پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۵۰
جشن آب پاشي در خيابان استاد نجات الهي
ارامنه تهران خيس شدند
جشن آب پاشي ارامنه و آبريزگان ايرانيان در گذشته هاي دور همزمان بوده است 
پارك مريم پر است از جوانان ارامنه ، اين پارك يك سالي مي شود كه توسط شهرداري احداث شده
012147.jpg
ترافيك خيابان كريم خان را حتما اينبار مي توان براي دير رسيدن عكاس روز نامه بهانه كرد. اينها بازمانده جشن آب پاشي است.
عكس: گلناز بهشتي 
سهيلا بيگلرخاني
حالا همه چيز تمام شده. لباس هاي خيس جوانان و بطري هاي خالي تلنبار شده، تنها نشانه هايي است كه از جشن آب پاشي هجدهم جولاي حول و حوش كليساي سركيس مقدس ، به چشم مي خورد.
۱۰ صبح است و ترافيك غير معمول خيابان كريمخان حكايت از اتفاقي خاص دارد. يكشنبه ۲۸ تيرماه ، مثل هميشه دعاي روز يكشنبه حال و هواي ديگري به كليسا داده اما تجمع جوانان ارمني و فريادهاي شادي آنان اين يكشنبه را از تمام يكشنبه هاي سال متمايز كرده. صف طولاني خودروها آزار دهنده است با اين حال مسافران و رانندگان كه از ابتداي خيابان استاد نجات الهي عبور مي كنند، لبخندي شاد لب هايشان را از هم باز مي كند. لبخندي كه تناسبي با گرما و انتظار ندارد.
آب و تخم مرغ و شامپو
وارداوار،  عيدي كه اكنون به عيد آب پاشي معروف شده است. شهروندان ارمني تهران گردهم آمده اند تا پس از مراسم دعا براساس سنت كهن اين عيد بر سر و صورت يكديگر آب بپاشند. اما جوانان زودتر از پايان دعا مراسم را آغاز كرده اند. «جوانان عجولند، ديگر.» اين را خانم جوان ، مسوول روابط عمومي كليسا با خنده از آن سوي خط تلفن مي گويد. خيابان ويلا به كلي مسدود است. جوانان بطري هاي آب را بر سر و روي هم مي پاشند و براي تنوع، تخم مرغ و شامپو را نيز.
پسر جوان شانسي مي آورد و به سرعت سرش را مي دزدد، تا تخم مرغ نصيب دختر جوان شود. روز خوبي است براي مغازه داران خيابان استاد نجات الهي. فروشنده سوپر ماركت سركوچه- حقيقت طلب- تمام بطري هاي آب معدني را فروخته است و اصرار چند جوان براي فروش باقيمانده تخم مرغ ها نيز بي نتيجه مي ماند.
«اينها را براي مشتري هايم كنار گذاشته ام...» ناچار به شامپو رضايت مي دهند. پيرزني حدودا۷۰ ساله كنار در كليسا ايستاده سرشار از خنده، بطري هاي آبي را كه پنهان كرده يكي يكي به دست دختر جواني مي دهد تا در جنگ آب سلاح كم نياورد. بيشتر از شهروندان ارمني، بقيه تهراني ها به تماشا ايستاده اند. صداي بلند خنده هاي جوانان جمعيت را به مقابل كليساي سركيس مقدس كشانده. نگاه مشتاق و خندان مردم،  سرخوشي گمشده را ميان شادي جوانان مي جويد.
لباس دخترك خيس خيس است گويي به استخر سقوط كرده باشد، اما باز بطري ها را از دست مادربزرگ مي گيرد. دو زن ميانسال جملاتي با زبان ارمني با هم رد و بدل مي كنند، از اشاره هايشان پيداست ياد روزهاي جواني برايشان زنده شده.
پاتوق پارك
پارك مريم نيز بي نصيب نمانده. بطري هاي خالي يكي يكي آب حوض وسط پارك را خالي مي كند. نگهبان پارك شاكي است «آب استخر تمام مي شود. بس است...» ترشرويي او چند جوان را مردد مي كند اما بقيه به قيمت جر و بحث طولاني با نگهبان ادامه مي دهند. گرماي ظهر تابستان بازي آب را دلپذيرتر مي كند. حالا دامنه بازي آنان از پارك مريم به خيابان كريمخان گسترش يافته. ترافيك مختل شده آن هم سرظهر كه اغلب رفت و آمد محدود است. پارك مريم درست روبه روي كليساي سركيس مقدس است و يك سالي مي شود كه توسط شهرداري احداث شده نام حضرت مريم و قرابت مكاني اين پارك با كليسا، آن را پاتوق شهروندان ارمني كرده است، به خصوص در روزهاي يكشنبه. حرارت بازي روز وار داوار حالا از حرارت ظهر تابستان هم بيشتر شده، آنقدر كه ماموران را وادار مي كند تا اين جوان هاي پرانرژي را به داخل كليسا هدايت كنند. گره ترافيك باز مي شود.
پيرترها هم به ميدان آمده اند
حياط كليسا نيز ميداني است براي ادامه بازي، به ويژه براي پيرترها. اما حياط كليسا به اندازه خيابان هاي شهر جذبه ندارد و اندك اندك بازي تمام مي شود. حالا لباس هاي خيس و گلي و بطري هاي خالي تنها نشانه هاي بازي آب است كه بر جا مانده. پسر نوجواني سرتا پا خيس از شگون آب و پايان قهرها در روز عيد آب مي گويد: « آنهايي كه با هم قهرند، روز عيد آبپاشي، به هم آب مي پاشند و آشتي مي كنند.» خواهرانش با سر، گفته هاي او را تاييد مي كنند و يكي ادامه مي دهد: « اگر امروز به ۷ نفر آب بپاشي، آرزويت برآورده مي شود.»
اما به عقيده مسوول خنده روي روابط عمومي اينها مطالبي است كه مردم به فلسفه عيد وار داوار افزوده اند و چندان ريشه تاريخي ندارد.
حياط كليسا از بطري هاي خالي پر است و همين طور جوي آب خيابان مقابل، احتمالا نظافتچي آنجا بقيه روز را بايد به جارو كردن حياط بگذراند. ارمني ها كم كم به خانه هايشان مي روند كه زن جوان مسلماني بچه به بغل پا به حياط كليسا مي گذارد، تا در آنجا شمع روشن كند. او نه به خاطر روز عيد، بلكه فقط مناسبت يكشنبه را بهانه روشن كردن شمع قرار داده است. حالا كه بزرگترهاي خانواده از حياط كليسا بيرون مي آيند. لباس هاي خيس آنان شيطنت كودكانه شان را لو مي دهد.
آبپاشي يا آبريزگان 
مراسم آبپاشي هم مثل چهارشنبه سوري بيشتر ريشه در فرهنگ ملي ارامنه دارد تا فرهنگ مذهبي، با اين حال كليسا نيز پس از مسيحي شدن اين مردم مراسم آبپاشي را به عنوان عيد پذيرفت. پيش از مسيحيت آبريزگان همزمان با روزهاي نخست سال (ناواسارد) انجام مي شد. «هايرآليشان» مورخ و محقق ارمني دراين باره مي نويسد: « مي  دانيم كه هم نزد ارمنيان و هم نزد ايرانيان به هنگام فرا رسيدن سال نو مراسمي برپا مي شود كه طي آن مردم بر روي يكديگر آب مي پاشند. ولي پس از ظهور مسيحيت، تاريخ جشن مذكور تغيير كرده و با يكي از اعياد مسيحي تطابق پيدا كرده است. جشن آبپاشي ارمنيان و آبريزگان ايرانيان در زمان هاي ديرين همزمان انجام مي گرفته است.»
ريشه اين جشن براساس تعاريف محققان متفاوت است.
برخي آن را منسوب به آناهيت و آستغيك (الهه زيبايي و عشق) مي دانند و بعضي اين جشن را به توفان نوح نسبت مي دهند.
افسانه اي حكايت مي كند، روز وارداوار آستغيك الهه زيبايي، پابرهنه به ميان مردم مي آيد. براساس اين افسانه گل سرخ پيش از اين سفيد بوده و هنگامي كه آستغيك پاي بر روي گل هاي سفيد گذاشته، خارهاي گل ها پاي او را زخمي كرده و خون پاي او گل سرخ را پديد آورده است. ايرانيان باستان نيز به خاطر اعتقاد به آب به عنوان مظهر پاكي و بهره وري، روز آبريزگان را جشن مي گرفتند.
شايد اين تاريخچه باستاني براي جوانان ارمني معناي چنداني نداشته باشد، اما همه اين را مي دانند كه آب در جشن وارداوار معجزه گرانه ناپاكي ها و كدورت هاي روح را نيز مي شويد.

ماموران پارك ها در يگان نيروي انتظامي
آنها ديگر سوت نمي  زنند
012144.jpg
سال هاي قبل وقتي در پارك ها مامور انتظامات را با آن پيراهن آبي رنگ مي  ديديم به اين فكر مي  افتاديم كه او تنها براي حراست و حفاظت از گل ها در نظر گرفته شده. اگر پا را از اين فراتر مي  گذاشتيم مي  توانستيم مسووليت جلوگيري از دوچرخه سواري، اسكيت سواري و... را هم به او واگذار كنيم. آخر سر هم اگر جايي معتادي را مي  ديد ياحتي فردي كه چرت مي  زند و روي نيمكتي خوابيده است، سوت مي  زد و او را از پارك بيرون مي  كرد. اين محدوده فعاليت مامور انتظامات پارك بود و بس. اما قرار شده از اين به بعد ماموران انتظامات پارك ها، از اختيارات بيشتري برخوردار شوند. يعني كارشان فقط قدم زدن و هشدار دادن نباشد و بتوانند بامتخلفان برخوردي جدي تر انجام دهند.
سردار مرتضي طلايي فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ در اين باره مي  گويد: «بايد امنيت و آسايش رواني خانواده ها در پارك ها تامين شود. در حال حاضر بيش از هزار و ۲۰۰ پارك در سطح تهران وجود دارد كه با توجه به اين تعداد، استقرار دايم نيروهاي انتظامي در تمام آنها امكان پذير نبوده. به همين دليل قرار است با همكاري شهرداري تهران، عوامل نيروي انتظامي، انتظامات پارك ها را تحت آموزش لازم دراين زمينه قرار دهند تا ضمن پررنگ تر شدن حضور آنها در پارك عوامل نيروي انتظامي را در حفظ امنيت خانواده ها ياري دهند.»
ماموران انتظامي پار ك ها پيش از اين تنها بر طبق دستورالعمل شهرداري به وظيفه خود عمل مي  كردند اما قرار شده كه آنها همانند ماموران نيروي انتظامي وظايف ديگري را هم برعهده بگيرند.
سردار طلايي در ادامه مي  گويد:«در حال حاضر كلانتري هاي مناطق تهران موظفند روزانه ۲ تا ۳ بارگشت هاي انتظامي سيار را به پارك هاي محلي منطقه خود اعزام و از نزديك به حفظ و امنيت و آسايش جاني، روحي و رواني شهروندان نظارت و در صورت وقوع مشكلات احتمالي سريعا آن را برطرف و با متخلفان برخورد كنند كه اين اقدام علاوه بر تامين امنيت و آسايش خانواده ها براي متخلفان نيز به نوعي ناامني و نگراني را از جهت اينكه نيروهاي انتظامي ممكن است در هر لحظه سر برسند، ايجاد مي  كند.»
اما طرح جديد نيروي انتظامي به همين جا ختم نمي  شود. ميادين قديمي تهران كه بعضا به خاطر بستر قديمي خود فضاي مناسبي براي اعمال جرم و بزه هستند توسط اين نيرو ساماندهي مي  شود.
فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ درباره اين طرح نيز مي  گويد:«بازار شهرستاني در ميدان امام حسين، پشت شهرداري در ميدان امام خميني و بخشي از بازار تجريش در ميدان تجريش از جمله اين ميادين هستند كه به دليل سابقه و بافت فرسوده و قديمي خود، متاسفانه زمينه ايجاد بزه در آنها فراهم است كه نيروي انتظامي تلاش مي  كند اين ميادين را ساماندهي و زمينه وقوع جرم و خلافكاري را در اين مناطق از بين ببرد. تاكنون در اجراي اين طرح، شخصي دستگير نشده و تنها هدف ما از بين بردن بسترهاي ناامن در اين مناطق است. در اين راستا به عنوان مثال با همكاري اتوبوسراني و تاكسيراني، محل توقف و استقرار اتوبوس ها و تاكسي ها ساماندهي شده، همچنين از مغازه داران خواسته شده كه با سد معبر، مانع  تردد مردم و ايجاد زمينه شلوغي و ناامني در محدوده نشوند و به اين ترتيب بسترهايي كه زمينه وقوع جرم و بزه در اين مناطق را فراهم مي  آورند، ساماندهي و كنترل شود.»
اميدواريم با اجراي چنين طرح هايي طبق گفته سردار طلايي بستر ناامني در پارك ها و ميادين فرسوده به زودي رخت بربندد و از اين پس شاهد آرامش بيشتر خانواده ها باشيم، نه چيز ديگر.

ژاپني ها پيشنهاد تعويض كاربراتور پيكان را دادند
دير آمدي ري را...
012150.jpg
نوشدارو بعد از مرگ سهراب. حالا كه قرار شده خط توليد پيكان از ابتداي سال ۸۴ متوقف شود، يك شركت بين المللي ژاپني طرح تعويض كاربراتور پيكان را پيشنهاد كرده و شركت كنترل كيفيت هواي تهران هم درحال بررسي اين پيشنهاد است. دكتر رشيدي، مديرعامل اين شركت درباره پيشنهاد مذكور مي گويد: «آژانس همكاري بين المللي ژاپن، طرح تعويض كاربراتور پيكان را پيشنهاد كرده كه در حال بررسي جنبه هاي مختلف كيفي، اقتصادي و غيره آن هستيم.»
يعني اين طور كه از صحبت هاي اين مقام مسوول برمي آيد، اگر پيشنهاد اين شركت ژاپني به لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه باشد، پيكان هايي كه در حال حاضر مشغول تردد در سطح تهران هستند، زير تيغ جراحي مكانيك ها مي روند و كاربراتورشان عوض مي شود. از طرفي بايد ديد پيكان هايي كه حالا ۳۰ سال از توليدشان گذشته چگونه شامل اين طرح مي شوند.
رشيدي در ادامه مي گويد: «تا سال ۸۱ بيشترين توليد داخلي مختص پيكان بود كه از سال ۸۲ به بعد، توليد پيكان به يك سوم كل توليدات رسيده است. به طوريكه در حال حاضر حدود ۳۵۰ هزار خودروي پيكان كه زير ۱۰ سال عمر دارند در ايران وجود دارند. ما براي تعويض كاربراتور بايد چند راهه هوا (منيفولر) سيستم گاز، سيم ساسات و هواكش را هم عوض كنيم. اما مشخصات اصلي كاربراتور پيشنهادي اين است كه اين كاربراتور دو دهنه داشته و داراي بالاكش و پمپ شتاب دست باشد در ضمن اين كاربراتور يك محصول ژاپني - هندي است.
در اين كاربراتور دهنه اول در سرعت هاي زير ۹۰ كيلومتر در ساعت كار مي كند و دهنه دوم براي سرعت هاي بالا كاربرد دارد. همچنين با توجه به نظرات و آزمايش ها منيفولر پيكان داراي تقارن كافي نيست، يعني نسبت هواي مكيده شده توسط سيلندرها مساوي نبوده ولي در منيفولر جديد اين نسبت تقريبا برابر است.
رشيدي در اين باره مي گويد: «ما در بررسي اين طرح ۵۰ خودرو را انتخاب كرديم.
قبل و بعد از نصب كاربراتور جديد، تست Idle يعني تست در جا را انجام داديم كه از اين تعداد ۴ دستگاه عمر بالاي ۱۰ سال داشتند. با توجه به اين تست با تعويض كاربراتور شاهد ۸۳ درصد كاهش منواكسيد كربن، ۳۸ درصد كاهش هيدروكربن و ۳۷ درصد افزايش دي اكسيد كربن (كه شاخص بهسوزي است) را داشتيم. پس از آن تست شاسي انجام شد و ۵ خودرو از ميان ۱۰ خودرو را انتخاب كرديم كه در اين حالت باز هم شاهد كاهش ۷۶ تا ۳۴ درصدي منوكسيدكربن نسبت به كاربراتور قديمي بوديم.»
رشيدي در پايان هم اضافه مي كند: «براي توسعه اين طرح هنوز آزمايش ها و بررسي هاي ما كافي نيست واگر بخواهيم اين طرح را براي كل جامعه آماري با ۹۵ درصد ضريب اطمينان و ضريب تغيير ۱۰ درصد بسط دهيم. حداقل به آزمايش و بررسي همه جانبه ۱۵ خودرو احتياج داريم و بنابراين ۵ خودرو نمونه كافي نيست.»
وي افزود: «ولي به صورت تئوريك نتايجي كه ما برآورد كرده ايم، از اين قرار است كه چنانچه اين طرح تعويض در ۱۰ هزار خودرو صورت گيرد، حدود ۵ هزار و ۸۰۰ واحد كاهش منوكسيدكربن و مصرف سوخت سالانه حدود ۸/۱ ميليون ليتر كاهش مي يابد؛ البته در صورتي كه ۴۴ كيلومتر در روز براي هر خودروي پيكان در نظر بگيريم.
به لحاظ اقتصادي اگر بررسي كنيم، قيمت تمام شده هر منيفولر (چند راهه هوا) حدود ۱۶ هزار تومان و هر كاربراتور حدود ۱۰۰ دلار است. اگر هزينه كليه لوازم جانبي را هم در نظر بگيريم، هر تعويض حدود ۲۷۵ دلار هزينه دارد كه ۴۰درصد بيشتر از هزينه پيش بيني شده اوليه است.»
اميدواريم اين طرح در مورد پيكان هايي كه حالا موزه هاي جهاني براي تصاحبشان سر و دست مي شكنند نيز اجرا شود.

لزوم گسترش فضاي سبز شهري و نقش مديريت شهري
حقوق قانوني درختان
بخشي از قانون حفظ و گسترش فضاي سبز شهرها:قطع هر نوع درخت در معابر، ميدان ها، بزرگرا ه ها ، باغ ها و محل هايي كه به صورت باغ شناخته مي شوند در محدوده قانوني و حريم شهرها بدون اجازه شهرداري ممنوع است 
در دنياي امروز، سرانه فضاي سبز را حتي ۵۰ متر برآورد كرده اند، در حالي كه متوسط سرانه فضاي سبز در ايران بين ۷ تا ۱۲ مترمربع است
012156.jpg
تورج نادري 
با افزايش ميزان آلودگي هواي شهرها و تاثيري كه آلاينده ها مي توانند در عملكرد طبيعي بدن، بيماري يا مرگ انسان ها داشته باشند طبيعي است كه مديريت شهري، به هر طريق ممكن سعي در كاهش آلودگي محيط زيست داشته باشد.
از آنجايي كه استفاده از هواي سالم يكي از نيازهاي ضروري انسان است و از سوي ديگر با پيشرفت تكنولوژي ها و ماشيني شدن زندگي افراد جامعه، ميزان آلودگي هوا مرتبا رو به افزايش است، همچنين به دليل ضرورت ايجاد كاربري هاي جديد شهري براي پاسخگويي به نيازهاي روزافزون جمعيت رو به رشد شهرها، به تدريج شاهد كاهش سهم فضاي سبز و بافت هاي شهري و آلودگي محيط زيست هستيم.
فضاي سبز
اقليم شهري امروزه تحت تاثير فرآيندهاي تراكم و تمركز فعاليت ها در شهرها آنچنان دگرگون شده است كه مطالعات ناحيه اي شهرها به صورت مشخص و جداي از اقليم ناحيه اي بررسي مي شود.
آثاري كه از طريق كاهش فضاي سبز شهري بر اكولوژي شهري به ويژه در زمينه هاي اقليم، هوا، خاك، آب هاي زيرزميني و جامعه حيواني بر جاي گذاشته مي شود آنچنان موثر است كه عناصر سازنده آن را در محيط شهري به كلي دگرگون مي كند.
تقسيم بندي فضاي سبز شهري 
فضاي سبز به طور كلي به ۲ دسته طبقه بندي مي شوند؛ فضاي سبز عمومي و فضاي سبز خصوصي. فضاي سبز عمومي كه رايج ترين شكل فضاي سبز در ايران است و از زمان هاي دور به صورت باغ ها و تفرجگاه هاي عمومي در كنار اماكن مقدس و معماري كهن وجود داشته، به صورت فضاي سبز و جنگل هاي درون شهري در كنار مجراي آب و سدها مورد استفاده عموم قرار مي  گرفته است كه گاهي متولي احداث اين چنين فضاهاي سبز، افراد خيري بوده اند كه به احداث چنين مكان هايي براي استفاده عموم شهروندان همت گماشته بودند. در حالي كه امروزه ديگر از اينگونه فضاهاي سبز ديده نمي شود و فقط فضاهاي سبز عمومي كه با سرمايه و امكانات دولت ايجاد شده اند جايگزين آن شده و به عنوان فضاي سبز عمومي نام گرفته اند.
بايد توجه داشت كه در جوامع شهري ايران، توسعه فضاي سبز عمومي از نظر كيفيت و حتي كميت هيچگونه تناسبي با نياز جامعه و ميزان خسارات ناشي از كاربري هاي مختلف به فضاي سبز شهري ندارد. در دنياي امروز، سرانه فضاي سبز را حتي ۵۰ متر برآورد كرده اند، در حالي كه متوسط سرانه فضاي سبز در ايران بين ۷ تا ۱۲ مترمربع است.
فضاي سبز خصوصي به عنوان باغ از قديم نزد ايرانيان مطرح بود و علاوه بر اينكه محل توليد به شمار مي آمد، به عنوان فضاي سبز خصوصي هم تلقي مي شد، در حالي كه امروزه اكثر باغ ها تبديل به فضاهاي مسكوني شده و مالكان اينگونه باغ ها به جاي توجه به فضاي سبز، اقدام به ساخت و سازهاي گسترده كرده اند.
البته دركنار فضاي سبز عمومي و خصوصي مي توان از فضاهاي سبز خياباني و فضاي سبز غيرشهري نيز نام برد.
فضاي سبز خياباني نوعي از فضاي سبز شهري است كه به طور معمول درختكاري، حاشيه باريكي از حد فاصل مسيرهاي پياده رو و سواره رو راتشكيل مي دهد و يا به صورت متمركز در فضاهاي نسبتا كوچك ميدان ها و يا زمين هاي پيرامون بزرگراه ها شكل گرفته است.
در مورد فضاهاي سبز غيرشهري نيز بايد گفت كه مجموعه فضاهاي سبزي هستند كه كاركرد شهري ندارند، ولي به علت توسعه شهرها در بافت شهري قرار گرفته و به دليل كاركرد خاص خود در طبقه بندي فضاهاي سبز غيرشهري قرار مي گيرند اين فضاها يا طبيعي هستند،مثل جنگل هاي طبيعي يا مثل باغ ها و جنگل هاي دست كاشت، مصنوعي هستند.
تاثير فضاي سبز بر اقليم شهري 
تاثير فضاي سبز بر اقليم شهري و بهبود اكولوژيكي شهرهاي كشور انكارناپذير است. فضاي سبز شهري به دو صورت بر فضاي اقليمي شهرها تاثير مي گذارند.
الف) اثراتي كه صرفا ناشي از وجود گياه مانند غبارگيري و پالايش هوا و ذخيره انرژي است. درختان مي توانند استفاده از انرژي در ساختمان ها را از طريق كاهش دما و سايه بر روي ساختمان ها در طول تابستان و ايجاد مانع در برابر بادهاي زمستاني كاهش دهند و همچنين مي توانند ميزان استفاده از انرژي در ساختمان ها را از طريق سايه اي كه شاخه هايشان در طول زمستان بر ساختمان ها ايجاد مي كند افزايش دهند و قادرند با ايجاد مانع در برابر وزش نسيم در تابستان ميزان استفاده از انرژي را كاهش يا افزايش دهند.
ب) اثراتي كه ناشي از فعاليت حياتي گياه است و محيط از ماحصل اين فعاليت ها منتفع مي شود، گياهان به خصوص درختان و درختچه ها از طريق كاهش آلودگي هوا و لطافت هواي شهر، موجب بهبود آب و هواي شهر مي شوند. برگ درختان و درختچه ها طي روز موجب تبخير بخار آب موجود در هواي مجاور خود مي شوند و اين امر سبب افزايش رطوبت نسبي هوا شده و باعث خنك شدن هواي اطراف مي شود.
قانون ، مديريت شهري و فضاهاي سبز
قانون شهرداري ها (مصوب سال ۱۳۳۴) در ايران مجوز لازم را در زمينه حفظ و نگهداري فضاي سبز شهري به شهرداري ها مي دهد. ليكن اين قانون تنها مجوز شهرداري ها در اين مورد نيست، بلكه قوانين و مقررات ديگري نيز هستند كه مجموع آنها وظايف و صلاحيت شهرداري ها را در برخورد با مسايل محيط زيست شهري تبيين مي كند. اين قوانين و مقررات عبارتند از: «قانون نوسازي و عمران شهري (مصوب سال ۱۳۴۷)، آئين نامه جلوگيري از آلودگي آب (مصوب ۱۳۶۳)، لايحه قانوني حفظ و گسترش فضاي سبز در شهرها (مصوب ۱۳۵۹).
ماده ۵۵ قانون شهرداري ها كه اختصاص به وظايف شهرداري ها دارد، در برخي از بندها ايجاد و نگهداري فضاي سبز عمومي را از جمله وظايف شهرداري ها مي داند. پاره اي از اين بندها عبارتند از:
بند ۱ ) ايجاد خيابان ها، كوچه ها، ميدان ها، باغ هاي عمومي، مجاري آب و توسعه معابر.
بند ۲) پيشنهاد اصلاح نقشه شهري تغيير كاربري ها در خصوص ايجاد فضاي سبز در صورت لزوم و تعيين قيمت عادلانه اراضي و ابنيه متعلق به اشخاص كه مورد احتياج شهر باشد.
افزون بر اين قانونگذار در ماده ۱ قانون «نوسازي و عمران شهري» (مصوب سال ۱۳۴۷) در كنار ساير فعاليت هاي موظف شهرداري ها، به ايجاد بوستان ها و باغ هاي عمومي و نيز حفظ و نگهداري آنها به شرح زير تاكيد مي ورزد:
نوسازي و عمران و اصلاحات سياسي و تامين نيازمندي هاي شهري، احداث، اصلاح، توسعه معابر و ايجاد بوستان ها و حفظ و نگهداري پارك ها و باغ هاي عمومي موجود از وظايف اساسي شهرداري ها است و شهرداري ها در اجراي وظايف مذكور مكلف به تهيه برنامه هاي اساسي و نقشه هاي جامع هستند.
به طور كلي بر اساس مفاد قوانين مزبور (ماده ۵۵ قانون شهرداري ها و ماده ۱ قانون نوسازي و عمران شهري) از جمله وظايف اوليه هر شهرداري  ايجاد خيابان ها، ميدان ها و باغ هاي عمومي است. در همين زمينه به شهرداري ها اين اختيار داده شده است تا براي ايجاد فضاي سبز و باغ هاي عمومي ، تمام و يا قسمتي از اراضي يا املاك يا ابنيه واقع در محدوده شهر را به تصرف خود درآورند. (تبصره ۳ ماده ۹۶ قانون شهرداري) افزون بر ايجاد فضاي سبز ، حفظ و جلوگيري از تخريب فضاي سبز ايجاد شده نيز از وظايف شهرداري ها است.
قانون اساسي نيز در زمينه گسترش و نگهداري فضاي سبز و حفظ محيط زيست توجه خاصي داشته است.
به موجب اصل ۵۰ قانون اساسي: در جمهوري اسلامي حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و نسل هاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي و رو به رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي مي شود. از اين رو فعاليت هاي اقتصادي و غير آن كه با آلودگي محيط زيست يا تخريب جبران ناپذيري آن ملازمه پيدا كند ممنوع است.
يكي از مهمترين احكام قانون در خصوص كاربري هاي فضاي سبز، مربوط به «لايحه قانوني حفظ و گسترش فضاي سبز درشهرها» است كه در سال ۱۳۵۹ به تصويب رسيده. بخشي از مفاد اين قانون به شرح زير است:
ماده ۱) به منظور حفظ و گسترش فضاي سبز و جلوگيري از قطع بي رويه درختان، قطع هر نوع درخت در معابر، ميدان ها، بزرگرا ه ها ، باغ ها و محل هايي كه به صورت باغ شناخته مي شوند در محدوده قانوني و حريم شهرها بدون اجازه شهرداري ممنوع است.
ماده ۲) شهرداري ها در محدوده قانوني و حريم شهرها مكلفند ظرف مدت يك سال شناسنامه اي شامل تعداد، نوع، محيط و سن تقريبي درختان محل هاي مشمول اين كانون را تنظيم كنند. اين شناسنامه هر ۵ سال يكبار قابل تجديد و سند اجراي اين قانون است.
ماده ۳) ماموران شهرداري ها -برحسب مورد - مي توانند براي تنظيم يا تطبيق برگ شناسايي درختان با در دست داشتن معرفي نامه و نمايندگي دادستاني وارد محل هاي مشمول اين قانون بشوند.
ماده۴) از تاريخ اجراي اين قانون ، اعم از اينكه شناسنامه موضوع ماده۲ تنظيم و ابلاغ شده باشد يا نشده باشد، قطع درختان مشمول قانون ممنوع است ، مگر با كسب اجازه از شهرداري.  طبق مقررات و ضوابط مربوط، آنچه مشخص است قانونگذار نيز مديريت شهري را موظف به حفظ و گسترش فضاي سبزشهري كرده است. ليكن با تمام اختيارات با توجه به ارزش روز افزون بهاي زمين هاي شهري هر سال تعداد بيشتري از فضاهاي سبز و باغات درون شهرها و برون شهرها به فضاي تجاري ومسكوني تبديل شده و راهكارهاي، كارشناسان مديريت شهري براي حفظ اين اراضي در پيچ وخم ناهماهنگي ميان نهادهاي ذي ربط و سودجوديي هاي مادي گم مي شود.

ايمني اصفهان در برابر آشغال هاي خطرناك
012159.jpg
تجربه زندگي شهري مدرن و بهره گيري از منابع طبيعي كه سير اكتشاف، استخراج، تبديل، توزيع و مصرف را سپري مي كند بر ابعاد و پيچيدگي توليد مواد زايد افزوده است. شكي نيست كه مواد زايد ناشي از مصرف بايد به گونه اي از محل زندگي انسان دور شده يا دوباره وارد چرخه توليد بشود. از آنجايي كه در يك شهر بخش هاي مختلفي مشغول فعاليت هستند و هر بخش نيز در توليد مواد زايد شهري نقش دارد، يكي از مشكلات عمده وپرهزينه شهرداري ها جمع آوري، حمل و نقل و دفع مواد زايد است. در اين بين بايد به مشكلات ناشي از دفع نادرست مواد زايد هم توجه كرد. بيمارستان ها، از جمله موسسات بهداشتي - درماني مهمي هستند كه طي سال هاي اخير به علت ازدياد جمعيت همانند ديگر زمينه ها از رشد و توسعه چشمگيري برخوردار بوده و به همين دليل در كميت و كيفيت مواد جامد يا زباله هاي بيمارستاني هم تغييرات اساسي صورت گرفته است.
در حالي كه در بسياري از نقاط كشور ضايعات بيمارستاني را با روش هاي ابتدايي و همراه با ديگر زباله هاي شهري جمع آوري و دفع مي كنند، شهرداري اصفهان طرح مشتركي را با بيمارستان هاي سطح شهر انجام داده و نسبت به انتقال و دفع صحيح زباله هاي عفوني ۲۴ بيمارستان و مركز درماني اقدام كرده است.
فرآيند طرح به اين صورت است كه خودرو حمل زباله براساس تعداد تخت موجود بيمارستاني اختصاص يافته است به طوري كه براي هر۲ تا ۳ بيمارستان يك خودرو مخصوص محل زباله مسووليت خدمات رساني دارد. براي هر بيمارستان يك شناسنامه فني تهيه شده كه محتوي ميزان زباله، نوع زباله و درصد و ميزان هر يك از مواد زايد و ... است.
تمامي ماشين آلات انتقال زباله هاي ويژه و خطرناك بيمارستاني مجهز به اتاق هاي دربسته و محفظه دار هستند به طوري كه هنگام حمل و نقل آلودگي را در سطح شهر و معابر پخش نمي كنند و با طراحي و نصب مخزن هاي ويژه از ريزش شيرابه از اينگونه زباله ها نيز جلوگيري مي شود. در ضمن مدت زمان انتقال اين زباله ها نيز محدود شده است تا با توجه به ترافيك موجود در سطح شهر اين وسايل هرچه سريع تر و در زماني كوتاه محموله خود را به مقصد برسانند.
در كنار اينها سازمان بازيافت اصفهان، براي تفكيك ماشين آلات حمل زباله بيمارستاني از ناوگان زباله هاي شهري، با رنگ آميزي اين خودروها، آرم مخصوص حمل زباله هاي خطرناك را بر روي آنها نصب كرده است.
از آنجايي كه هنوز مسوولان اداري اقدامي براي سوزاندن زباله هاي ويژه وخطرناك نكرده اند، سازمان بازيافت اصفهان جاي مناسب وجداگانه اي را براي دفع زباله هاي بيمارستاني به طور روزانه و با شرايط ويژه در نظر گرفته است، به طوري كه محل ورودي مكان دفع مجهز به سيستم حوضچه ضدعفوني كننده است.
اين حركت شهرداري اصفهان با احداث كارخانه زباله سوز با استفاده از سيستم هاي نوين براي زباله هاي ويژه، خطرناك و صنعتي كامل خواهد شد.

طرح ترافيكي
012153.jpg
اتوبان نيايش به عنوان يكي از بزرگراه هاي غربي -شرقي كه در چند سال اخير به كمك مسيرهاي تهران از جمله رسالت و همت  آمده است، يكي از پروژه هايي است كه سازمان مهندسي وعمران شهرداري براي برطرف كردن ترافيك تهران درصدد گسترش آن است.
اين اتوبان در تقاطع كردستان به صورت همسطح قرار گرفته است كه اين امر باعث ترافيك فراوان شده و براي رفع اين مشكل قرار است تقاطعي غير همسطح برروي اتوبان كردستان ايجاد شود.
۶۰ درصد تجهيز كارگاه تقاطع كردستان - نيايش انجام شده و از عمليات تخريب ۳۵ اصله درخت، بتون غير مسلح، جداول بتوني و آسفالت برداشته شده و پروژه در حال حاضر در حدود ۱۰درصد پيشرفت داشته است كه با از بين رفتن معارضان، پروژه طي ۱۰ ماه به پايان خواهد رسيد.
لوله هاي گاز، معارضان تاسيساتي 
لوله هاي آب، دو لوله گاز به قطر ۱۰ و۶ اينچ، تيرهاي برق ۲۰ كيلووات، دو رشته كابل مخابراتي و سه رشته كابل زميني ۲۰ ولت معارضان تاسيساتي اين پروژه هستند كه توسط سازمان مربوطه در حال رفع شدن است.
براي جا به جا كردن لوله هاي گاز ۱۰ و۶ اينچ يك كانال انحرافي حفاري شده است كه اين لوله هاي گاز توسط اداره گاز به اين كانال انتقال پيدا مي كند و بعد از اين انتقال لوله هاي گاز موجود از بين مي رود و عمليات اصلي خاكبرداري شروع مي شود. در حال حاضر لوله هاي گاز مانع خيلي مهمي براي اين پروژه محسوب مي شود.
علاوه بر معارضان تاسيساتي، اين پروژه داراي معارضان ملكي زيادي است كه شامل سوله ورزشي راسپينا، پست برق، پارك ملت، زمين هاي آستان قدس، مجموعه ورزشي انقلاب و زمين هاي صدا و سيما است كه شهرداري در حال مذاكره جهت تملك اين املاك است. در برآورد اوليه اين پروژه مقدار خاكبرداري كل پروژه ۳۵۰هزار متر مكعب برآورد شده است كه اين عمليات به علت اينكه اتوبان كردستان به صورت زيرگذر است داراي حجم بالايي نسبت به خاكريزي پيدا كرده است.
بتون ريزي برآورد شده در اين پروژه ۱۸هزار مترمكعب بوده كه به تبع آن قالب بندي برآورد شده كار۳۵هزار مترمربع است.
موضوع اجراي عمليات تقاطع غير همسطح بزرگراه كردستان با نيايش شامل پل بتوني زيرگذر داراي چهاردهانه، دو كوله شرقي و غربي، سه رديف ستون كه در هر رديف ۱۰ ستون وجود دارد. دهانه هاي كناري ۵/۱۶ متر و دهانه هاي مياني ۱۹ متر است.
عرشه پل دال بتوني است كه مستقيما روي كوله و ستون مي نشيند و نقش باربري را بدون وجود تيرهاي عرضي ايفا مي كند.
احداث رمپ و لوپ هاي عبوري نيز در اين قرارداد منظور شده كه اين پروژه داراي ۳ لوپ و ۴ رمپ است.
ساخت ادامه بزرگراه كردستان به سمت شمال يكي ديگراز هدف هاي شهرداري تهران است كه با عبور كردستان از زير اين پل يك محور شمالي جنوبي به مسيرها به طور كامل اضافه مي شود.
در اين صورت يكي از مشكلات ترافيكي شهر تهران حل خواهدشد.

شيوع  معلوليت
اينكه بين هر ۱۰هزار شهروند جامعه۱۲نفر بيش از يك معلوليت دارند البته آمار خوبي نيست. اما متاسفانه ازآنجايي كه اكثر افراد معلول در جامعه از اقشار كم درآمد هستند، اين افراد در زندگي روزمره نيز با مشكلات مالي فراواني مواجه هستند. ۷۹۰ هزار معلول در كشور ما زندگي مي كنند كه شيوع معلوليت در روستاها ۱۶۰ و درشهرها۱۲۸ در ۱۰هزار نفر است. همچنين معلوليت در سن صفر تا۱۴ سال، ۹۴ و بين سنين ۱۵ تا۴۹ سال ۱۳۵ در ۱۰هزار نفر است. معلوليت در مردان به جهت مواجه بودن با حوادث بيشتر است. به طوري كه در مردان معلوليت ۱۷۱ در ۱۰هزار و زنان ۱۱۰ در ۱۰ هزار نفر است. بر اين اساس حدود۴۴۰ هزار نفر با معلوليت فيزيكي و ۲۲۵ هزار نفر با معلوليت ذهني ، ۷۰ هزار نفر ناشنوا و ۵۵ هزار نفر نابيناي كامل در كشور وجود دارند.

اشتغالزايي در بيمارستان
۳۰هزار پزشك و پيراپزشك جوياي كار صاحب شغل شدند تا عده اي نگويند شغل براي اين گروه از افراد كمياب شده است. درسال ۸۲ بيش از ۳۰هزار نفر از پزشكان و پيراپزشكان جوياي كار صاحب شغل شدند. البته اين نكته فراموش نشود اكثر پزشكان جواني كه بعد از مدت ها تحصيل مشغول به كار مي شوند با حقوق هاي پايه بسيار پايين ۱۰۰ تا۱۲۰ هزار تومان در بيمارستان ها مشغول به كار هستند. از اين ۳۰هزار نفر افراد مشغول به كار در بخش درمان۲۲ هزار نفر در بخش هاي خصوصي، فعال هستند. همچنين در سال ۸۱ براي ۳۵ هزار نفر اشتغالزايي شد كه ۲۳ هزار نفر از آنان در بخش خصوصي مشغول به كار شده اند. باوجود نياز شديد مراكز درماني و بيمارستان ها به نيروي كار پزشك و پيراپزشك مسوولان وزارتخانه، كسري بودجه و پايين بودن سرانه بهداشت و درمان را مانع جذب نيروهاي جديد مي دانند.

صرفه جويي اداري
طي دستور العملي از سوي وزير آموزش و پرورش،  ادارات آموزش و پرورش سراسر كشور موظف شدند تا صرفه جويي كنند. احتمالا بعد ازماجراي ثبت نام هاي پر دردسر مدارس كه همه پيكان تيرها را به سمت مديران مدارس نشانه گرفتند. حتي مسوولان آموزش و پرورش نيز مي دانند كه بودجه اي كه دراختيار مدارس قرار مي گيرد كفاف هزينه ها را نمي دهد. احتمالا همين مورد هم باعث شده تا مسوولان آموزش و پرورش تصميم بگيرند در بخش اداري صرفه جويي كنند. اين صرفه جويي در تمام زمينه ها اعم از بهره وري از ظرفيت كامل نيروي انساني، به كارگيري بهينه امكانات و رعايت دقيق ، مقررات ومصوبات آموزشي و اداري است. براساس اين ابلاغ ادارات آموزش و پرورش مكلف به پر كردن ساعات موظف معلمان هستند.

پايانه گل و گياه
اولين پايانه گل وگياه كشور در محلات در حال ساخت است و تا آخر سال به بهره برداري مي رسد. پايانه گل وگياه محلات با ۲ ميليارد و ۸۰۰ ميليون ريال نخستين پايانه گل وگياه كشور است. سه پايانه ديگر كشور در استان هاي تهران، مازندران و خوزستان ساخته خواهد شد. نايب رئيس اتحاديه گل و گياه كشور گفت: «در مرحله اول اين پايانه ساخت بناي اداري، سورتينگ، گلخانه، سردخانه، تاسيسات، محوطه سازي و نمايشگاه دايمي گل و گياه در ۶ هزار و ۵۰۰ متر مربع آغاز شده و در صورت تداوم روند فعلي اين پايانه آخر امسال به بهره برداري مي رسد.
به هر حال احداث اين پايانه گل و گياه با هدف تسهيل و افزايش صادرات گل و گياه است كه تاكنون نيز ۲۵ درصد آن ساخته شده است.

اعتياد و دزدي
از قديم و نديم مي گفتند تخم مرغ دزد شتردزد مي شود. حالا احتمالا در عصر جديد بايد اين ضرب المثل را به اين شكل تغيير داد كه آخر و عاقبت اعتياد، دزدي است، چرا كه بر اساس آمار اعلام شده معتادان۴۰، درصد سارقان كشور را تشكيل مي دهند.
همچنين ۶۵ درصد ابتلا به ايدز، ۵۰ درصد علت طلاق و ۳۰ درصد بزهكاري كودكان، معلول پديده شوم اعتياد در كشور است. افراد معتادي كه در محيط كاري مشغول كار هستند ۶۰درصد از توان خود را به كار مي گيرند و اين در حالي است كه عدم حضور مداوم ناشي از اعتياد آنها، آمار غيبت هاي كاركنان در محيط هاي كاري را تا ۵/۲ برابر افزايش مي دهد. همچنين سال گذشته۸۷ هزار معتاد در كشور بامراجعه به ۳۲۰ مركز دولتي و غير دولتي ترك اعتياد، تحت معالجه قرار گرفته و درمان شده اند.

نارضايتي از سوخت گازي
در حاليكه استفاده از سوخت گازي از سوي مسوولان امر تبليغ مي شود، عضو كميته كاهش آلودگي هوا در اين زمينه مي گويد: «طي بازديدي كه در تهران و مشهد شد، ۱۰۰ درصد تاكسيرانان از سوخت گازيCNG ناراضي هستند.»
بنابراين لازم است سازمان حفاظت از محيط زيست اين مشكل را به طور جدي پيگيري كند. در سال ۱۳۶۹ كه بحث جدايي بنزين سرب دار از بنزين بدون سرب مطرح شد، بسياري از تاكسيرانان با اين موضوع مشكل داشتند. حتي بسياري از مسوولان پمپ بنزين نيز به مشتريان خود پيشنهاد مي دادند كه از بنزين بدون سرب استفاده نكنند. به هر حال كافي نبودن ايستگاه هاي سوخت گازي يكي از عمده مشكلات سوخت گازي است تا رانندگان تاكسي را از استفاده از سوخت گازي منصرف كند.

در شهر
ايرانشهر
محيط زيست
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  عكاس خانه  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |