استراحت در بلندترين نقطه تهران
اينجا بام تهران است
شب هاي بام تهران چيز ديگري است. هواي پاك و آسمان تيره به همراه ستارگان درخشاني كه هرگز در مركز شهر قابل رويت نيستند.
فضايي كه تمام خستگي ها و خاطرات بد هفته را از درونمان دور مي كند
|
|
نادرشاكرين
بعد از يك هفته كار خسته كننده كه كلي از وقتمان را توي ترافيك گذرانده و با مردم سروكله زده ايم، پيدا كردن جايي دنج و آرام كه بتوان اعصاب له و لورده خودمان را آرام و دقايقي را به دور از هياهوي شهر سپري كنيم نعمت بزرگي است.
اينجا بام تهران است، محلي آرام با فضايي دوستانه كه برخلاف اكثر استراحتگاه ها بغل گوشمان نيز هست. بالاترين نقطه تهران (حتي بلندتر از برج ميلاد) كه به تمامي شهر مشرف است. بام تهران در انتهاي خيابان ولنجك درست همانجايي است كه خانه ها تمام مي شوند و كوه عظيم توچال برفراز شهر خودنمايي مي كند.
يك روز در بام تهران
بام تهران در تمامي اوقات روز به جز ظهرهاي داغ، پذيراي دوستدارانش است. صبح هاي زود ورزشكاران در حال پياده روي و حركات نرمشي هستند. كمي بعد تعليم جويان رانندگي نيز كه براي تمرين به مكاني به دور از تنش نياز دارند به اينجا مي آيند و همراه مربي خود رانندگي مي كنند. عصرها هم كه نوجوانان در صحنه حضور دارند. به كوهنوردي مي روند يا دوچرخه سواري مي كنند، گروهي هم گل كوچك بازي مي كنند. و اما شب ها ...
شب هاي دل انگيز
شب هاي بام تهران چيز ديگري است. هواي پاك و آسمان تيره به همراه ستارگان درخشاني كه هرگز در مركز شهر قابل رويت نيستند. فضايي كه تمام خستگي ها و خاطرات بد هفته را از درونمان دور مي كند و جاني دوباره به آدم مي دهد. وقتي كه برفراز اين بلندي مي ايستيد و تهران را با همه عظمتش زيرپاي خود مي بينيد احساس مي كنيد كه هنوز انساني هستيد والاتر از تمام پيچيدگي هاي شهر و در هم تنيدگي هاي زندگي. مي توانيد از دور به نظاره بنشينيد آنچه را كه آدمي در تهران انجام مي دهد و با خود كمي فكر كنيد چقدر به خود اهميت مي دهيد و چقدر به پول و كار و ... وقتي در تاريكي شب در بام تهران قدم مي زنيد جواناني را مي بينيد كه دور هم جمع شده اند و با هم گپ مي زنند. كمي آن طرف تر لابه لاي درختچه ها خانواده ها به همراه كودكان خردسال خود در حال خوردن شام هستند. نوش جان.
آشنايي بيشتر
بام تهران از ديرباز مورد علاقه شهروندان تهراني بوده است. بسيار قبل از آنكه اين همه ساختمان و خيابان اطراف آن ايجاد شود. يكي از دلايل جذابيت اين محل وجود قله توچال و تله كابين آن است. قديم تر ها كه ولنجك خلوت بود بام تهران، بهشتي جدا شده از تهران بود، بسيار آرام و دلنشين. البته هنوز هم اينجا با صفاست و انرژي عجيبي درخود دارد كه باعث مي شود مردم از هر جايي كه به بام مي آيند احساس سبكي كنند.
محوطه تله كابين توچال
اگر قصد پياده روي داريد، اگر مي خواهيد كوهنوردي كنيد يا اگر مي خواهيد در محيطي كوهستاني شامي صرف كنيد، بهترين جا همين جاست. مي توانيد با پرداخت ۳۰۰-۲۰۰ تومان ماشين خود را با خيال راحت در پاركينگ پارك كنيد. اگر هم حوصله پياده روي داشته باشيد، پس از طي مسيري نيم ساعته در پيچ و خم هاي كوه به رستوران هاي ميانه راه مي رسيد و مي توانيد كبابي نوش جان بفرماييد. اگر هم انرژي زيادي نداريد و به دنبال مكاني هستيد كه فورا اطراق كنيد مي توانيد از رستوران ها و چايخانه هاي اطراف پاركينگ استفاده كنيد. چاي بخوريد و قلياني دود كنيد.
چگونه به بام برويم
راه هاي زيادي براي رفتن به بام تهران وجود دارد. از پاي پياده گرفته تا استفاده از هليكوپتر امداد. اگر پاهايي قوي و دوچرخه اي مناسب داريد، مي توانيد مستقيما جهت رسيدن به بام اقدام كنيد. رفتن با خودروي شخصي هم كه حال و هواي خود را دارد. براي فتح بام تهران با اتومبيل شخصي خودتان مي توانيد از خيابان اوين و يا خيابان تابناك خود را به بلوار دانشجو برسانيد و تا انتهاي آن رانندگي كنيد. اينجا بام تهران است. مي توانيد هم اگر موتور خودرويتان خيلي ضعيف نيست و كلاچ ها به خوبي كار مي كند از خيابان ولنجك استفاده كنيد. اما اگر قصد داريد در پاكيزگي تهران نقشي ايفا كنيد و موجب كاهش ترافيك تهران شويد ميني بوس ها يا تاكسي هاي خطي ميدان تجريش را سوار شويد و در انتهاي خط در بام تهران پياده شويد. ضمنا مي توانيد از تاكسي هاي خطي كه در كنار پمپ بنزين تقاطع بزرگراه چمران و خيابان تابناك ايستگاه دارند، استفاده كنيد. قصد سوار شدن به هر يك از وسايل فوق را داريد، در نهايت به بلندترين نقطه تهران خواهيد رسيد.
زمستان و برف بازي
الان تابستان است و هوا سي و چند درجه دما دارد، اما زمستان ها در صورت بارش برف شكل وشمايل بام به كلي عوض مي شود. برفي ضخيم خيابان را مي پوشاند و هوا نيز به شدت سرد مي شود. در اين حال اگر زنجير چرخ داريد مي توانيد به يك سفر درون شهري پرماجرا اقدام كنيد. جدا از بالا رفتن سربالايي كوچه هاي ولنجك كه عالمي دارد، وقتي برفراز بام تهران مي رسيد، جمعيتي عظيم را مي بينيد كه با گلوله هاي برف به پيشوازتان مي آيند. شما هم به ناچار يا بايد فرار كنيد كه حتما زمين مي خوريد يا مردانه بايستيد و با مهاجمان مبارزه كنيد. البته در اين محل قهرمانان اسنوتيوپينگ (سرخوردن روي برف با تيوپ ماشين) ايران هم حضور دارند و با حركات نمايشي شما را سرگرم مي كنند. خلاصه پس از يك ساعت تفريح و شادي در بام مي توانيد با دست و پايي يخ زده به خانه بازگرديد.
چه تابستان باشد چه زمستان، چه برف بيايد چه هوا صاف باشد، اگر به دنبال جايي دنج و آرام هستيد كه بتوانيد اعصاب له و لورده خودتان را آرام كنيد،يكي از بهترين جاها بام تهران است.
پايان
در پايان يك روز در هواي نسبتا تميز اين منطقه به دور از هياهوي داخل شهر و شلوغي هاي آن، لم دادن در فضاي اينجا مي تواند انرژي مضاعفي باشد براي آغاز يكي ديگر از هفته هاي گرم تابستان. پس سعي كنيد از اين هوا و فضا لذت ببريد. اينجا تهران است، بام بلند تهران.
|
|
هوا
تكرارهاي اميدبخش
هميشه هم تكرار خسته كننده نيست. هرچند، چند وقتي است كه نه از باد و توفان و باران خبري است و نه از خنك شدن هوا كه ما هم بتوانيم با تغيير، خبري تازه تر از كاهش گرما و ناپايداري آسمان بدهيم. ولي وقتي به توالي فصل ها و رنگ وارنگي آنها فكر كنيم همه هستي را با تمام افت وخيزهايش خواهيم پذيرفت.
انگار گرما و سرما هم مثل روز و شب، در كنار هم قشنگ هستند. هر چند در مقاطعي يك نواختي آنها به تكراري مكرر مي رسد، ولي اين تكرار هم مثل رنگين كمان است كه مي شود فكر كرد رسيدن يك رنگ به رنگ بعدي يكي، دو ماهي طول مي كشد.
به هر حال تابستان، در اين پنجاه و چند روزگي اش به چله نشسته است. گرم گرم. دماي امروز روي ۴۰ درجه سانتيگراد خودنمايي خواهد كرد. خنك ترين ساعات هم نويدي كمتر از ۲۷ درجه را نخواهد داد. ما هم مثل شما گرما و سرماي زندگي را توامان مي پذيريم تا هر ثانيه بتواند بشارت تغيير و تكامل باشد.
|
|
جعبه
ايستگاه مركزي
پنج شنبه ها ستون جعبه، بسيار شلوغ است، چون بايد برنامه هاي پنج شنبه و جمعه را با هم در آن گنجاند.
امروز ۳۰:۱۳ مي توانيد تكرار قسمت ديشب خانه اي در تاريكي را ببينيد. مثل عصرهاي گذشته سريال كت جادويي را هم مي توانيد ۱۵:۱۸ از شبكه ۳ ببينيد. امشب سينما يك را حتما تماشا كنيد، فيلمي پخش خواهد شد محصول كشور برزيل به سال ۱۹۹۸، ايستگاه مركزي هم نام اين فيلم است. زمان پخش اين فيلم هم ساعت ۳۰:۲۲ است.صبح جمعه را مي توانيد با برنامه ورزشي ديدار در وقت اضافه كه ساعت ۹ شروع مي شود آغاز بفرماييد البته از شبكه اول سيما. ساعت ۱۹ فرداشب از شبكه تهران مي توانيد قسمت سوم طلسم شدگان را ببينيد. ۴۵:۲۱ از شبكه ۲ برنامه صندلي داغ پخش مي شود. قبل از اين برنامه هم از همين شبكه مي توانيد مجموعه پزشك دهكده را ببينيد، يعني ساعت ۲۱. سينما ۴ هم ساعت ۲۱ شروع مي شود. سريال ديدني بينوايان هم جمعه شب ساعت۱۰:۲۲ از شبكه اول به نمايش درمي آيد. تكرار سريال قهر و آشتي هم مي ماند براي آخرين برنامه امشب، ساعت ۲۳ شبكه تهران. آخر هفته خوبي داشته باشيد.
|
|
فرهنگ
نقد يك نمايش و نقاشي نابينايان
اين خبر به احتمال زياد مورد توجه همه علاقه مندان به نمايش و نمايشنامه خواني قرار مي گيرد و برايشان جذاب خواهد بود. حتما مي خواهيد بگوييد اسم اين ستون فرهنگ است و اين خبر به ستون صحنه مربوط مي شود، اما اگر كمي صبر كنيد و بقيه خبر را بخوانيد، مطمئنا نظرتان عوض مي شود. يكي از برنامه هايي كه فرهنگسراي نوجوان در اين تابستان برگزار كرده، برنامه نمايشنامه خواني است كه هر هفته پنج شنبه ها با حضور نوجوانان هنرمند، منتقد و علاقه مند به نمايش برگزار مي شود. هرهفته يكي از نمايشنامه هاي مطرح و قابل بحث ايراني و خارجي خوانده مي شود و بعد از آن نوجوانان، اجراي نمايشنامه خواني را نقد مي كنند. براي شركت در اين برنامه مي توانيد به نشاني فلكه دوم صادقيه - بلوار فردوس - بعد از مخابرات - مجتمع فرهنگي فردوس مراجعه كنيد يا با شماره ۴۰۸۱۰۲۷ تماس بگيريد. همچنين فرهنگسراي سالمند هر هفته در روزهاي پنج شنبه برنامه ويژه اي براي نابينايان برگزار مي كند. در اين برنامه نابينايان مي توانند در نگارخانه آبي و با كمك استادان، نقاشي كنند. اين برنامه ساعت ۱۴تا ۱۶ در نگارخانه آبي فرهنگسراي سالمند (ميدان امام حسين - خيابان ۱۷ شهريور - خيابان خشكبارچي - پارك خيام) برگزار مي شود. براي اطلاعات بيشتر مي توانيد با شماره هاي۹-۳۳۵۸۶۸۸ تماس بگيريد.
|
|
پايتخت
آتن
شمارش معكوس براي آغاز المپيك سال ۲۰۰۴ در آتن در حال پيگيري است. ۲۴ ساعت ديگر بزرگترين رخداد ورزشي جهان افتتاح خواهد شد. البته اگر دقيق تر بخواهيد بدانيد فردا جمعه و راس ساعت ۳۰:۲۰ به وقت محلي اين مسابقات آغاز مي شود.
آتن جمعيتي ۵/۴ ميليوني دارد و اكنون شاهد حضور صدها هزار توريست و مشتاق ورزش است كه براي تماشاي مسابقات عازم اين كشور شده اند.
با وجود تمام مشكلات و همين طور هشدار كميته بين المللي المپيك در سال ۲۰۰۰ اين كشور به هر صورتي كه بود توانست خود را براي برپايي اين مسابقات آماده كند. مقامات برگزاري مسابقات اعلام مي كنند شهر از نظر امنيتي نيز كاملا آماده است. نيروهاي ناتو نيز براي مقابله با حملات تروريستي احتمالي، در آماده باش كامل هستند. البته اين مقام ابراز اميدواري كرد كه هيچ مشكلي روي ندهد.
رم
مقامات امنيتي ايتاليا اعلام كردند، تدابير امنيتي را در فرودگاه بين المللي پايتخت (لئوناردو داوينچي) افزايش خواهند داد. وزير كشور ايتاليا جزپه پيسانو اعلام كرد: اين كشور از ابتداي ماه جولاي،(اوايل تيرماه) تاكنون ۱۷ اخطار از سوي گروه تروريستي القاعده دريافت كرده و همين امر باعث شده تا تدابير امنيتي در كشور بالا برود و نيروهاي امنيتي در وضعيت هشدار قرار گيرند.
روزانه يكصد هزار نفر از فرودگاه بين المللي شهر رم استفاده مي كنند و پيش بيني مي شود به علت فصل تابستان و افزايش سفرهاي توريستي به اين شهر، تعداد سفرها نيز افزايش يابد.
دهلي نو
دولت هند براي آسايش گردشگراني كه به اين كشور سفر مي كنند، پايتخت اين كشور را مجهز به پليس توريست كرده است. اين اقدام پس از كشته شدن يك توريست استراليايي توسط راننده تاكسي در ماه مارس گذشته صورت گرفته است. پليس توريست اتومبيل هاي مخصوصي خواهد داشت و در فرودگاه ها، ايستگاه هاي قطار و ترمينال ها استقرار خواهد يافت.
رئيس پليس دهلي نو اعلام كرد پليس توريست در فرودگاه ها به طور ۲۴ ساعته و در ۳ شيفت و در ساير قسمت ها به صورت ۱۶ ساعته و در ۲ شيفت فعاليت خواهد كرد. همچنين پليس توريست به جديدترين دستگاه هاي ارتباطي مجهز است كه به وسيله آن مي تواند با پليس محلي ارتباط برقرار كند.
|
|
امروز
گل بخريد
|
|
نمي دانيم چه قضيه اي است كه مردم ما عادت به گل خريدن ندارند. كل قضيه گل خريدن محدود مي شود به دوران خواستگاري و نامزدي و روزهاي اول ازدواج. چند وقت كه مي گذرد ديگر خبري از گل خريدن و با گل به خانه رفتن و اين حرف ها نيست. تنها دليل ما هم براي رفتن به گلفروشي محدود مي شود مثلا به عيادت بيمار رفتن و اين چيزها.
شايد سريع بگوييد كي حال و حوصله اينكارها را دارد، با اين همه مشكل. شايد هم بگوييد وضعيت اقتصادي خانواده ها اينقدر بد هست كه پولشان به اين چيزهاي اضافي نرسد. شايد هم منكر كل قضيه بشويد و گل خريدن و گل دادن را يك كار لوس و بي مزه بدانيد كه هيچ فايده اي ندارد.
اولا خود خريدن گل حال و حوصله اش را هم با خود مي آورد. وقتي مثلا براي همسرتان گل مي خريد، در تمام طول مسير همين گل ناز وخوشگل شما را به روزهاي نامزدي و ازدواجتان مي برد. روزهايي كه شايد مدت ها بود در ته ذهنتان خاك مي خورد، ولي همين گل كوچك آنها را جلوي چشمان شما مي آورد.كاري كه حال و حوصله را به تن خسته شما باز مي گرداند.
دوم اينكه الكي هم از وضعيت بد اقتصادي نناليد. اين روزها با ۱۰۰ يا ۲۰۰ تومان مي توانيد يك شاخه گل تروتازه بخريد. قرار نيست حتما يك دسته گل درست و حسابي به خانه ببريد. گلفروش هاي خياباني هم با قيمت هاي ارزان خود در خدمت شما هستند.
سوم هم اينكه اگر فقط به اين چيز فكر كنيد كه دادن يك شاخه گل چقدر مي تواند دلي را شاد كند و فاصله عاطفي را نزديك، هيچ وقت به گل خريدن، به عنوان يك كار لوس و بي مزه نگاه نخواهيد كرد.
همين امروز هنگام بازگشت به خانه به اولين گلفروشي خياباني يا مغازه اي كه رسيديد، چند شاخه گل بخريد. حواستان هم به چشم هاي مردم نباشد كه شما را جور ديگري نگاه مي كنند. گل در دست داشتن براي يك مرد ۵۰-۴۰ ساله هم هيچ عيب نيست. خيلي هم حسن است. پس همه اين فكرها را به دور بيندازيد و امشب با گل به خانه برويد. مطمئن باشيد حال و هواي خانه تان كاملا عوض خواهد شد.
|
|
كتابخانه
پژوهشگران معاصر ايران
يكي از چيزهايي كه شايد همه ما دوست داشته باشيم بدانيم سرگذشت پژوهشگران و فرهيختگان و نويسندگان كشورمان است. به همين دليل هم هوشنگ اتحاد از سال ۷۸ تصميم گرفته ۱۰ جلد كتاب درباره پژوهشگران معاصر ايران بنويسد كه تا به حال ۶ جلد از اين ۱۰ كتاب را نشر فرهنگ معاصر منتشر كرده است. بهتر است بدانيد كه در جلد اول اين كتاب ها به زندگي و آثار محمد قزويني، محمدعلي فروغي، سيدحسن تقي زاده، عبدالعظيم قريب، علي اكبر دهخدا و احمد بهمنيار در جلد دوم ابراهيم پور داوود، محمدتقي بهار، ذبيح بهروز و علي اصغر حكمت، در جلد سوم قاسم غني، صادق رضازاده شفق و غلامرضا ياسمي، در جلد چهارم سعيد نفيسي، سليمان حييم و علي دشتي و در جلد پنجم عباس اقبال آشتياني و بديع الزمان فروزان فر پرداخته شده. جلد ششم هم مربوط به سرگذشت جلال الدين همايي، حبيب يغمايي، نصرالله فلسفي و مجتبي مينويي است. جلد هفتم اين مجموعه كه مربوط به زندگي صادق هدايت است فعلا زير چاپ است.
|
|
نت
گرجستان و يونان در تهران
گوش دادن به موسيقي ملت هاي مختلف مي تواند پر از لطف و جذابيت باشد. اين بار قرار است سه نوازنده برجسته كشور گرجستان به تهران بيايند و در بنياد آفرينش هاي هنري نياوران يك تريوي (سه نوازي) را از آثار موسيقيداناني مانند باخ، پاگا نيني، آلينز، پيازولا، برامس و رودريگو اجرا كنند. در اين كنسرت زوراب خوتسيشويلي (پيانو) تكنواز اركستر فيلارمونيك گرجستان، واژا كالانداز (گيتار) برنده جايزه اولين فستيوال گيتار درمسكو به همراه كتوان توشماليش (ويولن) پرفسور موسيقي و برنده مسابقه بين المللي ماگاريتالانگ و جكوزتيباد پاريس به اجراي برنامه خواهند پرداخت. بد نيست بدانيد كه اين گروه قبلا در كشورهاي آلمان، فرانسه، ايتاليا، مجارستان و تركيه هم اجراهايي داشته اند. علاوه بر اين برنامه ، در اوايل شهريورماه هم گروهي از موسيقيدانان ايراني و يوناني كنسرت مشتركي را در تالار وحدت اجرا مي كنند. در اين گروه هنرمنداني مانند اردشير كامكار (كمانچه)، ميتوس، كامبيز گنجه اي، اسداللهي و حسين زهابي حضور دارند و در اين برنامه قطعاتي از موسيقي ايراني و تلفيقي از موسيقي ايراني و يوناني اجرا مي شود.
|
|
نمايشگاه
تهران قديم
يكي از برنامه هايي كه مي تواند آخر هفته خوبي را برايمان به دنبال داشته باشد، رفتن به يك نمايشگاه با آثار هنري متفاوت است. يكي از اين نمايشگاه ها، نمايشگاه عكسي ازتهران قديم است. در اين نمايشگاه ۴۰ عكس از دروازه ها، ميادين، خيابان ها و اماكن تاريخي تهران در طول سال هاي ۱۲۷۰ تا ۱۳۴۰ به نمايش درآمده اند. نمايشگاه «طهران آن روزها» از ۱۷ مردادماه افتتاح شده و تا هفته آينده ادامه دارد. نكته جالب اين است كه نمايشگاه برگزار شده در فرهنگسراي تابستاني توچال واقع در ايستگاه پنجم توچال برپا شده است. براي به دست آوردن اطلاعات بيشتر در رابطه با اين نمايشگاه مي توانيد باشماره هاي ۶۷۳۵۷۵۵ - ۶۷۳۷۸۵۸ تماس بگيريد.همچنين قرار است كامبيز صدري با اجراي برنجزار بر صفحات استيل و آلومينيوم، شاليزارهاي شمال ايران را بارخ هاي برنج در مساحتي ۱۵ متري بر ديوار شرقي گالري شماره يك موزه هنرهاي معاصر تهران به نمايش گذارد. با ديدن اين تابلو و با رد شدن از جلو آنها مي توانيد همراه با انعكاس آب بر شاليزار آن را ببينيد.
|
|
ورود
ستون ورود، حكم فتح باب يا بهانه گشايش را براي صفحه دارد. مثل اينكه بخواهيم با همين چند خط خيلي خيلي مختصر به اندازه يك صفحه مطالب متنوع رادر كنار هم ارايه كنيم .
«ورود» امروز را مثل همسفري بدانيد كه ساعتي را ميهمان شماست. خصوصا وقتي قرار پنج شنبه هاي تهرانشهر گشت و گذاري در يك مكان تفريحي است و مي شود آن را سفري كوتاه دانست. اگر هم راهي سفري طولاني تر براي آخر هفته خود هستيد، بازهم همينطور.
نفسي مملو از احساس بكشيد و با روحيه اي شاد امروز را آغاز كنيد تا تعطيلات آخر هفته اي شاد و پر بار داشته باشيد.
|
|
ستون شما
و اما توضيح ما
نتايج جشنواره مطبوعات، البته به مذاق همكاران ما در ايرانشهر خوش نيامد.
چون اغلب آثار برگزيده جشنواره را نخوانده ايم، اخلاقا نمي توانيم قضاوت كنيم آيا آنچه كه اهدا شده، به حق بوده است يا نه. همچنين، ترجيح مي دهيم به شايعاتي كه درباره تاثير گرايش هاي سياسي خاص در اهداي جوايز هست، بي تفاوت بمانيم. آنچه را هم كه يك روزنامه درباره قصد شماري از اعضاي تحريريه ضميمه ايرانشهر روزنامه همشهري براي استعفا از انجمن صنفي روزنامه نگاران و نويسندگان مطبوعات نوشته است، تاييد نمي كنيم. با اين وجود، از جشنواره مطبوعات گله داريم و ضمن احترام به ضرورت تقويت و بقاي انجمن صنفي روزنامه نگاران، دست كم اين است كه سال آينده با تامل بيشتر، حضور يا عدم حضور در جشنواره مطبوعات را بررسي خواهيم كرد.
|
|
بيت
بي قرار عشق در يكجا نمي گيرد قرار
كوه اگر لنگر شود دريا نمي گيرد قرار
غيردريا سيل در هر جا بود زندان اوست
عاشق شوريده در دنيا نمي گيرد قرار
قبل از شروع هر مطلبي بگوييم كه غير از ارتباط بيت يا ابياتي كه در آغاز مي آيد با يكي از دغدغه هاي روزمره زندگي، هدف هاي ديگري هم داريم، مثلا اينكه بيشتر ادبيات كلاسيك را مطابق با اتفاق هاي دنياي مدرن و پيچيده امروز كنيم يا از شاعران غريب تري ياد كنيم كه كمتر شهرتي در ميان عامه دارند و بنابر هر دليلي كه به سبك شناسي، تاريخ ادبيات، زبان شناسي و خلاصه زبان شاعر برمي گردد آنقدر ها سرزبان نيستند. هرچند شاعر اين بار هم صائب تبريزي است و نسبت به بسياري از شاعران نامبرده در تاريخ ادبيات از شهرت بيشتري برخوردار است، ولي به هر حال، هم به خاطر دوره شاعري اش (سبك هندي) و هم نسبت به قله هاي ادبيات كلاسيك مثل مولانا و حافظ نام كمتري بر سر زبان ها دارد.
با اين مقدمه احتمالا مرتبط با محتواي اين ستون سراغ صحبت هاي زنجير ه اي هميشه خودمان مي رويم. از چند تا مورد، هرچند مختصر با هم حرف زد ه ايم مثل «عاشق زيستن»، «تعقل و تغزل»، «تعالي طلبي» و ... اين دفعه سراغ مطلبي مي رويم كه هرچند در همين سلسله از حرف ها مي گنجد، ولي استقلال موضوعي خود را هم دارا است. مي خواهيم به حالتي اشاره كنيم كه امكان دارد گهگاه در اتفاق ها و ارتباط هاي هر روز سراغ شما بيايد.
خيلي وقت ها شده كه احساس كنيد هيچكس حرف شما را نمي فهمد، كسي شما را درك نمي كند، دنيا جاي كوچكي براي شماست، گوش شنوايي براي حرف ها و دلي براي بازتاب احساس شما نيست و چندين مورد ديگر كه چون ظاهرا صورتي منفي دارند، بيشتر از اين از آنها نام نمي بريم.
چه نويد و بشارتي از اين بهتر كه بگوييم اين بي تابي و كلافه بودن اگر با همان آگاهي محض و حقيقت جويي كه در روز هاي پيش صحبت آن رفت، گره خورده باشد تنها و تنها معني وجود آرماني شما را خواهد داشت. راستي سيل را كجا آغوشي براي آرامش است و دريا را كجا مجالي براي پرواز؟ كدام عظمت توان ايستادگي در برابر خروش احساس خفته در آدمي يا همان عشق برخاسته از آفرينش الهي را دارد.
انسان هرچه بيشتر بفهمد، هم بيشتر خواهد فهميد كه چقدر نادانسته دارد و هم كم كم از سطح عادي به سمت تعالي پرواز خواهد كرد. بزرگان عرصه علم و هنر هميشه از اين درد در گفته ها و نوشته هاي خود سخن به ميان آورد ه اند كه دنيا محل كوچكي براي انسان هاي بزرگ است. دردي كه لذتي پنهان و خفته از پرواز ذهن را در خود دارد، ذهني كه خواسته در يك كلام «بداند»، نادانسته ها را بشناسد و به سمت كمال طي طريق كند.
|
|
ذهن زيبا
هيچ چيز سريعتر از كار نيك، پير نمي شود.
ضرب المثل فرانسوي
بهاي موفقيت در مقايسه با بهايي كه براي شكست مي پردازيد بسيار ناچيز است.
؟
در ارايه پند و اندرز و نصيحت، همه مردم سخاوتمندند.
فرانسوالاروشنوكو
براي صرفه جويي در وقت كارمان را سريعتر انجام مي دهيم و بعد با اين وقت اضافي چه مي كنيم؟ آن را مي كشيم!
پرمودبترا
|