چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۶۳
وقتي بلعيدن غذا به يك مشكل تبديل مي  شود
عذاب خوردن
بعضي ها هم احساس مي  كنند غذا در گلو يا سينه شان مي  چسبد. احساس خفگي، سرفه يا برگشت قطعات كوچكي از غذا بعد از بلع هم از علايم ديگر است
دكتر لاله ميراسكندري 
012906.jpg

«اول فكر مي  كردم يك تومور دارم، هر وقت غذاي جامد مي  خوردم، انگار در گلويم مي  چسبيد و پايين نمي  رفت.»
اين حالت، علامت  بيماري به نام Dysphagia (سختي بلع)است و جالب است بدانيد كه اين بيماري بسيار هم رايج است، مخصوصا بين افراد بالاي ۵۰ سال.
علايم ديگر آن عبارتند از: چشمان و دهان خشك و دندان هايي كه به شكل عجيبي شكننده و خشك هستند.
«من مجبور بودم كه هر ۳ ماه يك بار مري خود را بكشم تا غذا پايين برود و با هر لقمه غذا بايد يك ليوان آب مي  خوردم و البته هنوز هم نمي  توانم چيزي جز پوره، سوپ، بستني و مكمل هاي غذايي مايع بخورم.اين بيماري باعث شده كه حضور در جمع، مسافرت و غذا خوردن خارج از منزل برايم مشكل باشد. به همين علت وجود اين بيماري بر زندگي اجتماعي ام تاثير گذاشته و مبتلا به افسردگي خفيف هم شده  ام.»
Dysphagia به شكل گسترده اي بر كيفيت زندگي تاثير مي  گذارد ولي بنا به علت به وجود آورنده آن، درمان هاي مختلفي دارد كه مي  تواند علايم را حذف يا كاهش دهد و زندگي و غذا خوردن را راحت تر كند.
مراحل بلع 
از هر ۱۷ نفر يك نفر در دنيا به بيماري ديسفاژيا مبتلا است . علايم بنا به دليل به وجود آورنده، متفاوت است و اكثرا شامل: درد سينه هنگام بلع و قدرت بلع مقادير بسيار اندك غذاي مايع يا جامد يا به طور كلي عدم توانايي بلع است. بعضي ها هم احساس مي  كنند غذا در گلو يا سينه شان مي  چسبد. احساس خفگي، سرفه يا برگشت قطعات كوچكي از غذا بعد از بلع هم از علايم ديگر است.
عمل بلع شامل ۴ مرحله مختلف است و عوامل بسيار متفاوتي مي  توانند بر يكي يا بيشتر اين مراحل تاثير گذارند. در مرحله اول غذا و مايعات وارد دهان شده، جويده و با بزاق تركيب مي  شوند. در مرحله دوم غذا توسط فشار زبان به انتهاي دهان و حلق رانده مي  شود.
در مرحله سوم كه غيرارادي است، قطعه نرم كوچك بالا آمده، راه هوايي را پوشانده، بافت هايي كه در سينه قرار دارند هم لوله هاي هوايي و اتاقك صداساز را مي  پوشانند و در نهايت عضله دريچه بالاي مري شل شده و به غذا اجازه مي  دهد تا غذا عبور كرده و از دريچه پاييني مري وارد معده شود.
ديسفاژيا مي   تواند به علت هر بيماري كه باعث ضعف يا صدمه به اعصاب يا عضلات مداخله گر در بلع شود، به وجود آيد. اين بيماري ها شامل:
- اشكالات عصب- عضلاني است، مثل: سكته ها، MS، مياستني گراوين، صدمه به مغز، بيماري پاركينسون، سندرم بعد از فلج اطفال و آلزايمر.
- بيماري هاي مزمني مثل ) Scleroderma ضخيم شدن و سخت شدن بافت هاي پوشاننده) و سندرم Sjogren(حمله سيستم ايمني بدن به غدد لوبريكانت) هم در كنار ضعيف شدن عضلات مري به علت بالا رفتن سن، بي  نظمي در حركت عضلات مري، عدم شل شدن دريچه پاييني مري (به نام آشلا زي)، تومورهاي خوش خيم يا بد خيم يا كيست  در گلو يا مري، ايجاد كننده اين بيماري هستند.
012912.jpg

- بعضي از داروها هم در صورت استفاده طولاني مدت مي  توانند ديسفاژيا ايجاد كنند. مثل: كورتيكواستروئيدها، ضد التهاب ها (ايبوپروفن)، پتاسيم كلرايد و قرص هاي كينيدين، آنتي بيوتيك هايي مثل داكسي سايكلين، آلندرونات و داروهاي اعصاب. حتي قرص هاي آهن و ويتامين ها هم اگر با آب كم و نزديك هنگام خواب خورده شوند، مي  توانند مشكل زا باشند.
- يكي از علل شايع ولي كمتر شناخته شده اين بيماري، برگشت اسيد معده (GERD) است. بيماري GERD در صورت عدم درمان يا درمان ناقص مي  تواند باعث التهاب مزمن و باريك شدن قسمت انتهايي مري شود كه اغلب غيرقابل درمان بوده و گاهي به سرطان مري تبديل مي  شود.
- گاهي اوقات عفونت مري مشكل اصلي است. مخصوصا در كساني كه سيستم ايمني ضعيف دارند، مثلا مبتلا به ايدز بوده يا از داروهاي تضعيف كننده سيستم ايمني استفاده مي  كنند.
- گاهي اوقات مشكلات مادرزادي در مراحل مختلف بلع وجود دارد كه گاهي قابل درمان و گاهي غيرقابل درمان هستند ولي اكثر اين كودكان قادرند غذا را بدون احساس خفگي يا سرفه، ببلعند.
تشخيص و درمان 
عدم تشخيص و درمان به موقع اين بيماري علاوه بر اينكه بر زندگي اجتماعي شخص بسيار موثر است، باعث بروز مشكلات سلامتي جدي براي بيمار مي  شود؛ شخص نمي  تواند براي حفظ وزن مناسب و سلامتي خود غذاي كافي بخورد و از طرفي احتمال عفونت ريوي بر اثر پريدن قسمتي از غذا به داخل ريه هم وجود دارد.
تشخيص و درمان ديسفاژيا به يك تيم درماني مشتمل بر متخصص دستگاه گوارش، راديولوژيست، نورولوژيست (متخصص اعصاب) و آسيب شناس زبان و تكلم متخصص در ديسفاژيا، دارد.
براي تشخيص طبق معمول بايد سابقه پزشكي بيمار، داروهايي كه مصرف كرده و مدت زمان مصرف داروها پرسيده شوند.
اولين آزمايش هايي كه معمولا انجام مي  شوند، عكسبرداري رنگي (توسط باريم) از دستگاه گوارش فوقاني براي احتمال وجود تومور يا زخم، يا آندوسكوپي است كه از اين طريق آناتومي كامل مري مشاهده مي  شود. در نهايت اگر لازم بود يك نمونه برداري كوچك هم انجام مي  شود.
درمان كامل با يافتن علت اصلي بروز مشكل، تحقق مي  يابد. اگر بيماري هاي خاصي باعث باريك شدن مري يا عضلات دريچه شده باشد، مي  توان با كمك يك بالن به صورت دوره اي آن را تحت كشش قرار داد يا اگر يك تومور يا كيست علت اصلي است، احتياج به عمل جراحي دارد.
در مورد ديسفاژياي ناشي از قرص ها، تغيير زمان و نوع مصرف قرص يا حتي تغيير نوع آن، اكثرا موثر است. قرص ها هميشه بايد با يك ليوان كامل آب (هرگز سعي نكنيد قرص خشك را ببلعيد) و حداقل نيم ساعت قبل از خواب خورده شوند. بعضي از داروها را بهتر است با يك ضد اسيد معده مصرف كنيد. البته در اين مورد حتما بايد با پزشك يا داروساز مشورت كنيد.
اگر بيماري ديسفاژيا ناشي از برگشت اسيد معده است، درمان روزانه جهت سركوب اسيد معده لازم و ضروري است. گاهي لازم است خوردن غذاها يا نوشيدني هايي كه برگشت اسيد معده را تحريك مي  كنند مثل نوشيدني هاي كافئين دار، شكلات، غذاهاي تند، غذاهاي كباب شده و ... را كم يا كلا حذف كرد. فاصله گذاري حداقل ۲ ساعت بين غذاخوردن و خوابيدن و همچنين استفاده از بالش هاي بلند هم موثر است.
درمان بلع شامل تمرين دادن زبان  و لب ها براي قدرت بخشيدن به عضلات ضعيف و بهبود هماهنگي آنها، تغيير وضعيت سر هنگام خوردن، افزايش غلظت مايعات جهت جلوگيري از برگشت، تحريك الكتريكي عضلات موثر در بلع، اجتناب از غذاهاي داغ يا سرد و نوشيدني هاي گازدار است. چنين اقداماتي مخصوصا براي اطفال و افراد پير بسيار موثر است.
راديوگرافي مري مبتلا  به آشلا زي

ميگرن
وقتي كه درد از راه مي رسد...
در گذشته مبتلايان به ميگرن از يك  دكتر به دكتر ديگر فرستاده مي  شدند و نهايتا از مطب روانپزشك سر درمي آوردند. امروزمي  دانيم ابتلا به ميگرن يك اختلال رواني و شخصيتي نيست بلكه ناشي از گسيختگي و نافرماني مولكول ها و مدارهاي مغزي و بي  نظمي جريانات شيميايي و الكتريكي موجود در مغز است
012909.jpg
گردآوري: تهمينه نوابيان 
درد ميگرن براي اكثر مبتلايان با «يك چيز كوچولو» يايك درد مبهم يا قلقلك در پشت گردن شروع   شده كه اولين اخطار محسوب مي  شود و به آرامي به پشت گوش ها مي  خزد. فرد با دريافت اين اولين هشدار ميگرني مي  داند كه درد توانفرساي آن در حال شروع شدن است. از اين لحظه تا شروع حمله اصلي ميگرن زمان بسيار متفاوتي از يك ساعت تا ۱۲ ساعت مي  تواند طول بكشد و وقتي حمله شروع شد براي برخي از مبتلايان از يك تا ۴ روز سردرد ميگرني ادامه پيدا مي  كند و هيچ راهي براي پيش بيني اينكه ميگرن چه وقت حمله مي  كند وجود ندارد.
هر چيز مي تواند باعث شروع ميگرن شود. از بوي رنگ يا عطر گرفته تا سايه و آفتاب متناوبي كه رديف درختان كنار جاده ايجاد مي  كنند .
از زماني كه مبتلايان به ميگرن راهي جز پناه بردن به اتاق خوابي كاملا تاريك و انتظار كشيدن براي پشت سر گذاشتن دوره درد كه گاه روزها به طول مي  انجامد ندارند، مدت زيادي نمي  گذرد. پزشكان مي  توانستند مسكن هاي سنگين تجويز كنند، اما مصرف مكرر مسكن ها معمولا به تكرار بيشتر ميگرن و افزايش بيش از اندازه مصرف، گاه به بي   اثر شدن مي  انجامد. بدتر از همه برخورد همكاران و آشنايان بود كه گاه ميگرن را يك شوخي بي  مزه تلقي مي  كردند و با مبتلاي به اين درد طوري برخورد مي  كردند كه گويي همه اش يك تظاهر براي گريز از مسووليت و جلب ترحم است.
اما آن شرايط به سرعت در حال تغيير است. اكنون پزشكان مجموعه اي از داروهاي بسيار موثر را در زرادخانه هاي خود دارند و با اين سلاح ها در هر مرحله اي مي  توانند به ميگرن حمله كنند. مي  توانند در مرحله شدت گيري جلوي شتاب آن را بگيرند، آن را متوقف كنند، خطر تكرار را كاهش دهند و حتي مانع وقوع يك حمله ميگرني شوند. دانشمندان حتي در حال كشف تغييرات ساختار شيميايي و الكتروفيزيولوژي مغز هستند كه نه تنها باعث ميگرن مي  شود بلكه علت همه سردردهاي ديگر هم هست.
در حقيقت بسياري از متخصصان اعصاب و مغز امروز، معتقدند بيشتر سردردهاي توانفرسا در حقيقت همان ميگرن  در لباس مبدل هستند. به همين دليل امكان دارد به داروهاي ويژه ميگرن بهتر از داروها و مسكن هاي معمولي مانند آسپرين، ايبوپروفن يا استامينوفن دهند.
در گذشته مبتلايان به ميگرن از يك  دكتر به دكتر ديگر فرستاده مي  شدند و نهايتا از مطب روانپزشك سر درمي آوردند. امروز با شناخت كامل تر وموثر تر سردردها و مكانيزم  آنها مي  دانيم ابتلا به ميگرن يك اختلال رواني و شخصيتي نيست بلكه ناشي از گسيختگي و نافرماني مولكول ها و مدارهاي مغزي و بي  نظمي جريانات شيميايي و الكتريكي موجود در مغز است. اما هيجان  انگيزترين دستاورد  اخير به روش مسدود كردن روند شكل گيري يك نوع پپتايدPeptide)، آميدي است كه از تراكم برخي اسيدهاي آمينه خاص تشكيل مي  شود) بافت عصبي است كه پپتايد ژنتيك كاليسترون يا CGRR ناميده مي  شود.
به منظور استفاده از اين داروهاي جديد بايد با پزشك مشورت شودو اين كاري است كه اكثر مبتلايان به سردرد نمي كنند و بيشتر به سراغ داروهاي مسكن بدون نسخه مي  روند.
دكترها سردردها رابه دو گروه عمده تقسيم مي  كنند: آنهايي كه خود به خود خوب مي  شوند (سردردهاي اوليه و بدوي) و سردردهايي كه خود نتيجه يك بيماري يا رويداد ديگر است كه سردرد ثانوي ناميده مي  شود. بهترين درمان براي يك سردرد ثانويه به منشا سردرد بستگي دارد. اگر نتيجه خستگي زياد كاري باشد، بهترين درمانش استراحت و نوشيدن مايعات فراوان و آرامش است و اگردر نتيجه يك عفونت ميكربي باشد، بهتر است با آنتي بيوتيك درمان شود.
رايج ترين نوع سردرد  بدوي يا اوليه سردردهايي است كه به عنوان سردردهاي ناشي از فشار شناخته شده كه خود به دو گروه تقسيم مي  شود؛ يك نوع از آن منشا كشش يا كشيدگي مولكولي است مانند وقتي كه شما در اثر رانندگي طولاني دچار گرفتگي گردن مي  شويد. اين وضعيت به مسكن هاي معمولي به خوبي پاسخ مي  دهد و ماساژ موضعي هم به بر طرف شدن آن كمك مي  كند.
نوع ديگر سردردهاي ابتدايي نتيجه فشارهاي غيرجسمي است (روحي و احساسي يا افسردگي ناشي از اضطراب). مبتلايان به اين نوع سردرد آن را بسيار مبهم توصيف كرده و آن را به يك نوار دور سر يا وزنه اي بالاي سر تشبيه مي  كنند. بهترين درمان اين نوع سردرد توجه به منشا عاطفي و احساسي پديد آورنده آن است.
اين نوع سردردها به دليل آنكه معمولا هر روز تكرار مي  شوند و هر دوره آن ۶۰ تا ۹۰ دقيقه طول مي  كشد، خوشه اي ناميده شده است. سردردهاي كلاستر معمولا قربانيان خود را كه عموما مرد هستند در مقطع معيني از سال هدف قرار مي  دهند. درد در سردردهاي خوشه اي چنان فلج كننده است كه به نام سردردهاي خودكشي هم ناميده مي  شود. درمان با اكسيژن و داروهاي ميگرن كه به طريق وريدي به مبتلا داده شوند گاه باعث تسكين مي  شوند.
جايي بين سردردهاي ناشي از فشار و سردردهاي خوشه اي Cluster and Tension Headaches ميگرن قرار دارد. به طور معمول درد ميگرن به يك طرف سر محدود شده و با حركت تشديد مي  شود و بين ۴ ساعت تا ۳ روز طول مي  كشد.
ميگرن معمولا با حالت تهوع يا استفراغ وحساسيت شديد نسبت به نور و صدا همراه است. به عكس در سردردهاي فشاري، فرد مبتلا ممكن است به يكي از دو عامل نور يا صدا به شدت واكنش دهند نه به هر دو. دكتر «نينان  ماتيو» مدير كلينيك سردرد هيوستون مي گويد: «اين اشتباه است كه زياد خود را مقيد به اين تعاريف كنيم. زماني مردم فكر مي كردند ميگرن عارضه كاملا خاصي است و كاملا از سردردهاي معمولي جدا است، اما امروز به اين نتيجه مي رسيم كه سردردها را نمي توان آنچنان تفكيك كرد.»
حدود ۴۰۰ سال قبل يك طبيب انگليسي به نام توماس ويليس اظهارنظر كرده بود كه سردردها به دليل افزايش سريع جريان خون به مغز پديد مي آيند. دكتر ويليس در قرن هفدهم توضيح داد كه اين يورش ناگهاني خون به سر، باعث تورم رگ هاي خوني مغز مي شود و ورم رگ ها به بافت ها عصبي مجاور فشار وارد مي كند و در نتيجه اين فشار درد به وجود مي آيد.
طي دو دهه اخير دو چيز اتفاق افتاد كه باعث تغيير در آن ديدگاه شد. نخست فن آوري هاي متعدد تصويرگيري جديد پديد آمد كه به پزشكان اجازه مي داد جريان خون در مغز زنده را مورد بررسي قرار دهند. دوم آگاهي هاي فزاينده دانشمندان درباره پايانه هاي عصبي جاي گرفته در پرده دوراميتdura mate) غشاي حاجب) حدفاصل مغز و جمجمه بود.
پژوهشگران مجهز به ابزارهاي نوين نمايشگر تصاوير درون جمجمه، مغز و مسلح به اين اطلاعات جديد، به اين نتيجه رسيدند كه ترتيب وقايع در بروز ميگرن به آن سادگي كه به آنها آموخته بودند نيست. اكنون به نظر مي رسيد كه پايانه هاي عصبي در غشاي محافظ مغز قبل از همه عمل مي كنند و كنش آنها باعث آزاد شدن پروتئين هايي مي شود كه موجب باز شدن رگ ها شده و عصب ها را در حالت آماده باش قرار مي دهد. به زبان ساده تر رگ هاي متورم نتيجه شروع ميگرن است، نه مسبب آن.
وقتي دانشمندان رد پايانه هاي عصبي را به اعماق مغز گرفتند، اين امر آنها را به رشته هاي عصبي هدايت كرد كه شبكه اي پيچيده از بافت هاي عصبي را به وجود آورده و علامات را از صورت، فك ها و پيشاني به مغز منتقل مي كند. در جريان اين تحقيقات دانشمندان پي بردند هنگام وقوع حمله ميگرن عصب هاي تري جمينال (trigeminal) انبوهي از سيگنال هاي درد را به سوي مغز فرد گرفتار سرازير مي كنند. هرچه متخصصان درباره عصب هاي تري جمينال بيشتر پژوهش مي كنند بيشتر به اين نتيجه مي رسند كه اين سلسله از عصب هاي جمجمه اي (كرانيال) در همه انواع سردردهاي اوليه شامل سردردهاي تحت فشار و سردردهاي خوشه اي نقش دارند.
به نظر مي رسد تفاوت انواع سردرد نتيجه عوامل متفاوتي است كه باعث تحريك عصب هاي تري جمينال مي شود و نيز تفاوت در نوع واكنش اين عصب ها.
در جريان وقوع حمله ميگرن آنقدر اتفاقات متعدد مي افتد كه پيدا كردن عامل اصلي تحريك عصب تري جمينال سخت است. برخي دانشمندان توجه خود را روي فعاليت هاي الكتريكي كه درست قبل از وقوع درد ميگرن در سراسر مغز پخش مي شود و موجب «اورا» oura يا نمايش نوري كه يك پنجم مبتلايان ميگرن آن را تجربه مي كنند، متمركز كرده اند.
برخي ديگر از دانشمندان در اين فكر هستند كه آيا ممكن است انواع ديگري از محرك هاي ميگرن درعمق بدنه مغز مدفون باشند.
آنچه آشكار به نظر مي رسد اين است كه مغز يك فرد مبتلا به ميگرن نسبت به تحريك، حساسيت زيادي دارد و در مقابل محركي كه يك فرد عادي به راحتي تحمل مي كند به آساني واكنش اضافي نشان مي هد. مغز ما دريافتي هاي متعددي از محرك هاي مختلفي مثل: فشارهاي عصبي، هورمون ها وكاهش فشار، غذاها، نوشيدني ها و اختلال خواب دارد.
دكتر «ديويد بوخهولرز» متخصص اعصاب مدرسه پزشكي دانشگاه معروف و معتبر «جان هاپكينز» با لتيمور در ايالت مريلند مي گويد: «هر كدام از ما مجموعه اي از محرك ها و زمينه هاي خاص خودمان را داريم كه مكانيزم ميگرن در آن فعاليت مي كند. هرچه محرك در ميدان مقاومت ما بالاتر برود، مكانيزم ميگرن كامل تر فعال مي شود و درد بيشتري متحمل مي شويم.»
از اين ديدگاه آدم هايي كه مستعد ميگرن هستند، سطح مقاومتشان در قبال فعال سازي اعصاب تري جمينال پايين است.
كساني كه گهگاه به سردرد فشاري يا كششي مبتلا مي شوند، سطح تحريك به مراتب بالاتري دارند. درمان مستمر حملات شديد و جلوگيري از حملات بعدي، سطح مقاومت مغز را بالاتر مي برد. پژوهشگران در حال بررسي اين موضوع هستند كه ممكن است دليل آسيب پذيري مبتلايان به ميگرن، فقط حساسيت شديد آنها به محرك هاي مختلف نباشد، بلكه امكان دارد مغز ميگرني هابخشي از توانايي طبيعي خود براي بي اثر ساختن محرك هاي خارجي را از دست داده باشد. دكتر «مايكل ولش» محقق ميگرن در مركز پزشكي دانشگاه «كانزاس» مي گويد براي كشف بيشتر، دانشمندان در حال تحقيق روي بخشي از توده خاكستري مغز كه peria queductal ناميده مي شوند، هستند كه به اعتقاد دكتر ولش نقش خاموش كردن واحد واكنش به درد را به عهده دارد و كمك مي كند شما بتوانيد در شرايط حساس ذهن خود را روي مبارزه براي بقا متمركز كنيد. دكتر مايكل ولش و همكارانش معتقدند هر بار كه درد ميگرن شروع مي شود بخش مورد نظر در توده خاكستري مغز از اكسيژن پر مي شود.
اين امر واكنش هاي شيميايي را موجب  شده كه باعث انباشته شدن آهن در آن بخش از مغز مي شود. انباشت آهن مقاومت طبيعي در برابر درد را مسدود مي كند و به همين دليل است كه وقتي حملات پشت هم ميگرن رخ مي دهد در هر مرحله درد از دفعه قبل شديدتر مي شود. (در حقيقت مقاومت در برابر درد كاهش مي يابد.)
اگر منشا مشكل ميگرن سلول هاي فوق حساس باشند پس منطقي است كه سعي كنيم اين سلول ها را آرام كنيم و اين دقيقا كاري است كه داروهاي خاص انجام مي دهند. داروهايي كه ويژه تسكين يا جلوگيري از وقوع ميگرن طراحي شده اند. «سوماتريپتان»دارويي است كه عمل يك هادي يا ناقل عصبي به نام سروتونين (serotonin) را تقليد مي كند.
سروتونين نقش هاي متعددي در مغز ايفا مي كند، از جمله آن تنظيم درد است. در مورد ميگرن ها اين دارو جلوي آزادسازي پروتين هاي محرك توسط پايانه هاي عصبي در پرده محافظ مغز را مي گيرد. وقتي پروتئين آزاد نشود. دردي  هم وجود نخواهد داشت.
موفقيت سوماتريپتان موجب توليد و عرضه مجموعه اي از داروهاي مسكن ميگرن تحت عنوان تريپتان ها شد كه مسكن هاي موثر و مهمي براي ميگرني ها محسوب مي شود. درست مانند مسكن هايي كه قبلا وجود داشت. تريپتان ها بيشترين تاثير و فايده را زماني دارند كه درنخستين مراحل حمله ميگرن مصرف شوند. متاسفانه تاثير اين دارو موقت و كوتاه است. كمپاني هاي توليد كننده تريپتان ها روي نمونه هاي با دوام تر و طويل الاثر كار مي كنند.
اين داروها ضمنا مي توانند عوارض جانبي عروقي - قلبي داشته باشند. اين به اين معني است كه ميگرني هايي كه درمعرض حمله قلبي يا سكته مغزي هستند نبايد از اين دارو مصرف كنند. با اين حال بايد گفت تريپتان ها بر زندگي مبتلايان به ميگرن اثر مثبت داشته و ميليون ها ميگرني اكنون زندگي راحت تري را تجربه مي كنند. اين داروها عرصه تازه اي را هم در پژوهش گشوده اند. دانشمندان پي برده اند كه تريپتان ها نه تنها در مسير سروتونين اثر مي گذارد، بلكه مستقيما مانع عمل يكي از پروتئين هاي آزاد شده توسط پايانه هاي عصبي غشاء مغز مي شود. تركيبات جديدي كه اين پروتئين ها را هدف قرار مي دهد و به اختصار سي جي آرپي (CGRP) ناميده مي شود در اروپا تحت آزمايش قرار دارد. دكتر يانسن پرفسور دانشگاه «آرهوس» دانمارك مي گويد: سي جي آرپي يكي از موضوعات بسيار جالب تحقيقات ماست. وقتي سي آجي آرپي آزاد مي شود موجب اتساع عروق مي گردد. بسياري از مبتلايان به سردرد از احساس اتساع و ضربان رنج مي برند. اگر شما بتوانيد جلوي ترشح CGRP را بگيريد يك نوع تاثير ضد درد غير مستقيم را آزمايش كرده ايد.
پرفسور ادوينسن سوئدي مي گويد:« مشكل سي جي آرپي در اين است كه فقط مي توان آن را از طريق تزريق وريدي به بيمار داد. ما به قرص يا كپسول سي جي آرپي احتياج داريم تا ميگرني ها به راحتي استفاده كنند.»تسكين درد تنها علت تلاش براي متوقف ساختن ميگرن (پيش از آنكه از كنترل خارج شود) نيست اگر اين بيماري درمان نشود طبق مدارك حاضر مكانيزم هاي موجود در سيستم اعصاب مركزي داروهاي مرسوم را براي كنترل ميگرن بي اثر مي سازد. اما اينكه اين مقاومت در برابر درمان هاي متعارف چگونه پديد مي آيد مساله اي است كه تحقيقات آينده روشن خواهد كرد .
با توجه به اينكه ميگرن ميان زن ها به مراتب رايج تر است، پژوهشگراني چون «مك گرگور» به دنبال يافتن رابطه اي ميان ميگرن و هورمون هاي زنانه هستند. تحقيقاتي گسترده در اين زمينه نشان داده است كه كاهش سطح هورمون استروژن پيش از يائسگي باعث حمله ميگرني شده است. اما همين آقاي مك گرگور در عين حال متوجه شد زناني كه تحت درمان هورموني بودند و سطح استروژن بدنشان بالاتر از معمول بود هم آمادگي مواجهه با ميگرن همراه با تلالو بودند. نتيجه گيري خانم مك گرگور: «غده هيپوتالاموس مغز كه كنترل جريان عادت ماهانه زن ها را به عهده دارد نيز در مساله حمله ميگرن نقش دارد.»
مطلوب ترين حالت آن است كه بتوان جلوي حمله ميگرن را پيش از وقوع گرفت، كارهاي زيادي هست كه در اين راستا مي توان انجام داد. تشخيص محرك هاي مشخص، مانند شكلات يا نور فلورسنت واحتراز از اين چيزها در حد ممكن گام هاي نخست قابل توجهي است. خانم مك گرگور در كلينيك شهر لندن درمان بيماران ميگرني را با درخواست از آنها براي آنكه چگونگي وقوع حمله ها را يادداشت كنند شروع مي كند. او مي گويد اگر افراد بدانند چرا حمله اتفاق مي افتد بهتر از هر كسي مي توانند آن را كنترل كنند.
بسياري از ميگرني ها از روش هاي غير دارويي چون يوگا، تمركز فكري و كنترل هاي زيست ساختي يا بيوفيدبك (بيوفيدبك به روشي گفته مي شود كه با كنترل و تنظيم واكنش هاي عصبي، احساسي و عضلات بر عملكرد زيستي بدن از جمله فشار خون و ضربان قلب تاثيرگذاري مي شود.) حملات ميگرن را از خود دور نگه مي دارند. اين روش بيش از همه براي بيماران مفيد است كه سردردهايشان بيشتر نتيجه فشار عصبي و گرفتگي عضلات صورت است. يكي از شگفتي هاي سال هاي اخير تاثير دارويي به نام «باتوكسي» است كه براي رفع چين و چروك صورت تجويز شده و در تخفيف  دردهاي ميگرني است. افراد مبتلا به ميگرن گزارش داده اند كه باتوكسي در عين حال سردرد آنها را نيز خوب كرده است. هر چند معلوم شده بود كه تغيير روش زندگي براي جلوگيري از ميگرن كافي نيست. در چنين مواردي پزشكان به داروي بتابلوكر كه براي درمان فشار خون درست شده روي مي آورند. اين داروها موجب باز شدن رگ هاي خوني مي شود كه براي درمان ميگرن چندان مناسب نيست، اما در عين حال روي سلول هاي عصبي اثر آرام بخش دارد.
منابع: هفته نامه تايم و ژورنال آو آمريكن ساينس

كنگره شير
اولين كنگره علمي نقش مصرف شير و فرآورده هاي شيري در سلامت جامعه، باهدف بررسي تاثير مصرف مستمر شير و فرآورده هاي شيري بر درمان يا پيشگيري  بيماري ها، ۱۶ و ۱۷ مهرماه در تهران برپا مي  شود.دكتر ايرج خسرونيا، متخصص بيماري هاي داخلي و دبير علمي اين كنگره با اعلام اين خبر گفت: با توجه به تغيير فرهنگ مصرف غذا در كشور و كاهش مصرف سرانه لبنيات و در عوض گرايش به سوي تنقلات فاقد ارزش غذايي، ضرورت برپايي اين كنگره بيش از پيش به نظر مي  رسد.از موضوعات اصلي مورد بحث در اين كنگره مي  توان به پوكي استخوان ناشي از استفاده ناكافي از كلسيم، ضرورت ترويج فرهنگ مصرف شيردر مهدهاي كودك و مدارس وتاثير شير در پيشگيري از بسياري از بيماري ها مثل سرطان ها و سنگ  كليه، اشاره كرد.اين كنگره در تالار همايش هاي بيمارستان قلب تهران برپا مي  شود.

مرگ و مير همه گير
مثل اينكه حوادث مرگ و مير در بيمارستان ها و اشتباه هاي پزشكي فقط مختص ايران نيست، اين اتفاق ها در كشورهاي پيشرفته اي مثل آمريكا هم روي مي دهد.
پزشكان بيمارستان مركزي «وست چستر» آمريكا پس از انجام بررسي و تحقيقات گوناگون به اين نتيجه رسيدند كه نفوذ باكتري به واحد مراقبت هاي ويژه كودكان، مرگ چهار كودك را به دنبال داشته است.دكتر مايكل گويتز، رئيس بخش پزشكي اطفال اين مركز گفت: كودكاني كه در اين واحد بيمارستاني دچار بيماري هاي وخيم تري هستند، ميزان آسيب پذيريشان در برابر باكتري ها نيز بيش از افراد ديگر است اما نمي  توان علت مرگ اين گونه بيماران را وجود باكتري ها بيان كرد. به گفته اين پزشك اين ميكرب تنها روي يك كودك كشف شده است.

سرانه مصرف شير در ايران
بر اساس بررسي هاي صورت گرفته وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، سرانه مصرف شير در كشور يك دوم تا يك سوم استكان است و بر اساس همين تحقيق، ۳۰ درصد مردم لبنيات به ويژه شير را مصرف نمي  كنند.دكتر ايرج خسرونيا، متخصص بيماري هاي داخلي گفت: در گذشته مردم به دليل مصرف انواع لبنيات ، كمتر به بيماري هاي قلب و عروق، پوسيدگي دندان، پوكي استخوان و... دچار مي  شدند. با ماشيني شدن جوامع، مصرف لبنيات در شهرها جاي خود را به استفاده از نوشابه و ساير تنقلات فاقد ارزش غذايي داده است.
وي افزود: طي سال هاي اخير متاسفانه مصرف لبنيات در روستا ها نيز رو به كاهش گذاشته تا جايي كه يك كودك روستايي ۵ تا ۶ ساله تنها هفته اي يك بار آن هم به ميزان كم از لبنيات استفاده مي  كند. اين در حالي است كه همين كودك هفته اي حداقل ۴ يا ۵ بار پفك و نوشابه مي  خورد.

درمانگاه
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
طهرانشهر
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |