يكشنبه ۷ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۰
در ۳ نقطه مختلف منطقه ۱۱ شهرداري۳،ساختمان در حال فرو ريختن هستند
ساكنان سرگردان، صاحبان فراري
علت اصلي نشست ساختمان شماره ۱+۱۰قصور مهندس ناظر و مالك و سازنده آن است و هيچ كدام از اهالي در اينباره شك ندارند و در حال حاضر سكنه آن از مالك و مهندس ناظر ساختمان شكايت كرده اند
010506.jpg
عليرضا جلا ئيان 
۳ساختمان كه در حال فرو ريختن و آوار شدن هستند، در ۳ نقطه مختلف منطقه ۱۱ شهرداري، باعث بي خانماني و سرگرداني سكنه آنها شده اند. اين ۳ ساختمان، اما هر كدام حكايت جداگانه اي دارند كه بيش از هر چيز نبود نظارت و كنترل دقيق بر ساخت و ساز ساختمان هاي تهران را نشان مي دهند.
اولين ساختمان در دل انبوهي از ازدحام و دود و ترافيك گمشده است. با وجود آنكه آدرس را درست نوشته اي، اما كوچه هاي تنگ و باريك كه گاه عرض آنها براي عبور يك نفر هم كافي به نظرنمي رسد، باعث سرگرداني ات شده است. روي كاغذي كه در دستانت از شدت گرما و عرق ريزي خيس شده است نوشته «خيابان مولوي، خيابان بلورسازان، كوچه صالح زاده»اما براي يافتن كوچه صالح زاده دمار از روزگارت بايد در بيايد. محله بلورسازان در هزارتويي از شك و ترديد و اضطراب گم است. با خودت فكر مي كني «اگر قرار باشد زلزله اي بيايد تكليف اين خانه ها چه مي شود. »خانه هاي فرسوده و قديمي كه جواني ۴۰ سال پيش تهران را به ياد مي آورد. طبق معمول جايي از كوچه زيركلنگ و كمپرسور است. وارد چهاردالاني شكلي مي شوي كه پناه سايه است و گريزگاه آفتاب. اينجا را چهارراه چهارسو مي گويند و لابد هر سوي آن به انتهايي از خاطره و آفتاب مي رسد. بايد به سمت راست بروي، از همان دور مي تواني ساختمان شماره ۲۸ را ببيني.
مشخصه اصلي اين ساختمان قيم هاي آهني است كه به ديوار هر ۳ طرف آن يله داده اند و كاري را كه بايد پيشتر مهندس يا مهندسان آن مي كردند ، انجام مي دهند تا مبادا ساختمان فرو بريزد.
اين ساختمان نوساز كه بيشتر از ۲ سال از عمر آن نمي گذرد، چنان ترسناك و هولناك به نظر مي رسد كه جرات نزديك شدن به آن را نداري. آهن ها تمام كوچه را گرفته اند. از خانه روبه رو تا نماي ساختمان شماره ۲۸، مثل طاقديسي مثلثي شكل كه آدم ها و ماشين ها به راحتي از زير آنها درآمد و شد هستند.
در اين ساختمان ۳طبقه اي كه ۴۰ مترمربع بيشتر مساحت ندارد، ۳ خانواده زندگي مي كردند كه همگي از ترس جانشان از محل سكونت خويش گريخته اند. يكي از اهالي اين ساختمان به نام «اصغر.ش» در اينباره مي گويد: «۱۶ ارديبهشت ماه گذشته بود كه متوجه شديم ساختمان نشست كرده است و فورا به شهرداري اطلاع داديم و كارشناس شهرداري براي بررسي ماجرا به اينجا آمد و اعلام كرد ساختمان، ۵۰ سانتي متر كج شده و احتمال فروريزي آن بسيار زياد است. به همين خاطر مجبور شديم با نصب تيرآهن از ريزش آن جلوگيري كنيم.»
او كه صاحب يكي از ۳ واحد اين ساختمان است به اتفاق ديگر مالكان ساختمان در حال حاضر از مهندس ناظر و مالك اصلي زمين و ساختمان كه دو سال پيش آن را به اين ۳ خانواده فروخته شكايت كرده اند. پس از شكايت آنها كارشناس دادگستري، ساختمان را بررسي كرده و اعلام مي كند كه «از نظر ساختاري و مهندسي ساختمان مشكلي ندارد وعلت اصلي نشست ساختمان سستي زمين بوده است.»
يكي از قديمي ترين اهالي كوچه صالح زاده در اينباره مي گويد: «درگذشته اين منطقه و زمين هاي آن مملو از قنات هاي زيرزميني بودند كه مورد استفاده كشاورزان و مردم قرار مي گرفت و با گسترش شهرنشيني و ساخت و سازهاي تهران، كسي به اين مساله توجهي نكرد و تمام ساختمان هاي اين منطقه روي همين قنات ها ساخته شده اند و شايد علت نشست اين ساختمان همين مساله باشد.»
جالب اينجاست كه يكي از كارگران اين ساختمان كه در هنگام ساخت و ساز آن در آن مشغول به كار بوده است مي گويد: «زماني كه ما اين ساختمان را مي ساختيم زمين آن مملو از گل و لاي بود بطوري كه با اولين بيل مي توانستي به خاك خيس برسي.»
اين احتمال كه در اطراف اين ساختمان لوله آب يا فاضلابي تركيده باشد، وجود دارد. دومين ساختمان دو كوچه بالاتر از اين يكي است، در همان محله هاي قديمي و كهنه، در كوچه اردلان منطقه مولوي. اين ساختمان بيشتر از ۶ ماه عمر ندارد و با اين حال تمام ديوارهايش ترك خورده است و نشست كرده و كج شدن آن را مي توان از دور متوجه شد. اين ساختمان ۴طبقه اي كه ۴ خانواده  در آن زندگي مي كرده اند به كلي تخليه شده است و تمام سكنه آن در حال حاضر سرگردان و بلاتكليفند.
علت اصلي نشست ساختمان شماره ۱+۱۰ قصور مهندس ناظر و مالك و سازنده آن است و هيچ كدام از اهالي در اينباره شك ندارند و در حال حاضر سكنه آن از مالك و مهندس ناظر ساختمان شكايت كرده اند و با اين حال هر چه تلاش مي كني هيچ كدام از سكنه آن را براي يافتن علت اصلي اين مساله پيدا نمي كني.
يكي از ساكنان محله درباره اين ساختمان مي گويد «هنوز شش ماه از ساخت اين ساختمان نگذشته كه دچار چنين ماجرايي شده است. در حال حاضر تمام سكنه محل از فرور ريختن آن در وحشتند چرا كه معلوم نيست با فرو ريختن اين ساختمان چه بلايي به سر همسايه ها ممكن است بيايد.»
ساختمان سوم در ميدان رازي، خيابان رباط كريم ، كوچه بانك تجارت قرار دارد. اول كوچه ساختماني با قدمت بيش از صد سال است كه در حال فرو ريختن است و هيچ كس در آن زندگي نمي كند. اين ساختمان دو طبقه كه به گفته  اهالي بيش از صد سال از عمر آن مي گذرد ساير خانه هاي اين كوچه تنگ و باريك را به شدت تهديد مي كند به طوري كه اگر قرار باشد درست در لحظه آمدوشد اهالي فرو بريزد ممكن است تلفات انساني هم داشته باشد. البته بقيه ساختمان هاي اين اطراف حال و روزي بهتر از آن ندارند و هر آن ممكن است يكي از آنها فرو بريزد.
يكي از اهالي درباره ساختمان هاي اين كوچه مي گويد، متاسفانه اجازه ساخت و ساز به ما نمي دهند و مي گويند اين ساختمان ها كمتر از صدمتر هستند و جواز ساخت به آنها تعلق نمي گيرد. معلوم نيست با آمدن زلزله چند ساختمان مثل ساختمان هاي اين كوچه جان سالم از زلزله به در مي برند. من كه اميدوارم هيچ كدام از آنها تخريب نشود. شما چطور؟

اينجا
راز جسد حلق آويز شده 
معماي مرگ جواني كه در جنگل «سازمان گوشت» حلق آويز شده بود، همچنان لاينحل باقيمانده است.
«علي» ۲۴ ساله، مجرد كه به اتهام مصرف و حمل مواد مخدر و سرقت در زندان به سر مي برد، چهار ماه قبل از اين ماجرا، آزاد شده بود.
ظاهرا علي پس از آزادي به خانه پدرش مي آيد و اختلافات او و پدرش به دليل مصرف بيش از اندازه مواد مخدر علي، روز به روز بيشتر مي شود.
بنا به مدارك موجود در شب حادثه علي به خاطر تهيه مواد مخدر با پدرش به شدت درگير مي شود و خانه را ترك مي كند و ديگر به خانه بازنمي گردد.
فرداي آن شب جسد حلق آويز شده علي توسط ماموران كلانتري ۱۴۴ در جنگل «سازمان گوشت» كشف مي شود. كارآگاهان اداره آگاهي در بررسي محل، يك كارد ميوه خوري و آدرس و شماره تماس علي را كشف كرده و با خانواده او تماس گرفتند. كارآگاهان در تحقيقات خود به دو فرضيه رسيده اند:
فرضيه اول اين است كه علي به خاطر درگيري با پدرش و مشكلاتي كه داشته، اقدام به خودكشي كرده است.
كارآگاهان در فرضيه دوم خود موضوع قتل علي را عنوان كرده اند. پزشكان پزشكي قانوني در بررسي هاي خود علت مرگ را خفگي اعلا م كردند.
سرقت با كاغذ يادداشت 
حالا كه بني بشر در همه حرفه ها پيشرفت كرده است و همه كارها با اينترنت حل مي شود، سارقان تهراني هم براي آنكه عقب نمانند شيوه هاي جديدي را براي سرقت از منازل تجربه و تمرين مي كنند. خبر رسيده كه سارقان با گذاشتن كاغذ بين درخانه ها ، محل دزدي را شناسايي مي كنند. آنها با اين شيوه متوجه مي شوند كه صاحبخانه منزل است يا چند روزي بيرون از خانه به سر برده است.
اين باند ۱۶ نفري كه همگي اهل يكي از شهرستان هاي مركزي كشور هستند، در ۱۳ شهر با اين شيوه دست به سرقت زدند، اما مثل هميشه باهوشياري صاحبخانه دستگير شدند. سارقان مطابق روال هميشگي خودكاغذي بين در خانه اي گذاشتند و دو شب بعد به خانه موردنظر برگشتند. وقتي كاغذ را بين در ديدند فكر كردند صاحبخانه از دو روز پيش به منزلش برنگشته است. اما صاحبخانه در منزل بوده و با ديدن سارقي كه از ديوار خانه اش بالا مي آيد ، بلافاصله با ۱۱۰ تماس مي گيرد. ماموران پليس نيز به سرعت به محل جرم رسيده و موفق به دستگيري ۸ نفر از سارقان شدند. سارقان پس از بازجويي، با پرونده تشكيل شده براي رسيدگي به شعبه ۶ دادسراي رسالت تحويل داده شده اند.

آنجا
قاشق براي خودكشي 
مردي اهل كشور روماني براي خودكشي راه جديدي را امتحان كرده است. اين مرد براي خودكشي از چند قاشق چايخوري و چند در بطري استفاده كرده و آنها را ميل كرد.
دكتر در بيمارستان بخارست مي گويد: «اين از موارد نادر در اين بيمارستان است. موارد مشابهي رويت شده است كه قرص هاي بيشماري را بلعيده اند، اما اين مورد كه شخصي چند قاشق چايخوري و در بطري ميل كند تا خود را بكشد، بسيار عجيب به نظر مي رسد.
البته اين مرد اكنون تحت مداواي پزشكان است و گويا پس از خوردن ۵ قاشق، از كار خود پشيمان شده و به دكتر مراجعه كرده است.
اين شيوه خودكشي نيز بايد در كتاب ركوردها ثبت شود، چون اين مرد واقعا قصد داشته كه خود را با درد بكشد.
ركورد ي ديگر
كتاب ركورد جهاني، ركوردي تازه ثبت كرد و اينبار نوبت يك مرد از جمهوري چك بود. اين مرد ۲۷ ساله، ۶ ماه قبل از كارش استعفا داد تا بتواند يك ركورد جهاني ثبت كند، اما از شاهكار اين مرد بشنويد. او ۴ كاميون به وزن ۲۸ هزار و ۳۰۰ كيلوگرم را به مسافت ۵۶ سانتي متر حركت داد و نام خود را در كتاب ركورد جهاني ثبت كرد.
جارومير باكاليك مي گويد: «اين آرزوي من بود تا بتوانم چنين ركوردي را در جهان ثبت كنم. به اين دليل نيز استعفا دادم كه بتوانم تمركز بيشتري بر روي اين قضيه كنم. او درصدد است ركورد ديگري را نيز به نام خود به ثبت برساند و آن كشيدن چند هواپيما است.
غذاي تند
صاحب رستوراني از دو نفر از مشتريان خود به علت عدم پرداخت پول غذا به پليس شكايت كرد. داستان اينگونه است كه مادر و دختري براي صرف شام به رستوران مي  روند و يك غذا را سفارش مي  دهند. غذاي آنها حاضر مي  شود، ولي گويا اين غذا آنقدر تند بوده كه آنها قادر به خوردن آن نبودندو از صاحب رستوران مي  خواهند كه اين غذا را با غذايي با همين قيمت تعويض كند ولي صاحب رستوران از اين كار سر باز مي  زند و زن نيز از پرداخت وجه به او خودداري مي  كند. حالا هم صاحب رستوران از اين خانم شكايت كرده و هم خانم مشتري از صاحب رستوران به خاطر بدرفتاري با وي شكايت كرده است.

حوادث
ايرانشهر
محيط زيست
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |