سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۵۵
ايرانشهر
Front Page

ستون ما
مجموع فن و هنر و علم
زهرا خلعتبري 
قدم هايت كند مي شود وقتي پا به خانه مي گذاري. فضاي خانه تو را به ياد روياهاي كودكي ات مي اندازد. به ياد سادگي و زيبايي توامان مي افتي.
اين خانه روياي روزهاي دوري را در تو برمي انگيزد و خيلي زود با آن مانوس مي شوي.
شگفت انگيز است. تفكر مردي كه انديشه اش همواره بهترزيستن انسان ها بوده، در اجزاي اين خانه و در گوشه وكنار آن ديده مي شود. مردي كه بهترزيستن را آموخت در ميان انسان هاي بي شمار.
پرفسور حسابي سرچشمه قريحه علمي و هنري اين مرز و بوم، كه وصف ذوق علمي اش را در مجلات و روزنامه هاي بسياري خوانده بوديم و بارها از همه جا شنيده بوديم و حالا روبه روي ما هنرش را تجسد بخشيده است. اينجاست كه ذوق هنري اش را در آشيانه گرم ساليان عمر او از نزديك ديديم؛ پدري كه گاه تا هوش كودكانه فرزند پايين مي آيد و گاه هم مسلك  انيشتين تا جايزه جهاني مرد علمي جهان در ۱۹۹۰ بالا مي رود. چگونه مي توان به تصوير كشيد آنچه را كه ما فقط شنيديم؟! او در روزگاري نه چندان دور در ميان ما بود. مردي كه پدر علم نوين ايران نام گرفت. او هم عصرماست. آشنا به چشمان پدرانمان. آشنايي نزديك اما دور.
وارد موزه كه مي شوي، آنچه به چشم مي آيد اشياي به يادگارمانده از اوست. بر ديوار اتاقش تابلوها و نقاشي هاي بسياري از فرهنگ هاي مختلف وجود دارد. در حياط خانه انبوهي از گياهان مختلف ديده مي شود كه غرابت نامانوسي را در چشمان مان مي پراكنند. از همه جاي دنيا نمونه اي گياهي مجموع شده است. اينجا خانه پرفسور حسابي است. خانه اي كه اصلا نشاني از يك منزل معمولي ندارد. آنچه هست، تجلي كوچكي از زيبايي، ذوق و نبوغ است. او چنان دقيق تك تك اجزاي خانه را به هم مربوط كرده كه مجموعه فن و هنر و علم را از جانب او حيرت برانگيز جلوه مي دهد. خانه اي قديمي كه شايد در روزهاي اول كه جزو اموال او شد، يك ساختمان معمولي بود و با حياطي در ميان. اما سال ها تلاش پرفسور، اين خانه را به تبلوري زميني از بهشتي كوچك تبديل كرد. بهشتي ساده و دوست داشتني. جايي براي آرامش يافتن خانواده اش و چه عاشقانه مي گويد پيداي اين خانه از عشق به مكتب استاد. پاي سخن مردي كه بيش از بيست و چهار سال در خدمت او بود و چيزهاي بسياري از استاد آموخت. شايد تكرار اين سخن از مهندس ايرج حسابي چندان بيراه نباشد: «دكتر هميشه مي گفت كه ما تمدن دو هزار ساله را در پيشينه خود داريم. پس بايد طوري رفتار كنيم تا اين تمدن نمايان شود. تمدن يك آمريكايي دويست ساله است. ما بايد از آنها متمايز شويم.»

|  ايرانشهر  |   محيط زيست  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |
|  زيبـاشـهر  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |