مهران مثل همه ما آدم هاي غول آساست. فقط نمي تواند خوب راه برود، تنفسش مشكل دارد، در نشستن، خوابيدن، نگاه كردن و ... هم با بقيه فرق دارد. با اين همه شاگرد اول كلاس سوم دبيرستان در رشته رياضي است.
مادرش تنها يك نگراني دارد و اينكه مهران - او را رضا هم صدا مي زنند - بيمه نيست و هيچ سازماني هم او را حمايت نمي كند. حتي سازمان بهزيستي ماهانه مبلغ ناچيز 5 هزار تومان براي او در نظر گرفته. مهران از دنياي اثيري ما هيچ چيز نمي خواهد جز اينكه وقتي به او مي رسيم ترحم را بگذاريم كنار.
نكته: اما به نظر مي رسد يكي از آرزوهاي اين كوچولوي شاد و بازيگوش به زودي برآورده مي شود. مسوولان باشگاه استقلال پس از چاپ گزارش مهران در ايرانشهر براي ترتيب حضورش در استاديوم آزادي براي ديدن دربي آبي و قرمز ،اعلا م آمادگي كردند. دوم اينكه آقايي اعلا م كرد حاضر است مودم سوخته مهران را تعمير كند و فرد ديگري هم كه فكر مي كرد مهران در شهر ايرانشهر زندگي مي كند زنگ زده بود كه هزينه سفر هوايي مهران و دو دوستش را براي بازي استقلا ل و پرسپوليس مي پذيرد.. اين تصاوير، عكس هاي ديگري است از مهران، همشهري كوچولوي ما كه شما مي خواستيد بيشتر درباره اش بدانيد.
عكس ها : ساتيار