عذاب وجدان دو جوان را وادار به اعتراف كرد
دو جوان كه به انگيزه سرقت خودرو، راننده اي را به طرز وحشيانه اي در رشت به قتل رسانده بودند، در يك عمليات ضربتي دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، در آخرين روز مردادماه هنگام ظهر، دو جوان 19 و 22 ساله در حاليكه ظاهري مرتب داشتند به يك آژانس تاكسي تلفني در منطقه گلسار رشت نزديك شدند و به طرف راننده يك دستگاه پرايد سفيدرنگ به نام علي كه در حال سرويس خودرواش بود رفتند.
در همان لحظه دو مرد جوان پس از گفت وگوي كوتاه با علي بلافاصله سوار خودرو پرايد شده و از راننده خواستند تا آنان را به نقطه اي نامعلوم برساند.
مسوول آژانس كه از دور شاهد تمام اين تصاوير بود، ا ز آن جايي كه احتمال مي داد علي با آنان آشنايي قبلي دارد به وي اجازه حركت داد.
راننده جوان به همراه دو مسافر راهي ماسوله شد. در ميان راه مسافران به بهانه ديدن يكي از دوستانشان مسير حركت را به سوي منطقه كسما در حوالي شهرستان صومعه سراعوض كردند و پس از پرس و جو از چند مغازه در منطقه، به دنبال دوست فرضي و نيافتني خود گشتند.
پس از چند ساعت معطلي وقتي كه هوا تاريك شد، راننده خودرو را به سمت خانه دوست فرضي شان هدايت كرده كه در نهايت راه به يك جاده باريك كشيده مي شد.
وقتي راننده جوان متوجه نقشه شيطاني دو جوان مي شود از آنان درخواست صحبت مي كند اما آنان نمي پذيرند و در كمال بي رحمي طنابي را حلقه كرده و دور گردن راننده جوان مي اندازند و به طرز وحشيانه اي او را به قتل مي رسانند.
صبح يكشنبه گذشته جنازه مرد جوان توسط كارگر شاليزار در منطقه صومعه سرا پيدا و موضوع به پليس جنايي اين شهرستان اطلاع داده شد. پس از شناسايي هويت مقتول، رسيدگي به پرونده قتل و شناسايي عاملان جنايت در دستور كار ويژه قرار گرفت و كارآگاهان در بررسي هاي مقدماتي با چهره نگاري متوجه شدند كه عاملان جنايت به تازگي براي كار به تهران رفته اند و در يكي از پارك هاي شرق تهران به عنوان نگهبان پارك كار مي كنند و در اين مدت با يك شبكه خريد و فروش خودروهاي سرقتي آشنا شدند. رديابي هاي ويژه در اين باره ادامه داشت تا اينكه كارآگاهان دريافتند كه دو جوان به نام هاي سجاد و فرهاد به خاطر عذاب وجدان به يك وكيل در صومعه سرا مراجعه كردند و موضوع را با وي در ميان گذاشته اند.
بنابراين بلافاصله كار آگاهان به محل اعزام شدند و دو جوان را دستگير كردند.
جالب توجه اينكه دو فرد مذكور روز قبل از جنايت به يك آژانس تاكسي تلفني ديگر در همان منطقه مراجعه كرده بودند و ضمن كرايه يك پرايد سفيد تمام ماجراي ذكر شده را بر سر راننده آن خودرو نيز پياده كردند، با اين تفاوت كه قاتلان وقتي با جثه راننده و وسايل ايمني او برخورد كردند، ترسيدند و نتوانستند به مقصود خود برسند و كاري انجام ندادند. حتي وقتي به محل پياده شدن رسيدند كرايه آژانس را هم به طور كامل نداشتند كه بدهند و مقداري از لوازم سفر خود را به طور اماني نزد راننده گذاشتند تا فردا باقي پول را آورده و وسايل خود را ببرند. در جست وجوي بين اين وسايل در يك كوله پشتي مقداري لباس، اجاق مسافرتي و دو حلقه طناب پلاستيكي مشابه آنچه راننده قبلي پرايد علي را با آن خفه كرده بودند، كشف شد.
|
|
آنجا
گوش هاي۳۰ هزار يورويي
ديگر اين روزها، هر كس به دنبال بهانه اي مي گردد تا نام خود را در كتاب ركوردهاي گينس چاپ كند. كارستن باوس هم يكي از اين افراد است. او يك روز مشغول خواندن مطلبي درباره درازگوش ترين سگ دنيا بود در مقاله ذكرشده بود. طول گوش اين سگ 6/11 اينچ است. كارستن قضيه را براي همسرش تعريف كرد و بعد از كلي خنديدن، آن دو تصميم گرفتند كه گوش سگ خانگي شان را اندازه بگيرند. در كمال تعجب طول گوش جك۰۷/۱۳ اينچ بود. فرداي آن روز كارستن در نامه اي براي يك روزنامه محلي، ركورد جديد خانوادگي خود را فرستاد. هنوز يك هفته نگذشته بود كه از موسسه جهاني گينس با خانواده وي تماس گرفته شد تا آزمايش هاي لازم روي سگ انجام شود. اين اتفاق موضوع گفت وگوهاي روزانه شهر كوچك كارستن شد ولي تمام واكنش ها در برابر اين موضوع مثبت نبودند و برخي اين خانواده را به جرم آزار حيوانات سرزنش مي كردند. به هر حال براي محكم كاري، گوش هاي جك به مبلغ 30هزار يورو بيمه شد.
دلقك هاي بي مسووليت
و اما خبري بخوانيد از يكي از بزرگترين عمليات هاي امداد و نجات. سه جوانك بازي گوش در شهر ديون براي اينكه اوقات خوشي داشته باشند به بالاي صخره هاي كنار دريا رفتند. آنها عروسكي انسان نما نيز به همراه داشتند و مي خواستند او را به قتل برسانند! القصه، آن سه عروسك را از صخره به پايين پرتاب كردند و با هم جيغ كشيدند. افسر پليسي كه در آن اطراف به گشت زني مشغول بود از دور، صحنه افتادن يك نفر را از بالاي صخره ها ديد و بلافاصله با مركز امداد هوايي تماس گرفت.
دقايقي بعد پروانه هاي بالگردي بر فراز صخره مي گشت و يك امدادگر هم از آن به پايين مي رفت تا مصدوم را نجات دهد.
شرايط سخت بود و صخره ها خطرناك. وقتي مامور به مصدوم رسيد متوجه شد كه تنها عروسكي مورد سوء قصد قرار گرفته است. سخنگوي پليس ديون اين سه جوان را دلقك هاي بي مسووليت خطاب كرد.
هجوم بازديدكنندگان به موزه
دو هفته قبل موزه مانش در اسلو نروژمورد سرقت آثار هنري قرار گرفت. دو سارق نقابدار كه يكي از آنها مسلح بود به موزه وارد شدند و دو اثر گرانبهاي تاريخ هنر را دزديدند. يكي از اين آثار تابلوي جيغ و ديگري يك نقاشي به نام مادونا بود.
خب تا اينجا كه چيز جديدي اتفاق نيفتاده است اما به تازگي بعد ازسرقت تابلوها، تعداد بازديدكنندگان موزه چند برابر شده است. به گفته جوران كريستوفرسن، سخنگوي موزه، در دوهفته اخير دو هزار بازيدكننده بيشتراز هفته مشابه در سال قبل به موزه مراجعه كرده اند. اين هم از مصاديق نعمت هايي است كه تا دراختيار انسان است قدرش دانسته نمي شود ولي به محض آنكه آدمي از آن محروم مي شود براي به دست آوردنش دست و پا مي زند. به هر حال در حال حاضر موزه براي نصب سيستم جديد امنيتي تعطيل است اما تا چند هفته ديگر شما هم مي توانيد از تماشاي جاي خالي تابلوها لذت ببريد.
محافظ همراه
فكر مي كنيد چرا وقتي در جيب اكثر مردم دست مي كنيم يك تلفن همراه در آن وجود دارد؟ براي ارتباطات، پز دادن، صله ارحام يا...؟ نه مهمترين كاربرد تلفن همراه محافظت از جان اشخاص است. اين مساله به تازگي توسط مايكل براون، مردي 33 ساله اهل استراليا كشف شده است. او براي خريد 5 كيلو ماري جوانا به رابرت اسكانلون، قاچاقچي مواد مراجعه مي كند. رابرت به مايكل مشكوك مي شود كه مامور پليس باشد.
بنابراين با يك تيركمان به طرف او تيراندازي مي كند. البته تير رابرت با وجود يك هفته تمرين تيراندازي در كوه و بيابان، به تلفن همراه مايكل كه در جيبش قرار داشت برخورد مي كند و به جز جراحتي جزئي در يكي از انگشتان هيچ صدمه اي به مايكل نمي زند. رابرت به جرم قاچاق مواد و اقدام به قتل، به 12 سال حبس محكوم شد و مايكل هم به دنبال گوشي جديدي مي گردد.
|
|
دزد خانگي اعتراف كرد
|
|
دو مرد جوان اوايل شهريور ماه سال جاري در ساعتي كه هوا تازه تاريك شده بود به مقابل در منزل يكي از پزشكان ميانسال تهران مراجعه كردند. وقتي زنگ در به صدا درآمد، زوج ميانسال كه درغم از دست دادن پسر جوانشان لباس سياه برتن داشتند، متعجب شدند زيرا انتظار هيچ ميهماني را نداشتند. مرد به سوي در رفت. در كه باز شد دو مرد جوان نقابدار در حاليكه در دست يكي از آنها يك كلت كمري بود وارد خانه شدند. نشانه رفتن سر كلت سوي پزشك او را متعجب كرده بود. دو مرد بر سر پزشك و همسرش فرياد مي كشيدند و آنها را تهديد مي كردند.
وقتي پزشك علت حضور آنان را به اين طريق در منزلش جويا شد، يكي از آنان با صدايي بم به پزشك گفت: پسرتان قبل از مرگ مبلغ زيادي پول از ما قرض گرفته بود حالا آمده ايم تا طلب خود را وصول كنيم.
پزشك براي ايجاد آرامش گفت در منزل 300 هزار تومان وجه نقد داريم، فعلا آن را در ازاي بدهي خود بگيريد، مابقي بدهي فرزند فوت شده ام را نيز فردا به شما پرداخت خواهم كرد.
دو مرد مسلح مبلغ فوق را تحويل گرفته، بعد از محبوس كردن پزشك و همسرش در يكي از اتاق هاي منزل متواري شدند.
پزشك مذكور بعد از خلاصي از حبس به كلانتري محل مراجعه و وقايع را تعريف كرد. تحقيقات پليس آغاز شد. خط تلفن منزل تحت كنترل قرار گرفت. فرداي آن روز يكي از دو مرد جوان با منزل پزشك تماس گرفته و تقاضاي تحويل مابقي پول را كردند. صداي سارق ضبط شد. ماموران پليس بعد از چند مرحله تحقيق از روي صدا به فرزند مرد مستخدم خانه مشكوك شدند. در مراحل بعدي تحقيق، شخص مذكور كه عباس نام داشت شناسايي شده و بازداشت شد.
عباس در ابتدا اقرار به ارتكاب جرم نمي كرد ولي در پي چند مرحله بازجويي فني- پليسي و بيان سخنان ضد و نقيض مجبور به بيان حقيقت شد.
عباس به افسر پرونده خود كه در دايره يك اداره آگاهي از وي تحقيق مي كرد، گفت: از روي صحبت هاي پدرم درمنزل متوجه شدم پسر صاحب كار وي جان سپرده است. بدين ترتيب نقشه اي را در ذهنم كشيده و با يكي از دوستانم به نام اكبر در ميان گذاشتم و چگونگي اجراي نقشه را با هم طرح ريزي كرديم. بعد از خريد يك كلت قلابي، به در منزل پزشك مذكور رفته و اقدام به اخاذي كرديم.
با شنيدن اعتراضات عباس، عمليات دستگيري اكبر آغاز شد. اكبر نيز چند روز بعد توسط ماموران دايره 1 آگاهي دستگير شد. وي در جريان تحقيقات به بزه انتسابي خود اعتراف كرد.
بررسي قضائي در اين خصوص ادامه خواهد يافت.
|
|
سوء نيت در كلاهبرداري
شاپور اسماعيليان وكيل پايه يك دادگستري در توضيح گفت و گوي ديروز خود با همشهري، متني به اين شرح را به روزنامه ارسال كرده است. متن كامل توضيح را پيش رو داريد:
لازم است در مورد اركان عناصر مادي و معنوي كلاهبرداري توضيح مختصري داده شود.
عنصر مادي كلاهبرداري به معناي خاص خوردن يا بردن مال غير با توسل به وسايل متقلبانه است يعني لا زم است مرتكب جرم با رفتار متقلبانه خود موجب فريب قرباني جرم شود به نحوي كه صاحب مال در اثر اين اغفال و به علت عدم آگاهي به متقلبانه بودن وسايل به كاربرده شده با رضايت خود، مال خود را تسليم كلاهبردار كند. تشخيص اينكه عمليات مرتكب كلاهبرداري متقلبانه بوده است يا نه يا به سخن ديگر آيا اين اعمال عرفا مي توانسته موجب فريب وگول خوردن قرباني شود، يك مساله دقيق قضائي است. كلاهبرداري از جرايم مركب و مقيد است. مركب يعني، اينكه مجموع اعمال ارتكابي موجب تحقق كلاهبرداري مي شود. بنابراين به كاربردن حيله و تقلب يا صحنه سازي هاي دروغين به تنهايي براي تحقق كلاهبرداري كفايت نمي كند، بلكه لازم است بر اثر اين اقدامات مرتكب، مال ديگري را ببرد ولو نتيجه كلاهبرداري عايد شخص ديگري غير از خود مرتكب شود.
منظور از مقيد بودن جرم كلاهبرداري اين است كه حيله و تقلب و به طور كلي توسل به وسايل متقلبانه بايد موجب بردن مال غير شود و تا اين نتيجه حاصل نشود، نمي توان گفت كلاهبرداري به عنوان جرم كامل واقع شده است. شرط مهم اينكه بين عمليات متقلبانه و نتيجه حاصله بايد رابطه عليت وجود داشته باشد، به عبارتي استفاده از وسايل متقلبانه بايد علت موثري براي بردن مال غير باشد.
از نظر عنصر معنوي جرم مرتكب بايد عالما و عامدا به استفاده از وسايل متقلبانه مبادرت كند كه از آن به سوء نيت عام ياد مي شود. افزون بر اين بايد قصد وي از توسل به وسايل متقلبانه، بردن مال غير باشد كه بر آن سوء نيت خاص اطلاق مي شود.
|
|
اينجا
جرايم اطفال و دادسراها
مهر-درجرايمي كه تقسيم بندي شده و جزو جرايم معمولي است دادگاه هاي عمومي صلاحيت رسيدگي به آن را دارند و به هيچ وجه دادسرا نبايد دخالت داشته باشد.
سرپرست مجتمع قضائي اطفال افزود: در جرايمي كه تقسيم بندي شده و در صلاحيت دادگاه هاي عمومي است به هيچ وجه دادسرا نبايد دخالت داشته باشد، اما در جرايمي كه در صلاحيت دادگاه هاي كيفري استان است و جرايمي كه مجازات آن اعدام و حبس ابد است، دادسرا مي تواند دخالت داشته باشد.
ربابه قادري افزود: با توجه به اينكه فاصله اي كه پرونده از دادسرا به دادگاه ارسال مي شود حداقل يكسال به طول مي انجامد و در اين فاصله متهم بازداشت مي شود. اين حضور نوجوان در زندان عواقب خطرناكي براي آن به همراه دارد. بايد پرونده هايي كه در صلاحيت دادگاه هاي عمومي است در همان دادگاه مورد رسيدگي قرارگيردو تا حد امكان از نگهداري اطفال بزهكار در زندان خودداري شود.
جنون آني باعث 5 قتل شد
ايرنا-يك مرد در شهرستان دشتستان اعضاي خانواده همسرش را قتل عام كرد.
فرمانده انتظامي استان بوشهر گفت: فردي به نام باقر.پ سه شنبه شب 4 نفر از اعضاي خانواده همسرش و دختر 4ساله اش را به ضرب گلوله كشت و همسرش را مجروح كرد.
سردار بهرام شاملو گفت: قاتل به وسيله يك قبضه سلاح كلت كمري كلاش دست به اين جنايت زده و سپس با شليك گلوله خودش را نيز كشته است. همسر 28ساله قاتل به نام آرزو .خ از ناحيه كتف مجروح شده و در بيمارستان بستري است كه حال وي رضايتبخش اعلام شده است.
او در اين عمل جنايتكارانه خود غلامعلي.خ 50 ساله، عزت . خ۵۴ ساله، آذر 19 ساله، صفدر 64 ساله وفاطمه 2 ساله را كشته است. دليل اين حادثه اختلافات خانوادگي عنوان شده، اما هنوز بررسي ها براي كشف حقيقت ادامه دارد.
۱۲۷ كمين در يك هفته
دو شرور مسلح در استان كرمان توسط نيروهاي قرارگاه مرصاد به هلاكت رسيدند.
فرمانده قرارگاه مقدم مرصاد نيروي انتظامي گفت: رزمندگان اين قرارگاه در هفته گذشته با اجراي 127 كمين، 97 مورد گشت رزمي و چندين مرحله عمليات پاكسازي و درگيري مسلحانه نتايج خوبي را كسب كردند.
سرتيپ 2پاسدار حميدگريزيان، افزود: عناصر رزمي اين قرارگاه در مناطق مختلف حوزه عملياتي و ماموريتي توانستند دو شرور مسلح كه در ايجاد ناامني و حمل و قاچاق مسلحانه مواد مخدر فعاليت داشتند به هلاكت برسانند و تعداد دو قبضه سلاح و مقادير قابل توجهي مهمات كشف و ضبط كنند.
وي كشف انواع مواد مخدر، 750 هزار نخ سيگار قاچاق، 2 هزار متر پارچه كريستال، 280 متر پارچه خارجي ۴۸۰، هزار و۶۰ ليتر انواع مواد سوختي و 3600 حلقه سي دي مبتذل و غيرمجاز را از ديگر موفقيت هاي رزمندگان پرتوان قرارگاه دانست.
جسد متعفن در دربند
بوي تعفن شديددر فضاي يكي از كوچه هاي منطقه دربند تهران پيچيده بود. اهالي محل چند ساعتي بو را تحمل كردند ولي كم كم تحمل آن وضعيت سخت شد. بدين ترتيب مراتب را به اطلاع مركز فوريت هاي پليسي 110 رساندند. چند دقيقه بعد يك اكيپ از ماموران كلانتري دربند در محل كار حاضر شدند. موضوع به اطلاع بازپرس اصغرزاده رسيد. با اخذ دستور از سوي بازپرس مذكور ماموران در ساختمان را شكسته و وارد شدند. اسباب و اثاثيه هاي خانه به هم ريخته و نشانگر وقوع يك درگيري بود. ماموران به جست وجوي خود ادامه دادند. سرمنشاء بو به داخل زيرزمين منزل رسيد. وقتي در زيرزمين گشوده شد جسد يك دختر كه لباس بر تن نداشت در برابر ديدگان ماموران نمايان شد. در بررسي هاي بعدي هويت جسد كه متعلق به بهار، معروف به بيتا 24 ساله بود مشخص شد. روي بدن مقتوله آثار ضرب و جرح ديده مي شد. در فاصله اندكي از جسد قطرات خون ديده مي شد. در مراحل اوليه بررسي احتمال اينكه علت مرگ دختر خفگي بوده باشد وجود دارد.
|
|
مشكلات مالي باعث سرقت شد
|
|
زن جواني كه به اتهام جيب بري در خيابان هاشمي تهران دستگير شده بود، در بازجويي ها تنها انگيزه خود را در ارتكاب جرم مشكلات مالي و طلاق از همسرش عنوان كرد.
به گزارش خبرنگار ما، اين زن كه ثريا نام دارد و۲۶ ساله است از چندي قبل با حضور در مناطق شلوغ شهر از جمله خيابان خوش و هاشمي ، زنان و دختراني كه كيف دستي بزرگ به همراه داشته اند، را مورد شناسايي قرار داده و در فرصت مناسب اقدام به كيف زني يا جيب بري از آنان مي كرد.
با توجه به شكايات متعدد از سوي مردم، پرونده اي در اين زمينه در دادسراي هاشمي تشكيل شده و پس از بررسي هاي مقدماتي زن جواني كه در اين محدوده، حضور مداوم داشت شناسايي و در يك عمليات ضربتي دستگير شد.
پس از دستگيري ثريا در نخستين بازرسي ها از وي يك كيف پول و مقداري طلاها كشف شد. به اين ترتيب، وي براي بازجويي ها به اداره آگاهي تهران انتقال يافت و پس از نخستين تحقيقات تنها انگيزه خود را مشكلاتي مالي عنوان كرد.
وي در اظهاراتش گفت: حدود يك سال قبل با منصور آشنا شدم و با يكديگر ازدواج كرديم. سه ماه از شروع زندگي مشتركمان مي گذشت كه متوجه اعتياد منصور شدم. خيلي تلاش كردم تا زندگيم را حفظ كنم اما از آن جايي كه جاده اي يك طرفه را به تنهايي مي رفتم هيچ فايده اي نداشت تا اينكه طلاق گرفتم.
چند ماه پس از جدايي از همسرم بود كه دنبال كار گشتم اما هيچ كجا كار مناسبي پيدا نكردم. چند بار هم از طريق يكي از دوستانم به من پيشنهاد تن فروشي شد اما نتوانستم دست به چنين كاري بزنم.
وي در ادامه گفت: از آن جايي كه به شدت مشكلات مالي داشتم تصميم به سرقت گرفتم. به اين منظور در مناطق مختلف و شلوغ شهر حضور پيدا مي كردم و در صورتي كه زنان و دختران جوان متوجه نبودند، كيف پول شان را به سرقت مي بردم.
هم اكنون زن جوان با دستور قاضي دادسراي هاشمي با قرار، در بازداشت به سر مي برد تا تحقيقات تكميلي در خصوص پرونده صورت گيرد.
داوود روزبان آسيب شناس اجتماعي در اين باره عقيده دارد: )نوع نگرشي كه درباره زنان مطلقه در جامعه وجود دارد باعث افزايش ميزان ارتكاب جرم در جامعه است. مشكلاتي كه زنان مطلقه پس از جدايي از همسران خود با آن مواجه مي شوند از جمله اين تبعات است و ديد منفي جامعه نسبت به اين زنان، تنها وبي سرپرست شدن آنها، شرايط نامناسب مالي، كم بودن احتمال ازدواج مجدد و... از مواردي است كه عده اي از اين زنان را به سوي بزهكاري سوق مي دهد و باعث به خطر افتادن امنيت جامعه مي شود. اين آسيب شناس در ادامه بيان داشت: در اين ميان عده اي از زناني كه از شوهران خود طلاق مي گيرند در صورتي كه از وضع مالي خوبي برخوردار نباشند، به ناچار براي كسب درآمد و امرار معاش، به سمت كارهاي خلاف مي روند و بيشتر اين زنان دچار انحرافات اخلاقي مي شوند كه اين خود بزرگترين معضلي است كه جامعه را تهديد مي كند. وي در پايان گفت: براي پيشگيري از گسترش اين پديده نخست بايد به ريشه يابي علل افزايش طلاق در جامعه پرداخت و اين مشكل را حل كرد. در اين صورت معضل بزهكاري زنان مطلقه نيز كمرنگ تر خواهد شد.
|
|
تحويل اسلحه حادثه آفريد
مرگ سرباز جوان در برابر بيمارستان
كارشناس اسلحه ۳۰تا۴۰ در صد اسلحه هاي مورد استفاده مشكل فني دارد
|
|
ساعت 20 روز دوشنبه هفته جاري، سعيد چند ساعتي بود كه مشغول گذراندن زمان نگهباني خود مقابل بيمارستان مدائن بود. هوا كم كم به سوي تاريكي مي رفت كه محسن 19 ساله براي تحويل پست نگهباني به سعيد نزديك شد. هردو پسر با اختلاف چند ماه دوران خدمت وظيفه خود را آغاز كرده بودند و در اين مدت ارتباط دوستانه اي بين آنها ايجاد شده بود. محسن بارويي گشاده به سعيد رسيد، مي دانست سعيد خيلي خسته است ولي طبق مقررات بايد قبل از تحويل گرفتن اسلحه از سعيد آن را چك مي كردند.
سعيد خوشحال از اينكه زمان نگهباني اش تمام شده است، اسلحه را به سرعت از روي دوش خود برداشت و بي دقت مشغول چك كردن آن شد. ناگهان حادثه اي به وقوع پيوست. يك صداي مهيب در فضا پيچيد و جسد غرق در خون محسن در برابر چشمان بهت زده سعيد روي روي زمين افتاد. سعيد آنقدر خسته بود كه نمي دانست چطور اين اتفاق به وقوع پيوست. بعد از شنيده شدن صداي شليك، ماموران كلانتري 155 از ماجرا با اطلاع شده و به سرعت خود را به محل رساندند.
وقتي جسد محسن مورد بررسي پليسي قرار مي گرفت اشك در چشمان سعيد جمع شده بود. باور نمي كرد كه مسبب مرگ محسن او باشد. سعيد را به اداره آگاهي مركز، انتقال دادند و جسد محسن به پزشكي قانوني برده شد.
تحقيقات بيشتر در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران زير نظر بازپرس حسيني ادامه خواهد داشت.
كارشناس اسلحه: 30 تا 40 درصد اسلحه هاي مورد استفاده مشكل فني دارند.
ماهرخ كيان زاده كارشناس رسمي اسلحه در اين باره مي گويد: عوامل مختلفي مي تواند باعث اين اتفاق شده باشد. خرابي اسلحه، اشكالات ضامن اسلحه، بي احتياطي خود فرد و... از اين عوامل است. براي تشخيص اين مساله بايد علاوه بر چك كردن اسلحه به موقعيت استقرار دو نفر و محل ورود گلوله توجه كرد. گاهي يك فشنگ در جان لوله باقي مي ماند و سرباز بدون اطلاع از اين موضوع گلنگدن را مي كشد و اين كار حادثه مي آفريند. اظهارات فرد متهم در محل حادثه بايد شنيده شود. وي در ادامه مي گويد: در ايران معمولا براي پست هاي نگهباني از ژ-3 يا كلاشينكف استفاده مي شود. البته افسران رده بالا از اسلحه هاي كمري استفاده مي كنند. استفاده از اين اسلحه ها بستگي به ارگان هاي خاص دارد. معمولا در ارتش و سپاه از اسلحه ژ-3 استفاده مي شود و نيروي انتظامي از كلاشينكف استفاده مي كند.
وي با اشاره به اينكه بعد از انقلاب اين نوع اسلحه ها بيشتر خريداري شده است، مي گويد: طي اين 25 سال اين اسلحه ها به تناوب خريداري شده است.
ماهرخ كيان زاده در ادامه مي گويد: نمي توان براي اسلحه تاريخ مصرف در نظر گرفت. امكان دارد اسلحه اي اصلا استفاده نشود ولي اسلحه اي علاوه بر استهلاك، ضربه هم بخورد و از آن درست نگهداري نشود.
او بر اساس تجربه بيش از 25 ساله خود مي گويد: بر اساس تجربياتم حدس مي زنم 30 تا 40 درصد اسلحه هاي مورد استفاده مشكل فني داشته باشند.
وي اشاره كرد در اينگونه حوادث، نحوه برخورد در شرايطي كه اسلحه مشكل فني داشته باشد متفاوت از شرايطي است كه فرد سهل انگاري كرده باشد. به احتمال 80 درصد بي احتياطي سرباز باعث اينگونه حوادث مي شود و 20 درصد احتمال دارد موارد ديگر صادق باشد.
به احتمال 80 درصد بي احتياطي سرباز باعث اينگونه حوادث مي شود و 20 درصد احتمال دارد موارد ديگر صادق باشد.
|