يكشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۶۰
دامپزشكي فعلا  مهم نيست
تخصص لاي جرزي!
اين گزارشي است كه از گفت و گوي اتفاقي با چند دامپزشك ناراضي بيرون آمد. اگر فكر مي كنيد خلا ف اين است براي ما بنويسيد
012687.jpg
معصومه صفايي 
دامپزشكان به جز گاو، گوسفند ومرغ، تخصص هاي ديگري هم مي توانند داشته باشند و در زمينه هاي بسيار علمي تر، تخصصي تر و پيچيده تري كه معمولا در فيلم ها ديده ايم مي توانند ياريگر مثلا اكولوژيست ها باشند
خب، اين يك واقعيت است كه تا واژه دامپزشك را مي شنويم ياد مداواي گاوها، گوسفندها، كنترل مرغداري ها و از اين دست موارد مي افتيم.
به قول يكي از افراد همين قشر: «مشكل اينجاست كه در كشور ما دامپزشكي را فقط در گوشت، مرغ، تخم مرغ و ...خلاصه مي كنند، در حالي كه دامپزشكي تنها رشته اي است كه در جهان براي ورود به آن آزمون هوش به عمل مي آيد.» راست مي گويند. چرا كه دامپزشكان با ده ها آناتومي مختلف از جانوران متفاوت سر و كار دارند، از پلنگ، يوزپلنگ، خر و گاو تا مرغ و قرقاول و عقاب و ... پس بايد ازنظر هوش و قابليت هاي ذهني، حتي يك سر و گردن از بقيه درگيران رشته هاي پزشكي هم بالاتر باشند.
دامپزشكي در كشور ما هنوز جايگاه بايسته را ندارد، اين واقعيتي تلخ است كه پيامدهاي بسيار زيانباري را به همراه دارد و حيات وحش ايران را با خطرات بسيار جدي مواجه كرده. كل ها، در كوير گروه گروه مي ميرند و فوك ها در خزر، شايد هنوز كسي به اين موضوع فكر نكرده كه دامپزشكان به جز گاو، گوسفند ومرغ، تخصص هاي ديگري هم مي توانند داشته باشند و در زمينه هاي بسيار علمي تر، تخصصي تر و پيچيده تري كه معمولا در فيلم ها ديده ايم مي توانند ياريگر مثلا اكولوژيست ها باشند.
دكتر حسين فاميل اسدي، دامپزشكي كه دكتر هرمز اسدي را در پروژه فوك هاي خزر همراهي مي كرد مي گويد: «اكولوژيست ها و دامپزشك ها بايد در ارتباط تنگاتنگ با يكديگر باشند. كارشان بسيار به هم نزديك است و در بسياري از موارد كار كردن يكي بدون ديگري امكان پذير نيست.» البته بماند كه وضعيت اكولوژيست ها هم دست كمي از دامپزشكان ندارد. اين يك واقعيت است كه در فرهنگ ما هنوز جايي براي مسايل به اصطلاح لوكس وجود ندارد. حيات وحش يك كار لوكس است و مال آدم هاي شكم سير. اصلا مال خارجي هاست، ما كه نمي توانيم شلوار كوتاه بپوشيم و توي جنگل راه بيفتيم! تازه اگر هم يك روزي در پروژه هاي خيلي مهم و علمي مان احتياجي به اين كارها بود بهتر است كه يا از روي كارشان كپي بزنيم، البته بدون توجه به شرايط هاي متفاوت زيستي، رفتاري، اكولوژيكي و ... يا در نهايت اگر پول خوبي از مجامع جهاني بگيريم از يكي از دستيارهايشان دعوت مي كنيم به كشورمان بيايند و خوش باشند.
هيچ كس حتي فكرش را هم نمي كند كه شايد بر فرض محال در بين دامپزشكان و اكولوژيست هاي خودمان هم كسي باشد كه تخصصش به درد ما بخورد. البته خب، كساني هستند كه تخصصشان به درد خارجي ها خورده ولي به درد ما...
تازه اگر آنها هم بعد از كلي دوندگي، ترجيح نداده باشند طبق رويه قبلي شان آكتور فيلم هاي خارجي باشند. خب حق هم دارند، تا كي با يك كيف پر از اطلاعات و پيشنهاد از اين سازمان به آن اداره و از اين مركز به ظاهر تحقيقات به آن انستيتو بروند؟
يكي از دامپزشكان گله مند مي گويد: «يك جرقه در ذهن يك اختراع است. نبايد اين فرصت ها را از دست داد. متاسفانه اگر بهترين طرح را هم ارايه بدهي و حتي اگر حاضر باشي خودت مجاني پروژه را انجام بدهي، بعد از كلي كاغذبازي اگر خيلي لطف داشته باشند مي گويند:«خيلي عالي است. اين كار را حتما انجام بدهيد. ولي ما شرمنده ايم.» خلاصه مشكلات از اين دست زياد است، ولي با اين حال هنوز هم بعضي ها هستند كه با تمام اين مشكلات بدون توجه به درگيري هاي درون سازماني پا به ميدان مي گذارند و وارد گود مي شوند. مثل سه دامپزشكي كه دل را به دريا زدند و به همراه دكتر اسدي پروژه فوك درياي خزر را به عنوان پايان نامه خود انتخاب كردند.
دكتر بهمن كيايي، دكتر نيما نجفي تبريزي و دكتر حسين فاميل اسدي كه به همراه دكتر هرمز اسدي تيم تحقيقاتي فوك خزر را تشكيل دادند و كارشان را از اواخر سال ۷۹ شروع كردند، بدون پشتوانه مالي. از آنها پرسيديم كه چرا از مراكز وابسته درخواست كمك مالي نكرديد؟ «اين كار را كرديم يك بار به سازمان حفاظت محيط زيست مراجعه كرديم. خب آنها بيشتر تاكيدشان روي مسايل مالي بود و از ما براي اين كار توجيه اقتصادي مي خواستند كه مثلا اگر ما اين مقدار بودجه بگذاريم و هزينه كنيم، چقدر به ما باز مي گردد؟! كارهاي تحقيقاتي هم كه معمولا توجيه اقتصادي ندارند.»اما اين تيم به خاطر علاقه شان كارشان را ادامه دادند، با تمام سختي ها.
دكتر حسين فاميل اسدي مي گويد: «با شرايط سختي كار كرديم. هوا خيلي سرد بود. مدام باران مي باريد، فصل پاييز بود و بادهاي سرد، لاشه فوك ها را در ساحل پراكنده بود، بدن فوك ها به دليل چربي زيادي كه دارد خيلي زود و به طرز وحشتناكي فاسد مي شود، در واقع مي گندد و ما بايد اين لاشه ها را جمع آوري مي كرديم و به محل اسكانمان مي برديم. نزديك بود به خاطر بوي بد لاشه ها ما را از محلي كه دراختيارمان گذاشته بودند اخراج كنند. ما در منطقه گوده انزلي مستقر بوديم. حتي يادم است كه اولين بار كه چاقو را روي جسد فوك گذاشتيم عكاسمان غش كرد، البته از شدت بوي تعفن. بالاخره هر چه بود اين كار را انجام داديم.»
ولي خب، مگر چند تا از آدم هايي كه كله  شان كار مي كند به اندازه كافي پول دارند كه فقط به خاطر عشق و علاقه شان كار كنند و يك سال وقت و پول و تخصصشان را بگذارند كه پايان نامه بنويسند. كاشكي يك نفر هم اين آدم هاي با كله بي پول را تحويل مي گرفت.
و اما سازمان دامپزشكي كشوربر مي گردد به سال ۱۳۰۳ و اينكه اصلا چطور شد كه به اين نتيجه رسيدند چنين تشكيلاتي لازم است و اين هم بر مي گردد به اپيدمي بيماري طاعون گاوي. گسترش طاعون گاوي باعث شد كه قانون تشكيل اداره دفع آفات حيواني در دي ماه سال ۱۳۰۳ به تصويب مجلس شوراي ملي برسد. به اين ترتيب شعبه مخصوصي به نام دفع آفات حيواني و سرم سازي تحت نظارت موسسه پاستور تاسيس شد. در سال ۱۳۱۴ اداره دامپزشكي كل كشور تاسيس شد و موجبات داير شدن اداره دامپزشكي در مراكز استان ها و شهرستان ها تحت نظر مستقيم اداره دامپزشكي كل كشور را فراهم ساخت. در همين سال دكتر حامدي به رياست اداره دامپزشكي كل كشور منصوب شد و مدرسه عالي بيطاري و موسسه حصارك و دامپروري حيدرآباد و كشتارگاه نيز تحت نظر اين تشكيلات قرار گرفت. در آن زمان قانون جلوگيري از امراض مسري حيوانات و ضدعفوني كردن پشم و پوست آنها تصويب شد، ولي تا سال ۱۳۱۹ جنبه اجرايي پيدا نكرد اما در آن سال شيوع بيماري مشمشه موجب آن شد تا دولت پشتيبان اين مصوبه شود. از سال ۱۳۲۵ بنا به مصوبه هيات دولت مبني بر تشكيل بنگاه كل امور دام متشكل از اداره كل دامپروري و اداره كل دامپزشكي و قرار گرفتن اداره دامپزشكي استان در تشكيلات اداره كل كشاورزي، سازمان نوپاي دامپزشكي شكل گرفت. اين حركت نقطه عطفي در تاريخ دامپزشكي ايران شد، چرا كه بروز بيماري طاعون گاوي در آن سال و تلفات سنگين ناشي از آن، باعث شد نقش حياتي دامپزشكي در مهار و ريشه كني آن روشن شود و در نهايت سال ۱۳۴۸ تشكيل دامپزشكي و بازنگري تشكيلات آن را باعث شد.

فوكها
012681.jpg
دكترهرمز اسدي ، اكولوژيست ،لا شه فوك را مي شكافد و از بافت هاي احتمالا  مسموم نمونه برداري مي كند.
012678.jpg
از واگن حمل ماهيان خاوياري براي حمل فوك ها استفاده مي شود.سه دكتر دامپزشك تيم ، در سرماي شديد مشغول كارند.
012672.jpg
توله فوك سقط شده در اثر آلودگي هاي موجود در درياي خزر از جمله آلودگي هاي نفتي ، سموم كلره وPCB .

۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۸۸۴/۷ تومان
012684.jpg
يكبار ديگر صفرهاي اين عدد را بشماريد. خسارت زيست محيطي است كه در زمان جنگ عراق و كويت به ايران وارد شده، يعني ۹ ميليارد دلار.
مشاور وزير امور خارجه با بيان اينكه دعاوي زيست محيطي ايران در جنگ كويت از سوي سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت جهادكشاورزي، ميراث فرهنگي و شيلات كشور، مراحل نهايي خود را در كميسيون غرامات سازمان ملل متحد سپري مي كند، به ايسنا گفت: «مقرر شده تا اين دعاوي ماه نوامبر در شوراي حكام كميسيون غرامات سازمان ملل متحد مطرح شده و به تصويب نهايي برسد.» قائم مقام ستاد خسارات جنگ عراق عليه كويت ادعاي ايران در خسارات زيست محيطي ثبت شده در كميسيون غرامات سازمان ملل متحد را بالغ بر ۹ ميليارد دلار عنوان كرد و گفت: «با توجه به بالا بودن رقم خسارات زيست محيطي مورد ادعاي كشورهاي منطقه، هماهنگي سه جانبه اي بين كشورهاي ايران، كويت و عربستان جهت تنظيم چگونگي پرداخت غرامت كميسيون ايجاد و مقرر شد در جلسه ماه اكتبر اين ۳ كشور بررسي شود.» سيدمجتبي ارسطو هماهنگ كننده ملي خسارات زيست محيطي جنگ عراق عليه كويت گفت: «براساس قطعنامه شوراي امنيت، كميسيون غرامات بايد تا پايان سال ۲۰۰۴ پرداخت كشورها را به اتمام برساند.» به گفته وي با تصويب پرداخت غرامات بخش زيست محيطي در ۲ ماه آينده، پرونده غرامات اين جنگ بسته مي شود.
براساس قطعنامه ۶۸۷ شوراي امنيت سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۱ كه عراق را مسوول جنگ كويت معرفي كرد، كميسيوني تعيين شد تا از فروش نفت عراق به كشورهايي كه بر اثر اين جنگ زيان و خسارت ديده اند، غرامت پرداخت شود.

احداث يك پارك ملي بزرگ در آفريقا
012693.jpg
در مراسمي كه در آن بيش از يك هزار شهروند ايبوآيلند و حومه، مدير آژانس توسعه فرانسه و وزير توريسم كشور موزامبيك شركت داشتند، توافقي براي احداث پارك ملي كويريمباس به امضا رسيد و قرار شد بودجه لازم براي اين كار تامين شود.
دولت فرانسه پرداخت مبلغ ۲/۴ ميليون يورو را پذيرفت و صندوق جهاني حيات وحش (WWF) نيز پرداخت ۰۶۵/۱ ميليون يورو را به عهده گرفت. اين بودجه بايد ظرف ۵ سال براي تكميل پروژه پارك كوير يمباس هزينه شود.
اين پروژه شامل احداث زيرساختار پارك، خريد تجهيزات، آموزش، محيط بانان، حفاظت و مطالعه تنوع زيستي و دست آخر سرمايه گذاري در پروژه هاي اجتماعي به منظور بهتر ساختن وضع معيشت اهالي ساكن در پارك- كه تعدادشان حدود ۵۰۰ هزار نفر است- مي  باشد و كل اين مبلغ بايد ظرف ۵ سال فازهاي مختلف پروژه را تامين كند.
پارك ملي كويريمباس در ژوئن سال ۲۰۰۲ به تقاضاي ساكنان آن پي ريزي و در سال ۲۰۰۳ طرح مديريتي آن تصويب شد. اين منطقه به سبب غناي بيولوژيك فوق العاده، بسيار شاخص است اما جوامع ساكن در آن از مسايلي چون منازعه بافيل ها (!)، خاك ضعيف، بيماري درختان نارگيل و چيزهايي از اين قبيل در رنج  هستند. در نواحي ساحلي پارك ماهيگيري بي  رويه در طول ساليان باعث كم شدن ميزان ماهي و اثرات نامطلوب بر زندگي ماهيگيران شده است.
با تاسيس و تكميل اين پارك بسياري از مشكلات مردم حل خواهد شد و بودجه هاي مخصوص براي رفاه زندگي ساكنان از راه هاي موافق محيط زيست هزينه خواهد شد.

خطر تغييرات آب و هوايي بر سلامت بشر
012690.jpg
با افزايش گرماي جهاني، سلامت ميليون ها نفر از افراد به خطر خواهد افتاد.
افزايش درجه حرارت به انتشار بيماري هاي ناشي از آب كه توسط حشرات پراكنده مي شوند كمك مي كند. حتي به گفته دانشمندان افزايش ميزان كمي از دما صدها ميليون انسان را در معرض ابتلا به بيماري مالاريا قرار خواهد داد. از طرفي، تغيير الگوي بارش، موجب آسيب به زمين هاي كشاورزي و در نتيجه سوءتغذيه ميليون ها نفر خواهد شد.
برخي از دانشمندان پيش بيني كرده اند دماي جهاني تا سال ۲۰۳۰ به دليل اثرات گلخانه اي ناشي از آلودگي گاز هايي چون دي اكسيد كربن در اتمسفر، چندين درجه افزايش خواهد يافت.
افزايش بيماري مالاريا: يكي از اثرات افزايش دما، گستردگي بيماري مالاريا در كشورهايي است كه بيماري هاي همه گير بومي در آنها رايج باشد. افزايش دما به پشه هاي ناقل مالاريا اجازه مي دهد در بسياري از كشورها از جمله ممالك اروپايي كه در حال حاضر اين بيماري مشكلي را پديد نياورده است، حضور يابند.
كريستين ليتنو، معاون مديركل سازمان سلامت جهاني (WHO) گفت: مبرهن است، تغييرات آب و هوايي اثرات بسيار عميقي برسلامت افراد سراسر جهان به جاي خواهد گذاشت. يكي از تمهيدات بزرگ براي كودكان جهان بيماري هاي اسهالي است كه افزايش گرما و رطوبت شيوع آن را به همراه خواهد داشت.
سوءتغذيه: كشورهايي چون هند، بنگلادش، ميانمار و ويتنام كه زراعت برنج در آنها وابستگي شديدي بر فصل قابل پيش بيني بادهاي موسمي دارد، با تغييرات آب و هوا، از افزايش بيماري سوءتغذيه رنج خواهند برد. در عوض برخي كشورها مانند چين، از تغيير آب و هوا بهره مند خواهند شد. اثرات ديگر تغيير الگوهاي آب و هوايي افزايش آلودگي هوا، افزايش اثرآلرژي ها و همچنين ايجاد پديده هايي چون موج گرم اروپايي، سيل، توفان و قحطي خواهد بود.
ترجمه: الهه جوادي

ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
012675.jpg
نوشته: دكتر ريموندريتمارس 
قسمت پنجاه و هشتم 
اين بخش هاي كار خيلي خوب انجام گرفت و مار با ابهت تمام از كنده بيرون آمد و چون با خدنگ ماركش مقابل شد، تن راست كرد و با سر و كله پهن و تهديدآميز رو به خدنگ ايستاد، اما خدنگ ناقلا چنان سريع، تقريبا در يك چشم به هم زدن، او را كشت، طوري كه بيش از چند ثانيه فرصت فيلمبرداري پيدا نكرديم و آن همه زحمت عملا هيچ شد.
آنقدر براي درست كردن صحنه زحمت كشيده بوديم كه حيفمان آمد بدون تلاش براي فيلمبرداري مجدد، آن را خراب كنيم، پس سفارش يك كبراي ديگر را تلفني به يك فروشنده حيوانات در لندن داديم. محموله يك ماه بعد رسيد و تا آن وقت وضعيت هنرپيشگان اصلي عوض شده بود. اين بار كاري كرديم كه مار به فضاي باز صحنه عادت كند و آنجا را چون خانه خود بداند، البته دور تا دور صحنه با صفحه هاي شيشه اي حفاظ بندي شده و فقط صفحه شيشه اي وسط قابل جابه جايي بود تا دوربين بتواند كار خودش را انجام دهد. خدنگ را به سرازيري درون كنده تو خالي هدايت كرديم. جنگي كه در گرفت ديدني بود. سرانجام پس از يك نبرد جانانه خدنگ برنده شد.
در مدتي كه منتظر رسيدن كبراي دوم بوديم من فيلمي از يك شامپانزه بزرگ متعلق به پارك جانورشناسي تهيه كردم. نظرم اين بود كه ذهنيت تيز ميمون بزرگ را به تصوير بكشم. در جريان كار ماجراهاي جالبي داشتم. شامپانزه مورد نظر بالغ بود و با بيش از صد پاوند ( حدودا۵۰ كيلو) وزن، قدرت بدني بالايي داشت، بيش از يك مرد قوي. اين شامپانزه ماده توسط جامعه جانورشناسي از يك نمايش دهنده تئاتر كه آن را روي صحنه به نمايش مي گذاشت، خريداري شده بود.
زماني كه شامپانزه ها به بلوغ نزديك مي شوند معمولا حالتي خطرناك و غيرقابل مديريت و كنترل پيدا مي كنند.گفته مي شد صاحب شامپانزه هم به همين دليل او را فروخته بود. گويا يك بار روي صحنه، ناگهان شروع به سر خوردن روي چراغ هاي پايين صحنه كرده و به ميان موزيسين هاي گيج و دستپاچه پريده، ترومبون براق و زردرنگ يكي از آنها را گرفته، روي صحنه برگشته. نگاهي به جمعيت تماشاچي حيران انداخته و سرانجام ترومبون را دور سر چرخانده و به سمت مردم پرت كرد كه خوشبختانه از بالاي سر جمعيت گذشته و به ديوار سمت چپ سالن اصابت كرده بود! اين بود كه از همان آغاز خود را آماده شرايط اضطراري كردم، اما فكر نمي كردم به آن سرعت شرايط اضطراري پيش بيايد.
وقتي شامپانزه به پارك رسيد، او را درون يك قفس جادار سر پوشيده جا داديم كه يك طرف آن با ميله هاي محكم از فضاي باز جدا مي شد. اين فضاي باز با نورپردازي چنان زيبا مي شد كه تصميم گرفتم چندتا فيلم آموزشي را در آنجا بسازم. صاحب پيشين شامپانزه مربي مبتكري بود و در اين كار با من همكاري كرد و وسايل صحنه اي كه قبلا شامپانزه با آنها كار كرده بود را آورد. از آنجا كه با حضور مربي، احتمال فرار شامپانزه در جريان عمليات نمي رفت، فكر كردم اگر داخل قفس بروم و با او تنها بمانم مساله اي پيش نخواهد آمد، البته قصد داشتم كار را خيلي سريع و بدون معطلي انجام دهم.
نمايش هاي آكروباتيك شامپانزه آغاز شد، عملياتي كه انجام بعضي از آنها حتي براي ژيمناست هاي ماهر نيز دشوار بود. دو سوم كار پيش رفته بود و ميمون بزرگ كاملا خوب و آرام رفتار مي كرد. وادارش كرديم خياطي كند، نمايشي با نمك و ماهرانه. همچنين شروع به نوشتن روي يك لوح سنگي كرد كه آن هم تماشايي بود. با علاقه آشكاري اين كار را انجام مي داد، علايمي روي لوح مي گذاشت، بعد آن را كاملا پاك مي كرد و دوباره مي نوشت. مي خواستم از اين كار كلوزآپ بگيرم و چگونگي حركت دست هاي بلندش را روي صفحه حساس فيلم ثبت كنم.
برگردان: حميد ذاكري

سفر و طبيعت
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
طهرانشهر
|  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |