حريت- شمار گردشگران ايراني كه به تركيه مي  آيند به بيشترين ميزان خود در ۱۰ سال گذشته رسيد.
آنها بسيار شيك و خوش برخورد هستند و تميز دادن آنها از اروپايي ها در تركيه مشكل است؛ بله، ايراني ها. ايراني ها اكثرا هتل هاي پنج ستاره را براي اقامت انتخاب مي  كنند و در صدر جدول گردشگران ولخرج قرار دارند. اين گردشگران بيشتر از آنتاليا، بدروم و آلانيا بازديد مي  كنند وبراي خبرنگاران تره خرد نمي  كنند؛ به خصوص كه بخواهيد از آنها عكس بگيريد. حقيقت عجيبي در اين خبر نهفته است: استقبال گردشگران ايراني از سواحل تركيه در چهار سال گذشته افزايش يافته است. حدود ۱۰ درصد ايراني ها توان مالي گذراندن تعطيلات در خارج از كشورشان را دارند و سالانه حدود ۵/۳ ميليون ايراني تعطيلات را خارج از ايران مي  گذرانند و بيشتر دبي را ترجيح مي  دهند. به اين دليل صاحبان صنعت گردشگري تركيه درصددند اين رقيب بزرگ را با افزايش امكانات در تركيه شكست دهند. گردشگران ايراني به سواحل تركيه علاقه دارند و گشت و گذار در منطقه و كشف مكان هاي جديد را هم در برنامه خود قرار مي  دهند.
براي ترك ها جالب است كه هر ايراني در هفته ۵۰۰ دلار در تركيه خرج مي  كند و بيشتر لباس و لوازم خانه مي  خرد. مدت اقامت هر ايراني در تركيه به طور متوسط ۱۵ روز است. حدود ۸۰ درصد اين گردشگران از طريق خطوط هوايي به تركيه سفر مي  كنند و ۲۰ درصد نيز با اتوبوس به تركيه مي  روند.
آمار نشان مي  دهد ميزان گردشگران ايراني كه به تركيه سفر مي  كنند ۴۰ درصد رشد داشته است. در سال هاي ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۳ به ترتيب ۱۱۹ هزار، ۲۳۱ هزار، ۳۶۱ هزار، ۳۵۱ هزار، ۳۳۱ هزار، ۳۰۴ هزار، ۳۵۱ هزار، ۳۸۰ هزار، ۳۲۷ هزار، ۴۳۲ هزار و ۴۹۴ هزار ايراني از تركيه ديدن كردند.
مديران آژانس هاي مسافرتي تركيه معتقدند در سال ۲۰۰۵ اين ميزان به يك ميليون نفر نيز خواهد رسيد، زيراتنها كشور اروپايي كه ايراني ها به راحتي مي  توانند به آن سفر كنند، تركيه است. به گفته مدير يكي از آژانس هاي معروف تركيه توجه به گردشگران ايراني يكي از راه هاي خوب كسب درآمد در تركيه است.

ايرنا - اگر از ساعت ۹ شب به بعد هم در خيابان بوديد باز هم به ايستگاه اتوبوس سري بزنيد. شايد باورش مشكل باشد، اما اتوبوس هاي شركت واحد براساس يك طرح از ساعت ۹ شب به بعد هم كار مي كنند، گرچه نه در تمامي خطوط. اتوبوس هايي كه در اين ساعت از شب كار مي كنند يا فقط براي اين ساعت ها كار مي كنند يا به عنوان اضافه كار حاضر شدند بعد از پايان شيفت كاري صبح، رانندگي در شب را نيز تجربه كرده و يكي از رانندگان اين طرح باشند. معاون بهره برداري شركت اتوبوسراني تهران و حومه درباره راه اندازي اين طرح گفت: در سال گذشته از بهره برداري ۳ خط اتوبوس شبانه نتايج بسيار مثبتي به دست آمد.
حسين تيموري كرماني افزود: با توجه به استقبال مردم، خطوط شبانه اتوبوس ها تا ۱۰ خط در سال جاري افزايش پيدا مي كند. اتوبوس هاي شبانه از ساعت ۹ شب تا ۵ صبح و با قيمت ۱۰۰ تومان كه به صورت نقدي دريافت مي شود، در اختيار شهروندان قرار دارند. اين اتوبوس ها در مسيرهاي تعيين شده فعال هستند.
و اما قيمت، چرا آقاي تيموري؟
«از آنجا كه اين تقاضا بسيار محدود است، ما نرخ ۱۰۰ توماني را تعيين كرديم ولي با نرخ كرايه اي كه خودروهاي شخصي دريافت مي كنند، قابل قياس نيست.»
نكته جالب توجه حرف هاي او اين است كه در اين خطوط مساله امنيت جاني و مالي شهروندان، به خصوص بانوان لحاظ شده است. مسيرهاي تعيين شده ميدان تجريش، خيابان وليعصر(عج)، ميدان امام خميني(ره)، دپوي شرق و بيمارستان امام خميني (ره) هستند. بنابراين شب ها هم مي توانيد از امنيت جيبتان مطمئن باشيد. ۱۰۰ تومان براي تهران گردي... براي يك دربست، در اين ساعات چقدر بايد پياده شويد؟

عليرضا آشوري -نام هاي بزرگي در علم پزشكي و زيست شناسي مطرح شدند كه خدمات برجسته آنها برگ هاي زريني از تاريخ علم را تشكيل مي دهد. ولي بي ترديد ازميان تمام اين نام ها و نتايج بي بديل تحقيقات و زحمات آنها، چند نام هميشه بالاتر و برتر از بقيه قرار خواهد داشت كه يكي از اين نام ها نام «فرانسيس كريك» است؛ مردي كه به اتفاق جيمز واتسون توانست ساختار DNA را كشف كند.
اين دانشمند بزرگ ۲۹ جولاي سال جاري ميلادي در سن ۸۸ سالگي دار فاني را وداع گفت. علت مرگ كريك سرطان پيشرفته كولون گزارش شده است.
فرانسيس كريك در شهر نورتهمپتون انگلستان به دنيا آمد. او در اوايل دهه ۱۹۵۰ با همكاري جيمز واتسون تحقيق بر روي ساختار ژنتيك موجودات زنده يعني DNA را در دانشگاه كمبريج انگلستان آغاز كرد. حاصل تحقيقات بي نظير اين دو دانشمند در سال ۱۹۶۲ جايزه نوبل را نصيب آنها ساخت.
كشف ساختار DNA جدا از ايجاد پيشرفت هاي باورنكردني در تمام ابعاد و اجزاي علوم زيست شناسي و شاخه هاي مرتبط با آن، باعث تولد علمي شد كه در حال حاضر اصلي ترين تحقيقات و پيشرفت هاي علمي در زمينه بيولوژي را به خود اختصاص داده است يعني علم ژنتيك.
همكار او جيمز واتسون مي گويد: «همواره فرانسيس را با تمركز حواس غيرعادي اش به ياد مي آورم. او در حين تحقيقات راه هاي متعدد و متفاوتي را پيشنهاد مي كرد، مهرباني و تيزهوشي او هميشه به من اعتماد به نفس مي داد.» جيمز واتسون مي افزايد: «او طوري با من رفتار مي كرد انگار كه من يكي از اعضاي خانواده اش هستم. آن دو سالي كه با هم در يك اتاق كوچك در دانشگاه كمبريج كار مي كرديم براي من واقعا يك موهبت تمام عيار به حساب مي آمد. هميشه دلم مي خواست در كنارش باشم و با او صحبت كنم تا دم مرگ هم همواره با هم بوديم. دلم برايش تنگ شده است.»
پرفسور ريچارد گاردنر، استاد انجمن سلطنتي تحقيقات دانشگاه آكسفورد مي گويد: «از وقتي با كريك در دانشگاه كمبريج آشنا شدم، فهميدم كه او يكي از بزرگترين نوابغ قرن بيستم است. او تئوريسين و محقق فوق العاده اي بود. او در حالي كه افراد دور و برش مدام در حال بحث و جدل بودند، مستقيم به قلب مشكلات وارد مي شد.»
مت ريدلي محقق و نويسنده درباره كريك مي گويد: «او فقط يك دانشمند و كاشف بزرگ نبود. او دريافت كه ژن ها، كدهايي هستند كه روي مولكول DNA درج شده اند و كشف كرد اين كدها تنها با سه حرف نوشته مي شوند. اين كشفيات بي نظير جايگاهي رفيع در جهان علم براي او ايجاد مي كند. مي توانم جايگاه او را صرفا با نيوتن، داروين و انيشتين مقايسه كنم.»
كريك در سال ۱۹۵۹ به عضويت انجمن تحقيقات سلطنتي درآمد. اين عضويت نه به خاطر مطالعات او بر روي DNA بلكه بيشتر به خاطر تحقيقاتش در زمينه پروتئين ها و ويروس ها به دست آمد. او در سال ۱۹۷۲ مدال سلطنتي و در سال ۱۹۷۵ مدال درجه يك انجمن تحقيقات سلطنتي را از آن خود كرد.
لرد مي، اهل آكسفورد، رئيس انجمن تحقيقات سلطنتي گفت: «كمك هاي فرانسيس كريك به علم بي مانند است و كشفيات او علم زيست شناسي سلولي و مولكولي را به سمت دوراني طلايي رهنمون ساخت. مرگ او براي جوامع علمي ضايعه اي دردناك است.»
ريچارد مورفي رئيس موسسه تحقيقاتي سالك و مسوول اجرايي اين موسسه مي گويد: «فرانسيس كريك همواره به عنوان يكي از درخشان ترين و تا ثيرگذارترين چهره هاي علمي در طول تاريخ، به يادآورده خواهد شد.»

«نوزاد»، «لازاروس» و «رستوران» نام سه نمايشنامه «سيروس ابراهيم زاده» است كه به تازگي منتشر شده اند. «در جنگ وحشيانه عراق با ايران، طي هشت سال، روزان و شبان مرگبار، از ترس برخود مي  خنديد... گاهي جلوي جمع و بيشتر در خلوت! آيا مضحك نيست كه مثلا انسان تنها در لحظه مرگ با همنوع خود به مساوات كامل مي  رسد؟ پير و جوان، بي چيز و دارا، كودن و هوشمند، زشت و زيبا و... همه در طليعه «نا بودن» يكسان مي شوند؛ سيروس ابراهيم زاده در ابتداي نمايشنامه نوزاد چنين مي   نويسد.
ابراهيم زاده در حالي كه بيش از يك دهه از پايان جنگ تحميلي گذشته بود و بسياري ترسيدن هاي چسبناك و مرگ آلود آن روزگاران را فراموش كرده بودند اين نمايشنامه را به خرج خود و ياران بازيگرش به روي صحنه برد. «در سال ۱۳۷۰ اين طرح را نوشتم. سه بار بازنويسي ممتد و دوبار و اندي به تمرين هاي كوتاه و بلند كشانده شد... و سرانجام به روي صحنه رفت.» خود مي  گويد:«كمدي را براي فرافكني وحشت هايم انتخاب كرده ام. چرا كه هنوز واهمه انفجار بمب در همه جا- حتي جنين مادران- مرا رها نمي كند.»
«فريبرز عرب نيا» و «سولماز غني» اين نمايش را ۴۵ شب بازي كردند. در نقش مسبوقي و بئاتريس.اما ابراهيم زاده درباره لازاروس مي  گويد: «لازاروس را سال ها پيش نوشته ام در غرب و تنهايي و در كنار آسمانخراش هايي كه مظهر تمدن و تكنولوژي مغرب زمين است. نگارش اين اثر زماني اتفاق افتاد كه پرده از نيم روي سرخ جهان بر افتاد و اعتباري ۷۰ ساله فروپاشيد.»
او ابتدا مي  خواست لازاروس را با يك عكس و تك نفره اجرا كند «روي صحنه فقط من باشم و عكس يار جدا افتاده ام «ناتاشا»... و خنده ها و گريه هاي جهانشمول خانوادگي» اما ضرورت هاي نمايشي سبب شد لازاروس هاي جوان  مرگ را نيز وارد بازي كنم.
نمايشنامه «رستوران» نيز براي نخستين بار در ۷ آوريل ۲۰۰۱ در دانشگاه «امري آتلانتا»ي آمريكا روي صحنه آمد. سپس در شهرهاي ديگري چون لس آنجلس، سن ديه گو، واشنگتن و ميامي اجرا شد. سيروس ابراهيم زاده اين طور ادامه مي  دهد: «در شهريور۸۰ نيز به مدت ۴۳ شب در نياوران به روي صحنه رفت.»
ابراهيم زاده پيش از اين گفته بود: «در سال هاي ۸۸ تا ۹۳ در آمريكا كار و زندگي كرده ام و شاهد ظهور و سقوط زندگي  هاي بسياري در اين صحنه بودم. فكر اين نمايشنامه در اين لحظه ها خطور كرد.»
به نظر آمريكايي هايي كه نمايش او را ديده اند اين نمايش به نشان دادن فاجعه مهاجرت پرداخته است و از نظر برخي منتقدان ايراني براي كساني كه اين وسوسه را دارند لحظات تامل بر انگيزي دارد. اينك هر سه نمايشنامه «لازاروس»، «رستوران» و «نوزاد» توسط نشر ثالث به چاپ رسيده است. هر كدام از آنها بين ۵۰ تا ۵۵ صفحه دارند و با قيمت ۵۰۰ و ۵۵۰ تومان به فروش مي  رسند.
توضيح: در فوتبال اصطلاحي است براي بازيكني كه در يك بازي سه گل بزند، «هت تريك». آيا اين تيتر براي چاپ سه نمايشنامه ابراهيم زاده مناسب است؟

در طول دو هفته علاقه مندان به هنر نقاشي در نگارخانه ثلاث در خيابان كريمخان زند تهران از آثار نقاشي «شاهين نوروزي» كه در نخستين نمايشگاه او عرضه شده بود، ديدن كردند.
از ويژگي هاي آثار اين هنرمند نگاه واقعگرايانه او به زندگي شهر و شهروندان و ثبت چهره ها و رفتارها بر مبناي روانشناختي تيپ هاست.
شاهين نوروزي مي  گويد زماني كه در دبيرستان تحصيل مي  كرد به نقاشي روي آورد. دقت در چهره مردم، در اتوبوس، پياده روها، حياط دبيرستان و حتي در كلاس درس و ترسيم فيگورهاي مختلف از هر آنچه بر ذهن او مي  نشسته است، پيش درآمدي براي طراحي و نقاشي جدي تر در سال هاي بعدي بوده است.
آثار نقاشي آيدين آغداشلوو تصويرسازي هاي همت آهويي، برايش الهام بخش بوده اند و بسيار مجذوب آثار نقاشي بزرگاني همچون «هنري ماتيس» و «مونه» بوده است.
نوروزي مي  گويد: «ابتدا با آبرنگ شروع كردم، اما رنگ روغن تجربه هاي بيشتري را به من آموخت. از جمله، دريافت سريع حسي از يك موضوع و به ثمر رساندن آن، بدون از دست دادن فرصت است.»
بيشتر آثار اين هنرمند با اغراق هاي شديد به وجود آمده اند. خود او مي  گويد كه اكسپرسيونيسم، به يك نقاش فرصت بيشتري براي انتقال حسي موضوعات و مفاهيم مي  بخشد. در ثبت رفتارها و حتي دگرگوني هاي چهره كه گوياي واقعيات دروني ماست، اكسپرسيونيسم و اغراق شيوه بهتري است.
بيشترين آثار و تامل «نوروزي» متوجه سوژه  هاي انساني است. توضيح مي  دهد كه آدمي يكي از عالي ترين مظاهر هستي است. هستي، بودن و جاري شدن است. رفتار و حالات انسان، الهام بخش نقاشان براي توضيح اين بودن هاست.
و بالاخره، شاهين نوروزي در ميان رنگ ها با رنگ زرد بيشتر مانوس است و اين گرايش را درآثار او نيز مي  توان ديد.
مي  گويد: زرد، مجذوب كننده است، البته از نظر من، شما هنگام عبور از يك خيابان، تا دوردست، اولين رنگي كه نگاه شما را جذب مي  كند، رنگ زرد است، حتي اگر برخي تعابير در مورد گل زرد و... را نيز در حافظه مان ثبت كرده باشيم نمي توانيم از جاذبه و عظمت رنگ زردچشم بپوشيم. خب، ممكن است نظرها مختلف باشد. من ديدگاه خودم را بيان كردم.

ممنوعيت فارنهايت ۱۱/۹ در كويت 
كويت، اصلي ترين حامي آمريكا در منطقه خاورميانه، نمايش فيلم جنجالي فارنهايت ۱۱/۹ از ساخته هاي كارگردان مشهور آمريكايي مايكل مور رابه خاطر اهانت به خانواده سلطنتي سعودي و محكوميت تهاجم آمريكا به عراق ممنوع كرد. عبدالعزيز بودستور از ناظران كيفي سينما در وزارت فرهنگ اين كشور در اين خصوص گفت: ما قراردادي باكشورهاي دوست به ويژه عربستان داريم و اين اصلي ترين علت ممنوع كردن اين فيلم است. او همچنين تاكيد كرد اين فيلم توهين مستقيم به خانواده پادشاهي عربستان است و در آن آمده است كه اين خانواده علايق مشتركي با جرج بوش، رئيس جمهوري آمريكا دارند. فيلم فارنهايت ۱۱/۹ در جشنواره كن كه چند ماه قبل برگزار شد به عنوان بهترين فيلم انتخاب شد. كويت محل استقرار نيروهاي آمريكايي در حمله به عراق و سقوط ديكتاتور سابق اين كشور، صدام حسين بود.
كلينتون مجري كمدي مي  شود
بيل كلينتون رئيس جمهور سابق آمريكا را كه حتمابه خاطر مي  آوريد. به ايشان پيشنهاد شده كه مجري يك برنامه كمدي شود. مدير يك شبكه تلويزيوني به او پيشنهاد داده كه يك برنامه زنده را شنبه شب ها روي آنتن ببرد كه جنبه كمدي داشته باشد.
مدير اين شبكه مي  گويد: ما پيشنهاد را به كلينتون داده ايم و بستگي دارد كه او اين پيشنهاد را قبول كند يا خير. هفته گذشته نيز كلينتون در يك برنامه تلويزيوني حاضر شد و اين توجه اين مدير را جهت ساخت برنامه با حضور وي جلب كرده است. البته آقاي كلينتون دستي بر قلم نيز دارد و بالغ بر ۵/۱ ميليون جلد از كتاب او با نام «زندگي من» از ماه خرداد تاكنون به فروش رسيده است. به احتمال زياد بيل پيشنهاد اين مدير را قبول خواهد كرد و مردم شاهد حضور او در يك برنامه كمدي خواهند بود.