پنجشنبه ۵ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۷۸
خبرسازان
Front Page

فرار از شهر زنده ها
براي رفتن به بهشت زهرا حتما لازم نيست شب يا روز جمعه رفت يا در سالگرد فوت يكي از اقوام يا مناسبت هاي خاص. بدون دليل رفتن اين مزيت را دارد كه پاهايت را آزاد بگذاري تا هرجا كه مي خواهند بروند و چشم هايت سير بگردند
014325.jpg
بهشت زهرا
تاسيس: ۳۰/۵/۴۹
مساحت اوليه:۳۱۴ هكتار
مساحت فعلي:۴۲۴ هكتار
فضاي سبز:۷۳ هكتار
اولين متوفي: محمد تقي خيال - قطعه۱، رديف۱، شماره۱
تعداد اوليه قطعات: ۱۶۳ قطعه- ۱۴ قطعه شهدا (۳۰هزار شهيد)
سال ۱۳۸۵، تكميل ظرفيت بهشت زهرا
احسان ناظم بكايي 
۱) احساس خفگي مي كني، انگار در باتلاق دود و بوق گيرافتاده اي و فرومي روي. شيشه اعصابت در برخورد مداوم با سنگ هاي زندگي روزمره شهري، خرد و خمير شده و قيام ماشين ها و آهن آلات تو را درهم مي كوبد. ساختمان هاي سر به فلك كشيده خاكستري مي خواهند تو را زير پاهايشان له كنند. اما در اوج احساس اين همه فلاكت و درماندگي كه خاص زندگي شهري است، مفري هست:
بايد فرار كني، نه! احتياج به باروبنه و كوله پشتي و چمدان نيست، مي خواهي چند ساعتي فرار كني نه چند روز. سيخ كباب و زيلو و چراغ پيك نيكي هم لازم نيست، آخر به ييلاق هاي شمال تهران كه قرار نيست بروي، فكر سوغاتي را هم از سرت بيرون كن چون آنجا، از اين جور سوغاتي هاي متداول خبري نيست، پول زيادي هم نمي خواهي فقط همانقدر كه بتواني بروي و برگردي، دنبال همسفر هم نگرد چون بهتر است، تنها باشيد؛ تنهاي تنها. براي اين سفر فقط خودت لازمي، خودت و تنها خودت.
۲)براي رسيدن راه هاي مختلفي هست، هم مترو، هم ميني بوس و اتوبوس و هم تاكسي. كافي است به يكي از ميادين جنوبي شهر بروي و سوار ميني بوس هاي مربوطه بشوي يا در ايستگاه پاياني خط يك مترو پياده شوي و يا به يك تاكسي بگويي؛ «دربست، بهشت زهرا».
براي رفتن به بهشت زهرا حتما لازم نيست شب يا روز جمعه رفت يا در سالگرد فوت يكي از اقوام يا مناسبت هاي خاص. بدون دليل رفتن اين مزيت را دارد كه پاهايت را آزاد بگذاري تا هرجا كه مي خواهند بروند و چشم هايت سير بگردند.
۳) به بخشهاي قديمي تر اين مجموعه ۲۵۰ قطعه اي ۳۰ ساله كه بروي، سادگي بيشتري در آنها به چشم مي خورد و درختان كاج و سرو قطورتري بر قبرها و رهگذران سايه انداخته اند و رفت و آمد هم كمتر است. ميان قبرها راه مي روي، قبرهايي كه صاحبانشان شايد سالها قبل از آنكه تو به دنيا بيايي، رحل اقامت خود را در اينجا افكنده اند.
باد بين شاخه هاي انبوه و سوزني كاج ها مي وزد. لشكر مورچه در صفي پشت سر هم در حفره اي در كنار سنگ قبري فرو مي روند. سالهاست اين سنگها را كسي نشسته و نگاه حسرت باري بر آنها نينداخته چه شايد وارثان نيز چند قطعه بالاتر زير تلي از خاك، چشم به ديدار فرزندان خود دوخته اند. تك وتوك كنار هر قبري گلداني است كه محتويات داخلش مدت هاست خشك شده اند و تو راه مي روي و نور خورشيد هر از چند گاهي خود را به سختي از لابه لاي درختان به زمين مي رساند.
از اين فاصله ديگر خبري از سروصداي تهران و كوه هاي البرزي كه شهر از آن بالا رفته نيست، همه شان در غباري از دود و گرد و غبار فرو رفته اند، بنابراين جهت يابي در اينجا تنها از روي حركت خورشيد ميسر است و نحوه قرارگرفتن قبرها.
۴) خود را به قطعه هاي ديگر مي رساني، كنار يك درخت نارون قديمي، تپه كوچكي از خاك به وجود آمده و به طور متناوب بيلي از داخل زمين، خاك را به تپه مي افزايد درست مثل اينكه، زمين دارد خاك بالا مي آورد. نزديكتر مي روي، مرد با بيل بالا مي آيد با صورتي چروكيده و دستاني كار كرده؛ قبر را خوب كنده، يك مكعب مستطيل توخالي كه وجوه آن كاملا صاف است، مي  گويد: «صاحبش را هنوز نياورده اند.» به قبر نگاه مي كني مثل كودكي گرسنه مي ماند كه دهانش را باز كرده، اگر ترسو نباشي و لباس هايت برايت ارزشمند نباشند، قلقلك مي شوي كه درونش بروي و در آن درازبكشي و به ديوار خاكي روبه رو خيره شوي و قبل از آنكه در آن بخوابانندت، خودت آزمايشي، مردن را تجربه كني!
مي گويد: «خيلي ها فقط يك بار به اينجا مي آيند و البته هيچ وقت هم نمي روند.» راهم را ادامه مي دهم، چقدر آشنا بود. حالا او به درخت نارون تكيه داده و نشسته و بيل هم كنار او روي زمين دراز كشيده، شايد او بود كه چند سال پيش، خروارها خاك را بر سنگ لحد پدربزرگ ريخت، بله، خودش بود.
مطمئنا هر قطعه اي كه آشنايي از تو در آن خفته باشد برايت مانوس تر است البته اگر شماره رديف و قطعه و به قول معروف «شماره تلفن» او را بداني. وقتي قبر را پيدا كردي، آبي بر آن خواهي ريخت، فاتحه اي خواهي  خواند و شايد بدون رودربايستي چند كلمه اي حرف بزني و شايد هم دلت به رحم بيايد و چند تا درخت تشنه اطراف را هم آب بدهي، درختاني كه سال ها و سال ها شاهد اين بوده اند كه چند صباحي قبري اطرافش شلوغ است و بوي گل و گلاب از آن برمي خيزد و مدتي بعد، گرد و خاك و فراموشي آن را دربرمي گيرد.
۵)خدمات كامپيوتري و غسالخانه؛ در سالن خدمات كامپيوتري، فوت شده ها مثل محصولات يك كارخانه اند، اينكه هر كدام در چه مرحله آماده سازي اند! و آمار روزانه مرگ و مير و... از صفحه بزرگ ديجيتالي مي  گذرندو در جاي ديگر سالن، نمايندگي روزنامه ها براي دريافت آگهي آماده اند و اگر دلش را داري مي  تواني راهي غسالخانه شوي، جايي كه ده ها نفر بيرون آن، اشك ريزان منتظرند. مقصد نهايي تمامي الگانس هاي آخرين مدل همين  جاست.
در اين آخرين لحظات هم بايد فرقي بين فقير و غني باشد. دوربين هاي فيلمبرداري بين عزاداران مي چرخد، عزاداراني كه بعضي هايشان تازه از آرايشگاه هاي ويژه عزا بيرون آمده تا با اتومبيل هاي كولردار خود به اينجا برسند و اما در داخل غسالخانه  كه به آكواريوم مي ماند، اجساد بدون توجه به مقام دنيوي كه دارند در درون وان ها به اين طرف و آن طرف مي غلتند و در ميان پارچه هاي سفيد پيچيده مي شوند. حتي مهم نيست كه روي كيسه برزنتي حامل جسد نوشته شده باشد «ناشناس». در ميانه اين آكواريوم انساني كه مي ايستي حالت از هرچه دنياست، از هرچه ورزش و پول است و بدنسازي به هم مي خورد ولي مطمئن باش چند دقيقه بعد وقتي به شهر برگشتي همه اينها يادت مي رود.
۶) از بهشت زهرا كه بيرون مي آيي، شعله هاي پالايشگاه تهران هويداست و كمي دورتر شعله هاي زندگي شهري تهران آماده است تا تو را بارديگر ببلعد، تويي كه احساس سبكي مي كني و حسرت روزهاي دوري را مي خوري كه قبرستان ها و آرامگاه ها در ميان شهرها قرار داشت تا صاحبان چشم ها و خردها ميانشان بچرخند و عبرت بگيرند و نه مثل حالا كه فاصله آنقدر دور است كه بارها قيد رفتن به آنجا را زده اي.
و حال آرامشي عجيب يافته اي كه چند روزي ميهمان توست و دنيا را طوري ديگر مي بيني تا روزي كه دوباره گرد فراموشي خاطرات رفتن به ديار مردگان را بپوشاند.

يك نام براي ابدي شدن
گينس، گينس، گينس
014328.jpg
بي  جهت نيست كه او را «ادي چابك» مي  خوانند. براي بيشتر ما، يويو تنها يك اسباب بازي ويژه كودكان است. اما در دستان ادي مك دونالد۳۶ ساله، اين وسيله تركيبي است از كش و پلاستيك كه با هنر او جان مي  گيرد.
مك دونالد كه در رشته يويو تاكنون سه ركورد جالب را از خود در كتاب گينس به ثبت رسانده درباره جديدترين مهارت خود مي  گويد: نام اين بازي را گذاشته ام «با سگ راه مي  روي و او گازت مي  گيرد». نخستين ركورد اين جوان اهل تورنتو انجام ۲۱ هزار و ۶۶۳ حركت يويو در عرض سه ساعت بود كه در سال ۱۹۹۴ ثبت شد. بلافاصله سه كمپاني قدرتمن دJVC، Roots و Coke اسپانسر مالي او شدند تا در ۲۵ كشور جهان نام مك دونالد روي يويوهاي اسباب بازي حك شود. به اين ترتيب مك دونالد تنها در يك سال افزون بر يك ميليون دلار به جيب زد.
متوليان كتاب ركوردهاي جهاني گينس چند روز پيش پنجاهمين سالگرد تاسيس اين رويداد را با انتشار جديدترين ويراست كتاب جشن گرفتند. آخرين ركوردهاي ثبت شده در كتاب عبارتند از: بلندترين موي گوش (۲/۱۳ سانتيمتر)، بزرگترين مجموعه از بليت هاي مصرف شده اتوبوس (۱۴ هزار قطعه)، سريع ترين زمان در پيچاندن ساندويچ با استفاده از يك پا (يك دقيقه و ۵۷ ثانيه) و بزرگترين بادكنكي كه از دميدن باد در آدامس دهان ايجاد شده (با قطر ۲۸ سانتيمتر).
اما در سوژه هاي جدي تر، نخستين پيوند دست(در سال ۱۹۹۸)، شايع ترين گروه خوني (O)، بيشترين تعداد زبان هاي رسمي در يك كشور (آفريقاي جنوبي با ۱۱ زبان) و بيشترين تعداد وقوع قتل در پايتخت يك كشور (كلمبيا) ثبت شده اند.
چند سوژه هم مضاميني تاريك و ناخوشايند دارند:
بيشترين تعداد مرگ در صعود از اورست در يك روز (۸ نفر در سال ۱۹۹۶)، طولاني ترين مدت براي زنده ماندن جوجه بدون سر (۱۸ ماه) و بيشترين شمار بازماندگان برخورد با صاعقه (۷ نفر).
كتاب گينس خود نيز صاحب ركوردي در خور توجه است. سال گذشته اين كتاب با انتشار در ۱۰۰ كشور دنيا به ۲۳ زبان مختلف، نسخه صد ميليونيم خود را نيز فروخت و به ركوردي جديد در تيراژ كتاب دست يافت.
رويداد گينس در سال ۱۹۵۱ در ايرلند پايه گذاري شد و در ۲۷ اوت ۱۹۵۵ نخستين كتاب ركوردها را منتشر كرد. ايده اين كتاب از چنان جذابيتي برخوردار بود كه به سرعت جايگاه ويژه اي براي آن خلق كرد تا آنجا كه امروزه، گينس در هر سال به طور متوسط ۵/۳ ميليون نسخه مي  فروشد. در حال حاضر يك تيم ۱۰ نفره از محققان به استخدام گينس درآمده اند تا ساليانه ۶۵ هزار ادعاي ركورد جديد از سرتاسر جهان را بررسي كنند. بسياري از مردم نيز در تلاش هستند تا ركوردهاي ثبت شده در گينس را بشكنند. در اين ميان ادي چابك نيز رقباي سرسختي دارد. هر چند ركورد او تاكنون دست نخورده باقي مانده.
چند نمونه ديگر از ركوردهاي دست نيافتني گينس را بخوانيد:
* قد بلندترين مرد دنيا: رابرت پرشينگ وادلو (متوفي به سال ۱۹۴۰) با ۸ فوت و ۱/۱۱ اينچ قد (دو متر و هفتادويك سانتي متر).
* طولاني ترين زمان قهرماني در بوكس سنگين وزن: جولوئيس با ۱۱ سال و ۲۵۲ روز قهرماني.

فوربس يكصد زن قدرتمند جهان را انتخاب كرد
گذشتن از ديوار شيشه اي
014331.jpg
آرش برهمند-مدت ها پيش بارونس مارگارت تاچر، نخست وزير وقت بريتانيا، طي اظهارنظري گفت: «تا هنگامي كه وزراي من دستوراتم را اجرا مي  كنند، اينكه چقدر حرف مي زنند اصلا برايم مهم نيست!»
اگرچه در آن زمان «بانوي آهنين» اين جمله را براي توضيح مناقشات داخل كابينه اش گفته بود، ولي اهميت تاريخي آن به سبب قدرتي است كه در آن نهفته بود و به خوبي قرار گرفتنش در صدرقدرت بريتانيا را نشان مي  داد.
درحقيقت تاچر و بسياري از زنان هم عصرش اولين كساني هستند كه تفكر رايج درباره ترجيح فعاليت هاي پشت پرده بانوان را به چالش كشيدند و با تكيه بر قابليت هاي فردي خود به بالاترين درجات اجتماعي دست يافتند.
همين پيشرو بودن او سبب شده است پس از نزديك به نيم قرن همچنان در جديدترين فهرست منتشر شده از سوي مجله فوربس درباره «يكصد زن قدرتمند جهان» حضور داشته باشد.
مجله جنجالي فوربس كه يكي از معتبرترين مجلات آمريكايي با انشعابات منطقه اي است، سابقه اي طولاني در انتشار ليست هاي «صدنفره» با پس زمينه هاي متفاوت دارد - ليست سالانه ثروتمندترين هاي جهان هم متعلق به همين مجله است - ولي اين ، بار اولي است كه دست به انتشار فهرست قدرتمندترين زنان جهان مي  زند.
در صدرليست شمايل نه چندان محبوب معاون امنيت ملي بوش، كاندوليزارايس، قرار دارد كه علاوه بر دست راست پرزيدنت بودن عضويت در هيات مديره چند غول نفتي، موتور دو جنگ اخير ايالات متحده نيز است و شايد همان كلمه «قدرتمند» براي توضيح اين جنگ افزار ۴۹ ساله و قابليت هاي او كاملا كافي باشد.
رتبه دوم را «وو ئي»، معاون اول رئيس جمهوري كمونيست چين به خود اختصاص داده است تا چين حتي در اين زمينه هم رقابت تنگاتنگي با آمريكاي سرمايه دار داشته باشد. فوربس «ئي» را «ستاره درخشان» حزب كمونيست مي  خواند و ظاهرا براي تلاش هاي اين بانوي ۶۵ ساله در حل مناقشات تجاري و سياسي پكن - مسكو و پيوستن چين به سازمان جهاني تجارت بايد سهم بسزايي قائل بود.
مثلث موفقيت زنان آسياي شرقي توسط «مگاواتي سوكارنو» و «گلوريا آرويو» كه به ترتيب روساي جمهوري اندونزي و فيليپين هستند تكميل مي  شود. هر دو اين سياستمدارها در انتخاباتي نزديك از مردم كشور خود راي اعتماد گرفته اند كه حاكي از تداوم موفقيت آنها است. اين دو در مقام هاي هشتم و نهم قرار دارند.
حضور همسران دو نفر از روساي جمهوري آمريكا يعني «لورا بوش» و «هيلاري كلينتون» در ليست و در كنار چهار آمريكايي ديگر به فهرست فوربس جلوه اي كاملا محافظه كارانه بخشيده است.
فوربس علت قرار گرفتن «لورا بوش» را فعاليت هاي خيريه همسر «جورج بوش» اعلام كرده كه در مجموع چندان دليل قانع كننده اي براي قدرتمند بودن وي نيست، مگر آنكه او در خانه تسلطي بسيار چشمگيرتر بر پرزيدنت داشته باشد.
دلايل انتخاب «هيلا ري كلينتون» بسيار منطقي تر است. طي سال گذشته انتشار كتاب خاطرات وي محبوبيت فراواني برايش به ارمغان آورد. ضمن آنكه او ديگر سرشناس ترين عضو حزب دمكرات ها هم محسوب مي شود و پيش از نامزدشدن «جان كري» از سوي اين حزب براي انتخابات رياست جمهوري زمزمه هاي بسياري پيرامون شركت «هيلاري» در رقابت ها وجود داشت. هنوز هم اغلب تحليلگران معتقدند او شانس اول انتخابات بعدي آمريكاست.
آخرين آمريكايي كه در ميان ۱۰ نفر بالاي فهرست قرار گرفته اتفاقا اولين بازرگان فهرست نيز هست و «كارلي فيورينا» مدير بسيار موفق «هيولت پاكارد»(Hp) نام دارد.
اين كمپاني پس از ادغام با يك غول ديگر به نام «دل» (Dell) ديگر يكي از بزرگترين توليدكنندگان محصولات فن آوري درجهان است و سودآورترين شركت آمريكايي در سال گذشته نيز به شمار مي آيد.
دو عضو نسبتا گمنام بالاي فهرست «ساندرا اوكانر» و «روت گينزبورگ» هستند كه اولين قضات زن دادگاه عالي ايالات متحده، به عنوان برترين نهاد قضائي اين كشور، محسوب مي شوند. اگرچه هيچگاه منع قانوني براي رسيدن زنان به اين سمت وجود نداشت ولي فقدان تحصيلات عالي يا فشار هنجارهاي اجتماعي آنها را از رسيدن به اين مقام حساس بازمي داشت. حضور «اوكانر» و «گينزبورگ» در دادگاه عالي قضاوت هاي اين نهاد را به نحو قابل توجهي تلطيف كرده است. آنها از سقف شيشه اي اجتماع خود گذر كرده اند.
بدون شك درخشان ترين چهره صدر فهرست «سونياگاندي» رئيس حزب كنگره هند و پيروز بلامنازع انتخابات اخير اين كشور پرجمعيت است. اين بانوي ايتاليايي تبار كه وارث بر حق خاندان گاندي و نهرو محسوب مي شود پس از ترورهاي پياپي ۳ عضو اين ۲ خانواده، به قدرت رسيد و اگرچه حزب را به پيروزي قاطع در مقابل هندوهاي افراطي رساند ولي از همان فرداي موفقيت در همه پرسي با تهديدات اين گروه مواجه شد. تا جايي كه به درخواست فرزندانش كه از مرگ او - همچون همسرش - در هراس بودند ناچار به واگذاري قدرت طي اقدامي تراژيك به يك شريك حزبي ديگر شد.
اگرچه مخالفان مليت ايتاليايي «سونيا» را مانع به قدرت رسيدن او دانستند ولي او اكنون محبوب ترين فرد در سراسر دستگاه سياسي هند است.
دو ملكه هم در ميان اين صد نفر قرار دارند كه نگون بخت ترين آنها ملكه اليزابت از بريتانيا است. او نه تنها در رتبه ۲۲ و پشت سر ملكه رانيا از اردن (در رتبه ۱۳) قرار گرفته بلكه حتي يك پله هم از مارگارت تاچر، نخست وزير گذشته خود عقب است.
همانگونه كه انتظار مي رفت سياستمداران و تجار اغلب رتبه ها را به تسخير خود درآورده اند و هنرمندان سهم چنداني در آن ندارند اما شايد مشهورترين آنها كه شانس حضور يافته اند «اوپرا وينفري»، خواننده سياهپوست و «جي كي رولينگ»، خالق مجموعه پرطرفدار هري پاتر باشند كه به ترتيب رتبه هاي ۶۲ و ۸۵ را به خود اختصاص داده اند.
نفوذ سياسي، اقتدار اقتصادي، توجه رسانه هاي جهاني، به روز بودن و ميزان تحصيلات ازجمله مولفه هايي هستند كه در انتخاب نفرات برتر مورد توجه قرار گرفته اند.
۱۰ نفر برتر
۱) كاندوليزا رايس - مشاور امنيت ملي - آمريكا
۲) وو ئي - معاون اول رئيس جمهوري - چين 
۳) سونيا گاندي - دبيركل حزب كنگره - هند
۴) لورا بوش - همسر رئيس جمهوري - آمريكا
۵) هيلاري كلينتون - سناتور - آمريكا
۶) ساندرا اوكانر - قاضي ديوان عالي قضائي - آمريكا
۷) روت گينزبورگ - قاضي ديوان عالي قضائي - آمريكا
۸) مگاواتي سوكارنو - رئيس جمهوري - اندونزي 
۹) گلوريا آرويو - رئيس جمهوري - فيليپين 
۱۰) كاري فيورينا - مديرعامل هيولت پاكارد - آمريكا

مولن روژ
فرهاد فرجاد
014334.jpg

مافيايي هاي وطن پرست باز مي گردند
فيلم «جنگجويان» (The warriors) اثر كلاسيك والتر هيل در سال ۱۹۷۹ توسط توني اسكات بازسازي خواهد شد. در نخستين مرحله از مقدمات پروژه، ترنس وينتر، نويسنده سوپرانوس دعوت به كار شده تا فيلمنامه نسخه جديد جنگجويان را به رشته تحرير درآورد. فيلم اصلي، ماجراي چند گانگستر و تبهكار مافيايي را روايت مي كرد كه در برابر تجاوز دشمن به كشورشان با هم متحد شده و رو در روي متخاصمان مي ايستند. توني اسكات قصد دارد اين اثر اكشن را - كه به كل در خيابان هاي نيويورك فيلمبرداري شده بود - مطابق با خواست هاي تماشاگران امروزي براي كمپاني فاكس قرن بيستم بازسازي كند.
014337.jpg

يكه تازي هاي پليس حجيم 
سينماروها مارتين لارنس و شيرينكاري هايش را از فيلم”Big Mommaشs House” به ياد دارند. خبر جديد اين كه قسمت دوم فيلم خوشمزه لارنس در راه است. البته با فروش ۶/۱۱۷ ميليون دلاري قسمت اول آن در سينماهاي آمريكا، ساخته شدن قسمت دوم دور از انتظار نبود. لارنس در بخش دوم فيلم، نقش مالكوم ترنر، همان مامور FBI را بازي مي كند كه اين بار هم بايد به هيبت يك زن حجيم و سنگين وزن درآيد تا جنايتكاران و تبهكاران را در لباس مبدل شناسايي و دستگير كند.
جان ويتسل سازنده فيلم موفق see spot run كارگرداني بخش دوم فيلم «خانه مامان گنده» را عهده دار شده است. دان رايمر نيز فيلمنامه آن را خواهد نوشت.
014340.jpg

چارليز ترون عصباني است 
پاپاراتزي هاي سمج سرانجام توانستند چارليز ترون آرام و سر به زير را هم آتشي كنند. هنرپيشه اسكار گرفته به خاطر فيلم «هيولا» به تازگي تهديد كرده كه اگر خبرنگاران فضول دست از سرش برندارند حرفه بازيگري را به كل رها كرده و به آفريقاي جنوبي بازخواهد گشت.
وي در مصاحبه اي با نشريه «تين  هاليوود» ضمن ابراز انزجار از برق دوربين هاي عكاسي گفت: پيش از رسيدن به شهرت، در فيلم «وكيل مدافع شيطان» راجع به تمام اين وقايع با آل پاچينو صحبت كردم و گفتم از آينده حرفه ام مي ترسم. پاچينو جواب داد: اگر در آغاز حرفه ام يك نفر به من مي گفت چه عاقبتي در انتظار من است و هنرپيشگي سرنوشتي مثل امروز براي من به ارمغان مي آورد، هرگز آن را ادامه نمي دادم.
014343.jpg

چند خبر كوتاه 
فيلم هايي از ژان لوك گدار، اينگمار برگمن، مايك لي و تاد سالندز در چهل و دومين جشنواره فيلم نيويورك به نمايش در مي آيند. اين رويداد سينمايي كه فيلم sideways اثر جديد الكساندر پين را نيز در برگفته از اول اكتبر آتي آغاز به كار خواهد كرد.
پيپر پرابو، هنرپيشه موفق و خوش آتيه فيلم coyote vgly (كايوت زشت) براي حضور در دو فيلم جديد قرار داد امضا كرد. در فيلم اول كه «دهمين» نام دارد وي نقش مقابل جيمز مارسدن را بازي مي كند و در فيلم دوم به نام «كليك» تحت كارگرداني اليور پاركر قرار خواهد گرفت.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   سفر و طبيعت  |
|  عكاس خانه  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |