دوشنبه ۲۲ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۳۵
مقتول را در شوفاژخانه ويلايش كشته اند؟
سرنخ ها ي ناكافي
يكشنبه چهاردهم تيرماه سال جاري شريك عباس او را در حالي كه زخمي روي زمين افتاده بود، پيدا كرد و به درمانگاه متل قو رساند، اما پزشكان آنجا به خاطر كمبود امكانات او را به بيمارستان چالوس منتقل كردند و عباس در ميان راه به خاطر خونريزي شديد جان خود را از دست داد
011316.jpg
حميده عبداللهي 
كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي پس از بررسي شواهد و مدارك موجود در پرونده اين فرضيه كه احتمالا قاتل همدستي داشته است را نيز دنبال مي كنند
كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي شهرستان چالوس تحقيقات خود را براي دستگيري قاتل پيرمرد ۶۴ساله اي كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود، آغاز كرده اند.
«عباس.ك» مقتول، زميني در اطراف متل قو شهرستان رامسر به صورت شراكتي خريده بود. يكشنبه چهاردهم تيرماه سال جاري شريك عباس او را در حالي كه زخمي روي زمين افتاده بود، پيدا كرد و به درمانگاه متل قو رساند، اما پزشكان آنجا به خاطر كمبود امكانات او را به بيمارستان چالوس منتقل كردند و عباس در ميان راه به خاطر خونريزي شديد جان خود را از دست داد.
كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي شهرستان چالوس پس از اطلاع از قتل اين پيرمرد ۶۴ ساله به ويلاي او رفتند تا شواهد و مدارك موجود در محل جنايت را براي كشف سرنخ هاي موردنظرشان بررسي كنند. آنها در تحقيقات خود در شوفاژخانه ويلا آثاري از درگيري و ضرب و شتم پيدا كردند. همچنين آثار خون موجود در آنجا و روي راه پله ها و نيمي از محوطه باغ نشان از اين داشت كه قاتل يا قاتلان، مقتول را از شوفاژخانه به باغ ويلا انتقال داده اند.
كارآگاهان همچنين موفق به كشف چاقويي آلوده به خون در شوفاژخانه شدند كه احتمال مي رود آلت قتاله باشد.
ماموران اداره آگاهي پس از بررسي محل جنايت و كشف آلت قتاله به بازجويي از شاهدان موجود در اين پرونده پرداختند.
خواهرزن مقتول يكي از شاهدان در بازجويي ها به كارآگاهان اداره آگاهي شهرستان چالوس اظهار كرد: عباس به غير از خواهر من يك همسر ديگر هم داشت. او براي ازدواج دومش از «نسرين» خواهر من جدا شد، اما پس از يك مدت دوباره با هم ازدواج كردند. خواهرم به خاطر ناراحتي اعصاب قرص مصرف مي كرد. كار او در شمال بسيار زياد و همين موضوع او را خسته و عصبي كرده بود. روز حادثه از عباس خواست تا با هم به شوفاژخانه بروند و طريقه روشن كردن شوفاژها را به او آموزش بدهد.
شريك «عباس» نيز در بازجويي ها به كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي اين شهرستان گفت: روز حادثه يكي از همسايه ها ميهمان داشت و به همين خاطر سر و صداي زيادي از ويلاي آنها شنيده مي شد. آن روز «نسرين» را ديدم كه مدام سطل را پر از آب مي كند و تراس را مي شويد. از او پرسيدم كه چرا آنقدر زحمت مي كشد، به عباس بگويد اين كار را انجام دهد. او در جوابم گفت ازعباس سني گذشته و برايش انجام اين كارها خيلي سخت است. چند ساعت بعد با صداي داد و فرياد از ويلا بيرون آمدم. عباس را ديدم كه غرق در خون روي زمين افتاده است. نسرين هم لباس ها و دست هايش خوني بود. به سرعت عباس را داخل اتومبيلم گذاشتم و به درمانگاه متل قو انتقال دادم، اما پزشكان آنجا كمبود امكانات را بهانه قرار دادند و از پذيرش او خودداري كردند. عباس در حين انتقال به بيمارستان فوت كرد.
كارآگاهان اداره آگاهي پس از اظهارات شاهدان و بررسي شواهد و مدارك،  «نسرين» را يكي از مظنونان اصلي پرونده اعلام كردند. فرض اول آنها اين است كه در روز حادثه «نسرين» (با چاقويي كه مقتول از مدتها قبل آن را خريده و طبق گفته يكي از شاهدان در حين رفتن به شوفاژخانه همراه عباس بود.) پس از درگيري با مقتول موفق به گرفتن چاقو شده و با آن به شوهر خود دو ضربه از ناحيه كمر و يك ضربه به دست او زده است.
كارشناسان پزشكي قانوني در بررسي اوليه جسد اعلام كردند كه مقتول بر اثر دو ضربه اي كه با شيئي نوك تيز از ناحيه كمر به او زده اند به قتل رسيده است. پزشكان پزشكي قانوني پس از دستور بازپرس پرونده به بررسي دقيق جسد پرداخته و اعلام كردند، دو ضربه اي كه از ناحيه كمر به مقتول زده شده باعث پارگي قلب و ريه او شده است، وي بر اثر اين ضربات و همچنين خونريزي زياد فوت كرده است. همچنين آنها آثاري از كبودي را بر كمر و پاي مقتول ديدند.
يك منبع آگاه در مورد «نسرين» مظنون به قتل «عباس» گفت: او چند روز پيش ساعت ۵صبح به سر خاك شوهرش رفته و به بستگانش گفته است كه پس از برگزاري مراسم هفت همسرش خود را به ماموران اداره آگاهي تسليم خواهد كرد.
كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي پس از بررسي شواهد و مدارك موجود در پرونده اين فرضيه كه احتمالا قاتل همدستي داشته است را نيز دنبال مي كنند چون به گفته شاهدان «نسرين» ۶۰ سال سن دارد و به همين خاطر به تنهايي توان حمل مقتول را از شوفاژخانه تا باغ ويلا نداشته است.

مرگ مبهم رئيس بانك
مرگ مشكوك رئيس يكي از بانك هاي تهران، سوالات بسياري را درباره چگونگي اين ماجرا در پي داشته است. روز سه شنبه ۱۶تيرماه جاري جسد رئيس يكي از بانك هاي جنوب شرقي تهران در حالي در كنار يكي از اتوبان هاي اين محدوده توسط ماموران نيروي انتظامي پيدا شد كه هيچگونه اثري از ضرب و شتم يا برخورد شيئي بر روي جنازه او ديده نمي شد.
يكي از كاركنان بانك مورد نظر در خصوص علت مرگ رئيس سابق خود مي گويد: «چندي پيش ايشان به خاطر كلاهبرداري ۱۲۰ ميليون توماني كه شريكش از وي كرده بود، به شدت دچار ناراحتي روحي و افت رواني شده و به خاطر فشارهاي شديد از بابت همين مساله، از سوي سرپرستي كل دايما در رنج و عذاب بود. اما او با هيچكس مشكل يا دشمني خاصي نداشت و تنها مساله و دغدغه اش پس گرفتن پول خود از شريكش بود.»
اين فرد كه نخواست نامش فاش شود مدعي شد كه رئيس فوت شده اش حدود ۳۰ سال سابقه كار داشت و قرار بود تا چند وقت ديگر بازنشسته شود. تحقيقات پليس از همان اول براي روشن شدن موضوع شروع شد و به گفته يكي از ماموران نيروي انتظامي كه پيگير اين ماجرا است، ظهر روز سه شنبه ماموران گشت يكي از اتوبان هاي جنوب شرقي تهران با جنازه مردي كنار اتوبان مواجه شده اند و پس از بررسي مدارك همراه او متوجه شدند كه او رئيس يكي از بانك هاي آن حوالي است.
بعد از انتقال جنازه اين فرد به پزشكي قانوني ماموران به وسيله مدارك او موفق مي شوند خانواده اش را پيدا كنند و آنها را در جريان موضوع قرار دهند. يكي از اعضاي خانواده وي مي گويد: «امروز صبح او مثل هر روز از خانه خارج شد و هيچ مشكلي نداشت ولي خودرو خود را جلو در منزل گذاشت و رفت و بعد ديگر به منزل مراجعه نكرد. ما كه نگران شده بوديم با بانك تماس گرفتيم و متوجه شديم كه او صبح اصلا سركار هم نرفته و براي همين، موضوع را با كلانتري منطقه در ميان گذاشتيم كه آنها با ما تماس گرفتند و از پيدا شدن فردي گفتند كه مشخصاتش شباهت زيادي با پدر ما داشت.»
پس از انجام تحقيقات اوليه در پزشكي قانوني ظاهرا علت مرگ اين فرد خودكشي ذكر شده است. البته اين احتمال خيلي جدي و قوي نيست با اين حال تمامي شواهد حكايت از سلامت كامل وي پيش از مرگ دارد.

۱۲ مرگ و پنج زندگي
هر روز خبرهاي جورواجوري از غرق شدن جوانان ونوجوانان در رسانه هاي مختلف چاپ مي شود كه لابد شما آنها را مي خوانيد و شايد هم نمي خوانيد. با اين حال امروز خبري از غرق شدن كسي برايتان نداريم. خبر امروز ما درباره نجات يافتن ۵ دختر دانشجوست كه به طور معجزه آسايي از غرق شدن در درياچه سد «دز» دزفول نجات يافتند.
اين دختران دانشجو كه در رشته معماري در دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول مشغول تحصيل هستند ، سه شنبه هفته گذشته در قالب يك گروه ۱۰ نفره براي تفريح به درياچه سد دز سفر كرده بودند كه به دليل ايستادن بر روي پرتگاهي مشرف بر اين درياچه شش نفر از آنان در آب سقوط كردند.
به دنبال اين سقوط، يكي از آنان در اين درياچه غرق و مابقي توسط اهالي و دانشجويان از غرق شدن نجات يافتند. در اين ماجرا متاسفانه «فاطمه.د» جان خود را از دست داد وجسد وي توسط يك صياد محلي از آب گرفته شد.
۵ دختر ديگر كه به دليل سقوط در آب دچار ناراحتي و مشكل تنفسي شده بودند، به بيمارستان دكتر گنجويان دزفول منتقل شدند كه خوشبختانه حال همگي آنها خوب است و همگي از بيمارستان مرخص شدند.
طي هفته گذشته يك جوان ۲۲ساله به نام احمد چراغي هم در حين شنا در رودخانه دز دزفول غرق شده كه جسد نيمه جان وي توسط نيروي آتش نشاني دزفول پيدا شد و او را به همين بيمارستان گنجويان منتقل كردند كه مداوا بر روي وي موثر واقع نشده و جان باخت.
با غرق شدن اين دو نفر شمار غرق شدگان رودخانه دز از ابتداي امسال تاكنون به ۱۲ نفر رسيده است. سال گذشته هم ۲۸ نفر در اين رودخانه غرق شده اند.

هفت قاچاقچي به هلاكت رسيدند
هفت قاچاقچي مسلح در درگيري با ماموران هنگ مرزي سراوان به هلاكت رسيدند.
ماموران هنگ مرزي سراوان در راستاي مبارزه جدي با قاچاقچيان مواد مخدر با اجراي عمليات گشت و كمين با قاچاقچيان مسلح درگير و هفت نفر از آنان كشته شدند.
چهار قبضه اسلحه كلاشينكف، يك قبضه آرپي.چي۷ به همراه مهمات مربوطه و يك دستگاه خودرو تويوتا نيز در اين عمليات از قاچاقچيان ضبط شد.
استان سيستان و بلوچستان داراي پنج هنگ مرزي مستقر در مناطق مرزي جيگورورنيگور و سراوان و ميرجاوه زاهدان و زابل است.

حوادث
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
|  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |