دكتر فريد شيباني
اشاره:  با افتتاح «باشگاه شهروندان جوان» (در مركز فرهنگي نظامي گنجوي سابق) واقع در منطقه شش شهرداري تهران و همچنين راه اندازي باشگاه هاي مشابه در برخي مناطق ديگر تهران، لازم است مسئولين محترم امور اجتماعي شهرداري ها به نكات مهمي در بخش سازماندهي و برنامه ريزي اجرايي اين گونه اماكن مفيد و كارساز عنايت خاص مبذول دارند تا بتوان بهتر از قبل، جوابگوي نيازهاي اساسي  جوانان عزيز در كلان شهر تهران بود. آنچه در پي مي آيد نگاهي است كه توسط دكتر فريد شيباني، عضو هيأت مديره انجمن مشاوران مديريت ايران در زمينه محافل هم انديشي جوانان به رشته تحرير درآمده است.
اخيراً در مراسم افتتاحيه يكي از مراكز «توسعه فناوري اطلاعات»، دوست جواني كه سمتي هم در آن مجموعه داشت، در بيانات صميمانه اش خطاب به حاضران چنين گفت:
«تمام سعي و تلاش ما اين است كه در اين مركز، مخاطبان جوانمان را خشنود نگهداريم و...»
بعداز آن مراسم، در جلسه ميزگردي كه با هم داشتيم، رو به اينجانب كرد و گفت: «آيا شما فكر مي كنيد با اين هدف گيري و چشم انداز، ما موفق مي شويم؟»
بنده به اين دوست جوان عرض كردم اگر بخواهيد جوانان را فقط راضي و خشنود نگهداريد، مطمئن باشيد كارهايت در آينده دچار ركود شده و تدريجاً از تأمين واقعي خواسته هاي مورد قبول آنان نيز دور خواهيد ماند. ولي اگر بخواهيد پيشرفت قابل قبولي داشته باشيد و شادابي و لطافت توأم با خلاقيت به صورت يك فعاليت سالم و سازنده در كنار رسيدن به اهداف ارزشي تعيين شده، تجلي نمايد، بايد به خوبي بتوانيد مخاطبين فعاليت هايتان را به جهاتي سوق دهيد كه دائماً عملكردتان را مورد نقد و بررسي قرار داده، روحيه مدعي و پرتوقع بودن را به موازات توسعه قابليت ارائه راهكارهاي اجرايي منطبق بر ارزش ها را در آنان روشن و پرطراوت نگه داريد. چون اين، تنها راز موفقيت شما و محور اصلي كارهاي بزرگترتان در آينده خواهد بود. واقعيت آن است كه اين سؤال و جواب هاي ساده، نكات عميقي را دربرداشت.
بشر امروزي از جايگاه حكمت و حاكميت عقلاني خود، به خوبي دريافته است اگر بخواهد سازماني را با هرگونه فعاليت مورد انتظار، طراحي و اجرا كند، بايد شرايطي براي آن ايجاد نمايد تا همواره بتواند از محيط خود درس بگيرد. او دريافته است بايد به جاي تصورات ايده آل خود، اوضاعي ايجاد كند كه فعاليت هايش اين قدرت مانور و توانمندي را داشته باشد كه اصل مهم «پذيرش نقص» يا «خطاپذيري» را سر منشأ تمامي كاميابي هاي بعدي خود تلقي كند.
به موازات خصلت هاي بسيار انساني در دوران جواني، به طور طبيعي اشتباه كردن و فراموشي دستاوردهاي گذشتگان در نهاد جوانان به مفهوم سني آن، امري عادي است. ليكن در طراحي هر فعاليتي براي آنان، نبايد شرايطي ايجاد شود كه به خاطر اشتباهات ساده، سرزنش و تنبيه شوند. اين كار اگرچه ممكن است جنبه اصلاحي داشته باشد و تا حدي نيز آنان را از تكرار موارد مشابه باز دارد، ولي زمينه اشتباهات، به اين آساني ها حذف نمي شوند و بايد اشتباهات را به تجربيات ارزشمند براي آينده ايشان تبديل كرد.
هم اكنون چهره و تلقي جوامع از جوانان، در تمامي دنيا تغييرات اساسي كرده است و بسياري از سازمان هاي بزرگ با پيچيدگي هاي فراوان ساختاري توسط همين جوانان به خوبي اداره مي شوند و لطافت، خلاقيت، صداقت خالصانه و پشتكار صميمانه در عملكردهاي آنان به وفور موج مي زند؛ ولي همواره بايد با زبان و شگردهاي خودشان، به آنان آموخت كه اين ارزش ها همه چيز يك زندگي كامل و پويا نيست.
بايد توجه داشت در بيشتر نقاط جهان از جمله كشور نسبتاً جوان ما، تمامي آنهايي كه به نوعي افكار پليد و ضد بشري دارند، به عناوين گوناگون سعي دارند تحت شعار جهاني شدن، فرهنگ و باورها، هويت، اصالت و ارزش هاي گرانقدر جوانان را به يك سري ارزش هاي منسوخ شده و تاريخ مصرف گذشته تبديل كنند و...
لذا به نظر مي رسد «باشگاه هاي شهروندان جوان»:
۱) بايستي از منظر حقيقت طلبي كه شالوده اصلي روحيه لطيف جوانان است، همواره در پي آن باشند تا تصويري واقعي و انكارناپذير از عصري كه «بهم وابستگي» نام گرفته است را، به آنان ارائه كنند تا جوانان براي آينده فعاليت هاي اجتماعي خود بهتر و منطقي تر تصميم گيري كنند.
۲) تأثيرات متقابل و درهم آميختن اقوام و فرهنگ ها كه از مشخصه هاي سازنده اين دوران است را به گونه اي متمايز از ساختارشكني در حوزه هاي تفكر و انديشه ها مورد نقدهاي كارشناسانه قرار داده و نتايج آن را به صورت تحليل هاي شفاف به آنان منعكس كنند.
۳) به جوانان بياموزند: به رغم اين كه بايد براي حل مسائل خود، راه حل هاي نوين خلق كنند، بايد به ميراث هاي حكمت آميز گذشته نيز با نگاهي ارزشي و سرشار از احترام و درخورشأن اين سرزمين پهناور بنگرند.
۴) برخي از جوانان ما بر اين باورند: در گذشته «همه چيز منع بوده، به جز آن چيزهايي كه مجاز قلمداد مي شده اند»، ولي در دنياي كنوني: همه چيز مجاز است، به جز آن چيزهايي كه منع شده باشند. لذا تلاش شود تا اين نگاه ها را به يك باور اساسي و يك ويژگي فرهنگي و اجتماعي در حوزه هاي حضور اجتماعي آنان تبديل كنيم.
۵) جوانان امروز به مفاهيمي نظير: «چگونه» و «چه كسي»، نمي انديشند. براي آنان «چراها» و «چه ها» بيشتر ازقبل، تداعي مي شود.
۶) جوانان درك كرده اند كه: در گذشته «كليه فرصت ها تبديل به مسئله مي شده اند، ولي در عصر كنوني مسئله اي وجود ندارد و فقط فرصت ها جلوه عيني دارند و عوامل تعيين كننده قلمداد مي شوند.»
لذا بايستي «باشگاه هاي نوپاي شهروندان جوان»، به خوبي بر اين اعتقاد نايل شوند كه نوپايي اين باشگاه ها، ناتواني نيست، بلكه عين توانمندي است و با همين نگرش، بر پايه حاكميت عقلاني، تلاش نمايند تا جوانان يعني مغزافزاران سازنده جامعه دانايي محور فردا را به باورهايي نظير:
- ارزش هاي مبتني بر انسان؛
- كار دسته جمعي؛
- خانه تكاني مستمر در انديشه هاي بي هويت،
- تغيير مداوم در چارچوب هاي اصلي زندگي اجتماعي و... رهنمون سازند.
براي رسيدن به اين اهداف، سازوكار و فعاليت هاي خود را طوري تنظيم  كند تا قابليت هايي نظير:
- به ثمر رساندن اهداف؛
- ايجاد نظم و ترتيب منطقي؛
- به كارگيري خلاقيت ها؛
- ديدن تصويرهاي بزرگ در ابعاد زماني بلند؛
و ده ها و صدها قابليت ثمربخش ديگر در برنامه هاي اجرايي كوتاه و بلند مدتش لحاظ كنند تا با نگاهي نافذ به مهم ترين روند تحولات، زمينه را براي درك و پذيرش شهروندان جوان هموار و به سهم خود با آنان در مواجهه با مسايل ريز و درشت همراهي كنند.

لازاروس (نمايشنامه)
نويسنده: سيروس ابراهيم زاده/ ناشر: ثالث/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۵۵ صفحه، رقعي/ ۵۵۰ تومان.
رستوران
نويسنده: سيروس ابراهيم زاده/ ناشر: ثالث/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۵۲ صفحه، رقعي/ ۵۵۰ تومان.
نوزاد
نويسنده: سيروس ابراهيم زاده/ ناشر: ثالث/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۴۶ صفحه، رقعي/ ۵۰۰ تومان.
حافظ و تصويرسازي با گل و گياه
تأليف: مرضيه مجد بزركي/ ناشر: آذينه گل مهر/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۲۰۸ صفحه، رقعي/ ۱۸۵۰ تومان.
مؤلف در پيشگفتار كتاب آورده است: «... كتاب حاضر تصويرسازي و مضمون آفريني شاعرانه از گل و گياه در شعر حافظ است. با گلگشتي كه در غزل هاي حافظ داشتم بر آن شدم تا پيش از هر چيز گل ها و گياهان را به ترتيب حروف الفبا مرتب و منظم كرده و در ابتداي هر بحث تعريفي كوتاه و گويا از هر گل يا گياه خاص به دست داده، آنگاه نقش تصويرساز و مضمون آفرين آن را از نظر گذرانيده ام، البته اين تصاوير و تخيلات را با توجه به گونه هاي مختلف صور خيال از تشبيه و استعاره و مجاز و كنايه و سمبل و حسن تعليل و ايهام و گونه هاي مختلف آن بررسي كرده و بدان پرداخته ام.»
شرح مبسوط بر مثنوي
تأليف: شمس الدين ربيع/ ناشر: دانشگران محمود/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۳۴۲ صفحه، وزيري/ ۲۵۰۰ تومان.
نيلوفرانه
مؤلف: فرشته كاظمي(سروش)/ ناشر: نويد اسلام/ چاپ دوم، ۱۳۸۳/ ۲۶۳ صفحه، رقعي/ ۲۵۰۰ تومان.
كتاب حاضر مجموعه اشعار فرشته كاظمي است با مقدمه هايي از سيدحسن امين، احمد نيكوهمت و ابراهيم حقي بستان آبادي كه به چاپ دوم رسيده است.
سطر آخر
شاعر: ايرج صف شكن/ ناشر: نگاه/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۲۱۹ صفحه، رقعي/ ۱۸۰۰ تومان.
رگ هايم از روي بلوزم مي گذرند
شاعر: رويا تفتي/ ناشر: ويستار/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۱۰ صفحه، رقعي/ ۹۵۰ تومان.
اين كتاب مجموعه اشعار رويا تفتي است.
بازانديشي (۱)
نويسنده: فرخنده حاجي زاده/ ناشر: ويستار/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۱۰ صفحه/ ۱۲۰۰ تومان.
در اين مجموعه نقد ادبي فرخنده حاجي زاده به نقد كتاب هاي: از نوعي ديگر (رضا براهني)، دهخدا شاعرتر از همه (كاميار عابدي)، اي كاش ها (محمد محمدعلي)، نشاني خانه ام را فراموش نكرده ام (محمد قاسم زاده)، نقدها را بود آيا، وظيفه حرفه اي (صوفيا محمودي).

ليلا سليقه دار
بر اساس نظريه «روابط انساني»، توجه به نيازها و انگيزه هاي كاركنان در يك سازمان،موجب افزايش كاركرد آنان و در نتيجه افزايش كارآيي سازمان مورد نظر مي شود. بنابر اين، براي افزايش بازدهي و ثمربخشي يك سازمان بايد به عوامل بهداشتي محيط آن سازمان توجه داشت كه طبق نظر «هرزبرگ» مي توان اين عوامل را به شكل زير طبقه بندي كرد:
۱- امنيت شغلي؛۲- زندگي شخصي؛۳- شرايط كار؛۴- حقوق؛۵- خط مشي و قوانين و مقررات مدرسه(و يا شركت)؛۶- ماهيت و ميزان سرپرستي؛۷- روابط متقابل با همكاران؛۸- روابط متقابل با سرپرستان؛۹- روابط متقابل با زيردستان؛۱۰-مقام و موقعيت.
هر گاه در محيط كار، اين عوامل تأمين نشود، افراد احساس نارضايتي خواهند كرد. در اين صورت، اين عوامل ناراضي كننده(Pissa Tisfiers) ناميده مي شوند.
آنچه در اين نوشته مورد نظر است، اين است كه آيا مدير مي تواند در ايجاد رضايت كاركنان دخالت داشته و تأثير منفي در خصوص هر يك از عوامل ده گانه ياد شده بگذارد؟!
با اندكي تأمل و دقت در نقش و وظيفه مديران، پاسخ مثبت خواهد بود و شايد بتوان گفت كه يكي از مهم ترين نقش ها در ايجاد رضايت شغلي در محيط آموزشگاه، نقش مديران آموزشگاه است. با گذشتن از محدوديت ها و قوانين خاص حاكم بر هر سازمان كه آموزش و پرورش نيز از آن مستثني نيست، مجموعه  خاص گروه كاركنان يك آموزشگاه مي توانند با تكيه بر نيروي رهبري، نظارت و مديريت صحيح مدير، آينده شغلي خوبي را براي خود تصور كرده و لذا در شغل خود احساس امنيت كنند. چنين مديري بر ويژگي هاي مثبت كاركنان و شايستگي هاي آنان نظر دارد و پيوسته تلاش مي كند كه از هر نيرو و با توجه به توانمندي  و علاقه اش در مناسب ترين موقعيت شغلي سود جويد.به تفاوت هاي فردي كاركنان توجه داشته و تلاش مي كند كه با رفع صحيح نكات ضعف هر يك از كاركنان، از طريق مناسب و درخور، پله هاي تكامل و ترقي را پيش روي آنان بگشايد و لذا هر فرد در اين مجموعه با احساس هر روزه ارزشمندي آينده بهتري را از شغل خود تصوير خواهد نمود.
آنچه در اينجا قابل توجه است، اين است كه تكيه كردن بر نقاط ضعف همكاران، موجب ضعف روحيه و ايجاد خمودگي در محيط مي شود و يا در برخي، روحيه مقاومت در مقابل مدير را به وجود مي آورد. بررسي تجربيات نشان مي دهد كه مديران ضعيف و كم تجربه كه اعتماد كمتري به خود و يا كارهاي خود دارند، بيشتر در صدد يافتن نقاط ضعف ساير افراد هستند. در هر شكل يك مدير شايد بتواند با بزرگ  كردن نقاط ضعف كاركنان مشكل افراد و سازمان خود را حل كند، ولي بهتر است كه از طريق تكيه بر نقاط قوت هر فرد آنها را به حركت سازنده وادار كند.از سوي ديگر مدير با ايجاد رابطه حسنه با همكاران و درك موقعيت زندگي هر فرد تلاش در آسان سازي شرايط كاري آنان نموده و با تقسيم صحيح امور ميان افراد كوششي غير مستقيم در خصوص تأثيرگذاري مثبت در زندگي شخصي افراد دارد. نيز ضمن رعايت قوانين كلي حاكم بر آموزش و پرورش، از وضع قوانين خاص آموزشگاه كه حالت محدودكننده داشته و شرايط كاري را سخت تر خواهد نمود پرهيز مي كند .از ايجاد امكانات مالي نيز به هر شكل (فضاسازي زيباي محيط كار افراد، تهيه امكانات كافي جهت استفاده كاركنان، تشويق هاي مادي نهايت استفاده از پرداخت مالي سازمان به نفع همكاران و...) كوتاهي نمي كند و توجه خاص نشان مي دهد و همواره در نظر دارد كه افراد نه تنها در نيازها بلكه در دريافت پاداش مناسب متفاوت هستند و لذا براي هر فرد طبق شناخت خود به صورت عادلانه بهترين پاداش را در نظر گرفته و اجرا مي كند.
به نحوه ايجاد روابط صحيح و انساني توجه دقيق داشته و در اين راه از توصيه ها و تجارب روانشناسي و مشاوره بهره لازم را مي برد. مدير موفق مي داند كه امروزه عصر استفاده از علم مديريت است. علمي كه در آن آموخته مي شود چگونه از منابع انساني در جهت اهداف سازماني بهره بگيريم و لذا با درك اين كه مهمترين مهره در اين علم «منابع انساني» هستند، نسبت به آگاهي از نحوه ارتباط با كاركنان و داشتن مهارت در برقراري روابط انساني بيش از هر چيز اهتمام مي ورزد.