پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۳۹
تهرانشهر
Front Page

ثبت تصاوير ترسناك روي بسته سيگار
ما وحشت را دود مي كنيم
... و حالادوباره ما. فكر مي كنيد ورود اين بسته هاي ترسناك سيگار به ايران، چه تاثيري روي جماعت سيگاري دارد؟ بچه هاي سيگاري كه به خاطر ترس از نگاه معني دار پدر ومادر يا شايد هم پدر زن و مادر زن آينده، دوست ندارند اسمشان در اين گزارش بيايد، از حالا به پيشواز سيگاري هاي ترسناك رفته اند
021480.jpg
سيگار هزار و يك شر را از بين مي برد، از جمله انسان. عجله نكنيد، هنوز به جايي نرسيده ايم كه مطلبي در ستايش سيگار بنويسيم. اين حس متفاوت بماند براي كاغذهاي خصوصي كه معمولا سرنوشتشان را عمق حقير سطل زباله رقم مي زند. حالا حرفي اگر هست،  شبيه همان حرف هاي هميشگي است. از حالا مي شود جمله آخرش را خواند:لطفا، سيگار نكشيد.
مقدمه تمام شد ولي حرف هاي ما تمام نشد. در اين مقدمه چند جمله تكميلي جا افتاده، اما نمي شود كه به هر بهانه اي كاغذ را مچاله كرد و براي نوشتن دنبال بهانه اي تازه گشت. پس بي مقدمه مي رويم سر اصل مطلب. اول اينكه آن جمله داخل گيومه اول مطلب ، نه متعلق به ژان پل سارتر است ونه شعبان استخواني.
شما يك آدم كاملا معمولي را در ذهنتان مجسم كنيد كه هر بار اطرافيانش از سيگاري بودن او گلايه مي كردند، اين جمله را با خنده بر زبان مي آورد. اصلا سيگار آدم را سر ذوق مي آورد. آدم  هاي خيالاتي مي توانند پكي عميق به سيگار شان بزنند، در دود به ظاهر وسوسه انگيز و در باطن، جان سوزش غرق شوند و در روياهايشان زندگي كنند. از آن جمله با مزه اول مطلب كه بگذريم، به شاعراني مي رسيم كه سيگار شاعرشان كرد، اما حقيقت نه شعر است و نه جمله اي بامزه. حقيقت، حقيقت است. طعمش؟ اغلب تلخ!
رسيديم به حقيقت. راستش تمام اين حرف ها براي همين حقيقت سيگار بود. حالا براي نوشتن از اين حقيقت، بهانه  اي تازه پيدا شده. بهانه مثل هميشه يك خبر است؛ چاپ تصاوير ترسناك روي بسته سيگار.
اصل خبر اين است كه اتحاديه اروپا در مبارزه جديد خود عليه دخانيات،  از دولت ها خواسته كه تصاوير ترسناك روي پاكت  هاي سيگار چاپ كنند تا مردم از دخانيات دوري كنند. چه كنيم كه در دوره و زمانه  ما واژه ترسناك هم ديگر مفهومش را از دست داده. فكر مي كنيد در دوراني كه ذهن مردم پر است از تصاوير ترسناك، چه تصويري مي تواند براي جماعت سيگاري ترسناك باشد؟ گودزيلا، فردي مركوري، سوسك حمام يا اصغر قاتل؟ متاسفانه شما در اين تست مردود شديد. دليلش ساده است؛ پاسخ صحيح، هيچ يك از اين 4 گزينه نيست. اتحاديه اروپا 42 تصوير براي چاپ روي بسته سيگار انتخاب كرده كه تصويري چندش آور از مردي سرطاني در آخرين روزهاي زندگي اش، يكي از آنهاست. تصوير ديگر كه ظاهرا براي تاثير رواني روي افراد سيگاري ساخته شده، تصوير سيگار مچاله شد ه اي است كه نشان مي دهد دخانيات چه بلايي سر آدم مي آورد.
اين قيام عليه سيگار، آدم را ياد جمله هاي آشنايي مي اندازد كه روي بسته  هاي سيگار مي بينيم.
همين كه نخ اول را بگذاري روي لبت، اين جمله مي نشيند روي چشم هايت: دخانيات عامل اصلي سرطان و براي سلامتي زيان آور است.
چه فايده؟ پكي عميق تر به سيگار. جماعت سيگاري اگر قرار بود با يك خط نوشته متحول شوند كه پيش از آن مقاله هاي مفصل روزنامه ها كار سيگار را يكسره كرده بود. مساله اين است كه عشق خالصانه سيگاري به سيگار با اين بدگويي ها از معشوق گسستني نيست. از اين گذشته، سيگار بيش از ما آدم ها به اين جمله عاشقانه وفادار است: تا تركم نكني، تركت نمي كنم. 
اين است كه مسوولان اتحاديه اروپا از خير جمله هاي تاثيرگذار گذشته  و به فكر روشي تازه افتاده اند. با وجودي كه كشورهاي عضواتحاديه اروپا تاكنون از 14 عبارت هشدارآميز روي بسته هاي سيگار استفاده كرده اند، هنوز هم دخانيات يكي از عوامل اصلي مرگ و مير در 25 كشور عضو اتحاديه اروپا است. كميسيون بهداشت اتحاديه اروپا در آخرين تحقيقاتش به نتايج مايوس كننده اي دست يافته؛ 650 هزار مورد مرگ ناشي از مصرف سيگار كه اين عدد 15 درصد، كل مرگ و مير در اتحاديه اروپا و 25 درصد مرگ ناشي از سرطان است.
خلاصه اينكه اتحاديه اروپا از كشورهاي عضو خواست تا توليدكنندگان سيگار را مجاب به چاپ اين تصاوير روي پاكت هاي سيگار كنند. بلژيك و ايرلند اولين كشورهايي بودند كه از اين پيشنهاد استقبال كردند. قرار است تا سال آينده ميلادي اولين سيگار هاي وحشتناك به بازار بيايند. به اعتقاد ديويد بايرن ، كميسر بهداشت اتحاديه اروپا، اين تصاوير بيشتر روي نوجوانان تاثير دارند. آمار نشان مي دهد كه حدود يك سوم مردم اروپا سيگار مصرف مي كنند كه 80 درصد آنها از دوران نوجواني پك زدن به سيگار را آغاز كرده  اند. البته كانادا در زمينه مبارزه تصويري با سيگار، 4 سال از اروپا پيش است. آنها اين مبارزه را از سال 2000 آغاز كردند.
... و حالادوباره ما. فكر مي كنيد ورود اين بسته هاي ترسناك سيگار به ايران، چه تاثيري روي جماعت سيگاري دارد؟ بچه هاي سيگاري كه به خاطر ترس از نگاه معني دار پدر ومادر يا شايد هم پدر زن و مادر زن آينده، دوست ندارند اسمشان در اين گزارش بيايد، از حالا به پيشواز سيگاري هاي ترسناك رفته اند.
سيگار هاي ترسناك؟ فوق العاده است. چرا؟ چون مطمئن مي شويم كه سيگار اصل مي كشيم. 
رفتيم روي خط قاچاق سيگار . تنها حرفه اي ها مي توانند تشخيص بدهند كه مثلا... قرمز اصل است يا نه. تشخيص سيگار اصل از تقلبي غير ممكن است. وحشت سيگاري هاي ايران از سيگاري هاي ترسناك هم غير ممكن است!
حالا كه حرف سيگار شد، يك چيز ديگر هم بگويم؛ همين تابستان گذشته يكي از آشنايان ما با دوست ايتاليايي اش به ايران آمده بود. اين ايتاليايي  از كشيدن سيگاري  هاي ساخت ايران لذت مي برد و مي گفت سيگار به اين خوبي در ايتاليا پيدا نمي شود. اين ايتاليايي وقت بازگشت كلي سيگار ايراني خريد و با خودش برد. اينها را گفتم كه بدانيد سيگار هاي ترسناك براي ما خيلي مفيد هستند، مثلا اينكه در جذب توريست پيشرفت مي كنيم!
آدم ياد كارتون شركت هيولاها مي افتد. آنجايي كه هيولا براي ترساندن بچه وارد اتاق خواب شد، با چهره اي برافروخته فرياد كشيد و بچه به جاي وحشت، خنديد. حالا حكايت ما است و بسته  هاي سيگار وحشتناك . چيزي شبيه قصه مردي كه يك عمر پشت جلد نشريه اي معتبر، سيگاري معروف را تبليغ مي كرد و وقتي پس از ابتلا به سرطان آخرين روزهاي عمر را پشت سر مي گذاشت، خطاب به سيگاري هاي جهان گفت: خواهش مي كنم سيگار نكشيد.
شهرام فرهنگي 

امروز
قدم زدن با زمان يا ...
021483.jpg
دوباره پنج شنبه رسيد. روزي كه شايد براي خيلي ها مثل ما روز خوبي باشد. تنها روزي كه نبايد در هياهوي خبر، گزارش و كاغذ نفس بكشيم. دو هفته از ماه رمضان هم گذشت و شايد با اين تاريخ بتوان به سرعت گذر زمان پي برد. تا چشم برهم زديم دو هفته از روزي گذشت كه نوشتيم ماه رمضان آمده و برنامه هاي خود را با آن هماهنگ كرديم. خيلي هم طول نمي كشد كه از عيد فطر بنويسيم. هيچ چيز مانع حركت عقربه هاي بي رحم زمان نيست. اتفاق هاي خوب، بد، زشت و زيبا هر چقدر كه مهم و پرهياهو باشند باز هم به زمان مي بازند. هنوز در تب و تاب يك ماجراييم كه ماجرايي ديگر و باز هم دوباره. شايد اگر زمان اين قدرت را نداشت كه هياهوي ذهن ها را فيلتر كند و رنگ بي رنگي روي آنها بپاشد، هميشه از كوچكترين اتفاقي كه سال ها پيش برايمان افتاده بود گله مند بوديم، ولي اينگونه نيست. زمان در عين بي رحم بودنش هميشه يك سوغات عجيب و غريب داشته است و آنهم چيزي نيست جز فراموشي.
اما در اين بازي مداوم زمان و حادثه، كسي برنده است كه آنگونه رفتار كند كه هر گاه جاده حركتش  را دوباره ورانداز كند پشيمان نشود. هر چه بوده گذشته است. اگر بد بود كه فراموشي زمان را ضميمه اش كنيد و اگر خوب بود آنقدر به آن دلخوش نباشيد چون خودتان هم مي دانيد كه آخر قصه چه خبر است. هميشه اين نكته را آويزه گوشتان كنيد كه براي موثر بودن بايد با سرعت زمان دويد. البته خوب و درست...

هوا
لباس گرم 
هواي امروز را هم بايد مانند روزهاي قبل آغاز كنيم، چون امروز هم هيچ خبري از باد و باران يا حتي رعد و برق نيست.
امروز هم مانند ديروز هوا آفتابي است، البته نه از نوع آفتاب هاي فصل تابستان، از نوع آفتاب هاي پاييزي. آفتابي كه وقتي برآدم مي  تابد نه تنها آزار دهنده نيست و عرق آدم را در نمي آورد كه حتي نوازش مي دهد بدن را و گرمايش به بدن مي چسبد.
باراني كه روز جمعه باريد خيلي ها را به پوشيدن لباس گرم واداشت، اما زياد دوام نداشت، اين باران و آن لباس هاي گرم كه هنوز از تن خيلي ها خارج نشده، بد هم نيست. خدا را چه ديديد، شايد همين امروز كه نوشتيم هوا آفتابي است، ناگهان ابرهاي لطف ظاهر شوند و باراني ببارد، آن وقت قدر اين لباس گرمي كه تنتان هست را خواهيد دانست.
هواي تهران امروز مابين دو درجه۲۲ و 10 نوسان خواهد داشت كه گرمترين و سردترين ساعات تهران را تشكيل خواهند داد.

صحنه 1
صبر سرخ 
براي ديدن زندگي در تئاتر بايد كنار سالن اصلي تئاتر مولوي نشست. زندگي در تئاتر را ديويد ممت نوشته، داريوش نژاديان آن را ترجمه كرده و شما مي توانيد حاصل كار را به كارگرداني سيدمجتبي معارف در سالن اصلي تئاتر مولوي ببينيد. اگر خيلي علاقه داريد كه از ماجراي زندگي در تئاتر باخبر شويد، تا روز 16 آبان فرصت داريد خودتان را به تئاتر مولوي برسانيد. فقط فراموش نكنيد كه اين نمايش راس ساعت 15:19 روي صحنه مي رود.خبر ديگر از صحنه به صبرسرخ مربوط مي شود. قرار است اين نمايش از نهم آبان، راس ساعت 20 در مجتمع فرهنگي سيدالشهدا روي صحنه برود. صبرسرخ كه براساس شخصيت امام عليع ساخته شده، كاري است از گروه تئاتر تراب نمايش و به كارگرداني محمد ملاحيان.آخرين خبر در ستون صحنه هم به جلسه هيات مديره خانه تئاتر اختصاص دارد. انجمن طراحان صحنه، نشست تخصصي ماهانه خود با موضوع آسيب شناسي طراحي صحنه و لباس در تئاتر ايران و موانع و مشكلات آموزش طراحي صحنه و لباس در دانشگاه را روز 16 آبان برگزار مي كنند. در ضمن مجمع عمومي انجمن نمايشگران عروسكي هم روز 30 آبان برگزار مي شود، منتظر خبرهايي باشيد كه از اين نشست ها بيرون مي آيند.

صحنه 2
تخم بزرگ در جنگل 
گويا يك تخم بزرگ در جنگل پيدا شده و همه حيوانات از آن مي ترسند و ... اين داستان نمايش شاخك نقره اي است كه از نهم آبان ماه در فرهنگسراي هنر اجرا مي شود. اين نمايش نوشته مرجان امير ارجمند است و آرام قاسمي هم كارگرداني آن را به عهده دارد. در اين نمايش سهيلا حسيني به همراه آزاده مظاهري، آرش جهانگيري، امين جهانگيري، فروغ فودآزي، مهدي فريضه، حميد قاسم وند و بابك وفايي بازي مي كنند، اما نكته جالب اين است كه از بين اين بازيگرها 4 نفر معلول و 4 نفر ديگر در شرايط عادي هستند. قاسمي درباره اين نمايش مي گويد: قبلا در جشنواره هنري مهرآئين كارهايي با بازيگران معلول جسمي داشته ام و به همين دليل هم علاقه مند شدم تا بار ديگر با همكاري اين افراد يك تئاتر را براي كودكان تمرين كنيم. اين نمايش هم، چون به صورت عروسكي است براي اجراي آن دستمان باز است اما ترجيح دادم تنها از گريم و ماسك استفاده كنم، تا زمان اجراي اين نمايش هم روي دكورهاي آن كار مي كنيم.

نمايشگاه
نقاشي كودكان بمي در تهران 
كودكان بمي نقاشي هايشان را به تهران آورده اند. در واقع همزمان با ماه رمضان و به مناسبت روز دانش آموز، يعني سيزدهم آبان ماه، كميته سلامت روان سازمان بهزيستي كشور آثار نقاشي كودكان بمي را در نمايشگاهي به نمايش مي گذارد. اين نمايشگاه از چهارم تا چهاردهم آبان ماه در فرهنگسراي جوان خاوران برگزار شده است. براي بازديد از اين نمايشگاه مي توانيد هر روز از ساعت 9 صبح تا 8 بعدازظهر به نشاني: ميدان خراسان، خيابان خاوران برويد. همچنين نمايشگاهي از آثار خوشنويسي محمدعلي غفاري و محمود ابوالقاسمي در فرهنگسراي هنر برگزار شده است. در اين نمايشگاه 30 اثر با تكنيك خوشنويسي و از آيات قرآني و اشعار استادان بزرگ ادبي ايران به نمايش گذاشته شده اند. براي ديدن اين آثار تا 14 آبان ماه فرصت داريد هر روز از ساعت 9 تا 18 به گالري شماره 2 فرهنگسراي هنر در خيابان شريعتي، خيابان جلفا مراجعه كنيد. گالري آبان هم تنديس هاي آفتابي اثر محمدعسگري را به نمايش گذاشته است. براي ديدن اين آثار فقط امروز فرصت داريد تا به نشاني: خيابان فاطمي غربي، خيابان اعتمادزاده، شماره 35، طبقه همكف برويد.

جعبه
سريال، فيلم و فوتبال

باز هم به آخر هفته رسيديم، از آن آخر هفته هاي شلوغ. امروز ساعت 13 تكرار رسم شيدايي را از شبكه دوم خواهيد ديد. دايره بسته هم ساعت 14 از اين شبكه پخش مي  شود. اذان مغرب امشب ساعت 32:17 خواهد بود. كمكم كن را ساعت 18، خانه به دوش را ساعت 30:18، رسم عاشقي را ساعت 10:19 و بالاخره اگر بابام زنده بود را مي  توانيد ساعت 45:19 تماشا كنيد. فيلم سينمايي امشب كه در سينما يك پخش خواهد شد، شبح جنگجو نام دارد. امشب در ايتاليا يووه و رم به مصاف هم مي  روند كه ساعت آن 22 است اگر شبكه سوم پخش كرد مي  توانيد تماشا كنيد. اما فردا جمعه ساعت 30:14 پرسپوليس در اصفهان به مصاف سپاهان خواهد رفت. اذان مغرب فردا هم ساعت 31:17 است. برنامه هاي افطارهم كه مانند امروز است، با اين تفاوت كه خانه به دوش بعد از فوتبال استقلال و ابومسلم كه ساعت 30:18 آغاز مي  شود پخش خواهد شد.
برنامه فردا شب سينما 4، فيلم سينمايي ارباب مگس ها نام دارد كه ساعت 30:20 آغاز مي  شود. صندلي داغ را هم مي  توانيد 45:21 از شبكه دوم ببينيد. آخر هفته خوبي داشته باشيد.

فرهنگ
علت هاي عدم موفقيت 
حتما شما هم مثل بقيه دوست داريد علت اينكه در بعضي كارهايتان موفق نمي شويد را بدانيد. به همين دليل هم فرهنگسراي دانشجو طرح فيزيوپاتولوژي عدم موفقيت را برگزار كرده است. اين طرح براي اولين بار و براي شناسايي و رفع علت هاي عدم موفقيت دانش آموزان و دانشجويان به صورت روزانه در اين فرهنگسرا برگزار مي شود. بد نيست بدانيد كه اين طرح با همكاري گروه آموزشي حامي اجرا مي شود و در آن گروهي از مشاوران برجسته كشور به بررسي علت هاي عدم موفقيت دانش آموزان و دانشجويان پرداخته و راه هاي رفع آن را ارايه مي دهند. اگر دوست داريد علت عدم موفقيت هايتان را بدانيد و آنها را از بين برده و رفع كنيد، بهتر است در همايش طرح فيزيوپاتولوژي عدم موفقيت شركت كنيد. براي استفاده از اين طرح مي توانيد به نشاني: خيابان سيدجمال الدين اسدآبادي، خيابان 21، پارك شفق، فرهنگسراي دانشجو برويد يا با شماره تلفن 8717196 تماس بگيريد. البته اگر دانش آموز يا دانشجو هستيد مي توانيد به صورت رايگان از اين طرح استفاده كنيد.

پايتخت
پاريس 
خبري جالب از پاريس كه توصيه مي شود افراد عينكي هم اين مطلب را بخوانند. هر چند كه ممكن است دسترسي به پايتخت فرانسه براي آنها مقدور نباشد، لااقل خواندنش خالي از لطف نيست. نمايشگاه بين المللي عينك در شهر پاريس برپا شده است. حدس مي زنيد اين نمايشگاه چند غرفه داشته باشد؟ خدمتتان عرض مي كنيم. اين نمايشگاه بزرگ در برگيرنده يك هزار غرفه است و پيش بيني شده است كه 50 هزار نفر طول مدت برگزاري آن از اين نمايشگاه ديدن كنند. بازار عينك اين روزها بسيار داغ است ولي آمار منتشر شده، سالانه معادل 3 ميليارد يورو عينك در جهان خريد و فروش مي شود.
توكيو
ژاپني ها و يك اختراع جديد و البته يك خبر جالب براي ما. آنها دستگاهي را ساخته اند كه مي تواند خواب خوشي را فراهم كند. عملكرد دستگاه به گونه اي است كه فرد قبل از اينكه بخوابد روي دستگاه پيغامي مي گذارد كه دوست دارد چه خوابي ببيند. اين دستگاه هنگام خواب براي فرد موسيقي پخش مي كند و قبل از سپيده دم هم كه به گفته كارشناسان زمان خواب ديدن است پيغام فرد پخش مي شود. بر اساس مطالعه اي كه در ژاپن انجام شده، اين دستگاه مي تواند 23 درصد از آنچه افراد از خواب خود به خاطر مي آورند را كنترل كند. تا به حال 110 هزار از اين دستگاه كه قيمت چندان گراني هم ندارد فروخته شده است. قيمت اين دستگاه 145 دلار است.
لندن
مدرسه اي ابتدايي در انگلستان عنوان نخستين مدرسه در انگليس را به خود اختصاص داده است كه امكان نظارت تمام مدت بر فعاليت دانش آموزان را براي والدين آنها فراهم كرده است.
اين مدرسه ابتدايي با نصب دوربين هاي متصل به اينترنت در سر كلاس هاي درس اين امكان را براي والدين دانش آموزان فراهم كرده است تا بر فعاليت فرزندان خود از زماني كه به سر كلاس درس مي آيند تا زماني كه كلاس را ترك مي كنند، نظارت داشته باشند. والدين دانش آموزان مي توانند هر زماني كه بخواهند و در هر جايي كه باشند از ساعت 30:7 صبح تا۶ بعد از ظهر بر فعاليت هاي درسي فرزندان خود از طريق اينترنت نظارت داشته باشند. در ابتدا بچه ها در برابر دوربين شكلك درمي آوردند و همچنين معلمان احساس راحتي نداشتند و فكر مي كردند در برابر يك برنامه زنده تلويزيوني قرار گرفته اند، اما اكنون كه از آغاز اين ابتكار عمل مدتي سپري شده است به نظر مي رسد اين ابتكار عمل موفق بوده است.

ورود
خداحافظ
اين ورود را بگذار آخر ورود ديروز و به خروج برس. قبل از آن ما بوديم و روزهايي كه در امروز مي گذشت؛ بد يا خوب گذشت. بعد ورود شد جاي خالي حرف هاي روي دل مانده ما؛ وارد شديم و به جايي نرسيديم. حالا آخر هفته است و وقت گفتن كلمه اي آشنا؛ خداحافظ!

ستون شما
به فكر جنگل باشيد
اينجانب رضا صانعي فر بعد از 8سال سفري به استان مازندران كردم كه اي كاش نمي رفتم. با توجه به اينكه بنده به شهرهاي زيادي در ايران سفر كرده ام در همه جا ناهماهنگي  بين الگوهاي ساختماني و طبيعت به چشم مي خورد، عدم كنترل دولت و شهرداري ها زياد مشهود است كه اين نامشهودي در منطقه كلاردشت و روستاهاي اطراف بسيار زياد بود كه تحمل نكرده و از اين طريق خواستم كمي از ناراحتيم كم كنم.
آخر چرا به هر كجا جاده كشيده مي شود اول از همه به فكر تخريب محل هستيم تا  آباداني آن. چرا دولت، شهرداري يا بخشداري اين مناطق كنترلي در حالت اراضي نداشته و اجازه اين كارها ر ا مي دهند و از همه مهمتر خدمات شهري مثل آب ، برق و تلفن مي دهند. عوض اينكه تمام اراضي يكسان شود و يك شركت بزرگ سهامي كشاورزي مكانيزه در اين مناطق به وجود آيد كه هم كشاورز، زمين كشاورزي را نفروشد وهم نيروي انساني از روستايي مثل مجل براي خدمات و كار به شهرهاي دور و نزديك خود سفر نكند و از طرفي از اين موهبت خدادادي بهتراستفاده شود و از همه مهمتر از هر چهار مغازه يك مشاور املاكي ديده نشود، مي آييد اجازه پلاك كردن زمين ها و ساخت ويلا مي دهيد.
همين همسايه نزديك ما يعني كشور تركيه تمام درختان جنگل هاي طبيعي خود را كه چه بسا از ما بيشتر هم هست توسط سربازان خود تنه اش را رنگ كرده كه مانع از بين رفتنش توسط افراد موذي شود و اگر چوبي غير مجاز ديده شود مشخص مي شود از كجاست ولي در مملكت ما به اين صورت طبيعت را از بين مي برند و اگر بنايي هم ساخته شد از محل آن پيروي نمي كند به عنوان مثال در دل كوه از نماي رفلكس و جديد استفاده مي شود كه هم روح انسان ها را آزار مي دهد البته آنهايي كه اهل دل هستند و هم طبيعت را زشت مي كند. من فكر مي كنم اگر در اين مناطق خوش آب وهوا به جاي اين همه مشاور املاكي، مراكز علمي، بهداشت و درمان، مدرسه و مسجد به اندازه نياز ساخته مي شد خيلي بهتر بود.
بهتراست دولت تعرفه واردات چوب را به حداقل برساند كه قطع درختان توجيه اقتصادي و صرفه نداشه باشد. از مسوولان محترم خواستارم به نجات اين مناطق بروند كه فكر مي كنم تخريب به اين صورت از زلزله هم خيلي بدتر باشد و اجازه ندهند طبيعت را با بلوك تقسيم كنند و در هر جا كه چشم مي اندازيم يك مشاور املاكي ديده شود.
با تشكر
رضا صانعي فر
درخواست كمك 
دختري ديپلمه هستم كه در خانواده اي 8 نفره زندگي مي كنم. پدرم كارگر و مادرم بيمار و ناتوان است. 4 فرزند محصل داريم كه پدرم از عهده مخارج تحصيل آنها بر نمي آيد. از طرفي اجاره خانه در هر ماه ما را تحت فشار قرار مي دهد. مبلغي از پول پيش خانه توسط افراد خير فراهم شده، ولي نيمي از پول پيش را به صاحبخانه بدهكاريم كه بايد در مدت زمان كوتاهي بپردازيم. در غير اين صورت...
از شما خوانندگان عزيز همشهري در اين ماه مبارك رمضان تقاضاي مساعدت و ياري داريم.

ذهن زيبا
راستي مايه آرامش است.
حضرت عليع
بسياري از افراد، مانند واگن هاي قطارند. آنها با اراده خود نمي توانند كاري انجام دهند، بايد به كار كشانده شوند. تنها عده اي انگشت شمارند كه مانند لوكوموتيو عمل مي كنند. يعني مي توانند با اراده و اختيار خود كار كنند و ديگران را به كار وادارند.
هربرت كاسون 
با روي خوش به اشتباه خود اعتراف كنيد.حتي مداد مديرعامل هم در انتهايش مداد پاكني دارد.
پرمودبترا
اي فتنه و فساد! تو چه زود در انديشه مردان نااميد رخنه مي كني.
ويليام شكسپير

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   عكاس خانه  |
|  محيط زيست  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |