اشاره؛حديث هشت سال دفاع و مقاومت جمهوري اسلامي در برابر هجوم نظامي رژيم عراق- كه پشتيباني همه قدرت هاي سياسي، نظامي و اقتصادي جهان را به همراه داشت- از بارزترين مقاطع حيات حقيقي اين مرز و بوم است.اينك كه سالهايي نه چندان دور از آن مقطع سرنوشت ساز تاريخ ايران و انقلاب اسلامي مي گذرد، تبيين حماسه هاي عظيم و ارزشمندي كه مردم و رزمندگان اسلام آفريدند ضرورت بيشتري پيدا كرده است.مقاله ذيل خلاصه اي است از گزارش اولين عمليات گسترده و موفق آزادسازي سرزمين هاي اشغالي كه با اجراي آن محاصره آبادان شكسته و شرق كارون آزاد شد.
پس از اين كه رژيم عراق در استراتژي خود كه با هدف كسب پيروزي سريع بر پايه «جنگ محدود و برق آسا» طرح ريزي شده بود با شكست مواجه شد و نتوانست به اهداف اصلي خود از جمله براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران و تجزيه خوزستان دست يابد، هدف محدودتري را انتخاب كرد تا با نيل به آن بتواند شرايط خود را به جمهوري اسلامي تحميل كند. خرمشهر و آبادان كه در هجوم سراسري ارتش عراق يكي از محورهاي اصلي پيشروي بود، از هفته دوم، اصلي ترين هدف نظامي عراق شد و محور تمركز قوا و فشار دشمن گرديد اما مقاومت و از جان گذشتگي مدافعان خرمشهر اجازه نداد دشمن به راحتي به اين هدف دست يابد و در مجموع ۳۴ روز طول كشيد تا دشمن خرمشهر را به اشغال خود در آورد. همين دفاع متعهدانه و انقلابي مردم از خرمشهر و در ادامه آن از آبادان، سبب شد كه ارتش عراق از حملات مكرر براي اشغال آبادان نتيجه اي كسب نكند و تنها به محاصره آبادان اكتفا كند.
پس از توقف ارتش عراق تلاش هايي براي آزادي خرمشهر و شكستن محاصره آبادان صورت گرفت؛ از جمله عمليات نصر۱۶/۱۰/۱۳۵۹ و عمليات توكل ۲۰/۱۰/۱۳۵۹ با فرماندهي بني صدر و با به كارگيري نيروي زميني ارتش اجرا شد، ليكن چون مبتني بر بينش نظامي كلاسيك و سنتي بود و ارتش عراق از اين جنبه برتري داشت، نتيجه اي حاصل نشد. پس از عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا كه زمينه رشد تفكر انقلابي و اتخاذ تدابير جديد و بروز تحول و ابتكار عمل در طرح ريزي و اقدامات نظامي هموار شد و امكان هماهنگي سپاه و ارتش و نزديكي اين دو سازمان ميسر گرديد، تحولي عظيم در مرحله جديد جنگ به وجود آمد، طوري كه در سال دوم جنگ طي ۹ ماه، چهار عمليات بزرگ با موفقيت به اجرا در آمد و در جريان آن ۸۶۰۰ كيلومتر مربع از مناطق اشغالي آزاد شد و در پي آن دشمن ناچار به تخليه ۲۵۰۰ كيلومتر مربع ديگر از مناطق اشغالي گرديد.
اولين عمليات از سلسله عمليات بزرگ آزادسازي مناطق اشغالي، عمليات ثامن الائمهع بود كه با اجراي آن فرمان امام خمينيره مبني بر ضرورت شكستن حصر آبادان تحقق يافت و منطقه اشغالي شرق كارون به طور كامل پاكسازي شد.
اوضاع سياسي و نظامي در آستانه عمليات
عمليات ثامن الائمه نخستين عمليات گسترده در مرحله جديد جنگ، پس از خلع بني صدر از فرماندهان كل قوا محسوب مي شد، كه نيروهاي خودي در آن با شيوه اي نو دست به تهاجم عليه نيروهاي نظامي عراق زدند.
عمليات ثامن الائمه در موقعيتي استثنايي و بحراني طرح ريزي شد، زيرا اوضاع سياسي كشور با توجه به تلاش جبهه متحد ضد انقلاب بسيار ملتهب بود. چنان كه در خرداد ۱۳۶۰ در پي اوج گيري درگيري هاي داخلي، منافقين با ورود به فاز نظامي، قيام مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي را آغاز كردند. فراخواني امام براي مقابله با اين جريان، منجر به حضور گسترده و فعال مردم در صحنه انقلاب و همچنين جبهه هاي نبرد شد. گرچه بني صدر همراه رجوي فرار كرد ولي اين امر به منزله پايان بحران سياسي نبود، زيرا گسترش ترور و انفجار، حوادثي چون فاجعه هفتم تير و هشتم شهريور را به وجود آورد كه اين حوادث هر چند موجب تثبيت اوضاع داخلي به سود نيروهاي انقلابي شد، ولي زيان هاي جبران ناپذيري را نيز بر جاي نهاد و به علاوه بازتاب بسيار نامطلوبي در رسانه هاي جهان داشت. چنان كه اكثر رسانه هاي جهان تا آستانه عمليات ثامن الائمهعايران را از لحاظ نظامي، ناتوان، از جنبه اقتصادي ورشكسته و از حيث سياسي بحران زده ارزيابي مي كردند. از جمله مهمترين موضوعاتي كه رسانه هاي خارجي به آن مي پرداختند، چنين بود:
- بمب گذاري در مقر حزب جمهوري اسلامي و نخست وزيري به منظور ايجاد تزلزل پايه هاي حكومتي ايران.
- بركناري بني صدر و فرار او به همراه رجوي و تأثيرات امنيتي آن.
- بزرگ نمايي تظاهرات و اغتشاشات ضد دولتي توسط گروه هاي ضد انقلاب به خصوص سازمان مجاهدين خلق منافقين.
- تبليغات گسترده مبني بر نقض حقوق بشر در ايران.
- گزارش ها و تحليل هاي متعدد درباره ناتواني ارتش در مقابله با تهاجمات ارتش عراق.
- تبليغات گسترده درباره وجود اختلاف سپاه با ارتش.
- دامن زدن به شايعه خريد سلاح از اسرائيل به وسيله ايران.
- تخطئه انديشه فكري و انقلابي امام خميني.
- ادعا ورشكستگي اقتصادي ايران.
مجله تايم در گزارشي نوشت:«انفجار بمب در نخست وزيري ضربه اي شديد ولي نه مهلك به رژيم محاصره شده خميني بود، اما اين بمب متقاعد كننده ترين شاهد بر اين بود كه انقلاب ايران با ادامه دادن به نابودي خود ممكن است ملت را به يك جنگ داخلي بكشاند.»
مجله نيوزويك نيز عامل بمب گذار را از افراد درون حكومت اعلام كرد و به نقل از يك افسر امنيتي در تهران مدعي شد:«مقامات مملكتي از اين امر انفجار بسيار آشفته هستند زيرا تروريست ها توانستند به قلب رهبران امنيتي مملكت وارد شده و اعتبار رژيم را از بين ببرند و اكنون وسوسه انگيزترين سؤال براي همه اين است كه آيا آيت ا... خميني هدف بعدي تروريست ها خواهد بود چرا كه فقط پرستيژ ممتاز آيت ا... خميني است كه هنوز كشور تجزيه شده را به صورت يكپارچه نگه داشته است.»
رسانه هاي ديگر با مطرح كردن كسالت رهبر انقلاب اسلامي و همچنين ادعاي گسترش اعتراضات ضدحكومتي در ايران، آن را زمينه اوج گيري ناامني و سرانجام فروپاشي نظام جمهوري اسلامي تفسير كردند. مجله پانوراما چاپ ايتاليا با استناد به گزارش سرويس هاي مخفي غرب نوشت:«صد گروه ضدحكومت اسلامي در ده استان كشور از آذربايجان گرفته تا كردستان و سيستان و بلوچستان پايگاه هاي مستحكمي در اختيار دارند. آنان از پشتوانه مالي برخوردارند به طوري كه پرنسس اشرف پهلوي و عراقي ها در همه اين جنبش ها ۵۰ ميليون دلار سرمايه گذاري كرده اند... طبق محاسبات متخصصان غربي در تهران، شمارش معكوس در ايران از هم اكنون آغاز شده است و احتمال دارد درگيري بين پرزيدنت بني صدر و رهبران انتگراليست اسلامي پس از درگذشت امام خميني به بروز يك واكنش غيرقابل كنترل منجر گردد. در اين باره نخست مبارزات خونين بر سر كسب قدرت و سپس برخوردهاي بين احزاب و... سرگرفتن حمله شديد عراق و در پايان همه اينها تجزيه خاك ايران تحقق مي پذيرد.»
برخي رسانه هاي غربي اقدامات نيروهاي امنيتي ايران را در دستگيري ضدانقلابيون- كه با استراتژي مبارزه مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي قصد ترور و ايجاد رعب و وحشت در جامعه داشتند- عملي ناقض حقوق بشر اعلام نمودند و پيامد آن را وحدت بيشتر نيروهاي معارض و سرنگوني نظام جمهوري اسلامي پيش بيني كردند. روزنامه الاهرام مصر در اين باره نوشت:«مقامات ايراني حملات خود را جهت دستگيري مخالفان همزمان با اجراي احكام اعدام به صورت بي سابقه ادامه مي دهند. رهبران مخالفان از پاريس بني صدر و رجوي كه اعضاي آنان متشكل از هزاران نفر مي باشد از مرزهاي تركيه و ايران آماده حمله همه جانبه براي سرنگوني رژيم خميني مي شوند.»
مجله تايم نيز از قول مسعود رجوي نوشت:«خميني خيلي ضعيف است... ۹۰ درصد از رهبري خميني از بين رفته است... مردم واقعاً خوشحالند و به ما من و بني صدر تبريك مي گفتند. ما اكنون در خط حمله هستيم و خميني در خط دفاع.»
و سرانجام نشريه فايننشال تايمز چاپ انگلستان نوشت:
«تمام اين مسائل احتمالاً بسياري از مقام هاي كشورهاي غربي را بر آن داشته تا اميدوار باشند كه انقلاب اسلامي رو به اضمحلال است و بر اثر جنگ هاي گروهي و آشفتگي اقتصادي، ايران تجزيه خواهد شد.»
چگونگي انتخاب منطقه عمليات
رژيم عراق بعد از اشغال خرمشهر، محاصره آبادان را نيز برگ برنده اي در دست خود تلقي مي كرد و صدام گاه و بيگاه ادعا مي كرد كه هر موقع لازم بداند آبادان را هم تسخير خواهد كرد. لذا محاصره آبادان از آغاز تهديدي بالقوه و جدي براي آبادان به شمار مي رفت. پس از ناكامي عمليات هايي كه با فرماندهي بني صدر براي شكست محاصره آبادان صورت گرفت با توجه به اهميت و ارزش منطقه، موقعيت نيروهاي خودي و وضعيت زمين و نحوه استقرار دشمن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از فروردين ۱۳۶۰ طرح ريزي عمليات در اين منطقه را به طور جدي آغاز كرد؛ به خصوص كه امام خميني نظر صريح خود را مبني بر ضرورت شكستن حصر آبادان اعلام كرده بود. به هر حال، پس از يك ماه، مراحل طرح ريزي و سپس پيگيري تصويب عمليات با تركيب برادران محسن رضايي، رحيم صفوي، حسن باقري، غلامعلي رشيد و سرهنگ صياد شيرازي به شكل جدي تري ادامه يافت. همچنين، پس از ملاقات سرهنگ صياد شيرازي با رئيس وقت شوراي عالي دفاع آيت الله خامنه اي و اخذ تدبير از ايشان، قرار شد اين عمليات به صورت مشترك با نيروهاي ارتش انجام شود. در اين ميان برادران رحيم صفوي ، غلامعلي رشيد و حسن باقري نخستين طرح پيشنهادي منسجم و كامل عمليات را در اوايل خرداد ۱۳۶۰ براي بني صدر تشريح كردند. نماينده سپاه نيز طرح را در جلسه اي كه نماينده حضرت امام، آقاي هاشمي، فرمانده وقت نيروي زميني ارتش و ساير اعضاي شوراي عالي دفاع حضور داشتند، ارائه كرد كه مورد تصويب قرار گرفت. در اين حال، فرمانده وقت نيروي زميني ارتش با توجه به اينكه لشكر ۷۷ خراسان مسئوليت اين منطقه را برعهده داشت، گفت: «لشكر ۷۷ بايد اين طرح را قبول كند» ، در پي اين تصميم و با تلاش ها و اقداماتي كه صورت گرفت، سرانجام لشكر ۷۷ طرح را پذيرفت و براي شركت در اجراي آن متقاعد شد.
در اواخر خرداد ۱۳۶۰ جلسه ديگري با شركت جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش، فرمانده نيروي زميني، فرماندهان لشكرهاي ۱۶ ، ۲۱ ، ۷۷ و ۹۲ ارتش و فرمانده سپاه پاسداران خوزستان و با حضور حجت الاسلام اشراقي نماينده حضرت امام و دكتر چمران، در دفتر فرماندهي لشكر ۹۲ زرهي اهواز تشكيل و درباره چگونگي ادامه نبرد بحث شد. در اين جلسه فرمانده نيروي زميني ارتش بر پايه طرح جديد سپاه، بر شكستن محاصره آبادان تأكيد داشت حال آن كه جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش بر حمله به بستان به عنوان اولويت اول، پافشاري مي كرد. بدين ترتيب، توافق لازم به دست نيامد، ولي سپاه به تلاش هاي خود ادامه داد، چنان كه در ۹ تير ۱۳۶۰- يعني ده روز پس از جلسه بررسي طرح هاي ياد شده- فرمانده سپاه پاسداران خوزستان طرحي را ارائه كرد كه مربوط به عمليات آفندي قاطع در منطقه ماهشهر و آبادان بود. اين طرح قابل اجرا تشخيص داده شد، اما به سبب مشكلاتي كه وجود داشت، اجراي آن تا شهريور ۱۳۶۰ مسكوت ماند.
در اين باره آقاي هاشمي رفسنجاني در يادداشت هاي خود نوشته است: «در جلسه شوراي عالي دفاع در ستاد مشترك ارتش، تيمسار فلاحي مي گويد: آقاي ظهيرنژاد فرمانده نيروي زميني معتقد به حركت ارتش نيست و بهتر مي داند وضع كنوني محفوظ بماند و نامه اي از سرهنگ يعقوب حبشي از افسران ستاد نيروي زميني خواند كه ارتش را در وضع كنوني قادر به اخراج ارتش عراق نمي داند.»
اين وضع در حالي است كه برخي از نيروهاي انقلابي ارتش خواهان تغييرات اساسي در كادر فرماندهي نيرو در ارتش بودند. به هر صورت، از اوايل شهريور ۱۳۶۰ بار ديگر مقدمات اجراي عمليات فراهم و طرح به واحدها و قرارگاه ها ابلاغ شد.
شرح عمليات
در ساعت ۱ بامداد ۵/۷/۱۳۶۰ عمليات شكستن محاصره آبادان با رمز «نصر من الله و فتح قريب» آغاز شد و نيروهاي
عمل كننده از تمام محورهاي مشخص شده به دشمن هجوم بردند.
الف محور جبهه دارخوين
در اين جبهه تيپ ۸ مكانيزه ارتش عراق استقرار داشت؛ آرايش آن به سمت شمال بود و سه خط پدافندي داشت كه جلوي خط اول مين ضد تانك و ضد نفر چيده بود. پشت هر يك از خطوط اول تا سوم يك گردان مكانيزه مستقر بود، خط پدافندي خودي با خط اول عراق حدود ۷ كيلومتر فاصله داشت. پس از اين كه گروه مهندسي ۷ معبر در ميدان مين باز كرد، نيروهاي تكا ور همزمان به هر سه خط پدافندي دشمن حمله كردند، در حالي كه در امتداد نهر شادگان نيز نيروهاي دشمن از سمت راست خود هدف حمله قرار گرفته بودند.
مقاومت نيروهاي عراقي در حد فاصل كارون و جاده آبادان _ اهواز موجب پايداري خط اول دشمن شده بود، اما پيشروي رزمندگان در محور نهر شادگان _ كه گردان صلاح الدين را شكست داده و تا ساعت ۳۰/۳ بامداد پس از پنج كيلومتر پياده روي به جاده رسيده بودند _ عقبه نيروهاي در حال مقاومت دشمن در جنوب محمديه را به خطر انداخت. يعني در حالي كه نيروهاي دشمن در خط اول محور محمديه مقاومت مي كردند، خط سوم آنها از پهلو هدف حمله قرار گرفت و عراقي ها به محاصره درآمدند.
ب محور جبهه ماهشهر
ارتش عراق در اين عمليات بيشترين اهميت را براي جبهه دارخوين و جبهه ماهشهر قائل بود، زيرا كه در نبردهاي گذشته رزمندگان در جبهه دارخوين موفق بودند و در جبهه ماهشهر دو عمليات بزرگ اجرا كردند كه گرچه ناموفق بود ولي اهميت اين جبهه را از ديد فرماندهان ايران نشان مي داد. از سوي ديگر، ارتش عراق به دليل آسيب پذيري در جبهه جاده ماهشهر، توان خود را به يك گردان مكانيزه و يك گروهان كماندو محدود كرده بود كه در زائده جنوب جاده ماهشهر _ آبادان پدافند مي كردند. البته يگان هاي احتياط نزديك عراق در فاصله نه چندان دور، آماده مقابله با هر حمله بودند. در چنين وضعيتي رزمندگان از چهار محور به خط پدافندي دشمن _ كه ۵/۱ كيلومتر طول داشت _ هجوم بردند و ضمن تصرف خط اول، از كنار جاده پيشروي كرده و نيروهاي عراقي را به محاصره درآوردند كه تعدادي از آنها فرار كردند.
ج محور جبهه ذوالفقاري
نيروهاي عمل كننده در محور ذوالفقاري ساعت ۱ بامداد نزديك خاكريز اول دشمن رسيده و آن را تصرف كردند، اما تا ساعت ۵ نتوانستند خاكريز دوم را ساقط كنند. دشمن ابتدا با ۴ تانك شديداً مقاومت مي كرد و سپس با ۱۵ تانك پاتك كرد كه اين پاتك خنثي شد. رزمندگان در حال پيشروي بودند كه از سمت چپ مورد حمله قرار گرفتند. از اين زمان به بعد نيروهاي اين محور با محور فياضيه هماهنگ شده و به آنها دستور داده شد كه با هم پيشروي كنند. ساعت ۱۰ خاكريز دوم سقوط كرد و حدود ۱۵۰ تن از نيروهاي دشمن خود را تسليم كردند. حدود ۱۲ ساعت رزمندگان به خاكريز سوم رسيدند و ضمن پيشروي به سمت شمال، حدود ۲۰۰۰ تن از نيروهاي سپاه و بسيج تا نزديك پل حفار رسيده و به نيروهاي محور فياضيه براي تصرف اين پل ياري رساندند.
د محور جبهه فياضيه
در جبهه فياضيه تيپ ۶ تقويت شده از لشكر ۳ زرهي ارتش عراق مستقر بود. عراق در اين جبهه و در حد فاصل كارون تا جاده اهواز، سه خط پدافندي داشت كه جلوي خط اول را با مين و سيم خاردار مانع گذاري كرده بود و در پشت خاكريزها نيز با حفر كانال هاي سرپوشيده، خطوط پدافندي اش را استحكام بخشيده بود. در مقابل، رزمندگان جبهه فياضيه نيز موانع را شناسايي كرده و كانال هايي را حفر كرده بودند كه پيشروي نيروها را با استتار تا زير پاي دشمن ميسر مي كرد.
نتايج عمليات
با اجراي عمليات ثامن الائمهع منطقه شرق كارون از وجود ارتش عراق پاكسازي شد و آبادان پس از ۳۴۹ روز از محاصره خارج گرديد. مهم ترين دستاوردهاي اين عمليات چنين است:
۱- منطقه شرق كارون به وسعت حدود ۱۳۰ كيلومتر مربع به طور كامل از اشغال ارتش عراق آزاد شد.
۲- شهر آبادان از محاصره خارج و خطر اشغال آن برطرف شد.
۳- دو جاده مهم اهواز -آبادان و ماهشهر -آبادان از تصرف دشمن خارج شد.
۴- تلاش هاي رژيم عراق براي بهره برداري سياسي و نظامي از ادامه محاصره آبادان خنثي شد.
۵- بسياري از نيروها و تجهيزات ارتش عراق مستقر در شرق كارون منهدم شدند.
6- نيروهاي خودي از خطوط پدافندي پراكنده و گسترده در منطقه شرق كارون آزاد شدند و با اتكا به مانع طبيعي مناسب رود كارون، با حداقل نيرو و امكانات خط پدافندي تشكيل دادند.
علاوه بر موارد فوق، اين عمليات آثار و نتايج مهمي در ارتقاء روحيه رزمندگان و همچنين افزايش تجربه فرماندهان در سازماندهي، طراحي، هدايت و اجراي سلسله عمليات هاي آزادسازي داشت. در اين عمليات از ارتش عراق حدود ۱۵۰۰ تن كشته و حدود ۱۸۰۰ تن اسير شدند و همچنين حدود ۹۰ دستگاه تانك و نفربر، ۱۰۰خودرو، ۳ هواپيما و يك هلي كوپتر و تجهيزات بسيار ديگري منهدم شد و حدود ۷۴ دستگاه تانك و نفربر ۴۰ خودرو و تسليحات و تجهيزات بسياري به غنيمت رزمندگان اسلام درآمد.
اين نتايج حاصل ايستادگي، جانبازي و شهادت رزمندگان از جان گذشته اي بود كه در مدت نزديك به يك سال از پيشروي دشمن در محورهاي مختلف اين منطقه و ورود ارتش عراق به جزيره آبادان جلوگيري كردند و در نهايت اين موفقيت را به ظهور رساندند.
پيام امام خميني به مناسبت شكست محاصره آبادان
... اينجانب اين پيروزي بزرگ را به فرماندهان تمامي نيروهاي مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهيان نيرومند تبريك مي گويم. و اميد است اين سرافرازي ها را كه براي اسلام و ميهن فراهم مي كنند منظور نظر مبارك ولي الله الاعظم، بقيه الله _ ارواحناله الفداء _ باشد. و آخرين پيروزمندي را كه بيرون راندن نيروهاي متجاوز كافر از سرزمين هاي ميهنمان است، ملت شريف به زودي مشاهده كند. اينجانب به اسم ملت بزرگ ايران از رزمندگان دلير ارتش و سپاه و ديگر قواي مسلح _ ايدهم الله تعالي _ تقدير و تشكر مي كنم. از خداوند متعال توفيق، نصرت و عظمت اسلام و مسلمين و به خصوص نيروهاي مسلح اسلامي را خواستار است. والسلام عليكم.
روح الله الموسوي الخميني/ ۵ مهر ۱۳۶۰