يكشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۷۴
جشن بچه هاي بهزيستي
آرزويي نداريم، همه چيز خوب است
وقتي كه بچه ها پي مي برند ما بچه پرورشگاهي هستيم، رفتارشان تحقيرآميز مي شود. البته حق دارند، هرچه باشد ما از بقيه پايين تريم!
هر پاسخ مثبت از اين بچه ها در خصوص رضايت از زندگي را فقط به حساب سادگي شان مي گذاريم. به حساب كم توقعي و تعريفي كه از زندگي برايشان شده و از همه مهمتر نداشتن معياري براي مقايسه زندگي خوب و بد. اين را چهره تكيده بچه ها مي گويد
عكس : هادي مختاريان 
ليلا درخشان 
صداي كف، تمام سالن مجتمع فرهنگي - هنري سئول را فراگرفته. يك ربع ديرتر به جشني كه براي بچه هاي بهزيستي تدارك ديده شده، مي رسيم. سالني نسبتا بزرگ كه يك قسمت آن جايگاه بچه هاي بهزيستي است و قسمت ديگر به مدعوين اختصاص داده شده. شهردار منطقه ۳ دكتر تهراني مشغول ارايه هديه ها به بچه هاي بهزيستي است. يك دقيقه از ورود ما نمي گذرد كه شهردار كارش به پايان رسيده و سالن را ترك مي كند.
بقيه برنامه با مجري است. لباس محلي پوشيده. با شور و حرارت صحبت مي كند، براي كودكان بين ۵ تا ۱۵ سال. بيشترشان دختر هستند، با لباس هاي يكدست.
موسيقي خيلي شادي در فضاي سالن مي پيچد. دونفر ديگر كه لباس سنتي پوشيده اند به كمك مجري مي آيند؛ براي اجراي نمايشي خيلي شاد. آنقدر شاد كه حتي بزرگسالان را هم مي توا ند تحت تاثير قرار دهد. مي گويند هيچ كاري راحت تر از شاد كردن كودكان نيست يا هيچ چيز به اندازه موسيقي نمي تواند انسان را به وجد بياورد. اما خب هر قانوني استثنا دارد.
اين استثنا را زماني درك مي كني كه به حركات و نگاه ها و طرز دست زدن بچه ها دقيق مي شوي.
013734.jpg

روح افسردگي بر وجود اين كودكان حاكم است؛ مثل يك بختك. خبري از شيطنت هاي كودكانه دربين اين بچه ها نيست. تلاش بازيگران براي تزريق شادي به اين كودكان فقط درمورد بچه هاي كوچكتر نتيجه مي دهد. درمورد بچه هاي بزرگتر كف زدن ها و خنديدن ها كاملا تصنعي است.
شايد ديدگاه بدبينانه و نااميد كننده اي باشد، ولي آدم را ياد درختي مي اندازد كه خشك شده و هرچه آب پاي آن بريزي بي فايده است.
بگذريم. حتما نيروي قوي تري براي شادكردن اين كودكان نياز است؛ چيزي فراتر از يك نمايش يا موسيقي شاد. گرچه دكتر نصير،رئيس بهزيستي شميرانات از جنبه ديگر به قضيه مي نگرد: «اين جشن از اين جهت ترتيب داده شده كه احساس تنهايي بچه ها كمتر شود. كودكاني كه صد درصد دچار خلاء عاطفي هستند.»
اتحاد و اشتراك بين آدم ها هميشه جزو نقطه هاي قوت است، اما اينجا بيشتر احساس منفي را القا مي كند.
همه اين كودكان در يك چيز مشتركند؛ نداشتن پدر و مادر، نداشتن امنيت عاطفي، تنهايي و... باهم اند اما تنهايند. همسن و سال اند و در كنار يكديگرند؛ آنها درجمع تنهايند.
مراسم با فراخوان خواهر و برادرها از سوي مجري ادامه دارد. خواهرها و برادرها يكي يكي مي آيند و حضار آنها را تشويق مي كنند.
يادتان باشد اين خواهر و برادرها خيلي در ديدار يكديگر و كنار هم زندگي كردن محدوديت دارند. مي توانند در ماه، دو سه بار همديگر را ببينند.
به هر حال محدوديت همه جا هست، اينجا كمي بيشتر! «امكان نگهداري اين خواهرها و برادرها به صورت مشترك وجود ندارد. امكانات و هزينه زيادي مي خواهد...»
اين را يكي از مسوولان بهزيستي در پاسخ سوال ما مي گويد.
نمي دانيم نگهداري اين كودكان چقدر هزينه و امكانات مي خواهد. اما نمي شود به سادگي از بيگانگي و ارتباط عاطفي كمرنگ اين خواهرها و برادرها گذشت. انگار يك قراردادي بر اين مساله حاكم است؛ اين خواهر توست. اين برادر توست. همين. برنامه بعدي دادن هديه به كودكان منتخب است. تعدادي پسر و دختر انتخاب مي شود. دخترها يك سمت مي ايستند و پسرها سمت ديگري.
مجري از هر حربه اي براي شادكردن كودكان استفاده مي كند. اول از بچه ها مي خواهد اسمشان را بگويند. با حالتي آوازگونه. خيلي راحت مي شود حدس زد هيچ كس حاضر به اين كار نمي شود. از پسر بچه ۸ساله گرفته تا دختر ۱۵ ساله. اصولا شيطنت در اين بچه ها خيلي كم است.
در دايره المعارف بچه هاي بي سرپرست، چيزي به نام «اعتماد به نفس» وجود ندارد. مجري يك پله پائين مي آيد. «اسمتان را در حالي كه دست به كمر ايستاده ايد به حالت قلدري بگوئيد.» يكي يكي خودشان را معرفي مي كنند، اما كسي قلدر نيست. حالا بايد يكي يكي بخندند. چيزي كه بين اين بچه ها كمتر اتفاق مي افتد؛ از سر وظيفه يكي يكي مي خندند.
سناريوي بعدي گريه است. آسان ترين بخش قضيه احتمالا. پايان ماجرا تقليد صداي يك حيوان به صورت اختصاصي. بالاخره مجري رضايت مي دهد كه هديه ها را به بچه ها بدهد. از كيف سنتي كه به خود آويزان كرده چند تا كتاب قصه بيرون مي آورد و به بچه ها هديه مي دهد. به سرعت برق همه به جايگاهشان برمي گردند بي آنكه نگاه پدر يا مادري انتظار برگشت شان را داشته باشد.
باز هم نمايش، موسيقي شاد. نقطه قوت اين جشن موسيقي شاد و نمايش است. نمايشي كه در عين حال با پيام هاي آموزشي همراه است.
«شب ها مسواك بزنيد، نخ دندان هم بزنيد. از دهان شويه استفاده كنيد. هر ۶ ماه يك بار به دندانپزشك مراجعه كنيد.» آنجا اما والديني نيستند كه يادشان بماند اين نصيحت ها را در خانه به فرزندانشان يادآوري كنند.
نمايش همچنان ادامه دارد و در اين فضاي ساختگي يك چيز كمبودش خيلي مشهود است. نورپردازي. مي شد با ايجاد نورهاي رنگارنگ در زماني كوتاه، زندگي را با صداي موسيقي زيبا نشان داد. با اين حال تنها يك پيشنهاد شيك است؛ مثلا موسيقي مثل نمايش نصيحت به بچه هاي بي سرپرست.
دنياي شاد ساختگي با پايان نمايش به پايان مي رسد؛ بي     هيچ شيطنت و سروصدايي، جشن تمام مي شود بدون اينكه بچه ها از سرجايشان تكان بخورند يا حتي با بغل دستي اش حرفي بزنند؛ عمر دنياي شاد ساختگي اين بچه ها هم كوتاه است!
... به سراغ خواهر و برادري مي رويم كه گوشه اي آرام نشسته اند.
از بهزيستي راضي هستي؟
بله 
از جشن راضي بودي؟
بله 
دوست داري تا ابد در بهزيستي باشي؟
بله.(!)
ارتباط برقرار كردن با اين كودكان سخت است. جواب هاي سرسري و مبهم مي دهند.
«اين بچه ها از اينكه عكسشان در روزنامه چاپ شود يا اسمشان برده شود ابا دارند، چون معمولا در مدرسه هاي عادي درس مي خوانند و دوست ندارند كسي از موقعيت و وضعيتشان باخبر شود.» اين را يكي از مسوولان بهزيستي مي گويد.
وقتي قول مي دهيم كه چنين اتفاقي نمي افتد، چهارخواهر و برادر به ما معرفي مي شوند، دوخواهر و دو برادر.
نمي دانيم قبل از مصاحبه، مسوولان بهزيستي چه توصيه هايي به آنها مي كنند كه باز با پاسخ هايي از نوع كلي مواجه مي شويم. تمام اصول و روابط عمومي را به صورت كارشناسان به كار مي بريم، اما با نتيجه منفي مواجه مي شويم.
«راضي هستم؟ از چي راضي باشم. مشكلات ما قابل بيان نيست. بايد بيايند از نزديك مشكلات ما را ببينند. به ما گفته اند چيزي از مشكلاتمان نگوييم...
ولي من مطمئن هستم يك روزي خواننده مي شوم و پولدار. آن وقت با خواهر و برادرهايم يك خانه مي گيريم و به آرزويمان مي رسيم.» اين را پسر ۱۶ ساله مي گويد. ضمن اينكه يكي در ميان مي گويد مي خواهم خواننده شوم.
اما آرزوي برادر ديگر هم جالب است: «آرزو دارم يك روز هم كه شده ميرزاپور را از نزديك ببينم.»
يادتان باشد اين حرف ها را با هزاران حربه از زير زبان اين بچه ها كشيده ايم، ولي به هر حال در مورد دخترها (خواهرها) نتيجه اي نگرفتيم.
«آرزويي نداريم. همه چيز خوب است... يعني چه ... و ...» پاسخ هاي دست و پا شكسته دخترها است.
حالا ديگر لحظه به لحظه به تعداد بچه ها در پارك بازي (بوستان سئول) افزوده مي شود. انگار انرژي بچه ها در اين پارك به نسبت سالن بيشتر است، هرچه باشد اين شادي واقعي است! آخرين تلاشمان را مي كنيم كه بتوانيم با اين بچه ها ارتباط برقرار كنيم البته شايد. در آخرين لحظه ما را ناراضي نمي  گذارند. «مشكلات ما زياد است؛تنهايي،دوري از خانواده، ما هر كاري نمي توانيم انجام دهيم. فرض كنيد الان من مي خواهم بيرون بروم، چون هم دختر هستم و هم خانواده ندارم خيلي محدود شده ام. پول توجيبي مان خيلي كم است. مشكلاتمان در مدرسه كمتر از پرورشگاه نيست. وقتي كه بچه ها پي ببرند ما بچه پرورشگاهي هستيم، رفتارشان تحقيرآميز مي شود. البته حق دارند هرچه باشد ما از بقيه پايين تريم!» فقط يك جمله، يك جمله كافي است تا به خيلي از مسايل پي برد. در آخرين لحظه حرفي را شنيدم كه از نظر تلخي با هيچ چيز قابل قياس نيست.
مي  گويند: انساني كه سرطان دارد، ولي داراي اعتماد به نفس است وضعيتش از كسي كه از نظر جسمي سالم ولي فاقد اعتماد به نفس است بهتر است و اگر مي خواهيد به تلخي ماجرا بيشتر پي ببريد، خود را كودك ۱۰ ساله اي تصور كنيد كه در دنياي كودكي اش محكوم به پايين دانستن خود از بقيه همسن و سالانش است. كودك جمله «هرچه باشد از بقيه پايين تريم» را با اعتقاد قلبي و ايمان مي گويد. هنوز خيلي راه داريم تا ادعا كنيم تك تك اين كودكان نياز به روانشناس و روانپزشك دارند تا از كودكي بذر اعتماد به نفس را در خاك دست نخورده ذهنشان بكارند.
راه زيادي داريم تا حتي به اين بچه ها بياموزيم كه زندگي چيز ديگري است. به هر حال هر پاسخ مثبت از اين بچه ها در خصوص رضايت از زندگي را فقط به حساب سادگي شان مي گذاريم. به حساب كم توقعي و تعريفي كه از زندگي برايشان شده و از همه مهمتر نداشتن معياري براي مقايسه زندگي خوب و بد. اين را چهره تكيده بچه ها مي گويد.

آي تي
خبري براي  خور ه هاي رايانه
013737.jpg
براي خيلي از ما اينترنت مثل فريزري است كه در آن بطري هاي آب مي  گذاريم. شايد به همين دليل به روز شدن ويندوز و روش هاي جديد آن چندان جذابيتي نداشته باشد. اما در ميان ما هم كم نيستند كساني كه به قول معروف خوره كامپيوتر، ببخشيد، رايانه و اينترنت هستند. اين خبر را براي همين عده مي  نويسيم. چند روزي از انتشار نسخه ۲۷۲ مگابايتي دومين Service Pack ويندوز XP شركت ها مي  گذرد و نسخه خانگي آن هم از ۱۸ آگوست از طريق Windows update منتشر خواهد شد. همان طور كه گفته شده روش جديد در به روزرساني ويندوز، مركز امنيت ويندوز، فعال سازي يك فايروال و قابليت هاي جديد در Internet explorer در مرور كردن وب سايت ها (مانند كنترل بيشتر روي (ActiveX از مواردي هستند كه در اين برنامه لحاظ شده اند، اما مهم تر از همه كنترل حافظه هاي بازاريابي شده است و بدين ترتيب ديگر خبري از سرريز بافرنيست. ضعفي كه از قديم مشكلات امنيتي زيادي براي ويندوز به همراه داشته است. كاربران بايد توجه داشته باشند كه برخي از برنامه ها پس از نصب۲ SP از كار مي  افتند. حتي بعضي از برنامه هاي مايكروسافت پس از نصب۲ SP فايروال ويندوز فعال شده و بدين ترتيب تماس هاي خارجي به سيستم كنترل مي شوند. واضح است كه برنامه هايي چون ضد ويروس بازي هايي كه روي شبكه اجرا مي شوند و نيز برنامه هاي معروف ديگر بدين ترتيب دچار مشكل خواهند شد.
شما هم از اينترنت استفاده مي كنيد؟

تحقيقات
تخت خواب ضدزلزله
013740.jpg
دوران شب هايي كه از ترس زلزله خواب به چشمتان نمي آمد به سر آمد. حالا با ساخت تخت هاي هوشمند ضد زلزله مي توانيد راحت بخوابيد. بله درست خوانديد، بعد از ساخت انواع و اقسام اقلام ضدزلزله، حالا تخت هوشمند ضدزلزله نيز در زاهدان ساخته شده است، البته اين سازنده و مبتكر زاهداني هم مثل اغلب مخترعان يك مشكل عمده دارد و آن نداشتن حمايت است. عليرضا طهان سازنده اين تخت هوشمند ضدزلزله در زاهدان حمايت دولت را براي توليد انبوه اين اختراع خواستار شده است. اين مخترع مي گويد: متاسفانه از مخترعان در كشور حمايت نمي شود و انگيزه كار در بوروكراسي اداري ازبين مي رود.
اين اختراع از سوي سازمان ثبت اختراعات ايران به ثبت رسيده و ملي شناخته شده است.
وي گفت: دولت و استاندار سيستان و بلوچستان بايد براي توليد انبوه, حمايت و همكاري لازم را داشته باشند.
اين درحالي است كه وي براي ايجاد كارگاه توليدي در شهرك صنعتي خاش جهت توليد انبوه دستگاه مذكور، ۵۰ درصد قيمت يك قطعه زمين را با سرمايه شخصي پرداخته و ۴۰ برابر ارزش آن را سفته داده است.
تخت هوشمند ضدزلزله داراي دو دريچه حساس به زلزله ۳ ريشتري، سامانه اعلام موقعيت در پشت بام، بي سيم و تلفن، كپسول اكسيژن،منافذ عبور هوا و مكاني براي نگهداري غذا و آب است.
اين مخترع ۳۷ ساله، معلم آموزش و پرورش خاش است. او پس از زلزله بم اين تختخواب را طراحي كرد و به ثبت رساند.

صنفي
مصائب توليدكنندگان پارچه
013743.jpg
پوشاك چيني بازار تهران را تسخير كرد و داد و هوار توليدكنندگان داخلي به هوا بلند شد. يكي تقصير قضيه را به گردن دولت انداخت و ديگري گردن اتحاديه صنف پوشاك. حالا هم اتحاديه صنف پوشاك همه تقصيرها را به گردن توليدكنندگان پارچه انداخته است.
ابوالقاسم شيرازي، نايب رئيس اتحاديه توليدكنندگان پوشاك مي گويد كه كيفيت پايين پوشاك ايراني به دليل نامرغوب بودن پارچه هاي توليدي است. البته آقاي شيرازي به اين امر اذعان داشته كه علت پايين بودن كيفيت پارچه هاي توليدي فرسودگي دستگاه هاي نساجي است. خب، بايد هم دستگاه هاي نساجي كه در كشور ما عمر ۵۰ ساله دارند پارچه هاي نامرغوب توليد كنند. علاوه بر آن، هزينه توليد پارچه در كارخانه هاي ايراني آنقدر بالا است كه توليدكنندگان تلاشي براي بهبود كيفيت پارچه نمي كنند و پارچه هاي موجود را با قيمت بالا به بازار عرضه مي كنند. اين كارخانه ها حتي قادر به پرداختن حقوق كاركنان خود نشده اند، چه رسد به اينكه بتوانند پارچه هايي را با مرغوبيت بالا در رنگ و كيفيت مناسب توليد كنند. شيرازي مدعي شد كه صاحبان واحدهاي توليدي براي تهيه پوشاك مرغوب و با كيفيت مجبور مي شوند كه توسط قاچاقچيان پارچه را از كشورهاي تركيه و ايتاليا وارد كنند. تاخير در بازگشت سرمايه، از ديگر مشكلات توليدكنندگان پوشاك است. شيرازي مي گويد: با توجه به اينكه توليدكنندگان، توليدات خود را با چك و به صورت مدت دار به فروش مي رسانند، بازگشت سرمايه آنها تا ۶ ماه بعد از فروش بيشتر از ۵۰ درصد امكان پذير نيست كه درنتيجه براي توليد بعدي سرمايه لازم را دراختيار ندارند.

جوان
مراسم اعتكاف در آبادان
013746.jpg
با فرا رسيدن ايام ماه مبارك رجب، سنت اعتكاف در مساجد از رونق ويژه اي برخوردار مي شود. در اين مراسم مسلمانان با حضور در مساجد اقدام به ختم قرآن كرده و ادعيه خاصي را تلاوت مي كنند. از نكات ويژه اين مراسم مي توان به دعاي وحدت مسلمانان نيز اشاره كرد.
حجت الاسلام سيدموسي مدني حسيني، رئيس سازمان تبليغات اسلامي آبادان در اين باره مي گويد: «به مناسبت ۱۳رجب و ولادت حضرت اميرالمومنين حضرت علي (ع) و مصادف با آغاز «ايام البيض» - اعتكاف - نام نويسي از علاقه مندان شركت در آئين اعتكاف از سه شنبه به مدت دو هفته شروع مي شود. امسال براي ۷۰۰ نفر امكاناتي تدارك ديده شده و اميدواريم مردم به خصوص نوجوانان و جوانان در اين مراسم عرفاني و معنوي اعتكاف شركت كنند. براي علاقه مندان شركت در اعتكاف، مسجد موسي ابن جعفر (ع) و مسجد ثامن الائمه (ع) آبادان براي خواهران و برادران مهيا شده است. پارسال هم ۶۳۰ نفر در اين مراسم معنوي شركت كردند.» از اين خبر يك نكته ديگر را هم مي توانيد به خاطر بسپاريد و آن اينكه «ايام البيض» نام ديگر مراسم اعتكاف است. به نظر مي رسد اين مراسم در تهران نيز از رونق خاصي برخوردار شود. سال هاي قبل نيز مراسم اعتكاف از رونق خاصي در شهرستان ها برخوردار بود. حال با اين تمهيد كه در ايام تولد ائمه اطهار نيز مي تواند به اين امر پرفيض روي آورد، پيش بيني مي شود جوانان استقبال گرمي از «ايام البيض» داشته باشند.

نكته
فراگيري گسل زلزله
013749.jpg
اين هم يك خبر خوش «بيشتر نقاط كشور در معرض زلزله قرار دارند.» البته اگر اين موضوع را رئيس پژوهشكده سوانح طبيعي ايران هم مطرح نكرده بود با توجه به زلزله هاي فراواني كه در چند ساله اخير در نقاط مختلف كشور رخ داده است حالا همه به خوبي به اين مهم پي برده اند .به هر حال زمين خاكي علاوه بر نفت و گاز گسل هم دارد كه بايد اين واقعيت را پذيرفت.
فاطمي عقدا، رئيس پژوهشكده سوانح طبيعي ايران در اين مورد گفت: ايران به علت ساختار خاص زمين شناسي، شكستگي هاي زيادي در پوسته دارد كه بيشتر آنها فعال هستند كه رابطه مستقيمي با لرزه خيزي دارند و كمتر نقطه اي از ايران به دور از گسل هستند.
فقط نقاط خالي از سكنه و مراكز غيراقتصادي تقريبا امن هستند و بيشتر نقاط شهري و مراكز جمعيتي در معرض خطر زلزله قرار دارند.
حالا اينكه ساختن مراكز شهري روي گسل چه حكمتي داشت را خدا مي داند.
قبل از زلزله سال ۶۹ رودبار و منجيل حتي جامعه علمي كشور نيز توجه خاصي به زلزله و آسيب شناسي آن نداشتند اما بعد از اين زلزله جامعه علمي تحقيقات مناسبي در مورد كاهش آثار زلزله انجام داده است و از حوادث قبلي براي جلوگيري از شدت تلفات آينده استفاده كرده اند. رئيس پژوهشكده سوانح طبيعي ايران گفت: تحقيقات مناسبي در مورد ساخت و ساز انجام شده است، تعهد مهندسي و باور عمومي در ساخت وسازهاي جديد بسيار ضروري است.

رفاه
بيمه به ۲۲ سال مي رسد
013752.jpg
هر پدر و مادري به محض اينكه سن فرزندانشان به ۱۸ سال مي رسد نگران مسايل بيمه مي شوند. چرا كه بيمه خدمات درماني و تامين اجتماعي تا سن ۱۸ سال هزينه اين فرزندان را تامين مي كند. اما گويا قانون جديدي در دست تصويب است و اين نگراني هم كم كم از بين مي رود.
«رزاق صادق» مشاور ارشد وزير رفاه و تامين اجتماعي مي گويد: «سن استفاده از خدمات درماني فرزندان ذكور به ۲۲ سال افزايش مي يابد. با توجه به بالا رفتن سن اشتغال، پيشنهادي مبني بر افزايش سن استفاده فرزندان ذكور از ۱۸ به ۲۲ سال به مجلس شوراي اسلامي ارايه شده. اين پيشنهاد هم اكنون در حال بررسي در كميسيون هاي مجلس است كه در صورت تصويب كليه صندوق هاي بيمه اي شامل صندوق تامين اجتماعي، بازنشستگي كشور، سازمان تامين اجتماعي، نيروهاي مسلح و ساير بيمه هاي اجتماعي موظف به رعايت آن هستند. فرزندان دختر نيز تا زمان اشتغال به كار يا ازدواج مي توانند از خدمات درماني صندوق هاي بيمه استفاده كنند.»
حالا اينكه اين طرح كي تصويب مي شود ديگر با خداست. اما در صورت تصويب چنين طرح هايي مي توان به اين دلخوش بود كه بار نسبتا زيادي از دوش والدين برداشته مي شود، البته به مدت ۴ سال. يعني در فاصله سني ۱۸ تا ۲۲ سال. اما در كشورهاي ديگر وضع بدين منوال نيست. قصد نداريم مقايسه اي داشته باشيم بين ايران و ساير كشورها كه قايليم به اينكه هر كشور مختصات اجتماعي خودش را دارد و بس. اما مساله اينجاست كه بيمه تامين اجتماعي يا حتي خدمات درماني براي خانواده ها از نان شب هم مهمتر است. بنابراين بايد فكري به حال آن دسته از خانواده هايي كرد كه نان آورشان تنها كار مي كند اما خبري از بيمه نيست. اصلا براي اين عده، لغت بيمه تبديل شده به يك كريستال در بوفه اي تزئيني!

آموزش
عطش يادگيري بيشتر شده
013755.jpg
اين خبر را بخوانيد. بعد به اين فكر مي افتيد كه چقدر خوب مي شد اگر در اطرافتان كسي از بي سوادي رنج مي برد، او را ترغيب به آموختن كنيد. پرويز كوثري معاون توسعه مديريت اداره نهضت سوادآموزي مي گويد: «طي ۵ سال گذشته تعداد فراگيران نهضت سوادآموزي كاهش چشمگيري داشته كه اين امر نشان دهنده افزايش سطح سواد رسمي در كشور است، اين موارد شامل آموزش هاي بدو خدمت به ويژه سرباز معلم و آموزش هاي ضمن خدمت ويژه كاركنان و آموزشياران و دوره هاي روانشناسي مديريت بهره وري و برنامه استراتژيك مي شود. در آموزش هاي شغلي كه ويژه مديران اداره نهضت سوادآموزي است، مديران آموزش با توسعه و تحولات جهاني در آموزش و تهيه و تدوين محتواي آموزش بزرگسالان آشنا مي شوند. به دليل اينكه آموزش نهضت سوادآموزي جزو آموزش هاي رسمي به شمار نمي آيد و فراگيران نيز تمايل به حضور در كلاس هاي رسمي در زمان و مكان معيني ندارند بنابراين كلاس ها در مكان هاي غيررسمي مانند مساجد تشكيل مي شود. حالا گير ندهيد كه چرا اين كلاس ها در مدارس تشكيل نمي شوند يا اگر هم تشكيل شوند اين طور براي مردم جا افتاده كه كلاس نهضت سوادآموزي فقط براي افراد سالخورده است. در حاليكه آموزش و يادگيري هيچ سن و سال خاصي را معين نكرده است. بنابراين بهتر است به اينگونه بسترسازي ها بيشتر توجه شود تا به قول مسوولان سطح سواد رسمي كشور افزايش پيدا كند. حالا اين مطلب هم جاي خود دارد كه چه افرادي با چه سطح سوادي قرار است به عنوان معلم براي سوادآموزان تدرس كنند!

خارجي
صرفه جويي بلژيكي ها
013758.jpg
نبودن زمين كافي در اروپا برخلاف آنچه كه تصور مي كنيم به نفع مردم اروپا شده است. كمبود زمين در اروپا باعث شده تا مردمان اين سرزمين از قديم الايام فكري به حال دفع زباله هاي خود كنند.
بلژيكي ها لوازم خانگي مستعمل را براي جلوگيري از آلوده شدن محيط زيست بازيافت مي كنند. تنها در سال۲۰۰۳، ۲۵ ميليون دستگاه برقي و الكترونيك در اين كشور به فروش رسيده است و چنين حجم عظيمي چند سال بعد زباله هاي زيادي توليد مي كنند.
اين امر مستلزم اتخاذ تدابيري براي كاستن از تاثيرات اين زباله ها بر زيست است. چنانكه اتحاديه اروپا دستورالعملي در اين باره تصويب كرده است. بخشي از اين مقررات مربوط به كاهش مواد خطرناك از جمله فلزات سنگين موجود در اين وسايل است. همچنين كشورهاي اروپايي تا يك سال ديگر فرصت دارند تدابيري عملي براي بازيافت لوازم مستعمل به اجرا بگذارند.
دراين ميان برخي كشورها از جمله هلند، دانمارك و بلژيك پيشاپيش به اجراي طرح پرداخته اند، چنانكه بلژيك از ابتداي ژوئيه ۲۰۰۱ بازيافت اينگونه زباله ها را اجباري و موسسه اي به نام ركوپل به همراه چندين شركت طرف قرارداد تاسيس كرده است. در واقع براساس قانون، واردكنندگان و توليد كنندگان لوازم برقي و الكترونيك موظف به جمع آوري و بازيافت كالاهايي هستند كه وارد بازار بلژيك كرده اند. هنگام جمع آوري، لوازم مستعمل قابل استفاده به موسسات خيريه تحويل داده مي شوند.

در شهر
ايرانشهر
محيط زيست
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  
|  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |