رضا محدث 
توي يك هواي گرم شايد قدم زدن درون آب بهترين چيزي باشد كه بتواند كمي احساس خنكي را به شما منتقل كند. بله درست خوانديد، قدم زدن داخل آب. مانند هر پنج شنبه امروز هم فرصتي است تا محلي را براي آخر هفته شما معرفي كنيم. هر چه فكر كرديم و به اطرافمان نگاه كرديم، ديديم كه براي گريز از اين گرماي لعنتي هيچ جايي بهتر از يك تنگه نيست كه هم خنك شويد و هم كمي هم ورزش كرده باشيد. امروز قصد داريم سري بزنيم به حوالي تهران، يعني تقريبا مكاني در دو ساعتي تهران؛ «تنگه واشي».
سوار ماشين مي شويد و از اتوبان بابايي مسير خود را به سمت رودهن طي مي كنيد و به سمت شهرستان فيروزكوه مي    رويد. قبل از شهرستان فيروزكوه به روستايي مي    رسيد به نام واشي. البته اگر اتومبيل شخصي نداريد اصلا لازم نيست كه غصه بخوريد و نگران باشيد. مي   توانيد با يكي از صدها شركتي كه تورهاي يك روزه را برپا مي   كنند تماس بگيريد و با قيمت تقريبا مناسبي خودتان را به آنجا برسانيد.
خلاصه به هر وسيله اي كه شده خودتان را به محل مورد نظر مي  رسانيد. حالا نوبت اين رسيده كه از ماشين پياده شويد و كوهنوردي را آغاز كنيد.
اولين نكته اي كه بايد در آغاز پياده روي به آن توجه كنيد ، اين است كه نيازي به پرش از روي جوي آب نيست . خيلي زود متوجه مي شويد كه در تنگه واشي گريزي از خيس شدن نيست.
چند قدم جلوتر مي  رويد، اينجا جايي است كه حضور اسب ها بيشتر از هر چيز ديگري جلب توجه مي  كند و البته پس از چند ثانيه متوجه مي  شويد، چيز جالب تري هم براي توجه وجود دارد. اينجا جايي است كه ديگر هيچ خشكي وجود ندارد كه شما با پرش از روي آب خودتان را به آن برسانيد. بايد وارد آب شويد يا اينكه اگر خيلي از آب مي  ترسيد يكي از آن اسب هاي محترم را كرايه كنيد تا شما را به اولين خشكي كه تقريبا در ۱۵۰ متري آنجاست برساند.
دلتان را به دريا مي  زنيد و تصميم مي  گيريد داخل آب شويد، مهم ترين قسمت داستان همين اولين ورود شما به آب است، يعني جايي كه پايتان تا بالاي مچ وارد آب ۵ درجه سانتي گراد مي  شود.
اما اين پايان راه نيست، بهتر است بگوييم تازه ابتداي راه است.
هر چه جلوتر مي  رويد خنكي را بيشتر احساس مي  كنيد، پيچ اول را رد مي كنيد و به تنگه اول مي  رسيد. اينجا كمرتان داخل آب مي  شود ديگر سرماي آب را احساس نمي  كنيد و البته اگر به دوروبرتان نگاه كنيد آثار تاريخي جالبي مربوط به ايران باستان كه برروي كوه حك شده است را مشاهده مي  كنيد.
اين قسمت سرعت آب هم بيشتر مي  شود و مي  توانيد شاهد صحنه هاي جالب داخل آب افتادن و جيغ هاي ديگران باشيد. البته اميدواريم خودتان دچار اين حادثه نشويد، چون ديگر اين سرما قابل تحمل نيست.
كمي ديگر كه اين پياده روي جذاب را تحمل بفرماييد به اولين خشكي خواهيد رسيد و حالا وقت آن رسيده كه كمي به سر و وضعتان نگاه كنيد تا متوجه شويد كاملا خيس شده ايد.
حالا نوبت كمي كوهنوردي است، البته در خشكي. در اطرافتان هم چند دكه هست و البته يك رستوران بزرگ كه مي  توانيد براي رفع خستگي چند دقيقه اي آنجا بنشينيد، گلويي تازه كنيد و حركتتان را به سوي تنگه دوم آغاز كنيد. اما اينبار كمي زمان مي  برد تا به تنگه برسيد. تا آنجا مي  توانيد از تابش آفتاب كه واقعا هم مي  چسبد لذت ببريد.
وارد تنگه دوم كه شديد دوباره آن جيغ ها و آن صحنه هاي جالبي كه گفتيم را خواهيد ديد. شايد حتي كمي بيشتر. تنگه دوم كمي عميق تر از تنگه اول است و عبور از آن كمي دشوارتر. سرعت آب هم در اينجا كمي بيشتر شده. از دور منظره زيباي آبشار را مي  بينيد كه خودنمايي مي  كند. حالا تنگه دوم به پايان رسيده و به آبشاري رسيده ايد كه به آن مي  گويند« آبشار ساواشي».
پس از پايان تنگه دوم به يك دشت باصفا مي  رسيد كه آبشار با صفاتري پيش روي شماست. مي  توانيد زير آبشار تشريف ببريد و از آب و آفتاب در اين محل زيبا با هم لذت ببريد.
حالا ديگر نوبت آن رسيده كه كاملا بنشينيد، تغذيه اي كه براي اين سفر كوتاه يك روزه تدارك ديده ايد را از كيفتان كه احتمالا خيس شده خارج كنيد و نوش جان بفرماييد.
البته اگر هم چيزي همراهتان نيست زياد ناراحت نباشيد، اينجا هم مانند تنگه قبل چند دكه هست كه مي  توانيد ناهارتان را آنجا صرف كنيد. البته اگر حال داشته باشيد، باز هم جاي پيشروي داريد تا به بالاي آبشار ساواشي برويد.
اما بدترين قسمت اين سفر همان بازگشت است. با اين همه خستگي حالا مي  خواهيد دوباره اين دو تنگه را طي كنيد تا به مبدا سفرتان برسيد. به آن جوي آب كه اول داستان گفتيم مي  رسيد، با خنده اي تلخ از روي آن رد مي  شويد. انگار نه انگار كه آبي وجود دارد.
يادتان باشد حتما يك جفت جوراب و كفش و شلوار اضافي همراه خودتان داشته باشيد، چون تحمل خيسي آنها در اتومبيل و يا ميني بوسي كه با آن به تنگه رفته ايد بسيار سخت است. براي اينكه طعم خوش سفر به تنگه واشي زير زبانتان بماند، اين نكته آخر را جدي بگيريد؛ كاملا جدي!

وقتي بداني صفحه آگهي ندارد، فكر همه چيز را مي كني. ما فكر همه چيز را كرديم و در صفحه جاي خالي باقي نماند. داشتيم به اين فكر مي كرديم كه وسط اين ترافيك مطلب در صفحه ديگر چه نيازي به ستون ورود داريم كه يادمان آمد اين ستون آخرين نفس هايش را مي كشد. به همين سادگي ستون ورود را سرجايش نشانديم و از اين كارمان يك نتيجه مهم گرفتيم: همه وقت رفتن عزيز مي شوند!

ادبيات در راهنمايي و رانندگي 
معمولا زماني كه قرار است مطلبي در قالب اطلاعيه، بخشنامه و مجموعه قوانين تهيه شود، قبل از انتشار و توزيع آن در تيراژ بالا، مورد بررسي مجدد قرار مي گيرد و به اصطلاح ويراستاري مي شود تا حق مطلب به درستي ادا گردد. اين امر بدان سبب است كه اولا: هر نويسنده (به ويژه غيرادبي) خيلي با قواعد آئين نگارش آشنايي نداشته و بيشتر سعي كرده تا اصل مطلب را به نوعي ارايه نمايد و كمتر به چگونگي نگارش آن توجه دارد. ثانيا: از اين طريق از بروز هر گونه اشتباه سهوي نيز جلوگيري مي شود.
چندي است كه راهنمايي و رانندگي تابلو جديدي را به جمع علايم و تابلوهاي خود اضافه نموده است كه نظير برخي ديگر از تابلوها با نوشته همراه مي باشد. يقينا اكثر افراد، نوشته روي تابلو مزبور را خوانده و متوجه ايرادي كه در آن وجود دارد، شده اند. بله تابلويي كه به تابلو كارت پارك مشهور است چنين عبارتي بر روي آن درج شده است: «باستثناء دارندگان، كارت پارك و ايام تعطيل.»
در اين تابلو ضمن اينكه نگارش كلمه «باستثناء» با جدا نوشتن حرف اضافه «به» به صورت «به استثناء» صحيح است همچنين عبارت «باستثناء دارندگان» نيز براي كل عبارت آورده شده است كه با توجه به اين نوع نگارش، كلمه «دارندگان» هم «كارت پارك» را شامل مي شود و هم «ايام تعطيل» را و لذا از اين جمله اينگونه استنباط مي شود كه رانندگاني مي توانند در محل نصب اين تابلو توقف و پارك نمايند كه يا دارنده كارت پارك باشند و يا دارنده ايام تعطيل.
كه قطعا خنده دار به نظر مي رسد چرا كه دارندگان ايام تعطيل بي معني خواهد بود. اما با اندكي تغيير در نگارش اين عبارت، شكل صحيح آن به صورت «به استثناء - ايام تعطيل و دارندگان كارت پارك» تابلو جديد به شكل بالا  حاصل مي شود.
حال مجددا عبارت اين تابلو را با عبارتي كه بر روي تابلو اوليه درج گرديده مقايسه كنيد آيا اين عبارت از نظر نگارشي صحيح تر و از نظر محتوايي گوياتر نيست.
اي كاش قبل از آنكه اين تابلو به تعداد زيادي تهيه و نصب مي گرديد با فردي كه با ادبيات آشنايي داشته مشورت مي شد و شكل صحيح آن درج مي گرديد. البته اگر چه كاري است كه انجام شده است، اما از قديم گفته اند: ماهي را هر وقت از آب بگيريد تازه است يا جلو ضرر را هر موقع بگيريد منفعت است. لذا پيشنهاد مي گردد در صورتي كه قرار است اين تابلو در نقاط ديگري نيز جهت اجراي طرح كارت پارك نصب و يا به علايم موجود در كتابچه آئين نامه راهنمايي و رانندگي اضافه گردد، قبل از هر كاري اصلاح شود.
فراهاني نيك 
توضيح 
در ايرانشهر مورخ ۲/۵/۸۳ مطلبي چاپ شده بود تحت عنوان «خليج فارس از ازل تا ابد» در كنار عكس اين صفحه نام صاحب عكس از قلم افتاده بود كه اينجا اصلاح مي كنيم.صاحب عكس ايرانشهر روز شنبه آقاي ساسان توكلي بود كه بدين ترتيب از ايشان هم پوزش مي خواهيم.
تصحيح 
در يكي از شماره هاي اخير ايرانشهر مطلبي چاپ شده بود با عنوان «آنچه از بمي ها ياد گرفتيم.» در اين مطلب ذكر منبع از قلم افتاده بود كه با چند خط توضيح آن را تصحيح مي كنيم. مطلب «آنچه از بمي ها آموختيم» از مجله «جستارهاي شهرسازي» برداشت شده بود.

امروز ساعت ۴۰:۱۳ تكرار قسمت ديشب خانه اي در تاريكي پخش مي شود. آموزش آشپزي امروز در برنامه «به خانه برمي گرديم» شبكه تهران اختصاص به طرز پخت خورش خلال بادام دارد. سريال جديد باجناق ها هم ساعت ۲۰:۲۱ از شبكه تهران پخش خواهد شد. اميدواريم اين هفته سينما يك فيلمي را كه مي نويسيم نشان دهد. فيلم سينمايي دكتر استرنج لاو محصول سال ۱۹۶۳ و از ساخته هاي استنلي كوبريك است و زمان پخشش هم ساعت ۳۰:۲۲ از شبكه اول مي باشد. اما جمعه صبح را مي توانيد با يك برنامه ورزشي شروع كنيد. برنامه زنده ديدار در وقت اضافه كه اين هفته به ورزش هاي رزمي اختصاص دارد.فردا دو مسابقه فوتبال از مرحله يك چهارم نهايي جام ملت هاي آسيا هم برگزار مي شود. يكي ۳۰ :۱۴و ديگري ۳۰ :۱۷. فيلم سينمايي فردا عصر شبكه اول هم كه ساعت ۳۰:۱۶ پخش مي شود شاهد عيني نام دارد. قسمت دوم سريال طلسم شدگان هم فردا ساعت ۱۹ از شبكه تهران پخش مي شود. مطابق هر هفته سينما ۴ هم در زمان هميشگي به نمايش در مي آيد و صندلي داغ هم ساعت ۴۵:۲۱از شبكه دوم پخش مي شود. آخرين پيشنهاد براي فردا شب هم تماشاي سريال بينوايان از شبكه اول در ساعت ۱۰:۲۲ است.

همه ما كارتون معروف پينوكيو را به خاطر مي  آوريم، پينوكيودر حقيقت همان تكه چوبي است كه از يك گاري بيرون افتاد و ژپتوي نجار هم كه آرزوي داشتن پسري را دارد، از آن عروسكي را مي  سازد و بعد از مدتي آن عروسك جان گرفته و تبديل به يك پسر واقعي مي  شود و با ماجراجويي هايش دردسرهايي را بوجود مي  آورد و... روبرتوبنيني به همراه وينچستو چراي هم فيلمنامه اي را بر اساس داستان قديمي پينوكيو نوشته كارلو كولودي، نوشتند و بالاخره اين فيلم سال گذشته با همكاري كشورهاي ايتاليا، فرانسه و آلمان ساخته شد.
در اين فيلم سينمايي خود روبرتو بنيني كه يكي از كمدين هاي معروف سينماي ايتالياست به همراه بركين مه ير، ن. براسكي، كلن كلون، كارلو جوفره، كيم روسي استوارت و پيه بارا بازي مي  كند.
نكته مهم تر اينكه اين فيلم كه در بيست و يكمين دوره جشنواره فيلم فجر هم به نمايش درآمده بود، از ديروز در سينماهاي تهران اكران شده است و مي  توانيد براي ديدن آن به سينماهاي كانون، ناهيد و فلسطين برويد.

براي اينكه بگوييم مراقب گرمازدگي باشيد، نيازي به مقدمه نيست. امروز بدون رفتن به حاشيه - كاري كه اگر آن را از ما بگيرند نفسمان بند مي آيد - مي رويم سراغ اصل مطلب، اصل مطلب اين است كه شما دو روز فوق العاده گرم را پيش رو داريد. از امروز شروع مي كنيم كه ذوق زدگي خورشيد خانم با شدت ۴۰ درجه سانتيگراد روي سر ما خراب مي شود. بيهوده دلتان را به كاهش دما در ساعات مختلف امروز خوش نكنيد كه خبرخوشي برايتان نداريم. اما وقتي كه در آسمان تهران ستاره ها جاي خالي خورشيد خانم را پر كنند، دماي هوا ۱۳ درجه سقوط مي كند و به ۲۷ درجه سانتيگراد مي رسد. البته اين كاهش دما هم دردي را از ما دوا نمي كند. امروز را كه پشت سر بگذاريم به فردا مي رسيم، اما فردا هم اوضاع بهتر از امروز نيست. جمعه ادامه چله نشيني خورشيد خانم است. حتما متوجه شديد كه روز جمعه را هم بايد با دماي ۴۰ درجه سانتيگراد پشت سر بگذاريد. تنها تفاوت جمعه با پنج شنبه اين است كه دماي شب اش ۲ درجه كمتر از شب پنج شنبه است. با اين حال دماي ۲۵ درجه سانتيگراد هم ما را از شر گرما خلاص نمي كند. چاره اي نيست. بايد با گرما ساخت.

چين تايپه 
اين روزها شهروندان پايتخت كشورتايوان به استقبال جشنواره موسيقي كه در اين شهر برگزار شده است، مي روند. اين جشنواره در حقيقت به دنبال تورهايي كه ريچارد كليدرمن پيانيست مشهور فرانسوي در كشورهاي آسيايي برگزار كرده، برپا شده است.
كليدرمن بعد از آنكه در ژاپن، تايلند، سنگاپور و مالزي برنامه هاي موفقي را اجرا كرده است، با انرژي بيشتري به چين تايپه آ مده است تا اين هفته را هم براي طرفدارانش در اين شهر بنوازد. همچنين او در يكي از فروشگاه هاي بزرگي كه به فروش بليت كنسرت هاي او اختصاص داده شده بود، به ميان طرفدارانش رفت تا علاوه بر آنكه به سوالاتشان پاسخ دهد، كاغذهاي سفيدشان را هم امضا كند!
گويا پدر كليدرمن هم معلم پيانو بوده و طوري نواختن پيانو را به او ياد داده بود كه ريچارد وقتي فقط ۶ سالش بوده موسيقي را خيلي بهتر از زبان مادري خود ياد گرفته بود. هنوز اين ركورد جديد را قبول نكرده اند.
سئول 
قرار بود راجع به آتن هر روز در اين ستون مطلبي بنويسيم و خبري چاپ كنيم اما اگر صبر كنيد خواهيد ديد كه اين خبر هم بي ربط به المپيك آتن نيست. مقامات ورزشي كره جنوبي اعلام كردند ۳۴۰ ورزشكار براي شركت در بزرگترين رخداد ورزشي سال در آتن شركت خواهند كرد. مقامات همچنين اعلام كردند ۳۶ مقام ورزشي و رسمي كشور نيز براي رفتن به المپيك و حضور در آتن معرفي شده اند.
البته اين ليست ممكن است با كاهش دو نفري همراه باشد. در صورتي كه دو قايقران اين كشور نتوانند به اين مسابقات راه يابند.
ليست جهاني نفرات اعزامي به آتن تا چند روز ديگر به طور رسمي اعلام خواهد شد.
گوتنبرگ 
گوتنبرگ البته پايتخت نيست، اما اين خبر را بخوانيد.
دومين جام جهاني فوتبال براي بي خانمانان در گوتنبرگ سوئد آغاز شد. بيش از ۲۰۰ بازيكن بي  خانمان از ۲۸ كشور جهان از چهار قاره جهان در اين مسابقات شركت دارند.
سال گذشته اتريش برنده اين بازي ها بود. به عقيده برگزاركنندگان مسابقات دوره قبلي موفقيت بزرگي محسوب مي  شد زيرا ۳۱ بازيكن از ۱۴۱ بازيكن آن اكنون داراي شغل و درآمد مناسبي هستند و ۱۲ نفر آنان نيز به عنوان بازيكن حرفه اي يا مربي مشغول به كار شده اند. اين بازي ها براي معرفي و برطرف كردن مشكلات بي خانمانان با حمايت شركت هاي بزرگ توليدي ورزشي جهان برگزار مي  شود. بيهارد ولف برگزار كننده اين مسابقات گفت: اين يك درمان كامل براي آنهايي است كه در آن شركت مي  كنند، زيرا فوتبال اثري جادويي دارد . در بين كشورهاي شركت كننده نام برزيل، انگليس، فرانسه، ايرلند، ژاپن و آمريكا به چشم مي  خورد. اين مسابقات يكشنبه به پايان مي  رسد.

مي  روند خانه سالمند، سالمندخانه نمي آيد. خانه سالمند و سالمندي كه هيچ وقت خانه نيست؛ چه تركيب غريبي. نه، اشتباه نكنيد، قصد نداريم آخر هفته شما را احساساتي كنيم يعني جاي اين كار متاسفانه(!) در ستون «امروز» نيست؛ اين تنها بهانه اي است براي ارايه يك پيشنهاد.
از امروز صبح كه اين چند خط را مي خوانيد، تا فردا شب فرصت داريد كه روي پيشنهاد ما خوب فكر كنيد. پيشنهاد ما اين است: از جايتان بلند شويد - البته بعد از خواندن روزنامه ما - آدرس را به ياد بياوريد و راهي شويد. كجا؟ خب معلوم است، خانه مادربزرگ.
چند وقت است كه سري به پدربزرگ و مادربزرگ نزده ايد؟ كاش عشق بين مادربزرگ و پدربزرگ با نوه ها يك طرفه نبود! بگذريم، حالا هم دير نشده، مي   توانيد امروز و فردا يادي از آينده خودتان بكنيد؛ به هر حال اغلب ما روزي پير مي شويم. خانه مادربزرگ و پدربزرگ اگر قديمي باشد كه ديگر جايي بهتر از آن براي آخر هفته پيدا نمي شود. اگر آنها هم اسير آپارتمان نشيني شده باشند، باز هم مشكلي نيست، خاطراتشان شما را به گذشته هاي دور برمي گرداند. حرف هاي پير خانواده شيطنت هاي پدر و مادر را هم برايتان رو مي كند. اين بخش قطعا براي آنها كه كارنامه درخشاني - چه در مدرسه و چه مسايل ديگر - ندارند، بسيار جذاب است! چي؟ پدربزرگ و مادربزرگ شما در خانه سالمندان هستند؟ اينكه مشكل بزرگي نيست، سري به خانه سالمندان بزنيد و به جاي يك مادربزرگ يا پدربزرگ، صدها مادربزرگ و پدربزرگ را خوشحال كنيد. چي؟ شما پدربزرگ و مادربزرگ نداريد؟ خب باز هم پيشنهاد امروز ما به دردتان مي خورد؛ امروز سري به خانه ابدي آنها بزنيد و خوشحال شان كنيد!

راستي كه پيران جوان و جوانان پير در جهان بسيارند.
ساموئل اسمايلز
خرد يعني اينكه بدانيد چه موقع حرفتان را بزنيد و چه زماني سكوت كنيد.
پرمودابترا
خوشبختي چيزي نيست جز آنكه بتواني زندگي را به شيوه خود سپري كني.
كريستوفرمورلي 
با همه جوري رفتاركن كه انگار از ميهمان پذيرايي مي  كني.
ضر ب المثل چيني

باز هم يك خبر خوب براي آنهايي كه اهل كتاب هستند، گويا يك كتابخانه ديگر هم به جمع كتابخانه هاي تهران اضافه شده است. اين كتابخانه جديد، كتابخانه تخصصي فرهنگستان هنر است كه به تازگي در فرهنگستان هنر افتتاح شده است. در اين كتابخانه بيشتر از ۷ هزار و ۶۰۰ جلد كتاب وجود دارد كه موضوع آنها بيشتر در خصوص رشته هاي مختلف هنري مثل نقاشي، معماري، موسيقي، سينما، تئاتر و... يا موضوع هاي مرتبط با هنر مانند ادبيات، تاريخ و... است كه ۲ هزار و ۱۳۰ عنوان از اين كتاب ها، فارسي و عربي و ۲ هزار و ۳۹۹ عنوان آنها كتاب لاتين است. همچنين بخش نشريات اين كتابخانه با اشتراك ۵۰ عنوان نشريه ادواري (هفته نامه- ماهنامه و...) يكي از بخش هاي فعال آن است اما بخش هاي مقالات فارسي و لاتين و موادسمعي و بصري فارسي و لاتين قرار است كه به زودي فعال شوند. ضمنا قرار است اين كتابخانه با همكاري كتابخانه ملي رده هنري ايران را در دو نظام رده بندي كنگره و ديويي گسترش دهد.
براي عضويت و استفاده از كتاب ها وامكانات اين كتابخانه  مي  توانيد به ساختمان مركزي فرهنگستان هنر در خيابان فلسطين- خيابان لقمان  الدوله ادهم - كوچه بوذرجمهر- پلاك ۲۳ مراجعه كنيد.

حتما هر كدام از شما براي تابستان و اوقات بيكاري تان كلي برنامه هاي جورواجور ريخته ايد. كلاس هاي آموزشي هم احتمالا بخشي از اين برنامه ها را تشكيل مي  دهند. اما حتما همگي از گرماي شديد تابستان تهران و اينكه اصلا دوست نداريد در اين روزهاي گرم چند ساعتي را در خيابان ها براي طي كردن مسافت بين دو كلاس بگذرانيد، شكايت داريد.
مجموعه فرهنگي ورزشي رازي (فرهنگسراي ورزش) كار شما را راحت كرده است. چون اين مجموعه كلاس هاي آموزشي مختلف را در رشته هاي موسيقي، علوم كامپيوتري، قرآني، هنرهاي تجسمي و سفالگري، نمايشي و ورزشي برگزار كرده است.
همچنين اين مجموعه علاوه بر استخر سرپوشيده، يك درياچه مصنوعي هم براي قايقراني دارد و به دليل قرار گرفتن در داخل پارك رازي و داشتن امكانات تفريحي جاي مناسبي براي گذراندن روزهاي گرم تابستان است.
براي استفاده از امكانات آن مي  توانيد به ميدان قزوين، خيابان قزوين، جنب شهرداري منطقه ۱۱ و پارك رازي برويد، ضمنا اين مجموعه از خيابان هاي كارگر، هلال احمر، قزوين و مرادي هم در ورودي دارد.

ستون نمايشگاه را با عجله شروع مي  كنيم كه فرصت چنداني براي استفاده از آن وجود ندارد. در واقع فقط همين امروز و تا ساعت ۱۹ بعد از ظهر فرصت داريد به اين نمايشگاه عجيب در گالري سعد آباد سر بزنيد. نمايشگاهي كه در اين گالري قديمي و با سابقه انتظارتان را مي  كشد پر است از بز، بزهايي در شكل ها و اندازه هاي مختلف كه گوشه و كنار نگارخانه  ايستاده اند و نگاهتان مي  كنند.
بز هم مثل احشام ديگر از قديم نشانه نعمت، رونق و آبادي بوده است و به همين دليل هم براي ايراني ها نماد آشنا و دلنشيني است. حالا وقتي كه اين نشانه قديمي با هنر قديمي و ايراني سفالگري تركيب شود، نتيجه مي  تواند ديدني باشد. شايد به همين دليل هم صادق باقري، ۳۶ تا از همين بزهاي سفالي را ساخته و در اين نمايشگاه به نمايش گذاشته است. براي ديدن اين بزها امروز خودتان را به خيابان ولي عصر، خيابان سرلشكر فلاحي (زعفرانيه)، خيابان كمال طاهري، شماره ۵۰ برسانيد. البته در صورتي كه به تماشاي بز علاقه داريد!