ستون ما
همسايه مزاحم
مهرداد مشايخي
منطقه وسيعي در شمال تهران كه در اوايل دهه ۷۰ با ميزباني شركت هاي بزرگ داخلي و خارجي در نمايشگاه هاي مختلف نماد رونق مجدد اقتصاد و بازرگاني ايران بعد از جنگ بود، در يك سال گذشته به ميدان چالش مديران شهري تهران و دولتمردان اقتصادي و بازرگاني تبديل شده است. دست كم در سال هاي اخير آنچه كه در درون نمايشگاه موجب رونق، تكاپو و در برخي موارد تمجيد از برگزاركنندگان نمايشگاه هاي مختلف مي شد، در بيرون و در ميان شهروندان نمود ديگري داشت. دسترسي مشكل بازديدكنندگان به نمايشگاه ها و ساعت ها معطل ماندن در خيابان هاي منتهي به اين قسمت از شهر، افزايش بار ترافيك بزرگراه ها و خيابان هاي اطراف كه حتي براي مسافراني كه عازم نمايشگاه نيستند هم مشكل ساز مي شد، افزايش آلودگي صوتي و زيست محيطي ناشي از چندين برابر شدن تردد خودروها و در نهايت كند شدن ارسال تداركات و حمل و نقل شركت كنندگان، تصويري است كه ميليون ها تهراني هنگام برگزاري نمايشگاه هاي پر ازدحام با آن مواجهند.
روالي كه باعث شده است نمايشگاه بين المللي تهران يك همسايه مزاحم براي شهروندان محسوب شود تنها در اين يك سال اخير باعث مشغوليت فكري مسوولان شهري نشده است، اما تصميم گيري در مورد مكاني كه مهمترين همايش هاي بازرگاني غيردولتي در آن برگزار مي شود، از سوي مديران بازرگاني همواره به زماني نامعلوم موكول شده است. چنين روالي البته تنها به اين گروه از مديران اختصاص ندارد. چندي پيش كه مسوولان آموزش و پرورش تهران اعلام كردند از سوي صاحبان مدارس استيجاري در تنگنا قرار گرفته اند و از مجلس خواستند با استفاده از اصل در عسر و هرج بودن مستاجران اين مدارس دست صاحبان آنها را در گرفتن حكم تخليه باز نگذارند، نمايندگان مجلس هفتم اعلام كردند كه در طول اين سال ها بارها به دولت مهلت داده اند تا فكري اساسي براي سامان دادن به وضع اين مدارس بكنند، در حالي كه دولت هميشه در پايان آخرين فرصت ها اعلام كرده در مورد مدارس تهران با بحران مواجه است.
مديران سابق شهري و مسوولان دولتي در حوزه بازرگاني هم سال ها تصميم گيري در مورد سرنوشت نمايشگاه را به تعويق انداختند و نتيجه اين شد كه امروز تصميم نمايندگان منتخب مردم در شوراي شهر و شهرداري بر انتقال نمايشگاه بين المللي تهران به منظور رفاه حال شهروندان و انتخاب كنندگان و پافشاري آنها بر اين تصميم خود، از سوي مديران دولتي كه خود عموما وابسته به يكي از جناح ها و احزاب سياسي هستند غيرطبيعي و حاصل تفكر سياسي منتخبان مردم در رقابت با دولت محسوب مي شود. در جامعه اي كه هر تصميم حياتي و متحول كننده اعم از اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به پاي تعلقات سياسي گروه تصميم گيرنده گذاشته مي شود و افكار عمومي بر خلاف بسياري از كشورها، تصميمات معمول دولتمردان و مديران كلان را ناشي از خط مشي سياسي آنها مي داند، البته دور از ذهن نيست حركتي كه براي آسايش شهروندان و خلاصي آنها از دست همسايه هاي مزاحم صورت مي گيرد يك مانور سياسي تلقي شود. با اين ديدگاه لابد تغيير مكان مجتمع توليدي بزرگي مثل پالايشگاه به خاطر آلودگي هاي زيست محيطي موضع گيري عليه وزارت نفت عنوان شده و تصميم براي جابه جايي كارخانه سيمان به دليل آلوده كردن هواي تنفسي صدها هزار شهروند همسايه آن، فشار بر وزارت صنايع تلقي مي شود. چنين روالي موجب مي شود كه مديران شهر در آستانه تصميم گيري براي هر موضوع حياتي شهري، در ابتدا به تبعات تبليغاتي و سياسي آن بينديشند و چنين مصالحي را به مصالح عمومي شهروندان ارجح بدانند. راهي كه قطعا به بن بست برنامه ريزي شهري منتهي مي شود.
|