پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۳۹
بازگشت كمدين سمج
مهران غفوريان با يك سريال تازه به تلويزيون بر مي گردد. روزهاي غم انگيزي را كه او با چهره اي متفاوت به دنبال از بين بردن نحسي روزگار بود، فراموش كنيد، گرچه، خودش نبايد از ياد ببرد!
021441.jpg
علي رضا كيواني نژاد - قرار بود در برنامه پرواز 57 با مرحوم <كمال الحق سلامي> كار كند، اما ظهور او در تلويزيون به ماه ها بعد موكول شد، زماني گروه پرواز 57 با چهره هاي جديدتر شروع به كار هفتگي كرده بودند. كاري تقريبا نو كه تا آن زمان در سيما، انجام نشده بود و مهران مديري، رضا عطاران، رضا شفيعي جم، داوود اسدي، سعيد آقاخاني و نصرالله رادش و جوان هاي طنز باز ديگر را تبديل به بت هاي بزرگ هفته نامه اي كرد؛ ساعت خوش با سر و صدايش مي رفت و رقيبي نداشت، اما از آن گروه موفق تنها مهران مديري و رضا عطاران به جرگه نويسندگان و تهيه كنندگان برنامه هاي كمدي پيوستند. داستان مهران غفوريان كاملا متفاوت بود. او با برنامه 39 به كارگرداني داريوش كاردان تلويزيوني شد و پله هاي ترقي را موازي مديري و عطاران تند و تند طي  كرد.
اولين كار جدي غفوريان در قالب يك پروژه بزرگ، بعد از اين چند نفر برمي گردد به زير آسمان شهر. غفوريان با آوردن چهره هايي كه طنز لحظه را خوب مي شناختند - كاري كه مديري بعدها آن را در بالاترين سطح خود ارايه كرد - مجموعه اي را ساخت كه تا مدت ها به ذهن كسي خطور نمي كرد غفوريان حداقل در اين زمينه جانشين داشته باشد. زير آسمان شهر يك تمام شد. غفوريان به فاصله دو ماه با همان گروه زير آسمان شهر 2 را ساخت. با چند جابجايي كه البته گزينه هاي انتخاب شده به خوبي جايگزين نفرات قبلي شدند، البته لازم به ذكر است حميد لولايي ستاره اين دو سريال بود. خود غفوريان در جايي گفته بود: <برنامه روي بازي لولايي مي چرخد و بس!>
اما اين علاقه دو طرفه باعث نشد تا پيشنهاد مالي پايين غفوريان به لولايي براي حضور در زير آسمان شهر 3، كارساز واقع شود. مجموعه اي كه يادآور آغاز روزهاي پاييزي غفوريان است گرچه اكبر عبدي از قسمت هفتم به مجموعه اضافه شد. زير آسمان شهر به نويسندگي غفوريان و سيروس ميمنت و با حضور بازيگراني كه تا آن زمان تجربه كار طنز <روتين> را نداشتند، يك سقوط وحشتناك بود. مجموعه اي كه حتي بعدها با اضافه شدن سروش صحت، حميد لولايي و رامين ناصر نصير به جايي نرسيد . غفوريان در قرار داد اوليه خود ساخت يك برنامه 90 قسمتي را براي سه ماه تقبل كرده بود، اما مسوولان شبكه سوم تصميم گرفتند پخش اين برنامه را بعد از بيست و اندي قسمت متوقف كنند. حتي در سري دوم زيرآسمان شهر۳ هم اضافه شدن لولايي باعث نشد تا خشايار مستوفي يك بار ديگر براي مردم زنده شود و قرارداد غفوريان براي ساخت بخش جديد نيز منتفي شد.
شكست بدي بود. تا مدتها بعد، غفوريان نتوانست برنامه اي را از شبكه هاي مختلف بگيرد تا اينكه پروژه چند قسمتي <ورود ممنوع، ممنوع> به سفارش شبكه 5 به او واگذار شد. اگر چه نبايد در اين ميان از نقش مهدي مظلومي در واگذاري اين برنامه به غفوريان گذشت. براي شروع، غفوريان از پيمان قاسم خاني وسروش صحت دعوت كرد تا به عنوان نويسندگاني شناخته شده، بدنه اصلي برنامه را طراحي كنند، اما درست همان زمان قاسم خاني مشغول نگارش فيلمنامه مارمولك شد و صحت نيز به دليل حضور در برنامه اي ديگر از همكاري با غفوريان سر باز زد. غفوريان كه مي دانست تنها سوپاپ اطمينان براي سال هاي حرفه اي بعدش، ساخت اين برنامه است، هم آن را نوشت، هم بازي كرد و هم كارگردان شد.
يكي از همكاران و دوستان نزديك غفوريان درباره او مي گويد:< مي دانستيم كه اگر متني با محوريت ساير شخصيت ها نوشته شود، غفوريان آن را رد مي كند. كافي بود نفر اصلي  او باشد و سايرين تابع او. اين طوري شد كه ورود ممنوع، ممنوع، تنها فرصت خودنمايي 15-10 دقيقه اي پيدا كرد! غفوريان اين فرصت را هم از دست داد و مجبور شد تا مدت ها در فكر جبران خسارت مالي اين برنامه باشد. شايد همين افكار بود كه او را روانه بيمارستان كرد. يكي، دو روزنامه هم خبر اقدام به خودكشي او را چاپ كردند و...، اما او يكباره در برنامه مهتاب، قبراق و سرحال حاضر شد تا خط بطلاني روي تمام آن مصاحبه هاي سوزناك بكشد.
امروز اما با فاصله زماني نه چندان زياد از آن برنامه ها، غفوريان خبر از ساخت مجموعه تلويزيوني كلاغ هاي سفيد مي دهد. گويا در اين سريال هم نويسنده اصلي اوست و البته امير حسين نقيان. وي در گفت وگو با <دانانيوز> مي گويد:< اين مجموعه از اول آبان ماه استارت مي خورد. اين كار نسبت به كارهاي قبلي ام متفاوت است. فيلمبرداري با يك دوربين و حضور عوامل صد درصد حرفه اي از مهمترين ويژگي هاي اين برنامه است. اين مجموعه با همكاري نيروي انتظامي در 26 قسمت تهيه شده كه هنوز تهيه كننده آن معلوم نيست!> غفوريان اما در صحبت هايش برنامه هاي طنز تلويزيون را نقد مي كند و مي گويد:< دليلي ندارد كه تمامي شبكه ها نسبت به ساخت آثار طنز اقدام كنند، چرا كه در اين عرصه فقط عده اي محدود توانستند موفق عمل كنند و بيشتر آنها در وضعيت كيفي مناسبي قرار ندارند. دليل اين امر هم سفارش هاي كلان تلويزيون براي ساخت اينگونه برنامه  هاست.> غفوريان زماني برنامه هاي طنز را نقد مي كند و آنها را فاقد كيفيت مطلوب مي داند كه هنوز نتوانسته از ذهن مخاطبان خاطره برنامه هاي ضعيف زير آسمان شهر 3، ورود ممنوع، ممنوع و... را پاك كند. وي به تازگي يك آلبوم موسيقي هم روانه بازار كرده و ويژگي بارز آن را تلفيق آهنگ هاي معروف <لس آنجلسي> با شعرهاي طنز ايراني مي  داند.

بازمانده در جم
021453.jpg
شاپور مجد - ديدن يك نفر ديگر كه بتواند اهميت و جايگاه <سيف الله داد> را پيدا كند كار خيلي ساده  اي نيست. كسي كه در 28 سالگي اولين فيلم خود را ساخت و مهم ترين اثر سينمايي ايراني درباره فلسطين كار اوست، ديگر تكرار نمي شود. سيف الله داد در روزهاي انقلاب 21 ساله بود و در سال هاي بحران بسياري از افرادي كه لياقت داشتند مي توانستند به سرعت مدارج ترقي را طي كنند و كاني مانگا كه پرفروش ترين فيلم سال توليدش بود براي داد كم اثري محسوب نمي شد. داد و هم  نسلانش مجموعه اي از ارتباطات دارند كه باعث انجام كارهاي متنوعي توسط آنان مي بود. معاون اسبق سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كه تهيه كننده فيلم تبليغاتي سيد محمد خاتمي در انتخابات رياست جمهوري 1376 محسوب مي شود اكنون روي تخت اتاق تك نفره اي به شماره 111 در بيمارستان جم تهران بستري است.
كارگردان <بازمانده> مراجعان بسياري را حتي در بيمارستان دارد و حضور افرادي از خانه سينما در كنار علاقه مندان فيلم هاي او و همچنين دوستان روزهاي دور و نزديك گرد هم آمده اند تا احوالي از داد بپرسند و روحيه او را تقويت كنند. وقتي يك خبرنگار از داد درباره فيلم جديدش سوال كرد، فيلمساز درد كشيد، گفت: <در وضعي كه من به سر مي برم فكر كردن به هيچ برنامه دراز مدتي ممكن نيست.> و وقتي يك عكاس از او خواهش كرد كه اجازه بدهد عكس بيندازند، خواهش او را رد كرد.
اتاق داد در بيمارستان پر از دسته هاي گل است و هر روز چند ميهمان مهم دارد. روز جمعه گذشته وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به ديدن داد رفت و احتمال مي رود مديري كه سال هاي دراز را در كنار مسوولان نظام به كمك كردن به آنها پرداخته است، زير سرم و مراقبت هاي شديد پزشكي شاهد ميهمانان عالي رتبه تري نيز باشد.
به رغم وضع جسماني نامناسبي كه پس از عمل جراحي يك تومور در استخواني در ناحيه كمر، از 8- 7 ماه پيش براي داد پيش آمده و مشكلاتي كه اكنون در اندام هاي گوارشي او مشاهده مي شود، داد هنوز به همه اخبار واكنش نشان مي دهد. از دبير سرويس فرهنگي يك خبرگزاري درباره نسبت خبرگزاري ها و مطبوعات سوال مي كند و لحظه اي كه عطش دانستن فرو مي نشيند، يك دستمال كاغذي مي خواهد. احترامي كه داد براي دستمال قايل مي شود تعجب برانگيز است، اما با شنيدن زمزمه آرام اذان كه با طمانينه مي خواند، مي شود فهميد كه سيف الله داد آماده نماز مي شود و چند لحظه بعد، آرامش اتاق داد است كه ابوالحسن داوودي از بحث دوباره جنجال مطبوعات درباره جشن سينما دست برمي دارد تا همه به صداي زمزمه نماز او بنشينند. به وقت خروج ساتيار مي گويد:< ان شاءالله براي عكاسي از مراسم ترخيص شما مي آييم.>

چارچوب
هسته هاي منقش
021459.jpg
عكس چارچوب امروز جدا از هر اتفاقي كه لا يق سوژه شدن براي عكاسي است، از ارزش بالا ي هنري برخوردار است. يك هنرمند كانادايي و البته با حوصله روي هسته ها حكاكي كرده است؛ با ظرافتي كه شايد عكس قادر به به تصويركشيدن آن نيست. عجب حوصله اي!

سرقلم
بزرگترين جدول جهان 
عاشقان حل جدول روزنامه ها بشتابيد كه بزرگترين جدول مطبوعاتي جهان با بيش از 21 هزار خانه در سنندج درحال طراحي است.
بيژن باغباني، شهروند سنندجي طراح اين جدول بزرگ گفت: ستون هاي افقي و عمودي اين جدول كلمات متقاطع به ترتيب 152 و 142 خانه دارد.
در اين جدول بيش از 8 هزار سوال در زمينه اطلاعات عمومي به كار برده خواهد شد و موضوع اين سوالات تكراري نيست. باغباني پيش بيني كرد اين جدول مطبوعاتي تا 10 ماه آينده تكميل شود. شهروند باذوق سنندجي در سال 1367 بزرگترين جدول مطبوعاتي ايران را با 2 هزار خانه طراحي كرده بود كه اين شاخص تاكنون شكسته نشده است. خلاصه منتظر اين جدول باشيد كه معلوم نيست حل آن چقدر طول مي كشد. فكر مي كنيد چه كسي زودتر از همه، اين 21 هزار خانه را سياه خواهد كرد؟

كوتاه تر از گزارش
اخراج صاحبخانه به دست خرگوش ها
021450.jpg
مرد خرگوش دوست مجبور شد تا خانه اش را ترك كند. اين فرد كه از فرط تنهايي ابتدا دو خرگوش براي خود تهيه كرده بود، روند جمع كردن خرگوش را ادامه داد و در نهايت صاحب 73 خرگوش قد ونيم قد شد. اين خرگوش ها كه تمام مبلمان، ميز و صندلي، فرش و موكت او را جويده بودند، در نهايت وي را عاصي كرده و از خانه بيرون كردند. اين فرد براي دريافت كمك به نزد يك روانپزشك مراجعه كرد اما خود را ديوانه نمي داند.
شكايت عليه پليس 
چندي پيش خبري در همين قسمت خوانديد در مورد دستگيري خانم 23 ساله اي كه به خاطر صحبت كردن با صداي بلند با تلفن همراهش و توجه نكردن به دستور پليس براي آرام تر صحبت كردن دستگير شد. اين خانم كه اكنون 7ماهه حامله است، از تمام اتهامات تبرئه شد و اكنون قصد دارد تا از مامور پليسي كه وي را با خشونت دستگير كرده، شكايت كند.
برادر فداكار
021447.jpg
يك مرد انگليسي پس از آنكه آزمايش هاي پزشكي براي اهداي يكي از كليه هايش به خواهرش را انجام داد، متوجه شد كه خود تومور سرطاني دارد. پزشكان پس از آنكه موفق شدند تومور سرطاني كايرن كورتني 33 ساله را از بدنش خارج كنند، وي را براي عمل دوم كه برداشت يكي از كليه هايش بود، آماده كردند. خواهر وي كه به داشتن اين برادر افتخار مي كند در اين باره مي گويد:< براي يك لحظه نگران شدم كه نكند او را از دست بدهم و بعد خودم بميرم.> خوشبختانه هر دو اين خواهر و برادر در سلامت كامل هستند.
شوخي 250 هزار دلاري 
تنسي - ماموران امنيتي فرودگاه، كشيشي را كه به شوخي گفته بود بمبي در چمدان دارد دستگير كردند. جوس گونزالز كه يك شهروند اسپانيايي است در فرودگاه به ماموران اعلام كرد كه همراه خود يك بمب دارد و پس از آنكه ماموران امنيتي چمدان وي را پيدا كردند، گونزالز كتاب انجيل را از چمدان خود بيرون آورد و به آنان گفت كه اين بمب من است! ماموران فرودگاه كه اين شوخي را بسيار بي مزه و بيجا تلقي كردند، او را دستگير و تحويل مقامات قضائي دادند. اگر اين كشيش مجرم شناخته شود ممكن است به 5 سال حبس و پرداخت 250 هزار دلار جريمه محكوم شود.

زاويه ديد
پرهزينه ترين انتخابات آمريكا
021456.jpg
سيدحسين غضنفري-انتخابات 2004 آمريكا، نه تنها نيشدارترين و تلخ ترين انتخابات اين كشور است بلكه پرهزينه ترين انتخابات تاريخ آمريكا نيز به حساب مي آيد. موسسه غيردولتي”RESPONSINE POLITICS” در اين باره مي گويد: <انتخابات رياست جمهوري آمريكا 2/1 ميليارد دلار هزينه در بر خواهد داشت و اگر هزينه انتخابات كنگره را نيز به آن اضافه كنيم در مجموع 9/3 ميليارد دلار هزينه اين دو انتخابات خواهد شد كه نسبت به هزينه انتخابات سال 2000، 30 درصد بيشتر است.> جورج بوش و رقيب وي جان كري، خيلي بيشتر از رقباي پيشين اقدام به پخش تيزرهاي انتخاباتي در تلويزيون، مطبوعات و ديگر رسانه ها كرده اند. اين دو همچنين در ابعاد بسيار گسترده اي اقدام به برگزاري تور هاي انتخاباتي و ايجاد ستادهاي انتخاباتي در سرتاسر آمريكا كرده اند.
جورج بوش تنها براي كسب آراي ايالت پنسيلوانيا نزديك به 40 بار به اين ايالت سفر كرده است. شايد اين سفرها به اين دليل باشند كه بوش در سال 2000 با اختلاف ناچيزي انتخابات را به نامزد دموكرات ها، <ال گور> باخت. جان كري نيز نزديك به 24 بار به <اوهايو> رفته تا آراي اهالي اين شهر را به سوي خود جذب كند. از شگردهاي كري براي جذب آراي مردم اوهايو، دادن وعده هايي در زمينه ايجاد اشتغال است. اوهايو نرخ بيكاري بالايي دارد و بسياري از بيكاران به خاطر از دست دادن شغلشان از دولت بوش دل خوشي ندارند و جان كري هم در سفرهايش به اوهايو دقيقا به اين مساله اشاره مي كند. به گفته لاري نوبل هزينه انتخابات رياست جمهوري آمريكا و انتخابات كنگره اين كشور در سال جاري تمام ركوردهاي پيشين را خواهد شكست. هر دو حزب از منابع مالي خوبي برخوردارند و با توجه به قانون جديد انتخابات احزاب كمك هاي مالي بيشتري را مي توانند دريافت كنند. تخمين زده مي شود
۵‎/۲ ميليارد دلار از هزينه انتخابات اين دوره از كمك هاي مالي افراد حقيقي تامين شود.
بنابر قانون جديد انتخابات هر شخص اجازه دارد در هر دوره 2 هزار دلار به نامزدهاي رياست جمهوري و كنگره، كمك مالي كند و ساليانه 25 هزار دلار كمك مالي به احزاب سياسي داشته باشد.
ميزان كمك هاي جديد دو برابر مبلغ آن در سال هاي گذشته است كه از سوي تحليلگران، اين تغيير قانوني خود دليل ديگري براي افزايش هزينه هاي انتخاباتي عنوان مي شود. براي <بوش> و <كري> مساله جلب نظر افكار عمومي مهمتر از دريافت كمك هاي مالي است . هيچكدام از اين دو نامزد هنوز نتوانسته اند در نظرسنجي ها نشان دهند كه به طور قطعي از رقيب خود پيشي گرفته اند. جورج بوش كه در نظرسنجي قبلي 8 امتياز از رقيبش جلوتر بود، در نظرسنجي جديدتري از كري عقب افتاده است و اين خود نشان مي دهد كه دقيقه 90 مهمترين لحظه انتخابات آمريكا خواهد بود. با اين همه هزينه اي كه انتخابات آمريكا در پي دارد، يك نكته روشن و واضح است و آن وجود نگراني هاي گسترده در مورد سلامتي اين انتخابات است. با آنكه بسياري از تحليلگران نواقص گذشته انتخابات را حل شده مي دانند اما وجود ناظران خارجي بر اين انتخابات اين مساله را در اذهان تداعي خواهد كرد كه بسياري از نگراني هايي كه پس از انتخابات 2000 به وجود آمد، كماكان به قوت خود باقي است.

دكه
۳۸۰ تن ماده منفجره مفقود
021444.jpg
در هر جاي دنيا مردم به چيز يا چيزهايي حساسيت دارند و مرگ موضوعي است كه به همه مربوط مي  شود و بيشترين توجه مردم آمريكا را مي  توان حتي به يك مرگ هم معطوف كرد، چه برسد به مرگ 49 يا حتي 50 سرباز عراقي.
روزنامه راكي ماونتين نيوز مثل باقي روزنامه ها تيتر يك خود را به همين خبر و سوتيتر اصلي صفحه اول را با عنوان <گريه يك مرد> به موضوع مفقود شدن 380 تن ماده منفجره در عراق تخصيص داده است. واشنگتن پست  تيتر دوم خود را به انتخاب قطعي كرزاي تخصيص داده است. سن فرانسيسكو كرانيكل هم يك تيتر را به بالا رفتن قيمت نفت و بنزين در جهان اختصاص داده است و انيستون ستار هم يك عكس منفي از بوش و يك عكس مثبت درباره جان كري را در صفحه اول جاي داده است با تيتر: <صعود>
كاريكاتور امروز درباره اقدامات اخير مايكل جكسون است كه به زودي به بررسي آنها خواهيم پرداخت.
021471.jpg
021468.jpg
021465.jpg
021462.jpg

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
عكاس خانه
محيط زيست
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  عكاس خانه  |  محيط زيست  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |