تجربه كشورهاي جهان براي كاستن از وضعيت كسالت بار كلاس هاي درس
بلند فكر كنيد و خميازه نكشيد
|
|
ترجمه : نيلوفر قديري
بسياري از استادان دانشگاه اصرار دارند كه كسالت بار تدريس كنند. آنها تصور مي كنند كه اگر هيجان انگيز تدريس كنند ديگران چنين برداشت مي كنند كه اين استادان غيرعلمي درس مي دهند يا بي هدف پيش مي روند. اما حقيقت آن است كه شرط نخست تدريس تكان دادن احساسات دانشجويان است و نه تفكر آنها. تدريس مطلوب براي بعضي استادان تدريسي است كه پر از اطلاعات خشك و به شيوه اي يكدست و كسالت بار باشد.
بعضي استادان دانشگاه كلاس هاي درس را به پروازهاي طولاني مدت تبديل مي كنند. وقتي دقايقي از پرواز مي گذرد اكثر مسافران به خواب مي روند. بعضي دانشجويان مي گويند كه برخي از استادانشان به عمد چنان كسالت بار تدريس مي كنند كه دانشجويان يا درس خود را حذف كنند يا به خواب بروند و به ادامه درس گوش ندهند. چنين استراتژي هم از شعار چشم هاي ناظر مي كاهد و هم كلاس را تحت كنترل كامل استاد درمي آورد.
بعضي دانشگاهها همچون دانشگاه فلوريداي جنوبي و دانشگاههاي آكسفورد و كمبريج درباره تغيير كيفيت كلاس هاي درس و وضعيت كسالت بار آنها پژوهش هايي انجام داده اند. دانشگاه فلوريداي جنوبي در پي انجام چندين طرح تحقيقاتي به اين نتيجه رسيده است كه دانشجويان دانشگاهها و دانشكده ها امروز تا حد زيادي با گذشته فرق كرده اند. در يكي از اين پژوهش ها آمده است، اكثر دانشجويان امروز كسل، بدون آمادگي، بي تكليف و بدون انگيزه سر كلاس حاضر مي شوند. در بخش نتيجه گيري اين پژوهش آمده است، چاره راه مقابله با كلاس هاي درسي كسالت بار دانشگاهها، عمل به اين گفته قديمي است كه: «به من بگو تا من گوش بدهم، به من نشان بده تا من بفهمم، مرا درگير كار كن تا ياد بگيرم.»
يكي از استادان ارشد دانشگاه كمبريج اخيرا در سايت اطلاع رساني اين دانشگاه اعلام كرد، دوسوم دانشجويان او ارزش و لياقت صندلي هايي كه اكنون بر آن نشسته را ندارند. او گفت كه استاندارد كنجكاوي و تمايل به مشاركت در كلاس در ميان دانشجويان تا حد زيادي پايين آمده است. او اعلام كرد كه اكثر همكارانش در اين دانشگاه با او هم عقيده هستند.
اما هر آنچه هست به استادان مربوط مي شود. سه تن از استادان دانشگاه كاليفرنيا بعد از انجام تحقيقي در اين باره، به اين نتيجه رسيدند كه حفظ انگيزه و نشاط دانشجويان و تضمين مشاركت آنها در كلاس به توانايي استاد بستگي دارد. آنچه در كلاس روي مي دهد در افزايش يا كاهش اين انگيزه دانشجو تأثير بسيار دارد.
يكي از دلايل كسالت بار بودن بعضي كلاس هاي درس در دانشگاهها غريبه بودن دانشجويان و استادان با يكديگر و در فضاي كلاس است. بخشي از اين بيگانگي اجتناب ناپذير است. رابطه اجتماعي ميان استادان و دانشجويان در چارچوب فرهنگ سازماني دانشگاه تعريف مي شود، استادان با نقش آموزش دادن و دانشجويان با نقش آموزش ديدن. به همين دليل رابطه اجتماعي ميان استادان و دانشجويان رابطه اي ساكن است. موضوع درس مي تواند عاملي باشد براي ايجاد يك نقطه مشترك در اين فضا. اين موضوع درسي يك «جامعه در حال يادگيري» از ميان دانشجويان ايجاد مي كند. بعضي استادان انعطاف پذيري در بحث ها درباره اين موضوع درسي در كلاس را ريسكي براي خود مي دانند. اما اين انعطاف پذيري موجب مشاركت دانشجويان در بحث و كلاس مي شود. اگر دانشجويان عادت كنند كه با صداي بلند فكر كنند، ديگر در كلاس درس روزنامه نمي خوانند و خميازه نمي كشند. فضاي حاكم در كلاس درس بايد جستجويي دوجانبه باشد براي يافتن. دانشگاه تگزاس تحقيق ديگري انجام داده كه در آن دليل خمودگي و عدم مشاركت كافي دانشجويان در كلاس مورد بررسي قرار گرفته است. يكي از قوي ترين دلايل اين انفعال ايجاد شدن حس ناداني براي دانشجويان و عقب ماندن آنها از كلاس و استاد است. در اين تحقيق دلايل ديگري هم براي سكوت و انفعال دانشجويان در كلاس درس برشمرده شد كه فقدان اعتماد به نفس و بي تجربگي از مهمترين آنهاست. واقعيت آن است كه براي جذب و انگيزه دادن به دانشجوياني كه در كلاس منفعل هستند، دستور العمل و فرمول جادويي يا ثابتي وجود ندارد. عوامل بسياري بر انگيزه دانشجويان در كلاس درس تأثير مي گذارد: علاقه به موضوع درس، درك مفيد بودن آن، ميل كلي به يادگيري، اعتماد به نفس و شكيبايي و پشتكار. دانشگاه كاليفرنيا درباره چگونگي انگيزه دادن به دانشجويان تحقيقي انجام داده است. در پايان اين تحقيق موارد زير به استادان توصيه شده است: به فواصل كوتاه زماني به دانشجويان يادآور شويد كه نظرياتشان درست است، به آنها كارهايي را واگذار كنيد كه نه چندان آسان باشد و نه خيلي دشوار، به دانشجويان فرصت دهيد كه خود به نتيجه گيري برسند، فضايي باز و مثبت در كلاس ايجاد كنيد، به دانشجويان كمك كنيد تا دريابند عضوي مؤثر از جامعه يادگيري هستند. در اين تحقيق همچنين استراتژي هايي براي افزايش انگيزه دانشجويان در كلاس پيشنهاد شده است. يكي از اين استراتژي ها طرح پرسش در كلاس است، به طوري كه حتي مواردي را كه قصد آموزش آن به دانشجويان وجود دارد هم به صورت پرسش مطرح شود. ايجاد گروههاي كوچك در كلاس يكي ديگر از اين استراتژي هاي توصيه شده است. آشنايي با انتظارات دانشجويان از كلاس درس و استاد از ديگر مواردي است كه مي تواند در ايجاد انگيزه ميان دانشجويان مفيد و مؤثر باشد. در اين ميان كمك به دانشجويان براي تعريف كردن اهداف قابل دسترسي براي خود نيز يكي ديگر از راههاي خارج كردن كلاس از حالت انفعال است. بهتر است استادان به دانشجويان فرصت و امكان انتخاب كتاب ها و مواد درسي را بدهند. اين حق انتخاب در انتخاب نوع امتحان و تكاليف درسي هم مفيد است.
تأكيد بر نمره گاهي نشاط را از كلاس درس مي گيرد. در يك پروژه تحقيقاتي شيوه تدريس دو كلاس درس رياضي در يكي از دانشگاههاي آمريكا مورد مقايسه قرار گرفته است. در يكي از آنها استاد همه كارهاي كلاسي دانشجويان را با معيار نمره مورد سنجش قرار داده و به هر يك نمره اي اختصاص داده است. مجموع اين نمرات۳۰ درصد نمره پايان ترم دانشجويان را تشكيل مي دهد. در كلاس ديگر دانشجويان موظف شدند، هر شب مدت زمان مشخصي را به انجام تكاليف خود اختصاص دهند (مثلا نيم ساعت) و بعد راه حل ها و يافته هاي خود را به كلاس ببرند و آن را مطرح كنند. در كلاس دوم دانشجويان انگيزه بيشتري براي حضور در كلاس نشان داده اند.
|