كتابخانه ملي نهادي است كه در عين حفظ ميراث ديروز، نقشي فعال در شكل دادن به امروز و تغيير جامعه به سوي فرداي متعالي دارد و به اين اعتبار، كمتر نهادي را مي توان يافت كه چنين پيوند اساسي با وضع حال و سرنوشت آينده نسبتاً دور ملت داشته باشد
* در ابتدا درباره تاريخچه طرح ساختمان كتابخانه ملي توضيحات مختصري بفرماييد.
- برنامه اوليه كالبدي ساختمان جديد كتابخانه ملي در سال ۱۳۵۵ توسط كميته اي مركب از كارشناسان متخصص كتابخانه هاي ملي تدوين شد. بر مبناي اين برنامه و در سال ۱۳۵۷ براي تهيه طرح كتابخانه مسابقه اي بين المللي برگزار شدكه به دليل حوادث دوران انقلاب نتيجه اي حاصل نگرديد.
در سال ۱۳۶۹ كه اجراي اين پروژه مجدداً در دستور كار قرار گرفت، با توجه به گذشت ۱۵ سال از تدوين برنامه اوليه طرح، بازبيني و انطباق آن با نيازهاي نوين روز و اهداف جمهوري اسلامي ايران ضرورت پيدا كرد.
با نظر كارشناسان كتابخانه ملي اصلاح برنامه در سال ۱۳۷۰ به انجام رسيد و زيربناي فضاهاي ناخالص طرح در حدود ۰۰۰/۱۲۸ مترمربع تعيين و تصويب گرديد. در سال ۱۳۷۳ تصميم گرفته شد تا زيربناي كتابخانه ملي به حدود ۹۷۰۰۰ مترمربع كاهش يابد. در اين راه تلاش شد تا ظرفيت مخازن و منابع كتابخانه، حتي المقدور كاهش نيابد، نتيجتاً در برنامه مصوب نهايي، مجموعه مخازن كتابها در شرايط عادي مي تواند تا حدود ۴ ميليون جلد و در صورتي كه از سيستم قفسه بندي فشرده و ياربات استفاده شود، تا ۷ ميليون جلد كتاب و نشريات ادواري و ساير منابع را در خود جاي دهد.
به موازات انجام مطالعات لازم براي تدوين برنامه و تهيه طرح، مطالعات گسترده اي براي انتخاب زمين مناسب جهت احداث كتابخانه آغاز شد و نهايتاً محل اجراي طرح در زميني به وسعت ۶۲۰۰۰ مترمربع و در اراضي عباس آباد تثبيت گرديد.
پس از تعيين و تصويب ظرفيت و برنامه جديد، انتخاب زمين مناسب و مطالعات لازم، تهيه طرح اوليه كتابخانه ملي بين پنج شركت مهندسي مشاور مجرب و سرشناس به مسابقه گذاشته شد و در نهايت در مرداد ،۱۳۷۴ هيأت داوران با اعلام نظر خود به سازمان مجري ساختمان ها و تأسيسات دولتي و عمومي به كار خود پايان داد و پس از بررسي و بحث كافي درباره طرح ها و مطالعه گزارش ارزيابي فني كارشناسان سازه و تأسيسات و كتابداري، متفقاً طرح معماري تهيه شده توسط مهندسان مشاور پيرراز را به عنوان طرح منتخب اعلام و درباره رتبه بندي چهار طرح ديگر نظري اعلام نكردند.
* سرپرستي تيم طراحي معماري پيرراز بر عهده زنده ياد يوسف شريعت زاده بود، لطفاً درباره همكاري و تأثيرات ايشان در اين پروژه بيشتر توضيح دهيد.
- مرحوم يوسف شريعت زاده در كار معماري دوران معاصر ايران منحصر به فرد بود. از سال ۱۳۳۷ همكاري ما آغاز شد و در اين دوران طولاني طرح هاي اوليه معماري را يا رأساً طراحي مي نمود و يا بر طراحي آنها سرپرستي داشت. حدود ۲۵۰ پروژه در اين مدت طراحي و اجرا شد. از ميان اين طرح ها بعضي از كارها چون سينما ريولي، ساختمان اداري مركز پخش شركت ملي نفت ايران، چاپخانه اسكناس بانك مركزي، دانشگاه هاي كرمان، بيمارستان آموزشي كرمان و بالاخره كتابخانه ملي ايران كار مشترك طراحي و مديريت ما به اتفاق تيم مهندسان مشاور پيرراز است.
او در كار طراحي يك بنا سعي مي كرد كه به موضوع و برنامه طرح و ملزومات تحقق آن احاطه كامل پيدا كند. از آخرين دستاوردهاي تكنولوژي و آخرين تحولات فني و حرفه اي مربوط به راهبري و اداره پروژه مطلع باشد و طرح هاي موفق و ناموفق مشابه را عميقاً مطالعه كند. با آ ثار برجسته معماري قديم و جديد ساير كشورها آشنايي داشت و حتي قادر به اخذ و هضم مناسب و به جاي عناصري از آنها در كار معماري مملكت مان بود.
آشنايي زيادي با موسيقي، ادبيات و هنرهاي تجسمي ايران و جهان و به خصوص روح معماري اين سرزمين كه از عواملي چون اقليم، آب و هوا، فرهنگ، پيشينه تاريخي و مانند آنها منتج مي شود، داشت. او معتقد بود، روح معماري اين سرزمين تواضع است و فروتني به دور از خودنمايي و تظاهر - دلپذيري و چشم نوازي است و به خودخواني آرامش بخش- وحدت است در عين كثرت- كثرت است در عين وحدت- و نشانه اي از عشق و اشاره اي به او و براي حصول به اين معنا خود را از هر قيد و بند و رنگ تعلق مي رهاند و از هر چيز، مناسب بهره مي برد از تقارن كامل تا عدم تقارن كامل، از سادگي محض تا فوراني از تزئينات پركار و ظريف، از قوس و گنبد تا مخروط و هرم چند وجهي.
*ساختمان كتابخانه ملي در رديف بناهاي كاركرد مدار قرار مي گيرد. لطفاً بفرماييد علاوه بر توجه به برنامه عملكردي و وجوه زيبايي شناختي كه ويژگي طراحي معماري است چه معيارها يا ملاحظاتي در طراحي اين پروژه مؤثر بوده است؟
- كتابخانه ملي خزانه دار و حارس ميراث آثار نوشتاري، ديداري و شنيداري ملت است و به اين اعتبار ريشه در خاك ميهن و پاي در گذشته ملت دارد. اما افزون بر اين، كتابخانه ملي گردآورنده محصولات مجموعه تلاش هاي فرهنگي، هنري، علمي و فني كشور و قلب نظام اطلاع رساني كشور ما هم هست و با توجه به جايگاه محوري اطلاعات و اطلاع رساني در تمدن كنوني، نهادي است كه در عين حفظ ميراث ديروز، نقشي فعال در شكل دادن به امروز و تغيير جامعه به سوي فرداي متعالي دارد و به اين اعتبار كمتر نهادي را مي توان يافت كه چنين پيوند اساسي با وضع حال و سرنوشت آينده نسبتاً دور ملت داشته باشد.
ملزومات پاسخگويي به اين وظايف چندگانه، مجموع تجارب حاصل از راهبري و طراحي كتابخانه هاي ملي و مراكز ملي اطلاع رساني كه به شكل توصيه ها و رهنمودهاي كارشناسي ارائه شده است و مجموع تصميماتي كه براي تسهيل تحقق رسالت هاي كتابخانه ملي توسط كارشناسان اتخاذ گشته، قطعي ترين تأثيرات را بر شكل گيري طرح معماري آن مي گذارد.
اين ها همه دلالت بر آن دارد كه به خصوص در چنين طرح هايي طبع آزمايي هاي سليقه اي و به كارگيري اشكال دلخواه مطلوب نيست و حركت از پيش فرض هاي جزمي در مورد سبك و سنت و نوآوري و تلاش در تحميل آنها بر طرح، مي تواند منجر به اخلال در كاركرد كتابخانه و دور شدن آن از تحقق اهدافش شود.
عوامل شكل دهنده طرح را به طرق مختلف مي توان دسته بندي كرد. مثلاً مي توان اين عوامل را به محدوديت ها، امكانات، تصميم ها و انتخاب ها تقسيم كرد. مي توان آنها را بر اساس ترتيبي كه در طول شكل يابي طرح ظاهر شده اند، يا بر مبناي اهميت و دامنه تأثيرگذاري شان مورد بررسي قرار داد.
اما به هر وجه، آنچه اهميت دارد، آن است كه از مسائل و نكات كلي تر و مهم تر و تأثيرگذارتر آغاز نموده و تدريجاً به جزئيات پرداخت. ابتدا مهمترين محدوديت ها و خصوصياتي كه در طرح كتابخانه ملي، به سبب ماهيت ويژه اين بنا وجود دارد و بر شكل گيري معماري آن اثر مي گذارد. اين محدوديت ها و خصوصيات را مي توان اجمالاً «خصوصيات ذاتي طرح» ناميد. سپس آن دسته از عواملي كه مربوط به محيط پيراموني و محل استقرار كتابخانه است بررسي شود كه شامل موقعيت زمين، ابعاد و خصوصيات زمين و شرايط اقليمي منطقه و امثال آن است و به اجمال مي توان بر آنها عنوان «خصوصيات محيطي و پيراموني طرح» را نهاد.علاوه بر خصوصياتي كه در بالا به آن اشاره شد، ملاحظاتي چون ملاحضات سازه ويژه كتابخانه ملي ، ملاحظات توسعه پايدار و صرفه جويي در انرژي، ملاحظات نورگيري طبيعي فضاهاي گسترده ، ملاحظات تجهيزات مكانيكي و برقي ويژه، ملاحظات هوشمندي بنا و ارتباطات ملي و بين المللي در طراحي بنا حائز كمال اهميت بوده است.
* منطقه اجراي طرح از چه ويژگي هايي برخوردار است؟
- هر بنايي جايگاهي در يك بافت شهري (موجود يا در دست احداث)، يا طبيعي، يا شهري و طبيعي خواهد يافت- در مورد كتابخانه ملي همين آخري صدق مي كند. به محض استقرار بنا، تأثير و كنش متقابل بين بنا و محيط پيراموني آن ايجاد مي شود. بنابراين، هيأت ظاهري هيچ طرح مناسبي نمي تواند بي توجه به اين تأثير متقابل و فارغ از آن شكل يابد.
زمين محل احداث طرح، ابعاد و شكل آن، خصوصيات آن از جنبه هاي مختلف (توپوگرافي، مكانيك خاك و غيره)، محدوديت تعداد طبقات و بالاخره ضوابط منطقه اي احداث بنا، به همراه ساير عوامل پيش گفته، از عوامل مهم در شكل يافتن نهايي طرح بوده اند.
* لطفاً براساس بايدها و نبايدها و ملاحظاتي كه براي انجام طراحي مطرح بود و برشمرديد، توضيحاتي درباره ويژگيهاي طرح و در صورت امكان نشانه هايي كه از هويت معماري ايراني در آن وجود دارد و در شكل نهايي طرح ديده شده است ارائه بفرماييد.
- در پي آنچه از خواص ذاتي و ماندگار موضوع طرح و شرايط پيراموني آن برشمرده شد، اندام بنا به صورت گسترده، فشرده و با تركيبي از نظم و آزادي در نور و هواي اين سرزمين شكل گرفته و عناصر آن جاي خود را در اين اندام يافته اند.
فضاهايي كه مورد مراجعه مردمان است به طور طبيعي در طبقه هم تراز ميدان و يك طبقه زير و يك طبقه روي آن قرار دارند و چون شاخه هاي درخت يا درختاني در زير نور در هم بافته شده اند.
نور افق از روزن هاي حاشيه فضاها و نور خط الرأسي از نورگيرهاي سقفي و نور پيشاني از پنجره هاي اسپري همه اين فضاها را غرق در نور مي كنند. جستجوي نور، فضاهايي را در جوار فضاهاي پيراموني با سقف كوتاه، به ارتفاع تا سه طبقه مي رساند كه يادآور تالارهاي مرتفع معماري گذشته در تركيب با شاه نشين هاي اطراف آن است.
مخازن هم جوار تالارهاي مطالعه كه به روشني نياز ندارند، به طرف جبهه غرب كه پنجره هاي گسترده را برنمي تابد كشيده شده اند.
اندام كلي بنا، تركيبي بالارونده و دورشونده، سيال و شناور در فضا را يافته است كه با همه سويي كه در شكل كلي دارد جهت به خصوصي را القا نمي كند، به سمتي و به بيننده اي نظر ندارد، بلكه ديد را به تدريج به بالاتر و دورتر و بالاخره به بي نهايت مي كشد. تركيبي هرمي كه تركيب اكثر بناهاي دلپذير معماري گذشته است.
با تأمين بيشترين و دلچسب ترين نور از نورگيرهاي سقفي و پيشاني ها، مشابه بازارها و تيمچه ها و مساجد گذشته، روزن هايي كه در نما به چشم مي آيند محدود و كوچكند و بناهاي مالوف و تك افتاده اي چون كاروانسراها، قلعه ها و ارگ ها را كه شمارشان به خاطر بافت فشرده شهرها زياد نيست تداعي مي كند.
تركيب هرمي بنا را سطوح بلند اطراف كه يادآور باغ هاي كوهپايه اي اين سرزمين هستند تا كناره هاي زمين ادامه مي دهند و همه محوطه و ساختمان را به صورت اندامي يكپارچه و يادواره گونه در مي آورند و اين يادواره اي نيست كه با جدا شدن از محيط پيرامون بخواهد خود را نشان دهد- كه چنين چيزي نداريم- بلكه با دوستي با محيط به اين مرتبه مي رسد. آنچه در همه يادواره ها هست تأثير ذوق و سليقه و آشنايي هاي مردم سرزمين است كه از راه روحيه و سليقه معمار در اندام بنا تعين خود را مي يابد. آنچه از ذوق و سليقه و ترجيحات مردم در معماري هر سرزمين نسبتاً ماندگار است، نور و آب و هوا ست كه هم ساختمان هاي پيشينيان را شكل داده و هم سليقه هاي مردمان را نسبت به شكل ها و رنگ ها.
اشاره:
پروژه جديد كتابخانه ملي كه ساخت آن از اوايل سال ۷۵ آغاز شده بود، در شرف اتمام است و به زودي مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت.
مسئوليت طراحي و نظارت بر اجراي اين پروژه بزرگ ملي و ماندني از سال ۱۳۶۹ رسماً بر عهده مهندسان مشاور پيرراز قرار گرفته است. در تمام اين مدت نيز مهندس محسن ميرحيدر به عنوان مدير عامل مهندسان مشاور پيرراز سرپرستي و مديريت اين پروژه را بر عهده داشته است. مهندس محسن ميرحيدر متولد ،۱۳۱۵ تحصيلات ابتدايي را در دبستان هدايت كرمانشاه و دوره متوسطه را در مدرسه مروي تهران به پايان رسانيده و داراي فوق ليسانس معماري از دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۳ و مدرك M.ph. در برنامه ريزي و طراحي شهر از مؤسسه معماري لندن (A.A) در سال ۱۹۷۱ است.
او داراي سابقه كار طراحي و مديريت در پروژه هاي معماري و برنامه ريزي متعددي است، در سالهاي ۵۱ الي ۵۳ عضو هيأت علمي دانشگاه تهران بود و سپس عضو گروه هاي حرفه اي، هيأت هاي داوران، شوراها و كميته هاي تخصصي و تحقيقاتي بي شماري بوده و داراي مقالات و سخنراني هاي متعددي است. در زمينه پروژه كتابخانه ملي و ويژگي هاي اين اثر معماري، گفت وگويي با مهندس ميرحيدر انجام شده است كه در پي مي خوانيد.
في المثل با وجود اين كه در اين سرزمين كاه گل و بام غلتان ورافتاده و تكنيك عايق رطوبت در مرحله نازلي است، باز بام افقي به خاطر آشنا بودن شكل آن و سنگيني آن دوام دارد و سقف شيب دار و سبك با ترديد تلقي مي شود، در صورتي كه مثلاً در سرزمين هاي مرطوب اروپا كه تكنيك عايق كردن رطوبت براي سقف مسطح پيشرفته است، هنوز سقف شيب دار به خاطر جاي داشتن در اذهان معمار و مردمان آن سرزمين در ساختمان هاي امروزي ظاهر مي شوند كه نمونه اي از آن ساختمان جديد كتابخانه ملي انگليس است.
آجر در معماري پيشينيان ما كه به وجه حيرت آوري عظمت و تواضع در آن تركيب شده است، چون پهلوانان مردم دوست داستانهاي ما جايگاه با اهميتي دارد. كوچكي ابعاد آجر كه مي توان با يك دست آن را بلند كرد و با دست ديگر ملات ريخت، در تركيب با عظمت بنا اين احساس را القا مي كند كه اين عظمت ساخته انسان هايي مثل بقيه انسان ها و مثل خود ماست و فقط صبر و ايمان سازنده اين عظمت و زيبايي را به وجود آورده است.
آجر كه ماده اصلي آن خاك است از مصالحي است كه داراي فراواني نسبي بسيار در طبيعت بوده و سهم اصلي ما از اين مصالح و انرژي بسيار مطلوب است.
آجر با قطعات يكسان در سطوح وسيع، يا به صورت ساده و يا با تزئيني كه از طرز چيدن آن حاصل مي شود به كار گرفته شده و همچنين قطعات آجر با قالب ها و شكل هاي مختلف با هم تركيب شده اند.