نقش كليدي زنان در مبارزه با سوءتغذيه
هنري به نام حفظ موازنه
آگاهي در مورد تغذيه و بهداشت مي تواند گروه هاي كم درآمد را با مصرف بهينه آشنا سازد. در همين روند ايجاد تنوع غذايي به عنوان يك شاخص مهم كيفي در آن چه كه «امنيت غذايي» خوانده مي شود به منظور كاهش خطرات سوءتغذيه مطرح است
|
|
همه از افزايش قيمت موادغذايي آگاه هستند و تأثير آن در سفره خويش را مي بينند.
اما چگونه مي توان به موازنه اي در تهيه موادغذايي مورد نياز بدن و مورد تقاضاي افراد خانواده دست يافت؟
آيا آموزش فرهنگ تغذيه كارساز است؟
آيا مي توان با درآمد محدود به تنوع غذايي دست يافت؟
اشراف به مباني اين امر براي برنامه ريزي دقيق تر كارساز است؟
اهداف آن سال ها
بيش از يك دهه پيش بود در ۱۹۹۰ كه اجلاس جهاني بقاي رشد و حمايت از كودكان با اشاره به موارد زير آغاز شد:
كاهش نرخ تولد كودكان كمتر از ۵/۲ كيلوگرمي به ده درصد
كاهش كم خوني كمبود آهن به ميزان يك سوم
از بين بردن واقعي كمبود ويتامينA و اختلا لات ناشي ازكمبود يد
آگاه ساختن خانوارها از اهميت حمايت زنان هنگام تغذيه با شير مادر طي ۴ تا ۶ ماه اول زندگي كودك پيگيري رشد كودك در همه كشورها به صورت رسمي گسترش دانش و آگاهي همه خانوارها نسبت به امنيت غذايي خانواده
بهداشت كودك
اما با گذشت بيش از يك دهه كشورهاي روبه توسعه در وجه عملي به اين اهداف دست نيافتند و سازمان ملل هم در اين زمينه نتوانست به قله اي كه در نظر داشته برسد، با اين وصف آگاهي در زمينه تغذيه در مقايسه با گذشته بالا رفته و مباحث نظري در زمينه هاي مختلف تغذيه براي بسياري از خانوارها راهگشا بوده اند.
نقش زنان
كارشناساني كه از فرآيند توسعه سخن مي گويند، نقش زنان و دختران را همپاي مردان مي دانند. آن ها به بهره مند ساختن دختران از امكانات آموزشي و همچنين آموختن مهارت ها و فنوني كه آن ها بتوانند به تناسب شرايط جغرافيايي، فرهنگي و اجتماعي خويش در توليد از يك سو و مديريت خانواده از سوي ديگر را تغيير دهند، ياد مي كنند.
هر بار مقوله «سفره خانوار» مطرح مي شود بر نقش كليدي زن تأكيد مي شود. لزوم عنايت به زنان اقشار كم درآمد به عنوان گروهي كه بايد آن ها را براي گريز از سوءتغذيه خانواده ياري كرد، به صورت جدي مطرح است. اين واقعيت بر كسي پوشيده نيست كه بدون در نظر گرفتن زنان كه نيمي از جمعيت را تشكيل مي دهند، دستيابي به بهبود كيفيت سفره خانواده ميسر نيست. بسياري از اين شيوه ها بر اين پايه استوار است كه بهبود تغذيه خانواده صرفاً نه فقط كمي بلكه كيفي هم هست. پذيرش اين تلقي است كه زنان را از قامت انسان هاي منفعل به شركت كننده و تصميم گيرنده بدل مي كند تا آن ها حضور سازنده اي در همه زمينه ها از جمله بهبود سفره خانواده داشته باشند.
دكتر سيد مسعود كيمياگر به عنوان رئيس انستيتو تحقيقات و صنايع غذايي كشور در سال ۱۳۷۵ در مقاله تحقيقي با عنوان «چگونه مي توان فقر تغذيه اي را كاهش داد؟» با اشاره به نقش مولد زن گفته است: «... مطالعات انجام شده نشان مي دهند چنان چه مادر نقش بيشتري در كنترل درآمد داشته باشد، سلا مت خانوار بهتر تضمين مي شود. ضمناً با بروز عواملي نظير افزايش قيمت غذا، افت توليد يا قحطي، سهم نسبي زنان و كودكان از اين فشار بيشتر است.»
او مي افزايد: مطالعات ۱۵ سال اخير در زمينه عواقب كم خوني فقر آهن در كشور نشان داده دو سوم كودكان و زنان جوان از فقر آهن رنج مي برند كه يك سوم آن ها دچار نوع شديد اين كمبود هستند. دليل عمده فقر آهن خصوصاً در كشورهاي در حال توسعه اشكالات جذب آهن نزد كساني است كه عموماً از منابع غذايي گياهي تغذيه مي كنند، حتي اگر ميزان آهن موجود در غذاي مصرفي كافي باشد.»
تنوع يا عدم تنوع غذايي
افزايش آگاهي در زمينه تغذيه و بهداشت، اقشار كم درآمد را به سوي مصرف بهينه سوق مي دهد. در همين روند دستيابي به تنوع غذايي به عنوان شاخص كيفي تعيين كننده در امنيت غذايي به منظور تقليل اثرات ناشي از سوء تغذيه مطرح است. تحقيقات انجام پذيرفته در اقشار مرفه نشان مي دهد خانوارهاي اين قشر به دليل تنوع مواد و محصولات غذايي و همين طور استفاده دائمي از منابع غذايي با كيفيت بالاتر از فقر ويتامين در بدن آن ها و مواردي مثل فقر آهن به ندرت نشاني يافت مي شود.
در عين حال پژوهش هاي انجام شده در مورد تغذيه خانواده هاي ايراني نشان مي دهد مقوله سوءتغذيه ميان افراد خانواده يكسان نيست و زنان، كودكان و سالمندان در برخي موارد بيش از مردان در خطر اثرات ناشي از سوء تغذيه قرار دارند و به نظر مي رسد در تقسيم غذا ميان افراد خانواده، اولويت با نانآور يا آن هايي كه از نظر اقتصادي مولد هستند. آن چه كه در همايش انجام شده در زمينه فقر كه در سال ۱۳۷۵ توسط سازمان برنامه و بودجه برگزار شد، مورد اشاره قرار گرفت و نياز به بررسي جداگانه اي دارد، اما به هر حال خاطرنشان مي كند نمي توان سوءتغذيه را به صورت يكسان براي همه افراد خانواده تعريف كرد و بايد در اين زمينه تحقيق كارشناسانه اي انجام داد.
ضرورت آموزش
در حال حاضر مقوله «آموزش تغذيه» به صورت آموزش هاي فردي و عمومي مطرح است و هدف اصلي آن آشنايي مردم با روش هايي است كه به مدد تغييراتي در عادات غذايي خود بتوانند به تغذيه بهتري دست يابند.
آموزش تغذيه چيزي بيش از ارائه مجموعه اي از اطلا عات علمي است و به قول كارشناسان نه يك «محصول» بلكه يك «فرآيند» است. به عنوان مثال تحقيقاتي كه در زمينه تغذيه صحيح دوران بارداري و اثر آن بر سلامت كودك و مادر انجام گرفته، نمايانگر اهميت آموزش تغذيه در خدمت اين دو گروه است. به عنوان مثال با افزودن مواد پروتئيني به صورت تكميلي و بالا بردن ميزان انرژي دريافتي و روزانه زناني كه از خانوارهاي كم درآمد بودند رابطه مستقيم اين تصحيح تغذيه اي با بالا رفتن وزن، هنگام تولد نوزاد و پايين آمدن ميزان بيماري و مرگ ومير بين نوزادان نشان داده شده.
كارشناسان ساده ترين شكل شكستن اين دور باطل را بالا بردن سطح تغذيه مادران در دوران قبل از بارداري و دوران بارداري مي دانند.آن چه كه مي تواند در دل آموزش هاي تغذيه جاي كليدي بيابد و خانواده ها به اهميت تغذيه زنان در اين دوران به صورت جدي تري برخورد كنند. آن چه كه در خانوارهاي مرفه و قشر متوسط نيز جايگاه جدي خود را نيافته و بسياري از زنان تفاوت رژيم غذايي مناسب با پرخوري را تشخيص نمي دهند.
آگاهي در مورد تغذيه و بهداشت مي تواند گروه هاي كم درآمد را با مصرف بهينه آشنا سازد. در همين روند ايجاد تنوع غذايي به عنوان يك شاخص مهم كيفي در آن چه كه «امنيت غذايي» خوانده مي شود به منظور كاهش خطرات سوءتغذيه مطرح است.
عوامل آسيب پذيري خانوارها
سازمان بهداشت جهاني عوامل اصلي آسيب پذيري خانواده ها در زمينه سوء تغذيه را به قرار زير شمرده اند:
اول: خانواده هايي كه در فقر به سر مي برند.
دوم: خانواده هاي پرجمعيت
سوم: خانواده هايي با سطح دانش و آگاهي كم
چهارم: خانواده هايي كه در محله هاي فقيرنشين شهري زندگي مي كنند.
پنجم: خانواده هايي كه در مناطقي با موادغذايي فصلي و محدود زندگي مي كنند.
ششم: خانواده هايي كه به بيماري هاي عفوني مبتلا هستند.
هفتم: زنان معمولا ً از سوءتغذيه بيشتري در مقايسه با مردان در گروه هاي فوق به سر مي برند.
در اين زمينه زنان وظيفه تهيه موادغذايي، ارائه آن ها و اساساً شكل گيري عادات غذايي افراد خانواده را به عهده دارند ؛ كارشناسان توفيق يا شكست برنامه ها را در گرو شناخت و توجه به اين نقش زنان در جامعه، قلمداد مي كنند و هرچند درآمد خانواده تأثير مستقيمي بر اندازه سفره آن دارد؛ ولي به نظر مي رسد مي توان با برنامه ريزي بيشتر و دقيق تر تنوع بيشتري به سفره خانواده هاي كم درآمد داد و با مقوله سوءتغذيه به صورت عملي تري درگير شد.
|