سه شنبه ۱ دي ۱۳۸۳
ورزش
Front Page

۲‎/۵ ساعت گفت و گوي اختصاصي همشهري با برانكو
پليس مخفي بازيكنان نيستم
امير بهادري نژاد
عكس ها: مسعود خامسي پور
007953.jpg
به جرأت مي توان گفت كه هيچگاه سابقه نداشته مربي تيم ملي فوتبال ايران تا اين حد نزد افكار عمومي محبوبيت داشته باشد. البته برانكو اين محبوبيت را به واسطه روابط عمومي قوي (مانند بلاژويچ) به دست نياورد بلكه نتايج و نحوه بازي تيم ملي باعث شد تا تماشاگران به او اعتقاد پيدا كنند.پس از قهرماني در بازي هاي آسيايي بوسان و مقام سومي جام ملت هاي آسيا، تيم ملي با برانكو در آستانه صعود به جام جهاني قرار دارد و فاصله فوتبال با جام جهاني به ۶ بازي كاهش يافته است.به همين دليل برآن شديم تا قبل از آغاز مهمترين فاز فعاليت برانكو در تيم ايران در مورد مسائل مختلف با وي به گفت وگو بنشينيم و سعي شد كه در اين گفت وگو از مطرح كردن سئوالات روزمره و كليشه اي خودداري و بيشتر به مسائل ريشه اي پرداخته شود.برانكو با اولين تماس دعوت ما را پذيرفت و با رضا چلنگر مترجم پرشور خود بيش از ۵/۲ ساعت ميهمان همشهري بود و با حوصله به تمام پرسش ها پاسخ داد.
* امروز مصادف با اولين روز از سيزدهمين سال انتشار روزنامه همشهري است و در حقيقت جنابعالي اولين ميهمان روزنامه همشهري در سال سيزدهم انتشار آن هستيد.
- از اينكه نتوانستم براي شما دسته گل بياورم عذرخواهي مي كنم چون مستقيماً پس از چندين ساعت جلسه در فدراسيون به روزنامه همشهري آمدم، اما حتماً پس از صعود تيم ايران به جام جهاني با يك سبد گل بزرگ به روزنامه شما خواهم آمد. به هر حال سيزدهمين سالگرد انتشار روزنامه همشهري را تبريك مي گويم. با توجه به اينكه همشهري يكي از پرتيراژترين روزنامه هاي ايران است بايد اطمينان داشت كه اين روزنامه از موقعيت بسيار خوبي در جامعه برخوردار مي باشد چون حفظ كيفيت در سطح بالا بسيار دشوار است و من فكر مي كنم راز موفقيت همشهري جمع آوري گروهي خبرنگار نخبه است.
روزنامه ها نيز مانند يك تيم فوتبال هستند. يك تيم ۱۰ هزار تماشاگر دارد و يك تيم ديگر ۱۰۰ هزار نفر. به طور حتم همشهري مانند تيم هاي پرتماشاگر فوتبال است، كه مردم به خاطر كيفيت بالا از آن استقبال مي كنند.
اميدوارم كه روند صعودي همشهري تداوم داشته باشد.
* آيا شما هر روز روزنامه همشهري را مطالعه مي كنيد؟
- متأسفانه هر روز نمي توانم همشهري را مطالعه بكنم چون اولويت يك مربي فوتبال بايد مطالعه روزنامه هاي ورزشي باشد. البته نه به اين خاطر كه منتقدان خود را شناسايي كنم بلكه براي آگاهي از رخدادهاي روزانه ورزش ايران و به ويژه فوتبال. به همين دليل عملاً وقت اضافي براي مطالعه روزنامه هاي غيرورزشي پيدا نمي كنم. البته به محض اينكه همشهري مطلب خود را به زبان انگليسي روي وب سايت قرار بدهد، هر روز تمام صفحات همشهري را مطالعه خواهم كرد.
* حالا كه صحبت از زبان انگليسي به ميان آمد، اين سئوال به ذهن خطور مي كند كه چرا پس از چند سال اقامت در ايران نمي توانيد فارسي صحبت كنيد. البته شايد هم فارسي را كاملاً متوجه مي شويد اما نمي خواهيد اين واقعيت را بروز بدهيد؟
- من مترجم دارم به همين دليل چندان براي فراگرفتن زبان فارسي تلاش نكرده ام. همچنين چون برنامه كاري ام فشرده است همواره آموختن زبان فارسي را به فردا موكول كرده ام. با اين حال، خيلي از واژه هاي زبان فارسي را مي دانم و مي توانم تمرينات تيم ملي را بدون كمك مترجم انجام بدهم. من خود را مكلف كرده ام تا آغاز جام جهاني زبان فارسي را تا حد بسيار زيادي فرا بگيرم.
* اگر شما خود را در جايگاه يك روزنامه نگار قرار بدهيد، برانكو ايوانكويچ و تيم ملي ايران را چگونه نقد و ارزيابي خواهيد كرد؟
- برانكو ۴ سال است كه در فوتبال ايران حضور دارد كه سال اول حضور او در فوتبال ايران توأم با بي اعتمادي مردم به اين مربي كروات بود و كمتر كسي به كار وي اعتقاد داشت. اما در پايان سال اول برانكو دانش و معلومات خود را نشان داد و نمودار رشد وي و تيم ملي ايران از آن زمان تا كنون حفظ شده است كه نقطه پايان اين نمودار، صعود به جام جهاني خواهد بود.
(برانكو در اين لحظه مي خواهد به عنوان مربي تيم ملي صحبت بكند نه به عنوان يك روزنامه نگار) پس از ناكامي تيم ايران در راهيابي به جام جهاني ،۲۰۰۲ من و صفايي فراهاني اولويت برنامه ها را تعيين كرديم و قرار شد كه در تيم ملي يك بازسازي و تغيير نسل صورت بگيرد و اين تيم با اصول حرفه اي و مدرن تطابق داشته باشد.
يكي از اهداف كوتاه مدت ما، آماده كردن يك تيم قوي براي بازي هاي آسيايي بوسان بود كه خوشبختانه در اين تورنمنت نتايج درخشاني كسب كرديم. اما هدف ميان مدت با حضور قدرتمند در جام ملت هاي آسيايي چين بود و هدف بلند مدت را نيز حضور در جام جهاني ۲۰۰۶ تعيين كرديم.
در حال حاضر تقريباً نيمي از بازيكنان ثابت تيم ملي را بازيكنان تيم اميد تشكيل مي دهند كه اين موضوع نشان مي دهد، به هدف تغيير نسل در تيم ملي دست يافته ايم.
تمام اين عوامل منجر شد تا فوتبال ايران براي اولين بار به مقام هفدهم فوتبال جهان دست يابد و در حال حاضر خود را در جمع ۲۰ تيم برتر جهان حفظ كرده ايم.
در حال حاضر تنها سه بازيكن بالاي ۳۰ سال، علي دايي، يحيي گل محمدي، خداداد عزيزي در تيم ملي باقي مانده اند. كه به آنها در سه خط نياز داريم تا به رشد بازيكنان جوان كمك كنند.
* شما همواره يكي از مشكلات اصلي خود را دوري از خانواده اعلام كرده ايد، چرا خانواده خود را به ايران نمي آوريد؟
- مربي اي كه از حمايت و تفاهم خانواده اش برخوردار نباشد قادر نخواهد بود با كيفيت بالا به فعاليت بپردازد. كار من به گونه اي است كه بايد خارج از كرواسي اقامت داشته باشم كه آنها اين واقعيت را پذيرفته اند. شغل من بسيار بي ثبات است و اگر بخواهم خانواده ام را از اين كشور به آن كشور بكشانم، زندگي آنها را بي ثبات خواهم كرد. همسرم شاغل است و در مؤسسه رفاه اجتماعي فعاليت مي كند. البته تحصيلات ايشان ليسانس حقوق است و براي او دشوار است كه كارش را به خاطر من رها كند چون ممكن است سه ماه ديگر از ايران به جاي ديگري بروم، در منطقه خاورميانه حداكثر عمر يك مربي در يك تيم ۶ ماه است البته من يك استثنا هستم كه بيش از ۴ سال است در ايران مانده ام.
هم اكنون پسرم در ليگ حرفه اي كرواسي دروازه بان است و دخترم در دانشگاه تحصيل مي كند به همين دليل امكان نقل مكان خانواده ام به ايران وجود ندارد. به هر حال همه ما قبول كرده ايم كه دوري از هم را با صبوري تحمل كنيم.
* برخي از مربيان بيش از ۴ سال در هيچ تيمي باقي نمي ماند و برخي ديگر مانند فرگوسن سال ها در يك تيم به فعاليت مي پردازند. شما جزو كدام گروه از مربيان هستيد؟
- در اين زمينه قانون خاصي وجود ندارد چون فرگوسن هم پس از سه سال ناكامي در منچستر يونايتد مانند لوستر آويزان بود كه هر لحظه امكان بركناري اش وجود داشت اما اولين مقام قهرماني منچستر، فرگوسن را نجات داد و روند رو به رشد اين تيم آغاز شد. البته مربيان واقع بين ۳ و يا حداكثر ۴ سال در يك تيم فعاليت مي كنند چون در پايان اين مدت به نوعي انگيزه بازيكنان و مربي تيم از بين مي  رود.
007935.jpg
به هر حال بايد به يك مربي ۴ سال فرصت داد اما همه يك شبه نتيجه مي خواهند و اغلب فرصت كافي در اختيار مربيان قرار نمي گيرد.
* شما تا دو سال پيش هر هفته در تمرين يك تيم باشگاهي حاضر مي شديد و با مربيان گفت وگو مي كرديد، چرا اين كار متوقف شده است؟
- اين روند درواقع قطع نشده چون به صورت مكرر با مسئولان باشگاهها در تماس هستم. همين امروز با سوبل صحبت مي كردم و معمولاً با آقايان قلعه نوعي و احمد زاده و ساير مربيان حاضر در ليگ صحبت مي كنم اما گرفتاري هاي شغلي من از يكسو و همچنين تعهدات باشگاهها از سوي ديگر باعث شده تا نتوانم حضور فيزيكي در تمرينات تيم ها داشته باشم.
* يكي از ويژگي هاي بارز تيم ملي در زمان مربيگري شما به حداقل رسيدن مسائل حاشيه اي است. گروهي مي گويند شما سران گروه هاي موجود در تيم ملي را تحت كنترل خود درآورده ايد و بادعوت نكردن از بازيكنان دردسرساز فضاي آرامي را بر تيم ملي حاكم كرده ايد. آيا واقعاً اين طور است؟
- برخورد هر مربي با بازيكنانش متفاوت است. يك مربي حساسيت زيادي دارد و مربي ديگر حساسيت كمتر، به هر حال تمام بازيكنان تيم بايد با قوانين آشنا باشند. به بازيكنان تيم خود تأكيد مي كنم كه يك بازيكن ملي پوش مانند يك بازيكن ساده نيست بلكه او الگوي ميليون ها نفر است. ما در اين مدت بازيكناني را انتخاب كرده ايم كه از لحاظ شخصيتي و ذهني بسيار قوي هستند. من به آنها احترام مي گذارم و آنها نيز در مقابل احترام مرا حفظ مي كنند. در طي ۴ سال حضور در تيم ملي ايران همواره نشان داده ام كه تمام بازيكنان برايم يكسان هستند و بازيكن اول به اندازه بازيكن بيستم تيم برايم اهميت دارد. به همين دليل در چين هنگامي كه ۴ بازيكن اصلي تيم به صورت همزمان محروم شدند، تيم دچار نوسان نشد چون بازيكنان جانشين به حدي خوب بازي كردند كه كمبود آن بازيكنان احساس نشد. به هر حال به گونه اي در تيم رفتار كرده ايم كه هر كس با وظايف و حدود خود آشنا است و همه براي هم احترام قائل هستند.
007938.jpg
* در اغلب كشورهاي جهان كمبود مربي بدنساز متخصص فوتبال وجود دارد به همين دليل بايد چنين مربياني را پرورش داد
* من با شيوه سختگيرانه بازيكنان تيم ملي را كنترل نمي كنم. مثلاً هيچگاه در اتاق آنها را بي مقدمه باز نمي كنم

قوانين اردويي كاملاً مشخص و شفاف است. من درخواست غيرمنطقي از بازيكنان خود ندارم و تنها از آنها مي خواهم به پرچم كشوري كه در روي سينه آن نصب شده احترام بگذارند و بدانند كه الگوي مردم كشورشان هستند. بازيكنان ملي پوش موظف هستند با رفتار شايسته خود، جوانان و نوجوانان را به ورزشگاه بكشانند و تبديل به سمبل افتخار براي باشگاه، خانواده و كشور خود بشوند. البته براي دستيابي به اين اهداف به يك سري روابط رفتاري خاص نياز است كه هر كس در چارچوب اين روابط بگنجد به تيم ملي دعوت مي شود و اگر قوانين را رعايت نكند پشت خط خواهد ماند.
* فرض مي كنيم كه يك بازيكن از لحاظ فني بسيار بالا است اما از لحاظ شخصيتي و اخلاقي مشكل دارد. آيا شما حاضر هستيد چنين بازيكني را به اردو دعوت كنيد و سپس در فضاي تيم ملي به اصلاحش بپردازد يا خير؟
- چنين بازيكني بايد اصلاحات را درون باشگاهش انجام بدهد. خيلي راحت است كه يك بازيكن بگويد در تيم باشگاهي هر كاري كه دلم بخواهد انجام مي دهم اما در تيم ملي اصلاح خواهد شد. من به شدت معتقدم كه يك بازيكن بايد ابتدا در باشگاه، روابط رفتاري، احترام به همبازي ها و جنبه فني بازي خود را اصلاح كند و سپس به اردو دعوت بشود. البته از سوي ديگر با يك اشتباه نمي توان براي هميشه بازيكني را از تيم ملي محروم كرد چون هر كس حق اشتباه كردن را دارد. مثلاً بداوي و رحماني در چين مرتكب اشتباه شدند و جريمه اش را هم تحمل كردند. پس درست نبود كه براي يك خطا براي هميشه آنها را از تيم ملي دور مي كرديم. اين بازيكنان جوان هستند و جوانان بيش از افراد ميانسال مرتكب اشتباه مي شوند اما در همين جا مي گويم كه اشتباه بداوي و رضايي، اولين و آخرين اشتباهشان بود.
* آيا مقررات اردويي شما سختگيرانه است و يا در فضايي باز به كنترل بازيكنان مي پردازيد؟
- بازيكنان ملي پوش فراتر از بازيكنان عادي هستند و بايد مسئوليت سنگين رفتار مناسب و شايسته در اردو را برعهده بگيرند كه خوشبختانه تاكنون هيچ بازيكني از خط قرمزها عبور نكرده است. اين بازيكنان ملي پوش با قوانين اردويي آشنايي كامل دارند و من با شيوه اي سختگيرانه آنها را كنترل نمي كنم مثلاً هيچ گاه در اتاق آنها را باز نمي كنم تا ببينم داخل اتاق چه مي كنند چون نمي خواهم تبديل به پليس مخفي براي آنان بشوم. با اين حال مشخص است كه چه زماني بايد استراحت بكنند و تعهدات آنها نسبت به تغذيه و تمرين چگونه است و تكرار مي كنم كه اگر بازيكني آماده نباشد مسئوليت سنگيني را در اردو برعهده بگيرد از كمپ اخراج خواهد شد. همچنين اگر بازيكني از حسن اعتماد ما سوءاستفاده كند به شيوه هاي مختلف او را تحريم خواهيم كرد.
* در گذشته هر گاه كه تيم ملي به بن بست مي رسيد با ارسال توپهاي بلند روي دروازه حريفان قصد نتيجه گرفتن را داشت و نوعي شتاب و بي نظمي در تيم ملي به چشم مي خورد. اما در زمان شما چنين مشكلي ديده نمي شود. مثلاً در دقايق پاياني بازيهاي حساس مقابل قطر و اردن، شتابزده عمل نمي شود و بازيكنان مانند دقايق اوليه بازي توپ را روي زمين به حركت درمي آورند و با حوصله بازي مي كنند. چگونه شما چنين اعتماد به نفسي را در ميان بازيكنان به وجود آورده ايد؟
- خوشحالم كه چنين سؤالي را مطرح كرديد. فلسفه من، پاسكاري و بازي بدون نوسان است كه بازيكنان متوجه فلسفه ام شده اند و آن را پذيرفته اند. از روز اولي كه به ايران آمدم به بازيكنان اصرار كردم از لحظه به لحظه تمرينات لذت ببرند چون تيم ملي زمان زيادي را در اختيار ندارد و بازيكناني را كه صاحب چنين افكاري در ذهن خود بودند انتخاب كردم. مشكل بعدي كه در ايران با آن مواجه شدم و فكر مي كنم كه به تدريج در حال حل كردن آن هستيم، وحشت بسيار زياد بازيكنان از شكست خوردن بود. به همين دليل سعي كردم از لحاظ روحي به آنان آرامش بدهم و با ايجاد نشاط در تمرينات،  آن را برايشان لذت بخش كنم. مرحله بعدي انتقال اين حس به زمين مسابقه بود تا اينكه از دشوارترين لحظات يك مسابقه مانند بازي با اردن و قطر هم لذت ببرند.
روانشناسان مي گويند يك بازيكن بايد در زمين مسابقه از لحاظ رواني، شناور باشد، يعني خوشحال و راضي باشد و نسبت به عوامل بيروني و حاشيه اي بي اعتنايي نشان بدهد. من تلاش مي كنم با آرام نشان دادن خود روي نيمكت، تشنج بيشتري در جريان مسابقه ايجاد نكنم چون در غير اين صورت بازيكنان احساس بي اعتمادي داخل زمين خواهند كرد. فشار و خواسته هاي مطبوعات، خانواده ها، مردم و باشگاه ها حكم يك ترمز دستي براي بازيكنان دارد، با اين حال ملي پوشان را به وضعيتي رسانده ايم كه از حضور در تيم ملي و زمين مسابقه خوشحال هستند. يك مثال براي شما بزنم. من همواره گفته ام كه كاركنان كمپ تيم ملي در موفقيت تيم بسيار تأثير  گذار هستند. هنگامي كه بازيكن وارد كمپ مي شود مي بيند كه چمن ها با نظم خاصي كوتاه شده است، اطراف زمين با دقت خط كشي شده و تمام وسايل تمريني و لباس ها با ترتيب خاصي چيده شده، انگيزه بالايي پيدا مي كند. مطمئن باشيد كه اگر چمن ها بلند باشد، زمين خط كشي شده نباشد و لباس ها روي هم ريخته شده باشد، بازيكن براي تمرين كردن رغبت نشان نمي دهد. درواقع نقطه آغازين حركت يك تيم از داخل كمپ و از زمان ورود بازيكن به اردو است. من همچنين بارها تأكيد كرده ام كه بازيكنان بايد در بهترين هتل ها اسكان پيدا كنند چون آنها ملي پوشان بزرگسال هستند و بايد استانداردهاي آنان را بالا آورد. در آن  صورت مي توانيم از بازيكن انتظارات زيادي داشته باشيم.
* چند سالي است كه فوتبال ما بازيكنان چپ پا، مدافعان مياني مقتدر و دروازه بانان قابل اطمينان پرورش نمي دهد، مشكل در كجاست؟
- كاملاً حق با شماست و با شما هم عقيده هستم. ما بازيكن چپ پا نداريم. اگر بداوي و نيكبخت مصدوم بشوند، نمي توانيم براي آنها جانشين بيابيم. اين مشكل به باشگاهها برمي گردد كه بازيكنان چپ را انتخاب نمي كنند. آنها بايد اهميت بازيكنان چپ را درك كنند. متأسفانه نمي توانم كار زيادي در اين زمينه انجام بدهم مگر اينكه از باشگاهها بخواهيم كه به طور مداوم در جست وجوي بازيكنان چپ پا باشند. متأسفانه بازيكنان چپ پا را خيلي كم در تيم ها تحمل مي كنند. مشكل مدافعان مياني نيز مشابه بازيكنان چپ پا است و هر روز تعداد بازيكناني كه مدافع آخر كلاسيك هستند در حال كاهش مي باشد. در حال حاضر شرايط حاكم بر فوتبال جهان به گونه اي تغيير كرده كه اغلب تيم ها با دفاع خطي ۴ نفره به زمين مي آيند.
فكر مي كنيد كه چرا من اصرار كردم فخر الدين داود بگوويچ به تيم ملي بازگردد. او يكي از بهترين مربيان دوازه بانان فوتبال جهان است كه مي توانيم حاصل كار فصل گذشته فخر الدين در پرسپوليس را امسال در محمد محمدي (دروازه بان پرسپوليس)  ببينيم. محمدي سال قبل به تدريج توانايي هايش را زير نظر فخر الدين افزايش داد و شروع او در ابتداي فصل جاري نامطمئن بود اما اين موضوع كاملاً عادي است و حالا به شرايط خوبي رسيده. و يا همين ابراهيم ميرزاپور كه طي سه ماه در تيم بلاژويچ به يكي از بهترين دروازه بانان آسيا تبديل شد. طبيعتاً همه چيز بستگي به كار در باشگاه ها دارد. البته اين مشكلات تنها مختص به ايران نيست، مشكل مربي دروازه بانان در بيشتر كشورهاي جهان به چشم مي خورد. ۵ سال پيش من در هانوفر آلمان مربي بودم كه اين تيم فاقد مربي دروازه بانان بود چون مربي خوبي در بوندسليگا وجود نداشت. به همين دليل فوتبال آلمان و به ويژه باشگاه هانوفر به فكر پرورش مربي دروازه بانان افتاد كه اين كار به مدت زيادي نياز داشت و يك شبه نمي توان مربي دروازه بانان پرورش داد.
به همين دليل سجادي را در كنار فخر الدين قرار داده ام و بارها به دادكان و شاهرخي گفته ام كه سجادي آينده دروازه باني در ايران است، چون فخر الدين نمي تواند تا پايان عمرش در ايران بماند، به همين دليل ايشان در حال آماده كردن سجادي براي آموزش دادن به دروازه بانان تمام رده هاي سني مي باشد.
* شما در زمان بلاژويچ، تئوريسين و كمك فكري او بوديد، آيا شما فكر نمي كنيد كه به يك تئوريسين و آناليز كننده در كنار خود احتياج داريد، چون حسين فركي بيشتر در اجراي تمرينات مشاركت دارد؟
- آقايان فركي، سجادي و فخر الدين با توجه به نيازها و درخواست هاي من، حريفان را آناليز مي كنند و هر يك از آنها به طور مستقل آناليز خود را انجام مي دهد كه اين موضوع بسيار مهم است. به عنوان مثال، سجادي مسابقه بحرين و يمن را آناليز كرد و من هم اين مسابقه را تماشا كردم و شايد براي تماشاي بازيهاي مرحله نيمه پاياني جام خليج فارس به قطر بروم. همچنين قصد دارم درسال آينده ميلادي از دو كارشناس ناظر در تيم ملي براي تحت نظر گرفتن برنامه و بازيهاي حريفان استفاده بكنم. آنها هم از نزديك و به صورت زنده به آناليز بازيهاي حريفان پرداخته و هم از طريق تماشاي فيلم ويديويي اين كار را انجام مي دهند. البته من نيز نوار كليه بازيهاي حريفان را تماشا خواهم كرد چون هر كدام از ما از ديد متفاوتي به مسائل مي نگريم. امروزه كسب اطلاعات در مورد حريفان از اهميت ويژه اي برخوردار است. هنگامي كه در چين بوديم، سجادي و فخر الدين را براي آناليز حريفان مي فرستاديم و من و فركي با تيم مي مانديم.
* در مورد مربي بدنساز چه نظري داريد، آيا بهتر نيست از يك مربي بدنساز استفاده كنيد؟
007944.jpg
- ما مي توانيم چنين مربي اي براي تيم داشته باشيم اما اردوهاي آماده سازي ما بسيار كوتاه مدت است و طبيعتاً نمي توانيم تمرينات بدنسازي انجام بدهيم. با اين حال هر تيم فوتبال نياز به بدنسازي كاربردي دارد يعني نوعي بدنسازي كه در مسابقه فوتبال بتوان از آن بهره برد. اصولاً مربيان بدنساز يا قبلاً در رشته دووميداني و يا در وزنه برداري فعاليت مي كرده اند و به همين دليل در بدنسازي فوتبال تخصص ندارند. البته چنين مشكلي تنها مختص به ايران نيست بلكه در اغلب كشورهاي جهان به چشم مي خورد. شما در بسياري از نقاط جهان به ندرت با مربيان بدنساز متخصص فوتبال مواجه مي شويد و به همين دليل بايد چنين مربياني را پرورش داد. البته معلوماتم در زمينه بدنسازي فوتبال كافي است اما زماني كه احساس كنم كه مربي بدنساز مستقل نياز دارم به طور حتم چنين مربي اي را استخدام خواهم كرد. با توجه به اينكه امروزه همگان در ورزش به دنبال افراد متخصص هستند، بار ديگر تأكيد مي كنم كه بدنساز رشته فوتبال بايد علم بدنسازي اين رشته را بداند نه اينكه از رشته هاي ديگر وارد فوتبال بشود. مثلاً يكي از تيم هاي فوتبال هلند، مربي بدنساز لهستاني داشت كه فقط بازيكنان اين تيم را وادار به دويدن مي كرد. به همين دليل يك روز از او پرسيدم، پس كي اين بازيكنان بايد فوتبال بازي كنند و تمرينات تاكتيكي انجام بدهند. من براي كار بدنسازي احترام قائل هستم ولي بايد راه حل مناسب را براي استفاده از آن در فوتبال پيدا كرد، چون من به عنوان مربي نمي توانم راجع به تمام جنبه هاي تيم از جمله بدنسازي آن فكر كنم. به هر حال بدنسازي جزو يكي از نيازهاي يك تيم فوتبال است.
007932.jpg
* پس از صعود تيم ملي به جام جهاني با يك سبد گل بزرگ به همشهري خواهم آمد.
* فخرالدين يكي از بهترين مربي دروازه بانان جهان است كه هم اكنون حاصل كار فصل گذشته وي در پرسپوليس را در محمد محمدي مي بينيم.

* شما دو سؤال قبل تر اشاره كرديد، قصد داريد از دو مربي ناظر و آناليز كننده در سال آينده ميلادي استفاده كنيد، آيا اين مربيان خارجي خواهند بود يا داخلي؟
- اين دو نفر ايراني خواهند بود چون در ايران به حد كافي مربيان با دانش داريد كه بتوانند از عهده اين كار برآيند. البته هزينه استخدام مربيان خارجي بسيار بالا است و شايد پس از صعود به جام جهاني از مربيان آناليز كننده خارجي استفاده كنيم.
* چرا از كارشناس تغذيه در تيم ملي استفاده نمي كنيد؟
- امروزه در جهان حضور كارشناس تغذيه در هر تيم ورزشي از اهميت ويژه اي برخوردار است و تاكنون دكتر خانلري چنين كاري را در تيم ما انجام داده است. من در تلاش هستم تا يك مقدار عادات تغذيه بچه ها را تغيير بدهم، اما اين كار را نمي توان يك شبه انجام داد، به همين دليل دائماً از آنها
درخواست مي كنم كه از تغذيه مناسب بهره مند شوند. همچنين به شكل پنهاني در حال تغيير منوي غذاي آنها در اردو هستيم و آنها نيز بايد درك كنند كه به عنوان يك بازيكن فوتبال بايد برخي غذاها را بيشتر و برخي ديگر را كمتر ميل كنند. آنها بايد بدانند كه به چه دليل در برخي مقاطع بايد نشاسته يا گوشت سفيد بيشتري مصرف كنند و يا همواره از خورشت ها و ادويه جات ايراني دوري گزينند ويا چرا بايد هميشه از ماهي، سبزيجات و غذاهاي شيرين استفاده نمايند. مثلاً بافت چربي زير پوست تبديل به يك عامل بازدارنده بزرگ، هنگام استقامت بازيكن مي شود. بازيكنان ايراني بايد بسيار زياد مراقب تغذيه خود باشند. چون اگر من هم غذاهايي را كه آنها مصرف مي كنند بخورم، در مدت زماني كوتاه ۲۰ كيلوگرم چاق خواهم شد. من كه ورزش نمي كنم همواره مراقب وزن خود هستم و در چند سال اخير همواره سعي كرده ام، وزنم يكسان باشد. به طور حتم برانكويي كه با شكم بزرگ  مقابل شما حاضر بشود با برانكو خوش هيكل تفاوت دارد و شما با ذهنيت ديگري به او خواهيد نگريست. در زمين تمرين هم همين طور است. چون اگر من با شكم بزرگ برابر بازيكنان قرار بگيرم نمي توانم از آنها بخواهم كه مراقب تغذيه شان باشند.
* با توجه به اينكه سيستم مورد نظر شما ۱-۳-۲-۴ است، مدافعان كناري بسيار زياد نفوذ مي كنند و به همين دليل ميان دو مدافع مياني فضاي زيادي ايجاد مي شود. براي پر كردن اين فضاهاي خالي دو هافبك دفاعي بايد به خط دفاعي متمايل شوند تا همواره ۴ مدافع زنجيره اي در هنگام از دست دادن توپ داشته باشيم. اما بارها مشاهده شده كه دو هافبك دفاعي وظايف دفاعي خود را انجام نمي دهند، آيا با نظر ما موافق هستيد؟
007941.jpg
* مدير فني حق دخالت در كار مربي را ندارد او مي تواند با مربي تبادل نظر كرده و در مورد همه چيز اظهار نظر بكند اما تصميم نهايي را مربي اتخاذ مي كند چون وي بايد در برابر نتايج به دست آمده پاسخگو باشد
- كاملاً حق با شماست اما استيل بازي ما به نحوي است كه همواره هجومي بازي مي كنيم و چنين شيوه اي سرشار از ريسك و خطر در خط دفاعي است. البته در چنين تيمي كه خاصيت تهاجمي دارد، نظم تيمي از اهميت ويژه اي برخوردار است مثلاً بايد كاملاً مشخص باشد كه اگر دفاع راست نفوذ كرد، دفاع چپ چسبيده به دو مدافع مياني بماند و يا هر دو هافبك دفاعي با هم نفوذ نكنند. البته من نمي توانم از مدافعان تيم و دو هافبك مياني خيلي انتقاد بكنم اما بايد در جريان تمرينات، نظم تيمي را صدها بار تمرين بكنيم. در صورتي كه زياد تمرين بكنيم آن گاه بازيكنان به طور اتوماتيك وظايف خود را اجرا خواهند كرد. مثلاً اگر كعبي نفوذ كرد، بداوي و ستار زارع بايد در خط دفاعي بمانند، اگر ستار زارع رفت، كعبي بماند و در صورت نفوذ يحيي، نكونام در زمين خودي جايگيري بكند. متأسفانه قبل از هر مسابقه رسمي من فقط ۵ جلسه تمرين در اختيار دارم كه در اين ۵ جلسه نمي توانم تمام نكات مورد نظر را به بازيكنان منتقل كنم. به هر حال بايد تلاش كرد تا اين نواقص را در بازيهاي دوستانه برطرف نمود. البته من از بازيكنان خود تا حدود زيادي راضي هستم چون اگر هيچ كس مرتكب خطا در زمين چمن نشود، آن گاه گلي ميان تيم ها رد و بدل نخواهد شد.
* چند سال است كه در فوتبال ما عنوان «مدير فني» بسيار مطرح مي شود. در يك تيم مدير فني صاحب كليه اختيارات است و در برخي تيم ها، مدير فني تنها يك سمت و پست سمبليك به شمار مي آيد. شما به عنوان يك مربي بين المللي، پست «مدير فني» را بر اساس تعاريف بين المللي شرح بدهيد.
007947.jpg
* اگر مانند بازيكنان ايراني تغذيه بكنم، وزنم در مدت كوتاهي ۲۰ كيلو گرم افزايش خواهد يافت
* در صورت برگزاري ليگ منظم در تمام رده هاي سني، فوتبال ايران ۵ تا ۱۰ سال ديگر به يكي از قدرتمندترين كشورهاي جهان تبديل خواهد شد

من مي دانم هدف شما از مطرح كردن اين سؤال چه بود. شما مي خواهيد مرز ميان مدير فني و مربي تيم را مشخص كنيد و بدانيد كه آيا مدير فني حق دخالت در كار مربي را دارد يا خير. تنها چيزي كه كاملاً مشخص و خيلي هم عادي مي باشد اين است كه مدير فني حق دخالت در كار مربي را ندارد. او مي تواند با مربي تبادل افكار بكند و در مورد همه چيز اظهار نظر نمايد. اما تصميمات نهايي و فني تيم بر عهده مربي است. چون وي در برابر نتايج تيم پاسخگو است. به عنوان مثال شما مدير فني تيم هستيد، من هم مربي و رضا چلنگر يكي از بازيكنان تيم. شما مي توانيد نظر خود را در مورد رضا چلنگر بگوييد و حتي خواهان حضور وي در تركيب اصلي تيم و يا نيمكت نشيني اش بشويد؛ حرف هاي رد و بدل شده، ميان ما تنها يك گفت وگو و تبادل نظر است و من هستم كه بايد تصميم گيري كنم.
* (در اينجا برانكو دائماً به ساعتش نگاه مي كند، اما ته دل راضي به نيمه كاره ماندن مصاحبه نيست) به عنوان آخرين سؤال از شما مي پرسم كه راهكار بهبود ريشه فوتبال اين مملكت و يا به عبارتي ديگر تيم هاي پايه چيست؟ آيا بايد مربي خارجي بياوريم و يا با مربيان داخلي به كار ادامه بدهيم؟ فرض مي كنيم كه شما بعد از جام جهاني نيز در ايران بمانيد آيا واقعاً پشتوانه خوبي براي تشكيل يك تيم ملي جوان تر در آن زمان خواهيد داشت؟
- سؤال شما خطرناك است اما اين سؤال عالي ترين سؤال مصاحبه بود. من نمي خواهم وارد بحث استخدام مربيان داخلي و يا خارجي بشوم. اگر دوست داريد فوتبالتان پيشرفت بكند بايد هر باشگاه موظف به داشتن مدرسه فوتبال باشد. يعني در اين مدرسه فوتبال، باشگاه تعهد بدهد با بازيكنان ۱۰ ساله آغاز بكند و در رده هاي سني ۱۲ ، ۱۴ ، ۱۶ ، ۱۷ ، ۱۹ و ۲۳ تيم داشته باشد و در كشور براي اين رده ها ليگ منظم برگزار بشود. پس مربياني بايد پرورش داده بشوند كه متخصص كار با اين رده هاي سني باشند. اين مربيان بايد مطلع باشند كه ظرفيت هاي هوازي و غيرهوازي بازيكنان ۱۰ ساله و ۱۲ ساله چقدر است. مرحله بعدي ايجاد بهترين شرايط براي آنها است از جمله زمين چمن ، توپ و تجهيزات. در مرحله پاياني نيز استفاده از مربيان بسيار با كيفيت در اين رده هاي سني(در صورت امكان) در دستور كار قرار مي گيرد.
در صورت برگزاري ليگ منظم در تمام رده ها، فوتبال ايران ۵ تا ۱۰ سال بعد از آن به يكي از قدرتمندترين تيم هاي فوتبال  جهان تبديل خواهد شد. در ايران پتانسيل بسيار زيادي وجود دارد، متأسفانه برخي از باشگاه ها به فوتبال پايه اهميت نمي دهند. شما استقلال و پرسپوليس را داريد كه دو تيم بزرگ ليگ حرفه اي ايران هستند. اما در رده هاي سني پايين ضعيف مي باشند و در جذب بازيكنان مستعد تلاشي نشان نمي دهند.
در حال حاضر مربيان بسيار با دانشي در جهان وجود دارند كه كار آنها شناسايي بازيكنان ۱۰ ساله مستعد است. در فوتبال ايران نيز باشگاه هاي بزرگ بايد به فكر كشف استعدادهايي باشند كه ۱۰ تا ۱۵ سال آينده شكوفا بشوند و تنها به دنبال بازيكن براي حل مشكلات حال حاضر خود نباشند.
در ايران برخورداري از تيم هاي پايه اختياري است، اما در فرانسه تيمي كه فاقد مدرسه فوتبال و استراحتگاه براي بازيكنان نوجوان و جوان باشد، حق حضور در ليگ حرفه اي را نخواهد داشت. در باشگاهي كه چنين امكاناتي دارند، بچه ها صبح به مدرسه مي روند و بعدازظهر هم به تمرين مي آيند و يا در كرواسي باشگاهي كه در رده هاي سني پايه ۵ تيم (۱۰ ، ۱۲ ، ۱۴ ، ۱۶ و ۱۸ سال) مجزا نداشته باشد حق حضور در ليگ حرفه اي را ندارد. البته مربيان تمام اين تيم ها بايد حرفه اي بوده و مدرك خود را از بالاترين مراكز آموزشي كرواسي دريافت كرده باشند.
مي دانم كه مشكلات فوتبال ايران، زيرساختي هستند، ولي بايد بالاخره كار را از يكجا شروع كرد و مي توان هر سال بخش كوچكي از كار را انجام داد. چون امكان انجام همه اين كارها در يك روز وجود ندارد. مگر زماني كه ليگ حرفه اي قرار بود آغاز بشود، موانع متعددي بر سر راه آن وجود نداشت و حتي ۹۰ درصد مردم مخالف آغاز آن بودند، اما هر سال اندكي از مشكلات آن برطرف شد و هم اكنون مي توان مدعي شد كه اين ليگ خوب برگزار مي شود.
* از اين كه با حوصله بسيار جامع پرسش هاي ما را پاسخ داديد متشكرم.
- مرا ببخشيد چون يك قرار ملاقات در سفارت كرواسي دارم وگرنه تا آخر شب به پرسش هايتان پاسخ مي دادم.

نگاه امروز
محبوب و هوشمند

رضا محمدي پور
روزي كه محسن صفايي فراهاني رئيس سابق فدراسيون فوتبال، حكم مربيگري برانكو ايوانكوويچ را صادر كرد، جامعه فوتبال ايران يكصدا مخالفت خود را با اين انتخاب ابراز نمود.
البته حق با آنها بود، برانكو دستيار مربي(بلاژويچ) بود كه نتوانست تيم ايران را به جام جهاني ۲۰۰۲ ببرد و به همين دليل ذهنيتي منفي از بلاژ و دستيارش در نزد افكار عمومي باقي مانده بود.
هم اكنون بيش از سه سال از صدور حكم مربيگري برانكو مي گذرد و حالا كمتر كسي را مي توان يافت كه مخالف حضور وي در رأس تيم ملي باشد.
برانكو خوب مي دانست كه چگونه بايد خود را به فوتبال ايران بقبولاند. او نه به اندازه بلاژويچ پرهيجان و پرحادثه ساز ظاهر شد و نه مانند ايوويچ، سرد و يخي.
همين اعتدال، روانشناسي و آگاهي برانكو از احساسات ايراني باعث شد تا وي به يكي از محبوب ترين مربيان تاريخ تيم ملي فوتبال ايران تبديل بشود.
اين محبوبيت تنها در سطح تماشاگران فوتبال خلاصه نمي شود بلكه بازيكنان ملي پوش نيز او را مانند يك پدر مهربان پذيرفته اند و به كارش اعتقاد دارند. همچنين او از جمله معدود مربيان تيم ملي است كه نزد رؤساي سازمان ورزش كشور و هم دست اندركاران فدراسيون فوتبال از مقبوليت بالايي برخوردار مي باشد.
برانكو حالا با تيم ايران در آستانه جهاني شدن است و او به خوبي واقف است كه سرمربيگري يك تيم در جام جهاني آن هم تيمي كه از بازيكنان سرنوشت سازي چون مهدوي كيا، كريمي، دايي، هاشميان و... بهره مي برد مي تواند زندگي اش را متحول سازد.
او با تيم ملي ايران از مرزهاي قاره پهناور آسيا عبور كرده و به افق هاي دوردست و حتي ايجاد شگفتي در جام جهاني فكر مي كند.در اين ميان عده اي معتقدند برانكو اين موفقيت خود را مديون فوتبال ايران است چون كمتر كشوري حاضر مي شد هدايت تيم ملي خود را به وي كه سابقه مربيگري در رده ملي را نداشت بسپارد. اما نبايد يكطرفه قضاوت كرد. با آن كه بايد پذيرفت اعتماد فدراسيون به وي يكي از عوامل اصلي پيشرفت برانكو بود اما نبايد اين واقعيت را كتمان كرد كه ايوانكوويچ مربي باهوش و توانمندي است كه نسل جديدي را وارد تيم ملي كرد و آينده تيم ملي حداقل تا سه سال ديگر با شاگردان برانكو تضمين شده است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |