يكشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۵۳
زيبـاشـهر
Front Page

تهران
روند تخريب يادگار هاي با ارزش بافت مياني
متوليان املاك و مستغلات دولتي، آنها را ملك شخصي مي پندارند! از نظر آنها هر دخل و تصرف و هر تخريب وتغييري در حيطه اقتدار آنها مجاز است... !
012321.jpg
بيژن شافعي
تهران مي توانست زيبا باشد...!
تهران(اگر ري را از آن جدا كنيم) گذشته چندان دوري ندارد. چهره و سيماي شهر تهران به عنوان پايتخت دروهله اول پس از تحولات اواسط دوره قاجاريه كه خود بي تاثير از انقلاب صنعتي و معماري و شهرسازي قرن نوزدهم اروپا بود، آشكار شد. آنگاه، در مرحله بعدتحت تاثير تحولات مدرنسيم و باهمكاري معماران نسل دوم و سوم كه محشور معماري مدرن بودند، چهره يك شهر بزرگ را به خود گرفت. تااينجا سيما و منظر شهردلنشين و قابل تامل است. با بررسي و شناخت عميق تر نسبت به معماري و شهر اين زمان و با تجسم محدوده محيطي شهر در اين مقطع، در مي يابيم كه سيماي شهر در اين برش تاريخي ضمن هماهنگي، خاطره انگيز و دوست داشتني نيز هست.
اما دهه ۴۰ شمسي، زاينده تحولات گسترده اي در عرصه هاي مختلف حيات مادي ومعنوي كشور و جامعه شهري بود كه آثار و پيامدهاي آن به شكل هاي مختلف تاكنون نيز تداوم يافته است. منشا اين تحولات را شايد بتوان تغيير بنيان هاي اجتماعي - اقتصادي مبتني بر زمينداري و تحول آن به نوعي نظام توسعه صنعتي (مونتاژ) دانست، ولي به هر حال اين تحولات دامنه خود را به عرصه هاي قشربندي اجتماعي آحاد جامعه، شكل گيري گروه هاي جديد اقتصادي، مهاجرت هاي گسترده از روستا به شهر ، توسعه شتابناك شهرنشيني، تغيير الگوهاي مصرفي، دگرگوني در نظام سكني گزيني و بسياري ديگر از جنبه هاي معماري و شهرسازي كشور تعميم داد وفضاي زندگي شهروندان، به ويژه در تهران را به طور گسترده وهمه جانبه تحت تاثير قرار داد.
روش تخريب و نوسازي و ارايه الگوهاي جديد مبتني بر مد روز، امري است كه از دوران قاجاريه تا به امروز تغييرنكرده است؛ بهانه اين تغيير عموما عدم انطباق بنا با شرايط روز است. در اين تغييرات همواره بنا با اثر قبلي مهجور و بي ارزش خوانده شده و اثر دوره جديد شايسته و عالي معرفي شده است. داغي كه رهايي از آن را چاره اي نيست ! آنجا و آن دوره نقطه آغاز راه تخريب بناهاي با ارزش بافت مياني بود و امروز متاسفانه، هنگام بسط وتداوم گسترده اين روند!
طبق قاعده، سازمان هاي حفظ ميراث فرهنگي،  مرمت و بهسازي را فقط براي بناهاي دوره قاجاريه و اوايل دوره پهلوي جاري مي دانند و بعد از آن مختاريد هر بلايي را با عنوان «تعميرات» بر سر هر بناي با ارزش بياوريد.
در بخش خصوصي ، شهرداري توان مقابله با تخريب و تغيير را دارد، ولي فقدان نظام مناسب ساخت و ساز شهري، بي برنامگي در مقياس كلان، بي بضاعتي علمي و پژوهشي، عدم تحقيق و شناخت، وابستگي اقتصادي به عوارض تخريب، نوسازي و  تراكم از موانع حركت مقتدرانه در اين بخش است.
اين مقوله در بخش دولتي، تصوير ديگري دارد؛ در اينجا ديگر شهرداري و سازمان ميراث فرهنگي قدرتي ندارند. متوليان املاك و مستغلات دولتي، آنها را ملك شخصي مي پندارند! از نظر آنها هر دخل و تصرف و هر تخريب وتغييري در حيطه اقتدار آنها مجاز است... !
تهران مي تواند زيبا باشد...!
هنوز دير نيست، بايد اميدوار باشيم و آغاز كنيم؛ در تهران جنبشي جهت ارزشيابي بناها در بافت مياني آغاز شده است. در همين شرايط، نمونه هايي يافت مي شود كه مرمت و بهسازي و تغيير كاربري در آنها به شكل موفقي همگام با افق هاي آينده خلق شده است. ضمنا نمونه هاي نوسازي شده اي هم وجود دارند كه به عوامل موثر محيطي و هويت مكاني توجه كرده اند، ضمن اينكه ارايه نمونه هاي فوق را به فرصتي ديگر وا مي گذاريم، در گام اول مي توان به امكانات و گزينه هاي زير توجه كرد:
۱- بافت مياني شهر تهران از نظر توسعه تاريخي، اجتماعي و... به طور كامل شناخته شود.
۲- پس از بررسي و شناخت اين دوره و زمينه هاي آن در ارتباط با بناهاي با ارزش باقيمانده در اين دوره، پژوهش و تحقيق صورت پذيرد و مسايل آن مورد ارزيابي و تحليل قرار گيرد.
۳- سازمان هاي ذي ربط و متولي يا سازمان جديدي ايجاد شده با توجه به نكات مطروحه نسبت به سياستگذاري و تعيين مباني اقدام كنند.
۴- با تعيين خط مشي سازمان مربوطه، برنامه لازم جهت مراحل مختلف كار تدوين شود.
۵- مردم براي همكاري و مشاركت در انجام اين امر ترغيب شوند.
۶- سازمان مربوطه به طول مثال مي  تواند پس از بررسي اينگونه بناها به وسيله گروه هاي متخصص ضمن ارايه گزارش هاي توجيهي و گزينه هاي لازم نسبت به اخذ مجوزهاي لازم اقدام كند.
۷- همراه با موارد فوق، آموزش اجتماعي و فرهنگي مناسب براي شهروندان جهت آشنايي آنان با مصالح روحي، فرهنگي و اقتصادي زندگيشان در شهر تهران براي تعميق حساسيت هاي محيطي و فضايي آنان مورد توجه قرار گيرد.
پي نوشت: فصلنامه معماري و فرهنگ - شماره۷- زمستان ۱۳۷۹

معماري و شهر مسووليت و آگاهي
بهرام هوشيار يوسفي
هفته آخر تير ماه ، شاهد برگزاري چهاردهمين جلسه از جلسات سخنراني بوديم كه توسط «انديشه ايرانشهر» در خانه هنرمندان پيرامون مسايل معماري و شهرسازي برگزار شد؛ جلسه اي با عنوان «معماري و شهر - مسووليت و آگاهي ، امروز و آينده معماري در ايران»...
سخنران جلسه، محمدرضا حائري ( معمار و شهرساز) سخنراني خود را با اين نكته آغاز كرد كه همانطور كه در متن و بستر رشد شهرهاي معاصر ما جاي شهرسازي خالي است در عنوان اين سخنراني نيز جاي واژه شهرسازي خالي است... ؛ صرفنظر از مشكلات و مسايل موجود در شهرسازي و معماري كشور، اين واقعيت كه بعضا مشكلات ماهوي در زمينه بحث هاي مرتبط وجود دارد، بسيار دردناك است. مع الاسف   طي سال هاي اخير همانطور كه دراين جلسه نيز مطرح شد، هرگز به يك اتفاق و وحدت رويه در عرصه فعاليت هاي معماران، شهرسازان و شهر شناسان، مهندسان شهري، برنامه ريزان  و مسوولان شهر نرسيده ايم... ايده كلي «حائري» توجه دادن اذهان به مفهومي است كه آن را «انعكاسات فضايي» تمامي اقدامات در تمامي شئون زندگي شهري و اجتماعي و سياسي و فرهنگي ... مي نامد؛ « هر اقدامي يك يا چند انعكاس فضايي دارد... ما اكنون در شهرها و بناهايي زندگي مي كنيم كه حاصل عكس العمل  هاي فضايي، اقدامات و ايدئولوژي هاي گوناگوني هستند شهرهاي ما بر اساس عكس العمل هاي فضايي سازمان يافته اند و نه بر اساس سازماندهي انديشمندانه فضا...»
هرچند اين نكته كه حائري، جنس نيروهاي زمينه ساز شكل گيري بنا، شهر و فضا، را از جنس قدرت و سرمايه دانسته ، كسوت ظهور اجتماعي آن را در كارفرمايي و مديريت سازماني مي داند، كاملا قابل بحث است و نيز اينكه وي اعمال ايدئولوژي را در تصميمات مديريتي در كنار «غيبت آگاهي» و چه بسا هم ارز آن مي داند، نكته اي چندان درست به نظر نمي آيد، ولي بايد گفت آنچه كه به عنوان نتيجه گيري يعني «تجديدنظر و ارزيابي مجدد نقش اعضاي متخصص شكل دهنده ،شهر وعدم پافشاري بر تشكل گرايي و باندبازي » توسط وي مطرح شد، كاملا منطقي و براستي نجات بخش است.

۱۰۰ معمار برتر
012330.jpg
انجمن مفاخر معماري در حال جمع آوري ليست ۱۰۰ معمار معاصر براي كتابي است با عنوان …چهره هاي ماندگار معماري معاصر ايران”
قهاري، مدير عامل و رئيس هيات مديره انجمن، ضمن اشاره به اهميت تدوين تاريخ و تاريخ نگاري معماري معاصر ايران، مي افزايد: …كساني هستند كه در طول تاريخ معماري معاصر ايران يعني در ۷۰ سال اخير به طريقي تاثيرگذار بوده اند؛ قصد اين كتاب جمع آوري و ثبت چهره ها و اسامي اين معماران است...”.
مريم زندگي، عكاس چيره دست كه تا كنون پروژه هاي مشابهي را به ثمر رسانده است، عهده دار مسووليت اجرايي اين كتاب خواهد بود.

نشريه الكترونيكي
012327.jpg
نشريه الكترونيكي و ديواري …معمار امروز” با تلاش دانشجويان دانشگاه آزاد قزوين راه اندازي شد؛ اين نشريه با ويژگي ابتكاري و جالب توجه ديواري و اينترنتي بودن به صورتي توامان سعي در انعكاس معماري روز ايران با رويكردي دانشجويي و نو دارد. اولين شماره آن هم اكنون بر ديوار هاي دانشكده معماري دانشگاه آزاد قزوين نصب شده و در آدرسwww.today architect.com نيز در دسترس علاقه مندان است.محمد افشار در اولين سرمقاله مي  گويد: …معمار امروز هدف نيست تنها مسيري است كه مي كوشد، بي هيچ ادعايي با تعامل در اصل گفت وگو و نقد و بحث هاي تئوري در معماري، دانشجويان را از تك محوري بودن جدا سازد و تا آنجا كه ممكن است آنها را به وضعيت اعضايي متعهد از جامعه جهاني معماران قرن بيستم و يكم سوق دهد...”.

نمايشگاه معماري
012324.jpg
نمايشگاهي از آثار سانتياگو كالاتروا، معمار اسپانيايي در گالري هنر …هنري” در واشنگتن برقرار است؛ مجموعه اي مشتمل از ترسيمات و طرح هاي اوليه تا ماكت هاي آثار ساخته شده كالاتروا از دهه ۸۰ ميلادي تا حال.
كالاتروا را شايد بتوان بزرگترين معمار در زمينه تلفيق صحيح دو زمينه مهندسي ساختمان و معماري دانست؛ كالاتروا كه در عين معمار بودن خود مهندسي زبده در عرصه طراحي سازه مي  باشد با ايجاد تعاملي جالب توجه بين اين دو زمينه توانسته است ديدگاهي زيباشناسانه و تكنولوژيك در حوزه مهندسي سازه ارايه دهد.
آثار كالاتروا را معمولا مي  توان به عنوان نماينده يك معماري با بهره گيري كامل از پيشرفت هاي فن آوري ساختمان دانست.

|  ايرانشهر  |   محيط زيست  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |
|  زيبـاشـهر  |   طهرانشهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |