بسيار شگفت انگيز است كه بعد از قريب به ۷ سال هنوز طرح سينما آزادي در هزار توي سيستم ديوانسالا ري غوطه ور است
فروردين ۱۳۷۶ آزادي سوخت.
خرداد ۱۳۷۶ بقاياي آزادي را تخريب كردند.
شهريور ۱۳۷۶ فراخوان بين المللي مسابقه معماري جهت تهيه طرح باز سازي آزادي.
آبان ۱۳۷۶، ۱۶۰ طرح معماري به دفتر مسابقه رسيد.
بهمن ۱۳۷۶ داوري جنجال برانگيز در مورد طرح ها انجام شد.
و چند سال گذشت....
فروردين ۱۳۸۱، قرارداد طرح اجرايي «آزادي» با برگزيده مسابقه بسته شد.
بهمن ۱۳۸۱، معاونت سينمايي وزارت ارشاد: با تصويب طرح سينما آزادي به زودي سينما آزادي ساخته مي شود...
اسفند ۱۳۸۱، مدير روابط عمومي حوزه هنري: طرح بازسازي سينما آزادي به مراحل نهايي رسيده است. به زودي در يك نشست مطبوعاتي طرح نهايي را معرفي و تاريخ شروع ساخت سينما را اعلام مي كنيم...
۱۳۸۳ .... سينما آزادي هنوز يك حفره است.
۱۳۸۴ و ... يك علامت سوال بزرگ
انگار همين ديروز بود، روزي به طول ۷سال(!)، محبوب ترين سينماي پايتخت خاكستر شد؛ سينمايي كه ميعاد گاه رويا هاي سينما دوستان بود، خاطره انگيز ترين هاي سينماي ايران در اين سينما به نمايش در آمدند و صف هايي هميشه طولاني ... و آن بعد ازظهر خاكستري ...
تا چند ماه هيچ كس نفهميد كه چرا سيم هاي برق اتصالي كرد و چرا اينقدر آسان سينمايشان سوخت؛ شايعات ادامه داشت تا اينكه خرداد ماه همان سال الباقي آزادي هم جمع شد و نهايتا حوزه هنري اعلام كرد كه بازسازي سينما آزادي را به مسابقه مي گذارد.
حضور در طراحي پروژه اي با اين محبوبيت آن را به پر شركت كننده ترين مسابقه معماري ايران تبديل كرد؛ از همه جاي دنيا معماران اعلام آمادگي كردند... ۴۶۰ شركت كننده و نهايتا ۱۶۰ طرح در دفتر مسابقه مورد پذيرش قرار گرفتند. داوري مسابقه دو مرحله داشت... در مرحله اول ۳ نفر انتخاب شدند و در مرحله بعد يك نفر از ميان اين سه نفر انتخاب شد. بگذريم كه سلامت داوري هم حرف و حديث هاي بسياري در پي داشت...
ديگر كسي نگران ساخته نشدن سينما نبود، قرار بود باز هم «آزادي»، البته اين بار بسيار با شكوه تر از قبل قد علم كند اما...
سكوتي سنگين
همه چيز داشت خوب و منطقي پيش مي رفت ... ناگهان سكوتي عجيب بر پيشرفت مقدمات كار بازساي سينما سايه افكند. مسوولان حوزه هنري و وزارت ارشاد هيچ كدام در مورد ساخته شدن «مجموعه سينمايي آزادي» توضيح دقيق و قانع كننده اي نمي دادند!
از اين به بعد تنها هر چند ماه يكبار خبري در رسانه ها از قول يكي از دست اندركاران مبني بر در جريان بودن پروژه، مطرح و اطمينان داده مي شد كه عمليات ساخته شدن يك مجموعه سينمايي مدرن (!) در محل سينما آزادي در حال انجام است... چند سال همين روند ادامه داشت ...
۵ سال وقفه!
در اوايل سال ۸۱ مجري طرح بعد از افت و خيز هاي فراوان و چانه زني هاي فراوان تر با داوران مسابقه و تغييراتي كه در شرايط اوليه پروژه به وجود آورده بود، نهايتا از ميان برندگان مرحله اول مسابقه، «مشاور توان» را انتخاب و قرارداد تهيه طرح نهايي و اجرايي پروژه را با اين مشاور منعقد كرد.
حدود ۶ ماه بعد خبري از سوي معاونت سينمايي وزارت ارشاد روي تلكس هاي خبري منتشر شد: «با تصويب طرح سينما آزادي و انجام مقدمات بازسازي آن، به زودي سينما آزادي ساخته خواهد شد» و در اسفند همان سال خبري از قول عليرضا غفاري مدير روابط عمومي حوزه هنري در مطبوعات انعكاس يافت:«طرح بازسازي سينما آزادي به مراحل نهايي رسيده است و قصد داريم به زودي در يك نشست مطبوعاتي طرح برنده به نمايش گذاشته و ساخت سينما آزادي را اعلام كنيم».
بابك شكوفي كه بعد از ماجراهاي فراوان به عنوان طراح مجموعه جديد سينما آزادي انتخاب شده بود، همان زمان اظهار كرد: «... در طرح جديد پنج سالن سينما همراه با فضاهاي فرهنگي و تجاري پيش بيني شده است و طراحي مجموعه فوق با آخرين استاندارد سينمايي و رعايت دقيق كد ها و ضوابط صورت گرفته است...». همچنين خبر رسيد طرح نهايي مجوزها و موافقت هاي لازم را از شهرداري، سازمان آتش نشاني و كميسيون فني وزارت ارشاد اخذ كرده است.
باز هم بررسي مجدد!
در حالي كه همه چيز حاكي از اميدواري بود، دوباره روند كار متوقف شد! گفته مي شد اجراي طرح به لحاظ بررسي هاي بيشتر اقتصادي و ترافيكي به تعويق افتاده است... دلايلي كه نمي توانست قانع كننده باشد.
دكتر جليل عزت نسب در يادداشت كوتاهي در مجله فيلم مورخه مهر ۷۷ مي نويسد: «... طبيعي است كه وقتي در يك منطقه تجاري - اداري و سيع، خيابان دكتر بهشتي به عنوان تنها شريان اصلي شرق به غرب منتهي به يك شريان اصلي ديگر (ولي عصر) مي شود، گرهي به وجود مي آيد؛ پس مي بينيم كه سينما آزادي عامل اصلي اين گره نبوده است. پس از برپايي مجموعه جديد هم رفت و آمد حداكثر ۲ هزار نفر در دو ساعت (هزار نفر در ساعت)، يعني افزوده شدن حداكثر ۲۵۰ اتومبيل در ساعت، براي خياباني كه بيش از ۲۵ هزار اتومبيل را از خود عبور مي دهد مشكل حادي نيست. اگر به جاي مخالفت با ساخت اين مركز فرهنگي در جهت اصلاح هندسي تقاطع عباس آباد - ولي عصر اقدام شود، نتايج بهتري به دست مي آيد...».
از سوي ديگر مطرح كردن مشكلات اقتصادي و نداشتن بودجه نيز چندان قابل قبول به نظر نمي رسد؛ در دي ماه ۱۳۸۱ دكتر حسن بنيانيان رياست حوزه هنري در مصاحبه با روزنامه ايران اظهار كرد: «بر اساس تبصره مورد توافق سازمان برنامه و وزارت ارشاد، به سازندگان سينما معادل سطح سالن هاي سينما، امتياز تجاري داده مي شود و ما هم در مجتمع سينمايي آزادي واحد هاي تجاري در نظر گرفته ايم تا هزينه ساخت خودش را تامين كند...».
در كنار مورد فوق، وزارت ارشاد نيز توافق خود را جهت تغيير كاربري سينما ركس سابق در لاله زار به كاربري تجاري، جهت تامين هزينه هاي ساخت سينما آزادي به حوزه هنري اعلام كرده است، به اين ترتيب موضوع تامين بودجه ساخت مجموعه سينمايي آزادي كاملا حل شده به نظر مي رسد.
گودالي براي خاطرات
واقعيت اين است كه در ۷ سال نه تنها علف، بلكه درخت چنار هم زير پاي آدم سبز مي شود! در اين ۷ سال هر از چند گاهي با لفظ «به زودي...» و «قريب الوقوع...» از جانب مسوولان مواجه بوده ايم؛ ولي هنوز هم شهروندان پايتخت هر روز هنگام عبور از خيابان شهيد بهشتي با كشيدن آهي سرد به گودالي سوخته مي نگرند كه گنجايش حجم خاطراتشان را از «شهر فرنگ» و «شهر قصه» ندارد...
والسلام