سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۳
پيشگيري زودهنگام از پايداري رفتارهاي مجرمانه
پيشگيري از بزهكاري
پيشگيري از بزهكاري عبارت است از مجموعه تدابير و اقداماتي كنشي ، كه براي جلوگيري از وقوع جرم به كار گرفته مي شود. مداخله روان شناختي _ اجتماعي زود هنگام (پيشگيري زود هنگام) نيز به عنوان يكي از گونه هاي پيشگيري كنشي در تلاش است تا از تداوم بزهكاري در آينده و استقرار آن در افراد جلوگيري نمايد. در اين نوشتار نخست به بيان مفهوم و محورهاي اين پيشگيري و سپس ارزيابي آن مي پردازيم.
006252.jpg
اميرحسن نيازپور
۱ - مفهوم پيشگيري زودهنگام
پيشگيري زودهنگام از رفتارهاي مجرمانه اي كه در آمريكاي شمالي (ايالات متحده آمريكاو كانادا) از آغاز سال هاي ۱۹۶۰ ميلادي تجربه شده، امروزه نيز در اروپا و ساير كشورها مورد توجه قرار گرفته است، به گونه اي كه كميته وزيران دولت هاي عضو شوراي اروپا در مورد نقش مداخله روان شناختي _ اجتماعي زود هنگام در پيشگيري از رفتارهاي مجرمانه در تاريخ ۱۶ اكتبر سال ۲۰۰۰ ميلادي به تصويب توصيه نامه اي مبادرت ورزيد.
پيشگيري زود هنگام در برگيرنده تمامي اقدام ها يا فعاليت هايي مي شود كه هدف شان ميسر ساختن امكان شناسايي كودكان در معرض خطر(۱)و كاهش احتمال درگيري و وارد شدن آنها در رفتارهاي مجرمانه پايدار است(۲). به ديگر سخن، اين پيشگيري درصدد است تا با اتخاذ تدابير مناسب و به كارگيري بهنگام اقدامات حمايتي از استقرار رفتارها و تمايلات مجرمانه در افرادي كه در سنين پايين و دوران كودكي دچار زودرسي بزهكاري شده اند، جلوگيري نمايد.
پيشگيري زود هنگام بر اين فرض مبتني است كه پيش رسي بزهكاري نويد تداوم گرايش ها و اعمال مجرمانه را در افراد مي دهد، بدين معني كه هر قدر افراد زودتر از سن متعارف مرتكب بزه شوند، به همان ميزان احتمال استمرار بزهكاري در آنها بيش از ديگران است. بنابراين، با مداخله در فرآيند رشد كودكان و تمركز بر روي عوامل فردي و اجتماعي اي كه بر پيشرفت آمادگي هاي مجرمانه كودكان و پايداري رفتارهاي بزهكارانه در  آنها اثر گذار است، مي توان به جامعه پذير كردن اين افراد كمك و از تبديل شدن آنها به بزهكار مزمن جلوگيري كرد.
اين پيشگيري از طريق اقدام هاي روان شناختي_ اجتماعي زود هنگام به دنبال سالم سازي شخصيت و تربيت كردن كودكان مشكل دار است، تا از شكست فرآيند جذب و يكپارچه شدن اجتماعي آنها ممانعت نمايد. از اين رو پيشگيري زود هنگام، يك «پيشگيري تربيت مدار» (۳) است و با هدف قرار دادن اختلالات رفتاري و رواني كودكان، در صدد آموزش مهارت هاي اجتماعي به كودكان در معرض خطر و پدران و مادران آنهاست. براي نمونه، آموختن شيوه هاي تربيت فرزندان به پدران و مادراني كه نمي توانند رابطه اي سالم با كودك برقرار كنند، زيرا در غير اين صورت ميان آنها رابطه اي قهر آميز پديد مي آيد و سبب مي شود فرآيند رشد كودك مختل شود و وي به عدم جامعه پذيري تمايل و به رفتارهاي مجرمانه سوق پيدا كند. به بيان ديگر، در اين پيشگيري با تأكيد بر آموزش و پرورش، هدف ايجاد موانع اخلاقي دروني شده و امكان خود كنترلي در افراد است تا از اين طريق اوضاعي كه در زمان مقتضي در تربيت طفل مفقود بوده است، احيا شود(۴).
همچنين پيشگيري زود هنگام يك «پيشگيري فردمدار» است و با مطالعه وضعيت روحي، رواني و اجتماعي كودكان مشكل دار به دنبال پر كردن خلاء هاي روحي و رواني آنهاست. اين خلاء ها معمولا در دوران كودكي بوجود مي   آيد و اعمال اقدامات مناسب بر اين افراد، براي هماهنگ نمودن آنها با قواعد اجتماعي به ندرت نيازمند مشاركت پدران و مادران است. به عنوان نمونه، ممكن است پدر و مادر كودكي به الكل معتاد باشند، بنابراين اتخاذ تدابير مناسب و اعمال اقدامات اصلاحي_ حمايتي نسبت به پدر و مادر كودك براي خروج او از شرايط خطرزا مورد توجه قرار مي گيرد.
۲_ محورهاي پيشگيري زودهنگام
شناسايي نشانه ها و علائم انحراف و بزهكاري در كودكان و گزينش و اعمال روش ها و اقدامات حمايتي _ ترميمي از اصلي ترين لوازم اين پيشگيري است. به ديگر سخن، پيشگيري زود هنگام بر دو محور مبتني است: يكي شناسايي عوامل خطر و ديگري به كارگيري اقدامات حمايتي، تا از اين طريق بتوان معضل كودكان مسأله دار و در معرض خطر را كم كرد و يا از بين برد.
۱_۲ عوامل خطر(۶)
عوامل خطر ويژگي هاي فردي و شرايط (اوضاع و احوال) اجتماعي _ اقتصادي، فرهنگي، جمعيت شناختي يا ساير شرايطي هستند كه احتمال ورود و درگير شدن فرد در رفتار هاي مجرمانه پايدار در آينده را افزايش مي دهند(۷).به بيان ديگر، اين عوامل مجموعه اوضاع و احوال و شرايط فردي و اجتماعي اي است كه فرآيند جامعه پذيري، شكل گيري شخصيت و رشد كودكان را مختل و بروز بزهكاري در آينده را تقويت و تثبيت مي نمايد. اين عوامل مي تواند جنبه فردي يا اجتماعي داشته باشند.
۱_۱_۲ عوامل خطر فردي
اين عوامل به خصوصيات شخصي افراد بستگي دارد و امكان دارد فرآيند رشد و اجتماعي شدن كودكان را مختل نمايد. جنس، سن، ضعف خود كنترلي، گرايش كودكان به انجام كارهاي خطرناك، زايمان پيش از موعد، ناتواني در حل مشكلات، استفاده از دارو هاي روان گردان، اعتياد به مواد مخدر و الكل، پرخاشگري، مهاجرت در دوران كودكي، انحرافات و كج روي هاي اخلاقي و رفتاري، شروع به خودكشي، بزهكاري زودرس، تكانشي بودن و گزاف كوشي از جمله عوامل خطري هستند كه با ويژگي هاي شخصي افراد مرتبط هستند.
۲_۱_۲ عوامل خطر اجتماعي
اين عوامل كه از مكان هاي اصلي جامعه پذير شدن افراد سرچشمه مي گيرند، عموما به دنبال شكست و يا كاستي هاي موجود در اين محيط ها پديد مي آيند(۸). عوامل مزبور مي تواند در محيط هاي خانوادگي، دوستان و همسالان، مدرسه و فضاهاي فرهنگي ايجاد شود كه در زير بيان مي شود:
الف - محيط خانوادگي
با توجه به اينكه رفتار اكتسابي است و معمولا افراد در سال هاي نخست زندگي در اثر تنبيه و تشويق محيط، رفتار را مي آموزند، بدون شك خانواده در نوع رفتار و كردار كودكان اثرگذار است. بدين ترتيب، اگر اين محيط از شرايط مساعدي براي تربيت كودكان برخوردار نباشد، ممكن است آنها به سوي غير اجتماعي شدن سوق پيدا كنند. از جمله عوامل خطري كه در محيط خانواده مي توانند در پيدايش مشكل و گرفتاري براي كودكان نقش داشته باشند عبارتند از: اقدامات تنبيهي _ تشويقي بي ضابطه توسط والدين، برخورد نامناسب و نادرست پدر و مادر با يكديگر، تك والد بودن، بزهكاري والدين و ديگر اعضاي خانواده، اعتياد پدر و مادر به مواد مخدر، الكل و داروهاي روان گردان، كمبود روابط عاطفي اعضاي خانواده، ناتواني اقتصادي و بيكاري والدين.
ب - محيط دوستان و همسالان
محيط مزبور نيز ممكن است در ايجاد عوامل خطر نقش داشته باشد و افراد را به سوي رفتارهاي ضد اجتماعي سوق دهد. حضور مستمر در گروه هاي بزهكار و منحرف، بي برنامگي در فعاليت هاي تفريحي و سرگرم كننده، ارتباط داشتن با دوستان حاشيه نشين و حاشيه گرا و رفت و آمد در مكان هاي نامساعد مي تواند از جمله عوامل خطر در اين محيط به شمار آيد.
ج - محيط مدرسه
محيط مدرسه نيز در پيدايش عوامل خطر و سپس بروز رفتارهاي ضد اجتماعي نقش مؤثري ايفا مي نمايد. مواردي مانند شكست تحصيلي، خشونت مدرسه اي، فرار از مدرسه، ويرانگري، غيبت هاي هميشگي از مدرسه، عقب ماندگي تحصيلي، رفتار تبعيض آميز اولياء مدارس با دانش آموزان، پرجمعيت بودن مدارس و مردودشدن هاي پي درپي و... نشانه هايي هستند كه با شناسايي آنها مي توان به وضعيت نامطلوب اين افراد پي برد.
د - محيط فرهنگي
محيط فرهنگي نيز ممكن است در بروز رفتارهاي ضد اجتماعي افراد، اثر گذار باشد. از نشانه هاي اين محيط كه بيم در معرض خطر بودن كودكان را مي دهند، مي توان به فرار از خانه، ولگردي، كمبود امكانات سرگرم كننده، گدايي و نداشتن امكانات مادي مناسب اشاره كرد.
۲_۲ عوامل حمايتي(۹)
اين عوامل مقاومت افراد را در مقابل پذيرش و پيشه كردن رفتارهاي مجرمانه آينده تقويت مي كند(۱۰) و سبب مي شود تا قدرت سازگاري و انطباق فرد با جامعه افزايش يابد. محبت آميز بودن فضاي حاكم بر خانواده، تربيت درست كودك، دلبستگي هاي خانوادگي، فرزند نخست خانواده بودن، سازنده بودن محيط مدرسه و فرزند خانواده كم جمعيت بودن و... از جمله عوامل حمايتي محسوب مي شود.
عوامل حمايتي با كاستن يا از بين بردن احتمال در معرض خطر قرار گرفتن كودكان و تقويت توانايي ها و قابليت هاي آنها در پذيرش قواعد و مقررات اجتماعي، به دنبال رشد سالم شخصيت كودكان و جامعه پذير بودن آنهاست.
۳-ارزيابي پيشگيري زودهنگام
پيشگيري زود هنگام مي تواند از محاسن و معايبي برخوردار باشد كه در زير به بيان آنها پرداخته خواهد شد:
۱-۳ محاسن پيشگيري زودهنگام
براساس سنجش هاي انجام شده از برنامه هاي پيشگيري زودهنگام، برنامه هايي مانند ديدارهاي خانوادگي، برنامه هاي پيش از مدرسه و آموزش پدران و مادران در زمينه تربيت فرزندان با نتايج مطلوب و مثبتي همراه بوده است.
در ديدارهاي خانوادگي تلاش مي شود تا مددكاران و پرستاران اجتماعي و ديگر افراد متخصص به صورت حرفه اي به آموزش پدران و مادران مبادرت ورزند. براي نمونه، در برنامه  توسعه خانوادگي موسوم به «سيراكوز» مشورت هاي پيش و پس از زايمان، حمايت از زنان از طريق ديدارهاي خانوادگي و خدمات نگه داري رايگان براي گسترش استعدادهاي شناختي و فكري كودكان ۶ ماه تا ۵ ساله ارائه مي شد. بر آورد كودكان تحت اين برنامه در سن ۱۵ سالگي نشان داد كه تنها ۶ درصد از گروه تحت آزمايش اين برنامه، در برابر۲۲ درصد گروه شاهد، براي ارتكاب جرايم معمولاً خفيف تر محكوم شده اند(۱۱).
ارزيابي هاي انجام شده از اين قبيل برنامه ها نشان دهنده آن است كه برنامه ديدارهاي خانوادگي و مشورت هايي كه از سوي متخصصان امر به والدين ارائه مي شود، مي تواند به طور ملموس در رشد و تربيت كودكان موثر باشد.
برنامه هاي پيش مدرسه اي نيز از نتايج مثبتي برخوردار بوده است، اين طرح بر اين فرض مبتني است كه با برنامه اي كارآمد مي توان كودكان در معرض خطر را به گونه اي كمك كرد تا به درستي فرآيند اجتماعي شدن آنها تكميل شود. پژوهش هايي كه در اين زمينه صورت پذيرفت همواره با موفقيت همراه بوده است.
مثلا در برنامه  پيش مدرسه اي «پري» كه در سال ۱۹۶۰ ميلادي توسط واي كات در ميشيگان انجام شد، نشان مي دهد كه افراد گروه نمونه از حيث تربيتي، اقتصادي، سلامت روحي و رواني، نسبت به گروه شاهد از وضعيت بهتري برخوردار بودند.
اين امر بيانگر موفقيت آميز بودن اين گونه از برنامه هاي پيشگيري زود هنگام است. با وجود اين محاسن، پيشگيري زود هنگام از معايبي نيز برخوردار است كه در زير مطرح مي شود:
۲-۳ معايب پيشگيري زود هنگام
الف - پيشگيري زود هنگام از رفتارهاي بزهكارانه با موازين حقوق بشر در تعارض است، بدين معني كه در خلوت افراد مداخله كرده، بدين ترتيب بيم نوعي سرزنش اجتماعي براي كودكان مشمول برنامه پيشگيري زود هنگام و نيز خانواده هايشان وجود دارد(۱۲). براي نمونه، حضور مددكاران اجتماعي در ميان خانواده ها باعث مي شود كه خلوت و آرامش زندگي خصوصي آنها تا حدي خدشه دار شود.
ب - برخي از برنامه هاي پيشگيري زود هنگام، مغاير با اصل شخصي بودن پاسخ كيفري است، زيرا براساس اين برنامه ها در بعضي مواقع پدر و مادر كودك به دليل برخورداري از شرايط روحي و رواني خاص ملزم به مشاركت در كلاس هاي مشاوره هستند. اگر مشاركت در اين برنامه ها به صورت اختياري باشد ايرادي ندارد ولي اگر جنبه  اجباري داشته باشد اين امر مغاير با اصل شخصي بودن پاسخ كيفري است.
ج - برنامه ها و اقدامات پيشگيري زود هنگام از نظر اقتصادي پرهزينه است و به بودجه زيادي نياز دارد. بدين ترتيب، عملياتي- اجرايي كردن اين گونه پيشگيري در سطح كلان- براي نمونه، در سطح استان يا ملي- به امكانات مادي قابل توجهي نيازمند است(۱۳).
د - از نظر زماني نيز اين پيشگيري به وقت زيادي نياز دارد. بدين گونه كه براي تربيت مربيان، جرم شناسان، مددكاران اجتماعي، نيروهاي والدين شناس و... و به نتيجه رسيدن برنامه هاي پيشگيري زودهنگام، زمان طولاني صرف مي شود. مثلاً، برخي روش ها و اقدام هاي روان شناختي- اجتماعي زودرس بايد در مرحله هاي گوناگون رشد كودكان اعمال شوند كه اين امر به سپري شدن زماني طولاني مي انجامد.
نتيجه گيري
با وجود ايرادهاي وارده بر پيشگيري زود هنگام از پايد اري رفتارهاي مجرمانه، براساس ارزيابي هاي انجام شده اين گونه از پيشگيري كنشي براي رشد و تربيت صحيح كودكان و اجتماعي شدن آنها بسيار اثرگذار است. بنابراين در كشور ايران نيز مي توان با اتخاذ تدابير سنجيده و منسجم و نيز تربيت افراد متخصص در اين زمينه شرايط را به گونه اي فراهم آورد تا از بزهكار مزمن شدن كودكان مشكل و در معرض خطر جلوگيري شود.
پي نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است.

اجتماعي
ادبيات
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |