بهرام هوشيار يوسفي
پنج شنبه بيست و پنجم تير ماه جاري، جامعه مهندسين معمار ايران سومين جلسه از سلسله جلسات «نقد معماري» را با برنامه معرفي آثار «كوروش رفيعي» برگزار كرد؛ بررسي جلسه اخير و نيز دوجلسه پيشين جامعه مهندسين معمار (كه پياپي در حاشيه آنها نيز نوشتيم) تا حد زيادي مويد اين موضوع است كه «جامعه» با اندكي اغماض، توانسته راه خود را به سوي اهداف سه گانه اين مجموعه نشست ها آنچنان كه خود بدان تاكيد دارد: «اطلاع رساني در حوزه معماري امروز ايران، ترويج و توسعه فرهنگ نقد معماري و اشاعه گفت وگو در فضايي زنده و شاداب» يافته، صرفنظر از نقاط ضعف موجود كه بيشتر منتج از محافظه كاري هاي حرفه اي خاص مديران انتصابي و نه انتخابي «جامعه مهندسين معمار» و عدم نهادينه شدن «درك مفهوم نقد» در بين اين گروه مي باشد، كليتي به طور نسبي موفق را ارايه مي دهند؛ ضمن ابراز اميدواري براي حل اين معضلات كه هرچند متعارف، كوچك و با توجه به جو حاكم بر معماري ايران قابل چشم پوشي (!) ولي بسيار مضر و خطرناكند، موضوع جلسه سوم را پي مي گيريم...
كوروش رفيعي، معمار پروانه اي!
فيعي، فارغ التحصيل دانشگاه شهيد بهشتي به سال ۱۳۷۳ در مقطع كارشناسي ارشد معماري و متولد سال ۱۳۴۵ است؛ از نظر سوابق معماري، طراحي و نظارت ساختمان انستيتو فرهنگ و ارتباطات ندا رايانه، طراحي و نظارت ساختمان انستيتو بهينه پردازي، طراحي مجتمع فرهنگي سينمايي كرمان، اخذ رتبه اول مسابقه كتابخانه ايران در پاكستان، طراحي اقامتگاه يكصد هزار نفري زائران مكه (مشاور اثر) كه اين طرح حايز رتبه سوم در رقابت حرفه اي بين المللي شد و ... رتبه دوم مسابقه طراحي ميدان شهداي مشهد از آثار شاخص مهندس رفيعي است.
شايد بتوان شخصيت هنري رفيعي را در زمينه طراحي و نقاشي، با توجه به اينكه وي در اين حوزه نيز شخصيتي شناخته شده است، داراي بيشترين تاثير در كليت شخصيت معمارانه وي دانست؛ ايشان هم اكنون مدرس معماري در دانشگاه سوره و عضو هيات مديره و رياست واحد معماري مهندسين مشاور اثر هستند.
رفيعي در آستانه ۴۰ سالگي با حدود ۱۰ سال فعاليت رسمي و حرفه اي (بعد از فارغ التحصيلي)، به خوبي تصويري از يك معمار موفق را كه زمان به زمان از پيله اي در آمده و پرواز برفراز آشيانه اي تازه تر را تجربه مي كند، ارايه مي دهد؛ تصوير يك معمار پروانه اي...!
داستان نقد و خود انتقادي
حال چه «نقد معماري» نقد اثر منفك از مولف يا سازنده باشد، يا به تعبير رفيعي «نقد خود معمار و ديدگاه ها و نظرياتش نسبت به معماري»، در هر حال، آنچنان كه رفيعي نيز بدان اشاره دارد براي هر معمار لازم است هر از چند گاهي به خود از بيرون بنگرد؛ موضوع «خود انتقادي» يا «اتو كريتيك»، بعضا آنچنان اهميت مي يابد كه به جرات مي توان گفت: در يك روند مثبت - سرنوشت معمارانه يك معمار را در جهت تعالي آثار وي زير و رو مي كند. رفيعي دوست دارد از اين دسته از معمار ها باشد ...
۳ اثر از ۳ دوره تحول
به گمان رفيعي، در يك تقسيم بندي غير رسمي، زندگي معمارانه وي به ۳ دوره ۵ ساله قابل تفكيك است؛ ۵ ساله اول شامل دوران دانشجويي و مرحله گذار از روند آكادميك آموزش. وي با معرفي اثري از خود كه به اين دوران تعلق دارد «ساختمان اداري اميد ژرف نگر»، در مورد اين دوره مي گويد: «هميشه دوست داشتم كه يك كار در زمان دانشجويي داشته باشم؛ ... اگر كاري قابليت اين را داشته باشد كه مرتب ذهن ما را درگير كند و در مورد آن فكر كنيم، در آن صورت مي توان آنرا كار موفقي تلقي كرد ... من بعضي كار ها را كه فقط براي در آمدشان انجام داده ام (!) اصلا آدرسشان هم از يادم رفته است ولي ساختمان اداري ژرف نگر، ساختماني است كه بار ها به آن سر زده ام...»
هر چند آنچه كه در نظر رفيعي به عنوان «خاطره و رمز» اين بنا تلقي مي شود و آن حفظ قسمتي از بناي موجود در محوطه به جاي تخريب كامل آن و ساخت بناي جديد است، در اصل به صورت اتفاقي شكل گرفته و دلايل اقتصادي داشته است، ولي در هر حال اين اثر را مي توان بنايي قابل قبول و صميمي و بسيار بيشتر از حد و حدود اولين اثر يك معمار- و نه بهترين اثر وي- ارزيابي كرد.
اثر بعدي كه رفيعي از ۵ ساله دوم زندگي معمارانه خود (دوره اي بعد از فارغ التحصيلي) براي معرفي انتخاب كرده بود، ساختمان ۷ طبقه اي بود با نام «مجموعه مسكوني اطلسي» كه در سال پاياني اين دوره ۱۳۷۸ طراحي شده است؛ وي در مورد اين بنا مي گويد: «از آنجا كه زمان طراحي اين پروژه به اوج تب و تاب ساختمان سازي در تهران برمي گردد و پروژه هايي از اين دست كاملا جنبه انتفاعي داشته و هر متر مربع آن براي كارفرما حايز اهميت است و از طرف ديگر با فروش تراكم تمامي حجم ساختمان پر شده و جايي براي طراحي معماري باقي نمي گذارد، تنها به طراحي نما و حل روابط منطقي پلان پرداخته شد.»
ميدان شهداي مشهد، رقابتي پر حاشيه!
طرحي كه رفيعي به عنوان سومين اثر در جلسه روز پنج شنبه مطرح كرد، در اصل رتبه دوم رقابتي بود كه شركت ره - طرح به عنوان مديريت طرح بين ۵ شركت مهندسين مشاور به صورتي محدود به مسابقه گذارده بود؛ مشاورين ره - شهر، تجير، شارستان سينام و مشاور «اثر» با مديريت واحد معماري توسط كوروش رفيعي؛ اين طرح به لحاظ بحث نقد از آنجايي كه در جلسه دوم از اين سلسله جلسات نقد طرح اول اين رقابت توسط دكتر علي اكبر صارمي معرفي شده بود، بيش از پيش نظر حاضران در جلسه را به خود جلب كرد. هر چند در جلسه پيش طرح اول صارمي با سوالات بسيار و انتقادات جدي منتقدان، ارباب فن و حتي دانشجويان مواجه شد و علي الخصوص كامران شاهين فر و مهندس گشايشي، انتقاداتي اصولي بر آن و انديشه هاي غرب محور صارمي وارد ساختند و اين طرح را به هيچ وجه در جايگاه يك اثر اول در يك مسابقه فوق حرفه اي با شركت كنندگان برگزيده ندانستند، ولي در مورد طرح رفيعي اوضاع كمي متفاوت بود.
رفيعي با متانت شايسته يك معمار به صورتي منطقي به تمامي انتقادات شاهين فر و گشايشي و خانم معدلي پاسخ گفت و در اين بين علي كرمانيان دبير مسابقه بزرگ «آتي سنتر» نيز كه در جلسه حضور داشت به دفاع از رفيعي پرداخت؛ كرمانيان ضمن اشاره به اينكه هويت ايراني در حال حاضر بسيار شبيه تر به هويت شهرونداني است كه در ژاپن يا اروپا زندگي مي كنند تا به هويت ايرانياني كه ۵۰۰ سال پيش در ايران زندگي مي كرده، به لزوم بهره گيري از تجربه هاي جهاني بدون سعي در گرته برداري صرف از گذشته تاكيد كرد. كرمانيان اصل را بر درك تطابقات بين مولفه هاي معماري شامل تكنولوژي زندگي اجتماعي و سياسي و شخصيت معمار و كارفرما در گذشته و استفاده مفهومي از اين مولفه ها دانست و در اين مورد كاملا بر نظرات رفيعي در رويكردش به معماري مفهومي صحه گذاشت. يكي ديگر از نكات جالب توجه در اين جلسه زماني بود كه مهندس گشايشي (كه معمولا بيشترين زمان را در بين حاضران براي پرسش در اختيار دارد!) مخاطب مجموعه ميدان شهداي مشهد را مخاطبي فاقد سواد بصري و هنري براي ارتباط گيري با اثري در حد و حدود كار رفيعي دانست و اشاراتي در مورد روستايي بودن اكثر زوار و به تبع آن عدم درك معماري با مختصات جهاني داشت، در پاسخ شخصي كه خود را دانشجوي معماري دانشگاه سوره معرفي كرد با حمايت تعداد ديگري از دانشجويان حاضر اين ديدگاه را كاملا رد كرده به صورتي جالب توجه و با ذكر مثال معماري مدرن موجود در مكه و مدينه، لزوم وجود معماري مناسب و تكنولوژيك را در كشور و لزوم عدم جبهه گيري بزرگان معماري در برابر اين روند بين جوانان معمار را خاطر نشان كرد. به نظر مي رسد وقت آن رسيده پيران معماري ايران نيز كمي جا را براي جوانتر ها بازكنند و بيشتر راهنما باشند تا سد راه ...!