اين روزها بازار بساز بفروش ها در تهران سكه نيست
پولتان را در بازار مسكن سرمايه گذاري نكنيد
درگذشته اي نه چندان دور يعني حدود 10 سال پيش، ارزش افزوده سالانه بازار مسكن 200 درصد بود، يعني سرمايه گذاران پولدارهاي سابق مي توانستند بدون تخصص پيچيده و فقط با جمع كردن سرمايه اي چند 10 ميليوني، در پايان هر سال سرمايه خود را سه برابر كنند، اما رقم 200 درصد، اكنون به حدود يك هفتم قبل يعني حدود 30 درصد كاهش يافته كه چيزي نزديك به سود سپرده هاي بلند مدت بانكي است
توجه داشته باشيد كه آپارتمان هاي 30 متري كه امروزه با نام سوئيت شناخته مي شوند، حدود 2 ماه مانده به پايان كار فروش مي روند. آن هم با بهايي بالاتر از آپارتمان هاي با متراژ بالاتر
|
|
مهدي خاكي فيروز
اگرچند سال پيش ماموران ماليات يا خبرنگاران نشريات به سراغ روساي كارخانه ها مي رفتند، كما بيش يك جمله شبيه به هم را مي شنيدند : اگر وضع اين صنعت به همين منوال ادامه پيدا كند، سرمايه مان را وارد كار بساز بفروش مي كنيم. اين سخن كه نوعي تهديد رسمي مسوولان دولتي اقتصاد به شمار مي آمد، اكنون كمتر مي تواند جدي تلقي شود. زيرا بازار مسكن برخلاف گذاشته سود بالايي نصيب سرمايه گذاران خود نمي كند.
درگذشته اي نه چندان دور يعني حدود 10 سال پيش، ارزش افزوده سالانه بازار مسكن 200 درصد بود، يعني سرمايه گذاران پولدارهاي سابق مي توانستند بدون تخصص پيچيده و فقط با جمع كردن سرمايه اي چند 10 ميليوني، در پايان هر سال سرمايه خود را سه برابر كنند، اما رقم 200 درصد، اكنون به حدود يك هفتم قبل يعني حدود 30 درصد كاهش يافته كه چيزي نزديك به سود سپرده هاي بلند مدت بانكي است.
سوال هاي مهم
وقتي از بازار مسكن صحبت مي شود. دو سوال كليدي در اذهان به وجود مي آيد.
۱- خانه ساختن سود دارد يا نه؟
۲- بهتر است خانه بخريم يا اجاره كنيم؟
پاسخ گفتن به سوال دوم كمي مشكل است. چون به نوع كار هر فرد بستگي دارد. ممكن است يك نفر بتواند با پولي كه بايد صرف خريد خانه كند، ماهانه در شغل آزاد يا سرمايه گذاري جانبي خود، سودي چند برابر اجاره خانه پرداخت كند. عكس اين اتفاق هم چندان بعيد نيست، يعني در كلانشهر تهران آدم هاي بي دست و پايي هم هستند كه بهترين سرمايه گذاري براي آنها ، خريد خانه و انتظار گران شدن قيمت آن است. توضيح بيشتر در مورد اين سوال را به فرصت ديگري واگذار مي كنيم، چرا كه اكثر شهروندان خودشان كمابيش به اين مسايل آگاهي دارند. از اين مساله مهمتر ، همان سوال اول است. يعني تصميم گيري براي ساخت خانه يا خريد آماده آن.
بازار راكد
اگر مي خواهيد خانه بسازيد تا آن را بفروشيد در اكثر موارد زيان خواهيد ديد. چون در حال حاضر بازار مسكن از ركود بالايي برخوردار است و ديگر مانند گذشته نيست كه به محض آماده شدن آپارتمان، امكان فروش آن وجود داشته باشد. نگاهي به خانه هاي خالي شمال شهر نشان مي دهد كه اكنون فقط آپارتمان هاي با متراژ پايين و در محله هاي متوسط نشين شهر از مشتري خوب و دست به نقد برخوردارند. چون اكثر طبقات مرفه شهر، به اندازه اي خانه و ويلا خريده اند كه ديگر نياز جديد نداشته باشند.
اتصال جنوب و شمال شهر
چند سال پيش تفاوت چشمگيري ميان قيمت مسكن در محله هاي مختلف شهر وجود داشت. اين تفاوت در آن سال ها به 5 يا 6 برابر مي رسيد. اما اكنون به دليل كاهش نسبي قيمت آپارتمان هاي شمال و افزايش بها در جنوب، شرق و غرب شهر، اين فاصله كاهش يافته است البته منظور از كاهش قيمت آپارتمان هاي شمال شهر، كاهش آن نسبت به ارزش واقعي پول است كه بر مبناي قدرت خريد آن تعيين مي شود.
چه خانه اي بسازيم
اگر هنوز در اين تصور هستيد كه خانه ساختن مي تواند به عنوان يك تجارت، موفقيت هاي اقتصادي خوبي براي شما در بر داشته باشد، بايد توجه لازم را داشته باشيد. چون سود اين كار آنقدر كم هست كه هر اشتباه كوچكي باعث زيانديده شدن فعاليت اقتصادي شما شود. هرگز بدون كسب تخصص وارد اين بازار نشويد.
در گام اول به سراغ ساخت آپارتمان هاي كوچك برويد. هرچند چند سال پيش ممكن بود به يك آپارتمان 30 متري با استهزا نگاه شده و آن را به قوطي كبريت تشبيه كنند، ولي شما در امروز زندگي و تجارت مي كنيد و نبايد به شرايط گذشته توجه چنداني داشته باشيد. توجه داشته باشيد كه آپارتمان هاي 30 متري كه امروزه با نام سوئيت شناخته مي شوند، حدود 2 ماه مانده به پايان كار فروش مي روند. آن هم با بهايي بالاتر از آپارتمان هاي با متراژ بالاتر كه گاهي اين تفاوت قيمت به 2 ميليون ريال در هر مترمربع مي رسد. اين در حالي است كه هزينه توليد چنين آپارتمان هايي در واحد مترمربع، تفاوت چنداني با ساير خانه ها ندارد.
نه به خارجي ها مربوط است و نه شهرستاني ها
بازار مسكن در تهران هيچ ربطي به بازارهاي مشابه در شهرها و كشورهاي ديگر پيدا نمي كند. خانه مثل سكه طلا يا ارز نيست كه بتوان آن را در جيب گذاشت، از گيت هواپيمايي رد شد و به راحتي آن را به جايي در آن سوي دنيا برد. به همين دليل تغييراتي كه در جاهاي ديگر رخ مي دهد، تاثيري بر بازار مسكن در تهران نخواهد گذاشت. به عنوان مثال اكنون ارزش افزوده ساخت مسكن در برخي شهرستان هاي ايران آنقدر بالاست كه چند سال پيش تهران را به ياد مي آورد. شهرهايي همچون اصفهان، رشت، اروميه، مشهد، تبريز و ... در اين گروه جاي مي گيرند. به همين دليل كساني كه 5 سال پيش مشغول ساخت و ساز مسكن در تهران بودند، اكنون كار خود را در اين شهرها دنبال مي كنند.
البته بازار مسكن در اروپا هم راكد است. پيش بيني مي شود تا 3 ماه ديگر در لندن كه گران ترين خانه هاي دنيا را دارد، ركود مطلق بر بازار مسكن ادامه يابد.
مقررات شهرسازي
شهر تهران تا دو سال پيش، بهشت قانون شكنان بود. اختلا ف هاي ميان شوراي شهر و شهرداري باعث مي شد تا كمتر كسي به رعايت آئين نامه ها و قوانين شهرسازي بپردازد و همين باعث مي شد تا سرمايه گذاري در اين حوزه فارغ از هر گونه ضابطه و محدوديت به حداكثر شدن سود خود بينديشد.
همانطور كه هجوم مهاجران به تهران و نياز بي پايان آنها به خانه باعث مي شد اين بازار رونق بيش از حد معمول را تجربه كند. تازه به دوران رسيده ها يا كساني كه از شتاب بالايي در كسب درآمد برخوردارند آنقدر در تهران وجود داشتند كه خانه هاي مجلل ساخته شده در شمال شهر به راحتي فروش روند. ولي به نظر مي رسد مجموعه همه اين شرايط اكنون از پايتخت به شهرهاي مهم كشور منتقل شده است. اكنون در تهران به سختي مي توان از روش بساز بنداز در ساخت خانه استفاده كرد. بنابراين اگر مي خواهيد از اين روش تبعيت كنيد، به سراغ شهرهاي ديگر برويد.
|