سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۳
سياست
Front Page

گفت وگو با دكتر علي لاريجاني
مبناي تازه براي مذاكرات هسته اي
بايد با برگزيدن ديپلماسي هسته اي علني زمينه دسترسي بهنگام نخبگان، مراكز علمي و تحقيقاتي و افكار عمومي داخلي را در تمام مراحل مذاكره فراهم كرد
چارچوب مذاكرات مي بايست براساس توافقات پله اي مبتني بر ما به ازاي مشخص در متن منافع ملي و با مكانيزم تضمين عيني دنبال مي شد

006264.jpg
عكس: عطا طاهر كناره
گفت و گو :مصطفي خادميان
* مذاكرات پاريس بر چه مبنايي شروع شد؟
- هدف پنهان اين مذاكرات طوري طراحي شده است كه توقف كامل برنامه چرخه سوخت در ايران به اجرا درآيد اما در ظاهر چنين نمي گويند. اروپاييان و آمريكا دقيقاً مطمئن  شده اند كه دانش فني هسته اي در ايران كاملاً بومي شده و ايران در سطح خود به آنچه كه لازمه بهره برداري از دانش هسته اي است دست يافته است. به واقع در مذاكرات پاريس تلاش مي كنند آب رفته را به جوي بازگردانند.
* چگونه؟
در ژوئن ۲۰۰۴ سه كشور اروپايي در نامه اي از ايران خواستند چرخه سوخت را معلق كند. ما قبلاً  داوطلبانه در اكتبر ۲۰۰۳ چرخه سوخت را معلق كرده بوديم. به تعبير ما تعليق چرخه سوخت به معني خودداري از تزريق گاز به سانتريفوژ ها بود. اما از اكتبر ۲۰۰۳ تا ژوئن ۲۰۰۴ وقتي بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي به وسعت عمل جمهوري اسلامي ايران در دست يابي به دانش هسته اي و سرعت و دقت بالاي عملكرد دانشمندان ايران پي بردند سعي كردند برنامه چرخه سوخت را متوقف كنند.
* پس مسأله كاملاً  سياسي است كه در چارچوب آژانس بين المللي انرژي اتمي و اتحاديه اروپا دنبال مي شود؟
-همينطور است. پاك بودن ايران در باب انحراف به سمت توليد سلاح هسته اي براي آنان هم كاملاً  محرز است و به نوعي هم در گزارش آژانس به اين نكته اذعان شده است و مطمئن باشيد اگر كوچكترين ردي در مورد برنامه هسته اي نظامي در ايران يافت مي شد تا حال گوش فلك را كر كرده بودند. بنابراين برنامه هسته اي ايران نه در گذشته و نه در حال حاضر كه در دو سال اخير بازرسان آژانس شبانه روز در تاسيسات ما حضور دارند هيچ گاه، هيچ برنامه و نقشه اي براي دستيابي به سلاح هسته اي وجود نداشته است.از اين رو با طرح سياسي موضوع توقف برنامه چرخه سوخت قصد مهار قدرت ايران را دارند.
* پس نظر شما نسبت به مذاكرات پاريس نمي تواند مثبت باشد؟
- من به مثبت يا منفي بودن آن اهميت نمي دهم، نتيجه مهم است. ما براي توافق هايي كه منافع ما را تأمين مي كنند و امنيت ما را تضمين مي نمايند بايد مذاكره كنيم. مهمتر از اصل مذاكره، هدف و نتيجه مذاكره است. مذاكره خود پيام سياسي دارد. به نظر من مذاكرات پاريس از چند جهت حائز اهميت است. اول اين كه مذاكرات اخير حاكي از آن است كه ايران به رغم همه توانمنديها و قابليت ها و استعدادهاي خود «مسئولانه» برخورد مي كند و درصدد برقراري صلح و ثبات در منطقه است. از ماجراجويي و لج بازي اجتناب دارد اما در تحقق حقوق خود نيز جدي است. بارها اعلان كرده ايم كه از هر ابتكاري براي اثبات صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي ايران استقبال مي كنيم و همچنان بر اين منهج (راه) مصرّ هستيم.
* اما مذاكرات پاريس از طرف اروپاييان بر پايه قطعنامه سپتامبر آژانس بين المللي انرژي اتمي دنبال مي شود، قطعنامه اي كه ايران آن را ناعادلانه و غيرقابل قبول دانسته است.
- در ناعادلانه بودن قطعنامه سپتامبر آژانس ترديدي نيست. آلمان و فرانسه و انگليس نيز قصد دارند مفاد قطعنامه را مبناي قرارداد دوجانبه با ايران قرار دهند البته ضمن برخي ويژگيهاي همكاريهاي بلند مدت في الحال عملياتي نيست. در قطعنامه سپتامبر آمده است كه، «ايران فوراً  تمام فعاليت هاي مربوط به غني سازي (شامل ساخت ادوات، كارخانجات Ucf اصفهان و پروژه آب سنگين اراك را معلق كند.» پس از قطعنامه نيز وزير امور خارجه آلمان در بيانيه اي از طرف هم قطارهاي اروپايي خود گفت: ما سعي داريم ايران را وادار كنيم كليه فعاليت هاي غني  سازي اورانيم را به صورت دائم متوقف كند.قطعنامه سپتامبر يك جمله ديگر هم دارد كه بايد مورد توجه قرار مي گرفت. در قطعنامه آمده است آژانس در نشست نوامبر خود تصميم  مي گيرد كه آيا در بحث برنامه هسته اي ايران اقدامات بيشتري به تعبير من (ارجاع به شوراي امنيت) لازم است يا خير؟بر اين پايه مذاكرات پاريس شكل گرفت. مذاكرات لازم و مفيد بود اما مذاكرات پاريس شروع يك روند جديد محسوب مي شود
* پس شما مذاكرات پاريس را مذاكراتي استراتژيك در سطح فراتر از مذاكرات معمول ارزيابي مي كنيد.
- مطمئناً ، اما مذاكرات هر چند هم دقيق و مذاكره كنندگان هم هر قدر كارآزموده و خبره باشند، مذاكرات بدون رقابت و قدرت بازدارندگي وافي به مقصود نيست.
منظورم از رقابت و بازدارندگي، رقابت تسليحاتي نيست. ايران عاقل تر از آن است كه وارد رقابت تسليحاتي شود. اما ما مي توانيم از ابزارهاي خود با ابتكار و نوآوري در سطح منطقه و بين الملل با هوشياري بيشتري استفاده كنيم.
به نظر من مذاكرات پاريس، مذاكراتي از نوع ديگر در روابط تاريخي ايران با اروپا است. منظورم ذات مذاكرات است. با ايران مذاكره نمي كنند كه چه بايد بكند، از ايران مي خواهند كه چه كاري نكند. و براي اين كار از قدرت خويش بهره مي جويند و همين جاست كه اقتضا دارد ايران نيز به همين منوال عمل نمايد.
006267.jpg
* ولي ما در اين نوع مذاكرات تجربه اي نداريم.
- البته بي تجربه به اين معنا نيستيم در قطعنامه ۵۹۸ نيز چنين وضعيتي وجود داشت. توجه شما را به يك نكته جلب مي كنم. رويتر در خبر خود در هفتم نوامبر از قول يك ديپلمات اروپايي آورده است.
براساس پيش نويس توافق ايران و سه كشور اروپايي، ايران در ازاي توقف همه فعاليت هاي
مربوط به غني سازي اورانيم و دست كشيدن از
potentially weapons-related nuclear activities
امتيازات اختصاصي، فني و امنيتي دريافت خواهد كرد.
توجه داريد كه اين عبارت كاملاً  ناصحيح است و بايد به آن اعتراض شود چون قطعاً  آژانس بين المللي انرژي اتمي به چنين مسأله اي دست نيافته است. يعني هيچ فعاليتي در ايران مشكوك به دستيابي به سلاح هسته اي تشخيص داده نشده است. حتي آمريكا هم فقط به «نيات» ايران شك دارد كه چون در واقع هيچ تضميني براي نساختن بمب اتمي براي هيچ كشوري وجود ندارد، آمريكا مي ترسد مبادا روزي، روزگاري ايران بخواهد به سلاح هسته اي دست يابد.
بنابراين ديپلمات اروپايي احتمالاً در صحنه مذاكره و در مصاحبه با رويتر از عبارتي استفاده كرده كه عرصه را بر ما تنگ مي كند. در حالي كه ايران دو سال تمام تحت بازرسي بوده تا ثابت كند و ثابت هم شده كه دنبال سلاح هسته اي نيست.
بنابراين مسأله  اساساً  اين نيست كه ايران از طرح ساخت سلاح هسته اي دست بكشد در مقابل از امتيازات اختصاصي، حتي و ... بهره مند شود، مسأله آن است كه ايران از حق طبيعي و قانوني خود چشم پوشي كند تا شايد در آينده بتواند از برخي مزايا بهره مند شود.
* پس شما به مذاكرات پاريس بدبين هستيد؟
- نه اينطور نيست، بدبيني نوعي قضاوت است، مراد من احتياط و دقت بيشتر است. تعليق غني سازي به معني گذشتن از حق براي يك مدت كوتاه شرط مذاكرات نمي تواند باشد، نتيجه مذاكرات بايد باشد يعني در صورتي كه منافع خودمان را خودمان تعريف كنيم، ملاحظات خودمان، امنيت خودمان، دستور كار خودمان اگر تأمين شد، در نتيجه تأمين خواسته هاي ما، تعليق را هم مي توان تا در يك زمان محدود و مشخص پذيرفت ويا چنانچه ايران يك گام برمي دارد گام مشابه طرف ديگر نيز همزمان برداشته شود.
* پس شما مذاكرات را به قطعات و موضوعات كوچك تقسيم مي كنيد.
- ببينيد روند غني سازي مراحل فني بي شماري دارد. كما اين كه بهره مندي ايران از برخي مزاياي پيشنهادي اروپا نيز همين طور است.
به نظر من اگر غني سازي را به عنوان مثال به ده مرحله تقسيم مي كنيم، دست يابي به امتيازات را هم مي توانيم به ده مرحله تقسيم كنيم.
* منظورتان از تقسيم بندي مراحل غني سازي و امتيازات چيست؟
- به نظر من چارچوب مذاكرات پاريس مي بايست براساس توافقات پله اي مبتني بر مابه ازاي مشخص در متن منافع ملي و با مكانيزم تضمين عيني دنبال مي شد بدين صورت كه دستيابي به يك مرحله از امتيازات از سوي ايران مي تواند به تعليق يك مرحله از غني سازي منجر شود. نه اين كه غني سازي متوقف شود تا زمان حصول به نتيجه در مذاكرات اقتصادي.
تجربه قبلي ما با اروپايي ها نشان مي دهد كه مذاكرات اقتصادي ممكن است مدتها طول بكشد. در حالي كه ما از حق خود چشم پوشيده ايم اما بهره اي از امتيازات نبرده ايم.حداقل اگر به مصالحي اين شيوه قبول مي شود به ياد داشته باشيم كه اصل ماجراي تكنولوژي هسته اي در پناه پيچيدگي مذاكرات گم نشود.
* امكان نقض پيمان از سوي اروپاييان هم وجود دارد؟
- البته كه وجود دارد. آمريكا با كره شمالي قرارداد امضا كرد كه در صورت توقف برنامه هاي هسته اي كره شمالي نيروگاه آب سبك در اختيار پيونگ يانگ قرار دهد. اما هرگز به تعهد خود عمل نكرد به علاوه اين يك ضرب المثل غربي است كه مي گويد Promises are made to be broken خيانت ديپلماتيك و نقض تعهدات متأسفانه در دنيا رايج است. غربي ها چه تعهداتي را در سازمان ملل، در قطعنامه هاي شوراي امنيت و مجمع عمومي نقض كرده و مي كنند و حتي يكي از بارزترين طرفهاي نقض كننده NPT هستند اتفاقاً كشورهايي مثل فرانسه،  آمريكا و انگليس در رأس اين كشورها قرار دارند.
از همه مهمتر ما نمي خواهيم مذاكرات ايران با اروپا به شكل مذاكرات شش جانبه كره شمالي ادامه يابد.
ژاپني ها مي گويند اين مذاكرات talk and pressure است. يعني مذاكراتي براي تحميل نظر خود بر كره شمالي، نه مذاكراتي براي توافق با كره شمالي.
اينجاست كه معتقدم در مذاكرات بايد عنصر رقابت و بازدارندگي نيز لحاظ شود. بدون رقابت و بازدارندگي «تكاليف و تعهدات ما نقد و فوري» است و در مقابل «امتيازات و منافع مورد نظر ما نسيه و موكول به آينده نامعلوم» خواهد بود.
* براي بهبود شرايط مذاكره چه پيشنهادي داريد؟
- قبل از هر چيز بايد بگويم، تيم مذاكره كننده ايراني شايسته احترام است. اما در مورد مذاكرات پاريس اگر بپذيريم كه در تاريخ ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران ظرف يك ربع قرن اخير، اين مذاكرات مهمترين پرونده ديپلماسي كشور است.
و اگر قرار است در ديپلماسي هسته اي كشور با استراتژي حفظ دستاوردها و منافع ملي مذاكرات را با قوت پيش ببريم، حتماً  بايد از پشتوانه «اقناع ملي» همواره بهره بگيريم. لذا بايد با برگزيدن نوعي open Diplomacy زمينه دسترسي به هنگام نخبگان، مراكز علمي و تحقيقاتي و افكار عمومي داخلي را به صورت مذاكرات در تمامي مراحل اصلي آن فراهم كرد، تا از اين رهگذر از توان فكري، علمي، تحليلي براي تجهيز تيم مذاكره كننده استفاده كرد.
من از ابتدا براي مديريت دقيق و كارآمد ديپلماسي هسته اي كشور، به يك بسيج علمي و فني و ديپلماتيك در اين عرصه اعتقاد داشته ام. اصولاً  فراهم آوردن امكان مشورت و مشاركت بيشتر، اصطكاك  ما را آن هم در چنين پرونده ديپلماسي مهمي كم مي كند. من فكر مي كنم تيم ديپلماسي هسته اي كشور بايد بر پشتيباني كارشناسان فني و ساير خبرگان سياسي و ديپلماتيك و نمايندگان مجلس متكي باشد. استراتژي ديپلماسي هسته اي كشور بايد همواره متكي بر پشتوانه «اقناع ملي» در طول زمان باشد، در غير اين صورت نتيجه مذاكرات نمي تواند شكل گيري «اراده ملي» را به همراه داشته باشد.
* نظرتان پيرامون استراتژي مذاكرات طرف اروپايي كه در مذاكرات پاريس دنبال كرده است، چيست؟
- خاوير سولانا مسئول روابط خارجي اتحاديه اروپايي سه شنبه هفته پيش(نوزدهم آبان ماه) در پاسخ به اين سؤال خبرگزاري رويترز كه آيا توافقنامه بين سه كشور اروپايي و ايران در پاريس، ايران را ملزم به توقف همه فعاليت هاي فرآوري و غني سازي اورانيوم خواهد كرد، گفته بود اين يك عنصر اساسي در توافقنامه مورد نظر با تيم مذاكره كننده ايراني است.
سناريوي ايده آل سه كشور اروپايي، با اهداف ايالات متحده در پرونده هسته اي ايران يعني توقف كامل فعاليت هاي غني سازي و فرآوري اورانيوم در ايران به دست حكومت ايران و بدون جنگ و دعوا و هزينه، همگرايي دارد. در همين راستا هم شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي تا به حال ۵ بار از حكومت ايران خواسته  است كه به دست خودش همه فعاليت هاي فن آوري صلح آميز هسته اي شامل چرخه توليد سوخته هسته اي را به حال تعليق درآورد. سه كشور اروپايي براي دسترسي به اين هدف در مذاكرات پاريس تمام تلاش خود را روي اين متمركز كرده است، كه طرف ايراني به پذيرش توقف همه فعاليت هاي غني سازي اعم از مونتاژ، قطعه سازي، نصب و هرگونه اقدام براي تبديل اورانيوم تن دهد. البته با اين تفاوت كه سيستمي براي مذاكرات بلندمدت كه منافعي نيز براي ايران دارد ، آنرا متمايز نمودند.
اساس استدلال اروپايي ها در مقابل آمريكايي ها اين است كه براي رسيدن به هدف برچيدن برنامه هاي توسعه فن آوري هسته اي ايران، به كارگيري صرفاً زور و تهديد و چماق نتيجه اي جز افزايش رويكرد «مقاومت ملي» در پرونده هسته اي ندارد. بر اساس اين استدلال و اميدواري اروپايي ها است كه روزنامه لس آنجلس تايمز در همان روز سه شنبه نوزدهم آبان ماه با تأكيد بر اين كه انجام توافقنامه جديد بين اروپا و ايران بسيار مهم است و علاوه بر اين كه سبب مي شود، ايران تعليق اورانيوم را به طور نامعين ادامه دهد، همچنين موجب مي شود كه تمام فعاليت هاي مربوط نيز متوقف گردد، مي نويسد: اروپا به «بله» گرفتن از ايران اميدوار است.
* علاوه بر استراتژي مذاكرات طرف ايراني و طرف اروپايي آيا نقدي بر موضوعات مطرح در مذاكرات نيز وجود دارد؟ 
- مهمترين نكته آن است كه خودمان چكش به انگشت خودمان نزنيم. بحث هايي مثل عضويت در سازمان تجارت جهاني WTO و يا مذاكرات براي عقد قرارداد تجاري با اروپا مثل دادن مرواريد غلتان در ازاي يك آب نبات است. ما بايد در مذاكرات استراتژيك، مثل يك كشور استراتژيك درخواست هاي استراتژيك داشته باشيم. درخواست هايي كه تا وقتي ايران برقرار است معتبر باشد. درخواست هايي مثل عضويت در WTO درخواست يك بار مصرف است، يعني يك بار تحقق مي يابد اما دست كشيدن از غني سازي كه يك حق است تكليفي مستمر و دائمي است. ما بايد براي منافعي كه هر روز يك شكل و يك ماهيت دارند مذاكره كنيم و ما بايد براي امنيت خود كه هر روز در يك چهره خودنمايي مي كند مذاكره كنيم.
محدود و محصور كردن آن به مذاكرات تجاري، خواستن آب  نبات در ازاي دادن مرواريد است.
اولاً چه كسي مي گويد اروپا امتيازات تجاري را راحت تر از امتيازات امنيتي واگذار مي كند. كشورهايي همچون لهستان، ساليان سال به اروپاي غربي مي گفتند ما از شما كمك نمي خواهيم فقط بازارهايتان را به روي محصولات ما باز كنيد. يا شما هر روز شاهد جنگ موز، جنگ گوشت گاو و جنگ انواع كالاهاي تجاري ميان آمريكا و اروپا، آمريكا و آمريكاي جنوبي و ژاپن هستيد. اصلاً  و ابداً مذاكرات تجاري مذاكراتي راحت تر براي كشورها نيست. در اثناي همين مذاكرات پاريس خبرگزاري رويترز به نقل از ديپلمات هاي اروپايي خبر داد كه شركت هاي آلماني، فرانسوي و انگليسي به دولت هايشان اعلام كرده اند در صورتي كه تجارت شان با ايران به تجارت با آمريكا صدمه بزند، تمايل به تامين راكتور هسته اي براي ايران نخواهند داشت. چين ده سال براي عضويت در WTO مذاكره كرده و روسيه همچنان در حال مذاكره است. حال ما چند سال لازم است تا به ده سال قبل چين و روسيه به لحاظ اقتصادي برسيم.
ثانياً عضويت در WTO هم همين مشكل را دارد. فرض كنيد فردا ساعت ۸ صبح عضويت ايران در WTO پذيرفته شود دولت ايران ۱۵/۸ صبح در نامه اي به WTO خواهد خواست براي اجراي كامل قوانين سازمان تجارت جهاني بر اساس قوانين WTO حداقل يك فرصت ده ساله به ايران داده شود.يعني اقتصاد ما آمادگي قبول عضويت WTO را ندارد. كاري به مزاياي آن ندارم. مزيت دارد ما آمادگي نداريم. حكايت ما در بحث WTO خواستگاري براي پسري ۵ ساله است كه ۱۵ سال ديگر مي خواهد داماد شود، اما مهريه عروس را بايد عندالمطالبه بپردازد.
اگر واقعاً ما مي خواهيم وارد WTO شويم مي توانيم بدون خرج كردن برنامه هسته اي خود، قوانين WTO را مثل ساير كشورها به تدريج در قوانين داخلي خود وارد كنيم و اقتصاد خود را با WTO هماهنگ كنيم. در آن صورت عضويت در WTO نيز در موقع خود تحقق خواهد يافت.
* پس شما معتقديد مذاكرات ايران و اروپا...
- من معتقدم و قبلاً هم گفتم مذاكرات ايران و اروپا از جنس ديگري است و با همه مذاكرات ما تفاوت دارد. اين مذاكرات براي امروز نيست براي فرداي ايران است. نتيجه  اين مذاكرات بيست سال ديگر خود را نشان مي دهد و سرنوشت كشور را رقم مي زند. مثل مقاومت در جنگ تحميلي كه نتيجه آن را بيست سال بعد ديديم. ماچاره اي نداريم الا اين كه استراتژيك و با بصيرت عمل كنيم.به قول غربي ها بدون Vision راه به جايي نمي بريم. راز ماندگاري تصميمات استراتژيك ما آن است كه براي آيندگان قابل دفاع و ادامه دادن باشد.مثل اصل دفاع كه جزو هويت هر ملت زنده است(فرمايش مقام معظم رهبري) هيچ دولتي نمي تواند از اصل دفاع ازكشور غفلت كند.امنيت ايران و ارتقاي ذاتي ايران در دستور كار است، بدون بصيرت نمي توان به آن دست يافت.
دستاوردهاي ملت ايران تاكنون ارزان و راحت به دست نيامده است. ما تاج  آقايي خود را از كام شير بيرون كشيده ايم. نمي توانيم تعهداتي را بپذيريم كه دست مملكت را ببندد. اما در عين حال قصد نداريم گرهي كه فكر مي كنيم با دست مي شود باز كرد را با دندان باز كنيم.يك بار هم قبلاً گفته ام مسئله هسته اي ما مثل مسئله ملي شدن نفت مسئله اي ملي و فارغ از زمان است. چگونه مي توان دستاورد علمي جوانان وطن را ناديده گرفت. شكوه و عزت ايران و ايراني وقتي شيرين تر است كه به دست فرزندان ملت ايران ساخته شده باشد. لذا نفس مذاكره مي تواند به عنوان يك تاكتيك مفيد باشد به شرط اينكه اسير استراتژي حريف نشويم. بايد تلاش نمود از ابزار مذاكره به هدف هاي استراتژيك خود نائل گرديم؛ هر چند در درون پروسه مذاكره، رفت و برگشت وجود دارد و داد و ستد هست اما هرچه وزن قدرتهاي بازدارندگي خود را در ساير شئون نقد كنيم به همان ميزان در مسير مذاكره به اهداف استراتژيك خود نزديك تر مي شويم چرا كه صحنه بين المللي از قانون جنگل ماكياول پيروي مي كند با اين تفاوت كه مبناي زور تسليحات نيست همه امكانات مانور در دست يك كشور است.
بايد اذعان كرد در اين مذاكرات به برخي از مقاصد كشور دست يافته اند نظير مانع شدن از شوراي امنيتي شدن پرونده ايران و يا اجمالا مطالبي كه دال بر مختومه نمودن پرونده است و يا در بندي حق ايران را در چارچوب پادمان مورد تاكيد قرار داده اند اما جوهر توافقات در تعليق فعاليتهاي غني سازي هسته اي ايران است تا زمانيكه مذاكرات طرفين ايران و اروپا به نتيجه برسد و اين بخش لغزنده است و مي تواند مدتي طولاني را در بر داشته باشد و اين زمان بخشي به نفع ما نيست همه تلاش بايد در اين جهت باشد كه سريعتر با اروپا به نتيجه نهايي برسيم و اين امر هم بر حسب پديدارشناسي حوادث گذشته اي كه در پرونده اتمي گذشته است با صرف تكيه بر پروژه اتمي امكان پذير نيست.
ضمنا به اين نكته هم تاكيد مي نمايم: پرونده استراتژيك براي يك كشور هميشه نيازمند وحدت فكري در سطح جامعه و مديريت جامعه دارد كه بايد براي هر راه حلي به اين موضوع نيز بطور جدي توجه داشت.

|  ادبيات  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |