغات روي پنجره اتوبوس ها راضي نيست 
تعدادي از اين اتوبوس ها چنان غرق آگهي شده اند كه امكاني براي ديدن بيرون وجود ندارد بنابراين اولين چيزي كه دردسرساز مي شود، نديدن خيابان ها و در نتيجه جاماندن از ايستگاه مورد نظر است
010440.jpg
ليلا درخشان 
اين براي چندمين بار بود كه يكي دو ايستگاه بعد از ايستگاه مورد نظرش پياده مي شد و مجبور بود دوباره با يك تاكسي راه را برگردد. تقصيري هم نداشت، نه چشمانش ضعيف بود كه نتواند خيابان ها را تشخيص دهد و نه آنقدر پير شده بود كه هوش و حواسش را از دست داده باشد، اما با اين حال ايستگاه را رد مي كرد. ديگر مثل قديم راننده اتوبوس هم ايستگاه ها را به اسم صدا نمي زد تا اگر كسي متوجه رسيدن نشده است پياده شود. مشكل اينجا بود كه از بخت او هرازچندگاهي اتوبوسي سوارش مي كرد كه آگهي هاي تبليغاتي رنگارنگ، شيشه هاي عقبش را پوشانده بود، به همين خاطر هم زن مجبور بود براي ديدن خيابان و شناختن ايستگاه ها به جلوي اتوبوس سرك بكشد، اما وقتي جلوي اتوبوس، ازدحام مردان باعث مي شد چيزي ديده نشود، ديگر خود را درمانده مي ديد، از مسافرها مي پرسيد، به حرف هايشان گوش مي داد و وقتي در باز و مسافري سوار مي شد، از او مي پرسيد كه آنجا كدام خيابان است.
تعدادي از اتوبوس ها چنان غرق آگهي شده اند كه امكاني براي ديدن بيرون وجود ندارد. از حس بدي كه در چنين مواقعي به آدم ها دست مي دهد بگذريم، اولين چيزي كه دردسرساز مي شود، نديدن خيابان ها و در نتيجه جا ماندن از ايستگاه مورد نظر است. دختري كه منشي يك شركت تبليغاتي است، اول از اين شيشه هاي پوشيده از رنگ دفاع مي كند كه : «دست كم كار پرده را مي كند، آن هم درساعات گرم فصل تابستان»، اما بعد از مكث كوتاهي اضافه مي كند كه اين تبليغ ها باعث مي شود كه براي پياده شدن از اتوبوس لحظه شماري كند. چون احساس مي كند سوار اتوبوس زندان شده است. زن ديگري كه كنار او نشسته است مي گويد: «اين تبليغات فقط براي صاحبان آنها و شركت واحد خوب است وگرنه براي مسافران جز عذاب چيزي نيست.»
نظرات همه انتقادآميز است و هيچكس از اين آگهي ها و شيشه هايي كه آن طرف شان ديده نمي شود، راضي نيست. پيرمردي كه گذشته ها را ياد مي كند، مي گويد كه ديگر مثل قديم ها اتوبوس ها پا ركابي ندارند كه رسيدن به هر ايستگاه را خبر بدهد تا كسي جا نماند. مرد ديگري هم از استرسي صحبت مي كند كه هنگام سوار شدن به اتوبوس هايي پيدا مي كند كه شيشه پنجره هاي كناري شان پوشيده از آگهي است. او هميشه مي ترسد كه ايستگاه مورد نظر را رد كند و پياده نشود.
اما چيزي كه اين روزها بيش از همه به چشم مي آيد آن است كه اين اتوبوس هاي پرتبليغ، روز به روز كمتر مي شود. البته شيشه عقب اتوبوس ها كماكان پوشيده از آگهي است. با اين وجود، اگر كسي براي سفارش آگهي روي اتوبوس ها با شركت واحد اتوبسراني تماس بگيرد متوجه مي  شود كه اوضاع كمي تغيير كرده است. كارمندان اين شركت چندان استقبالي از آگهي دهنده نمي كنند و با اصرار مشتري، توضيح مي دهند تا چند هفته پذيرش آگهي ندارند. اين درست خلاف آن تصوري است كه از يك دفتر جذب آگهي مي رود.
علي الحسيني مسوول روابط عمومي شركت واحدمي گويد: «در حال انجام تغييراتي در شكل آگهي هاي روي اتوبوس ها هستيم و به همين خاطر تا مدتي وضعيت جذب آگهي به همين صورت است.»
وي مي گويد: «در حال حاضر اتوبوس هاي «سوپرباس» كه تبليغات روي آنها به شيشه ها هم سرايت مي كرد، كم شده است و حتي اتوبوسراني هم ديگر چنين آگهي هايي را جذب نمي كند.»
به نظر مسوول روابط عمومي شركت واحد، اتوبوس مثل يك رسانه عمل مي كند، آن هم رسانه اي كه ۴ ميليون مسافر را در روز جا به جا مي كند و در سطح شهر در رفت و آمد است. بنابراين مي توان علاوه بر اشاعه فرهنگ، با نوشتن شعارهايي روي اتوبوس و با رنگ آميزي آن باعث جذابيت فضاي شهر شد.
جالب اينكه علي الحسيني از مردم مي خواهد كه اگر اتوبوسي را ديدند كه روي شيشه هاي كناري اش آگهي نصب شده، به روابط عمومي اتوبوسراني اطلاع دهند. به نظر مي رسد كه براي اين سازمان هم كاملا مسلم شده است كه محروم كردن مردم از ديدن خيابان ها آن هم در يك وسيله نقليه عمومي به نوعي تجاوز به حقوق آنها محسوب مي شود.

دو پريم
موتورسيكلت ، مركب سرراهي
مدتي است نيروي انتظامي با استفاده از نيروهاي ويژه برخورد با تخلفات رانندگان موتورسيكلت از قبيل تردد در خط ويژه، حركت در جهت خلاف، حركت از پياده رو و... را با شدت بيشتري آغاز كرده است. اگرچه اين اقدام در كوتاه مدت سبب منظم شدن تردد موتورسيكلت ها در مركز شهر مي شود، اما به نظر مي رسد، نكات زير بايد مورد توجه دست اندركاران ترافيك تهران اعم از سازمان ترافيك، شهرداري تهران و نيروي انتظامي و... قرار گيرد:
۱- استفاده گسترده از موتورسيكلت در مركز شهر و افزايش روزبه روز اين وسيله نقليه، نشانه وجود مشكلاتي در بافت مسيرهاي ترافيك و خيابان ها و در نتيجه پايين  آمدن كارايي اتومبيل هاي سواري و در مقابل، كارايي زياد موتورسيكلت همانند صرفه جويي در وقت و... است. به عبارتي، معضل مزمن ترافيكي مركز شهر كه روز به روز حادتر مي شود، سبب شده تا گرايش به استفاده از اين وسيله بيشتر شود تا جايي كه به طور گسترده، جابه جايي مسافر با موتورسيكلت- اگرچه به صورت غيرقانوني- انجام شود و مرتب بر تعداد موسسات پيك موتوري افزوده شود. كالبدشكافي اين مساله نشان مي دهد كه استفاده گسترده از موتورسيكلت در اثر يك ضرورت و نياز شكل گرفته است.
۲- تخلف بعضي از رانندگان موتورسيكلت در تردد از خطوط ويژه، خيابان هاي يكطرفه، پياده روها و... همه حكايت از نامناسب بودن بافت و نظام ترافيكي تهران دارد. به عبارتي اين وضعيت، نشانه و معلول است و نه علت. بنابراين منطقي آن است كه در كنار برخورد با معلول، به بررسي علل و ارايه راهكارهاي مناسب پرداخته شود. چرا كه مشكلات ترافيكي تهران و در نتيجه اتلاف زياد وقت مردم سبب قانون شكني مي شود و ترديدي وجود ندارد كه رانندگان اتومبيل هم اگر مي توانستند، بعضا از مسيرهاي تردد ممنوع استفاده مي كردند. استفاده از قوه قهريه آن هم در بدترين شكل ممكن تا زماني جواب خواهد داد كه اين نيروها حضور داشته باشند و حتي به تدريج بر تعداد آنها افزوده شود. منطقي آن است كه دست اندركاران ترافيك تهران، با برآورد آمار موتورسيكلت هاي موجود كه روزبه روز بيشتر مي شود و با پذيرش آن به عنوان يك وسيله نقليه درون شهري، به فكر راهكارهاي مناسب از قبيل ايجاد مسير هاي ويژه براي تردد آنها و ... باشند. چرا كه اگر به جاي هر موتورسيكلت، يك ماشين تك  سرنشين ديگر، نظير بسياري از ماشين ها در سيستم حمل و نقل درون شهري قرار گيرد، مشكل ترافيك مضاعف خواهد شد.
۳- از دلايل تردد موتورسيكلت ها از خطوط ويژه و... ناديده گرفتن واقعيت هاست به گونه اي كه موتورسيكلت با حجم انبوه خود، هيچ جايگاهي درسيستم ترافيكي شهر براي آن در نظر گرفته نشده است. شيوه ساماندهي ترافيكي مسيرها و خيابان ها مويد اين ادعا است. به عبارت ديگر، از دلايل عدم رعايت بعضي از مقررات راهنمايي و رانندگي، نامناسب و ناپخته بودن قوانين است به گونه  اي كه همه جوانب امر در قوانين در نظر گرفته نشده است و انتظار اجراي دقيق چنين قوانيني را نمي توان داشت.
۴- حضور ماموران محترم راهنمايي و رانندگي ضروري و اثرگذار است و نقش زيادي در تسهيل ترافيك دارد، البته  صلاح رفتار متخلفان صرفا با برخورد تند و توقيف وسيله نقليه و جريمه ممكن نيست و استفاده كليشه اي از اين شيوه ها با روح «راهنمايي و رانندگي»سازگاري ندارد. به عبارتي پليس بايد حضور داشته باشد تا تخلفي صورت نگيرد، نه اين كه صرفا به جريمه و تنبيه متوسل شود. از طرفي، بايد انواع تخلفات موتورسيكلت نيز تعريف و مشخص شده و به اطلاع عموم برسد و متناسب با نوع تخلف جريمه هايي در نظر گرفته شود، نه اين كه با وقوع هر تخلف اعم از عمد و سهو و خفيف و شديد، بدون چون و چرا موتورسيكلت به پاركينگ منتقل شود. ضمن اين كه تلقي پليس از موتور سوار به عنوان افرادي كه معمولا قوانين را زيرپا مي گذارند و كم فرهنگ و قانون شكن هستند، صحيح به نظر نمي رسد. زيرا در جامعه ما ارتباط مستقيمي بين موقعيت اجتماعي و فرهنگي و تسهيلات و امكانات رفاهي وجود ندارد. متاسفانه برخورد ماموران تعيين شده با رانندگان موتورسيكلت حكايت از نوع نگاه آنها به استفاده كنندگان از اين وسيله نقليه دارد. البته اين مطالب به معني عدم برخورد با تخلفات رانندگي رانندگان موتورسيكلت نيست بلكه واقعيت هايي است كه بايد مورد توجه دست  اندركاران قرار گيرد.

ساماندهي وضعيت موتورها
شهردار تهران گفت: يكي از موضوعات مورد بررسي در كميته مشترك شهرداري و راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي ساماندهي وضعيت موتور سيكلت هاي مسافركش است . محمود احمدي نژاد خاطر نشان كرد: كميته مشتركي بين راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي و شهرداري تهران تشكيل شده كه تمام طرح هاي ترافيكي ابتدا توسط اين كميته هماهنگ شده و سپس به اجرا در مي آيد . وي با اشاره به اينكه در اين كميته مسايلي مانند گره هاي ترافيكي، طرح ها و برنامه هاي موضوعي ترافيكي مورد بررسي قرار مي گيرد افزود : همچنين ساماندهي وضعيت موتور سيكلت سواران و خودرو هاي مسافركش از جمله مسايلي است كه دايما در اين كميته در خصوص آن بحث مي شود.

استمداد آموزش و پرورش
ظاهرا بعضي وقت ها قرار نيست صداها به گوش دست اندركاران برسد. بحران مدارس استيجاري تهران هر ساله تابستان لرزه براندام آموزش و پرورش مي اندازد. آنان نمي دانند سال آينده چند مدرسه ديگر بايد تخليه شود؟ پور قربان، مشاور هماهنگي سازمان آموزش و پرورش شهر تهران اينبار رسما از مسوولان كمك طلبيده است. وي گفته، اين مشكل بدون دخالت مسوولان حل نمي شود و از همه مسوولان براي اختصاص تسهيلاتي جهت خريد مدارس استيجاري استمداد خواسته است وي افزود: «روز دوشنبه حكم تخليه مدرسه آزادگان منطقه ۱۵ تهران در حال اجرا بود كه با هماهنگي هايي با رئيس قوه قضائيه، توانستيم حكم تخليه را ۱۰ روز عقب بيندازيم تا بلكه با رايزني هايي يا مدرسه را بخريم يا صاحب ملك را راضي كنيم. چرا كه اين مدرسه در منطقه محروم قرار دارد و اطراف آن مدرسه ديگري براي ساماندهي دانش آموزان وجود ندارد.» همچنين به گفته وي حكم تخليه چند مدرسه ديگر هم صادر شده است.

تهراني ها هم شير مي خورند
چقدر جا مي خوريد اگر با خبر شويد، بالاخره دانش آموزان تهراني با همان چشمي ديده شده اند كه دانش آموزان نقاط محروم ديده مي شوند؟ البته نه از آن لحاظ، بلكه از اين لحاظ. با آنكه دانش آموزان برخي از نقاط استان تهران از نظر تغذيه اي محروم تر از دانش آموزان نقاط محرومند، تاكنون سهمي در شير رايگان نداشتند. مدير كل دفتر بهداشت و تغذيه مدارس گفت: «از سال جديد تحصيلي، توزيع شير رايگان، براي اولين بار آ غاز خواهد شد.» به گفته وي در سال گذشته ۶ ميليون دانش آموز در سراسر كشور شير رايگان دريافت كردند و در سال تحصيلي آينده اين طرح تمام كشور اعم از نقاط شهري و روستايي را تحت پوشش قرار مي دهد. دكتر رياض غيرتمند گفته، طرح توزيع شير رايگان در حال حاضر تنها در مدارس ابتدايي اجرا مي شود و در صورت همكاري والدين، در مدارس راهنمايي و دبيرستان نيز گسترش مي يابد.

در شهر
ايرانشهر
محيط زيست
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
زيبـاشـهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |