سه شنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۳۰
محيط زيست
Front Page

اميد به آينده
پرهيز از غوغا
وضعيت حيات وحش در كشور به قدري اسفبار است كه هرگونه برداشت از جانوران وحشي به منزله تخريب ذخاير ارزشمند ملي تلقي مي شود
020436.jpg
سام خسروي فرد
شير و پلنگ موزه دارآباد تهران طي 9 سال گذشته از پشت ميله هاي قفس، ماجراهاي عجيبي را شاهد بودند. در اين مدت تشكل هاي به اصطلاح حامي جانوران هر از گاهي به انتقاد و اعتراض برخاستند و بدون آنكه در وضعيت نگهداري دو گربه آفريقايي تغييري رخ دهد، خاموش مي شدند. اين دو همسفر كنيايي پس از اندك زماني يك قلاده پلنگ ايراني را نيز كنار خود ديدند و هر سه موجود زيبا در قفس هايي جداگانه اما تنگ و نامناسب، تابستان هاي سوزان و زمستان سرد را پشت سر گذاشتند. جالب ترين و شگفت انگيزترين ماجرايي كه گربه هاي بزرگ مشاهده كردند شباهت هايي بود كه بين موزه دارآباد و آخرين گروه منتقد آن وجود داشت.
مديران شهرداري تهران، در سال هاي نه چندان دور، بدون اخذ مجوزهاي قانوني از سازمان حفاظت محيط زيست، موزه را افتتاح كردند و پس از آن سازمان مذكور نيز موزه را به رسميت نشناخت.
شروع فعاليت آخرين گروهي كه خود را حاميان حيوانات ستم ديده ! مي داند نيز همانند موزه دارآباد بدون اخذ مجوزهاي لازم از وزارت كشور و سازمان حفاظت محيط زيست توام بود. به عبارت ديگر چند نفر با عنوان تشكل زيست محيطي كار خود را آغاز كردند بدون آنكه اساسنامه شان در مراجع ذي صلاح به ثبت رسيده باشد. اين آخرين گروه منتقد، البته شباهت ديگري نيز با موزه دارآباد دارد؛ هر دو در برهه اي از زمان خبرساز شدند. زماني كه اعضاي تشكل هاي معتبر زيست محيطي به منظور ارتقاي وضعيت زيستي شير و پلنگ در موزه تحصن كردند، بسياري از رسانه ها - حتي آنهايي كه علاقه اي به انتشار اخبار محيط زيست و به ويژه حيات وحش نداشتند - اين خبر را منتشر كردند و موزه دارآباد نيز براي مدتي كوتاه سوژه اصلي رسانه هاي گروهي شد. آخرين گروه حامي حيوانات ستم كشيده نيز به دليل حمايت از قاطرهاي دركه، شكايت از مالداران به دادگاه - كه بيش از حد توان قاطرها از آنها كار مي كشيدند - و پس از آن دادخواهي براي شير و پلنگ به سوژه اي خبرساز تبديل شد. حمايت از قاطرها حتي مورد توجه خبرگزاري هاي خارجي نيز قرار گرفت. بي بي سي با مدير گروه مورد اشاره مصاحبه كرد و رويترز نيز به بهانه حقوق حيوانات، حقوق بشر در ايران را نشانه رفت. گذشته از دو شباهت پيش گفته ميان موزه دارآباد و آخرين معترضش، اظهارات اخير اين گروه درباره نگهداري شير و پلنگ زنده، جانوران تاكسيدرمي شده و گزارش هاي خبرنگاراني كه كار خود را نيك مي دانند بيش از پيش قابل تامل است.
۱-نحوه نگهداري شير و پلنگ به طور حتم با مراقبت از گربه هاي خيابان و خانه متفاوت است. گرچه ممكن است رفتار مشابهي بين تمامي گربه سانان وجود داشته باشد اما با اتكا به تجربيات مربوط به نگهداري از خيل عظيم گربه هاي خيابان نمي توان در كسوت يك كارشناس حيات وحش براي شير و پلنگ بزرگ جثه، نسخه اي درخور تجويز كرد.
گرچه وضعيت نگهداري اين جانوران در موزه دارآباد به هيچ رو مطلوب نيست، اما بازگرداندن آنها پس از 9 سال به طبيعت را مي توان لطيفه سال لقب داد. دانش آموزان علاقه مند به طبيعت و حتي كساني كه تنها فيلم هاي مربوط به حيات وحش را از تلويزيون ديده  اند به درستي دريافته اند كه رهاسازي جانوران اسير به ماواي اصلي - يا حتي سرزميني ديگر - به مثابه فرستادن آنها به مسلخ است، چراكه چنين جانوراني مهارت هاي لازم را براي زيستن در طبيعت كسب نكرده اند. بنابراين سرنوشت شان مرگي زودرس خواهد بود. اين گروه پيشتر پيشنهاد داده بود كه گربه هاي آفريقايي به پارك پرديسان انتقال يابند. اين پيشنهاد گرچه در وهله نخست قابل اجرا به نظر مي رسد، اما بازديدي از اين پارك و مشاهده جانوران رنجور بيمار و از توان افتاده آن روشن مي سازد كه اجراي چنين طرحي به هيچ وجه براي شير و پلنگ مفلوك دارآباد مفيد فايده نخواهد بود.2-ادعاي جالب تر گروه حامي جانوران رنج كشيده درباره حيوانات تاكسيدرمي شده است: 60 درصد از كودكان با ديدن حيوانات وحشي زنده در زندان هايي تنگ از فولاد و سيمان و نمونه هاي مرده و تاكسيدرمي شده آنها در فضايي هولناك و بدبو نظير آنچه در موزه دارآباد يافت مي شود، دچاره اندوه مي شوند كه در 50 درصد آنها به حالت افسردگي، كابوس در خواب و ... مي انجامد كه باعث شده با توجه به خطرات زيست محيطي ديگر آن، تاكسيدرمي حيوانات وحشي در پيشرفته ترين كشورهاي دنيا منسوخ شود.
جمله به جمله چنين اظهارنظري قابل بررسي است. نخست آنكه بر اساس كدام آمار و مطالعه مي توان ادعا كرد كه 60 درصد كودكان با ديدن جانوران تاكسيدرمي شده يا زنده در قفس دچار اندوه مي شوند؟ و به طريق اولي كدام بررسي ميداني و باليني ثابت كرده كه 50 درصد كودكان بازديدكننده از موزه هاي تاريخ طبيعي دچار كابوس شد ه اند؟ چنين ادعاهايي بي شك نيازمند ارايه واقعيات و مستندات علمي است. نكته ديگر در ارتباط با ادعاي اين گروه معترض مبني بر منسوخ شدن تاكسيدرمي در جهان است. معتبرترين مرجع علمي جانورشناسي، موزه تاريخ طبيعي بريتانياست كه طي چند سده تلاش، همچنان به جمع آوري نمونه هاي تاكسيدرمي شده مشغول است و برخلاف ادعاي بي اساس عنوان شده اين شيوه همچنان ادامه دارد. مشاهده جانوران تاكسيدرمي شده به علاقه مندان، دانشجويان و حتي دانش آموزان كه امكان و فرصت حضور در طبيعت را ندارند، شناختي هرچند مختصر از گونه هاي حيات وحش به دست مي دهد. به عبارت ديگر جانوران تاكسيدرمي شده ابزار كمك آموزشي به شمار مي روند كه بهره گيري از آنها در شناسايي گونه ها و ارتقاي دانش علاقه مندان شيوه اي متداول و البته كم هزينه براي مراكز آموزشي است.چنين قابليتي به معني فراهم كردن فرصت براي غارتگران حيات وحش نيست. ضابطه مند شدن تاكسيدرمي و شكارجانوران به منظور آمپايه شدن آنها در ايران يك نياز اساسي است. وضعيت حيات وحش در كشور به قدري اسفبار است كه هرگونه برداشت از جانوران وحشي به منزله تخريب ذخاير ارزشمند ملي تلقي مي شود.3-ابراز عقيده گروه معترض و حامي جانوران در چگونگي نگارش گزارش  هاي مربوط به وضعيت شير و پلنگ موزه و حتي اظهارات نامناسب پس از انتشار آنها بيش از هرچيز استقلال راي و آزادي عمل گزارشگران را محدود مي كند و باعث اختلال در روند اطلاع رساني صحيح مي شود، چنين برخوردهايي گرچه قابل پيگيري است، اما اتفاقات ناگوار در چند ساله اخير به گزارشگران و خبرنگاران آموخته است كه همواره سنگ زيرين آسيا باشند، از حقوق معنوي خود چشم پوشي كنند و هرگونه واكنشي را تاب آورند. مهمتر آنكه اين افراد آموخته اند با غوغاسالاري نمي توان وضعيت موجود را به روندي مطلوب بدل كرد. بنابراين در خاموشي مي نويسند و با اميد به آينده چشم مي دوزند.

وكيل مدافع حيوانات در سمينار جرم شناسي
حقوق كيفري، حقوق مدني، حقوق سياسي و ... همه حق دارند حقشان را بخواهند. وقتي همه چيز سرجايش باشد، حتي حيوانات هم حق دارند حقشان را بخواهند.نه، اشتباه نكنيد. اين گزارشي از تظاهرات حيوانات عليه زيرپا گذاشته شدن حقوق حيوانات نيست. اين جماعت زبان بسته، حتي اگر زبان هم داشتند كه عقلشان به تظاهرات قد نمي داد. بنابراين ناجي حيوانات را بايد بين خودمان پيدا كنيم؛ حيوانات هميشه بايد منتظر باشند كه كسي آنها را جور ديگر ببيند.ويژگي انسان اين است كه در هر جايي مي  تواند جور ديگري ببيند، مثلا وسط دانشگاه شهيد بهشتي، در سمينار كاملا جدي حقوق كيفري و جرم شناسي. اين سمينار چند روز پيش برگزار شد. خيلي ها آمدند پشت تريبون، صدايشان را صاف كردند و سخنراني گيرايي درباره حقوق انجام دادند.
۲ ساعت گذشت و نوبت به خانم عطري رسيد. دانشجويان حقوق و استادهاي دانشگاه به ساعتشان نگاه كردند و آماده شدند كه تا چند دقيقه بعد، براي اين سخنران هم دست بزنند و جلسه را ترك كنند. اما...
حرف هاي خانم عطري متفاوت بود. هيچكس انتظار نداشت كه در سمينار حقوق، كسي خواهان رعايت حقوق حيوانات شود.
خانم عطري، از دانشجويان حاضر خواست تا موضوع پايان نامه شان را به دفاع از حقوق حيوانات اختصاص دهند. در فقه اسلامي به حقوق حيوانات بسيار توجه شده. حتي كتابي هم با اين عنوان به چاپ رسيده، ولي در قوانين قضائي ايران، كوچكترين اشاره اي به دفاع از حقوق حيوانات نشده است.
ايده حمايت از حيوانات براي خانم عطري از جايي شروع شد كه روزي از سردلسوزي دست نوازش بر سر يك الاغ كشيد. اين دلسوزي البته چندان خوشايند نبود؛ بيماري سالمونلا به خانم عطري منتقل شد و اين آغاز راهي بود براي بيان حقي كه در قوانين ما ناديده گرفته شده است. در حاليكه دادگاه دريافت غرامت 500 هزار توماني از مالداران همچنان ادامه دارد، همه از اين كه اين بانوي تهراني چنين ثابت قدم به دنبال احقاق حقوق حيوانات است،تعجب مي كنند.مثلا  خود شما حوصله اش را داريد؟ دوستي مي گفت: نه، حتي براي خودمان، چه رسد به حيوانات!

پرنده 36 هزار دلا ري
با وجود تهديد هايي كه از سوي شكار دزدان و 
الوار بران غير مجاز مطرح است، دانشمندان بر اين باورند كه مي توانند عقاب فيليپين را كه روزگاري چارلزليندبرگ Charles Lindbergh، پيشگام و طلايه دار صنعت هوانوردي، آن را باوقارترين پرنده بلند پرواز جهان ناميد، ازخطر انقراض نسل برهانند. تازه ترين آماري كه درباره تعداد اين پرنده شكارگر در كشور فيليپين منتشر شده، نشان مي دهد كه از نوادگان عقابي كه روزگاري آن را عقاب ميمون خوار مي ناميدند، تنها 70 قطعه باقي مانده است و اين شماره شامل 180 عقابي مي شود كه در مراكز اكولوژيكي فيليپين نگهداري مي شوند. عقاب فيليپين در ميان گونه هاي مختلف عقاب، مقام دوم را از نظر گستره بال ها و اندازه دارا است. در هنگام پرواز، فاصله بين دو سر بال هاي اين پرنده به دو متر مي رسد. مقام اول را عقاب هارپي Harpy Eagle، بومي آمريكاي مركزي و جنوبي، در اختيار دارد. تخريب جنگل هايي كه زيستگاه عقاب فيليپين است و همچنين شكارغير قانوني آنها، به شدت نسل اين پرندگان بزرگ را به خطر انداخته است. دنيس سالوادور مدير اجرايي بنياد عقاب فيليپينThe philippine Eagle Foundation در اين باره گفت، در سال جاري ميلا دي ، تيم هاي نجات اين بنياد توانستند سه عقاب فيليپيني را كه شكاردزدان با اسلحه گرم زخمي كرده بودند، از چنگ آنها برهانند. هر جفت عقاب فيليپيني به حدود 40 كيلومتر مربع محدوده صيد نياز دارد. شكارچيان قاچاق Poachers لجوجانه، به دنبال صيد اين پرنده بزرگ هستند، چرا كه قيمت يك قطعه از آن در بازار سياه به 36 هزار دلار بالغ مي شود. بر طبق اظهارات سالوادور، از سال 1992 تاكنون تنها دو عقاب مناطق حاره اي در اسارت به دنيا آمده اند. عقاب هاي فيليپيني ماده پس از شش سال و عقاب هاي نر پس از 8 سال به سن بلوغ مي رسند. سن اين پرندگان به 50 سال نيز مي رسد. عقاب هاي فيليپيني تك جفت هستند و بنابراين جفت گيري آنها به طور طبيعي نيز دشوار است. با اين همه زيست شناسان هنوز اميدوارند نسل اين پرنده را با افزايش شانس توليد مثل آنها در اسارت و در مناطق حفاظت شده، حفظ كنند.

گلي با بوي جوراب
020427.jpg
دو هفته گذشته بزرگترين و به نوعي بدبوترين گل دنيا در سيدني شكوفا شد و بوي آن فضا را عطرآگين كرد. اين گل بوي جوراب مي دهد، گياه آن تيتام آرم براي اولين بار در يكي از گلخانه هاي بزرگ سيدني گل داده است و علاقه مندان بسياري را از سراسر دنيا به شهر سيدني كشانده است و مهمترين علت سفر اين افراد براي ملاقات اين گل بوي آن عنوان شده است. هركسي به نوبه خود بوي اين گل را تشبيه مي كند: بوي جوراب و عرق پا، پنير فاسد شده، ماهي مانده، موز گنديده و بالاخره فرش خيس.
آليسترهي، مسوول باغ هاي گياه شناسي تراست مي گويد: تيتام آرم براي گرده افشاني به حشرات احتياج دارد و بوي ناخوشايند آن كه نيمه شب به حداكثر ميزان خود مي رسد براي جذب همين حشرات است. وي افزود: بذر اين گياه سال 1993 در اين گلخانه كاشته شد و اكنون ارتفاع گل اين گياه به يك متر و 32 سانتيمتر رسيده. گفتني است چند روز پس از باز شدن اين گل ساقه اصلي كم كم شروع به خشك شدن مي كند و گياه بعد از مدتي مي ميرد. محل اصلي رشد اينگونه گياهان، جنگل هاي استوايي اندونزي است. ارتفاع گل در اين جنگل ها به 3 متر مي رسد.

مرال ها را دريابيد
020433.jpg
پاييز است و فصل گاوبانگ. مرال هاي وحشي جنگل هاي هيركاني اين روزها كه فصل جفت گيري است ممكن است در هر نقطه اي ديده شوند و حتي خيلي راحت با تقليد صداي مرال ماده، مرال نر را مي توان به چند متري كشاند و اين موضوع بلاي جان اين حيوان شده و كار را براي شكارچيان قاچاق راحت كرده است. به گونه اي كه هر ساله در اين فصل تعداد زيادي از مرال ها كه فصل مستي را به سر مي برند توسط شكارچيان قاچاق شكار مي شوند و اينطور كه خود مسوولان ادعا مي كنند مرال هم چند قدمي تا نابودي فاصله ندارد. هر ساله در اين ايام شكارچيان سودجو و ناآگاه اقدام به شكار مرال مي كنند. در كنار اين معضل قطع بي  رويه درختان جنگلي، تخريب زيستگاه و شكار غيرمجاز، نسل مرال جنگل هاي گيلان را در معرض تهديد قرار داده است.

انتصابات تازه
020439.jpg
به گزارش روابط عمومي اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران، انتصابات تازه اي به شرح زير در اين اداره كل صورت گرفت: سيد حسن فراهاني به مديريت پارك هاي ملي خجير و سرخه حصار منصوب شد. مهندس اسماعيل ميران زاده به سمت رياست اداره حفاظت محيط زيست شهرستان ورامين منصوب و رضا سالاروند سرپرستي اداره حفاظت محيط زيست شهرستان فيروز كوه را به عهده گرفت.
همچنين شعبان خسروي و شكوري به ترتيب به سرپرستي اداره حفاظت محيط زيست شهرستان پاكدشت و شهريار منصوب شدند.
دكتر پيراسته، مدير كل حفاظت محيط زيست استان تهران از زحمات مديران پيشين قدرداني به عمل آورد.

حيوانات شگفت انگيز زندگي من
020424.jpg
نوشته: دكتر ريموندريتمارس 
قسمت هشتاد و پنجم 
سر 14 سانتيمتري مار پرسشگرانه بلند شد و زبان آبي - سياهش، به بلندي يك انگشت، بيرون آمد و بالا و پايين حركت كرد؛ اين كار را مارها به هنگام كنجكاوي انجام مي دهند و زبان سرچنگالي خود را بيرون آورده و مرتبا به اين طرف و آن طرف مي چرخانند.
با دو مامور قطار راجع به مارها، طول آنها و بعضي چيزهاي ديگر صحبت كرده و هشدارهايي دادم، اما مستمعانم ساكت بودند و هيچ صدايي از ايشان بر نمي آمد. به عقب برگشتم تا به آنها بگويم كه خطري وجود ندارد، ولي با كمال شگفتي ديدم هيچكس آنجا نيست!
بد نيست نكته اي را ياد آورم. حيوانات سم دار هنگام حمل و نقل به فكر بيشتري نياز دارند تا مارها يا گوشتخواران بزرگ، به همين سبب بايد جعبه هاي آنها با دقت ساخته شود. اين حيوانات بيشتر وقت خود را ايستاده مي گذرانند، برخلاف گربه سانان و امثال آن كه وقتي در قفس قرار مي گيرند دراز مي كشند يا مي نشينند. بدين جهت بايد قفس حمل و نقل آنها طوري تدارك ديده شود كه بتواند از صدمه زدن به قفس يا به خودشان و احيانا فرار آنان جلوگيري كند، همچنين بتواند از عواقب ناشي از خشم و بدخلقي آنها ممانعت به عمل آورد. در طول ساليان طولاني، تعداد زيادي حيوانات سم دار را خريد و فروش و حمل و نقل كرده ام و براي همه آنها قفس هاي ويژه حمل ساخته ام، اما هيچ وقت بدون آنكه حيواني را اندازه بگيرم اقدام به ساخت قفس نكرده ام. انجام اين كار ساده است و ربطي به ميزان توحش حيوان ندارد. معمولا به تكه زميني كه حيوان روي آن ايستاده توجه و در جلو و پشت با ريگ يا چيزي مشابه علامت مي گذارم. سپس فاصله ريگ ها را اندازه مي گيرم. گاهي، وقتي حيوان كنار فنس حصار توري يا ميله هاي قفس ايستاده، تعداد حلقه هاي تور يا ميله ها را مي شمارم. همين طور فاصله شاخ ها، عرض شانه و ارتفاع بدن او را كاملا به دست مي آورم.
قفس هاي حمل و نقل را مي توان به دو نوع قسمت كرد: يكي باريك، به طوريكه حيوان نمي تواند بچرخد، اما آنقدر پهن هست كه بتواند بنشيند و دراز بكشد؛ نوع ديگر به اندازه كافي بزرگ هست كه حيوان بتواند به راحتي بچرخد. بسيار مهم است كه قفس بين اين دو اندازه ساخته نشود، چون حيوان در تلاشي كه براي چرخيدن و دور زدن در قفس مي     كند ممكن است بين دو ديواره گير بيفتد و به او صدمه بخورد. قفس هاي كوچك تر كه حيوان نمي تواند داخل آن بچرخد، البته ارزان تر، كرايه حمل آن كمتر و براي حمل و نقل حيوانات عصبي بهتر است. براي حيوانات خيلي بزرگ نوعا از اين قفس هاي كوچك استفاده مي    شود كه نتوانند بچرخند، تحرك زياد داشته باشند و ضربات جدي به ديوارها وارد كنند. يك در كشويي براي ورود حيوان، در عقب قفس تعبيه شده كه به صورت عمودي بالا كشيده مي    شود. براي تميز كردن قفس هم كمي آن را بالا مي    كشند. يك پنجره كشويي عمودي كوچك هم در جلو، نزديك كف قفس، وجود دارد كه مي    توان از آنجا آب و غذا براي حيوان گذاشت.
برگردان:حميد ذاكري 

حيوانات وحش ايران
۸۵ -دو پاي فرات 
020430.jpg
گونهAllactaga euphratica :
خانواده: دوپاهاMURIDAE -
راسته: جوندگانRODENTIA
رده: پستاندارانMAMMALIA -
شباهت زيادي به دو پاي كوچك دارد ولي كمي جثه اش بزرگتر است. طول بدن از 5/27 تا 1/35 سانتيمتر است. بيشتر در دشت ها و تپه ماهورهاي مناطق سرد استپي زندگي مي كند. در مناطق غرب كشور از تهران تا آذربايجان، كرمانشاه، زنجان و منطقه قوچان واقع در خراسان ديده مي شود. رفتارهاي اين گونه ناشناخته است.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |
|  طهرانشهر  |   محيط زيست  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |