مهدي خاكي فيروز
گفت وگوي تمدن ها 4-3 معني مختلف مي دهد. يك معناي آن بحث و تبادل فرهنگي با شيوه مسالمت آميز و دوستانه است. معناي بعدي، نوعي شعار دادن در سياست خارجي و معناي سوم هم ساختمان و باغي زيباست در خيابان نياوران تهران به علاوه رديف بودجه اي چند ميلياردي در سازمان مديريت و برنامه ريزي. ساختمان و بودجه اي كه مجلس شوراي اسلامي قصد دارد در روزهاي آينده مديريت آن را از نهاد رئيس جمهوري بگيرد و به وزارت امورخارجه  بسپارد.
سيد محمد خاتمي در سال 2001 سال را به خارجي نوشتيم كه بتواند با حال و هواي گفت وگوي تمدن ها تناسب داشته باشد! دستور داد مركزي براي گفت وگوي تمدن ها ساخته شود. از همان آغاز اين دستور واكنش هاي متفاوتي در پي داشت. گروهي گفتند كه رئيس جمهوري ايران بسيار عاقل تر از ساموئل هانتيگتون آمريكايي است كه جنگ تمدن را پيش بيني كرده و در مقابل، برخي ديگر از ضرورت كمتر شدن بهاي پنير و تخم مرغ به جاي اين كارهاي تزئيني و شعاري سخن گفتند، ولي بالاخره خاتمي رئيس جمهور بود و قدرت تصميم گيري در اختيار وي. اين شد كه سيدجواد فريدزاده با حكم خاتمي رياست اين مركز را برعهده گرفت. اما گفت وگوي تمدن ها كه برخي آن را كشف خاتمي مي نامند چندان هم جديد نيست. ملل متحد با همين هدف سال ها پيش دست به تاسيس سازمان يونسكو زدند كه مي خواست گفت وگو و تبادل فرهنگي را جايگزين جنگ كند. در ايران هم اين انديشه در باغ جنوب ميدان نياوران دنبال مي شد. ساختماني كه سال ها بعد به عنوان كتابخانه ملي ايران به خاتمي سپرده شد. اين باغ با مركز فعلي گفت وگوي تمدن ها فاصله زيادي ندارد و اكنون 10 سالي مي شود كه در آن محمد جواد لاريجاني مشغول گسترش اينترنت در ايران است.
فريدزاده در اغلب موارد مدير كم سروصدايي بود. چند شاعر را از آفريقا و آمريكاي لاتين و آسياي شرقي دور هم جمع كرد تا شب شعر گفت وگوي تمدن ها را برگزار كند. سمينارهايي هم در دوران رياست خود برگزار كرد كه چيز زيادي از آن در خاطره ها نمانده است جز ضيافت هاي باشكوه ناهار و ميهمانان رنگارنگ از پنج قاره جهان!
مديريت فريدزاده البته كاملا  هم بي هياهو نبود. يك بار در مركز گفت و گوي تمدن ها به عنوان تجليل از انديشه هاي دكتر شريعتي سميناري برگزار شد كه توجه رسانه هاي گروهي را به خود جلب كرد.
ماجرا داشت با همين سير تقريبا طبيعي پيش مي رفت كه ناگهان درگيري هاي مربوط به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي رخ داد. سيد عطاء الله مهاجراني وزير سابق ارشاد، گرچه يك بار موفق شد از مجلس منتقد دولت راي اعتماد بگيرد،ولي بعد از وزارت استعفا داد. اما از آنجا كه در ايران بازنشستگي براي سياستمداران مفهومي دور از ذهن به نظر مي رسد، فريد زاده از سمت خود كناره گيري كرد تا مهاجراني دومين رئيس مركز دولتي گفت وگوي تمدن ها شود.
آمدن مهاجراني به مركز گفت و گوي تمدن ها جدا از تفسيرها و نتايج سياسي اش يك نتيجه مهم ديگر هم داشت. اين مركز رئيسي پيدا كرد كه دست كم دو كار مهم انجام داد؛ اولي بركنار كردن يكي از مديرهاي فريد زاده به اسم علي مرادخاني بود و دوم اينكه توانست بودجه آن را چند برابر كند.
تعداد زيادي ميهمان خارجي به ايران دعوت شدند. آدم هاي زيادي هم از ايران به مسافرت هاي خارجي رفتند تا شايد گفت و گوي تمدن ها تحقق يابد. كتاب ها و سمينارها هم افزايش چشمگيري يافت.
در ميان اين كتاب ها، يكي از بقيه مهم تر بود. كتابي كه اگرچه ناشر ظاهري ديگري داشت، ولي بدون رياست مهاجراني بر مركز گفت و گوي تمدن ها امكان انتشار نمي يافت، استيضاح اين كتاب شرح حالي از كشمكش هاي رئيس مركز در دوران رياستش بر وزارت ارشاد بود. يك راه حل كتاب نوشتن در ايران، رياست بر چند نفر آدم كتابنويس است.
در اين زمان اتفاق جالبي هم افتاد. الحسيني نويسنده روزنامه شرق الاوسط و معاون مهاجراني اعلام كرد كه كورش آدم خوبي نبوده و ايرانيان نبايد به او افتخار كنند.اما مهاجراني در سايت هاي اينترنتي به نقد نظر وي پرداخت.
در دوران مديريت مهاجراني حرف و حديث هاي زيادي هم درمورد حوادث غير اداري و هم غير اخلا قي درمركز گفت وگوي تمدن ها منتشر شد؛ خانمي كه مدعي همسري مهاجراني بود و در نامه هاي دوم خردادي بيانيه هاي افشاگرانه منتشر نمود و كار مهاجراني به دادگاه و اخذ وثيقه سنگيني در رابطه با اين مسايل كشيده شد و حتي ادعاي مشابه توسط يكي دو خانم ديگر هم مطرح شد . اين در شرايطي بود كه مهاجراني چند هفته اي مي شد از رياست اين مركز استعفا داده و مديريت مركز گفت وگوي تمدن ها را به مبدع آن، يعني سيد محمد خاتمي سپرده بود.
حالا خاتمي مانده است و مركزي كه احتمالا صرف نمي كند براي چندماه باقيمانده از رياست جمهوري اش، مديري براي آن انتخاب كند و البته مجلس شوراي اسلامي كه مي خواهد در ساختار اداري اين مركز تحول ايجاد كند تا شايد گره از كار خاتمي گشوده شود.
خاتمي گرچه مبدع نظريه گفت وگوي تمدن ها نبود، ولي براي اولين بار در جهان، در ساختار اداري دولت، مركزي براي اين كار تاسيس كرد. عده اي مي  گويند اين كار او خيلي به نفع ايران تمام شد و چهره اي زيبا از كشورمان در جهان به نمايش گذاشت و برخي ديگر هم مي  گويند دولت را چه به اين كارها. گفت وگوي تمدن ها از نظراين گروه دوم مال آدم هاي فرهنگساز است، نه سياستمداران كه به روبناها فكر مي كنند.
حالا يك ساختمان مانده و كلي مدعي. ساختماني كه عده اي مي گويند اتاق جنب اتاق رئيس آن، فقط نمازخانه نبوده و كاربردهاي ديگري هم داشته. ساختماني كه به رغم ظاهر زيبايش كمتر كسي علاقه مند است رياست آن را برعهده بگيرد.
كسي نمي داند سرنوشت اين ساختمان چه خواهد شد؟ آيا مثل باغ هاي وزارت خارجه درخيابان نياوران،  جايي مي شود براي ضيافت هاي باشكوه يا موزه  اي خواهد شد كه 8 سال حاكميت شعارهاي زيبا بر ايران را يادآوري خواهد كرد. شايد هم آن را براي مراسم عروسي اجاره دهند و پولش را بدهند به مردم تا خودشان گفت وگوي تمدن ها كنند.

هدر رفتن 550 ميليون روزكاري در سال نتيجه غيبت كارگران و كارمندان جيم زن سراسر دنياست. طبق تحقيقات انجام شده در انگلستان، كارمندان و كارگران 60 درصد از اين مدت غيبت هنگفت را به دليل مشكلات و فشارهاي رواني در محل كار انجام مي دهند.
براساس اين تحقيقات فشارهاي رواني مختص يك نوع كار و شغل نيست و همه مشاغل، اين معضل را همراه با خود دارند،  اما منشي هاي يك اداره شلوغ يا مديران همين اداره بيش از يك كشاورز يا پستچي دچار مشكلات رواني ناشي از شغل خود مي شوند. اين حالت از زماني رخ مي دهد كه نيازهاي شغلي يا توانايي ها، امكانات يا خواسته هاي فرد شاغل تطابق و همخواني ندارد و باعث مي شود فرد شاغل واكنش هاي جسمي و عاطفي رنج آوري بروز دهد كه در نهايت به تضعيف فرد مي انجامد.
در يك جامعه آماري كوچكتر كشور انگلستان آمار نشان مي دهد شغل افراد مهمترين عامل فشار رواني مردم اين كشور است، اما جالب اينجاست كه در انگلستان به موجب يك قانون، مديران انگليسي موظفند راهكارهايي براي كاهش استرس در محيط كارشان ابداع كنند و اگر اين كار را انجام ندهند يا در آن موفق نباشند، به 6 ماه زندان و پرداخت 20 هزار پوند محكوم مي شوند.

ايرنا - نمايشگاه عكسي با عنوان بم قبل و بعد از زلزله روز دوشنبه در شهر لوكول استان نوشاتل سوئيس افتتاح شد.
در آئين افتتاح اين نمايشگاه تعدادي از مقام هاي محلي، شهروندان سوئيسي، نماينده سفارت ايران در برن و نماينده پزشكان بدون مرز در سوئيس شركت داشتند.
منصور اميني برگزار كننده اين نمايشگاه در سخناني ابراز اميدواري كرد، با برپايي اين نمايشگاه زمينه استمرار كمك هاي مردم سوئيس به زلزله زدگان بم فراهم شود. اين در شرايطي است كه شهروندان سوئيس تاكنون بيش از 10 ميليون فرانك سوئيس به بازسازي بم كمك كرده اند.
عكس هاي اين نمايشگاه تفاوت هاي بم قبل و بعد از زلزله را براي بينندگان به نمايش گذاشته است.
اين نمايشگاه قرار است به مدت 3 ماه در محل بنياد اقامتگاه سوئيس در شهر لوكول اين كشور در مرز با فرانسه داير باشد.
اي كاش در اين نمايشگاه از عكاسان مطبوعاتي بيشتر تقدير شود. بچه هايي كه در كنار خبرنگارها به پوشش همه جانبه فاجعه بم پرداختند و خيلي از آنها نه اسم و نشاني داشتند و نه دنبال كسب نام ونشان. در ضمن جاي تعجب دارد كه چطور كشورهاي خارجي براي عكس هاي اين منطقه سر و دست مي شكنند ولي ما خودمان ارزش كمي براي آن قائليم. به نظر شما جاي تعجب ندارد؟

ازدواج هاي دانشجويي هر سال در دانشگاه هاي سراسر كشور با نظارت نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري برپا مي شود،اما چنانچه طرح مستقل كردن دانشگاه هاي تهران در ازدواج دانشجويي تصويب شود، بايد شاهد مستقل عمل كردن دانشگاه ها در اين مراسم باشيم.
سيدمجيد قريشي مسوول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه تربيت معلم، در اين باره مي گويد: ازدواج هاي دانشجويي هر ساله به صورت مشاركتي برپا مي شد، ولي در سال جاري و در صورت تصويب طرح مستقل عمل كردن دانشگاه ها، از اين پس، ازدواج هاي دانشجويي به صورت مستقل برپا خواهد شد.
در سال گذشته 110 نفر ازدواج دانشجويي در دانشگاه تربيت معلم داشتند كه در سال جاري نيز حدود 120 تا 130 نفر براي ازدواج دانشجويي ثبت نام كرده اند.
با توجه به نارسايي اخلاقي برخي دانشگاه ها و روابط ناسالمي كه در آنها وجود دارد، اين نهاد با مشاوره دادن و ايجاد روشنگري لازم، سعي مي كند كه روابط حسنه و معقولي را بين افراد ايجاد كند.
در بخش فرهنگي با مشكل بودجه مواجه هستيم و بودجه فرهنگي كه وزارتخانه براي اين نهاد تعيين كرده، بسيار كم و ناچيز است و جوابگوي نيازهاي اين بخش نيست.
البته بايد ديد ساير دانشگاه ها به مستقل شدن ازدواج هاي دانشجويي راي مي دهند يا همچنان مايلندتا با مشاركت نهادهايي چون نهاد نمايندگي رهبري اين امر خير را گسترش دهند.

مدرسه اولين محل رشد و تعالي يك انسان پس از خانواده است. مكاني كه هر چه مناسب تر و جذابتر باشد، منجر به تربيت بچه هايي سالم تر، سازگارتر و متعالي تر است، آيا به همين دليل است كه مدرسه سازي به دغدغه قشري از جامعه تبديل شده كه عموما سنشان چند نسل از مدرسه روهاي فعلي بيشتر است؟ يكي از همين افراد 150 ميليارد تومان از اموال خود را به مدرسه سازي اختصاص داده است، به گفته رئيس جامعه خيرين مدرسه ساز كشور اين شخص تاكنون به 25 ميليارد تومان از تعهد اخلاقي خود عمل كرده است.
محمد رضا فضلي در اين باره مي گويد: با برنامه ريزي هاي انجام شده و با تداوم كمك خيرين اميدواريم در 4 سال آينده در مدرسه سازي در كشور بي نياز شويم.
اين اخبار اميدوار كننده در حوزه مدرسه سازي در شرايطي است كه ميزان استفاده نظام آموزشي ايران از انرژي و حس خرج شده در راه مدرسه سازي خيرين نامكشوف است. نكته اين است: ورود قشري متمول از جامعه و صرف هزينه  در مدرسه سازي اتفاق بسيار مباركي است، اما تاكنون منجر به بهبود خروجي سيستم آموزشي ايران شده است؟
پاسخ به اين سوال البته بر دوش مدرسه سازان نيست، به آنان فقط بايد خدا قوتي گفت و دستشان را بوسيد كه براي ما ديوار بالا  مي برند.

هنوز هم ياد نگرفتيم كه از كنار صحنه هاي تصادف به آرامش بگذريم و نايستيم. هنوز هم فكر مي كنيم كه ايستادن و بوق زدن كار قشنگي است. روز سه شنبه ترافيك عجيبي سر تا سر خيابان سهروردي فرقي نداشت مسير شمال به جنوب يا جنوب به شمال را فرا گرفته بود. اول با خودتان فكر مي كرديد كه اين هم مثل بقيه ترافيك هاست و چند دقيقه بعد گره كور آن باز مي شود، ولي تفكر شما از بيخ و بن اشتباه بوده، چرا كه حادثه اي در خيابان فرعي خرمشهر آپاداناي سابق اتفاق افتاده و نيروي انتظامي هم در صحنه حضور داشت. حضور اين نيروهاي سبزپوش با ماسك و اسلحه گويا آنقدر صحنه عجيب و غريبي بود كه راننده ها حاضر نبودند از كنار اين صحنه بديع بگذرند.
عده اي هم خيلي راحت از ماشين پياده شده و رفته بودند كه صحنه اتفاق افتاده را ببينند. خلاصه  جاي سوزن انداختن نبود و انگار سيل از وسط خيابان خرمشهر و سهروردي گذشته بود. كاري به اين نداريم كه چه اتفاقي افتاده بود و اين اتفاق شايد چند روز ديگر تيتر اول صفحات حوادث شود، ولي آيا به اين فكر كرديد كه اگر بيماري در يك آمبولانس لحظه شماري مي كرد براي رسيدن به بيمارستان، با وضع موجود چگونه مي توانست خود را برساند؟ كجا يك صحنه تصادف يا حتي سرقت از بانك و ... اينقدر تماشايي است كه شما راننده عزيز ماشين خود را وسط خيابان رها كنيد و برويد دنبال تهيه بليت براي ديدن اين فيلم مهيج؟

بنزين را گران كنيد
پايين بودن قيمت بنزين در كشور، سوزاندن سرمايه ملي است، سوزاندني كه هسته ملت را با خود به آتش مي كشد.
دكتر اخلاقي دبير شوراي اقتصاد، در خصوص قيمت بنزين گفت: بنزين ارزان كشور را به وضعيتي رسانده كه اكنون در آن به سر مي بريم.
وي افزود: افزايش ميزان مصرف سوخت، افزايش حجم ترافيك و كاهش ميزان سلامت در سطح كشور، تماما نتايج پايين بودن قيمت سوخت و به ويژه بنزين در كشور است.
وي افزود: متاسفانه امروز صحبت از بنزين 35توماني مي شود غافل از اينكه اينگونه صحبت ها، سوزاندن سرمايه ملي است.
دبير شوراي اقتصاد در ادامه گفت: ما مي توانيم از اين منابع خدادادي انرژي در افزايش سرمايه گذاري بخش حمل ونقل عمومي كشور به ويژه در شهرهاي بزرگ بهره بگيريم و به اين ترتيب مردم را به تحمل خسارت هاي گسترده جاده اي يا آلودگي هاي محيط زيست و مسايلي از اين قبيل وادار نكنيم.
اخلاقي ادامه داد: مشكلات موجود در سيستم حمل ونقلي، هزينه هاي دراز مدت كشور را افزايش داده و بسياري از سرمايه هاي اجتاعي را نابود مي كند.
وي افزود: بايد در تصميم گيري هاي مختلف اقتصادي نگاهي عميق داشت چرا كه از اين طريق ارجحيت دادن به منافع كوتاه مدت در مقابل منافع بلند مدت كشور و نظام به حداقل خواهدرسيد.
بانكداران خيلي چاقند
شايد يكي از فعالترين و مفيدترين شغل هايي كه در ايران وجود دارد، بانكداري باشد. بانكداراني كه هيچ گاه نمي بينيم بيكار يا منتظر مشتري نشسته باشند. طبق يك تحقيق همين نشستن مداوم پشت ميز و نداشتن تحرك سنگين بدني آنها را دچار يكي از بزرگترين معضلات انسان ها مي كند.
طبق آخرين تحقيقات پژوهشگران دانشگاه شاهد كه روي 168 نفر از كارمندان بانك هاي تهران انجام گرفته است، 70 درصد از اين جامعه آماري دچار چاقي يا اضافه وزن هستند و تنها 30 درصد از آنها هيكل هاي نرمال و متناسبي دارند... بنابراين دليل اينكه همه اين  دوستان از استعداد چاقي خود گلايه دارند مكشوف شد.
طبق اين تحقيقات ميانگين تري گليسريد خون اين افراد از ساير كارمندان بيشتر است.
اما نكته ديگر و نگران كننده اين است كه ميزان اچ. دي. ال خون اين افراد كمتر از حد معمول است. نگراني از اين بابت است كه اگر اچ.دي.ال از حد معمول كمتر باشد، ال.دي.ال خون بالاتر رفته و احتمال سكته قلبي را افزايش مي دهد. به همين دليل محققان ضرورت برنامه ريزي براي اصلاح شيوه  زندگي اين افراد را بيش از پيش مي دانند.
گرچه در خبر منتشر شده اشاره اي به شيوه تغييرات در زندگي كم تحرك يك كارمند بانك نشده است، اما كارشناسان عقيده دارند اگر روزي 10 دقيقه جاي مشتري و بانكدار عوض شود مشكل چاقي به كلي ريشه كن شده و احتمال سكته قلبي بر اثر چاقي از بين مي رود، گرچه همين احتمال بر اثر حرص خوردن همچنان وجود دارد!
منوريل ضد زلزله!!
هنوز كشمكش ها بر سر ضرر يا مزيت هاي منوريل به سرانجام نرسيده است، يك كارشناس شهري مي گويد منوريل مفيد است يك كارشناس ديگر مي گويد اين شبكه نه مفيد است و نه قابل عملياتي شدن. اما مجري طرح مكانيزه شبكه حمل ونقل عمومي مي گويد: منوريل تنها وسيله اي است كه بعد از وقوع زلزله مي تواند جا به جايي مردم را به راحتي انجام دهد. جواد مصطفوي افزود: بعد از وقوع زلزله ايستگاه هاي مترو قطعا تا حدودي آسيب خواهند ديد و بعيد است در همان ساعات قابل استفاده باشند.
وي تاكيد كرد: تنها وسيله  اي كه با ستون هايي در ارتفاع 3 تا۴ متر مي تواند در خيابان هايي كه از ريزش ساختمان ها مسدود شده قابل استفاده باشد، خط ترن هوايي است. البته اين كارشناس محترم شهري هنوز مشخص نكرده است كه آيا تضميني براي ساخت سازه هاي محكم و ضد زلزله براي اين شبكه وجود دارد يا خير، چون اينكه زلزله بيايد و منوريل سرپا بايستد خود امري قابل ترديد است. اين كارشناس ارشد حمل ونقل عمومي در خصوص ديگر مزيت هاي استفاده از منوريل در تهران گفت: با توجه به حجم بسيار زياد ورود خودرو به تهران و بسته شدن خيابان  ها در دو سال آينده، تنها وسيله اي كه در مدت زمان كوتاه مي تواند مورد بهره برداري قرار گيرد، منوريل است.
مصطفوي استفاده از اين روش را به دليل كوتاه بودن زمان اجراي كار و همچنين كم هزينه بودن آن، بهترين و مفيدترين شيوه براي روان سازي شبكه حمل ونقل عمومي دانست. مجري طرح مكانيزه شبكه حمل ونقل عمومي با تاكيد بر اين موضوع كه راه حل ديگري براي نجات مردم تهران از بحران ترافيك وجود ندارد،  گفت: توسعه شبكه مترو به دليل هزينه بسيار سنگيني كه دارد مقرون به صرفه نيست، ضمن اينكه زمانبر نيز است.
وي اظهار داشت: فقط هزينه خاكبرداري براي احداث تونل هاي مترو برابر با احداث ترن هوايي بوده و اين درحالي است كه نمي توان بيش از اين نسبت به گسترش خطوط جديد مترو سرمايه گذاري كرد.