سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۳
فرهنگ
Front Page

به مناسبت ۲۵ آبان، سالگرد وفات ستارخان در ۱۲۹۳ ه .ش
سردار شجاعت و مردانگي
اشاره:
برخي ايام در تقويم هستند كه مي توانند ياد دلاورمردان رشيد ميهن را در ذهن ها زنده كنند، ولي چون همه اسير زندگي صنعتي شده ايم، شايد به راحتي از كنار اين مناسبت ها بگذريم.وفات شهادت گونه ستارخان يكي از اين موارد است. در مطلبي كه از پي مي آيد، صرفا ياد ستارخان گرامي داشته شده و تحليل قضايا، به ويژه رشادت ها و نيز عوامل دخيل در فوت اين قهرمان نامي را شاهد نيستيم . مبارزات ستارخان در محاصره تبريز و دفاع دلاورانه او در مقابل مخالفان مشروطه ، مقاومت و مبارزه بي نظير او در ارك تبريز ، پايين كشيدن پرچم هاي برافراشته تسليم خائنان در برابر روسها در اين شهر و نيز زخمي و كشته شدن ناجوانمردانه او به دست عوامل يپرم خان و همان كساني كه پيش از ستار خان و در آغاز مشروطيت ، شيخ فضل الله ها را به دار آويختند ، از جمله مطالبي بود كه مي توانست در اين ياد داشت به آنها پرداخته شود كه چنين نشده است .به اميد مرور تحليلي تاريخ مشروطه در آينده، مطلب را مي خوانيم:
006243.jpg
صديقه طالبي
نام ستارخان با انقلاب مشروطه ايران و همچنين با واژه هاي جوانمردي و آزادگي قرين شده است. اين سردار دلاور در پيروزي انقلاب مشروطه، به تنهايي يك عامل اساسي و تعيين كننده بود و از ديد استبداد، بزرگترين خطر محسوب مي  شد، تا جايي كه استبداد محمد علي شاهي توانست تمام انجمني ها و مبارزين زمان را به شكست يا انزوا بكشاند و تنها در مقابل ستارخان و ياران معدود او بود كه با تمام قوا و سپاه ويرانگرش به زانو درآمد و اين حماسه شايد در تاريخ بشري كم نظير باشد.
به راستي ستارخان حائز چه صفات و خصوصياتي بود كه توانست به اين مهم نايل آمده و به عنوان يكي از بزرگترين و محبوب ترين قهرمانان تاريخ چند قرن اخير ايران مطرح شده و به يك شخصيت جهاني مبدل شود؟
در اين فرصت سعي بر اين است كه در مورد صفات و فضائل اخلاقي ستارخان، سردار ملي از ديدگاه مورخان و نويسندگان، مطالبي هرچند گذرا مطرح گردد تا از خلال آن با برخي از سجاياي اخلاقي اين اسطوره تاريخي ايران آشنايي اجمالي به دست آيد.
در مورد فضائل اخلاقي و صفات ستارخان نوشته هاي اسماعيل اميرخيزي؛ كه از ياران نزديك سردار بوده، قابل توجه است. او در ذكر «صفات پسنديده و خصال ستوده ستارخان» به موارد زير اشاره مي كند:«شجاعت و رشادت؛ اين دو صفت به اندازه اي در وي مشهود بود كه در ميان مردم حكم ضرب المثل پيدا كرده بود- عزم و اراده- درست قولي؛ در سر قول خود تا پاي جان ايستادگي مي كرد- گذشت و اغماض؛ شخص كينه توزي نبود- انصاف و مروت- حب وطن- تدين؛ بر دين اسلام و مذهب تشيع و ائمه اطهار(ع) فوق العاده عقيده داشت... اعتقاد به رحمت خداوند... بدون شك اين صفات از جمله علل مهم پيروزيهاي او در جنگها و همچنين محبوبيت روزافزون او در ميان توده مردم؛ در گذشته و حال بوده است.
مؤلف كتاب «ديدار همرزم ستارخان» به نقل از همرزم او، سردار ملي ايران را اينچنين به تصوير مي كشد:
«شجاع است و از جا درنمي رود، كمترين تزلزلي را به خود راه نمي دهد. به چنين قهرماني كه ديدگاهش افقهاي دور و دراز است، بايد نازيد، بايد باليد... قهرمان جاويدان ما خم به ابرو نمي آورد، نه تنها در مقابل وسوسه يك تن، بلكه در برابر اغوا و اراده كشي و تلقينات ضعف آور هزاران تن است كه شكيبا مي ماند و مردانه مي ايستد و با زانوان استوار و عشق پايدار جلو مي رود و به خود تلقين مي كند: «قسم خورده ام، قرآن مهر كرده ام، پرچم آزادي را به دوش گرفته ام، حاشا كه زمين بگذارم.»
علامه قزويني در كتاب «وفيات المعاصرين» ، در مورد سردار ملي ايران، كه به يك شخصيت جهاني مبدل شده بود، مي آورد: «متدرجاً شهرت او از داخل به خارج ايران سرايت كرد و شجاعت و مردانگي او در تمام دنيا انتشار يافت وغالب اوقات در جرايد اروپا و آمريكا هر روز با خط درشت اسم ستارخان در صفحه اول روزنامه جات با تفصيل جنگ هاي او و مقاومت هاي سخت او در مقابل قشون دولتي چاپ مي شد و خوانندگان آن جرايد را قرين اعجاز و تحسين مي نمود.»
بدين ترتيب محبوبيت ستارخان فقط محدود به داخل ايران نمانده و تمام آزاديخواهان و شخصيت هاي جهاني شيفته اين قهرمان پرآوازه شده بودند و اينچنين است كه «والمونت» دبير سوم سفارت فرانسه در ايران، در مورد ستارخان زبان به ستايش گشوده و مي نويسد: «در ميان مرداني كه انقلاب ايران به جبهه فرستاد، هيچ چهر ه اي ممتاز و والامقام تر از ستارخان ديده نمي شود. چنان نيرومند است كه حتي امروز دلاوريهاي او مافوق تصور است، او يك گاريبالدي ديگري است. يك گاريبالدي جذاب، خوش منظر، اسرارآميز، با جذبه و يك دلير شرقي، علاوه بر اين در ميان صفات طبيعي او بايد خشونت و زيبايي مردانه اي را به حساب آورد.»
006246.jpg
و بر اين اساس دانشمند فقيد دكتر عبدالحسين نوايي؛ در مورد ستارخان مي نويسد: «ستارخان بسيار شجاع بود و داستانهاي عجيبي كه از او نقل مي كنند و هيچ يك گزافه نيست؛ دليل بزرگي است بر روح شجاع و بلند وي. در جنگ ها هيچ وقت خود را از تير دشمن مخفي نمي داشت و شگفت اين كه جز يك بار در تبريز تير نخورده بود و آن را هم تا مدتي پنهان مي داشت.»
اما، عاقبت اين سردار بزرگ ايران در كشمكش هاي سياسي ايران دوره مشروطه چه شد؟ به عبارت ديگر بعد از پيروزي مشروطه، جامعه آن روز ايران چگونه از اين قهرمان بزرگ كه يك شخصيت جهاني محسوب مي شد، تجليل كرد؟
بعد از پيروزي مشروطيت؛ به علت نفوذ عناصر استعماري و فرصت طلب به داخل انقلاب مشروطه و منحرف كردن آن؛ اين سردار بزرگ نيز از جمله چهره هايي بود كه متحمل انواع ناروايي ها و كم لطفي ها گرديد و سرانجام نيز به طور ناجوانمردانه از جريان مشروطيت به كنار گذاشته شد و اوج اين ناروايي ها در جريان «پارك اتابك» به وقوع پيوست كه طي آن، سردار دلاور مشروطه به طور ناجوانمردانه مورد هدف گلوله قرار گرفته و خانه نشين گشت: «پارك [اتابك] غارت شد و اسبها و اموال مجاهدان و ستارخان به تاراج رفت، ولي از خود او خبري نبود؛ پس از تفحص با رد قطره هاي خوني كه ريخته شده بود، ستارخان را پيدا كردند، در حالي كه پايش تير خورده بود.» و بالاخره اين مظلوميت ستارخان بود كه براي هميشه در دل تاريخ به يادگار ماند. سرداري كه مستبدين را با تمام ساز و برگشان زمين گير كرده بود، به وسيله مشروطه چي هاي تقلبي و فرصت طلب گلوله خورده و خانه نشين شد و اين حادثه ناگواري بود كه مانند لكه سياهي، در دل تاريخ مشروطه ايران براي هميشه تاريخ به يادگار خواهد ماند.
و سرانجام اين سردار دلاور در ۲۵ آبان ۱۲۹۳ (ه ش)، پس از تحمل چهار سال زندگي پرمشقت، در چهل و هفت و بنا به قولي در چهل و هشت سالگي دارفاني را وداع گفت و به ملكوت اعلي پيوست. «از طرف دولت جنازه او با تشريفات نظامي و روي توپ تشيع شد» و در «باغ طوطي» حضرت عبدالعظيم در شهر «ري» به خاك سپرده شد.
انتشار خبر درگذشت اين قهرمان بزرگ آزادي، موجب تأثر و تأسف همگان گرديد و سراسر ايران را غرق در ماتم و عزا ساخت.
منابع:
۱- قيام آذربايجان و ستارخان، اسماعيل اميرخيزي، تهران، نشر كتابفروشي تهران، ۱۳۵۶.
۲- ديدار همرزم ستارخان، نصرت الله فتحي، تهران، ۱۳۵۱.
۳- مشروطه سازان، محمد علي صفري، نشر علم، تهران، ۱۳۷۰.
۴- فتح تهران، دكتر عبدالحسين نوايي، انتشارات بابك، تهران، ۱۳۵۶.
۵- تاريخ هيجده ساله آذربايجان، كسروي، اميركبير، تهران، ۱۳۴۶.
۶- رهبران مشروطه، صفايي، انتشارات جاويدان، تهران، ۱۳۶۳.

مرور كتاب
بار ديگر آموزش داستان نويسي
006249.jpg

كتاب درسهايي درباره داستان نويسي نوشته لئونارد بيشاپ و ترجمه محسن سليماني، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
اين كتاب مجموعه ۳۱۵ درس داستان نويسي است كه در كلاسهاي ادبيات خلاق چند دانشگاه در آمريكا ارائه شده و سعي در آموزش شيوه هاي درست صحنه پردازي، طرح پردازي، شخصيت پردازي، درگيري و روابط اشخاص داستان، استفاده از زاويه ديد و صدها نكته ديگر به نويسندگان را دارد. لئونارد بيشاپ در مورد آموزش داستان نويسي و خلق يك اثر مي گويد: «اثر را كسي آگاهانه و با تأمل خلق مي كند. بنابراين مهارتي نيست كه خدايان اسطوره اي آن را به شكلي كامل به نويسنده الهام كنند. به اين جهت نويسنده نمي تواند تصادفاً و از سرخوش شانسي شخصيتهايي نمايشي، خط طرحي بديع و موقعيتهايي مهيج خلق كند. نويسندگان آثار بزرگ با شور و شوق زياد فن نويسندگي را مي آموزند تا بتوانند قدرت، عمق تخيل و تجربيات خويش را به منصه ظهور برسانند» . آموزش و پرورش نويسندگي، ابداع و فكرها (سوژه ها)، افتتاحيه داستان، اندرزهايي به نويسندگان، انواع ادبي، بازگشت به گذشته، بازنويسي، پيش آماده سازي، چاپ اثر، درون نگري و مكاشفه، زبان و حال و هوا، ساختار، ساختار صحنه، شخصيت پردازي، صحنه پردازي و توصيف، طرح داستان و مصاحبه با ايزاك سينگر و جوزف هلر از عناوين آموزشي و خواندني اين كتاب است. آنچه مي خوانيد بخشي از اين كتاب است: «اگر نويسنده بخواهد شخصيت و طرحي پيچيده خلق كند، مي تواند از فن عالي به تأخير انداختن تغيير شخصيت استفاده كند. بدين معني كه با تشديد فشار وضعيتي بحراني، كاري كند كه شخصيت نكته اي را كه قبلاً درباره خودش كشف نكرده، درك كند و اين افشاي درون باعث تغييري در شخصيت وي شود. همچنين شخصيت با مجموعه اي از درون نگري ها و ادراكات ظريف و تدريجي، عمق پيدا مي كند و اين عمق با گسترش ادراك اوليه وي ايجاد مي شود و...»
كتاب درسهايي درباره داستان نويسي در۵۶۴ صفحه، به شمارگان ۳۳۰۰ نسخه و با قيمت ۴۵۰۰ تومان به بازار عرضه شده است.

بازار فرهنگ
كتاب هاي جديد شباويز

اخيرا انتشارات شباويز چندين عنوان كتاب جديد براي كودكان و نوجوانان منتشر كرده است. فهرست برخي از آنها به شرح زير است:
خانه اجاره اي: فريده خلعتبري / تصويرگر: علي مفاخري/ ۷۰۰ تومان.
ترانه هاي عاشقانه: سراينده: مصطفي رحماندوست / تصويرگر: علي نامور / ۷۰۰ تومان.
فرشته اي متولد مي شد: نويسنده: مرجان كشاورز آزاد / تصويرگر: ندا عظيمي / ۵۵۰ تومان.
كرم شب تاب و چراغ قوه: نويسنده: كامبيز كاكاوند / تصويرگر: عليرضا گلدوزيان / ۶۰۰ تومان.
بازي جديد: نويسنده: كامبيز كاكاوند / تصويرگر: حسام الدين طباطبايي / ۵۵۰ تومان.
خاله پيرزن گربه سياه: نويسنده: جميله فراهاني / تصويرگر: علي مفاخري / ۶۰۰ تومان.
يك نقاشي: نويسنده: اكرم قاسم پور / تصويرگر: نسيم آزادي / ۵۵۰ تومان.
شترمرغ آوازخوان: نويسنده: مژگان مشتاق / تصويرگر: علي مفاخري / ۶۵۰ تومان.
نردبان: نويسنده: كامبيز كاكاوند / تصويرگر: نازلي تحويلي / ۵۵۰ تومان.
خرگوش باهوش و مامان زاغي: نويسنده زهره مهروي پور/ تصويرگر: امير شعباني / ۵۵۰ تومان.
آبچليك پاكوتاه: نويسنده: محمود برآبادي / تصويرگر: علي مفاخري / ۷۰۰ تومان.
آرزوهاي رنگي: نويسنده: محمدرضا شمس / تصويرگر: علي مفاخري / ۷۰۰ تومان.
خورشيد خانم آفتاب كن: نويسنده: جعفر ابراهيمي نصر/ تصويرگر: نسيم آزادي / ۵۵۰ تومان.
موش نخودي: نويسنده: كامبيز كاكاوند / تصويرگر: نويد بيژني / ۷۰۰ تومان.
گل خندان: جميله فراهاني / تصويرگر: هدا حداوي / ۶۰۰ تومان.
قهوه اي: نويسنده: لاله جعفري / تصويرگر: آلن باياش/ ۵۵۰ تومان.
لولوي آوازخوان: نويسنده: مرجان كشاورز آزاد / تصويرگر: علي مفاخري / ۷۰۰ تومان.
دختر پرنده و چشم هايش: نويسنده: جمال الدين اكرمي / تصويرگر: ميترا عبداللهي / ۶۰۰ تومان.
آهو كوچولو قايم شو: نويسنده: جمال الدين اكرمي / تصويرگر: آلن باياش / ۶۰۰ تومان.
جيرجيركي كه نمي توانست آواز بخواند: نويسنده: فريده خلعتبري / تصويرگر: آزيتا آرتا / ۵۵۰ تومان.
شب هاي سوري: نويسنده: هدا حداوي / تصويرگر: علي نامور / ۹۰۰ تومان.
آدم برفي و مترسك: نويسنده: معصومه نوازني / تصويرگر: ماتيسا كازروني / ۶۵۰ تومان.
لاك پشت اخمو: نويسنده: جعفر ابراهيمي نصر / تصويرگر: علي مفاخري / ۷۰۰ تومان.
صيادان ماه: نويسنده: محمدرضا شمس / تصويرگر: امين حسن زاده / ۶۵۰ تومان.
آواز: نويسنده: محمدرضا يوسفي / تصويرگر: بنفشه احمدزاده / ۵۵۰ تومان.
مداد سياه و مداد قرمز: نويسنده: محمدرضا شمس / تصويرگر: عليرضا گلدوزيان / ۶۰۰ تومان.

|  ادبيات  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |