تيشه در خاك تهي...
۶۰۰ تپه باستاني در تهران وجود دارد كه ساخت و سازهاي بي رويه، آنها را به خطر انداخته است
در هر بار فرود آمدن تيشه، اميدي بود كه به ما هم سرايت كرد، ما نيز با او زير آفتاب گرم شهريور ماه منتظر سكه هايي بوديم كه قرار بود از آن تو رفتگي براي خريد خانه بيرون بريزد
آزاده بهشتي
تيشه را بلند مي كرد و با قدرت هرچه تمام تر به ديواره هاي نه چندان سفت وخاكي مي كوبيد. از درون تو رفتگي كه درآن جاي گرفته بود نفس زنان و باصدايي خسته مي گويد: «قيمت خانه اين طرف ها گران است، ۷ ميليون ... شايد هم ۱۰ ميليون... براي يك خانه كه دو تا اتاق و يك آشپزخانه داشته باشد.»
صدايش لا به لاي صداي كاميون هايي كه گاه و بي گاه از كنارمان مي گذشت گم مي شد، تق تق تيشه بنايي هم. قطرات عرق از سر و صورتش مي غلتيد و بعد از گذشتن از شيارهاي گردن در زير پيراهن كهنه و چرك تاب شده اش گم شد.
تيشه را با قدرت بلند مي كرد و در هربار فرود آمدن اميدي در آن بود كه به ما هم سرايت مي كرد. شايد همين اميد واهي باعث شد تا ما نيز با او زير آفتاب گرم شهريورماه بايستيم و منتظر سكه هايي باشيم كه قرار بود از آن تورفتگي بيرون بريزد و سقف بالاي سر مرد بنا و خانواده اش بشود.
مدت زيادي از كشف يك كوزه شكسته و ۲۶ سكه اي كه از آن بيرون ريخته بود نمي گذشت اما هنوز موج كشف گنج توي مغز مرد بنا آرام نگرفته بود و گاه و بيگاه در او رويايي را زنده مي كرد كه ترجيح مي داد، دور ازخانه روي زمين خاكي بنشيند وتيشه به جايي بكوبد كه اميدوار بود در آن گنجي را پيدا كند.
دو دختر كوچكش كه تمام روز كنار او روي خاك ها بازي مي كردند انگيزه كار را دراو بيشتر مي كردند. وقتي كنجكاوي ما را براي فهم ماجرا ديد، چند لحظه اي دست از كار كشيد، همانجا درون گودال روي زمين ولو شد: « من اينجا بودم زماني كه كوزه سوراخ شد و سكه ها از آن بيرون ريخت، اما ماموران نيروي انتظامي همه آنها را از اينجا بردند، از همان موقع شروع كردم اينجا را كندن. ما مستاجريم، شايد با پول سكه ها بتونم يه خونه بخرم.»
با چند جمله كوتاه حرفش را تمام كرد، انگار مي ترسيد زمان را ازدست بدهد. دوباره به سمت تورفتگي چرخيد. روي پاها دو زانو نشست و دوباره تق تق تيشه اي كه با خاك مي جنگيد شروع شد.
خطوط عميق چهره اش و گرد و خاكي كه بر آن نشسته بود چهره مرد هميشه منتظر وخسته اي را به او مي داد كه به عشق خريد خانه، نقش كوزه برزمين حفر شده مي زد. حتي صداي زنش كه از دور صدايش مي كرد لحظه اي كار را برايش متوقف نمي كرد.زن نزديك تر كه شد با ديدن دوربين عكاسي چادرش را مرتب كرد. كنج ديوار در سايه پناه گرفت و همان داستان خانه استيجاري و كشف گنج را تعريف كرد. برق اميد در چشمان زن موج مي زد، سرش را پايين انداخت و گفت: « سكه ها به درد دولت نمي خوره. بايد مي دادند به ما تا با اون ها خونه بخريم.» با دست درختي را كه در سمت ديگر جاده قرار داشت نشان داد و گفت: «زير اون چنار هم چند تا كوزه است اما مردم نمي ذارن اونجا رو بكنيم.»
همت وگنج
راه سازي براي ادامه مسير بزرگراه همت به سمت تقاطع كن - همت در تهران همانجايي است كه مرد بنا و خانواده اش را براي يافتن سكه ها اميدار كرده است.
طي روزهاي اخيردر جريان خاكبرداري در محدوده شهر زيبا منطقه بالان، نقل و انتقال خاك هاي منطقه توسط بولدوزرها منجر به كشف كوره پخت سفال و سكه هاي نقش عثماني شده است.
هرچند مهندس مختاري، مدير محور تاريخي - فرهنگي تهران و اداره ميراث فرهنگي استان تهران احتمال كشف سكه هاي نقره از يك گورستان دوره اسلامي را مردود مي داند اما مردم منطقه معتقدند اطراف چنار قديمي كه بيش از يكهزار سال عمر دارد در ساليان گذشته يك قهوه خانه قديمي و گورستان وجود داشته است.
وي همچنين در مورد سابقه كاوش هاي انجام شده در منطقه كن و احتمال وجود يك تمدن تاريخي و احتمال وجود تمدن سفال خاكستري رنگ در اين محدوده خبر مي دهد كه البته نشانه هايي از اين تمدن ،هنوز در اين منطقه كشف نشده است.
تمدن سفال خاكستري رنگ، معرف حضور آريايي ها در فلات ايران است.
ويژگي مهم اين تمدن به نوع سفالي كه مورد استفاده قرار مي گرفته، برمي گردد. اين سفال، خاكستري رنگ بوده و آريايي ها آن را همراه مردگان خود دفن مي كردند. همچنين پژوهش هاي باستان شناسي نشان داده است كه اين اقوام كوره هاي بزرگي داشتند كه در آنها سفال ها را تا حدي حرارت مي دادند كه مانند سنگ تغيير شكل مي داده است.
صحبت هاي ناصر پازوكي، مديركل اداره ميراث فرهنگي استان تهران هرچند كمي متفاوت است اما نكته هاي مبهم اين اكتشاف را تكميل مي كند: «روي ۲۶ سكه كشف شده در اين منطقه نام نوشيروان عادل، حكمران محلي حك شده است.»
در ادامه توضيحات خود مي گويد: «اين سكه ها، سكه هاي رايج اين منطقه و محدوده نبوده و بر اثر يك اتفاق به روستاي كن منتقل شده است.»
او نوشيروان را حكمران محلي آذربايجان مي داند و معتقد است ۲۶ سكه مكشوفه در اين منطقه بر اثر يك حادثه طبيعي مثل سيلاب آبرفتي به اين منطقه منتقل شده است.
پازوكي منطقه كن را منطقه باستاني و تاريخي نمي داند، در حاليكه پيش از اين باستان شناسان احتمال وجود يك تمدن تاريخي در اين منطقه را پيش بيني مي كردند.
تهران و ۶۰۰ تپه تاريخي
افزايش جمعيت، ساخت و سازهاي بي رويه، ايجاد شهرك هاي مسكوني، تجاري وكارگاه هاي مختلف و كمبود زمين هميشه قسمت هاي اصلي پازلي بوده كه مشكلات تهران را شكل داده است.
اين ويژگي ها هرچند مصائب و سختي هايي را براي ساكنان فعلي ايجاد كرده اما حضور آنها لطمه هاي جبران ناپذيري را بر پيكره باستاني و تاريخي تهران وارد كرده است.
تهران در دوره هاي متمادي پايتخت بوده و همين ويژگي تمركز بسياري از صنايع دستي و باستاني را براي آن داشته است، به طوري كه پازوكي از وجود ۶۰۰ تپه باستاني در همه جاي تهران خبر مي دهد كه در اكتشافات باستان شناسي در برخي از اين نقاط اشياي با قدمت فراوان و تمدن هايي در دوره هاي مختلف كشف شده است.
او نيز افزايش جمعيت، گسترش شهر و كمبود زمين را در كنار تمايل به ساخت و ساز مي گذارد و اين عوامل را از دلايل عمده آسيب ها و مضرراتي عنوان مي كند كه به اين تپه ها و آثار باستاني موجود در آنها ضربه مي زند.
تپه هاي قيطريه به عنوان يكي از عمده ترين محل هايي كه در آن كاووش هاي باستان شناسي صورت مي گيرد را فراموش نمي كنيم. زماني كه پازوكي توضيح مي دهد، قسمت هايي از اين منطقه كه به پارك تبديل شده در ذهنمان كليد مي خورد: «كاووش هاي صورت گرفته در اين منطقه به پايان رسيده و مطالعات صورت گرفته نيز منتشر شده است، در حال حاضر در اين منطقه اثر باستاني وجود ندارد و پاكسازي به صورت كامل انجام شده و به همين خاطر اين تپه ها به پارك تبديل شده است.»
زماني كه صحبت هاي پازوكي به پايان مي رسد، چهره تكيده و آفتاب سوخته مرد بنا را در ذهنم مرور مي كنم و صداي كارشناس ميراث فرهنگي: «۲۶ سكه كشف شده قيمتي ندارد و تنها از ارزش تاريخي برخوردار است، شايد همه آن سكه ها ۲۰ هزار تومان هم نيارزد.»