نيم نگاهي به گوشه اي از پارك پرديس
پرنده اي با نقاب سرخ
فكر مي كرديم درناي سيبري در ناز و نوازش با بهترين شرايط زيستي نگهداري مي شود، اما با درنايي كثيف كه رنگش به خاكستري مي گرايد در قفسي كوچك و تنگ مواجه مي شويم
|
|
آناهيتا دروديان
در اين گرماي طاقت فرسا سري به پارك وحش پرديسان زديم تا ببينيم وضعيت درناي سيبري، اين پرنده مناطق سردسيري چگونه است. مسلما براي حيواني كه خاص نقاط سردسيري جهان است، تحمل گرما خيلي سخت تر است.
البته كارشناس حيات وحش پارك پرديسان نظر ديگري دارد, او مي گويد: «اين پرنده هيچ مشكلي با گرما ندارد. با اين شرايط آداپته شده!»
درناي سيبري يكي از صدها گونه در حال انقراض در كشور ماست كه ممكن است براي هميشه از فهرست پرندگان ايران حذف شود.
درست است كه درناي سيبري پرنده بومي ما نيست و تنها چند ماه ميهمان ماست؛ آن هم در فصل سرد زمستان، اما حفاظت از گونه ها و تنوع زيستي يك وظيفه جهاني است. اين گونه از درنا در ايران فقط در منطقه اي بسيار كوچك در فريدون كنار زمستان گذراني مي كند. درنايي سفيد با نقابي سرخ.
با وجود آنكه درناي سيبري از سال ۱۳۵۶ در طبقه بندي IUCN در رده «به شدت در معرض خطر» قرار گرفت، همچنان جمعيتش در حال كاهش است تا آنجا كه از سال ۵۶ تاكنون تعداد آنها از ۱۱ قطعه به ۳ قطعه رسيده است. البته از سال ۸۰ توجهات بين المللي به اين گونه باعث ارايه طرح حفاظت از درناي سيبري شد كه با همين توجهات و حمايت ها يك سال بعد كارش را آغاز كرد.
با فعاليت هايي كه اين پروژه انجام داد، جمعيت اين پرنده در سال گذشته از ۳ قطعه به ۴ قطعه افزايش يافت و يك جوجه به جمعيت ۳ تايي درناها اضافه شده است، ولي اين جوجه درناي تازه وارد، به تنهايي چندان دلگرم كننده نخواهد بود.
اگر مشتاقيد درناي سيبري را از نزديك ببينيد مي توانيد سري به پارك وحش پرديسان بزنيد. البته درنا با نقاب سرخ آنجا هست، ولي نه در رنگ و شمايل واقعي. برخلاف انتظارمان و با توجه به ذهنيتي كه از اهميت و ارزش اين گونه داشتيم،فكر مي كرديم درناي سيبري در ناز و نوازش با بهترين شرايط زيستي نگهداري مي شود، اما با درنايي كثيف كه رنگش به خاكستري مي گرايد در قفسي كوچك و تنگ مواجه مي شويم.
درناي سيبري پرنده اي تك همسري است و درصورتي كه جفت او بميرد هرگز جفت ديگري را براي خود برنمي گزيند.
شايد از خود بپرسيد چرا با وجود اينكه تعداد اين درنا در وحش اينقدر محدود است يك نمونه آن در اسارت نگهداري مي شود. اصلا اين درناي سيبري چطور از اينجا سردرآورده؟
درحقيقت اين درنا جزو دو درنايي است كه در سال ۱۳۷۵ ازطريق بنياد جهاني حفاظت از درنا به ايران وارد شدند و پس از رهاسازي در منطقه نتوانستند خود را با پرندگان وحشي سازش داده و همراه آنها مهاجرت كنند. اينطور كه مي گويند يكي از آنها ناپديد شد يا به نقطه اي نامعلوم مهاجرت كرد و ديگري كه خيلي بداقبال تر از اولي بود مجددا زنده گيري و به پارك پرديسان منتقل شد.
پروژه حفاظت از درناي سيبري
در سال ۱۳۷۰ در كنوانسيون حفاظت از گونه هاي مهاجر (كنوانسيون بن) يادداشت تفاهمي بين ۹ كشور به امضا رسيد،ولي با توجه به كاهش چشمگير جمعيت جهاني اين پرنده،سازمان حفاظت محيط زيست ملل متحد، يك پروژه اختصاصي را براي كشورهاي روسيه، قزاقستان، ايران و چين ترتيب داد كه قرار شد طي يك برنامه ۶ ساله انجام شود و زيستگاه هايي كه اين پرندگان از آنها استفاده مي كنند مورد حفاظت جدي قرار گيرد. اين پروژه در ايران در حال اجراست.
يكي از اقدامات اساسي پروژه حفاظت از درناي سيبري،كنترل مسيرهاي پروازي اين پرنده طي مهاجرت است. هنگامي كه درنا از ايران خارج مي شود از كشورهاي آذربايجان، قزاقستان و روسيه عبور مي كند و طي مسير مهاجرت چند هزار كيلومتري خود با مشكلات و مخاطرات بسياري مواجه است. البته هريك از اين كشورها در سطح ملي نيز بايد برنامه هايي را براي حفاظت هرچه بهتر از اين گونه تدوين كنند و تالاب ها و مناطق زمستان گذراني و عوامل تهديد را مورد شناسايي قرار دهند.
يكي از عوامل تهديد جمعتي درناي سيبري در ايران شكار و صيد است. براي اين منظور تالاب بين المللي فريدونكنار در استان مازندران به عنوان منطقه شكار ممنوع معرفي شده است.
اين تالاب كه زيستگاه اصلي درناي سيبري محسوب مي شود به عنوان بيست و دومين تالاب بين المللي كشور به ثبت رسيده است. دو منطقه پارك ملي بوجاق و تالاب بين المللي امير كلايه نيز به عنوان مناطق پشتيبان براي رها سازي درناهاي تكثير شده در اسارت معرفي شده اند.
تكثير درناي سيبري در اسارت
در كشور ما براي اين منظور امكاناتي موجود نيست ولي بنياد بين المللي حفاظت از درنا در كشور آمريكا و نيز كشور روسيه اين پرنده را در اسارت تكثير مي كنند. طي ۲ سال گذشته ۵ قطعه درنا از كشور روسيه به ايران وارد شده كه ۲ قطعه از آنها موفق شدند با درناهاي وحشي به مناطق زمستان گذراني مهاجرت كنند. پروژه حفاظت از درناي سيبري در سطح بين المللي ۱۰ ميليون دلار اعتبار دارد. به گفته «صادق صادقي زادگان» مدير اين پروژه در ايران، يك ميليون دلار از اين مبلغ به ايران داده شده تا در يك برنامه ۶ ساله هزينه شود. اين مبلغ با حمايت مالي صندوق محيط زيست ملل متحد و صندوق تسهيلات جهاني تامين شده است. علاوه بر آن مبالغي نيز به عنوان كمك هاي غيرنقدي يا مشاركت داخلي دريافت مي شود. صادقي زادگان مي گويد: «برنامه ريزي و هماهنگي جهت رها سازي درناهاي پرورش يافته در اسارت، همچنين برگزاري كارگاه هاي آموزشي در سطح ملي و منطقه اي، تهيه تصاوير ماهواره اي، توليد بروشرو و پوستر، خريد لوازم و امكانات لازم... از جمله كارهايي است كه در ايران انجام گرفته و مواردي نيز در دست اجراست كه علاقه مندان مي توانند با مراجعه به سايت www.scwgp.com در زمينه فعاليت هاي انجام شده و آتي پروژه اطلاعاتي به دست آورند.»
وي با اشاره به اين مطلب كه بدون كمك و همكاري مردمان بومي و محلي اجراي پروژه حفاظت از درناي سيبري قطعا با مشكلات زيادي مواجه بود، مي گويد: «در تمام مراحل اجراي طرح مردم محلي با ما همكاري بسيار صميمانه اي را داشتند. آنها ارزش اين گونه را درك كرده اند و واقعا اقدامات آنها جاي تشكر دارد.»
|
|
تنگه واشي
عكس ها: امير عباس امامي
محوطه اي باز را طي مي كنيد. بهتر است زياد به اطراف توجه نكنيد. انبوه زباله هايي كه آب آنها را به كناري زده، اصلا صحنه دل انگيزي نيست. كله گراز شكار شده اي كه كنار آب افتاده و مگس ها از سر و رويش بالا مي روند هم همين طور.
به كوهي بلند مي رسيد كه رودخانه اي از وسطش عبور كرده. اينجا بايد به آب بزنيد. صدها نفر از اقشار مختلف در حال عبور از اين دالان هستند. عمق آب خيلي زياد نيست ولي هر از گاهي سنگي از زير پاي كسي در مي رود. در آب غوطه ور مي شود، آن هم چه آبي. باز هم بهتر است زياد توجه نكنيد.
نه به آدم هاي جور واجور نه به اسب و الاغ هايي كه پا به پاي شما در آب درحركتند و سرگين هايي كه روي آب شناور برخلاف جهت حركت شما پايين مي روند. اين گزيده اي از محسنات تنگه واشي است. عكس ها هم كه ديگر شرح نمي خواهد.
|
|
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
قسمت شصت و چهارم
|
|
نوشته: دكتر ريموندريتمارس
گوندا منتظر فرصت بود و با وجود آنكه ما مي دانستيم او فيل بدي است، هرگز نمي توانستيم ماجرايي را كه رخ داد در خواب هم ببينيم و حدس بزنيم كه او چه انديشه هاي شومي را در مخيله خود طرح مي كند و چه احساس نفرت و انتقامي در كله او مي جوشد. يك روز صبح، طبق معمول، تومان شروع به بيرون آوردن گوندا از قفس داخلي به حياط، براي هواخوري كرد. كنار حيوان عظيم الجثه راه مي رفت و با زنجيري كه زير گردن و غبغب آويزان حيوان بود، او را هدايت مي كرد.
درست قبل از اينكه گوندا به در برسد، ناگهان چنان تكاني به سر خود داد كه تومان را از جا بلند كرد و زنجير از دست او رها شد و چرخ زنان كف اتاق افتاد. تومان براي لحظه اي از اين ضربه و افتادن خود گيج ماند و در همين حال فيل سهمگين به جانب او خيز برداشت. مرد، بي دفاع افتاده بود و فيل با خشمي سرد، همچون قاتلي باتجربه كه قرباني اش را در شرايط دلخواه براي كشتن گير آورده است، به سوي او مي رفت. مرگ بالاي سر نگهبان بال مي زد.
تا كسي نداند حمله فيل چيست و بي رحمي غيرقابل توصيف يك فيل خشمگين را نشناسد، نمي تواند بفهمد تومان در چه مخمصه اي گرفتار آمده بود. پيش از اينكه فيل به او برسد دريافت كه شانس او براي فرار از طويله بسيار كم است، به خصوص كه هيكل بزرگ گوندا جلوي تنها در خروجي را گرفته بود. گوندا حالا مي خواست مرد را به روش معمول فيل ها بكشد. در نور ضعيف اتاق مي كوشيد تومان را زيرپا بگيرد و لگد كوب كند. اگر مي توانست پاي خود را بر جايي از بدن تومان فرود آورد كار مرد بيچاره در چشم برهم زدني تمام مي شد. ضربه سنگين و هولناك فيل مي توانست قويترين بدن ها را در جا خرد كند. اما خوشبختانه تومان درست در گوشه اتاق افتاده بود. بنابراين سر بزرگ فيل به كنج ديوار گير مي كرد و اجازه نمي داد هيچ يك از پاهاي پيشين خود را به بدن مرد افتاده برساند.
برگردان : حميد ذاكري
|
|
حيات وحش ايران
۶۳- جربيل بين النهرين
گونهGerbillus Mesopotamiae :
زير خانواده: جربيل هاGERBILLINAE -
خانواده: موش هاMURIDAE -
راسته: جوندگانRODENTIA -
رده: پستاندارانMAMMALIA -
از نظر شكل ظاهري شباهت بسيار زيادي به جربيل بلوچي دارد، با اين تفاوت كه دم اين حيوان قدي كلفت تر است و در انتهاي آن به جاي دسته موهاي بلند، موهاي كوتاه و پراكنده اي وجود دارد. در اين حيوان علاوه بر لكه سياهي كه اغلب در بالاي چشم وجود دارد، لكه سياه رنگي هم در پايين گوش ديده مي شود.
بيشتر در بوته زارهاي مجاور رودخانه ها و اراضي كشاورزي مناطق خوزستان ديده مي شود و تاكنون در ايران از اطراف رودخانه هاي خوزستان و نيز شرق عراق گزارش شده است.
بر خلاف دو گونه قبلي كه در شنزارها و مناطق خشك زندگي مي كنند، اين نوع جربيل مناطق حاصلخيز و نزديك آب را ترجيح مي دهد.
|
|
موزه فسيل شناسي مراغه
قابل توجه علاقه مندان به موجودات فسيلي. به زودي يك موزه تحقيقات و فسيل شناسي در آذربايجان شرقي احداث خواهد شد.
اين منطقه فسيلي در ابتداي جاده مراغه- هشترود واقع شده است ويكي از ارزشمندترين ذخاير طبيعي جهان به شمار مي رود. البته در سال هاي ۱۸۸۱، ۱۸۸۴ و ۱۸۸۵ اكيپ هاي روسي و اتريشي مطالعاتي در اين منطقه انجام داده و تعدادي از نمونه ها را به موزه تاريخ طبيعي وين انتقال داده بودند.
در اين موزه موجودات فسيلي مانند انواعي از خانواده قوچ و ميش ها، غزال ها، انواعي از خانواده زرافه ها، سگ سانان، كرگدن ها، فيل ها، پرندگان، خزندگان و اسب هاي آبي به نمايش گذاشته خواهد شد.
مساحت اين منطقه ۵ هزار مترمربع و اعتبار ساخت آن ۱۴ هزار ميليون ريال برآورد شده است.
عمليات احداث اين موزه روز سه شنبه ۱۳/۵/۸۳ با حضور خانم دكتر ابتكار، دكتر سليمان پور معاون محيط زيست طبيعي و تنوع زيستي، دكتر فاصل مدير كل موزه تنوع زيستي و مدير كل حفاظت محيط زيست آذربايجان شرقي آغاز شد.
|
|
تالاب انزلي، دوباره در خطر
ظاهرا نماينده جديد شهرستان انزلي چندان مقيد به حفظ حريم طبيعت و محيط زيست نيست. وزير راه هم فرصت را مغتنم شمرده و دست به كار شده است. وزير راه با حمايت هاي نماينده جديد شهرستان انزلي، مجددا برعبور بزرگراه در حال احداث از داخل تالاب انزلي تاكيد و پافشاري مي كند و اين در حالي است كه مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست با استناد به مصوبه هيات دولت تاكيد دارد احداث هر گونه جاده و بزرگراه در داخل تالاب غيرقانوني است.
دكتر شعبانعلي نظامي رئيس اداره حفاظت محيط زيست استان گيلان گفت: سال گذشته در پي بروز اختلاف بين سازمان حفاظت محيط زيست و وزارت راه در خصوص عبور جاده از داخل تالاب انزلي، هيات دولت طي مصوبه اي خواستار اجراي گزينه محيط زيست مبني براحداث كنارگذر در فاصله ۸۰۰ متري از تالاب انزلي شد و سازمان مديريت و برنامه ريزي هم مسوول تامين بودجه اين طرح شد.
نظامي با استناد به مصوبه هيات دولت اظهار داشت، وزير راه بالاتر از هيات دولت نيست و محيط زيست هم به هيچ وجه اجازه احداث بزرگراه در تالاب انزلي را نخواهد داد.
|
|
۱۲۰۰ تن آلاينده در هواي تهران
روزانه ۱۲۰۰ تن آلاينده در هواي تهران رها مي شود. «جايكاد» آژانس همكاري هاي بين المللي ژاپن، طي گزارشي اعلام كرده كه با بررسي هاي انجام شده روي ورودي آلاينده و اندازه گيري آن در هواي تهران، روزانه بالغ بر ۶/۱۹۲ تن مواد آلاينده وارد هواي تهران مي شود كه بيشترين ميزان آن مربوط به اكسيدهاي گوگرد با انتشار ۶۹۵ تن در هر روز است. در ضمن هر روز معادل ۲۱۶/۵ تن اكسيد نيتروژن، ۱۴۰ تن منواكسيدكربن و ۹۵ تن هيدروكربن هاي نسوخته وارد هواي تهران مي شود كه با توجه به ميزان آلاينده هاي منتشر شده در واحد سطح، اين ارقام خيلي بيشتر از استانداردهاي جهاني است.
|
|
بوق زدن ممنوع
با تصويب شوراي عالي حفاظت محيط زيست رعايت استانداردهاي آلودگي صوتي پالايشگاه ها، نيروگاه ها، پايانه ها، ميادين تير، فرودگاه ها و خودروها اجباري مي شود. حداكثر ميزان صداي عبور براي خودروهاي حمل مسافر ۷۵ دسي بل، حمل بار ۷۸ دسي بل، حداكثر ميزان صداي بوق بين ۸۷ تا ۱۱۲ دسي بل و حداكثر ميزان صداي اگزوز ۸۶ دسي بل پيشنهاد شده است. اين موارد با توجه به تست آلودگي ۵ نمونه از ۲۰ مدل خودرو انجام شده است.
در اروپا استانداردي براي صداي اگزوز وجود ندارد و استاندارد اروپايي براي خودروهاي حمل مسافر ۷۴ دسي بل، حمل كالا ۷۶ دسي بل و صداي بوق بين ۸۷ تا ۱۱۲ دسي بل است.
|